تحليلي بر بيماري سرطان خون (لوسمي)

خون از مايع لزجي به نام پلاسما و ياخته هاي شناور آن كه توسط مغز استخوان توليد مي شود، تشكيل شده است. مغز استخوان ماده اي نرم و اسفنجي شكل است كه داخل استخوانها يافت مي شود. اين ماده حاوي ياخته هايي است كه ياخته هاي مادر يا سلول پايه (Stem cell) ناميده مي شود و وظيفه آنها توليد ياخته هاي خوني است. سه نوع ياخته خوني وجود دارد:
شنبه، 11 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تحليلي بر بيماري سرطان خون (لوسمي)
 تحليلي بر بيماري سرطان خون (لوسمي)
تحليلي بر بيماري سرطان خون (لوسمي)
منبع:روزنامه قدس
خون از مايع لزجي به نام پلاسما و ياخته هاي شناور آن كه توسط مغز استخوان توليد مي شود، تشكيل شده است. مغز استخوان ماده اي نرم و اسفنجي شكل است كه داخل استخوانها يافت مي شود. اين ماده حاوي ياخته هايي است كه ياخته هاي مادر يا سلول پايه (Stem cell) ناميده مي شود و وظيفه آنها توليد ياخته هاي خوني است.
سه نوع ياخته خوني وجود دارد:
- گويچه هاي سفيد خون (گلبولهاي سفيد) كه كار دفاع بدن در مقابل عوامل خارجي را برعهده دارند.
- گويچه هاي قرمز خون (گلبولهاي قرمز خون) كه اكسيژن را به بافتها حمل و فرآورده هاي زايد را از اندامها و بافتها جمع آوري مي كنند.
- پلاكتها كه وظيفه انعقاد خون و جلوگيري از خونريزي را بر عهده دارند.
سرطان خون (لوسمي) نوعي بيماري پيشرونده و بدخيم اعضاي خون ساز بدن است كه با تكثير و تكامل ناقص گويچه هاي سفيد خون و پيش سازهاي آن در خون و مغز استخوان ايجاد مي شود.
لوسمي يا لوكمي(leukemia) ريشه در زبان لاتين به معناي «خون سفيد» دارد و فرآيند تكثير، خون سازي و ايمني طبيعي بدن را مختل مي كند. اجتماع اين ياخته هاي سرطاني در خارج از مغز استخوان، موجب تشكيل توده هايي در اندامهاي حياتي بدن نظير مغز و يا بزرگ شدن غده هاي لنفاوي، طحال، كبد و ناهنجاري عملكرد اندامهاي حياتي بدن مي شوند.
لوسمي شايع ترين سرطان كودكان در جهان است.
لوسمي بر اساس طيف، شدت و سرعت پيشرفت روند بيماري به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعريف مي شود.
1- لوسمي حاد، رشد سريع همراه با تعداد زيادي گويچه هاي سفيد نارس است و مدت فاصله زماني بين شروع بيماري و گسترش دامنه آن بسيار كوتاه است.
2- لوسمي مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بيشتري ياخته هاي سرطاني بالغ تر است و مدت زمان طولاني تا بروز علايم باليني آن دارد.
لوسمي نيز با توجه به نوع ياخته موجود در بافت مغز استخوان كه دچار تراريختي و سرطان شده است، تعريف مي شود و اشكال مختلفي از اين نوع سرطان وجود دارد كه هر كدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. لوسمي بر اساس نوع گويچه سفيد خون كه دچار تراريختگي و سرطان شده، به دو دسته تقسيم مي شود:
- لنفوئيدي (lymphocytic) يا لنفوبلاستي (lymphoblastic)
- ميلوئيدي (myelogenous)
با توجه به اين طبقه بندي، شايع ترين اشكال لوسمي بر اساس سرعت پيشرفت روند بيماري و نوع گويچه سفيد خون كه دچار تراريختگي و سرطان شده، به چهار گروه تقسيم مي شود كه عبارتند از:
1- لوسمي لنفوئيدي يا لنفوبلاستي حاد: لوسمي لنفوبلاستي حاد بيماريي است كه در آن تعداد بسيار زيادي از گويچه هاي سفيد خون كه عامل دفاع بدن در مقابل عوامل خارجي هستند و «لنفوسيت» ناميده مي شوند و هنوز به طور كامل تكامل نيافته اند، دچار اختلال شده و به طور فزاينده اي در خون محيطي و مغز استخوان يافت مي شوند. علاوه بر اين، تجمع اين ياخته ها در بافتهاي لنفاوي باعث بزرگ شدن اين اندامها مي شود. ازدياد لنفوسيتها نيز به كاهش تعداد ساير ياخته هاي خوني مانند گويچه هاي قرمز و پلاكتها منجر شده و اين عدم تعادل ياخته هاي خوني به كم خوني، خونريزي و عدم انعقاد خون منجر مي شود. مدت فاصله زماني بين شروع بيماري و گسترش دامنه آن بسيار سريع و كوتاه است. لوسمي لنفوبلاستي حاد، شايع ترين نوع لوسمي در كودكان است كه اغلب در كودكان بين سنين 2 تا 6 سال تظاهر مي كند. گروه سني ديگري كه در مقابل اين بيماري بيش از بقيه آسيب پذيرند، افراد بالاي 75 سال را تشكيل مي دهند.
2- لوسمي ميلوئيدي حاد: تراريختگي ياخته هاي «ميلوئيد» گويچه هاي سفيد خون است كه فرآيند تكثير و خون سازي و ايمني طبيعي بدن را مختل مي كند. اين نوع سرطان داراي چندين زيرگونه است و ميانگين سن ابتلا به آن 64 سال مي باشد. اين نوع لوسمي در مقايسه با لوسمي لنفوسيتي حاد كمتر در كودكان ديده مي شود، اما كودكان مبتلا به سندرم دان در سه سال ابتدايي زندگي استعداد بيشتري براي ابتلا به آن دارند.
3- لوسمي لنفوئيدي مزمن: شايع ترين نوع لوسمي بزرگسالان است. طيف رشد و پيشرفت اين نوع لوسمي بسيار كند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر مي كند. ميانگين سن بروز لوسمي لنفوئيدي مزمن 60 سال است و ابتلا به آن در سنين پايين تر از 30 سال بسيار غيرطبيعي و در كودكان بسيار نادر است. اين نوع لوسمي در مردان بالاي 50 سال شايع تر است و اغلب به طور تصادفي و هنگام معاينات و آزمايش معمولي خون كه افراد براي تشخيص بيماريهاي ديگر انجام مي دهند، تشخيص داده مي شود.
4- لوسمي 4- لوسمي ميلوئيدي مزمن: اين نوع لوسمي يك بيماري اكتسابي ناشي از يك نوع ناهنجاري در كروموزم 22 ياخته هاي مغز استخوان است. لوسمي ميلوئيدي مزمن در مردان بين سنين 40 تا 60 سال شايع تر است و افرادي كه تحت تشعشعات يونيزه و يا تماس با بنزين و مشتقات آن قرار داشته اند، بيشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.

علايم هشداردهنده سرطان خون (لوسمي)

احساس ناخوشي عمومي
تظاهر لكه هاي دانه اناري زيرجلدي پوست (petechiae)
لخته يا منعقد نشدن خون در پي ايجاد زخم يا بريدگي
ضعف و خستگي مفرط
عفونتهاي مكرر و عود آنها
دردهاي استخوان و مفاصل
تنگي نفس بر اثر فعاليت
تب و لرز و نشانه هاي شبه سرماخوردگي
رنگ پريدگي پيشرونده
تورم و بزرگي حجم غده هاي لنفاوي، طحال و كبد
احساس سيري و بي اشتهايي
كم خوني
خواب آلودگي
خونريزي مكرر بيني
تورم و خونريزي لثه ها
ضعف و لاغري ممتد
علاوه بر اين نشانه ها ممكن است عوارضي در بيمار ظاهر شود كه به اجتماع ياخته ها و سرايت سرطان به اندامهاي ديگر بدن مربوط باشد. در چنين مواردي بيمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، كاهش سطح هوشياري، تشنج، ديد مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم حفظ تعادل، تورم در ناحيه گردن و صورت شكايت مي كند.

سبب شناسي: سرطان زايي لوسمي

بيماري لوسمي يك فرآيند پوياست كه توسط متغيرهاي ناشناخته و مستقل متعددي موجب تغييرات مولكولي ياخته شده و منجر به تداخل در سيستم تكثير ياخته هاي مغز استخوان مي شود. عامل مستعد و پيشتاز در تظاهر لوسمي مانند هر سرطان ديگري به هم خوردن نظم تقسيم ياخته اي است. تحقيقات آماري و باليني، روند بدخيمي بيماري لوسمي را به اين عوامل ارتباط مي دهند:
- جنس: لوسمي در مردان بيشتر تظاهر مي كند
- سابقه قبلي ابتلا به برخي از بيماريهاي خوني و يا سابقه قبلي به سرطان
- عوامل ژنتيكي و استعداد ميزبان: عوامل ژنتيكي از جمله نقايصي در كروموزمها و انتقال ژن معيوب
- تشعشع: افرادي كه در معرض تابش اشعه هاي يونيزه و يا هسته اي و سرطانزا قرار گرفته اند
- اعتياد به دخانيات
- آلاينده هاي موجود در هواي محيط زيست و محل كار (مواد يونيزه، مواد صنعتي و شيميايي سمي مانند بنزين و مشتقات آن)
- نارسايي مكانيسم ايمني طبيعي بدن
- سن: در ميان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمي با افزايش سن ارتباط مستقيم دارد. افراد بالاي 55 سال بايد بيشتر مراقب علايم هشداردهنده اين بيماري باشند.

الگوهاي غربالگري لوسمي

با توجه به وضعيت عمومي سلامت فرد، بررسي هاي تشخيص لوسمي ممكن است شامل:
1- آزمايش خون: در شرايط طبيعي، گويچه هاي سفيد بالغ در خون محيطي يافت مي شوند، ولي زماني كه گويچه هاي سفيد نارس كه بايد در مغز استخوان باشند، به مقدار زيادي وارد خون محيطي مي شوند؛ عمدتاً مي تواند نشانه سرطان هاي خون (لوسمي) باشد. آزمايش خون و شمارش و بررسي ياخته هاي شناور خون اولين گام براي تشخيص لوسمي است.
2- نمونه برداري يا بيوپسي مغز استخوان: بررسي ميكروسكوپي از نمونه بافت سرطان بسيار مهم است؛ زيرا مطمئن ترين روش براي تشخيص لوسمي و نوع آن به شمار مي آيد. نمونه برداري از مايع مغز نخاع و نمونه برداري از غدد لنفاوي نيز از روشهاي تشخيصي سرطان خون است.
3- سازگاري بافتي: ياخته ها داراي انواع پروتئين هاي مختلف بر روي سطح خود هستند كه از اين پروتئين ها در آزمايش هاي ويژه خون براي تشخيص سازگاري بافتي استفاده مي شود. موفقيت در پيوند مغز استخوان به تشابه و سازگاري مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گيرنده بستگي دارد كه از طريق اين آزمايش سنجيده مي شود.
4- بررسي كروموزمي: از ديگر اقدامات تشخيص ژنتيكي در افتراق انواع لوسمي است.
5- عكسبرداري از قفسه سينه با تابش اشعه X: تشخيص طيف پراكندگي ياخته هاي مهاجم و غده هاي لنفاوي متورم در ناحيه قفسه سينه است.
6- سي تي اسكن: در اين روش دستگاه سي تي اسكن با گرفتن تعدادي عكس توسط اشعه ايكس، تصويري سه بعدي از بدن را نشان مي دهد و از اين طريق پراكندگي سرطان به بخش هاي ديگر بدن مشخص مي شود.
7- پرتونگاري با استفاده از تشديد ميدان مغناطيس: اين آزمايش مشابه سي تي اسكن است، با اين تفاوت كه به جاي تابش اشعه X از مغناطيس براي عكسبرداري از اعضاي بدن استفاده مي شود. در اين آزمايش بيمار به مدت 30 دقيقه به طور ساكن درون اتاقك اين دستگاه مي ماند و تصاوير مقطعي از بدن او تهيه مي شود.
8- سونوگرافي: در اين شيوه از امواج صوتي براي بررسي ساختار اندامها استفاده مي شود.
9- معاينات باليني: بررسي وضعيت غدد لنفاوي، طحال، كبد و ديگر اعضاي بدن است.

الگوهاي درمان لوسمي

فرآيند درمان لوسمي براي هر شخص معين با شرايط بيماري وي مرتبط است و الگوهاي درمان لوسمي به نوع لوسمي، وضعيت بيماري در شروع درمان، سن، سلامت عمومي و چگونگي واكنش بيمار به نوع درمان بستگي دارد. علاوه بر الگوهاي رايج براي درمان انواع سرطان همچون شيمي درماني و اشعه درماني، از جمله مي توان به روشهاي درماني زير اشاره كرد:
- درمان بيولوژيكي يا ايمونولوژيك: اين درمان كه مشتمل بر بازسازي، تحريك، هدايت و تقويت سيستم طبيعي دفاعي بدن بيمار است و با استفاده از آنتي بادي و هدايت سيستم دفاعي خود بيمار براي مبارزه با سرطان صورت مي گيرد.
- جراحي: راهيابي ياخته هاي مهاجم لوسمي به ساير اندامهاي بدن اغلب موجب تورم و بزرگي حجم غده هاي لنفاوي و طحال و كبد مي شود. الگوي درماني محل ضايعه طحال، برداشتن آن از طريق جراحي «اسپلينكتومي» است.
- پيوند مغز استخوان و پيوند سلولهاي پايه: جايگزيني مغز استخوان فرد بيمار با مغز استخوان سالم است تا بيمار بتواند مقادير بالاي داروهاي شيمي درماني و يا پرتو درماني را دريافت كند. شايع ترين اشكال پيوند مغز استخوان عبارتند از:
- پيوند «اتولوگ»: طي اين نوع پيوند بيمار بافت پيوندي (مغز استخوان) خود را دريافت مي كند. در اين روش مغز استخوان بيمار را خارج و آن را در معرض داروهاي ضد سرطان قرار مي دهند تا ياخته هاي بدخيم كشته شوند. سپس محصول به دست آمده را منجمد و نگهداري مي كنند.
پيوند «سينژنئيك»: بيمار بافت پيوندي (مغز استخوان) را از عضو ديگر دوقلوي مشابه خود دريافت مي كند. در اين روش ابتدا بوسيله مقادير زيادي از داروهاي ضد سرطان همراه يا بدون پرتو درماني، تمام مغز استخوان موجود در بدن بيمار را از بين مي برند. سپس از عضو ديگر دوقلوي مشابه كه شباهت بافتي زيادي با بدن بيمار دارد، مغز استخوان سالمي را تهيه مي كنند.
- آلوژنيك: بيمار بافت پيوندي را از فردي غير از خود يا دوقلوي مشابه خود (مثل برادر، خواهر و يا هر يك از والدين و يا فردي كه هيچ گونه نسبتي با بيمار ندارد) دريافت مي كند. اين فرد بايد سازگاري بافتي نزديك با بدن بيمار داشته باشد.
پس از تهيه بافت پيوندي از روشهاي فوق، به بيمار مقادير بالايي داروهاي شيمي درماني همراه يا بدون پرتو درماني مي دهند تا باقيمانده مغز استخوان وي تخريب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم كرده و بوسيله يك سوزن و از طريق سياهرگ به بيمار تزريق مي كنند تا جانشين مغز استخوان تخريب شده شود. پس از ورود بافت پيوندي به جريان خون، ياخته هاي پيوند زده شده به مغز استخوان هدايت شده و به توليد گويچه هاي سفيد خون، گويچه هاي قرمز خون و پلاكتهاي جديد مي پردازند. ابتلا به عفونت و خونريزي، تهوع، استفراغ، خستگي، بي اشتهايي، زخمهاي دهاني، ريزش مو و واكنشهاي پوستي از جمله عوارض جانبي پيوند مغز استخوان و پيوند سلولهاي پايه است.
امروزه با كاربردهاي جديد الگوهاي درمان پيوند مغز استخوان و درمان بيولوژيكي يا ايمونولوژيك و داروهاي جديد ضد سرطان و پيشرفتهاي علم ژنتيك و ساختارهاي ژن هاي انساني، اميدهاي تازه اي براي غلبه بر اين بيماري به وجود آمده است.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.