درايت فاطمي(س)؛ دريچه اي جديد در فهم مسايل اجتماعي

در نظام خلقت، زن و مرد به عنوان دو ركن اساسي اجتماع بشري و به دليل خلقت خاص و تأثيرپذيري از محيط اطراف زندگي خود، در تمام مراحل زندگي نيازمند الگوهاي رفتاري هستند. در واقع، الگوپذيري و نياز به الگوهاي عملي در زندگي، از امتيازهاي انسان نسبت به ساير مخلوقات است
يکشنبه، 12 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درايت فاطمي(س)؛ دريچه اي جديد در فهم مسايل اجتماعي
درايت فاطمي(س)؛ دريچه اي جديد در فهم مسايل اجتماعي
درايت فاطمي(س)؛ دريچه اي جديد در فهم مسايل اجتماعي
نويسنده:زهرا دلپذير
منبع:روزنامه قدس
در نظام خلقت، زن و مرد به عنوان دو ركن اساسي اجتماع بشري و به دليل خلقت خاص و تأثيرپذيري از محيط اطراف زندگي خود، در تمام مراحل زندگي نيازمند الگوهاي رفتاري هستند. در واقع، الگوپذيري و نياز به الگوهاي عملي در زندگي، از امتيازهاي انسان نسبت به ساير مخلوقات است و تصويري كه انسان در ذهن خويش از زندگي و انديشه برتر به دست مي آورد، او را به پيروي از نوعي زندگي و تفكر خاص دعوت مي كند. بنابراين، وقتي الگوهاي رفتاري مناسب و پسنديده اي در جامعه بشري وجود داشته باشد، آثار مثبتي در روند تكامل زندگي انسان و جامعه پديدار خواهد شد. از اين نظر، شخصيت والا و ابعاد وجودي حضرت زهرا(س) به ويژه سيره تربيتي ايشان مي تواند الگويي كامل و جامع براي همه انسانها بويژه زنان و دختران جامعه امروز باشد.
در اين گزارش، براي بررسي ابعاد تربيتي شخصيت حضرت فاطمه زهرا(س) با كارشناسان به گفتگو نشستيم كه در ادامه مي خوانيد...

برخورد حضرت فاطمه(س) با مسايل منطقي و انديشمندانه بود

مكتب تربيتي حضرت فاطمه(س) مملو از آموزه ها و درسهاي انسان ساز است؛ درس اخلاق، درس ايمان و تقوا، درس مبارزه با ظلم، درس دينداري و دين خواهي و درس حركت آفريني.
دكتر صادق آيينه وند، عضو هيأت علمي دانشگاه تربيت مدرس تهران، با بيان اينكه همان طور كه سيره پيامبراكرم(ص) براي ما به عنوان الگو و اسوه مطرح است، شخصيت و سيره فاطمه(س) نيز در تمام ابعاد سياسي، فكري و اخلاقي اش بايد براي ما الگو باشد، مي گويد: يكي از ابعاد مهم سيره آن بزرگوار، سيره سياسي ايشان است كه البته بهتر است آن را سيره سياسي اخلاقي بناميم، به عبارت ديگر، حضرت در اعتراض نسبت به نوع نگاه و انتخاب جامعه (در مسأله خلافت) به مردم گوشزد كردند كه اگر شكاف و انحرافي كه در جامعه به وجود آمده جبران نشود، عواقبش دامنگير اسلام و مسلمين خواهد شد. يعني حضرت زهرا(س) معتقد بودند كه اگر جامعه اسلامي اين مسؤوليت را از روي دوش خود بردارد، فقط مرتكب خطاي سياسي و اجتماعي نشده، بلكه به خاطر انجام اين حركت نامعقول نسلهاي بعدي نيز گرفتار خواهند شد. در واقع، آن بزرگوار به امت اسلامي آموختند كه سلامت جامعه بايد برايشان بيش از مسايل شخصي اهميت داشته باشد.
وي ادامه مي دهد: اگر حضرت زهرا(س) چنين بحثي را مطرح نمي كردند، ديگران به هيچ وجه جرأت و جسارت پرداختن به اين قضيه را پس از رسول ا...(ص) نداشتند. بنابراين، وقتي فاطمه زهرا(س) اين دريچه جديد را براي فهم مسايل اجتماع گشودند، اصحاب پيامبر(ص) مانند عمار ياسر و ابوذر غفاري و همسر ايشان ام سلمه نيز به تأسي از دختر رسول خدا(ص) به حمايت از علي(ع) برخاستند. پس حضرت زهرا(س) كانون هدايت و روشنگري نسلهاي بعد شدند و اگر عمر گرانبارشان دوام بيشتري مي يافت، شايد نمي توانستند حق اميرالمؤمنين(ع) را ناديده بگيرند، زيرا خشم و رضايت آن بزرگوار به عنوان تنها يادگار پيامبر(ص) مورد توجه جامعه بود.
دكتر آيينه وند اضافه مي كند: با وجود اين، هيچ گاه آن حضرت از ميراث دختر پيامبر بودن خود استفاده نكردند و هميشه مي فرمودند: من فاطمه هستم كه دارم سخن مي گويم، زيرا پيامبر(ص) به ايشان سفارش كرده بودند: تو فقط از طريق اعمال و كردارت مي تواني خود را در جامعه نشان دهي؛ يعني نسبت داشتن با من نبايد هيچ نقشي در زندگي و پيشبرد امورت داشته باشد و آن حضرت نيز ثابت كردند كه ابعاد شخصيت علمي و ديني ايشان جدا از دختر پيامبر بودنشان است. كه اين مسأله، درسي براي جامعه آن روز بويژه فرزندان خلفا بود.
دكتر ستار عودي، عضو هيأت علمي و مسؤول گروه تاريخ تشيع دانشگاه امام صادق(ع) و عضو هيأت علمي و پژوهشي بنياد دايرةالمعارف اسلام نيز در همين زمينه اظهار مي دارد: حضرت زهرا(س) پس از ماجراي سقيفه با درايت خاصي وارد عمل شدند، به طوري كه آن بزرگوار به خانه هاي تك تك مهاجران و انصار كه در واقعه غدير حضور داشتند، مراجعه كرده و ولايت اميرالمؤمنين(ع) را به آنها يادآوري نمودند و با اين اقدام خود وظيفه خود را به عنوان يك فرد آگاه و ديندار نسبت به جامعه به جا آوردند. در واقع آن حضرت از اصلي كه خدا و پيامبرش به آن اصرار كرده اند (ولايت) دفاع نمودند و نوع برخورد ايشان كاملاً منطقي، هوشمندانه و آموزنده بود، البته اين اقدام حضرت زهرا(س) به خاطر اين بود كه اميرالمؤمنين(ع) همسر ايشان بودند، بلكه چه بسا اگر رسول خدا(ص) فرد ديگري را به عنوان جانشين تعيين مي نمودند آن حضرت نقش سازنده خود را در جامعه ايفا مي كردند.

كلاس عالي تربيت

خانه حضرت زهرا(س) كلاس عالي تربيت است. كلاسي پر از شور و اخلاص، جو آن سراسر ايمان، پايه هاي آن حركت و فضيلت و مقصد آن شهادت آفريني است.
خانه او جايگاه زهد است، به گونه اي كه دنيا آنها را نفريبد و مالك وجودشان نگردد. در اين خانه، آنچه مهم است و مي ارزد، رضاي خداست و همه افرادي كه در اين خانه اند بر اين اساس و در مسير اين هدف زندگي مي كنند. روح مادرانه فاطمه(س) و عطوفت غم خوارانه اش، سبب پيروزي فرزندان است. فاطمه(س) از اين جهت مصداق اين سخن پيامبراسلام(ص) است كه: "بهترين شما كساني هستند كه نسبت به همسرشان لطيف تر و مهربان تر و نسبت به فرزندانشان رحيم تر باشند".
دكتر عودي با اشاره به اينكه حضرت زهرا(س) در محل نزول وحي و ايستگاه نخست آموزش اسلامي رشد كرد و همسرش شخص دوم اسلام و صاحب ولايت امر است، مي گويد: با توجه به اين مسأله، عجيب نيست كه ايشان در طول عمر بسيار كوتاه خويش، فرزنداني را به بهترين شكل تربيت نمودند.
وي مي افزايد: حضرت زهرا(س) تربيت را امري تحول برانگيز، سازنده و نجات بخش مي داند و معتقد است كه رمز پيشرفت و انحطاط فرد و جامعه به نوع تربيت بستگي دارد و به همين جهت خود را وقف زندگي فرزندان و تربيت آنها مي كند. ايشان سعي دارد اخلاق اسلامي را به شيوه عملي به فرزندانش بياموزد؛ اخلاقي كه مملو از جرأت، شجاعت، گذشت، ايثار و سخنوري است. در واقع، موفقيت حضرت فاطمه(س) در مسير مادري بايد سرمشقي براي زنان جهان باشد و اين مسأله مرهون ديدگاهي است كه اين بانوي گرامي اسلام با استفاده از انديشه اسلامي براي خويش اتخاذ كرده است.
دكتر مريم حاج عبدالباقي، استاد دانشگاه نيز در مورد شيوه هاي حضرت زهرا(س) در تربيت فرزندانش اظهار مي دارد: حضرت زهرا(س) به فرزندانش درس شجاعت، دفاع از حق پرستش خدا مي داد و چهار نكته حساس را به آنان القا مي نمود: مانند پدرت شجاع و خداترس باش، خدا را پرستش كن، با افراد كينه توز دوستي نكن، از حق دفاع كن.
از سوي ديگر، ايشان علاوه بر اينكه فرزندانش را به رقابت سالم تشويق مي كند، از داوري مستقيم پرهيز مي نمايند تا مبادا يكي از آنها نسبت به ديگري احساس حسادت كند.
حضرت فاطمه(س) از نظر اخلاقي براي عموم جامعه نيز درسهاي بسيار آموزنده اي را مطرح مي كنند، ايشان در حديثي فرموده اند: بهترين شما كسي است كه بيش از همه شانه هايش را نرم در اختيار مردم قرار دهد (يعني خدمتگزار مردم باشد) و به زنان احترام بگذارد و شخصيت آنها را حفظ كند.
دكتر آيينه وند نيز در اين زمينه اظهار مي دارد: حضرت زهرا(س) به دليل تربيت در كانون وحي، الگوگيري از پدر و مادري بزرگوار و همچنين برخورداري از عصمت، فرزنداني مانند حضرت زينب(س) و امام حسين(ع) را تربيت كرد كه به عنوان الگو و اسوه در جامعه مطرح هستند.
وي مي افزايد: اين الگوها به عنوان نسل هاشمي، علوي و فاطمي به نسلهاي بعدي منتقل شد و حركتي را به عنوان فاطمة الزهرا و الفاطميون به وجود آورد. در واقع، فاطميون به عنوان يك واحد اجتماعي ارزشمند و يك طبقه متفكر و مصلح براي كساني كه خواهان پناهندگي مستحكم براي مبارزه با انحرافها بودند مطرح شد؛ يعني سيره فاطمي مورد استفاده آنها قرار گرفت و دليل اصلي اين مسأله تأثيرگذاري فرزندان زهرا(س) بود.

لزوم معرفي سيره حضرت زهرا(س)

شناخت و معرفي ابعاد وجودي و شخصيتي حضرت زهرا(س) مي تواند به عنوان الگويي كامل براي همه انسانها مطرح شود و ناهنجاريهاي رفتاري و اجتماعي كه جامعه امروز را دچار سردرگمي ساخته، از ميان بردارد. اگر چه در كشور ما تاكنون تلاشهاي خوبي در اين زمينه صورت گرفته، اما ما هنوز با شرايط مطلوب فاصله زيادي داريم.
دكتر عودي با اشاره به اينكه كانونهاي زيادي در سراسر كشور با نام مبارك حضرت زهرا(س) و با هدف تأسي به روش آن حضرت فعاليت مي كنند، مي گويد: متأسفانه اين مؤسسات نتوانسته اند سيره حضرت فاطمه(س) را عملي كنند؛ حتي كتابهايي هم كه در زمينه سيره آن حضرت تأليف شده، نتوانسته اند ابعاد شخصيت والاي ايشان را به مردم معرفي كنند. به نظر من، اين كانونها و مؤسسات با توجه به ثروت عظيم اطلاعاتي كه در مورد سيره حضرت زهرا(س) در اختيار دارند، مي توانند در قالب گروهها و طرحهاي پژوهشي جوانب مختلف زندگي آن بانوي بزرگوار را مورد بررسي قرار داده و نتايج آن را در دسترس مردم قرار دهند.
وي ادامه مي دهد: همچنين رسانه هاي جمعي نقش مهمي در اين زمينه دارند زيرا اغلب مردم فرصت ندارند به مطالعه سيره حضرت بپردازند، بنابراين نمايش زندگي آن حضرت در قالب سريال سهم بسياري در روشنگري اذهان جامعه خواهد داشت.
اين استاد دانشگاه، دليل بسياري از انحرافهاي دختران جوان را ناآگاهي و آشنا نبودن آنها با الگوهاي دينشان مي داند و مي گويد: اگر سيره حضرت زهرا(س) در قالب يك درس 2 واحدي تعليم و تربيت در مدارس بويژه در مقاطع حساس راهنمايي و دبيرستان تدريس شود، دختران ما به رشد بالايي خواهند رسيد.
دكتر عبدالباقي نيز اظهار مي دارد: متوليان امور ديني و فرهنگي به جاي احساس گرايي و نقل مسايل احساس برانگيز از زندگي حضرت فاطمه(س)، تقوا و جامعيت ايشان را به مردم معرفي كنند.
دكتر آيينه وند هم با بيان اين اينكه سيره آن بزرگوار قابليت پاسخگويي به نيازهاي امروز را دارد، مي گويد: جوهر و اصل همان است و ما بايد شيوه ها و مكانيسم كار را به اقتضاي تحولات جامعه تغيير دهيم و اين مسأله بر عهده جامعه شناسان، روانشناسان و علماي تعليم و تربيت ماست كه اين اصول را تبيين و كاربردي كرده و به صورت استراتژيك، ميان مدت و دراز مدت عملي كنند.
٭٭٭ آري، اين گوشه اي از سيره حضرت زهرا(س) است و براي رسيدن به سعادت دنيا و آخرت، كافي است در اين الگوي انسان ساز كه در مكتب وحي و دامان پيامبر(ص) تربيت يافته دقت كنيم و خط مشي او را در پيش گيريم.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط