صديقه كبري(سلام الله علیها) و راهبردهاي مواجهه با حوادث

اگر سياست را به معني نوع برخورد و روابط متقابل بين مردم و هيئت زمامدار بحساب آوريم همه انسانها بايد افرادي سياستمدار باشند و دراين رابطه جنسيت مطرح نيست. فاطمه (سلام الله علیها) دختر پيامبر سزاوارترين افراد براي مشاركت سياسي و حضور درصحنه سياست است .
يکشنبه، 12 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صديقه كبري(سلام الله علیها) و راهبردهاي مواجهه با حوادث
صديقه كبري(سلام الله علیها) و راهبردهاي مواجهه با حوادث
صديقه كبري(سلام الله علیها) و راهبردهاي مواجهه با حوادث
نويسنده:حيدر خراساني
منبع:روزنامه کیهان
اگر سياست را به معني نوع برخورد و روابط متقابل بين مردم و هيئت زمامدار بحساب آوريم همه انسانها بايد افرادي سياستمدار باشند و دراين رابطه جنسيت مطرح نيست. فاطمه (سلام الله علیها) دختر پيامبر سزاوارترين افراد براي مشاركت سياسي و حضور درصحنه سياست است . او با اينكه بدني خسته ناشي از كار روزانه و رسيدگي به امور خانه و سرپرستي چند كودك خردسال دارد، خود را از سياست دور نمي دارد و هم چون سياستمداري قهرمان در صحنه زندگي و حتي مبارزه حاضر مي شود و سعي دارد گره كوري را باز نمايد. او زندگي سياسي و آشنايي با الفباي آن را از همان دوران خردسالي و از سنين 5-6 سالگي آغاز كرد. زيرا او همه گاه بهمراه پدر و حاضر و شريك در درگيري هاي پدر با مردم نابكار بود و دوران سخت قبل از هجرت را با همه دشواري ها و مصائب آن گذراند. آن روز كه ازدواج كرد و زندگي مشترك خود را آغاز نمود باز هم درجريان زندگي اجتماعي همگام با علي (علیه السلام) به پيش مي رفت و سنگر به سنگر با او همراهي مي كرد. و پس از وفات پيامبر فصلي جديد از زندگي را آغاز كرد كه درآن براي تحكيم پايه هاي انقلاب حتي دست به احقاق حق و مبارزه گشود و درجريان سياسي عظيمي حضور يافت كه در آن براساس توطئه اي، علي، آن رامرد جهان بشريت را ازصحنه سياست بيرون رانده بودند. فاطمه (سلام الله علیها) پدرش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مهمترين وظايف و مسئوليت ها را برعهده داشت، شوهرش پيشواي راستين و مردي مجاهد و جنگجو بود او خود را زني مسلمان مي دانست كه بايد به وظايف خويش آشنا بوده و تكليف و وظيفه شرعيش را شخصا عمل كند. بدين خاطر در روزهاي سخت پس از وفات پيامبر، قد علم كرد تا تكليف ديني و سياسي خود را نيكو به انجام رساند. مقاله حاضر نگاهي دارد به راهبردها و شيوه هاي تعامل حضرت زهرا در مواجهه با مشكلات پيش آمده براي دين خاتم كه با هم آنرا از نظر مي گذارانيم.

شيوه سياسي فاطمه (سلام الله علیها)

مشي سياسي فاطمه (سلام الله علیها) مشي اعتراض، بي اعتنايي، عدم تاييد دستگاه رهبري، مشي مظلوميت و سرانجام كه فرياد به جائي نرسد گريستن است، آن هم نه براي عقده دل خالي كردن بلكه براي بيدار كردن و هوشيار ساختن اذهان به سويي كه در آنجا حقي را زنده دفن كرده اند.مشي سياسي فاطمه(سلام الله علیها) مشي آگاهانه، توام با بينش و بصيرت، انديشيده و حساب شده، انتخابي و گزينش شده و مبتني بر ايمان و عقيده است، هدف آن سعادت انسانها و نجات از بردگي ها و ذلت ها، و تضمين و فراهم آوردن مبادي ارزش هاي معقول در جامعه است. او مي خواهد جامعه اي بسازد كه در آن انسانها زندگي كنند.
و آنچه در اين راه از شان و سياست او بدور است حيله گري، فربيكاري، وعده هاي تو خالي در دل، تحميق در استحمار مردم، گندم نماي جو فروش بودن است. اين سره و خالص بودن بدان خاطر است كه سياست فاطمه (سلام الله علیها) از اسلام مايه مي گيرد و در اسلام حيله و نيرنگ نيست، بر سر مردم كلاه گذاردن نيست، با خلق خدا حقه بازي كردن وجود ندارد، بايد راست ومستقيم به پيش رفت و چه مردم بپذيرند و چه نپذيرند. سياست نان را به نرخ روز خوردن سياست نامردمي است وشان اسلام از آن پاك و مطهر است.او در اين سياست كه الهي است راست و با استقامت به پيش مي رود و در آن باكي از كتك خوردن، بدن خود را به رنج افكندن ندارد. او درس جرأت و شهامت را از پدر خود گرفته و درمكتب و خانه علي (علیه السلام) و درسايه همگامي با او آن را تقويت نموده است. براي او هدف الهي مهم است و در دفاع از هدف بايد ايستاد ما در تاريخ اسلام وحتي بشريت زني را سراغ نداريم كه در راه هدف الهي خود تا بدين ميزان به پيش رفته باشد و مصداق آيه فاستقم كما امرت كه درباره پيامبر نازل شده است، باشد.

راهبرد احتجاج

فاطمه (سلام الله علیها) در مشي و روش خود گاهي از راهبرد احتجاج استفاده مي كند و از اصحاب و انصار رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نظر خواهي مي كند، با آنها از در روشنگري و اعلام نظر وارد مي شود. همين كه فاطمه (سلام الله علیها) در مسجد مي ايستد و خطبه اي مي خواند و به آيات قرآن درباره حقانيت خود استناد مي كند، خود احتجاج است.به خليفه وقت مي گويد آيا درست است تو از پدرت ارث ببري و من از پدر خود ارث نبرم؟ اين چه حكمي است كه مي كنيد مگر قرآن نگفته است سليمان از داود ارث برده است؟ چرا من از ارث محروم باشم؟ يا در جريان خانه نشيني به احتجاج مي پردازد كه مگر شما حاضر نبوده ايد كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درغدير خم چه گفت و چه كرد؟ اينك چرا ساكت و آرام نشسته ايد؟
در احتجاجات او درمواردي از شهود نظر مي خواست، سلمان و اباذر و مقداد و عمار را بعنوان شاهد حقانيت خود اعلام مي كرد و آنها نمي توانستند به اين عده نسبت كذب دهند.

راهبرد انذار

گاهي فاطمه(سلام الله علیها) در روش سياسي خود افرادي را كه مطلع از قضايا بوده و اينك دم فرو بسته اند به محاكمه مي كشيد، آنان را مورد ملامت و توبيخ خود قرار مي داد. مي پرسيد مگر شماها در فلان قضيه حضور نداشته و مطلع نيستيد؟ اينك چرا دم فرو بسته ايد.در بستر بيماري خود در برابر جمعي از زنان مهاجر و انصار درباره غصب حق علي(علیه السلام) آنها را سرزنش و آينده را براي آنها پيش بيني كرد تا خبر آن را براي همسران خود بازگويند. مضمون بيانات او اين است:و شما را چه مي شود، بخدا قسم بذري را كشته ايد كه ميوه آن تلخ است شاخه اي را كاشته ايد كه از آن خون خواهد باريد و روزي رسد كه در آن بيهوده كاران زيان ببينند و در مقابل اين ظلم و غصب خود را به شمشير برنده و مصيبت فوق العاده بزرگي بشارت دهيد.همانگونه كه ملاحظه مي شود درتمام بحث ها و اظهار نظرها سخن از حق خواهي است هيچگاه از درد و مصيبت خود كه جانش را مي گرفت سخن بميان نمي آورد و اين خود حاكي از عظمت روحي فاطمه(سلام الله علیها) است.

راهبرد سكوت

فاطمه(سلام الله علیها) در مشي سياسي خود گاهي روش سكوت را در پيش مي گيرد. او دختر پيامبر(صلی الله علیه و آله) است، درباره شخصيت و مقام او سخنهاست و مردم بارها و بارها از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درباره او سخنها شنيده اند و اينكه اگر فاطمه(سلام الله علیها) كسي را مورد اعتنا قرار ندهد شخصيت آن فرد به زير سؤال خواهد رفت.

راهبرد تظلم خواهي

او مشي مظلومانه اي را در پيش گرفت نه بدان خاطر كه اداي مظلوميت را درآورد. بلكه بدان خاطر كه او جداً مظلوم بود. زيرا او تلاش كرد ولي تلاشش به جايي نرسيد، فرياد مي زد ولي گوش شنوا كم بود و حق خواهي ها كرد ولي به نتيجه اي منجر نشد و سرانجام سياست گريه را در پيش گرفت تا وجدانهاي بيدار متوجه صاحب گريه شوند و از رمز و راز آن بپرسند، شايد كه در اين مسير بيداري و هشياري ويژه اي پديد آمد. مي دانيم كه سياست گريه سياست سؤال انگيزي است، سياست افشاكننده رازهاست، سياست اعتراض است، و سياست اعلام نارضائي.فاطمه(سلام الله علیها) با گريه هاي مداوم خود مردم را به سؤال واداشت. تا حدي كه عده اي كوشيدند محل گريه او را زير نظر بگيرند و بنا به رواياتي سايباني را كه در آنجا، در محل دروازه مدينه داشت از بين بردند تا فاطمه(سلام الله علیها) در زير آن پناه نگيرد. كاروانيان، مسافران، عابران، و ديگر اقشار در برابر گريه اش وامي ماندند و كار بجائي رسيد كه پس از شهادت فاطمه(سلام الله علیها) همه مي دانستند به چه علت آن حضرت روش گريه را در پيش گرفت.

راهبرد پس از شهادت

فاطمه(سلام الله علیها) آن زن سياستمداري است كه حتي از جنازه و شهادت خود ابزاري سياسي ساخت. اينكه فاطمه وصيت كرد مرا شب غسل بده، شب كفن و دفن كن، شب بر جنازه ام نماز بگذار و احدي را خبر مكن، خود سياستي عظيم است. او سفارش كرده بود، مگذار آنها كه بر من ستم راندند و حق مرا گرفتند بر من نماز گزارند و هم اصرار او كه قبرش مخفي بماند خود بيان اين خواسته است كه نشانه اي از مظلوميت ابدي او در جامعه باقي باشد. او مي خواست دشمنان دوست نما معرفي گردند، ابهام ها از بعضي اذهان دير فهم زدوده شوند و دريابند كه فاطمه(سلام الله علیها) چگونه مي انديشيد؟

نتيجه مبارزات حضرت زهرا(سلام الله علیها)

حاصل مبارزه، پايه گذاري و تحكيم روح مقاومت در امت بود و مردم را واداشت كه در طريق عدالتخواهي حركتي رو به پيش داشته باشند اگر بخواهيم براي حاصل كار و تلاش فاطمه(سلام الله علیها) ليستي تهيه كنيم خواهيم گفت كه حاصل آن بسيار عظيم و پردامنه بود از جمله: پايه گذاري تفكر صحيح در جامعه، پيروز ساختن حق و علني كردن آن بگونه اي كه همگان از سياه و سفيد از آن سر درآوردند، اعلان مظلوميت خاندان پيامبر، پاشيدن بذر نهضتي كه بعدها بارور شد و گشودن دفتري كه تا روز قيامت هم چنان مفتوح است و نشان قدر ناشناسي بازماندگان رسول (صلی الله علیه و آله) است و دستاوردهاي متعدد ديگر.

صدمات وارده

فاطمه(سلام الله علیها) بر اثر اين مبارزات صدمه خورد، از نظر رواني بعلت مرگ پدر متألم بود و ناسپاسي اصحاب و بازماندگان، اين تألم را شديدتر كرد. او در اثبات مقاصدش تا آنجا به پيش رفت كه حتي جان خود را به خطر انداخت. فرزند خود را كه در رحم بود از دست داد، به دشواري زندگي افتاد و حتي كار بجائي رسيد كه نفس كشيدن او با درد همراه بود.او در راه خدا جان باخت ، او زاده اسلام بود و براي اسلام هستي خود را فدا كرد. فسلام عليها يوم ولدت و يوم ماتت و يوم تبعث حيا.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.