الفت خانوادگی

همچنان كه در یك ساختمان، صرفا سوار شدن مصالح بر روی هم و بالا رفتن بنا، مایه دوام و استحكام نیست و دهها نكته اصولی از آغاز تا پایان به كار گرفته می‏شود تا «بنای مستحكم» پدید آید، در «بنای یك خانواده» نیز، كار تنها با عقد ازدواج و تشكیل خانواده و آوردن فرزند تمام نمی‏شود.زلزله‏ها و طوفان‏های فراوانی در راه زندگی قرار می‏گیرد كه اگر بنای خانواده، از شالوده محكم و چفت و بند استوار و نكات ایمن‏سازی برخوردار نباشد، به سرعت از هم می‏پاشد و متلاشی می‏شود.
پنجشنبه، 16 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
الفت خانوادگی
 الفت خانوادگی
الفت خانوادگی
نويسنده:جواد محدثی
منبع:پيام زن
همچنان كه در یك ساختمان، صرفا سوار شدن مصالح بر روی هم و بالا رفتن بنا، مایه دوام و استحكام نیست و دهها نكته اصولی از آغاز تا پایان به كار گرفته می‏شود تا «بنای مستحكم» پدید آید، در «بنای یك خانواده» نیز، كار تنها با عقد ازدواج و تشكیل خانواده و آوردن فرزند تمام نمی‏شود.زلزله‏ها و طوفان‏های فراوانی در راه زندگی قرار می‏گیرد كه اگر بنای خانواده، از شالوده محكم و چفت و بند استوار و نكات ایمن‏سازی برخوردار نباشد، به سرعت از هم می‏پاشد و متلاشی می‏شود.

نگاهی گذرا به برخی از این عوامل استحكام، می‏تواند مفید باشد:

الف ـ ازدواج عقلانی

انگیزه‏های ازدواج متفاوت است. برخی تنها برای هوسرانی و كامجویی ازدواج می‏كنند و هوس، از مهم‏ترین انگیزه‏های آنان است. روشن است كه چنین خانواده‏هایی بنیان محكمی پیدا نمی‏كنند. عقلانیت در ازدواج و محاسبه جوانب، پیامدها، مسئولیت‏ها، هزینه‏ها، حقوق و وظایف متقابل و به دوش گرفتن «بار زندگی» و با چشم و گوش باز و آگاهانه ازدواج كردن، می‏تواند عاملی برای تداوم این بنیان باشد.

ب ـ شناخت پیش از ازدواج

وقتی بناست دو نفر یك عمر با یكدیگر زندگی مشترك داشته باشند، باید دیدگاههای مشترك، سلیقه‏های متناسب با هم و افكار و اخلاق و روحیاتی كه به یكدیگر بخورد و حساسیت‏های خانوادگی از دو سوی، مورد توجه باشد.مگر نه اینكه «ناسازگاری‏های اخلاقی» اغلب پس از ازدواج و برآورده نشدن برخی توقعات متقابل یا ناهنجاری‏های رفتاری زوجین یا فامیل‏های آنان بروز می‏كند؟ شناخت قبلی و پرس و جوهای پیش از عقد و كسب آگاهی از ویژگی‏ها و مشاوره با دیگران، راهی برای پیشگیری از بروز اختلافات است. حتی شناختِ طرف ازدواج به چهره، از نظر اسلام مورد توجه است، تا بعدا ادعا نشود كه ندیدم و اگر دیده بودم، سراغش نمی‏رفتم!در حدیث است كه پیامبر اسلام، به كسی كه زنی را خواستگاری كرده بود، فرمود: «لَوْ نَظَرْتَ اِلیها، فانّه اَحری اَنْ یَدُومَ بینكما؛(1) كاش پیش از ازدواج، به او نگاه می‏كردی، چرا كه این نگاه، مناسب‏تر است برای تداوم زندگی بین شما!»

ج ـ صداقت در برخورد

چه پیش از ازدواج و چه پس از آن، عدم صداقت در ابراز نظر یا ارائه وضعیت خویش از نظر مالی، شغلی، خانواده، جسم و ... مایه بروز اختلافات بعدی می‏شود. صداقت در برخورد اولیه و مسائل بعدی، مانع بروز كشمكش‏هایی می‏شود كه گاهی تا مرز طلاق و جدایی هم پیش می‏رود. اگر سنّ واقعی دختر، یا میزان تحصیلات و درآمد پسر، یا وضع خانه و مسكن، سلامتی یا بیماری جسمی و روحی و ... واقعی طرح نشود و بعدا خلاف آن آشكار گردد، مشكل‏ساز خواهد بود. اینكه تدلیس و مخفی كردن عیوب مرد و زن یا نیرنگ حرام شمرده شده، برای پیشگیری از فروپاشی خانواده‏هاست.مهریه، یك بدهی شرعی و قانونی بر عهده شوهر است. از این‏رو برخورد عاقلانه و متین و صادقانه با آن ضروری است. اینكه «كی داده، كی گرفته» گفته شود و سكه‏هایی به عدد نجومی، مهریه قرار گیرد و با بروز اولین نقطه اختلاف، كار به شكایت و دادگاه و زندان و ... كشیده شود، عوارض همان عدم صداقت است.

د ـ احترام به فامیل‏های طرف مقابل

چنین نیست كه اگر دختر و پسری با هم ازدواج كردند، دیگر كاری به كار فامیل یكدیگر نداشته باشند و بی‏اعتنا به اصول معاشرت و مسئله صله رحم و دید و بازدیدهای فامیلی و آداب و سنن خانوادگی و محلی و عرف اجتماعی، از همه بریده و سر در لاك خویش ببرند. ازدواج، مایه وصلت دو دودمان است و گسترش دایره خویشاوندان و افزایش روابط و توسعه پیوندها و بدون الفت خانوادگی، «زندگی شیرین» فراهم نمی‏آید.بی‏اعتنایی به فامیل همسر، یا بی‏حرمتی و عیبجویی و ناسزاگویی، بذر فتنه است كه وقتی بارور شد، میوه تلخ آن، اختلافات و قهرها و جدایی‏ها و عذاب وجدان و شومی و تلخی زندگی است. باید بنا را بر حفظ احترام متقابل، تقویت روابط فامیلی، صمیمیت و محبت بین افراد دو دودمان، رفت و آمدهای خانوادگی گذاشت و هر چه بیشتر رشته‏های الفت را قوی‏تر ساخت. اینها موجب استوار شدن چفت و بستِ روابطی است كه با ازدواج پدید آمده است.البته دخالت‏های بی‏جا در زندگی «زوجین جوان»، از سوی فامیل هر دو طرف، ناپسند و غلط است، ولی دلسوزی‏های صادقانه و اظهارنظرهای دلسوزانه و از سر صدق و خیرخواهی، نه دو به هم زنی و انتقام‏گیری و تلافی كردن و ... لازم و كارساز است و خلاء «كمبود تجربه» را در زندگی‏های مشتركی كه تازه پا گرفته است، پر می‏كند.
دیدارهای فامیلی را باید به رنگ «صله رحم» در آورد، تا ثواب و رضای الهی را هم داشته باشد.سختگیری‏های بی‏مورد نسبت به رفت و آمد همسر با فامیل خودش یا تحمیلِ داشتن رفت و آمد با بستگان شوهر، در شرایطی كه علاقه‏ای در بین نیست، مسئله‏ساز است. باید با تدبیر و دقت و متانت مشكل را حل كرد، نه با قلدرمآبی یا مردسالاری قهرآمیز و تحكم‏های یك جانبه.اگر مدت‏ها بگذرد و پدر و مادری علاقه‏مند باشند كه به خانه پسر یا دخترشان بروند، ولی به دلیلِ راضی نبودن و مخالفت كردن عروس و داماد، این حسرت بر دل‏هایشان بماند، معلوم نیست كه خورشید سعادت بر این خانواده بتابد و خدا از آنان راضی باشد. یا اگر زنی دوست داشته باشد كه به دیدار والدین یا خواهرها و برادرها و بستگانش برود، اما شوهرش، بی‏دلیل و از روی یك‏دندگی و لجاجت، از این گونه رفت و آمدها جلوگیری كند، معلوم نیست آنان خیری از این زندگی ببینند.«صله رحم»، به تعبیر حضرت باقر(ع)، هم عمل‏های انسان را پاك و بالنده می‏سازد، هم مایه رشد و بركت مال می‏شود، هم حساب‏رسی خدا را در قیامت آسان می‏سازد، هم بلاها را از انسان و خانواده دور می‏سازد، هم مایه طول عمر می‏شود و اجل را به تأخیر می‏اندازد.(2)
در حدیثی حضرت رسول(ص) فرموده است:
«صلة الرحم تَعْمُرُ الدّیارَ و تَزیدُ فی الأعْمارِ؛(3)
صله رحم، آبادی‏ها را آبادان و عمرها را طولانی می‏سازد.»
اگر یك طرف قطع رابطه كرد و به سنت اسلامی «صله رحم» عمل نكرد، طرف دیگر باید به این آیین الفت‏بخش پای‏بند باشد، تا یخ‏های بی‏مهری آب شود و سردی‏ها به گرمی بگراید.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «صِلُوا اَرْحامَكُم و ان قَطَعُوكم؛(4) با خویشاوندانتان پیوند داشته باشید و صله رحم كنید، هر چند آنان با شما قطع رابطه كنند.»
برای رسیدن به این نقطه آرمانی، گذشت و بزرگواری لازم است و به دل نگرفتنِ رفتار نامناسب دیگران.

یك نمونه

سیره پیشوایان، همیشه الگو بوده است. در این زمینه هم نمونه‏ای از رفتار كریمانه و الفت‏آفرین امام صادق(ع) با یكی از بستگان می‏تواند سرمشق ما باشد.بین عبداللّه‏ بن‏حسن و امام صادق(ع) بر سر مسئله‏ای گفتگو و بحث پیش آمد، تا آنجا كه صدای آن دو بلند شد. مردم با شنیدن سر و صدای آنان گرد آمدند. مسئله به نحوی فیصله یافت و آن شب از هم جدا شدند. صفوان بن‏مهران (كه راوی حدیث است) می‏گوید: صبح برای كاری از خانه بیرون آمدم، امام صادق(ع) را دیدم كه درِ خانه عبداللّه‏ بن‏حسن است، عبداللّه‏ بن‏حسن به او می‏گفت: یا اباعبداللّه‏، چه عاملی سبب شده صبح زود به اینجا آمده‏اید؟ حضرت فرمود: دیشب در تلاوت قرآن به آیه‏ای برخوردم كه مرا به فكر انداخت و ناراحتم كرد. گفت: كدام آیه؟ فرمود: این آیه شریفه كه «آنان كه با آنچه خداوند فرموده است تا وصل شود، پیوند برقرار می‏كنند (صله رحم) و از پروردگارشان و حساب سخت قیامت بیم دارند؛ وَ الّذین یَصِلون ما اَمَر اللّه‏ بِهِ اَنْ یُوصَلَ وَ یَخْشَونَ رَبَّهم و یخافون سُوءَ الحِساب.»(5) آنگاه، هر دو دست در گردن هم انداخته و گریستند. عبداللّه‏ بن‏حسن گفت: راست می‏گویی یا اباعبداللّه‏! گویا من تا كنون این آیه را نخوانده بودم.(6)
رفتاری چنین بزرگوارانه، آن هم از سوی شخصیتی چون حضرت صادق(ع)، درسی بزرگ برای خانواده‏های شیعی و پیروان مكتب تربیتی و اخلاقی خاندان رسالت است. انسان هر چه هم ثروت و فرزند داشته باشد، بی‏نیاز از خویشان و بستگان نیست. آنان بال و پر و بازو و پنجه انسانند، حمایت و همدلی آنان در مشكلات و شداید و مصیبت‏ها، كمكی ارجمند و مهم است. آنكه با خویشاوندانش قطع رابطه می‏كند، گویا یكی از دو دست خود را بسته یا بریده است. مگر نه اینكه كارآیی یك دست، بسی اندك است؟
هنر در گسستن از خویشان نیست، بلكه در پیوستن و تحكیم رابطه‏هاست و این، ایثار و گذشت و كرامت و روح بزرگ می‏طلبد. آنكه رابطه‏ها را می‏گسلد، منابع خیر فراوانی را به روی خود می‏بندد. «الفت خانوادگی»، موهبت و نعمتی است كه باید پاسش داشت و در تقویتش كوشید.

پاورقي ها:
1 ـ وسائل ‏الشیعه، ج14، ص61.
2 ـ بحارالانوار، ج71، ص100.
3 ـ همان، ص94.
4 ـ همان، ص92.
5 ـ رعد، آیه 21.
6 ـ بحارالانوار، ج71، ص98.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.