كودك دروغگويى را از والدين مى آموزد

كودك دروغگويى را از والدين مى آموزد كارشناسان معتقدند يكى از عواملى كه موجب مى شود افراد و به ويژه كودكان به دروغگويى عادت كنند وجود الگوهاى نامناسب ارتباطى است.اگر در خانواده ، والدين يا ديگر افراد در ارتباط با كودك كه با او زندگى مى كنند دروغ بگويند، ناخودآگاه به طور غيرمستقيم زمينه دروغگويى را براى فرزندان فراهم مى سازند. در واقع نخستين درس دروغگويى را فرزندان از والدين و اطرافيان خواهندآموخت. زيرا خانواده نخستين محيط تربيتى محسوب مى شود و گفتار، رفتار و به طوركلى طرز زندگى والدين در تربيت و شكل دهى رفتار فرزندان مؤثر است.
پنجشنبه، 16 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
كودك دروغگويى را از والدين مى آموزد
كودك دروغگويى را از والدين مى آموزد
كودك دروغگويى را از والدين مى آموزد
منبع:روزنامه ايران
كودك دروغگويى را از والدين مى آموزد كارشناسان معتقدند يكى از عواملى كه موجب مى شود افراد و به ويژه كودكان به دروغگويى عادت كنند وجود الگوهاى نامناسب ارتباطى است.اگر در خانواده ، والدين يا ديگر افراد در ارتباط با كودك كه با او زندگى مى كنند دروغ بگويند، ناخودآگاه به طور غيرمستقيم زمينه دروغگويى را براى فرزندان فراهم مى سازند. در واقع نخستين درس دروغگويى را فرزندان از والدين و اطرافيان خواهندآموخت. زيرا خانواده نخستين محيط تربيتى محسوب مى شود و گفتار، رفتار و به طوركلى طرز زندگى والدين در تربيت و شكل دهى رفتار فرزندان مؤثر است.هنگامى كه كودك به دروغگويى عادت كند، به مرور زمان دروغ جزو شخصيت او مى شود و در بزرگسالى نيز رفتار دروغگويى در او ظاهر مى شود.
با اين همه كارشناسان مسائل تربيتى به نحوه ارتباط كودك و والدين اهميت خاصى مى دهند. در آموزه هاى دينى نيز به ارتباط والدين با كودك توجه ويژه اى شده است. به گونه اى كه اسلام تأكيد ويژه اى بر رفتار والدين نسبت به فرزندان دارد.در نظام تربيتى اسلام «دروغ» يك بيمارى روحى - روانى است كه از عقده خود كم بينى و احساس حقارت درونى ناشى مى شود.دروغگو به اين دليل دروغ مى گويد كه در ژرفاى اعماق وجودش رنج ناشى از عقده خودكم بينى را احساس مى كند.همچنين بسيارى از روانشناسان معتقدند كه دروغ نشان دهنده نيازها و تمايلات ارضانشده افراد است. به هرميزان نيازهاى ارضانشده در افراد بيشتر باشد، احساس كمبود در آنان هم بيشتر است . از آنجاكه ارضاى آن نيازها به صورت طبيعى و واقعى براى افراد محقق نمى شود سعى مى كنند به صورت تخيلى و گفتن مطالب دروغ خود را قانع سازند. اين كار درباره افرادى كه در زندگى شان كمتر موردتوجه و محبت والدين قرارگرفته اند، بيشتر صادق است. حتى دروغگويى در دوران بزرگسالى به خاطر كمبود محبت در دوران كودكى است. از ديگر عوامل دروغگويى دركودكان و حتى بزرگسالان ترس از مجازات، خدشه دار شدن آبرو و جايگاه اجتماعى افراد است.افراد بزرگسال از ترس اين كه اگر هميشه راست بگويند ممكن است موقعيت اجتماعى شان را ازدست بدهند. لذا براى حفظ آن به دروغ متوسل مى شوند، اما كودكان و نوجوانان از ترس مجازات و تنبيه والدين به دروغ پناه مى برند. بازجويى هاى والدين و مربيان گاه موجب مى شود كه فرزندان و دانش آموزان واقعيت ها را كتمان كنند و به تحريف آن روى آورند. بيشتر كودكان علت دروغگويى خود را ترس از مجازات والدين مى دانند.بعضى از بچه ها هم هستند كه فرق ميان راستگويى و دروغگويى را مى دانند. اما داستان هاى مفصلى سرهم مى كنند كه باوركردنى به نظرمى رسد. چنين نوجوانان و يا كودكانى دروغ ها را چنان با شوق و اشتياق بيان مى كنند كه بتوانند نظر ديگران را به خود جلب كنند.

راه هاى جلوگيرى از دروغگويى

درمان دروغگويى احتياج به گذشت زمان دارد، زيرا از ميان بردن يك رفتار زشت و جايگزين كردن خلق نيك و شايسته زمان مى خواهد. بايد افراد را تشويق كرد تا مدتى به اعمال نيك و شايسته بپردازند. همچنين والدين الگوى بسيارمهمى براى كودكانشان هستند. هنگامى كه كودك يا نوجوان دروغ مى گويد، والدين بايد براى گفت وگوى جدى و بحث درباره مسأله پيش آمده زمانى را به آنها اختصاص دهند.والدين بايد به طور مكرر درباره اهميت صداقت درخانه وجامعه براى فرزندانشان صحبت كنند.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما