كاركردهاي سياسي برائت و نفرين در آموزه هاي قرآن

اعلان برائت و تبري از دشمنان اسلام يكي از اصول ثابت و دائمي دين مبين اسلام است كه با آن مرز ميان خودي و غيرخودي شناخته شده و مسلمانان هويتي مستقل از ساير ملل و آئين ها پيدا مي كنند. تولي و تبري در واقع نوعي امر به معروف و نهي از منكر است كه نقش كارساز و مؤثري در تبيين مواضع و اعلام هويت رسمي و مستقل اسلام و مسلماني دارد و به شفافيت ديدگاهها و اعتقادات و هنجارها كمك مي كند. در مقاله حاضر نويسنده نقش سياسي اعلام انزجار و نفرين را در آينه آيات قرآن بررسي مي كند كه اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
پنجشنبه، 15 فروردين 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
كاركردهاي سياسي برائت و نفرين در آموزه هاي قرآن
كاركردهاي سياسي برائت و نفرين در آموزه هاي قرآن
كاركردهاي سياسي برائت و نفرين در آموزه هاي قرآن

نويسنده:حسن پورحيدري
اعلان برائت و تبري از دشمنان اسلام يكي از اصول ثابت و دائمي دين مبين اسلام است كه با آن مرز ميان خودي و غيرخودي شناخته شده و مسلمانان هويتي مستقل از ساير ملل و آئين ها پيدا مي كنند. تولي و تبري در واقع نوعي امر به معروف و نهي از منكر است كه نقش كارساز و مؤثري در تبيين مواضع و اعلام هويت رسمي و مستقل اسلام و مسلماني دارد و به شفافيت ديدگاهها و اعتقادات و هنجارها كمك مي كند. در مقاله حاضر نويسنده نقش سياسي اعلام انزجار و نفرين را در آينه آيات قرآن بررسي مي كند كه اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
فلسفه اعلان برائت
1- شفاف سازي مواضع اسلامي
يكي از آموزه هاي دستوري قرآن اعلان برائت و بيزاري و تبري از دشمنان و اعلان تولي و دوستي نسبت به دوستان است. ريشه اين مسئله را مي بايست در شفاف سازي مواضع اسلام جست؛ زيرا اسلام مي كوشد تا موضع گيري خود را در مورد هر موضوع و پديده اعتقادي و سياسي و اجتماعي به طور روشن بيان كند و چيزي را در حوزه خاكستري آن قرار ندهد. از اين رو تعيين مرزهايي كه اسلام را از غير آن و هم چنين مسلمانان را از ديگران بازمي شناساند و هويت ويژه مي بخشد از آموزه هاي دستوري اسلام و قرآن است.
قرآن در سوره كافرون به روشني به پيامبر(ص) فرمان مي دهد كه موضع خود را نه تنها از نظر اعتقادي و بينش مشخص كند بلكه مرزهايي را ميان خودي و غيرخودي ترسيم نمايد از اين زاويه مي توان نگرش اسلام و قرآن را درباره برخي از احكام و مواضع و آيين هايي كه هويت ساز هستند تحليل و تبيين كرد. بازشناسي مسلمانان از يهوديان با تغيير قبله از بيت المقدس به سوي كعبه و مكه و هويت و استقلال بخشي به مسلمانان در اشكال مختلف و ساخت مسجد به جاي كليسا و كنيسه و معابد ديگر و اجرا ي مراسم ويژه حج و مانند آن بخشي از تلاش هاي اسلام براي ايجاد هويت مستقل و متفاوت از ديگر شرايع و آيين هاي وحياني آسماني است.
2- اعلان هويت مستقل اسلامي
اعلان رسمي برائت از دشمنان و ولايت نسبت به مومنان به معناي بازسازي هويتي و استقلال بخشي اسلام به عنوان دين و شريعت و مسلمانان به عنوان جامعه انساني برتر و نمونه، از مهم ترين آموزه هاي دستوري قرآن است.
كاركردهاي اجتماعي و سياسي برائت به اندازه اي است كه مي توان در تحليل سياسي امروز آن را مانند هويت سازي ملي و هويت فرهنگي اي دانست كه در بسياري از كشورها در يك فرايند زماني با ابزارهاي تبليغاتي و رسانه اي و حتي زور و فشارهاي همه جانبه تحقق مي يابد.
3- نفي اعتقادات و آيين هاي ديگر
بي گمان برائت و تبري از ديگران به معناي آن است كه اسلام رفتارها و اعتقادات و سنت ها و آيين هاي ديگر را نمي پسندد و با آن مقابله مي كند و مي كوشد دست كم از نفوذ و تاثير آن در ميان آن چه امت مي نامد بكاهد. اسلام به عنوان دين، داراي مجموعه اي از گزاره هاي هستي شناسانه و اعتقادي و آموزه هاي دستوري است كه به عنوان يك مكتب شامل هستي شناسي و جهان بيني و ايدئولوژي و ساختار سياسي و نظامي و اجتماعي است. اين مجموعه عناصري را به عنوان معروف پذيرفته و عناصري كه به عنوان معروف مورد تاييد و حمايت قرار مي گيرد مجموعه اي از انديشه ها و بينش ها و نگرش ها و هم چنين قوانين و حقوقي است كه خاستگاه آن عقل و شرع و سيره عقلايي است. در برابر، مجموعه اي انديشه ها و قوانين و حقوق را به عنوان منكر و زشت و ناپسند طرد مي كند و با آن ها به مبارزه مي پردازد كه خلاف عقل و شرع و سيره عقلايي است.
مومن از ديدگاه قرآن كسي است كه داراي بينش و نگرش معروف و پسنديده عقلي و شرعي و عقلايي است و نه تنها بدان باور دارد بلكه در عمل، آن را به مورد اجرا درمي آورد. سپس به عنوان انساني راه يافته و روشنگر بر خود وظيفه مي شمارد تا ديگري را به آن آشنا ساخته و بخواهد در رويكردهاي خويش معروف ها و پسنديده ها را به كار گيرد (امر به معروف) و اگر ديد شخصي منكرها و زشتي ها را ترويج و يا عمل مي كند از آنها باز دارد و نهي نمايد.
رابطه برائت و امر به معروف و نهي از منكر
اعلان رسمي مواضع كه امري واجب و لازم بر هر مومني است، انجام وظيفه امر به معروف و نهي از منكر از يك سو و همدلي و همراهي با اهل خير و نيكي و پسنديده ها و انزجار و انكار قلبي و عملي زشتي ها و ناپسندهاي اعتقادي و كرداري و رفتاري از سوي ديگر، مساله اي به عنوان تولي و تبري را در حوزه عمل اجتماعي بروز مي دهد. اين گونه است كه تولي و تبري به عنوان اصول دين اسلام در بخش فروعات اصلي، خود را نشان مي دهد.
اصل امر به معروف و نهي از منكر و نيز دو اصل تولي و تبري تنها در حوزه اعتقادات مطرح نيستند بلكه جايگاه آنها در حوزه عمل، از ارزش واقعي برخوردار مي باشد و آن چه از اين اصول، مهم است حوزه عمل و اجراست. از اين رو در آموزه هاي شيعي برخاسته از دين اصيل و انديشه هاي قرآني، اين اصول به عنوان فروعات دهگانه اصلي معرفي مي شوند. تولي به معناي اعلان رسمي و عملي، دوستي و محبت به اهل ايمان و همراهي و همدلي با آنان است. قرآن از مومنان خواسته است كه خود را به هر چيزي كه پسنديده و معروف است نزديك سازند و محبت و عشق قلبي خود را بدان ابراز كنند و در عمل نيز محبت و عشق خويش را نشان دهند هم چنين از آنان خواسته شده تا از هر چيزي كه ناپسند و زشت و منكر است دوري جسته و از هم نشيني و همدلي و همراهي با آن و با اهل آن خودداري ورزند.
تولي و تبري، مرز خودي و غيرخودي
اعلان رسمي و علني تبري و برائت جويي از افكار و اعمال نابهنجار و زشت و ناپسند به اين معناست كه در جامعه افراد نيكوكار و مومن و صالح از اشخاص نابكار و بزهكار و كافر و مشرك باز شناخته شوند و مرزهايي ميان خودي و غيرخودي به روشني مشخص گردد.
خداوند در آيه 4 سوره ممتحنه، حضرت ابراهيم (ع) را به جهت اعلان رسمي و علني برائت و انزجار از مشركان به عنوان انسان هايي با انديشه و رفتار زشت و ناپسند، مورد ستايش قرار مي دهد و او را به عنوان الگو معرفي مي كند.
در آيه 19 سوره انعام، خداوند، پيامبر(ص) را مامور مي كند كه به طور رسمي و علني بينش ونگرش توحيدي خويش را بيان كرده و از مشركان اعلان بيزاري نمايد. اعلان رسمي مواضع مي تواند جلويي هرگونه فريب دشمن و توطئه هاي آنان را بگيرد. اين مساله اي است كه در جهان امروز نيز از نظر سياسي بسيار مهم و حساس است و دولت ها مي كوشند ضمن بيان رسمي مواضع خود، نسبت به مسايل مهم منطقه اي و جهاني رفتار و سياست خويش را پيش برند و از اتهام دوگانگي مبرا گردند. در آيه 1 تا 3 سوره توبه خداوند بيزاري و برائت خويش و پيامبر (ص) را از مشركان بيان مي كند و فرمان مي دهد كه اين برائت در گردهمايي بزرگ حج در روز دهم ذي الحجه به طور رسمي و علني اعلان و به گوش همگان رسانده شود.
برائت در حوزه عمل
اين برائت تنها در حوزه قلبي و گفتاري نيست بلكه مي بايست در حوزه عمل نيز نشان داده شود و در سياست و رفتارها خودنمايي كند. در حقيقت تجلي برائت از دشمنان و غير خودي ها به اين است كه شخصيت آنان انكار شود و دشمني با انديشه ها و افكار و رفتارشان آشكار گردد.(ممحنه آيه 4) هر فرد مومن و مسلماني مي بايست نسبت به انديشه و بينش و رفتار دشمنان ابراز انزجار كند و كينه آن ها را در خود تقويت نمايد.(همان)
در نگرش قرآن مسئله اعلان انزجار و برائت، آن چنان مهم است كه اگر مومني كافران و دشمنان را دوست بگيرد و به آنان محبت ورزد و يا ولايت و موالات ايشان را برگزيند از جرگه خودي ها بيرون رفته و در خط دشمنان قرار مي گيرد. خداوند نسبت به اين افراد كه به ظاهر، خودي هستند، اعلان انزجار و برائت كرده و آنان را همرديف دشمنان مي شمارد. (آل عمران آيه 28)
در اين آيه به خوبي نشان داده شده است كه اعلان برائت بايد در همه حوزه ها متجلي گردد و شخص نمي تواند حتي ولايت محبت آنان را بپذيرد و با آنان دوستي و محبت داشته باشد چه برسد به اين كه ولايت سياسي و اجتماعي آنان را پذيرفته و در حكومت ايشان زندگي كند.
نفرين، راهكار اعلام برائت
يكي از راه هاي بيان برائت و انزجار آن است كه شخص نسبت به دشمنان، لعن و نفرين كند. لعن به معناي دور باد است. شخصي كه ديگري را لعن مي كند او را با همه اعتقادات و رفتارهايش ناپسند شمرده از خود مي راند. نفرين و لعن گاه به شكل دعايي و خواسته از حق تجلي مي كند. شخص با اعلان برائت و كراهت از غير خودي مي كوشد تا به طور رسمي او را از حريم خود و انديشه ها و رفتارش دور سازد.
به طور طبيعي هر انسان متعهدي مي كوشد تا انديشه ها و رفتار پسنديده و هنجاري در جامعه گسترش يابد و به عنوان وظيفه شرعي بر خود فرض مي بيند كه آن را افزون بر گسترش، عملياتي كند. اين تلاش تا آن جا كه امكان دارد به شكل توصيه و روشنگري انجام مي شود و به عنوان امر به معروف و نهي از منكر تجلي مي يابد ولي هرگاه اين باور در او تقويت شود كه منكر و زشتي هاي اعتقادي و ناپسندي هاي اجتماعي و اخلاقي و رفتاري يك فرد چنان عميق شده كه ديگر قابليت بازگشت فراهم نيست و شخص در جهل مركب قرار گرفته است، به شكل دعايي از خدا مي خواهد كه شر او را از جامعه دور سازد و با نابودي و يا دور كردن چنين افكار و رفتار نابهنجار از جامعه زمينه هاي گمراهي ديگران از بين ببرد.
كاربردهاي قرآني لعن و نفرين نشان مي دهد كه زماني مجوز آن داده مي شود كه امكان هدايت و نجات در شخص و يا گروه فراهم نيست. هنگامي كه داود نبي و يا حضرت سليمان از هدايت گروهي از بني اسرائيل نوميد مي شوند آنان را لعن و نفرين مي كنند (مائده آيه 78) تا به جامعه مومنان نشان دهند كه رفتار زشت و ناپسند آنان مورد تأييد نيست. در حقيقت مرز ميان خودي و غيرخودي معلوم مي شود تا بهانه به دست برخي از بهانه جويان داده نشود كه ما از انكار و انزجار مسئولان آگاه نبوده ايم. اين نفرين و لعن چنان كه آيه 52 سوره نساء تبيين مي كند بيانگر آن است كه شخص و يا گروه، قابليت هدايت و بازسازي شخصيتي خود را از دست داده اند و ديگر نمي توان اميدي به آنان داشت.
در مسئله مباهله، به طور رسمي به موضوع لعن و نفرين اشاره مي شود كه افزون بر كاربردهاي عبادي و كلامي، كاربرد سياسي نيز داشته است. با ترسي كه در دشمنان مي افتد آنان از مباهله خودداري كرده و حاضر به پذيرش جزيه و خراج مي شوند و منطقه نجران تحت حكومت دولت اسلامي مدينه درمي آيد.(آل عمران آيه 61)
بنابراين اعلان برائت و لعن (مرده باد و دورباد) به معناي مشخص شدن مرزهاي ميان كفر و ايمان است.
و اين گونه است كه سازوكار نفرين و لعن به عنوان روشي در حوزه علوم سياسي و اجتماعي خود را نشان مي دهد و نقش خود را ايفا مي كند.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.