ويژگى‏هاى شخصيت پيامبر(ص) در كلام اميرمؤمنان(ع)

پروردگارا! گرامى‏ترين درودها و افزون‏ترين بركات خود را بر محمد صلى‏الله‏عليه‏وآله، بنده و فرستاده‏ات، اختصاص ده كه خاتم پيامبران گذشته است و گشاينده درهاى بسته و آشكاركننده حق با برهان است. [او] دفع كننده لشگرهاى باطل و درهم كوبنده شوكت گمراهان است؛ آن گونه كه بار سنگين رسالت را بر دوش كشيد و به فرمانت، قيام كرد و به سرعت، در راه خشنودى تو گام برداشت؛ حتى يك قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد و در پذيرش و گرفتن وحى، نيرومند بود؛ حافظ و نگهبان عهد و پيمان تو بود و در اجراى فرمانت، تلاش كرد؛ تا آن جا كه نور حق را آشكار و راه
يکشنبه، 19 خرداد 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ويژگى‏هاى شخصيت پيامبر(ص) در كلام اميرمؤمنان(ع)
ويژگى‏هاى شخصيت پيامبر(ص) در كلام اميرمؤمنان(ع)
ويژگى‏هاى شخصيت پيامبر(ص) در كلام اميرمؤمنان(ع)

نويسنده:محمد شكرالهى
پروردگارا! گرامى‏ترين درودها و افزون‏ترين بركات خود را بر محمد صلى‏الله‏عليه‏وآله، بنده و فرستاده‏ات، اختصاص ده كه خاتم پيامبران گذشته است و گشاينده درهاى بسته و آشكاركننده حق با برهان است.
[او] دفع كننده لشگرهاى باطل و درهم كوبنده شوكت گمراهان است؛ آن گونه كه بار سنگين رسالت را بر دوش كشيد و به فرمانت، قيام كرد و به سرعت، در راه خشنودى تو گام برداشت؛ حتى يك قدم به عقب برنگشت و اراده او سست نشد و در پذيرش و گرفتن وحى، نيرومند بود؛ حافظ و نگهبان عهد و پيمان تو بود و در اجراى فرمانت، تلاش كرد؛ تا آن جا كه نور حق را آشكار و راه را براى جاهلان، روشن ساخت و دل‏هايى كه در فتنه و گناه فرو رفته بودند، هدايت شدند.
[او] پرچم‏هاى حق را برافراشت و احكام نورانى را برپا كرد؛ پس او، پيامبر امين و مورد اعتماد و گنجينه‏دار علم نهان تو و شاهد روز رستاخيز و برانگيخته تو براى بيان حقايق و فرستاده تو به سوى مردم است.1
قرارگاه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، بهترين قرارگاه و محل پرورش او، شريف‏ترين پايگاه است. در معدن بزرگوارى و گاهواره سلامت، رشد كرد؛ دل‏هاى نيكوكاران، شيفته او شد و توجه ديده‏ها، به سوى او گشت.
خدا به بركت وجود او، كينه‏ها را دفن و آتش دشمنى‏ها را خاموش كرد. با او ميان دل‏ها، الفت و مهربانى ايجاد كرد و نزديكانى را از هم دور ساخت. انسان‏هاى خوار و ذليل و محروم، در پرتو او، عزت يافتند و عزيزانى خودسر، ذليل شدند. گفتار او، روشن‏گر و سكوت او، زبانى ديگر بود.2
همانا خداوند، حضرت محمد صلى‏الله‏عليه‏وآله را در روزگارانى مبعوث فرمود كه عرب، كتابى نخوانده، ادعاى وحى و پيامبرى نداشت. پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏وآله با يارانش به مبارزه با مخالفان پرداخت تا آنان را به سرمنزل نجات كشاند و پيش از آن كه مرگشان فرا رسد، آنان را به رستگارى رساند؛ با خستگان، مدارا كرد و شكسته‏حالان را زير بال گرفت تا همه را به راه راست هدايت كرد؛ جز آنان كه راه گمراهى پيمودند و در آنان، خيرى نبود.3
خداوند، محمد صلى‏الله‏عليه‏وآله را برانگيخت؛ گواهى دهنده، بشارت دهنده و هشدار دهنده؛ پيامبرى كه در دوران خردسالى، بهترين آفريدگان و در سن پيرى، نجيب‏ترين و بزرگوارترين مردم بود؛ اخلاقش از همه پاكان، پاك‏تر و باران كرمش، از هر چيزى بادوام‏تر بود.4
خداوند با دست پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، شعله‏اى از نور براى طالبان آن برافروخت و بر سر راه گم‏شدگان، چراغى پرفروغ قرار داد.
خداوندا! پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، امين و مورد اطمينان تو و گواه روز قيامت است؛ نعمتى است كه برانگيخته‏اى و رحمتى است كه به حق فرستاده‏اى.
خداوندا! بهره فراوانى از عدل خود به او اختصاص ده و از احسان و كرم خود، فراوان به او ببخش.
خدايا! بناى دين او را از آن چه ديگران برآورده‏اند، عالى‏تر قرار ده؛ او را بر سر خان كرمت، گرامى‏تر دار و بر شرافت مقام او در نزد خود بيفزا و وسيله تقرب خويش را به او عنايت فرما و بلندى مقام و فضيلت او را بى‏مانند گردان و ما را از ياران او محشور فرما؛ چنان كه نه زيان‏كار باشيم و نه پشيمان؛ نه دور از راه حق باشيم و نه شكننده پيمان؛ نه گمراه باشيم و نه گمراه‏كننده بندگان؛ نه فريب هواى نفس بخوريم و نه وسوسه شيطان.5
پس به پيامبر پاكيزه و پاكتان، اقتدا كنيد كه راه و رسم او، الگويى براى الگوطلبان و مايه فخر و بزرگى براى كسى است كه خواهان بزرگوارى باشد و محبوب‏ترين بنده نزد خدا، كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و گام بر جايگاه قدم او نهد.
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، از دنيا چندان نخورد كه دهان را پر كند و به دنيا با گوشه چشم نگريست؛ دو پهلويش از تمام مردم، فرورفته‏تر و شكمش، از همه خالى‏تر بود؛ دنيا را به او نشان دادند؛ اما نپذيرفت و چون دانست كه خدا چيزى را دشمن مى‏دارد، آن را دشمن داشت. چيزى را كه خدا خوار شمرد، او خوار انگاشت و چيزى را كه خدا كوچك شمرد، او كوچك و ناچيز دانست.
همان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، بر روى زمين مى‏نشست و غذا مى‏خورد و چون برده، ساده مى‏نشست و با دست خود، كفشش را وصله مى‏زد؛ جامه خود را با دست خود مى‏دوخت و بر الاغ برهنه مى‏نشست و ديگرى را پشت سر خود سوار مى‏كرد.
پرده‏اى بر در خانه او آويخته شده بود كه نقش و تصوير در آن بود؛ به يكى از همسرانش فرمود: «اين پرده را از برابر چشمان من دور كن» و همواره دوست داشت تا جاذبه‏هاى دنيا از چشمانش پنهان بماند و از آن، لباس زيبايى تهيه نكند و آن را قرارگاه دائمى خود نداند و اميد ماندن در دنيا نداشته باشد؛ پس ياد دنيا را از جان خود بيرون كرد و دل از دنيا بركند و چشم از دنيا پوشاند و چنين است كسى كه چيزى را دشمن دارد، خوش ندارد كه به آن بنگرد يا نام آن، نزد او بر زبان آورده شود.
در زندگانى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏وآله، براى شما نشانه‏هايى است كه شما را به زشتى‏ها و عيب‏هاى دنيا، راهنمايى مى‏كند؛ زيرا پيامبر، با نزديكان خود، گرسنه به سر مى‏برد و با آن كه مقام و منزلت بزرگى داشت، زينت‏هاى دنيا از ديده او، دور ماند؛ پس پيروى‏كننده، بايد از پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، پيروى كند و به دنبال او راه رود و قدم بر جاى قدم او بگذارد وگرنه از هلاكت، ايمن نمى‏باشد كه همانا خداوند، محمد صلى‏الله‏عليه‏وآله را نشانه قيامت و مژده دهنده بهشت و ترساننده از كيفر جهنم قرار داد. او با شكمى گرسنه از دنيا رفت و با سلامت جسم و جان، وارد آخرت شد؛ سنگى بر سنگى نگذاشت تا جهان را ترك كرد و دعوت پروردگارش را پذيرفت.
وه! چه بزرگ است منتى كه خدا با بعثت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله بر ما نهاده و چنين نعمت بزرگى به ما عطا فرموده؛ رهبر پيشتازى كه بايد او را پيروى كنيم و پيشوايى كه بايد راه او را تداوم بخشيم.6
خداوند، پيامبرش را با نورى درخشان و برهانى آشكار و راهى روشن و كتابى هدايت‏گر، برانگيخت. خانواده او، نيكوترين خانواده و درخت وجودش، از بهترين درختان است كه شاخه‏هاى آن، راست و ميوه‏هاى آن، سر به زير و در دسترس همگان است. زادگاه او مكه و هجرت او به مدينه پاك و پاكيزه است كه در آن جا، نام او بلند شد و دعوتش به همه جا رسيد. خداوند او را با برهانى كامل و كافى (قرآن) و پندهاى شفابخش و دعوتى جبران كننده فرستاد؛ با فرستادن پيامبر صلى‏الله‏عليه‏وآله، شريعت‏هاى ناشناخته را شناساند و ريشه بدعت‏هاى راه يافته در اديان آسمانى را قطع كرد و احكام و مقررات الهى را بيان فرمود.7

پی نوشت:

1. نهج‏البلاغه، ترجمه محمد دشتى، خطبه 72.
2. همان، خطبه 96.
3. همان، خطبه 104.
4. همان، خطبه 105.
5. همان، خطبه 106.
6. همان، خطبه 160.
7. همان، خطبه 161.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.