مترجم : بهروزی
منبع:راسخون
منبع:راسخون
آیا تا به حال احساس نیاز شدید به خوردن زیاد وقتی که در رژیم بودید، کردهاید؟ حتماً چنین احساسی داشتهاید. اما پس از آن، این احساسات را باید تحت کنترل درآورید تا به هدف تناسب اندام طولانی مدت دست یابید. نیاز شدید، در اینجا مفهوم لذت و فکر منفعت طولانی مدت، مفهوم واقعیت است.
تعریف زیگموند فروید :
از لحاظ تکنیکی، مفهوم واقعیت به توانایی ذهن برای ارزیابی واقعیت دنیای خارجی و عمل بر اساس آن برخلاف عمل بر اساس مفهوم لذت اشاره میکند.مفهوم واقعیت از روانکاوی سرچشمه گرفته است – روانکاوی یک تئوری است که توسط زیگموند فروید فرض شده است و روشی را که ذهن انسان عمل میکند، تعریف میکند. فروید در تئوری خودش، به طور تئوریکی ذهن را به سه بخش تقسیم کرده است : آگاه، نیمه آگاه، ناخود آگاه. یک روش ساده برای روشنتر ساختن این فرضیه، تصور یک کوه یخی عظیم با سهم کوچکی بالای آب و بقیه زیر آب است. نوک کوه، بخش آگاه ذهن است و دو بخش دیگر از درک بخش آگاه، مخفی شده و زیر آب رفتهاند.
میدانیم که تمام اعمال انسانی توسط ذهن کنترل میشوند. اما طبق گفته فروید، اکثریت ذهن ما به طور ناخود آگاه عمل میکند. در نتیجه ما مقدار خیلی کمی در مورد دلیل تمام رفتارهای خود میدانیم (به طور خود آگاه از آن خبر داریم).
مدل ساختاری فروید از شخصیت :
نهاد و سوپر – ضمیر :
فروید بعداً ذهن انسان را به نهاد، ضمیر و سوپر ضمیر طبقه بندی کرد. هر یک از اینها بر روی مفهوم متفاوتی کار میکنند و به طور آگاهانه، نیمه آگاهانه و ناخود آگاهانه عمل میکنند. نهاد بر اساس مفهوم لذت استوار شده است؛ معنی لذت فقط به لذت از نیازهای جنسی محدود نمیشود و شامل هر چیزی است که نیاز زیستی و یا روانی را ارضا میکند.سوپر ضمیر به طور ساده به وجدان و آگاهی فرد اشاره میکند؛ حس درست و غلط که اغلب منجر به احساس گناه، اضطراب و حقارت میشود. سوپر ضمیر با باطنی سازی قوانین فرهنگی و اخلاقی که در اصل توسط والدین آموزش داده شدهاند، گسترش مییابد. انگیزههای سوپر ضمیر همیشه با انگیزههای نهاد، متناقض هستند. هدف سوپر ضمیر اکیداً، رفتار کردن به طرز صحیح و پذیرا از نظر اجتماعی (و فرهنگی) است. در حالی که نهاد ارضای آنی و فوری نیازهای لذت بخش را میخواهد.
مفهوم ضمیر – واقعیت :
ضمیر منطقهای از ذهن است که روی مفهوم واقعیت کار میکند. ضمیر تمایلات نهاد را به طرز پذیراتری از نظر اجتماعی و اخلاقی ارضا میکند. در نتیجه، هم نهاد و هم سوپر ضمیر را ارضا میکند. در بیشتر موارد، ضمیر ارضای آنی نیازهای نهاد را به تأخیر میاندازد تا به طور موثری در دنیای واقعی عمل کند. ضمیر از اعمال ادراکی، عقلانی، اجرایی و دفاعی تشکیل یافته است. این بخش، سخت کوشترین بخش ذهن است و به سه وجود کفایت میکند که عبارتند از : نهاد، واقعیت و سوپر ضمیر. هم چنین این بخش عملیترین قسمت در ذهن ما و تنها قسمت در آگاهی و هوشیاری وجدان است.وساطت میان نهاد، سوپر – ضمیر و دنیای خارجی :
نهاد همانند یک کودک است و به طور پیوسته در جستجوی محرک است در حالی که سوپر – ضمیر همانند یک پدر است. ضمیر مجبور است از بچهی خود (نهاد) مراقبت کند و هم چنین مجبور است به پدر خود (سوپر ضمیر) گوش کند. ضمیر مجبور است تلاش کند تا بین این سه ارباب سخت گیر (نهاد، واقعیت و سوپر ضمیر) هماهنگی ایجاد کند؛ این کار منجر به اضطراب واقع بینانه (دنیای خارجی)، اخلاقی (وجدان) و عصبی (محرک) میشود.در مواردی که ضمیر از ارضای سوپر ضمیر و یا نیازهای دنیای خارجی شکست میخورد، توسط سوپر ضمیر با احساس گناه، حقارت و اضطراب تنبیه میشود. برای مقابله با چنین تنبیههایی، ضمیر مکانیزمهای دفاعی مشخصی را به کار میگیرد. این کار کمک میکند تا تکانشهای تهدید را پوشش دهد در نتیجه بر سوپر ضمیر برتری یابد و اضطراب را کاهش دهد.
مفهوم واقعیت چگونه در زندگی واقعی کار میکند :
مفهوم واقعیت ما را وادار میکند تا وضعیت را به عملیترین روش در نظر بگیریم. مفهوم واقعیت خطرات، شرایط و عواقب اعمال و یا تصمیمات مختلف را برجسته میکند. بیایید مثالی ساده در نظر بگیریم؛ مثلاً شما خیلی گرسنه هستید و میخواهید غذا بخورید. میل به ارضای گرسنگی در واقع همان نهاد است که کار خود را انجام میدهد. شما یک پیوند غذایی میبینید و مردم در حال خوردن غذای خوشمزه هستند ولی شما پول ندارید و میتوانید بدزدید و یا کمی پول از یک دوست قرض بگیرید و یا میتوانید کمی پول از حساب بانکی خود بردارید. اگر دزدی کنید دستگیر میشوید. شما یک قران هم در حساب خود ندارید پس برداشت از حساب متنفی است. اما شما میتوانید کمی پول از دوست خود قرض بگیرید و به او قول دهید که به زودی برمیگردانید. او ممکن است قرض بدهد یا ندهد اما شما قطعاً میتوانید تلاش خود را بکنید. اینها تمام انتخابهای ممکن هستند و نتیجهی مربوطه، همانی است که ضمیر شما پیشنهاد میدهد.اگر شما دزدی بکنید دستگیر میشوید (ضمیر) و دزدی برخلاف ارزشهای اخلاقی شما است (سوپر ضمیر)؛ در نتیجه دزدی نیز منتفی است. شما میتوانید از حساب خود پول بردارید اما واقعیت میگوید که شما در حساب خود پول ندارید. میتوانید قرض بگیرید؛ این ایمنترین گزینه و انتخاب است چون نه از نظر اخلاقی و نه به طور واقع بینانه، اشتباه و نادرست نیست. بنابراین شما نهایتاً پول قرض میگیرید و میخورید تا نهاد خود را ارضا کنید.
در مواردی که دزدی بکنید و دستگیر نشوید، سوپر ضمیر با احساس گناه، ضمیر را تنبیه خواهد کرد. در چنین مواردی ضمیر مکانیزمهای دفاعی مشخصی را به کار خواهد گرفت تا تکانشهای سوپر ضمیر را فرو بنشاند.
شخصیت بالغ با تأخیر موثر در ارضای نیازها، توسط کنترل کردن نیازهای شدید فرد و رفتار کردن به روشهایی که از نظر اجتماعی و اخلاقی مناسب و درست هستند، مشخص میشود. معتقدند که چنین فردی ضمیر تعریف شدهی خوبی دارد که منجر به احساس عالی مسئولیت پذیری و روحیهی قوی میشود.
/ج