استاد باقر شريف القرشي ، زندگي نامه نويس معصومان (ع)
باقر شريف القرشي متولد سال 1926 م/ 1344ق در شهر نجف، فرزند شيخ شريف قرشي نجفي از علماي نجف که جد وي مرحوم شيخ مهدي قرشي از شاگردان مرحوم ميرزاي بزرگ شيرازي بوده، ديده به جهان گشود. القرشي (به فتح قاف و سکون يا فتح راء) يکي از خاندان هاي شناخته شده در نجف مي باشد.
وي از سال 1380 هجري قمري به درس خارج فقه و اصول پرداخت و از محضر اساتيد بزرگي همچون سيد موسي البعاج، شيخ بشير العاملي، شيخ محمد تقي الايرواني، مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي، شيخ محمد طاهر آل شيخ راضي، مرحوم آيت الله العظمي خويي، شهيد آيت الله العظمي سيد محسن حکيم بهره برد. شيخ باقر شريف القرشي هم اکنون از نويسندگان و محققان حوزه علميه نجف اشرف به شمار مي روند که در سال 1382 به پاس تأليفات ارزنده ايشان در زمينه تاريخ معصومين (ع)، جايزه ويژه پنجمين دوره کتاب سال ولايت که اختصاص به کتاب هاي منتشره در باره معصومين (عليهم السلام) دارد طي سفري که ايشان بعد از سقوط رژيم صدام به ايران داشتند به ايشان اهدا گرديد. وي هم اکنون در شهر نجف اشرف به تحقيقات خويش مشغول مي باشند.
1. حياه المحرر الاعظم الرسول الاکرم محمد (ص) – 3ج
2. موسوعه اميرالمؤمنين (ع) – 11ج
3. حياه سيده النساء فاطمه الزهرا (س)
4. حياه الامام الحسن (ه) – 2ج
5. حياه الامام الحسين (ع) –3ج
6. حياه الامام زين العابدين (ع) – 2ج
7. حياه الامام محمد الباقر (ع) – 2ج
8. موسوعه الامام جعفر الصادق (ع) – 7ج
9. حياه الامام موسي بن جعفر (ع) – 2ج
10. حياه الامام الرضا (ع) – 2ج#
11. حياه الامام الجواد (ع)
12. حياه الامام الهادي (ع)
13. حياه الامام الحسن العسکري (ع)
14. حياه الامام المهدي (عج)
15. العباس بن علي رائد الکرامه والفداء في الاسلام
16. حياه الشهيد الخالد مسلم بن عقيل (ع)
17. السيده زينت رائده الجهاد في الاسلام
18. أهل البيت في رحاب القرآن
19. أهل البيت في ضلال السنه النبويه
20. أخلاق النبي و أهل بيته
21. مؤتمر السقيفه: دراسه موضوعيه لاخطر حادث في تاريخ الاسلام السياسي
22. النظام السياسي في الاسلام
23. نظام التربوي في الاسلام
24. النظام الاجتماعي في الاسلام
25. نظام الاسره في الاسلام
26. النظام الاقتصادي في الاسلام
27. انظمه الحکم والاداره في الاسلام
28. العمل و حقوق العامل في الاسلام
29. هذه هي الشيعه
30. بحوث عقائديه مقارنه
31. الشيعه والصحابه
32. السجود علي التربه الحسينيه
33. أضواء علي زياره أهل القبور
34. سلامه القرآن من التحريف
35. الفقه الاسلامي تأسيس اصالته
تاکنون بخشي از اين آثار به زبان هاي مختلفي ترجمه گرديده که در مراکز مختلف علمي نيز مورد استفاده قرار دارند. از جمله کتاب هايي که تاکنون به زبان فارسي ترجمه گرديده اند به اين کتاب ها - به همراه مترجمشان - مي توان چنين اشاره کرد:
زندگاني امام حسن (ع)، فخرالدين حجازي؛
تحليلي از زندگاني امام سجاد (ع)، محمد رضا عطايي؛
تحليلي از زندگاني امام کاظم (ع)، محمد رضا عطايي؛ #
پژوهشي دقيق در زندگاني امام علي بن موسي الرضا (ع)، سيد محمد صالحي؛
تحليلي از زندگاني امام هادي (ع)، محمدرضا عطائي؛
زندگاني امام حسن عسکري (ع)، سيد حسن اسلامي
ترجمه اي ديگر با عنوان تحليلي از زندگاني امام حسين عسکري (ع) از محمد رضا عطائي؛
زندگاني حضرت ابوالفضل العباس، سيد حسن اسلامي
حقوق کارگز از ديدگاه سرمايه داري، کمونيسم و اسلام توسط هادي انصاري
2. توجه مؤلف در نگارش تأليفات به مسائل و نيازهاي زمانه ويژگي ديگر تأليفات ايشان راجع به اهل بيت (ع) و ابعاد مختلف نظامات اسلامي مي باشد. به گونه اي که ايشان انگيزه اصلي خود از نگارش سيره الائمه الطاهرين (ع) را از زماني مي دانند که در گفتگويي با شهيد محمد باقر صدر از طرف شهيد چنين ذکر شد که کار علمي، موضوعي و روشمند در زمينه اهل بيت (عليهم السلام) صورت نگرفته است. و نيز زمان عبدالکريم قاسم که تفکرات کمونيستي در حال گسترش بود ايشان با مطالعات خود در اين زمينه به نگارش کتاب هاي مختلفي از جمله العمل و حقوق العامل في الاسلام، في انظمه الحکم و الاداره دست زدند.
3. مراجعه به کتاب هاي شيعه و سني و استنادات آن ها و پرهيز از مراجعه صرف به کتاب هاي شيعي از خصوصيت ديگر تأليفات ايشان به شمار مي رود.#
4. با مراجعه به تأليفات ايشان در باره اهل بيت (ع) مي توان سبک بخصوصي از تاريخ نگاري را ملاحظه نمود. ايشان در تاريخ نگاري از مراجعه صرف به کتاب هاي تاريخي پرهيز کرده و مبناي کار خويش در تأليف تاريخ أهل بيت (ع) را احاديث و رواياتي که از آنان رسيده است قرار داده که با نثري روان نقل کرده و حوادث تاريخي را از دل آن بيرون مي کشد. که خود منبع مهمي در دستيابي خوانندگان به احاديث ائمه (ع) در زمينه هاي مختلف فقهي، علمي، سياسي و ... که به صورت هاي مختلف از ائمه (ع) به دست ما رسيده است به شمار مي رود. نويسنده حتي دعاهايي که معصومين (ع) در شرايط گوناگون ارائه داده اند را نيز آورده است.
5. علاوه بر اين که نقل و بررسي احاديث ابعاد مختلف زندگي اهل بيت (ع) را از زبان خود آنان براي خوانندگان روشن مي سازد، مؤلف به اوضاع زمانه به لحاظ سياسي، علمي، اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و ... نيز توجه داشته و با دادن اطلاعاتي به خواننده، به بررسي جايگاه معصومين (ع) با توجه به روايات مي پردازد.
6. به لحاظ محتوايي نويسنده سعي در مطرح نمودن ابعاد تازه و مطرح نشده تاريخ معصومين (عليهم السلام) داشته اند. به عنوان نمونه ايشان به بعد ديگري از زندگي امام سجاد (ع) که علاوه بر زهد، باني تمدن اسلامي و سازنده دوباره اسلام بودند پرداخته و اين که اين امام شهر مدينه را مرکزي علمي ساختند، و تحليل اثر امام سجاد (ع) در رساله الحقوق و صحيفه سجاديه، زندگي و حيات علمي امام (ع) از زمره آن است. ايشان در بخشي از کتاب خود در باره حيات علمي امام سجاد (ع) چنين آورده اند: «امام سجاد (ع) مسجد پيامبر (ص) را محل مرکز مدرسه خود قرار داد و در شبستان مسجد بحث و مذاکرات خود را برعلما و فقها القا مي فرمود و اين مباحث شامل علم فقه، تفسير، حديث، فلسفه، علم کلام و قوانين رفتار و اخلاق بود...».
7. تأليفات ايشان علاوه بر اين که ابعاد مختلف زندگي ائمه (ع) را نشان داده اطلاعات مهمي نيز راجع به اصحاب و شاگردان ائمه (ع) نيز به خوانندگان ارائه مي دهد که تلاش ايشان در رجال شناسي را نشان مي دهد.#
8. ويژگي ديگر نگارش کتابهاي تاريخي اين مؤلف اين است که در هر چند ايشان در ارائه اطلاعات تاريخي به احاديث و روايات رسيده از ائمه (ع) توجه خاص داشته اند اما به نقل صرف آنان نيز اکتفا نکرده و به لحاظ صحت و سقم احاديث از روش حديث شناسي شيعه که بررسي راوي و روايت به لحاظ سندي و عقلاني است استفاده نموده اند.
9. ايشان در جاي جاي بحث که به لحاظ تاريخي با ديدگاه هاي متفاوت و گاه متضاد روبرو هستيم آن ها را مطرح کرده و سپس به نقد و بررسي آراء مختلف پرداخته و آن چه به نظر مؤلف صحيح به نظر مي رسد ارائه گرديده است از جمله در باره تعداد همسران امام حسن (ع)، ولايتعهدي و شهادت امام رضا (ع) و مسائل مختلف ديگر.
10. يکي از مسائل مطرح در تاريخ اين است که آيا مي توان نويسنده کاملا بي طرف داشت يا خير؟ و از آن جايي که عقايد هر شخص خواه ناخواه در زاويه ديد گوينده و نويسنده تأثير مي گذارد – که البته داشتن زاويه ديد با طرفداري مغرضانه تفاوت دارد - در تأليفات شيخ باقر شريف قرشي ضمن اين که ايشان يک عالم شيعي بوده و استناد ايشان در تاريخنگاريشان به احاديث ائمه (ع) است ويژگي خاصي مي بينيم. بر خلاف روش برخي افراد و مکاتب که ابتدا ديدگاه خود را مشخص نموده و سپس با آوردن يک سري دلايل جريان مربوط به خود را به حق جلوه مي دهند، ايشان سعي نموده اند حوادث تاريخي و تاريخ معصومين (ع) را با آوردن احاديث ائمه (ع) و دلايل عقلاني خود ارائه کرده وحقانيت آنان را اثبات نمايد.
«پسرم! اين پيشواي مردم [امام کاظم (ع)] و حجت خدا بر خلق و خليفه او بر بندگان است و من در ظاهر، آن هم با سلطه و زور زمامدار مردمم. به خدا سوگند که اگر او در امر خلافت با من بستيزد من آن عضوي را که دو چشمش در آن است از او مي گيرم – کنايه از اين که سرش را از تن جدا مي کنم – سلطنت نازا است و خويشاوندي نمي شناسد ... پسرم! اين شخص وارث علم انبياست، اين موسي بن جعفر است، اگر علم و دانش درست بخواهي نزد اين است».
در پايان نيز دو مصاحبه که با شريف باقر القرشي صورت گرفته است جهت استفاده و آشنايي بيشتر خوانندگان ارائه مي شود. مصاحبه اول که توسط روزنامه کيهان صورت گرفته است شامل مباحثي در باره پيامبر (ص)، کتاب سيره پيامبر اکرم (ص) که جزو آخرين کتاب هايي است که تأليف نموده اند و اطلاعاتي راجع به سبک نگارش کتاب هاست که خود در مورد آن توضيح داده اند مي باشد و مصاحبه دوم که در کتاب ماه دين به چاپ رسيده است اطلاعاتي راجع به بيوگرافي ايشان و چگونگي تأليف کتاب ها و ...ارائه شده است.
هر دو عالم، يک فروغ روي اوست
اشاره: 17 ربيع الاول سرآغاز تابش خورشيد وجود انساني است که گل سرسبد خلقت نام گرفته و به واقع بهانه اي براي آفرينش آسمان ها و زمين بوده است همو که مولا در حقش فرمود: «لولاک لما خلقت الافلاک». محمد (ص) آن يگانه، آن بي همتا و آن سرور تمام انبيا و رسولان، در چنين روزي زاده شد تا نور اميد را در دل هاي بشريت خسته از نامردمي ها بتاباند.
اين مناسبت خجسته و تاريخي ما را بر آن داشت که خدمت علامه حجت الاسلام «باقر شريف القرشي» برسيم تا با طرح سؤالاتي چند با برخي از ابعاد مربوط به ميلاد آن دردانه هستي آشنا شويم. «باقر شريف القرشي» نامي آشنا در ميان تمام محققان و انديشمندان حوزه علوم و تاريخ اهل بيت (ع) است. # وي در طول شصت سال با تأليف و نگارش بيش از 70 اثر پيرامون سيره و زندگي ائمه طاهرين (ع) و نيز مسائل و موضوعات اسلامي، خدمات شاياني به اسلام و اهل ديانت در سراسر جهان تقديم داشته است. علامه قرشي که ساکن نجف اشرف است اخيرا به ايران سفر کرده و با حضور شخصيت ها و فرهيختگان کشورمان ملاقات هايي داشته است. حضور او در شهر قم فرصت مغتنمي بود که به بهانه انتشار آخرين مجموعه از کتاب هاي تحقيقي او در سيره اهل بيت يعني زندگي رسول اکرم (ص) گفت و گويي را با وي در مورد مسائل مربوط به ميلاد حضرت ختمي مرتبت انجام دهيم که از نظرتان مي گذرد.
س: دين و آئين رايج د رجامعه زمان ولادت رسول اکرم (ص) چه بود و آن حضرت در دوران جواني و پيش از مبعوث شدن به پيامبري از چه آئيني پيروي مي کرد؟
رسول اکرم (ص) و خاندان معظم هاشمي از دين خليل (ع) پيروي مي کردند. بر طبق روايات و اخبار وارده از اهل بيت (ع)، تمام خاندان بني هاشم پايبند دين شيخ الانبياء حضرت ابراهيم (ع) بودند اما در بقيه نقاط جهان عرب و در رأس آن مکه و مدينه، مردم عموما به بت پرستي و پرستش بتهاي مختلف مشغول بودند به طوري که در خانه کعبه معظمه 360 بت قرار داشت که بزرگ ترين آن ها هبل بود که خداي ابوسفيان به شمار مي رفت.اين بت ها از ديوار کعبه آويخته شده بودند. وقتي خداوند رسول اکرم را به رسالت مبعوث کرد آن حضرت پس از فتح مکه به اتفاق امام علي (ع) در حالي که آن حضرت بر بالاي دوش پيامبر رفته بود آن ها را سرنگون کرد و منهدم ساخت آن حضرت هبل يعني همان خداي ابوسفيان را برداشت و بر زمين کوبيد و آن را شکست و در باب معروف به باب شيبه دفن کرد از اين رو مستحب است که حاجي وقتي مي خواهد وارد مسجدالحرام شود با کفش از مدخل باب بني شيبه وارد شود يعني همان موضعي که آن بت ها دفن شده اند تا به اين طريق نسبت به آن بت ها ابراز تنفر کند. همچنين پديده ديگري که در آن دوران رايج بود رواج ربا و رباخواري در ميان تجار قريش بود آنان دختران و زنان و فرزندان خود را نزد کسي که از او اجناس و پول مي گرفتند گرو مي گذاشتند،# همچنين زنده به گور کدن دختران از پديده هاي زشت رايج ديگر بود. به طوري که نقل است يکي از اصحاب پيامبر، پيش از اسلام هشت دختر را زنده به گور کرده بود. در آن اوضاع و احوال، قوي ضعيف را غارت مي کرد وهمه جاي جزيره العرب را فضاي تيره و تار جهالت و آداب و رسوم غلط جاهلي فرا گرفته بود هيچ کورسويي از نور انديشه و آگاهي و پيشرفت به چشم نمي خورد تا آن که خداوند بر انسانيت منت نهاد و پيامبرش را برانگيخت تا نظامي را به ارمغان آورد که باعث رشد و پيشرفت زندگي و درخشش حيات بشري شود؛ نظامي که در آن نه ريا بود و نه غرور و نه ربا و نه چپاول و حق کشي و نه هيچ يک از رذايل و صفات اخلاقي ناپسند و پيامبر همه آنها را از بين برد. سؤالي که براي خيلي ها مطرح است اين که در تاريخ آمده که همزمان با ولادت پيامبر اسلام (ع) اتفاقاتي غير معمول در جهان پيوسته از قبيل شکافتن طاق کسري، فرو ريختن 14 کنگره از کاخ مدائن، خشک شدن درياچه ساوه، خاموش شدن آتشکده زردشتيان ومسائلي از اين قبيل.
س: به نظر شما که در سيره پيامبر مطالعاتي داشته ايد آيا اين اتفاقات واقعيت خارجي دارند و اگر دارند راز و رمز آنها چه بوده است؟
عده اي از مورخان سيره نويس همچون واقدي، ابن کثير و در رأس آن ها ابن هشام به تفصيل به اين حوادث و رخدادها پرداخته اند. اين حوادث واقعيت دارند و هدف از آنها اشاره به اين بود که بگويد ستاره اي در آسمان دنيا بدرخشيده که همان وجود نازنين رسول الله است. اشاره به اين که ستاره اي به دنيا آمده که مسيرزندگي را تغيير خواهد داد و وقوع اين رخدادها خبر از پيدايش نور عظيمي مي داد که زداينده کفر و جهل بود، او مي آمد تا پرچم انديشه و آگاهي انساني را برافراشته سازد چرا که منبع فکر و آگاهي و تحلول، عبادت خداوند، آن خالق هستي و حيات بخش موجودات و وقتي انسان پروردگارش را شناخت و دين آسماني را پذيرفت ديگر جايي براي تجاوز و ظلم و جور و غارت و چپاول نخواهد بود و انسان احساس خواهد کرد که قدرتي بزرگ وجود دارد که کارهاي او را برنامه ريزي مي کند و در قبال هر کار زشت و ظلم او، وي را بازخواست خواهد کرد و طبيعي است که انسان در اين صورت از ارتکاب هرگونه ظلم و حق کشي نسبت به هم نوع و برادر ديني است خودداري خواهد کرد.
س: علت اختلاف مورخان در باره روز ولادت بزرگ ترين پيامبران آسماني و خاتم پيغمبران چيست؟
شما اگر بدانيد که حکومت بني اميه و خاندان اموي چه بر سر اسلام آورده، آن موقع جواب اين سؤال را خواهيد يافت. سرمنشأ اختلاف اقوال و روايت ها در خصوص تاريخ ولادت پيامبر، وجود عده اي راوي و جاعل حديث است، اين تشتت روايت در مورد تدفين و تکفين پيامبر هم وجود دارد، به طوري که راويان، در اين باره ده جور روايت نقل کرده اند، قطعا کساني که با تاريخ اسلام آشنايي دارند به روشني مي دانند که حکومت امويان کمر به مبارزه با رسول خدا و خاموش کردن نور رسالت او بسته بودند. به طوري که معاويه در دروان خلافتش وقتي گروهي از مردم شام به نزد او آمدند تا ترتيبي اتخاذ کنند که در سرزمين شام، قرآن آموزش داده شود گفت: شما اشعار جاهلي را تبليغ و ترويج کنيد چون اين اشعار براي من محبوب تر هستند. به نظر من تنها حادثه اي که در تاريخ اسلام مورد اتفاق نظر مورخان و راويان است شهادت امام حسين (ع) در روز دهم محرم است اما در خصوص ديگر حوادث و رويدادهاي اسلامي، ميان راويان اسلامي، ميان راويان و مورخان، اختلاف نظر بسيار وجود دارد که علت آن هم وجود راويان دروغين و جاعلان حديث است که توسط عباسيان و امويان و ديگر حاکمان، مأمور اين کار شده بودند. در همين راستا شما با انبوهي از احاديث جعلي در باره فضائل صحابه در کتاب هاي روائي و تاريخي مواجه مي شويد که هيچ اساس و پايه اي در اسلام ندارد که از آن جمله اين حديث است که من اخيرا در قم به آن برخوردم و آن اين که خداوند خطاب به پيامبر فرمود من با تو به بهترين لحن و بهترين صوت گفتگو خواهم کرد آن گاه با صداي ابوبکر با پيامبر سخن گفت.
س: مختصري در باره دوران جواني حضرت ختمي مرتبت (ص) برايمان صحبت کنيد.
تمام مورخان، اجماع دارند که آن حضرت با جوانان قريش اختلاط و وقت گذراني نداشت، بلکه بيشتر وقت خود را صرف تفکر در آفاق آسمان ها مي کرد و در باره مظاهر خلقت مي انديشيد. او در ايام جواني هب محمد راستگو و امين معروف بود و مردم از او به عنوان انسان شريف و بزرگوار ياد مي کردند. همچنين آن حضرت از همان ابتداي حيات شريفش نسبت به بتهايي که در جاي جاي مکه موجود بود تنفر بسيار داشت به طوري که مي گويند آن حضرت پيش از بعثت به همراه علي (ع) که نوجواني بيش نبود شبانه به بتکده ها مي رفت و بتان اهل مکه را مي شکست اما مردم تا زمان بعثت نفهميدند چه کسي اقدام به اين کار مي کند تا اين که پس از ظهور رسالت آسماني اسلام همگان دانستند که بتها توسط پيامبر و علي مي شکستند.#
س: در تاريخ آمده که رسول خدا (ص) پيش از ولادت پدر بزرگوار خود ودر حدود شش سالگي مادر عزيزش را از دست داد و کاملا يتيم شد اين رويداد چه رمز و رازي داشته است؟
طبق نظر راويان، اين امر دو دليل داشته است يکي اين که از ناحيه پدر و مادر منتي بر عهده آن حضرت نباشد دوم اين که با اين مصيبت اجر او در نزد خدا بيشتر شود و البته خداوند به عوض مادرش، فاطمه مادر امير المؤمنين (ع) را نصيب او کرد تا همچون مادري مهربان او را مورد رسيدگي و توجه و عطوفت و محبت خود قرار دهد. طبق نقل مورخان، آن بانو در خانه کعبه، از خدا فرزندي خواست که همچون برادري براي حضرت محمد (ص) باشد و خداوند هم نداي او را پاسخ گفت و علي را به او عطا کرد.
س: شما به عنوان يک پژوهشگر در سيره اهل بيت پيامبر (ص)، کدام يک از سيره نويسان را موثق تر و مطمئن ترمي دانيد؟
موثق ترين کتاب هاي سيره، سيره ابن هشام و واقدي و پس از آن طبري و ابن اثيراست. البته از نظر شيعه اماميه چارچوب مشخصي براي پذيرش روايات و نقل هاي تاريخي وجود دارد و آن اين که هر خبر تاريخي و روايتي را که راويان نقل مي کنند نبايد پذيرفت مگر آن که با دو معيار مورد سنجش واقع شود معيار اول اطمينان از درستي راوي. اگر راويان و ناقلان حديث و اخبار تاريخي مورد وثوق بوده و اهل نفاق، خدعه و دروغ نباشند، در آن صورت بايد طبق معيار دوم عمل کرد و آن سنجيدن متن روايت و خبري است که آنان نقل که آنان نقل کرده اند. در اين روش متن خبر را با قرآن و سنت و طبيعت انساني و عقل، مطابقت مي دهيم که با اين چهار معيار، موافق بود آن خبر و حديث را مي پذيريم و اگر با همه يا يکي از آن ملاک هاي چهارگانه همخواني و مطابقت نداشت آن خبر را رد مي کنيم هر چند راوي آن، شخص موثقي باشد. قرآن کريم پيامبر را به عنوان اسوه حسنه و الگوي شايسته معرفي مي کند.#
س: به نظر شما اين الگوگيري چگونه بايد باشد؟
سيره مقدس آن حضرت بر تارک انديشه به نمايش در آمده است و اين سيره، آميخته با فيض الهي و نورانيت و تمامي ارزش هاي والاي انساني است. آن حضرت در زمينه اخلاق والا و صفات پسنديده و مراحل حيات پربارش هيچ نظيري نداشته و نارد. لحظه لحظه عمر شريفش نمود حق و جلوه هاي انديشه و آگاهي و تحول و پيشرفت و انسانيت است.
س: شنيديم که شما اخيرا کتاب سه جلدي در باره سيره رسول الله (ص) به رشته تحرير در آورده ايد. در خصوص ويژگي هاي اين کتاب و شيوه کارتان در آن توضيح دهيد.
در اين کتاب که وقت بسيار از من گرفت اخبار و رواياتي را آورده ام که براي خواننده اطمينان بخش است و در آن ها از اغراق و غلو ونقل مسائل غير متعارف پرهيز کرده ام. من در نگارش اين کتاب از موثق ترين منابع شيعه و سني بهره برده ام. در اين کتاب پيرامون شخصيت پيامبر و صفات و ويژگي هاي منحصر به فرد او، خصائص وجودي ايشان همچون حلم، اخلاق والا، اراده قوي، شجاعت، خيرخواهي، وفاي به عهد و ديگر سجاياي اخلاقي ايشان سخن گفته شده است. البته همان طور که در بالا عرض شد من در بررسي روايات و اخبار مربوط به سيره پيامبر بر طبق معيار و ملاک مورد قبول شيعيان عمل کرده ام و اگر در آن ها انحراف از سنت هستي و يا شيوه زندگي يا مغيرت با سيره و آموزه هاي ائمه اهل بيت ميديدم آن ها را کنار مي گذاشتم البته اين را هم بايد بيان کنم که روش کار من در يان کتاب و ساير کتاب هايي که در باره سيره پيامبر و اهل بيت به رشته تحرير در آورده ام نقل تاريخي به همراه بررسي و تجزيه و تحليل آن هاست.
- از اين که در اين گفت و گو شکرت کرديد بسيار سپاسگزارم.
- من هم از شما تشکر مي کنم. من خادم شما و هر انسان بافضيلتي هستم. سلام مرا به جناب مدير مسؤول برسانيد.
س: اگر اجازه بفرماييد اولين سؤال از دوران کودکي، تحصيل و استادان شما باشد؟#
به نام خداوند و با سلام بر محمد (ص) و ائمه اطهار (ع). بنده در خانواده اي علمي متولد شدم. پدرم در شهر القاسم (ع) معلم علوم ديني بود. در همان دوران کودکي من و برادرم، فقيه بزرگ حجت الاسلام شيخ هادي قرشي، با مرگ مادر مواجه شديم که ضايعه بزرگي بود. در اوان کودکي به دليل اين که مدرسه رسمي وجود نداشت. در مکتب و نزد علما و معلمان ديني که به جوانان و خردسالان علوم ديني تدريس مي کردند به درس و تحصيل علوم ديني و مذهبي مشغول شدم. اولين معلم من مرحوم شيخ کريم قفطان بود. من و برادرم پس از دوره مقدماتي علم نحو را نزد برخي فضلا و علما آموختيم. کتاب قطر الندي و پس از آن الفيه ابن مالک را زير نظر حجت الاسلام والمسلمين شيخ حسين الخليفه الاحسائي که در تدريس الفيه ابن مالک مهارت داشت فرا گرفتيم. نزديک به هشت سال به يادگيري صرف و نحو پرداختيم که برخي به دليل مهارت و تخصص برادرم در اين علم صفت «اخفش» و «سيبويه» را به وي مي دادند. در همين دوران دو کتاب در علم نحو را تأليف کردم. يکي در خصوص شرح علم نحو و ديگري در شرح ابياتي بود که ابن مالک در الفيه به آن ها استناد و استشهاد کرده بود. آخرين کتابي که درعلم نحو آموختم المغني ابن هشام بود. پس از اين مرحله به تحصيل علم منطق نزد شيخ محمد علي الدمشقي – از عالمان نجف – و فراگيري کتاب الحاشيه که از آثار مهم او بود پرداختم. سپس کتاب مختصر البيان را نزد علامه کبيرشيخ عباس مظفر، علم اصول را در محضر شيخ بشير عاملي و کتاب اللمعه را نزد سيد موسي البعاج فرا گرفتم. بعد از پايان اين دوره در حضور مرحوم آيت الله العظمي سيد محمود مرعشي نجفي که از بزرگ ترين استادان و علما بود، فرائد الاصول را آموختم. ايشان از معلمان عملي اخلاق بود. در اين باره خاطره اي را از ايشان نقل مي کنم. روزي به همراه طلبه اي پاکستاني نزد ايشان درس فرائد الاصول را مي آموختيم. ايشان پس از پايان درس برخاست و کفش هاي ما را جفت کرد و جلوي پاي ما گذاشت ما با سرافکندگي و شرمساري بسيار به ايشان گفتيم چه مي کنيد استاد! #
شما سادات و سرور و از علماي بزرگ دين ما هستيد و اين وظيفه ماست، ايشان در پاسخ گفتند: من با اين کار خواستم به شما نشان دهم که اگر طالب علم از اخلاق حسنه برخوردار نشود، نمي تواند به اصلاح امور بپردازد، زيرا علم اخلاق رکن اساسي است و طلاب علوم ديني چه بزرگ، چه کوچک بايد از آن برخورار شوند و مردم را در اين خصوص آموزش عملي دهند. پس از فراگيري فرائد الاصول دو مجلد کفايه الاصول را در محضر آيت الله العظمي شيخ محمد طاهر آل الشيخ راضي به عنوان بحث خارج آموختم. پس از پايان اين درس ها به نگارش درس شيخ محمد طاهر آل الشيخ راضي و نيز دروس قبلي پرداختم و به تدريس اين علوم که با علاقه و عشق فراوان آموخته بودم تمايل داشتم و گاه گاهي به تدريس مي پرداختم. زماني که سطوح را به پايان رساندم به شاگردي نزد معلم مجتهدين و بزرگان علم حضرت آيت الله خوئي (قدس سره) مشغول شدم و بيست سال در دروس ايشان حاضر شدم و مباحث علمي و مهم وي را در فقه و اصول نوشتم که به صورت خطي در کتابخانه امام حسن (ع) در نجف نگهداري مي شود.
س: در پرانتز سؤالي کنم که بعضي از دوستان در ايران لقب قرشي را به اشتباه قريشي خطاب کرده اند از جمله خود من. لطفا در باره لقب قرشي و تلفظ صحيح آن توضيح بفرماييد.
در خصوص لقب «قرشي» که در نام خانوادگي ما هست بايد بگويم که ما اهل منطقه شمس شهر کوت و به عشيره اي از جعافره منتسب هستيم. از اين رو اگر کسي که از اين مناطق به نجف مي آمد به او قرشي مي گفتند.
س: در باره فعاليت ها و آثارتان صحبت کنيد. آيا در دوران جواني فعاليت هاي سياسي و اجتماعي نيز داشته ايد و در صحنه سياست حاضر بوده ايد؟
در زمان عبدالکريم قاسم تفکرات کمونيستي در حال گسترش بود و طرفداران اين مکتب سمينارها و مراسمي برگزار مي کردند و در تمام محافل و گردهمايي ها شرکت مي کردند و درهمه خيابان ها ومحله ها شعارهاي کمونيستي، بر در و ديوار، نصب مي کردند. بنده به همراه برخي علما و طلاب مانند محمد حسين حرزالدين به مقابله با کمونيسم و طرفداران آن پرداختيم و با سخنراني ها و اعلاميه هاي مختلف سعي بر آگاه کردن اقشار و عامه مردم داشتيم.#
در همين حين با مطالعه و تحقيق در باره مکتب کمونيسم و سوسياليسم به نگارش کتاب العمل و حقوق العامل في الاسلام مشغول شدم که بازتاب خوبي داشت و حتي در کشورهاي ديگر نيز از آن استقبال شد و به دوازده زبان ترجمه شد و چند بار در ايران، عراق و لبنان به چاپ رسيد. پس از آن کتاب في انظمه الحکم و الاداره را تأليف و منتشر کردم که بسيار مورد توجه و استقبال علما و دانشمندان قرار گرفت و به زبان انگليسي ترجمه شد و هم اکنون در برخي دانشگاه ها و مراکز علمي تدريس مي شود. پس از آن کتاب النظام التربوي في الاسلام را تأليف کردم که اين اثر نيز به زبان هاي مختلفي ترجمه و منتشر شده و در حال حاضر در دانشگاه الرياض عربستان سعودي تدريس مي شود. از آثار ديگر مي توانم به نظام الاسره في الاسلام و النظام السياسي في الاسلام اشاره کنم که اثر دوم از مجموعه تحقيقات و مطالعاتم در زمان تأليف کتاب سيره الائمه الطاهرين است. سيره الائمه الطاهرين که زمان زيادي از زندگي من صرف آن شد، 43 مجلد است. اين تقريبا شرح کوتاهي از آثار من بود. شايد بيشتر از آثاري که نام بردم، مقدمه نوشته ام که خود مي تواند در دو يا سه مجلد با عنوان «هنا و هناک» به چاپ برسد.
س: اثر ارزشمند شما سيره الائمه الطاهرين، اثري تازه در باره حيات امامان شيعه است، چرا به تأليف اين اثر پرداختيد؟ با توجه به اين که شرايط سياسي و اجتماعي عراق نيز، چندان اجازه تأليف چنين آثاري را نمي داد؟
به طور کلي آثار و منابع ارزشمند و به روز در باره سيره ائمه اطهار(ع) کم است و کمتر به صورت جدي به اين موضوع پرداخته شده است. اما اين مسأله در باره قرآن کريم مصداق ندارد چرا که آثار متعدد و ارزشمندي از تفسير گرفته تا علوم قرآني تأليف شده است و بديهي است که سيره امامان نشأت گرفته از سيره پيامبر اکرم (ص) است و شيعيان اماميه همواره نسبت به سيره ائمه (ع) علاقه و توجه فراواني داشته اند. روزي من به همراه برادرم شيخ هادي قرشي نزد شهيد بزرگوار سيد محمد باقر صدر بوديم که بحثي در باره اهل بيت (ع) پيش آمد و ايشان گفتند که در باره اهل بيت (ع) آثار علمي نگارش نيافته و آثاري که تاکنون منتشر شده به صورت علمي، موضوعي و روشمند نيست. اين مسائل و عشق و علاقه فردي من نسبت به ائمه اطهار (ع) مرا بر آن داشت که به تحقيق و پژوهش در باره ايشان (ع) بپردازم و همواره تلاش مي کردم که بتوانم اثري تأليف کنم تا براي نسل امروز مفيد و سودمند باشد. بخش هايي از اين اثر به فارسي و اردو ترجمه شده و در قم به چاپ رسيده است. همچنين بخش هايي به زبان انگليسي ترجمه و منتشر شده است.#
س: موضوعات و مباحث دو کتاب النظام السياسي في الاسلام و النظام الاجتماعي في الاسلام حول چه محورهايي است. شما در آثار اوليه تان به ابعاد سياسي، اجتماعي و ... اسلام پرداخته ايد، اگر امکان دارد کمي در اين باره صحبت کنيد.
در روزگاري که کمونيسم در عراق در حال گسترش بود و انديشه هاي کمونيستي در ميان مردم و جامعه رواج مي يافت، تصميم گرفتم تا در سايه منطق در خصوص تأثيرات و ذي وجوه بودن دين اسلام کتابي را بنويسم. من اين دو اثر و آثار ديگرم را با اين هدف دنبال مي کردم که نشان دهم دين اسلام، ديني است که به تمام امور و ابعاد انساني توجه دارد و به انسان از جهات مختلف توجه مي کند و اين که اسلام ديني است که به وحدت و همگرايي مي انديشد نه به تفرقه و اختلاف. در اين راه تلاش کردم تا مفاهيم اسلامي با ابعاد سياسي و اجتماعي آن بررسي شود که در محافل فرهنگي با اقبال خوبي مواجه شد و مردم نيز به مطالعه آن ها توجه زيادي نشان دادند همچنان که در سطح کشورهاي اسلامي نيز استقبال شد و علما، پژوهشگران و متفکران جهان جهان اسلام نيز آن آثار را در رد و مقابله با آرا و ديدگاه هاي کمومنيستي و ارائه انديشه هاي اسلامي، موفق ارزيابي کردند.
س: بيشترين توجه مردم به کدام يک از آثار شما بود؟
کتاب العمل و حقوق العامل في الاسلام با توجه به ماهيت بحثش در زمان گسترش کمونيسم داراي بيشترين مخاطب بود و در محافل فرهنگي – اسلامي عراق داراي بازتاب فراواني بود. بعد از آن کتاب النظام التربوي في الاسلام نيز از زمان انتشارش مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفت. پيش از تأليف اين آثار مطالعات فراواني در خصوص کمونيسم داشتم و سعي کردم از تعصب و يک جانبه گرايي پرهيز کنم و نشان دهم که اين مکتب در آينده با فروپاشي مواجه خواهد شد. #
کتاب العمل و حقوق العامل في الاسلام در ايران و پاکستان نيز مورد توجه قرار گرفت و فصل هايي از اين کتاب در مجله بريد الشرق در آلمان منتشر و بررسي و تحليل شد. در باره اين بخش از آثارم گفتن يک نکته خالي از فايده نيست، بنده و مرحوم علي محمود عباس العقاد انديشمند فقيد مصري، آثاري در زمينه نقد انديشه ها و آراي کمونيستي منتشر کرديم و به تبع آن آثار ديگري در اين زمينه نيز تأليف شد؛ راديو مسکو با نقد و رد آثار و ديدگاه هاي ما به بنده لقب مرتجع و واپس گرا داد و به عباس عقاد گرگ آمريکايي. اما اين تقديرها و تمجيدها از يک سو و اهانت ها و حملات برخي از سوي ديگر براي من اهميتي نداشت. مسأله اي که من به دنبال آن بودم توجه و خدمت به اسلام و اهل بيت (ع) بود.
س: جناب آقاي قرشي کدام يک از آثار شما در جهان عرب مخاطب بيشتري داشته و به آن بيشتر توجه شده است؟
کتاب ارزشمند حياه الامام الحسين (ع) که در سه مجلد است، پنج بار تجديد چاپ شده است. تلاش کردم در اين اثر در باره قيام امام حسين (ع) به مباحثي که پيش از اين ارائه نشده و مغفول مانده بپردازم. از جمله اين مباحث دليل هجرت امام (ع) به عراق است و اين که چرا امام به يمن يا ايران يا مناطق ديگر سفر نکرد. همچنين در باره انگيزه هاي دروني امام (ع) در اين قيام بحث شده است. از مباحث ديگر، بحث در باره انگيزه هاي دروني امام (ع) در اين قيام بحث شده است. از مباحث ديگر، بحث در باره نحوه به قدرت رسيدن يزيد و پدرش معاويه و پيشينه آنهاست که عمدتا کمتر به ماهيت آن توجه شده است. اين دو و پدرشان اباسفيان بزرگ ترين دشمنان اسلام بودند که در مقابل اسلام ايستادند و از توسعه و گسترش آن جلوگيري کردند. با مطالعه و تحقيق آثار قيام عاشورا و بررسي اهداف دشمنان امام (ع) به تأليف اين اثر پرداختم و زندگي، سرگذشت شهادت و روزگار ايشان را از ابعاد مختلف بررسي و تحليل کردم. اين اثر در حدود دويست صفحه يا بيشتر ضميمه دارد که به زودي منتشر خواهد شد.
س: لطفا در باره مجلدات ديگر مجموه سيره الائمه الطاهرين (ع) نيز توضيحاتي بدهيد.
از اين مجموعه، هفت مجلد به امام صادق (ع) اختصاص دارد که راديو لندن در باره آن مصاحبه اي با بنده داشت. در اين اثر در باره زندگي و حيات علمي و علومي که امام صادق (ع) درآن مهارت و تخصص داشت مانند شيمي، فيزيک، فقه، طب، حديث و جز آن بحث مي شود. همچنين در باره دانشگاه امام صادق (ع) که چهار هزار طلبه و دانشجو داشت – و برخي معتقدند طلبه ها و دانشجويان مکتب امام صادق (ع) قابل شمارش نيست – ديدگا ه هايي ارائه شده است. در باره تعداد دانشجويان امام صادق (ع) به پژوهش و کاوش پرداختم و نزديک به دو سال به تتبع در آثار رجال شناسي پرداختم و مجموعه عظيمي از شاگردان ايشان را شناسايي کردم که تعدادشان 3652 دانشمند بود که اين تعداد تنها بخشي از شاگردان ايشان بودند.
حيات و روزگار امام موسي بن جعفر (ع) نيز بخش ديگري از اين مجموعه است که حدود دو هزار صفحه است. همچنين در باره زندگي امام زين العابدين (ع) نيز کتابي را از اين مجموعه منتشر کرده ام و با کاوش در حيات ايشان به اين نتيجه رسيده ام که بر خلاف برخي ديدگاه ها که زندگي امام را در شب زنده داري، عبادت و گريه براي فاجعه کربلا خلاصه مي کنند، امام (ع) افزون بر اين ويژگي شان، باني تمدن اسلامي و سازنده دوباره اسلام بود و در شهر مدينه مرکز علم و انديشه بنا نهاد و جوانان را براي حضور در اين مرکز و تحصيل علم و اخلاق تشويق مي کرد و نزديک به دويست دانشمند از اين مرکز فارغ التحصيل شدند که به تفصيل در باره اين مرکز، حضور امام در آن و زندگي علمي ايشان بحث شده است. از مباحث ديگر اين بخش بررسي و تحليل اثر ارزشمند ايشان رساله الحقوق است که از آثار برجسته اسلامي در باره اسلام و حقوق اسلامي به شمار مي آيد و نيز صحيفه سجاديه که به انجيل آل محمد (ص) معروف است. حيات امام حسن (ع) اولين بخش اين مجموعه است که در آن به طور مشروح در باره زندگي ايشان و تاريخ و حوادث آن دوره و مسأله بيعت امام حسن (ع) بحث کرده ام. در يازده مجلد نيز به زندگي امام امير المؤمنين علي (ع) پرداخته ام و تلاش کرده ام جوانب و ابعاد زندگي آن حضرت را که مورد توجه متفکران جهان بوده بررسي کنم.
س: هم اکنون چه آثاري در دست تأليف و انتشار داريد؟
در باره سيره و حيات پيامبر عظيم الشأن اسلام اثري در دست تأليف دارم که در آينده اي نزديک منتشر خواهد شد. همچنين ضميمه و پيوستي در باره حيات و قيام امام حسين (ع) که پيشتر اشاره کردم آماده چاپ دارم. افزون بر اين دو شرح، حاشيه اي بر صحيفه سجاديه نگاشته ام که به زودي منتشر مي شود.
س: با توجه به حضور دائمي شما در عراق و نرفتن به کشورهاي ديگر، از چه منابع و کتابخانه هايي در تأليف آثارتان بهره برده ايد؟
منابع در تأليف مجموعه سيره الائمه الطاهرين عليهم السلام، در پايان اين اثر به صورت نمايه آمده است که بالغ بر صدها اثر و منبع است. در تأليف اين اثر، قبل از اين که کتابخانه خود را راه اندازي کنم، از کتابخانه امام حسن (ع) در نجف اشرف که کتابخانه بزرگي است و از مهم ترين کتابخانه هاي جديد در نجف است و نسخه هاي خطي بسياري دارد استفاده کردم. هر چند که از کتابخانه هاي ديگر مانند کتابخانه اميرالمؤمنين (ع) و در اواخر کار از کتابخانه سيد حکيم و کتابخانه امام شيخ محمد حسين آل کاشف الغطاء بهره گرفتم. با اين هدف که بدون غلو و افراط و تفريط همه آثار و منابع موجود را مطالعه کنم و همه ديدگاه ها ونظريه ها را با توجه به صحت و سقم آنها در نظر بگيرم و بعد به فيش برداري و تأليف بپردازم.
س: کتابخانه هاي عراق در زمان صدام چه شرايطي داشت و بعد از سقوط صدام چه وضعيتي دارد (به خصوص در باره آثار ديني و شيعه)؟
کتابخانه هاي عراق به ويژه در دوران حکومت صدام چندان رونقي نداشت زيرا براي نشر آثار ديني به ويژه آثار شيعي ممانعت هاي بسياري وجود داشت و اين موضوع مانع رونق کتابخانه ها بود. اما در اين کتابخانه ها نسخ خطي و آثار چاپي قديمي ارزشمندي وجود داشت. بزرگ ترين کتابخانه عراق، کتابخانه صدام بود با هزاران نسخه خطي و آثار نادري که در جهان عرب و اسلام بي نظير بود که بعد از سقوط صدام غارت شد و از بين رفت. در نجف که مرکز علمي شيعه بود، به کتابخانه ها نظارت شديدي مي شد، هر چند که از آثار خطي و چاپي آن جا استفاده مي شد.
س: شما با کدام يک از علما و دانشمندان ديني مراوداتي داشتيد و ارتباطتتان با ديگران چگونه بود؟
استاد محمد طاهر شيخ الراضي در نجف از همدمان و نزديکانم بود که چهل سال در خانه نشست و به تحقيق و مطالعه در زمينه فقه، فلسفه جديد و قديم، اصول و ادبيات عرب پرداخت و آثار ارزشمندي تأليف کرد. ايشان انسان باتقوايي بود که هر انساني مجذوب سلوک و رفتارش مي شد. با شهيد محمد باقر صدر نيز از طريق برادرم شيخ هادي مراوداتي داشتم و از ديدگاه هاي وي در برخي آثارم بهره برده ام. با سيد حسن امين که سال گذشته درگذشت ارتباط داشتيم و ايشان در دايره المعارف الاسلاميه مقالاتي از بنده منتشر کرد. همچنين در نجف نيز با علما و طلاب در ارتباط بوديم و در بحث هاي ديني مخفيانه شرکت مي کرديم.
س: کشور عراق در زمينه شعر و ادب در جهان عرب جايگاه ويژه اي دارد و بيشتر علما و بزرگان ديني عراق به اين حوزه توجه خاصي داشته اند، آيا شما در زمينه ادبيات و شعر نيز فعال بوده ايد؟
بنده حتي يک بيت شعر هم نسروده ام، اما اشعار بسياري را از بر کرده ام و در زمينه هاي مختلف ادبي آثار بسياري را خوانده ام. کساني که آثار، ديدگاه ها و آراي آن ها را هميشه مطالعه کرده ام؛ عباس محمود العقاد، طه حسين و احمد حسن الزيات هستند.
س: فضاي نشر عراق در زمان سلطه صدام چگونه بود؟
چنان که پيش از اين اشاره کردم، سانسور و نظارت شديدي بر چاپخانه ها و نشر عراق حاکم بود و اين شرايط باعث مي شد که نويسندگان و علماي ديني يا به خارج از عراق فرار کنند و در خارج به فعاليت علمي بپردازند يا به دلايل ديگر در عراق بمانند و از فعاليت علمي آشکار پرهيز کنند. اين مسأله تنها شامل آيار ديني نبود، حتي اديبان و نويسندگان عراقي نيز به طور عمده آثارشان را در کشورهاي ديگر منتشر مي کردند. هر چند که نظارت بر اين حوزه و ديگر علوم کمتر بود. اما نشر آثار ديني شيعه ممکن نبود و ما براي انتشار آثارمان به برخي چاپخانه ها پول مي داديم که آثار ما را منتشر کنند و نام مؤسسات نشر لبنان، دمشق قاهره و مانند آن را مي آورديم تا آثار منتشره ضبط نشود. بزرگ ترين چاپخانه هاي عراق، در اختيار حزب بعث بود که آثار و کتاب هاي اين حزب و حکومت را چاپ و منتشر مي کرد.#
بر حوزه علميه نجف نظارت شديدي بود و صدام توجه زيادي به اين مرکز داشت و نزديک به 180پليس و جاسوس از مزدوران صدام در اين حوزه بر تمام رفت و آمدهاي رجال دين و علما و فعاليت شان نظارت داشتند. در حال حاضر، بعد از سقوط صدام، بسياري از جوانان عراقي به حوزه علميه نجف روي آورده اند و با وجود مشکلات، اميدواريم اين حوزه که زماني بزرگ ترين مرکز علوم ديني شيعه بود دوباره جايگاه خود را بيابد. چرا که در حال حاضر استادان و علما راحت تر از گذشته به اين حوزه رفت و آمد مي کنند و به تدريس و آموزش طلاب مي پردازند. پيش از اين مراجع به تدريس و تعليم توجهي نداشتند زيرا پيامد آن يا کشته شدن يا زنداني شدن آنان بود.
س: در خصوص حوزه علميه قم چه ديدگاهي داريد، آيا با توجه به بي رونقي حوزه نجف، اين مرکز توانسته خواسته ها را برآورده کند يا خير؟
حوزه علميه قم از جهت علمي در ايران و جهان اسلام و عرب پيشگام است و در توسعه و ترقي علوم ديني شيعه نقش انکار ناپذيري دارد. بعد از بازگشتم به نجف در اين باره مقاله و يادداشتي خواهم نوشت. اين را هم بگويم که پسر من شيخ مهدي از 23 سال پيش تاکنون در حوزه علميه قم مشغول تحصيل علم است که به دلايل مختلف از آن زمان تاکنون او را نديده بودم.
از اين که در اين گفت و گو شرکت کرديد سپاسگزارم
منبع: www.historylib.com
وي از سال 1380 هجري قمري به درس خارج فقه و اصول پرداخت و از محضر اساتيد بزرگي همچون سيد موسي البعاج، شيخ بشير العاملي، شيخ محمد تقي الايرواني، مرحوم آيت الله العظمي مرعشي نجفي، شيخ محمد طاهر آل شيخ راضي، مرحوم آيت الله العظمي خويي، شهيد آيت الله العظمي سيد محسن حکيم بهره برد. شيخ باقر شريف القرشي هم اکنون از نويسندگان و محققان حوزه علميه نجف اشرف به شمار مي روند که در سال 1382 به پاس تأليفات ارزنده ايشان در زمينه تاريخ معصومين (ع)، جايزه ويژه پنجمين دوره کتاب سال ولايت که اختصاص به کتاب هاي منتشره در باره معصومين (عليهم السلام) دارد طي سفري که ايشان بعد از سقوط رژيم صدام به ايران داشتند به ايشان اهدا گرديد. وي هم اکنون در شهر نجف اشرف به تحقيقات خويش مشغول مي باشند.
{آثار و تأليفات}
1. حياه المحرر الاعظم الرسول الاکرم محمد (ص) – 3ج
2. موسوعه اميرالمؤمنين (ع) – 11ج
3. حياه سيده النساء فاطمه الزهرا (س)
4. حياه الامام الحسن (ه) – 2ج
5. حياه الامام الحسين (ع) –3ج
6. حياه الامام زين العابدين (ع) – 2ج
7. حياه الامام محمد الباقر (ع) – 2ج
8. موسوعه الامام جعفر الصادق (ع) – 7ج
9. حياه الامام موسي بن جعفر (ع) – 2ج
10. حياه الامام الرضا (ع) – 2ج#
11. حياه الامام الجواد (ع)
12. حياه الامام الهادي (ع)
13. حياه الامام الحسن العسکري (ع)
14. حياه الامام المهدي (عج)
15. العباس بن علي رائد الکرامه والفداء في الاسلام
16. حياه الشهيد الخالد مسلم بن عقيل (ع)
17. السيده زينت رائده الجهاد في الاسلام
18. أهل البيت في رحاب القرآن
19. أهل البيت في ضلال السنه النبويه
20. أخلاق النبي و أهل بيته
21. مؤتمر السقيفه: دراسه موضوعيه لاخطر حادث في تاريخ الاسلام السياسي
22. النظام السياسي في الاسلام
23. نظام التربوي في الاسلام
24. النظام الاجتماعي في الاسلام
25. نظام الاسره في الاسلام
26. النظام الاقتصادي في الاسلام
27. انظمه الحکم والاداره في الاسلام
28. العمل و حقوق العامل في الاسلام
29. هذه هي الشيعه
30. بحوث عقائديه مقارنه
31. الشيعه والصحابه
32. السجود علي التربه الحسينيه
33. أضواء علي زياره أهل القبور
34. سلامه القرآن من التحريف
35. الفقه الاسلامي تأسيس اصالته
تاکنون بخشي از اين آثار به زبان هاي مختلفي ترجمه گرديده که در مراکز مختلف علمي نيز مورد استفاده قرار دارند. از جمله کتاب هايي که تاکنون به زبان فارسي ترجمه گرديده اند به اين کتاب ها - به همراه مترجمشان - مي توان چنين اشاره کرد:
زندگاني امام حسن (ع)، فخرالدين حجازي؛
تحليلي از زندگاني امام سجاد (ع)، محمد رضا عطايي؛
تحليلي از زندگاني امام کاظم (ع)، محمد رضا عطايي؛ #
پژوهشي دقيق در زندگاني امام علي بن موسي الرضا (ع)، سيد محمد صالحي؛
تحليلي از زندگاني امام هادي (ع)، محمدرضا عطائي؛
زندگاني امام حسن عسکري (ع)، سيد حسن اسلامي
ترجمه اي ديگر با عنوان تحليلي از زندگاني امام حسين عسکري (ع) از محمد رضا عطائي؛
زندگاني حضرت ابوالفضل العباس، سيد حسن اسلامي
حقوق کارگز از ديدگاه سرمايه داري، کمونيسم و اسلام توسط هادي انصاري
{شمه اي از خصوصيات تأليفات باقر شريف قرشي}
2. توجه مؤلف در نگارش تأليفات به مسائل و نيازهاي زمانه ويژگي ديگر تأليفات ايشان راجع به اهل بيت (ع) و ابعاد مختلف نظامات اسلامي مي باشد. به گونه اي که ايشان انگيزه اصلي خود از نگارش سيره الائمه الطاهرين (ع) را از زماني مي دانند که در گفتگويي با شهيد محمد باقر صدر از طرف شهيد چنين ذکر شد که کار علمي، موضوعي و روشمند در زمينه اهل بيت (عليهم السلام) صورت نگرفته است. و نيز زمان عبدالکريم قاسم که تفکرات کمونيستي در حال گسترش بود ايشان با مطالعات خود در اين زمينه به نگارش کتاب هاي مختلفي از جمله العمل و حقوق العامل في الاسلام، في انظمه الحکم و الاداره دست زدند.
3. مراجعه به کتاب هاي شيعه و سني و استنادات آن ها و پرهيز از مراجعه صرف به کتاب هاي شيعي از خصوصيت ديگر تأليفات ايشان به شمار مي رود.#
4. با مراجعه به تأليفات ايشان در باره اهل بيت (ع) مي توان سبک بخصوصي از تاريخ نگاري را ملاحظه نمود. ايشان در تاريخ نگاري از مراجعه صرف به کتاب هاي تاريخي پرهيز کرده و مبناي کار خويش در تأليف تاريخ أهل بيت (ع) را احاديث و رواياتي که از آنان رسيده است قرار داده که با نثري روان نقل کرده و حوادث تاريخي را از دل آن بيرون مي کشد. که خود منبع مهمي در دستيابي خوانندگان به احاديث ائمه (ع) در زمينه هاي مختلف فقهي، علمي، سياسي و ... که به صورت هاي مختلف از ائمه (ع) به دست ما رسيده است به شمار مي رود. نويسنده حتي دعاهايي که معصومين (ع) در شرايط گوناگون ارائه داده اند را نيز آورده است.
5. علاوه بر اين که نقل و بررسي احاديث ابعاد مختلف زندگي اهل بيت (ع) را از زبان خود آنان براي خوانندگان روشن مي سازد، مؤلف به اوضاع زمانه به لحاظ سياسي، علمي، اجتماعي، اقتصادي، مذهبي و ... نيز توجه داشته و با دادن اطلاعاتي به خواننده، به بررسي جايگاه معصومين (ع) با توجه به روايات مي پردازد.
6. به لحاظ محتوايي نويسنده سعي در مطرح نمودن ابعاد تازه و مطرح نشده تاريخ معصومين (عليهم السلام) داشته اند. به عنوان نمونه ايشان به بعد ديگري از زندگي امام سجاد (ع) که علاوه بر زهد، باني تمدن اسلامي و سازنده دوباره اسلام بودند پرداخته و اين که اين امام شهر مدينه را مرکزي علمي ساختند، و تحليل اثر امام سجاد (ع) در رساله الحقوق و صحيفه سجاديه، زندگي و حيات علمي امام (ع) از زمره آن است. ايشان در بخشي از کتاب خود در باره حيات علمي امام سجاد (ع) چنين آورده اند: «امام سجاد (ع) مسجد پيامبر (ص) را محل مرکز مدرسه خود قرار داد و در شبستان مسجد بحث و مذاکرات خود را برعلما و فقها القا مي فرمود و اين مباحث شامل علم فقه، تفسير، حديث، فلسفه، علم کلام و قوانين رفتار و اخلاق بود...».
7. تأليفات ايشان علاوه بر اين که ابعاد مختلف زندگي ائمه (ع) را نشان داده اطلاعات مهمي نيز راجع به اصحاب و شاگردان ائمه (ع) نيز به خوانندگان ارائه مي دهد که تلاش ايشان در رجال شناسي را نشان مي دهد.#
8. ويژگي ديگر نگارش کتابهاي تاريخي اين مؤلف اين است که در هر چند ايشان در ارائه اطلاعات تاريخي به احاديث و روايات رسيده از ائمه (ع) توجه خاص داشته اند اما به نقل صرف آنان نيز اکتفا نکرده و به لحاظ صحت و سقم احاديث از روش حديث شناسي شيعه که بررسي راوي و روايت به لحاظ سندي و عقلاني است استفاده نموده اند.
9. ايشان در جاي جاي بحث که به لحاظ تاريخي با ديدگاه هاي متفاوت و گاه متضاد روبرو هستيم آن ها را مطرح کرده و سپس به نقد و بررسي آراء مختلف پرداخته و آن چه به نظر مؤلف صحيح به نظر مي رسد ارائه گرديده است از جمله در باره تعداد همسران امام حسن (ع)، ولايتعهدي و شهادت امام رضا (ع) و مسائل مختلف ديگر.
10. يکي از مسائل مطرح در تاريخ اين است که آيا مي توان نويسنده کاملا بي طرف داشت يا خير؟ و از آن جايي که عقايد هر شخص خواه ناخواه در زاويه ديد گوينده و نويسنده تأثير مي گذارد – که البته داشتن زاويه ديد با طرفداري مغرضانه تفاوت دارد - در تأليفات شيخ باقر شريف قرشي ضمن اين که ايشان يک عالم شيعي بوده و استناد ايشان در تاريخنگاريشان به احاديث ائمه (ع) است ويژگي خاصي مي بينيم. بر خلاف روش برخي افراد و مکاتب که ابتدا ديدگاه خود را مشخص نموده و سپس با آوردن يک سري دلايل جريان مربوط به خود را به حق جلوه مي دهند، ايشان سعي نموده اند حوادث تاريخي و تاريخ معصومين (ع) را با آوردن احاديث ائمه (ع) و دلايل عقلاني خود ارائه کرده وحقانيت آنان را اثبات نمايد.
{هارون الرشيد و امام کاظم (ع)}
«پسرم! اين پيشواي مردم [امام کاظم (ع)] و حجت خدا بر خلق و خليفه او بر بندگان است و من در ظاهر، آن هم با سلطه و زور زمامدار مردمم. به خدا سوگند که اگر او در امر خلافت با من بستيزد من آن عضوي را که دو چشمش در آن است از او مي گيرم – کنايه از اين که سرش را از تن جدا مي کنم – سلطنت نازا است و خويشاوندي نمي شناسد ... پسرم! اين شخص وارث علم انبياست، اين موسي بن جعفر است، اگر علم و دانش درست بخواهي نزد اين است».
در پايان نيز دو مصاحبه که با شريف باقر القرشي صورت گرفته است جهت استفاده و آشنايي بيشتر خوانندگان ارائه مي شود. مصاحبه اول که توسط روزنامه کيهان صورت گرفته است شامل مباحثي در باره پيامبر (ص)، کتاب سيره پيامبر اکرم (ص) که جزو آخرين کتاب هايي است که تأليف نموده اند و اطلاعاتي راجع به سبک نگارش کتاب هاست که خود در مورد آن توضيح داده اند مي باشد و مصاحبه دوم که در کتاب ماه دين به چاپ رسيده است اطلاعاتي راجع به بيوگرافي ايشان و چگونگي تأليف کتاب ها و ...ارائه شده است.
{مصاحبه روزنامه کيهان با استاد باقر شريف القرشي}
هر دو عالم، يک فروغ روي اوست
اشاره: 17 ربيع الاول سرآغاز تابش خورشيد وجود انساني است که گل سرسبد خلقت نام گرفته و به واقع بهانه اي براي آفرينش آسمان ها و زمين بوده است همو که مولا در حقش فرمود: «لولاک لما خلقت الافلاک». محمد (ص) آن يگانه، آن بي همتا و آن سرور تمام انبيا و رسولان، در چنين روزي زاده شد تا نور اميد را در دل هاي بشريت خسته از نامردمي ها بتاباند.
اين مناسبت خجسته و تاريخي ما را بر آن داشت که خدمت علامه حجت الاسلام «باقر شريف القرشي» برسيم تا با طرح سؤالاتي چند با برخي از ابعاد مربوط به ميلاد آن دردانه هستي آشنا شويم. «باقر شريف القرشي» نامي آشنا در ميان تمام محققان و انديشمندان حوزه علوم و تاريخ اهل بيت (ع) است. # وي در طول شصت سال با تأليف و نگارش بيش از 70 اثر پيرامون سيره و زندگي ائمه طاهرين (ع) و نيز مسائل و موضوعات اسلامي، خدمات شاياني به اسلام و اهل ديانت در سراسر جهان تقديم داشته است. علامه قرشي که ساکن نجف اشرف است اخيرا به ايران سفر کرده و با حضور شخصيت ها و فرهيختگان کشورمان ملاقات هايي داشته است. حضور او در شهر قم فرصت مغتنمي بود که به بهانه انتشار آخرين مجموعه از کتاب هاي تحقيقي او در سيره اهل بيت يعني زندگي رسول اکرم (ص) گفت و گويي را با وي در مورد مسائل مربوط به ميلاد حضرت ختمي مرتبت انجام دهيم که از نظرتان مي گذرد.
س: دين و آئين رايج د رجامعه زمان ولادت رسول اکرم (ص) چه بود و آن حضرت در دوران جواني و پيش از مبعوث شدن به پيامبري از چه آئيني پيروي مي کرد؟
رسول اکرم (ص) و خاندان معظم هاشمي از دين خليل (ع) پيروي مي کردند. بر طبق روايات و اخبار وارده از اهل بيت (ع)، تمام خاندان بني هاشم پايبند دين شيخ الانبياء حضرت ابراهيم (ع) بودند اما در بقيه نقاط جهان عرب و در رأس آن مکه و مدينه، مردم عموما به بت پرستي و پرستش بتهاي مختلف مشغول بودند به طوري که در خانه کعبه معظمه 360 بت قرار داشت که بزرگ ترين آن ها هبل بود که خداي ابوسفيان به شمار مي رفت.اين بت ها از ديوار کعبه آويخته شده بودند. وقتي خداوند رسول اکرم را به رسالت مبعوث کرد آن حضرت پس از فتح مکه به اتفاق امام علي (ع) در حالي که آن حضرت بر بالاي دوش پيامبر رفته بود آن ها را سرنگون کرد و منهدم ساخت آن حضرت هبل يعني همان خداي ابوسفيان را برداشت و بر زمين کوبيد و آن را شکست و در باب معروف به باب شيبه دفن کرد از اين رو مستحب است که حاجي وقتي مي خواهد وارد مسجدالحرام شود با کفش از مدخل باب بني شيبه وارد شود يعني همان موضعي که آن بت ها دفن شده اند تا به اين طريق نسبت به آن بت ها ابراز تنفر کند. همچنين پديده ديگري که در آن دوران رايج بود رواج ربا و رباخواري در ميان تجار قريش بود آنان دختران و زنان و فرزندان خود را نزد کسي که از او اجناس و پول مي گرفتند گرو مي گذاشتند،# همچنين زنده به گور کدن دختران از پديده هاي زشت رايج ديگر بود. به طوري که نقل است يکي از اصحاب پيامبر، پيش از اسلام هشت دختر را زنده به گور کرده بود. در آن اوضاع و احوال، قوي ضعيف را غارت مي کرد وهمه جاي جزيره العرب را فضاي تيره و تار جهالت و آداب و رسوم غلط جاهلي فرا گرفته بود هيچ کورسويي از نور انديشه و آگاهي و پيشرفت به چشم نمي خورد تا آن که خداوند بر انسانيت منت نهاد و پيامبرش را برانگيخت تا نظامي را به ارمغان آورد که باعث رشد و پيشرفت زندگي و درخشش حيات بشري شود؛ نظامي که در آن نه ريا بود و نه غرور و نه ربا و نه چپاول و حق کشي و نه هيچ يک از رذايل و صفات اخلاقي ناپسند و پيامبر همه آنها را از بين برد. سؤالي که براي خيلي ها مطرح است اين که در تاريخ آمده که همزمان با ولادت پيامبر اسلام (ع) اتفاقاتي غير معمول در جهان پيوسته از قبيل شکافتن طاق کسري، فرو ريختن 14 کنگره از کاخ مدائن، خشک شدن درياچه ساوه، خاموش شدن آتشکده زردشتيان ومسائلي از اين قبيل.
س: به نظر شما که در سيره پيامبر مطالعاتي داشته ايد آيا اين اتفاقات واقعيت خارجي دارند و اگر دارند راز و رمز آنها چه بوده است؟
عده اي از مورخان سيره نويس همچون واقدي، ابن کثير و در رأس آن ها ابن هشام به تفصيل به اين حوادث و رخدادها پرداخته اند. اين حوادث واقعيت دارند و هدف از آنها اشاره به اين بود که بگويد ستاره اي در آسمان دنيا بدرخشيده که همان وجود نازنين رسول الله است. اشاره به اين که ستاره اي به دنيا آمده که مسيرزندگي را تغيير خواهد داد و وقوع اين رخدادها خبر از پيدايش نور عظيمي مي داد که زداينده کفر و جهل بود، او مي آمد تا پرچم انديشه و آگاهي انساني را برافراشته سازد چرا که منبع فکر و آگاهي و تحلول، عبادت خداوند، آن خالق هستي و حيات بخش موجودات و وقتي انسان پروردگارش را شناخت و دين آسماني را پذيرفت ديگر جايي براي تجاوز و ظلم و جور و غارت و چپاول نخواهد بود و انسان احساس خواهد کرد که قدرتي بزرگ وجود دارد که کارهاي او را برنامه ريزي مي کند و در قبال هر کار زشت و ظلم او، وي را بازخواست خواهد کرد و طبيعي است که انسان در اين صورت از ارتکاب هرگونه ظلم و حق کشي نسبت به هم نوع و برادر ديني است خودداري خواهد کرد.
س: علت اختلاف مورخان در باره روز ولادت بزرگ ترين پيامبران آسماني و خاتم پيغمبران چيست؟
شما اگر بدانيد که حکومت بني اميه و خاندان اموي چه بر سر اسلام آورده، آن موقع جواب اين سؤال را خواهيد يافت. سرمنشأ اختلاف اقوال و روايت ها در خصوص تاريخ ولادت پيامبر، وجود عده اي راوي و جاعل حديث است، اين تشتت روايت در مورد تدفين و تکفين پيامبر هم وجود دارد، به طوري که راويان، در اين باره ده جور روايت نقل کرده اند، قطعا کساني که با تاريخ اسلام آشنايي دارند به روشني مي دانند که حکومت امويان کمر به مبارزه با رسول خدا و خاموش کردن نور رسالت او بسته بودند. به طوري که معاويه در دروان خلافتش وقتي گروهي از مردم شام به نزد او آمدند تا ترتيبي اتخاذ کنند که در سرزمين شام، قرآن آموزش داده شود گفت: شما اشعار جاهلي را تبليغ و ترويج کنيد چون اين اشعار براي من محبوب تر هستند. به نظر من تنها حادثه اي که در تاريخ اسلام مورد اتفاق نظر مورخان و راويان است شهادت امام حسين (ع) در روز دهم محرم است اما در خصوص ديگر حوادث و رويدادهاي اسلامي، ميان راويان اسلامي، ميان راويان و مورخان، اختلاف نظر بسيار وجود دارد که علت آن هم وجود راويان دروغين و جاعلان حديث است که توسط عباسيان و امويان و ديگر حاکمان، مأمور اين کار شده بودند. در همين راستا شما با انبوهي از احاديث جعلي در باره فضائل صحابه در کتاب هاي روائي و تاريخي مواجه مي شويد که هيچ اساس و پايه اي در اسلام ندارد که از آن جمله اين حديث است که من اخيرا در قم به آن برخوردم و آن اين که خداوند خطاب به پيامبر فرمود من با تو به بهترين لحن و بهترين صوت گفتگو خواهم کرد آن گاه با صداي ابوبکر با پيامبر سخن گفت.
س: مختصري در باره دوران جواني حضرت ختمي مرتبت (ص) برايمان صحبت کنيد.
تمام مورخان، اجماع دارند که آن حضرت با جوانان قريش اختلاط و وقت گذراني نداشت، بلکه بيشتر وقت خود را صرف تفکر در آفاق آسمان ها مي کرد و در باره مظاهر خلقت مي انديشيد. او در ايام جواني هب محمد راستگو و امين معروف بود و مردم از او به عنوان انسان شريف و بزرگوار ياد مي کردند. همچنين آن حضرت از همان ابتداي حيات شريفش نسبت به بتهايي که در جاي جاي مکه موجود بود تنفر بسيار داشت به طوري که مي گويند آن حضرت پيش از بعثت به همراه علي (ع) که نوجواني بيش نبود شبانه به بتکده ها مي رفت و بتان اهل مکه را مي شکست اما مردم تا زمان بعثت نفهميدند چه کسي اقدام به اين کار مي کند تا اين که پس از ظهور رسالت آسماني اسلام همگان دانستند که بتها توسط پيامبر و علي مي شکستند.#
س: در تاريخ آمده که رسول خدا (ص) پيش از ولادت پدر بزرگوار خود ودر حدود شش سالگي مادر عزيزش را از دست داد و کاملا يتيم شد اين رويداد چه رمز و رازي داشته است؟
طبق نظر راويان، اين امر دو دليل داشته است يکي اين که از ناحيه پدر و مادر منتي بر عهده آن حضرت نباشد دوم اين که با اين مصيبت اجر او در نزد خدا بيشتر شود و البته خداوند به عوض مادرش، فاطمه مادر امير المؤمنين (ع) را نصيب او کرد تا همچون مادري مهربان او را مورد رسيدگي و توجه و عطوفت و محبت خود قرار دهد. طبق نقل مورخان، آن بانو در خانه کعبه، از خدا فرزندي خواست که همچون برادري براي حضرت محمد (ص) باشد و خداوند هم نداي او را پاسخ گفت و علي را به او عطا کرد.
س: شما به عنوان يک پژوهشگر در سيره اهل بيت پيامبر (ص)، کدام يک از سيره نويسان را موثق تر و مطمئن ترمي دانيد؟
موثق ترين کتاب هاي سيره، سيره ابن هشام و واقدي و پس از آن طبري و ابن اثيراست. البته از نظر شيعه اماميه چارچوب مشخصي براي پذيرش روايات و نقل هاي تاريخي وجود دارد و آن اين که هر خبر تاريخي و روايتي را که راويان نقل مي کنند نبايد پذيرفت مگر آن که با دو معيار مورد سنجش واقع شود معيار اول اطمينان از درستي راوي. اگر راويان و ناقلان حديث و اخبار تاريخي مورد وثوق بوده و اهل نفاق، خدعه و دروغ نباشند، در آن صورت بايد طبق معيار دوم عمل کرد و آن سنجيدن متن روايت و خبري است که آنان نقل که آنان نقل کرده اند. در اين روش متن خبر را با قرآن و سنت و طبيعت انساني و عقل، مطابقت مي دهيم که با اين چهار معيار، موافق بود آن خبر و حديث را مي پذيريم و اگر با همه يا يکي از آن ملاک هاي چهارگانه همخواني و مطابقت نداشت آن خبر را رد مي کنيم هر چند راوي آن، شخص موثقي باشد. قرآن کريم پيامبر را به عنوان اسوه حسنه و الگوي شايسته معرفي مي کند.#
س: به نظر شما اين الگوگيري چگونه بايد باشد؟
سيره مقدس آن حضرت بر تارک انديشه به نمايش در آمده است و اين سيره، آميخته با فيض الهي و نورانيت و تمامي ارزش هاي والاي انساني است. آن حضرت در زمينه اخلاق والا و صفات پسنديده و مراحل حيات پربارش هيچ نظيري نداشته و نارد. لحظه لحظه عمر شريفش نمود حق و جلوه هاي انديشه و آگاهي و تحول و پيشرفت و انسانيت است.
س: شنيديم که شما اخيرا کتاب سه جلدي در باره سيره رسول الله (ص) به رشته تحرير در آورده ايد. در خصوص ويژگي هاي اين کتاب و شيوه کارتان در آن توضيح دهيد.
در اين کتاب که وقت بسيار از من گرفت اخبار و رواياتي را آورده ام که براي خواننده اطمينان بخش است و در آن ها از اغراق و غلو ونقل مسائل غير متعارف پرهيز کرده ام. من در نگارش اين کتاب از موثق ترين منابع شيعه و سني بهره برده ام. در اين کتاب پيرامون شخصيت پيامبر و صفات و ويژگي هاي منحصر به فرد او، خصائص وجودي ايشان همچون حلم، اخلاق والا، اراده قوي، شجاعت، خيرخواهي، وفاي به عهد و ديگر سجاياي اخلاقي ايشان سخن گفته شده است. البته همان طور که در بالا عرض شد من در بررسي روايات و اخبار مربوط به سيره پيامبر بر طبق معيار و ملاک مورد قبول شيعيان عمل کرده ام و اگر در آن ها انحراف از سنت هستي و يا شيوه زندگي يا مغيرت با سيره و آموزه هاي ائمه اهل بيت ميديدم آن ها را کنار مي گذاشتم البته اين را هم بايد بيان کنم که روش کار من در يان کتاب و ساير کتاب هايي که در باره سيره پيامبر و اهل بيت به رشته تحرير در آورده ام نقل تاريخي به همراه بررسي و تجزيه و تحليل آن هاست.
- از اين که در اين گفت و گو شکرت کرديد بسيار سپاسگزارم.
- من هم از شما تشکر مي کنم. من خادم شما و هر انسان بافضيلتي هستم. سلام مرا به جناب مدير مسؤول برسانيد.
{مصاحبه کتاب ماه دين با استاد باقر شريف القرشي }
س: اگر اجازه بفرماييد اولين سؤال از دوران کودکي، تحصيل و استادان شما باشد؟#
به نام خداوند و با سلام بر محمد (ص) و ائمه اطهار (ع). بنده در خانواده اي علمي متولد شدم. پدرم در شهر القاسم (ع) معلم علوم ديني بود. در همان دوران کودکي من و برادرم، فقيه بزرگ حجت الاسلام شيخ هادي قرشي، با مرگ مادر مواجه شديم که ضايعه بزرگي بود. در اوان کودکي به دليل اين که مدرسه رسمي وجود نداشت. در مکتب و نزد علما و معلمان ديني که به جوانان و خردسالان علوم ديني تدريس مي کردند به درس و تحصيل علوم ديني و مذهبي مشغول شدم. اولين معلم من مرحوم شيخ کريم قفطان بود. من و برادرم پس از دوره مقدماتي علم نحو را نزد برخي فضلا و علما آموختيم. کتاب قطر الندي و پس از آن الفيه ابن مالک را زير نظر حجت الاسلام والمسلمين شيخ حسين الخليفه الاحسائي که در تدريس الفيه ابن مالک مهارت داشت فرا گرفتيم. نزديک به هشت سال به يادگيري صرف و نحو پرداختيم که برخي به دليل مهارت و تخصص برادرم در اين علم صفت «اخفش» و «سيبويه» را به وي مي دادند. در همين دوران دو کتاب در علم نحو را تأليف کردم. يکي در خصوص شرح علم نحو و ديگري در شرح ابياتي بود که ابن مالک در الفيه به آن ها استناد و استشهاد کرده بود. آخرين کتابي که درعلم نحو آموختم المغني ابن هشام بود. پس از اين مرحله به تحصيل علم منطق نزد شيخ محمد علي الدمشقي – از عالمان نجف – و فراگيري کتاب الحاشيه که از آثار مهم او بود پرداختم. سپس کتاب مختصر البيان را نزد علامه کبيرشيخ عباس مظفر، علم اصول را در محضر شيخ بشير عاملي و کتاب اللمعه را نزد سيد موسي البعاج فرا گرفتم. بعد از پايان اين دوره در حضور مرحوم آيت الله العظمي سيد محمود مرعشي نجفي که از بزرگ ترين استادان و علما بود، فرائد الاصول را آموختم. ايشان از معلمان عملي اخلاق بود. در اين باره خاطره اي را از ايشان نقل مي کنم. روزي به همراه طلبه اي پاکستاني نزد ايشان درس فرائد الاصول را مي آموختيم. ايشان پس از پايان درس برخاست و کفش هاي ما را جفت کرد و جلوي پاي ما گذاشت ما با سرافکندگي و شرمساري بسيار به ايشان گفتيم چه مي کنيد استاد! #
شما سادات و سرور و از علماي بزرگ دين ما هستيد و اين وظيفه ماست، ايشان در پاسخ گفتند: من با اين کار خواستم به شما نشان دهم که اگر طالب علم از اخلاق حسنه برخوردار نشود، نمي تواند به اصلاح امور بپردازد، زيرا علم اخلاق رکن اساسي است و طلاب علوم ديني چه بزرگ، چه کوچک بايد از آن برخورار شوند و مردم را در اين خصوص آموزش عملي دهند. پس از فراگيري فرائد الاصول دو مجلد کفايه الاصول را در محضر آيت الله العظمي شيخ محمد طاهر آل الشيخ راضي به عنوان بحث خارج آموختم. پس از پايان اين درس ها به نگارش درس شيخ محمد طاهر آل الشيخ راضي و نيز دروس قبلي پرداختم و به تدريس اين علوم که با علاقه و عشق فراوان آموخته بودم تمايل داشتم و گاه گاهي به تدريس مي پرداختم. زماني که سطوح را به پايان رساندم به شاگردي نزد معلم مجتهدين و بزرگان علم حضرت آيت الله خوئي (قدس سره) مشغول شدم و بيست سال در دروس ايشان حاضر شدم و مباحث علمي و مهم وي را در فقه و اصول نوشتم که به صورت خطي در کتابخانه امام حسن (ع) در نجف نگهداري مي شود.
س: در پرانتز سؤالي کنم که بعضي از دوستان در ايران لقب قرشي را به اشتباه قريشي خطاب کرده اند از جمله خود من. لطفا در باره لقب قرشي و تلفظ صحيح آن توضيح بفرماييد.
در خصوص لقب «قرشي» که در نام خانوادگي ما هست بايد بگويم که ما اهل منطقه شمس شهر کوت و به عشيره اي از جعافره منتسب هستيم. از اين رو اگر کسي که از اين مناطق به نجف مي آمد به او قرشي مي گفتند.
س: در باره فعاليت ها و آثارتان صحبت کنيد. آيا در دوران جواني فعاليت هاي سياسي و اجتماعي نيز داشته ايد و در صحنه سياست حاضر بوده ايد؟
در زمان عبدالکريم قاسم تفکرات کمونيستي در حال گسترش بود و طرفداران اين مکتب سمينارها و مراسمي برگزار مي کردند و در تمام محافل و گردهمايي ها شرکت مي کردند و درهمه خيابان ها ومحله ها شعارهاي کمونيستي، بر در و ديوار، نصب مي کردند. بنده به همراه برخي علما و طلاب مانند محمد حسين حرزالدين به مقابله با کمونيسم و طرفداران آن پرداختيم و با سخنراني ها و اعلاميه هاي مختلف سعي بر آگاه کردن اقشار و عامه مردم داشتيم.#
در همين حين با مطالعه و تحقيق در باره مکتب کمونيسم و سوسياليسم به نگارش کتاب العمل و حقوق العامل في الاسلام مشغول شدم که بازتاب خوبي داشت و حتي در کشورهاي ديگر نيز از آن استقبال شد و به دوازده زبان ترجمه شد و چند بار در ايران، عراق و لبنان به چاپ رسيد. پس از آن کتاب في انظمه الحکم و الاداره را تأليف و منتشر کردم که بسيار مورد توجه و استقبال علما و دانشمندان قرار گرفت و به زبان انگليسي ترجمه شد و هم اکنون در برخي دانشگاه ها و مراکز علمي تدريس مي شود. پس از آن کتاب النظام التربوي في الاسلام را تأليف کردم که اين اثر نيز به زبان هاي مختلفي ترجمه و منتشر شده و در حال حاضر در دانشگاه الرياض عربستان سعودي تدريس مي شود. از آثار ديگر مي توانم به نظام الاسره في الاسلام و النظام السياسي في الاسلام اشاره کنم که اثر دوم از مجموعه تحقيقات و مطالعاتم در زمان تأليف کتاب سيره الائمه الطاهرين است. سيره الائمه الطاهرين که زمان زيادي از زندگي من صرف آن شد، 43 مجلد است. اين تقريبا شرح کوتاهي از آثار من بود. شايد بيشتر از آثاري که نام بردم، مقدمه نوشته ام که خود مي تواند در دو يا سه مجلد با عنوان «هنا و هناک» به چاپ برسد.
س: اثر ارزشمند شما سيره الائمه الطاهرين، اثري تازه در باره حيات امامان شيعه است، چرا به تأليف اين اثر پرداختيد؟ با توجه به اين که شرايط سياسي و اجتماعي عراق نيز، چندان اجازه تأليف چنين آثاري را نمي داد؟
به طور کلي آثار و منابع ارزشمند و به روز در باره سيره ائمه اطهار(ع) کم است و کمتر به صورت جدي به اين موضوع پرداخته شده است. اما اين مسأله در باره قرآن کريم مصداق ندارد چرا که آثار متعدد و ارزشمندي از تفسير گرفته تا علوم قرآني تأليف شده است و بديهي است که سيره امامان نشأت گرفته از سيره پيامبر اکرم (ص) است و شيعيان اماميه همواره نسبت به سيره ائمه (ع) علاقه و توجه فراواني داشته اند. روزي من به همراه برادرم شيخ هادي قرشي نزد شهيد بزرگوار سيد محمد باقر صدر بوديم که بحثي در باره اهل بيت (ع) پيش آمد و ايشان گفتند که در باره اهل بيت (ع) آثار علمي نگارش نيافته و آثاري که تاکنون منتشر شده به صورت علمي، موضوعي و روشمند نيست. اين مسائل و عشق و علاقه فردي من نسبت به ائمه اطهار (ع) مرا بر آن داشت که به تحقيق و پژوهش در باره ايشان (ع) بپردازم و همواره تلاش مي کردم که بتوانم اثري تأليف کنم تا براي نسل امروز مفيد و سودمند باشد. بخش هايي از اين اثر به فارسي و اردو ترجمه شده و در قم به چاپ رسيده است. همچنين بخش هايي به زبان انگليسي ترجمه و منتشر شده است.#
س: موضوعات و مباحث دو کتاب النظام السياسي في الاسلام و النظام الاجتماعي في الاسلام حول چه محورهايي است. شما در آثار اوليه تان به ابعاد سياسي، اجتماعي و ... اسلام پرداخته ايد، اگر امکان دارد کمي در اين باره صحبت کنيد.
در روزگاري که کمونيسم در عراق در حال گسترش بود و انديشه هاي کمونيستي در ميان مردم و جامعه رواج مي يافت، تصميم گرفتم تا در سايه منطق در خصوص تأثيرات و ذي وجوه بودن دين اسلام کتابي را بنويسم. من اين دو اثر و آثار ديگرم را با اين هدف دنبال مي کردم که نشان دهم دين اسلام، ديني است که به تمام امور و ابعاد انساني توجه دارد و به انسان از جهات مختلف توجه مي کند و اين که اسلام ديني است که به وحدت و همگرايي مي انديشد نه به تفرقه و اختلاف. در اين راه تلاش کردم تا مفاهيم اسلامي با ابعاد سياسي و اجتماعي آن بررسي شود که در محافل فرهنگي با اقبال خوبي مواجه شد و مردم نيز به مطالعه آن ها توجه زيادي نشان دادند همچنان که در سطح کشورهاي اسلامي نيز استقبال شد و علما، پژوهشگران و متفکران جهان جهان اسلام نيز آن آثار را در رد و مقابله با آرا و ديدگاه هاي کمومنيستي و ارائه انديشه هاي اسلامي، موفق ارزيابي کردند.
س: بيشترين توجه مردم به کدام يک از آثار شما بود؟
کتاب العمل و حقوق العامل في الاسلام با توجه به ماهيت بحثش در زمان گسترش کمونيسم داراي بيشترين مخاطب بود و در محافل فرهنگي – اسلامي عراق داراي بازتاب فراواني بود. بعد از آن کتاب النظام التربوي في الاسلام نيز از زمان انتشارش مورد توجه محققان و پژوهشگران قرار گرفت. پيش از تأليف اين آثار مطالعات فراواني در خصوص کمونيسم داشتم و سعي کردم از تعصب و يک جانبه گرايي پرهيز کنم و نشان دهم که اين مکتب در آينده با فروپاشي مواجه خواهد شد. #
کتاب العمل و حقوق العامل في الاسلام در ايران و پاکستان نيز مورد توجه قرار گرفت و فصل هايي از اين کتاب در مجله بريد الشرق در آلمان منتشر و بررسي و تحليل شد. در باره اين بخش از آثارم گفتن يک نکته خالي از فايده نيست، بنده و مرحوم علي محمود عباس العقاد انديشمند فقيد مصري، آثاري در زمينه نقد انديشه ها و آراي کمونيستي منتشر کرديم و به تبع آن آثار ديگري در اين زمينه نيز تأليف شد؛ راديو مسکو با نقد و رد آثار و ديدگاه هاي ما به بنده لقب مرتجع و واپس گرا داد و به عباس عقاد گرگ آمريکايي. اما اين تقديرها و تمجيدها از يک سو و اهانت ها و حملات برخي از سوي ديگر براي من اهميتي نداشت. مسأله اي که من به دنبال آن بودم توجه و خدمت به اسلام و اهل بيت (ع) بود.
س: جناب آقاي قرشي کدام يک از آثار شما در جهان عرب مخاطب بيشتري داشته و به آن بيشتر توجه شده است؟
کتاب ارزشمند حياه الامام الحسين (ع) که در سه مجلد است، پنج بار تجديد چاپ شده است. تلاش کردم در اين اثر در باره قيام امام حسين (ع) به مباحثي که پيش از اين ارائه نشده و مغفول مانده بپردازم. از جمله اين مباحث دليل هجرت امام (ع) به عراق است و اين که چرا امام به يمن يا ايران يا مناطق ديگر سفر نکرد. همچنين در باره انگيزه هاي دروني امام (ع) در اين قيام بحث شده است. از مباحث ديگر، بحث در باره انگيزه هاي دروني امام (ع) در اين قيام بحث شده است. از مباحث ديگر، بحث در باره نحوه به قدرت رسيدن يزيد و پدرش معاويه و پيشينه آنهاست که عمدتا کمتر به ماهيت آن توجه شده است. اين دو و پدرشان اباسفيان بزرگ ترين دشمنان اسلام بودند که در مقابل اسلام ايستادند و از توسعه و گسترش آن جلوگيري کردند. با مطالعه و تحقيق آثار قيام عاشورا و بررسي اهداف دشمنان امام (ع) به تأليف اين اثر پرداختم و زندگي، سرگذشت شهادت و روزگار ايشان را از ابعاد مختلف بررسي و تحليل کردم. اين اثر در حدود دويست صفحه يا بيشتر ضميمه دارد که به زودي منتشر خواهد شد.
س: لطفا در باره مجلدات ديگر مجموه سيره الائمه الطاهرين (ع) نيز توضيحاتي بدهيد.
از اين مجموعه، هفت مجلد به امام صادق (ع) اختصاص دارد که راديو لندن در باره آن مصاحبه اي با بنده داشت. در اين اثر در باره زندگي و حيات علمي و علومي که امام صادق (ع) درآن مهارت و تخصص داشت مانند شيمي، فيزيک، فقه، طب، حديث و جز آن بحث مي شود. همچنين در باره دانشگاه امام صادق (ع) که چهار هزار طلبه و دانشجو داشت – و برخي معتقدند طلبه ها و دانشجويان مکتب امام صادق (ع) قابل شمارش نيست – ديدگا ه هايي ارائه شده است. در باره تعداد دانشجويان امام صادق (ع) به پژوهش و کاوش پرداختم و نزديک به دو سال به تتبع در آثار رجال شناسي پرداختم و مجموعه عظيمي از شاگردان ايشان را شناسايي کردم که تعدادشان 3652 دانشمند بود که اين تعداد تنها بخشي از شاگردان ايشان بودند.
حيات و روزگار امام موسي بن جعفر (ع) نيز بخش ديگري از اين مجموعه است که حدود دو هزار صفحه است. همچنين در باره زندگي امام زين العابدين (ع) نيز کتابي را از اين مجموعه منتشر کرده ام و با کاوش در حيات ايشان به اين نتيجه رسيده ام که بر خلاف برخي ديدگاه ها که زندگي امام را در شب زنده داري، عبادت و گريه براي فاجعه کربلا خلاصه مي کنند، امام (ع) افزون بر اين ويژگي شان، باني تمدن اسلامي و سازنده دوباره اسلام بود و در شهر مدينه مرکز علم و انديشه بنا نهاد و جوانان را براي حضور در اين مرکز و تحصيل علم و اخلاق تشويق مي کرد و نزديک به دويست دانشمند از اين مرکز فارغ التحصيل شدند که به تفصيل در باره اين مرکز، حضور امام در آن و زندگي علمي ايشان بحث شده است. از مباحث ديگر اين بخش بررسي و تحليل اثر ارزشمند ايشان رساله الحقوق است که از آثار برجسته اسلامي در باره اسلام و حقوق اسلامي به شمار مي آيد و نيز صحيفه سجاديه که به انجيل آل محمد (ص) معروف است. حيات امام حسن (ع) اولين بخش اين مجموعه است که در آن به طور مشروح در باره زندگي ايشان و تاريخ و حوادث آن دوره و مسأله بيعت امام حسن (ع) بحث کرده ام. در يازده مجلد نيز به زندگي امام امير المؤمنين علي (ع) پرداخته ام و تلاش کرده ام جوانب و ابعاد زندگي آن حضرت را که مورد توجه متفکران جهان بوده بررسي کنم.
س: هم اکنون چه آثاري در دست تأليف و انتشار داريد؟
در باره سيره و حيات پيامبر عظيم الشأن اسلام اثري در دست تأليف دارم که در آينده اي نزديک منتشر خواهد شد. همچنين ضميمه و پيوستي در باره حيات و قيام امام حسين (ع) که پيشتر اشاره کردم آماده چاپ دارم. افزون بر اين دو شرح، حاشيه اي بر صحيفه سجاديه نگاشته ام که به زودي منتشر مي شود.
س: با توجه به حضور دائمي شما در عراق و نرفتن به کشورهاي ديگر، از چه منابع و کتابخانه هايي در تأليف آثارتان بهره برده ايد؟
منابع در تأليف مجموعه سيره الائمه الطاهرين عليهم السلام، در پايان اين اثر به صورت نمايه آمده است که بالغ بر صدها اثر و منبع است. در تأليف اين اثر، قبل از اين که کتابخانه خود را راه اندازي کنم، از کتابخانه امام حسن (ع) در نجف اشرف که کتابخانه بزرگي است و از مهم ترين کتابخانه هاي جديد در نجف است و نسخه هاي خطي بسياري دارد استفاده کردم. هر چند که از کتابخانه هاي ديگر مانند کتابخانه اميرالمؤمنين (ع) و در اواخر کار از کتابخانه سيد حکيم و کتابخانه امام شيخ محمد حسين آل کاشف الغطاء بهره گرفتم. با اين هدف که بدون غلو و افراط و تفريط همه آثار و منابع موجود را مطالعه کنم و همه ديدگاه ها ونظريه ها را با توجه به صحت و سقم آنها در نظر بگيرم و بعد به فيش برداري و تأليف بپردازم.
س: کتابخانه هاي عراق در زمان صدام چه شرايطي داشت و بعد از سقوط صدام چه وضعيتي دارد (به خصوص در باره آثار ديني و شيعه)؟
کتابخانه هاي عراق به ويژه در دوران حکومت صدام چندان رونقي نداشت زيرا براي نشر آثار ديني به ويژه آثار شيعي ممانعت هاي بسياري وجود داشت و اين موضوع مانع رونق کتابخانه ها بود. اما در اين کتابخانه ها نسخ خطي و آثار چاپي قديمي ارزشمندي وجود داشت. بزرگ ترين کتابخانه عراق، کتابخانه صدام بود با هزاران نسخه خطي و آثار نادري که در جهان عرب و اسلام بي نظير بود که بعد از سقوط صدام غارت شد و از بين رفت. در نجف که مرکز علمي شيعه بود، به کتابخانه ها نظارت شديدي مي شد، هر چند که از آثار خطي و چاپي آن جا استفاده مي شد.
س: شما با کدام يک از علما و دانشمندان ديني مراوداتي داشتيد و ارتباطتتان با ديگران چگونه بود؟
استاد محمد طاهر شيخ الراضي در نجف از همدمان و نزديکانم بود که چهل سال در خانه نشست و به تحقيق و مطالعه در زمينه فقه، فلسفه جديد و قديم، اصول و ادبيات عرب پرداخت و آثار ارزشمندي تأليف کرد. ايشان انسان باتقوايي بود که هر انساني مجذوب سلوک و رفتارش مي شد. با شهيد محمد باقر صدر نيز از طريق برادرم شيخ هادي مراوداتي داشتم و از ديدگاه هاي وي در برخي آثارم بهره برده ام. با سيد حسن امين که سال گذشته درگذشت ارتباط داشتيم و ايشان در دايره المعارف الاسلاميه مقالاتي از بنده منتشر کرد. همچنين در نجف نيز با علما و طلاب در ارتباط بوديم و در بحث هاي ديني مخفيانه شرکت مي کرديم.
س: کشور عراق در زمينه شعر و ادب در جهان عرب جايگاه ويژه اي دارد و بيشتر علما و بزرگان ديني عراق به اين حوزه توجه خاصي داشته اند، آيا شما در زمينه ادبيات و شعر نيز فعال بوده ايد؟
بنده حتي يک بيت شعر هم نسروده ام، اما اشعار بسياري را از بر کرده ام و در زمينه هاي مختلف ادبي آثار بسياري را خوانده ام. کساني که آثار، ديدگاه ها و آراي آن ها را هميشه مطالعه کرده ام؛ عباس محمود العقاد، طه حسين و احمد حسن الزيات هستند.
س: فضاي نشر عراق در زمان سلطه صدام چگونه بود؟
چنان که پيش از اين اشاره کردم، سانسور و نظارت شديدي بر چاپخانه ها و نشر عراق حاکم بود و اين شرايط باعث مي شد که نويسندگان و علماي ديني يا به خارج از عراق فرار کنند و در خارج به فعاليت علمي بپردازند يا به دلايل ديگر در عراق بمانند و از فعاليت علمي آشکار پرهيز کنند. اين مسأله تنها شامل آيار ديني نبود، حتي اديبان و نويسندگان عراقي نيز به طور عمده آثارشان را در کشورهاي ديگر منتشر مي کردند. هر چند که نظارت بر اين حوزه و ديگر علوم کمتر بود. اما نشر آثار ديني شيعه ممکن نبود و ما براي انتشار آثارمان به برخي چاپخانه ها پول مي داديم که آثار ما را منتشر کنند و نام مؤسسات نشر لبنان، دمشق قاهره و مانند آن را مي آورديم تا آثار منتشره ضبط نشود. بزرگ ترين چاپخانه هاي عراق، در اختيار حزب بعث بود که آثار و کتاب هاي اين حزب و حکومت را چاپ و منتشر مي کرد.#
بر حوزه علميه نجف نظارت شديدي بود و صدام توجه زيادي به اين مرکز داشت و نزديک به 180پليس و جاسوس از مزدوران صدام در اين حوزه بر تمام رفت و آمدهاي رجال دين و علما و فعاليت شان نظارت داشتند. در حال حاضر، بعد از سقوط صدام، بسياري از جوانان عراقي به حوزه علميه نجف روي آورده اند و با وجود مشکلات، اميدواريم اين حوزه که زماني بزرگ ترين مرکز علوم ديني شيعه بود دوباره جايگاه خود را بيابد. چرا که در حال حاضر استادان و علما راحت تر از گذشته به اين حوزه رفت و آمد مي کنند و به تدريس و آموزش طلاب مي پردازند. پيش از اين مراجع به تدريس و تعليم توجهي نداشتند زيرا پيامد آن يا کشته شدن يا زنداني شدن آنان بود.
س: در خصوص حوزه علميه قم چه ديدگاهي داريد، آيا با توجه به بي رونقي حوزه نجف، اين مرکز توانسته خواسته ها را برآورده کند يا خير؟
حوزه علميه قم از جهت علمي در ايران و جهان اسلام و عرب پيشگام است و در توسعه و ترقي علوم ديني شيعه نقش انکار ناپذيري دارد. بعد از بازگشتم به نجف در اين باره مقاله و يادداشتي خواهم نوشت. اين را هم بگويم که پسر من شيخ مهدي از 23 سال پيش تاکنون در حوزه علميه قم مشغول تحصيل علم است که به دلايل مختلف از آن زمان تاکنون او را نديده بودم.
از اين که در اين گفت و گو شرکت کرديد سپاسگزارم
منبع: www.historylib.com