دومین شهید محراب
در یکی از روزهای سال 1292 ش، در خانه باصفای آقامیرعلی، از سادات محترم آذرشهر، کودکی پا به عرصه وجود گذاشت که بعدها بر اثر کوشش در راه تحصیل و تهذیب، از چهرههای برجسته جامعه اسلامی شد. عشق و ارادت پدرش به امیر مؤمنان علی علیهالسلام او را بر آن داشت تا برای نامگذاری فرزندش یکی از القاب آن حضرت یعنی «اسداللّه» را برگزیند. اسداللّه در چهارسالگی مادر خود را از دست داد و از آن به بعد تحت نظارت پدر دلسوز و بانوی


دومین شهید محراب
نويسنده: عبداللطیف نظری
ولادت
در مکتب حوزه
در مقام اجتهاد
بر کرسی تدریس
بر قله رفیع عرفان
سادهزیستی و مراقبت بیتالمال
عشق به جوانان
در وادی فروتنی
در میدان دلاوری
شهید مدنی و فرهنگ صرفهجویی
تسلّیبخش دردهای محرومان
بر مسند موعظه و اخلاق
تبلور اخلاص
داماد ایشان در ضمن خاطراتش میگوید: «در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضانِ یکی از سالها، شب قدر و احیا در مسجد شیخ انصاری در نجف اشرف، مجلس بسیار عظیم و باشکوهی ترتیب داده بود و علما و فضلا و اقشار مردم در مسجد گرد آمده بودند. ایشان [آیت اللّه مدنی] بالای منبر رفته همه را موعظه فرمود و دلها را برای دعا و تضرّع آماده ساخت. تا اینکه چراغها را طبق مرسوم خاموش کردند. در آن تاریکی، ایشان جملهای بیان کردند که مجلس واقعا منقلب شد و همه را سخت متأثر و گریان کرد. فرمودند: «رفقا، اگر شماها امشب آمدهاید از گناهانتان در پیشگاه خداوند توبه کنید، ولی من آمدهام از اعمال و عبادتهایم توبه کنم».
مبارزه با بعثیه
خدمت به بندگان خدا
در میدان جهاد
تبعید آفتاب
از این رو پیوسته او را از منطقهای به منطقه دیگر تبعید میکردند. هنوز دو سال از تبعید ایشان به نورآباد نگذشته بود که وی را به گنبدکاووس تبعید نمودند و پس از آن نیز او را به چند شهر دیگر انتقال دادند.
منزلت رهبری در نگاه شهید مدنی
او به امام خمینی نیز عشق میورزید و خاضعانه خود را مطیع امام ساخته بود و خالصانه میگفت: «ما تمام دنیا را با یک انگشت رهبر عوض نمیکنیم».
ولایت فقیه از منظر شهید مدنی
انقلاب اسلامی از دیدگاه شهید مدنی
شهید مدنی، فقیه همیشه در صحنه
همگام با امام
همراه با امام و همگام با انقلاب
نقش آیتاللّه مدنی در خنثی ساختن توطئه
در انتظار شهادت
شهادت و پرواز
منبع: ماهنامه گلبرگ