توصیف رسا در وصف تو

ای کلام الله توصیف رسا در وصف تو نیست وصفی بهتر از وصف خدا در وصف تو مؤمنون با توست اسمی با مسما یا علی چون امیر المؤمنین تنها روا در وصف تو
سه‌شنبه، 22 تير 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
توصیف رسا در وصف تو

توصیف رسا در وصف تو

شاعر: محمود ژولیده

ای کلام الله توصیف رسا در وصف تو

نیست وصفی بهتر از وصف خدا در وصف تو

مؤمنون با توست اسمی با مسما یا علی

چون امیر المؤمنین تنها روا در وصف تو

ای صلاتت خیزش محراب ای روح نماز

الصلوة اللیل مدحی آشنا در وصف تو

چیست کردار تمام انبیا جز مدحتت

هست رفتار جمیع اولیا در وصف تو

هر کلامت دعوی حق هر بیانت شرح وحی

خطبه‌هایت شاهد این مدعا در وصف تو

شهر علم الله احمد باب علم الله تو

شرح سلم الله احمد روح سلم الله تو

ای خدا را بهترین خلقت به یادت آفرین

کس ندیده زادنت بر این ولادت آفرین

هر که یاد از آیه‌ی حسن تبارک می‌کند

نا خود آگه آفرین گوید به یادت آفرین

گفت پیغمبر به احباب تو تا روی تو دید

ذکر پاک یا علی باشد عبادت آفرین

بود مسجود ملائک نور تو آدم نبود

خلق هم بر این پرستش کرد عادت آفرین

زادگاه تو مطاف اردوی توحیدیان

هم بر آن که آفریدت وانکه زادت آفرین

فاطمه بنت اسد آن مادر یکتای توست

لیلة القدر پیمبر فاطمه همتای توست

رستگاران را امیر کاروانی حیدرا

مقتدای دین امام انس و جانی حیدرا

ای رکوع و سجده‌ات آیات را شأن نزول

در نمازت دستگیر سائلانی حیدرا

روز میدان نبرد و شام ایام سکوت

اشجع الناس و امام زاهدانی حیدرا

ای گرانیگاه خلقت ثقل اکبر را نزول

عمق اقیانوس دل درّ گرانی حیدرا

در کتاب وحی سیصد بار نامت آمده

ای ظهور اسم اعظم اکفیانی حیدرا

منشق از نام خدا نامت مرامت چون خدا

بوسه گاه مصطفی کامت کلامت چون خدا

افضل الاعمال را برهان ولایت یا علی

سنجش اعمال را میزان ولایت یا علی

نا مسلمان است هر کس نیست تسلیم رهت

هست اصل معنی ایمان ولایت یا علی

خلقت افلاک را آغاز نور روی توست

هم ملاک اوّل و پایان ولایت یا علی

چیست این اکسیر اعظم کز دل صحرای خشک

تا دل دریا کند طوفان ولایت یا علی

سرّ مستور خدا باب امامان مبین

آیة الکبرای قرآن بهجت العظمای دین

ای که احمد را به معراجش نقاب انداختی

خوب آن شب سایه‌ای بر آفتاب انداختی

در شب اسرا همه اسرار می‌شد بر ملا

قاب قوسینا عجب عکسی به قاب انداختی

چون خدا می‌کرد با صوت تو با او گفتگو

آری آن همراز را از اضطراب انداختی

نوبت خلقت چو بر ایجاد هفت اقلیم شد

از گِل خود برفلک مشتی تراب انداختی

ای امام بت شکن از بام دوش مصطفی

نقشه‌های بت پرستان را به آب انداختی

دین و ایمان را بقایی یا امیر المؤمنین

عهد و پیمان را وفایی یا امیر المؤمنین

ای که اوج بندگی را آرزمندی کنی

عبد امّا در عباداتت خداوندی کنی

این مشیت را اله العالمین تفویض کرد

تا به نسل نور با قدّوس پیوندی کنی

وای از روزی که سر فریاد یا زهرا دهی

یا به پیشانی ز نام یار سربندی کنی

بر لعینان یا علی تیغ دو دم سازی نثار

بر یتیمان ای پدر تقدیم لبخندی کنی

هر کجا حقی شود پامال هستی در غضب

هر کجا عدلی شود بر پای خرسندی کنی

ای طلایه دار اسلام ای امانت دار نور

دست در دست تو باید داد تا صبح ظهور



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.