نهادهای وقفی و خیریه در آمریکا

در این مقاله به نهادهای وقفی و خیریه در آمریکا (ایالات متحده امریکا) اشا ره ای خواهیم داشت با راسخون همراه باشید.
پنجشنبه، 16 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نهادهای وقفی و خیریه در آمریکا
مقدمه:
شناسه اصلی مقاله بدین شرح است:

Elizabeth Boris, Philanthropic Foundation in the United State, Council on Foundation. [توضیح اینکه کلیه‏ ی پاورقی‏ ها از مترجم می‏ باشد].

از آن جا که بنیادها، نهادها و مؤسسه‏ های خیریه جهان غرب در اهدافی چون خدمت عمومی به مردم و نیز دانش با نهاد وقف اسلامی تشابه داردن، و ساختار اداری این گونه نهادها مانند داشتن آیین نامه، هیأت امنا، هیأت مدیره و غیره نیز با نهادهای خیریه یا حتی موقوفات اسلامی مشابهت دارد،

شناخت آن‏ها، و استفاده از مشکلات و تجربه ‏هایشان، تا آن جا که با اصول فرهنگی و دینی اسلام تعرض نداشته باشد، مفید خواهد بود؛ خصوصا اگر بدانیم که دانش و تجربه نهادهای خیریه غرب اصولا از مشرق زمین و از موقوفات اسلامی گرفته شده است .

بنابراین از این شماره، فصل نامه وقف؛ میراث جاویدان کوشش می‏کند تجربه کشورهای دیگر را ارائه دهد تا در این زمینه مورد استفاده قرار گیرد. در این شماره ساختار حقوقی و وضع نهادهای خیریه در آمریکا عرضه می‏شود.

نهادهای خیریه در امریکا
جهت اختصار منظور از واژه آمریکا فقط «ایالات متحده امریکا» است و شامل کشورهای دیگر قاره نیست.

مفهوم واژه Philanthropy
ریشه واژه Philanthropy یونانی بوده و به معنی «نوع دوستی» و «انسان دوستی» است (1) کاربردهای نوین این واژه شامل «کارهای نیکوکاری داوطلبانه افراد یا گروه‏ها با هدف خدمت به عموم مردم و بالا بردن سطح زندگی آنان » است؛

در امریکا علاوه بر معنی قبلی شامل کمک‏ها و پرداخت‏های اهدایی نقدی از طرف «نهادهای خیریه» [اشخاص] به «نهادهای مردمی» [غیر دولتی] و غیر انتفاعی است (2)

تفاوت نیکوکاری با مفهوم صدقه
آیا میان مفهوم نیکوکاری (philanthropy) و مفهوم صدقه (charity) تفاوتی وجود دارد ؟ پیش‏تر این دو مفهوم در یک کاربرد و هدف به کار گرفته می‏شد، ولی در امریکا مفهوم صدقه به کمک‏های مالی با هدف رفع نیازها و آسیب‏های اجتماعی اطلاق می‏شود،

در حالی که نیکوکاری دایره‏ای وسیع دارد که در برگیرنده کمک‏ها و پرداخت‏های مالی به نهادهای خیریه و مردمی است که در زمینه مبارزه با عوامل فقر و مشکلات اجتماعی، یا با هدف بالا بردن سطح زندگی مردم فعالیت می‏کنند. (3)

مفهوم نیکوکاری یا امور خیریه کمک به زنجیره‏ای از فعالیت‏ها در زمینه‏ی آموزش، پژوهش و تحقیق، بهداشت، هنر و فرهنگ، بورس تحصیلی است که معمولا توسط جمعیت‏ها و نهادهای خیریه اجرا می‏شود.

در امریکا و کشورهای دیگر به این گونه جمعیت‏ها و نهادهای خیریه، که در برابر تقدیم خدمات گوناگون، از طرف افراد نیکوکار کمک مالی دریافت می‏کنند نهادهای «غیر دولتی» اطلاق می‏شود. به موجب قانون در امریکا، این گونه نهادهای غیر انتفاعی با نام «نهادهای خیریه عمومی» (public charities) شهرت دارند.

ماهیت و شرایط موسسه خیریه
«مؤسسه خیریه» نهادی است غیر تجاری، غیر انتفاعی و غیر دولتی که با هدف آماده ساختن و بالا بردن سطح افراد یا مؤسسات دیگر (مردمی و یا دولتی) کمک‏های مالی را به نهادهای غیر انتفاعی دیگر (از جمله جمعیت‏های خیریه) می‏رساند. نیز می‏تواند مستقیما خدمات عمومی ارائه کند، یا در زمینه انجام پژوهش‏ها، تحقیقات، همایش‏ها و انتشار گزارش‏ها اقدام نماید.

«مرکز اتحادیه نهادهای خیریه» که وظیفه جمع آوری اطلاعات و انتشار راهنمای نهادهای خیریه در امریکا را به عهده دارد، در کتابچه راهنمای خود این گونه آورده است:

مؤسسه خیریه مؤسسه‏ای است غیر انتفاعی و غیر دولتی که دارای صندوق وقفی (Endowment funds) و منبع مالی [موقوفات با عواید] مخصوص به خود است.

به گونه‏ای که می‏تواند هزینه فعالیت‏های آموزشی، مذهبی، خیریه یا هر خدمت عمومی دیگری را تأمین کند، به خصوص از راه کمک به نهادها و مؤسسات خیریه دیگر که با همان اهداف فعالیت می‏
کنند.

مؤسسه خیریه، نهادی است سازمان یافته جهت ساماندهی کمک‏ها و هدایای داوطلبانه و خیر خواهانه از طرف نیکوکارانی که خواهان رساندن کمک‏های مالی خود به جهتی یا خدمتی مشخص و تعیین شده می‏باشند (4)

بسیاری از نهادها در امریکا نام مؤسسه خیریه به خود اطلاق می‏کنند، ولی فقط نهادهایی که این شرایط را داشته باشند، در مجموعه مؤسسات خیریه قرار می ‏گیرند:

1 - به انجام فعالیت‏های خیریه بپردازد، مانند کمک‏های مالی به نهادهای خیریه دیگر یا به افراد نیازمند، یا داشتن توانایی اجرای طرح‏های تحقیقاتی و اجرایی برای یک نهاد علمی، پژوهشی، موزه یا هر مؤسسه خیریه دیگر؛

2 - در زمینه فعالیت‏های خود توسط یک فرد یا افرادی، و یا مؤسسه‏ای تجاری، تأسیس شود.
3 - زیر نظر هیأت مدیره یا هیأت امنا اداره شود.

4 - کمک‏ها یا هدایای نقدی، مستغلات، اوراق بهادار مالی را از نیکوکاران دریافت کند، یا درصدی از «مالیات بر درآمد» اشخاص را در چارچوب قانون کسر کند (اگر شخص در قید حیات باشد)، و یا اگر شخص فوت کرده و وصیت کرده بود حق دریافت کمک‏هایی از درصدی از «مالیات بر ترکه» (Estate Taxes) را داشته باشد.

5 - می‏تواند اموال موقوفه (Endowments) را تبدیل به «اوراق بهادار»ی مانند سهام و اوراق قرضه و غیره نموده، سپس سودها و عواید حاصله را، علاوه بر اهدایی‏های نقدی، به نفع مردم هزینه کند. بعضی از مؤسسات خیریه اموال دریافتی را مستقیما در خدمات هزینه می‏کنند و صندوق وقفی ایجاد نمی‏کنند.

6 - از دولت مستقل بوده و به دور از اشراف مستقیم دولت فعالیت کند.
7 - به دنبال سود و منافع نباشد، چون غیر انتفاعی است (5)

8 - چنین مؤسسه‏ای در طبقه بندی جزو مؤسسات معاف از مالیات یعنی معاف از «مالیات بر درآمد» است. ولی مشمول «مالیات بر تولید» (Excies Taxes)، به نسبت 1 % یا 2 % از درآمد ناشی از فعالیت‏های سرمایه گذاری و تولید می‏باشد (6)

طبقه بندی مؤسسات خیریه
در امریکا مؤسسات خیریه به دو گونه طبقه بندی می‏شوند:
مؤسسات خیریه خاص (private foundation)
شامل مؤسسات خیریه تأسیس شده توسط افراد مستقل یا مؤسسات خیریه وابسته به شرکت‏های تجاری یا مؤسسات خیریه فعال و عملیاتی.

چنین مؤسسه‏ای توسط نیکوکاران یا نمایندگان آن‏ها تأسیس می‏شود. مؤسسان، اعضای هیأت مدیره (Bord of Directors) یا اعضای هیأت امنا را تعیین می‏کنند و نیز سیاست توزیع عواید و اموال مؤسسه را به موجب قانون در چارچوب اهداف مؤسسه، مشخص می‏کنند.

این گونه مؤسسات را براساس قوانینی خاص و به موجب «قانون مالیات امریکا» که مؤسسات را به هزینه کردن اموال خود برای اهداف جامعه و نه منافع شخصی، ملزم می‏کند می‏توان سه گونه تقسیم نمود:

الف - مؤسسه خیریه خاص و مستقل (Endepedent foundation)، که توسط یک شخص یا یک خانواده یا مجموعه‏ای از اشخاص که متعهد به کمک مالی اهدایی برای کارهای خیریه می‏ شوند.

مدیریت [یا تولیت] این گونه مؤسسات توسط خود شخص یا خانواده او یا بانک و یا هر نهادی که اهدا کننده باشد تعیین می‏شود. «هیأت مدیره» یا «هیأت امنا»ی منتخب، که معمولا توسط خود اهدا کننده یا اعضای خانواده وی یا افراد مورد اعتماد آنان تعیین می‏ شود، مسؤول تصمیم گیری‏ها و مدیریت آن مؤسسه است.

اگر چنین مؤسسه‏ای توسط خود شخص یا یکی از اعضای خانواده وی اداره شود، به آن «مؤسسه خیریه خانوادگی» (Family Foundation) اطلاق می‏شود. امروزه بسیاری از این گونه مؤسسات، مدیریت شخص مؤسس یا یکی از افراد خانواده او را به افراد متخصص و دارای سابقه در کارهای خیریه واگذار می‏ کنند.

ب - مؤسسه خیریه وابسته به شرکت‏ها (corporate foundation) که معمولا توسط همان شرکت‏های تجاری تأسیس می‏شوند، و بیشتر فعالیت آن‏ها کمک‏های مالی به طرح‏های خیریه و خدمات عمومی است. معمولا شرکت‏ها مبلغی را سالیانه به آن مؤسه اهدا می‏کنند، یا این که صندوقی وقفی و دارای عواید مالی، برای آن تأسیس می‏کنن

د تا در سال‏های رکورد اقتصادی یا کمبود سود، بتوانند به کمک‏های مالی ادامه دهند. معمولا اعضای «هیأت مدیره مؤسسه خیریه» از اعضای شرکت هستند اما گاهی هم خارج از کادر اداری آن می‏باشند . گاهی شرکت‏ها، به یک طرح خاص و خیریه کمک‏های مالی اهدا می‏کنند، ولی در قالب مؤسسه خیریه نیستند.

پ - گونه سوم، مؤسسات خیریه فعال یا اجرایی (operating foundations) می‏باشند، که توسط عده‏ای از افراد یا خانواده تأسیس می‏ شوند.

هدف این مؤسسات اجرای یک طرح خدماتی، یا ارائه خدمات به طور مستقیم (و نه مالی) مانند کمک عملی به یک موزه خاص یا انجام یک طرح تحقیقاتی، یا واگذاری مکانی برای کهنسالان است. این گونه مؤسسات جز و آمارهای اعلام شده در پژوهش می‏ باشند.

مؤسسات خیریه عمومی
گروه دوم با نام «مؤسسات خیریه عام» (community foundation) و دارای قوانین خاصی خود می‏باشند. در این گونه‏ی مؤسسات اعضای هیأت مدیره یا امنا باید دارای حقوق مساوی باشند، و تابع مقررات گروه اول یعنی مؤسسه خیریه خاص نیستند،

زیرا قوانین حاکم بر گروه دوم با آزادی عمل بیشتر، و از معافیت‏های مالیاتی بیشتری برخوردار است. این گونه مؤسسات توسط گروهی از اشخاص با هدف خدمت به بخشی از جامعه یا محله‏ ی خود تأسیس می ‏شوند.

 معمولا صندوقی (وقفی) از اموال اهدایی نیکوکاران تأسیس و به نهادهای خیریه، افراد، یا نهادهای دولتی برای انجام اهداف معینی و با هدف بالا بردن سطح زندگی در منطقه کمک‏های مالی می‏کنند.

گاهی این مؤسسات صندوق های مستقلی (با هدف خدمت مشخص) دارند که توسط یک نیکوکار یا مجموعه‏ای از افراد یا یک شرکت تجاری اهدا می‏شود، تشکیل می‏دهند. اهدا کننده (یا واقف) می‏تواند نام خاصی را برای آن صندوق تعیین کند و مدیریت آن توسط «هیأت مدیره» انجام می‏شود، و کمک‏ها توسط کارمندان و اعضا به مستحقان می‏رسد.

چون مؤسسه خیریه عام است، اعضای هیأت مدیره (یا اعضای هیأت امنا یا اعضای کمیته‏ها) از قشرهای مردمی و دولتی انتخاب می‏شوند. این گونه مؤسسات باید آمار کمک‏ها و اهدایی مالی عموم مردم به مؤسسه را در بیلان مالی سالیانه اعلام کنند. این شرط با نام «آزمون کمک‏های مردمی» (public support test) شهرت دارد.

گونه‏های دیگری از مؤسسات خیریه عام وجود دارند که کلیه درآمد آن‏ها از کمک‏های مردمی است، و آن اموال در جهت خدمات معینی هزینه می‏شود. برای نمونه در دهه هفتاد میلادی تعداد فراوانی از مؤسسات خیریه عام توسط خانواده‏های ثروتمند تأسیس شدند و کلیه بودجه آن را سالیانه تأمین می‏کردند تا به اهداف و طرح‏های اجتماعی کمک کنند.

در دهه هشتاد میلادی، گروهی از بانوان در شهرهای امریکا «صندوق‏های زنان» با هدف کمک به نیازهای زنان و دختران تأسیس کردند.

هم چنین گروه‏هایی از اقلیت‏ها (دینی یا ملی) به تأسیس مؤسسات خیریه عام برای جمع آوری اموال نقدی جهت خدمت به اقلیت‏ها اقدام کردند. امروزه این گونه مؤسسات بخشی از گستره‏ی کارهای خیریه در ایالت‏های امریکا را تشکیل می‏دهند، که جزو آمارهای ارایه شده در این پژوهش قرار نمی ‏گیرند.

آمار نهادها و مؤسسات خیریه
آخرین آمارها (7) نشان می‏دهد که در امریکا تا سال 1989 م براساس طبقه بندی‏ای که شرح داده شد حدود 32000 مؤسسه خیریه به این شرح وجود دارد:

28669 مؤسسه خیریه خاص مستقل (5 / 89 %)؛
1587 مؤسسه خیریه وابسته به شرکت‏های تجاری (5 %)؛
1452 مؤسسه خیریه فعال و اجرایی (5 / 4 %)؛
292 مؤسسه خیریه عمومی (1 %)؛

وضعیت مالی
از نظر مالی این گونه مؤسسات نقش مهمی در اقتصاد امریکا بازی می‏کنند. برای نمونه در سال 1989م، دارایی ثابت (fixed assets) این مؤسسات براساس آمار «مرکز مؤسسات خیریه» حدود 138 میلیارد دلار. مبالغ اهدا شده و کمک‏های مالی آن‏ها به مؤسسات دیگر 9 / 7 میلیارد دلار بود. و حدود 5/5 میلیارد دلار کمک مالی دریافت کردند.

معمولا مؤسسات خیریه مستقل (خاص، خانوادگی و شرکت‏ها) حدود 85 % دارایی‏های ثابت نهادهای خیریه را دارا هستند، و 75 % کمک‏های مالی را اهدا می‏کنند. (نتیجه می‏گیریم که مؤسسات خیریه عام 15 % دارایی ثابت نهادهای خیریه، و 25 % مجموع کمک‏های مالی را تشکیل می‏دهند.)

اصولا تعداد مؤسسات خیریه بزرگ در امریکا محدود بوده و اکثر آن‏ها کوچک می‏باشند. زیرا دارایی ثابت اکثر مؤسسات خیریه (یعنی 24442 مؤسسه که 76 % از مجموع آمارهاست) میان 100 هزار تا یک میلیون دلار می‏ باشد.

تعداد مؤسسات خیریه‏ای که دارایی ثابت آن‏ها از یک میلیون دلار به بالا است فقط 7500 مؤسسه می باشد ولی 87 % کمک‏های مالی را در دست دارند. این آمار نشان می‏دهد که تنها یکصد مؤسسه خیریه بیش از نصف دارایی ثابت نهادها را در دست دارند.

چه کسی مجاز به دریافت کمک مالی است؟
مؤسسات خیریه طبق قانون امریکا، مجازند کمک‏های‏های خود را تا زمانی که هدف آنها نیکوکاری باشد، به هر نهاد یا شخصی تقدیم کنند.

پس همه اشخاص، مؤسسات غیر انتفاعی، جمعیت‏ها و نهادهای دولتی (محلی یا بین المللی) مجاز به دریافت اهدایی و کمک مالی خیریه (Endowment) هستند.

ولی دیده می‏شود که بیشترین اهدایی‏های مالی از طرف مؤسسات خیریه به نهادهای غیر انتفای در مریکا، به آنهایی پردات می‏شود که به موجب قانون (سازمان‏ها105 - 3c) در چارچوب نهادهای دارای حق دریافت کسر مالیات هستند یعنی نهادهایی که در زمینه اهداف دینی، خیریه یا علمی فعالیت می‏ کنند.

اگر مؤسسه دریافت کننده، جزو نهادهای غیر انتفاعی‏ای باشد که حق دریافت کسر مالیات را ندارد، مؤسسه پرداخت کننده باید بر مصرف آن اموال نظارت کرده باشد، و گزارش دقیق هزینه‏ها را به ادارات دولتی امریکا تقدیم کند. این گونه نظارت «مسؤولیت هزینه» (Expenditure Responsibilty) نامیده می‏شود،

و بنابر آن نهاد دریافت کننده باید گزارشی از هزینه‏ها به مؤسسه پرداخت کننده ارائه دهد. اما نسبت به کمک‏های مالی به بورس تحصیلی و مطالعات علمی و پژوهشی برای اطمینان از بی طرفی و صحت پرداختی‏ها، آیین نامه‏ها، مؤسسات را ملزم به نظارت و موافقت مسؤولان دولتی می‏ کند.

در مورد کمک‏های مالی به نهادهای خیریه خارج از امریکا، مؤسسات خیریه‏ی پرداخت کننده ملزم هستند صلاحیت نهادهای دریافت کننده را، طبق قانون امریکا، به حکومت فدرال ثابت کنند.

هم چنین وکیل حقوقی گزارش‏های مالی پرداخت‏ها را باید کاملا کنترل کرده و کلیه اسناد، تعهدات و توافق‏ها را بررسی کند و نظر خود را نسبت به این نهاد دریافت کننده منطبق با معیارهای نهادهای خیریه در امریکا می‏باشد یا خیر، اعلام دارد .

برای نمونه طبق آمار «مرکز مؤسسات خیریه» مؤسسات خیریه امریکا در سال 1989 م مبلغ 127 میلیون دلار به عنوان کمک‏های مالی به فعالیت‏های خیریه و انسانی در جهان، پرداخت کرده است.

انواع کمک‏ها و فعالیت‏ها
مؤسسات خیریه کمک‏های مالی بسیاری به اهداف متنوع و فعالیت‏های گوناگون و متعدد، از مراکز آموزشی و پزشکی گرفته تا تعاونی‏ها و نهادهای توسعه محلی و سازمان‏های حقوق بشر می ‏کند.

البته اکثر کمک‏ها به دانشگاه‏ها و مراکز آموزشی بوده و مقدار کمتری به نهادهای دینی و مذهبی اختصاص دارد. با این وجود باز هم حدود 4 / 2 % کمک‏ها از راه بورس تحصیلی به اشخاص پرداخت می ‏شود.

درصد کمک‏های مالی براساس موضوع فعالیت
آموزش 2 / 22 %
بهداشت 3 / 17 %
خدمات انسانی 2 / 15 %
فرهنگ و هنر 14 %
علوم 11 %
خدمات اجتماعی 10 %
محیط زیست 9 / 4%
امور بین المللی 9 / 3 %
امور مذهبی 5 / 1 %
جمع 100 %

آمار کمک مالی به نهادها
تعداد نهادهای خیریه فعال در امریکا که بیشتر خدمات عملی تقدیم می‏کنند تا کمک مالی، بیش از یک میلیون است. این نهادها دو منبع مالی دارند: یک منبع «مؤسسات خیریه» هستند.

که مقدار کمتری از کمک‏های مالی را به این گونه نهادها می پردازند، و منبع دیگر یعنی «اشخاص» مستقل که بیشترین پرادختی های آنها به امور مذهبی و کلیساها می‏ رسد.

آمار ذیل نشان‏دهنده تفکیک این کمک‏ها و منابع مالی نهادهای خیریه است:
1 - از مؤسسات خیریه وابسته به شرکت‏ها 9 / 5 میلیارد دلار 8 / 4 %؛
2 - از مؤسسات خیریه عام 1 / 7 میلیارد دلار 7 / 5% ؛
3- از اموال ارث و ترکه وصیت 8 / 7 میلیارد دلار 4 / 6 %؛
4 - از اشخاص مستقل 8 / 101 میلیارد دلار 1 / 83 %؛

منابع مالی دیگر نهادها
تنها منابع مالی نهادهای خیریه داخلی در امریکا مؤسسات خیریه یا اشخاص نمی‏باشند بلکه منابع دیگر مالی نیز وجود دارد که به نوع فعالیت آن نهاد وابسته است. هزینه‏ی این منابع از طریق موارد زیر تأمین می ‏شود:

1 - دریافت درصدی بابت خدمات ارایه شده توسط مؤسسات؛
2 - فروش مواد تولیدی نهادها؛
3 - کمک‏های حکومت محلی یا فدرال بابت خدمات آن‏ها؛
4 - کمک‏های مالی حکومت بابت اجرای طرحی مشخص؛
5 - سود و عواید سهام و اموال سرمایه گذاری شده در صندوق‏ها؛
6 - عواید ناشی از مستغلات و املاک وقف شده؛
7 - منابع دیگر مالی؛
8 - عواید اهدایی‏های خاص که به امور خیریه تعلق ندارد و مشمول مالیات نیز می‏باشد (این گونه منابع امروزه بسیار ناچیز است).
عوامل پیدایش مؤسسات خیریه
ایجاد مؤسسات خیریه در امریکا از نظر تاریخی به چند عامل بر می‏ گردد:

به عنوان منبع مهم مالی
در واقع مؤسسات خیریه منبع مهم مالی هستند که می‏توانند با روش‏های نوین به حل مشکلات اجتماعی جامعه، مستقل از نهادهای حکومتی یا بخش خصوصی، کمک کنند.

گاهی در تعریف این مؤسسات می‏گویند: «سرمایه‏ ی مردمی که در معرض ریسک و مخاطره است.» این تعریف به این علت است که این منبع مالی، در محدوده خود از قبیل کمک به طرح‏ه ای آزمایشگاهی، پژوهش‏ها، طرح‏های فرهنگی و یا حل مشکلات جامعه، در امور مالی آزادی عمل دارد.

ریشه‏های دینی و فرهنگی جامعه
چرا فعالیت‏های خیریه و غیر انتفاعی، جزیی از فرهنگ ملی مردم امریکاست ؟ در جواب باید گفت که انجام کارهای خیریه ریشه در فرهنگ مالی امریکا دارد.

زیرا نیکوکاری دارای ریشه‏ های عمیق دینی در تاریخ این سرزمین دارد، تاریخ جامعه سرشار از همیاری مردمی، اعتقاد به اصول مشارکت و دموکراسی ملی، و ضرورت همکاری اجتماعی در حل مشکلات، علاوه بر اعتقاد به استقلال و حکومت محدود (به قانون) می‏ باشد .

تاریخ مردم این سرزمین نشان می‏دهد مهاجرین اولیه هنگام ورود دارای حکومتی ضعیف بوده و دور از منطقه خود با مشکلات زیاد مواجه بودند.

پس مردم به ناچار با هم یاری و مشارکت، حکومت محلی را تقویت نموده و مشکلات خود را از فعالیت‏های مردمی، مانند ساختن مدارس، کلیساها، اطفاء حریق و غیره حل می‏کردند. از راه همین تجربه‏ها روحیه نیکوکاری، فعالیت داوطلبانه و خیریه برای رفاه حال مردم گسترش یافت.

سپس مهاجرین جدید از آسیا، امریکای جنوبی و کشورهای دیگر آمدند. آنان نیز به کمکافراد جامعه خود از راه اماکن مذهبی، یا کمک به فقرا یا تشکیل جمعیت‏های خیریه برای کمک به مهاجرین دیگر، اقدام کردند. در واقع مهاجرین اروپایی و آفریقایی نیز در نیکوکاری و کمک‏های مالی دارای ریشه‏های عمیق هستند.

پشتیبان قانونی
علاوه بر آن بسیاری از مهاجرین اولیه به خصوص اروپایی‏ها که کشورهای خود را به علل فشارهای دینی ترک کرده و به امریکا آمدند، قدرت حکومت را محدود ساختند، و حقوق افراد را در تشکیل نهادها و جمعیت‏ها با اهداف دینی، و نیز حق مشارکت در رأی دادن، انتقاد و دست یافتن به منافع عمومی بدون دخالت دولت، تضمین کردند.

این حق از جمله مبانی گسترش نهادهای غیر دولتی است که قانون اساسی امریکا در اولین تغییر خود، آن را تضمین کرده است.

ریشه دینی کارهای خیریه
بی شک، باورهای دینی ریشه‏دار، نقش اساسی در پیدایش فعالیت‏های نیکوکاری و خیریه در جامعه امریکا دارد، زیرا کمک‏های مالی به نیازمندان در مناطق خود یا مناطق دور دست، یا کمک به آسیب دیدگان حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و یا کمک به کلیساها، نمایانگر تعهد و مسؤولیت دینی بسیاری از مردم است.

و این گرایش در کمک به امور خیریه توسط رهبران مذهبی، یا فعالیت کلیساها مورد تأیید قرار گرفته است.

نیز اعتقاد به مفهوم دینی وکالت یا «وصی بودن» (Stewardship) (8) باعث شد که کمک‏ها و فعالیت‏های نیکوکاری میان ثروتمندان افزایش یابد. مردم دین‏دار باور داشتند که ثروت از طرف خدا به انسان می‏رسد.

و بشر امانت دار و وصی خداست، پس باید این اموال را به دیگران برسانند. مفهوم «وصی بودن» بعد گسترده‏تری پیدا کرد به گونه‏ای که ثروتمندان، بالا بردن سطح رفاه جامعه از راه کمک‏ها و رهبری مردم را جزو مسؤولیت‏های خود دانستند.

در تاریخ مردم امریکا می‏خوانیم که بسیار از آنان از مظاهر ثروت اندوزی بیزار بودند، و گاهی معتقد بودند که ثروت زیاد برای فرزندان باعث انحراف و مفسده آن‏ها خواهد بود، و چه بسا ثروت زیاد برای انسان هنگام مرگ عار است و نه افتخار. این اعتقاد هنوز میان مردم طرفدارانی دارد، و باعث گسترش کمک‏ها و فعالیت‏های خیریه است.

فعالیت‏های خیریه با انگیره‏ه ای انسانی
بنجامین فرانکلین (9) سیاستمدار و مورخ معروف دوره‏ی استعمار انگلیسی در امریکا، یکی از نیکوکاران و افراد خیر خواهی بود که فعالیت‏های وی با انگیزه نوع دوستی و بدون انگیزه دینی بوده است. وی زندگی خود را برای رفاه جامعه و بالا بردن سطح زندگی آن‏ها وقف کرده بود. او نهادهای ملی خیر خواهانه مانند «جمعیت داوطلبانه ضد حریق» (Volunteer fire company)، بیمارستان پنسیلوانیا، دانشگاه پنسیلوانیا و کتابخانه عمومی فیلادلفیا را تأسیس نمود.


در قرن هجدهم میلادی، روند نهادهای خیریه و مدنی در امریکا بالا گرفته بود. آلکسی توکویل نویسنده فرانسوی کتاب دموکراسی در امریکا (که در سال 1835م چاپ شد (10) (معتقد است که نهادهای داوطلبانه مردم امریکا به عنوان ابزاری مهم در حکومت خود مختار محلی نقش دارند.

وی اضافه می‏کند که این نهادها نقشی در تحکیم دموکراسی و محدودیت قدرت دولت داشته است.در واقع مردم نتوانستند نهادهای خیریه را در مشکلات واقعی، و اجرای پژوهش‏ها و تحقیقات علمی به کار گیرند مگر در اوایل قرن بیستم.

آندرو کارنیگی (11) ثروتمند امریکایی، یکی از پیشروان کارهای خیریه نوین می‏باشد. وی در اواخر نوزدهم میلادی تفسیر جدیدی از مفهوم دینی وکیل یا «وصی بودن» (Stewardship) ارائه داد.

وی معتقد بود که ثروت از راه «رقابت طبیعی» انسان‏ها به دست می‏آید و نه از راه «اختیار الهی»، آن گونه که آن روزها جزو باور مردم امریکا بوده است. وی معتقد بود ثروت انسان وسیله‏ای است.

برای گسترش نیکوکاری و کارهای خیریه، و در نتیجه تقویت و گسترش تمدن بشری. او این افکار را در برابر افکار انقلابی و اصلاح طلبانه رادیکال مطرح کرده بود. کارنیگی اهداف و افکار خود را از راه تأسیس کتابخانه‏های عمومی و مؤسسات خیریه دیگر ادامه داد و معتقد بود که این نهادها نردبانی است برای کسانی که به دنبال تحقق اهداف خود می‏ باشند.

آغاز پیدایش مؤسسات خیریه
در آغاز قرن بیستم عده‏ای از پیشتازان فعالیت‏های مدنی و نیکوکاری در امریکا مانند کارنیگی و روکفلر، ساختار جدیدی مشابه مدیریت شرکت‏های تازه تأسیس یافته‏ی آن دوران، برای مدیریت مؤسسات خیریه به وجود آوردند.

این نوع مدیریت به آنان آزادی عمل بهتری نسبت به «نهادهای وقفی» دینی و نیکوکاری که از فرهنگ حقوقی انگلستان برای آنها باقی مانده بود داد، پس مؤسسات جدید به جای «هیأت امنا» دارای «هیأت مدیره» و «مدیر» برای نظارت و اشراف بر کارهای خیریه شدند.

در همان زمان فردریک گوف، در شهر کلیولند در ایالت اوهایو اولین «مؤسسه خیریه عمومی»، را تأسیس می‏کند. هدف این گونه مؤسسات خیریه (چه خاص و چه عام) دادن کمک مالی یا خدمات به طور مستقیم به مردم نبود.

بلکه هدف آن‏ها ایجاد بستر مناسب و یا ابزاری به نام «نهادهای خیریه علمی» (Scientific charity) در راه اصلاح جامعه، و حل مشکلات از راه مبارزه با ریشه‏های فقر و مرض و عقب ماندگی بود.
پس می‏توان نتیجه گرفت که اندیشه ایجاد مؤسسات خیریه علمی، زاییده دوره‏ای از امید و ایمان به نقش علم و اندیشه برای حل مشکلات بشری است، و این اندیشه‏ای اساسی بود که موجب آن بقیه مؤسسات خیریه در امریکا تأسیس یافتند.

پس از آن مرحله بود که مؤسسات خیریه خاص، توسط افراد یا شرکت‏ها و نیز مؤسسات خیریه عام به وجود آمدند. به خصوص پس از این که قانون امریکا در سال 1953 به دنبال افزایش این گونه مؤسسات خیریه در دهه چهل میلادی و پس از افزایش درآمدها و مالیات‏ها، مفهوم «کمک شرکت‏ها» در امور خیریه را روشن ساخت.

نقش معافیت مالیات در گسترش امور خیریه
اگر مسایل دینی و مذهبی را که از عوامل مهم نیکوکاری است، در نظر نگیریم، بعضی از مردم نیکوکاری را با انگیزه جاودانه کردن نام فردی یا خانواده‏ای انجام می‏دهند، و عده‏ای هم برای استفاده از کسر مالیات (12)

زیرا مؤسسات خیریه اجازه دارند، کمک‏های مالی کسر شده از مالیات افراد را دریافت نموده، و به بهره وران در داخل یا خارج از امریکا ارسال نمایند، و یا در قالب بورس تحصیلی آن را پرداخت کنند. به خصوص این که خود افراد شخصا نمی‏توانند از این کسر مالیاتی استفاده کنند، و باید از راه مؤسسات خیریه باشد.


بدون شک امکان کسر درصدی از مالیات بر درآمد افراد و اختصاص آن به کارهای خیریه نقش و انگیزه مهمی در افراد ایجاد می‏کند، ولی این مسأله نقش کمتری در تأسیس مؤسسات خیریه دارد، زیرا مؤسسات خیریه اصلی و مهم قبل از صدور قانون مالیات بر درآمد تأسیس شده بود.

روند نهادی‏های خیریه در دو دهه گذشته
در دهه هفتاد میلادی، روند تأسیس مؤسسات خیریه رو به کاهش نهاد. آمارها نشان می‏دهد در آن دهه فقط 839 مؤسسه به ثبت رسیده است، ولی در دهه هشتاد رو به افزایش بود.

در آمار آمده که تا سال 1987 م حدود 1600 مؤسسه خیریه جدید،یعنی دو برابر دهه هفتاد، به ثبت رسیده است. شاید علت آن بهبود اقتصاد و افزایش درآمدهای شخصی افراد است، به خصوص اینکه مشکلات و نیازهای اجتماعی ریشه داری در این سال‏ها نمایان شد. این دو عامل (اقتصادی و اجتماعی) باعث افزایش نهادهای خیریه شدند.

ساختار اداری و اجرای مؤسسات خیریه
هیات مدیره یا امنا
در رأس ساختار اداری مؤسسات خیریه، نهادی شورایی به نام «هیأت امنا» یا «هیأت مدیره» از افراد با صلاحیت و دارای اختیارات قانونی وجود دارد که بر کلیه امور اداری و مالی این مؤسسات نظارت و اشراف دارد.

این هیأت مسؤولیت پی گیری و تحقق اهداف مؤسسه خیریه، بر حسب نیات و اهداف نیکوکاران و پرداخت کنندگان عطایای مالی، و یا بر حسب تصمیمات و برنامه‏های تصویب شده «هیأت امنا» را دارد.

اکثر مؤسسات اختیارات کلی و عام در زمینه فعالیت‏های خیریه و انسانی برای رفاه جامعه دارند، و هیأت مدیره چگونگی هزینه اموال را تعیین می‏ کند؛ ولی بعضی از مؤسسات اهدافی خاص و تعیین شده مانند خدمات پزشکی، یا کمک به سرطانی‏ها یا مانند آن‏ها دارند.

پس ناچار هیأت مدیره در آن حوزه عمل می‏کند، و در هر دوره بیلان درآمدها و هزینه‏ها را بررسی و ارزیابی می کند و شاید پس از مدتی زمینه فعالیت خود را گسترش داده، یا آن را تغییر دهد.

کادر اداری پیش از 2000 مؤسسه خیریه بزرک در امریکا بهترین برنامه‏ها و کادرهای اداری لازم را زیر نظر سیستم «هیأت مدیره» اداره می‏کنند. این مؤسسات بیش از 10000 کارمند زن و مرد را استخدام کرده ‏اند.

نمونه‏ه ای خوب این مؤسسات دارای مدیر عامل در رأس نهاد خود، مسؤولی برای طرح‏ها و اعانه‏ها و منشی برای مکاتبات و امور اداری می‏ باشند.

بعضی از مؤسسات دارای تعداد زیادی از کارمندان و ساختار اداری منظم و پیچیده می‏باشند مانند «بنیاد خیریه فورد» که 500 کارمند ثابت و دفاتر و حتی شعبی در کشورهای دیگر دارد (13)


ولی اکثر مؤسسات خیریه در امریکا (برای صرفه‏جویی در هزینه) کارمند ثابت استخدام نمی‏کنند، بلکه مدیریت آن توسط داوطلبان و یا نیکوکاران اهدا کننده یا خانواده نیکوکار و یا هیأت مدیره انجام می ‏شود.

گاهی این مؤسسات از مشاوران یا کارمندان پاره وقت برای کارهای محدود مانند حساب داری یا امور حقوقی بهره می‏برند . اما مؤسسات خیریه کوچک معمولا توسط یک وکیل حقوقی، یا حساب داری بانک‏ها اداره می‏شوند.

کمک‏های مالی چگونه توزیع می ‏شود؟
پرداخت کمک مالی به نهادهای خیریه بسته به مقدار بودجه اختصاصی، نوع فعالیت آن نهاد، منطقه جغرافیایی فعالیت (محلی، مالی، بین المللی)، و اختیارات هیأت مدیره می ‏باشد.

مراحل کار از این قرار است: نخست نهاد خیریه که به کمک مالی نیاز دارد، خواسته خود را در یک درخواست کتبی به هیأت مدیره «مؤسسه خیریه ارائه می‏دهد. در این درخواست نوع فعالیت، بودجه لازم، طرح تفصیلی، و وضعیت مالی شرح داده می‏ شود.

هیأت مدیره درخواست را از این جهت بررسی می‏کند که آیا مشمول کمک‏های مالی در چارچوب اهداف خود قرار دارد یا خیر ؟ و آیا نهاد درخواست کننده، شرایط مطلوب دریافت کمک مالی را دارد یا خیر ؟

اگر آن نهاد شرایط مطلوب را نداشت، یا خارج از اهداف مؤسسه یا خارج از محدوده جغرافیایی آن بود، به درخواست و به درخواست کننده جواب منفی ابلاغ می‏شود. ولی اگر شرایط لازم را داشت اصل طرح یا مسؤولان آن درخواست مورد بررسی قرار می‏ گیرد .

و سپس بودجه درخواستی ارزیابی می‏شود. گاهی اطلاعات بیشتری در مورد طرح یا مسؤولان آن درخواست می‏شود، و یا با مؤسسات خیریه دیگری که قبلا به درخواست کننده کمک نموده بودند مکاتبه کرده و اطلاعات بیشتری را جمع آوری می‏ کنند.

شاید هم نماینده یا بازرس جهت بازدید یا جهت مصاحبه با درخواست کننده بفرستند.در اکثر مؤسسات خیریه کوچک یا متوسط، این درخواست و اطلاعات جمع‏آوری به طور خلاصه گزارش شده و به اولین جلسه «هیأت مدیره» جهت پذیرفتن یا رد آن عرضه به نتیجه می‏رسد.

ولی در مؤسسات بزرگ که معمولا کمک‏های مالی آن‏ها فراوان است، این درخواست به یکی از اعضای هیأت مدیره داده می‏شود؛ وی اطلاعات لازم را جمع آوری کرده، سپس نظر منفی یا مثبت خود را اعلام می‏ کند.

برای این نظر یا با رییس هیأت مدیره صحبت می‏شود یا در اولین جسله هیأت، تصمیم گیری می ‏شود. در این جلسه لیستی از درخواست‏های مالی نهادهای خیریه مطرح می‏شود و وظیفه هیأت مدیره نظارت کلی بر روند کمک‏هاست تا از چارچوب اهداف خارج نشود.

اگر درخواست کمک، مورد موافقت قرار گرفت، نخست جواب مثبت با شرطها ارسال می‏شود. پس از موافقت درخواست کننده با آن شرطها، چکی به همان مبلغ برای وی ارسال می شود.

در شرطها گاهی نوشته می‏شود که اموال تقدیمی باید بر حسب طرح ارایه شده هزینه شود، و یا در چارچوب قانون امریکا باشد، و یا ضرورت ارسال گزارش‏های مرحله‏ای از هزینه‏ها، و یا گزارش دوره‏ای از پیشرفت کار، گنجانده می‏ شود.

گاهی مؤسسات برای پرداخت کمک مالی شرطها و یا لایحه اجرایی مخصوصی مانند مشورت با مؤسسات دیگر که در همان زمینه فعالیت می‏کنند دارند، تا تصمیم گیری آن‏ها براساس اطلاعات دقیق باشد.

یا این که برای پذیرش بورس تحصیلی افراد، شرایط گزینش مشخصی که از طرف دولت مورد پذیرش قرار گرفته، وضع می‏گردد. بعضی از مؤسسات خیریه کمک‏های بورس تحصیلی را مستقیما به دانشگاه‏ها می‏دهند، تا آن‏ها طبق آیین نامه‏ها و شرایط پذیرش خود، به افراد بدهند.

فعالیت‏های دیگر مؤسسات
بعضی از مؤسسات خیریه برای اجرای طرح‏ها وام می‏دهند، و یا در طرح‏های خیریه سرمایه گذاری می‏کنند. گاهی همایش‏هایی جهت بررسی مشکلات جدید اجتماعی یا مسایل به وجود آمده تشکیل می ‏شود.

این مؤسسات در مواردی به نهادهای خیریه کمک اداری می‏کنند یا به نیروی انسانی جهت بهبود عملکرد آن‏ها آموزش می‏ دهند.

رابطه مؤسسات خیریه با دولت
با این که مؤسسات خیریه در امریکا با دولت هیچ گونه ارتباط سازمان یافته‏ای ندارند، ولی در زمینه‏های مختلف رابطه مستقیم یا غیر مستقیم دارند. مثلا این گونه مؤسسات دولت را، از طرح‏های پژوهشی وعلمی خود در دانشگاه‏ها، آگاه می‏سازند. گاهی از این گونه پژوهش‏ها در طرح‏ها و لوایح قانونی استفاده می‏کنند تا به آن‏ها کمک شود و وضعیت مؤسسات خیریه بهتر شود.

بعضی از مؤسسات خیریه طرح کوچکی را به مرحله اجرا می‏گذارند و پس از موفقیت از دستگاه‏های اجرایی دولت می‏خواهند که آن را گسترش داده و ادامه دهد، تا به قشرهای بیشتری از جامعه سود برسد. دولت هم گاهی در اجرای طرح‏های خود از مؤسسات خیریه یاری جسته، و هزینه اجرای آن را پرداخت می‏ کند.

بعضی از مؤسسات خیریه بودجه ارزیابی طرح‏های خدماتی دولت را پرداخت می‏کنند، تا عملکرد دولت بهبود یابد.

نهادهای خیریه و فعالیت سیاسی
معمولا مؤسسات خیریه در فعالیت‏های سیاسی چه مستقیم و چه غیر مستقیم دخالت نمی کنند، ولی از روش‏های تأثیر غیر مستقیم مؤسسات خیریه بر سازمان‏های دولتی آن است که به نهادهای غیر انتفاعی و مدنی که در زمینه مراقبت و نقد دولت در زمینه‏های بهداشت، آموزش، محیط زیست و غیره فعالیت می‏ کنند، کمک نموده، تا بر روند قانون گذاری کشور و تصمیم‏های سیاسی دولت تأثیر گذارند.

تنها در یک زمینه، مؤسسات خیریه به طور مستقیم وارد فعالیت سیاسی می‏شوند و آن ایجاد افکار عمومی مؤثر در زمینه‏ی تصویب قوانینی است که با عملکرد مؤسسات خصوصا امور خیریه، رابطه مستقیم داشته باشد.

آیین ‏نامه اداری و نقش نظارت مردمی
چه قانون و اداره‏ای مسؤول نهادهای خیریه است؟

در امریکا هیچ اداره دولتی رسمی مخصوص و مسؤول نهادهای خیریه نیست، در حکومت‏های محلی ایالت ها، فقط قانون مالیات بر کار آن‏ها نظارت می‏کند، زیرا فقط قانون درآمدهای داخلی، بر فعالیت‏های نهادهای خیریه و سازمان‏های غیر انتفاعی، نظارت می‏کند (14)

مهم‏ترین قوانین در رابطه با فعالیت‏های خیریه «قانون اصلاحات مالیاتی سال 1969 و ملحقات آن» است؛ چون نهاد خیریه در صورت ارتکاب تخلف ملزم به پرداخت مجازات‏های مالی هستند، و در صورت تشدید تخلف و یا تجاوز قانون، امتیاز معافیت مالیاتی را از دست می‏دهد، و منجر به پرداخت مالیات بر درآمدها و مالیات بر هدایای مالی از طرف نیکوکاران می ‏شود.

آنچه بر نهادهای خیریه ممنوع است
نهادهای خیریه گاهی نمی‏توانند در بعضی از فعالیت‏ها دخالت کنند، و یا حتی پشتیبانی مالی کنند (به جز دریافت حق اجرت خدمات ارائه شده در آن زمینه). نیز نمی‏توانند با اموال نیکوکاران در سرمایه گذاری‏های مخاطره آمیز (با ریسک خسارت) مشارکت کنند .

مگر اینکه بخشی از آن نخست در زمینه فعالیت خیریه هزینه شود (مثلا مؤسسات خیریه ملزم به پرداخت حداقل 5 % از عواید خود به کمک های مالی و هزینه‏های جاری آن هستند.).

هم چنین نمی‏توانند در فعالیت‏های انتخابات سیاسی یا فعالیت‏های متعلق به قانون گذاری کمک کنند؛ ولی می‏توانند در آن زمینه یا در زمینه مناظره‏های سیاسی، به پژوهش‏ها و تحلیل‏ها مالی نمایند.

انتقادات بر نهادهای خیریه
برای مشارکت سامان یافته در حل مشکلات عام اجتماعی، نهادهای خیریه در یک دوره وارد کارزار سیاسی شدند، و این کار باعث جر و بحث سیاسی شد. در آن زمان، منتقدان سخنانی در زمینه انگیزه‏های آنان در این دخالت، و حق مردم در نظارت بر عملکرد و بازخواست آنها مطرح کردند

. از طرفی بنیان گذاران اولیه افرادی بودند دارای ثروت، و مؤسسات خود را بدون تفویض اختیار از طرف مردم بنیان نهاده بودند؛ از طرف دیگر منتقدین ادعا می‏کردند که این ثروت از راه استثمار کارگران و مشتریان به دست آمده، و کارهای خیریه آن‏ها چیزی جز ادای دین، و پاک کردن گناهان خود نیست.

گاهی هم به نیکوکاران این اتهام وارد می‏شد که آنان این کار را برای تسلط بر جامعه، و یا فرار از پرداخت مالیات انجام می‏ دهند.در حقیقت انتقادها به نهادهای خیریه، که خواست گاه مردمی داشته، ناظر به مواردی از فساد و سوء استفاده مالی یا فعالیت‏های سیاسی نهادها در یک دوره خاص بوده، که پس از انجام تحقیقات جنایی در سال‏های اخیر مطرح شد .

بازپرسی‏ها و تحقیقات در سال‏های شصت میلادی در مورد این نهادها، و کشف تعدادی از سوء استفاده‏های مالی، منجر به ظهور «قوانین اصلاحات مالیاتی سال 1969 م» شد. این قوانین باعث شد که عملکرد نهادهای خیریه بهتر و انتقادات کمتر شود و مردم به آن‏ها اعتماد بیشتری داشته باشند.

چگونه دولت بر نهادها نظارت می‏کند؟
حکومت فدرال، گزارش‏های مالی و عملکرد نهادهای خیریه را سالیانه با انتخاب نمونه‏هایی از آن‏ها به طور دقیق بررسی می‏نماید. گاهی یکی از مقامات رسمی از دفتر مؤسسه خیریه بازدید به عمل آورده و دفاتر عواید مالی و پرداختی‏ها را وارسی می‏کند. هم‏چنین «دادستان کل ایالت» به گزارش‏ها مراجعه کرده و آن را با قوانین حاکم بر فعالیت‏های خیریه تطبیق می ‏دهد.
چگونه اعتماد مردم جلب می‏ شود؟

در جامعه نوین امریکا می‏بینیم که دو مفهوم دینی، یکی عطایا و مصارف خیریه (وقف) ( Endowment)، و دیگری مفهوم امانت و سرپرستی (وصایت) (Stewarship) بر انگیزه‏های فعالیت‏های خیریه نفوذ کرده، و این نهادها دارای آزادی عمل می‏باشند.

بنابراین اعتماد مردم را باید از راه امانت داری و التزام به مصرف اموال در راه خدمت مردم جلب کنند. نهادهای خیریه افتخار می‏کنند که مورد اعتماد مردم هستند، زیرا به قوانین و آیین نامه‏ها عمل کرده و کارهایشان رسمی و علنی است.

شفافیت در اطلاعات مالی
شفافیت و اعلام گزارش‏های مالی به عموم، یکی از مهم‏ترین عوامل اعتماد مردم به نهادهای خیریه و غیر انتفاعی در امریکاست.

این گزارش‏های علنی هم به نهادهای رسمی و هم به مردم، ثابت می‏کند که کار آنها قانونی و شرعی است؛ هم چنین به پژوهشگران اجازه می‏دهد که پژوهش‏های دقیق‏تری از نهادها به عمل آورند . علاوه بر آن، اعتماد مردم را به فعالیت‏ها و نهادهای خیریه افزایش می‏ دهد.


مؤسسات خیریه از نظر قانونی ملزم هستند که سالیانه بیلان مالی خود را به مقامات دولتی ارایه دهند. این بیلان باید شامل منابع مالی، هزینه‏ها، حقوق کارمندان، سرمایه گذاری‏ها، وام‏ها، دریافتی‏ها، اهدایی‏های مالی، خدمات در مقابل اجرت و هر گونه اطلاعات مالی دیگر باشد.

آن‏ها هم چنین موظف هستند لیستی از کمک‏های مالی به مؤسسات دیگر، بورس‏های تحصیلی و شرایط پرداخت‏ها را اعلام کنند چرا که این گونه اطلاعات جزو اسناد عمومی هستند که مردم حق دارند از آن اطلاع یابند (15)

مسوولیت نهادهای خیریه در برابر مردم
مؤسسات به طور داوطلبانه اطلاعات مالی خود را از راه رسانه‏ها یا اتحادیه مؤسات خیریه و یا مراکز آمار به درخواست کنندگان اطلاعات و کمک‏ها یا عموم مردم عرضه می‏ کنند

فعالیت رسانه‏ای
اکثر نهادها گزارش‏های سالیانه از عملکرد و وضع مالی خود را برای اطلاع عموم مردم چاپ و منتشر می‏کنند. این گزارش هیچ اجبار قانونی ندارد، ولی مردم از آن‏ها توقع چنین گزارشی را دارند.

هم چنین بعضی از نهادها جزوه‏های تعریف، خبرنامه، مصاحبه‏های مطبوعاتی یا رسانه‏ای، کتاب، فیلم و اخیرا وب سایت آماده می ‏کنند تا با مردم در ارتباط باشند.

گاهی آنان توضیح می‏دهند که چگونه به دیگران کمک مالی می‏کنند و به ارائه گزارشی نتایج آن کمک‏ها می‏پردازند. این گزارش‏ها نقش مهمی در تفکیک این که «این نهاد آیا به مردم خدمت می‏کند یا به افراد با نفوذ ؟» دارد.

شورای مؤسسات غیر دولتی
در اواخر قرن بیستم اتحادیه‏های مؤسسات خیریه در امریکا تأسیس شد که از آن جمله شورای مؤسسات غیر دولتی (Council On Foundation) یا (C.O.F) و سازمان کارهای خیریه است.

این گونه اتحادیه‏ها از راه برنامه‏های آموزشی و رسانه‏ای و پژوهش‏ها، عملکرد نهادهای خیریه و سطح کارکنان آن‏ها را بالا برده و پلی میان نهادهای خیریه و حکومت می ‏باشند.

در سال 1980 م، و پس از مذاکرات طولانی و ملاقات با اعضای نهادهای خیریه، شورای مؤسسات غیر دولتی (O FO. C) طرحی را به تصویب رساند که به موجب آن اعضای هیأت مدیره مؤسسات خیریه اصول و آیین نامه پرداخت‏ها و کمک‏های مالی را رعایت کنند.

در این آیین نامه شرح مفصلی از مراحل تصویب کمک‏های مالی گنجانده شده، که به موجب آن کار مؤسسات خیریه در چارچوب قانونی و شرعی خواهد بود. هم چنین در بعضی ایالت‏ها، اتحادیه‏های محلی برای نهادهای خیریه وجود دارد که نقشی در هماهنگی و بالا بردن سطح کیفی کار آن‏ها را به عهده دارد.

مرکز مؤسسات خیریه
این مرکز یکی از نهادهای مهم جمع آوری اطلاعات مربوط به مؤسسات خیریه می‏باشد. این مرکز منابع مالی را معرفی نموده، و به درخواست کنندگان کمک‏های مالی اطلاعات لازم را می‏دهد؛ هم چنین اطلاعات عرضه شده از طرف دولت را به مردم و نهادها می‏رساند. هزینه این خدمات توسط کمک‏های مالی نهادهای خیریه پرداخت می ‏شود.

آموزش کادرها
شوراهای مؤسسات غیر دولتی و اتحادیه کمک دهندگان مالی محلی، جزو مؤسسات آموزشی کادرهای فعال در زمینه امور خیریه می‏باشند، زیرا کمک دهندگان مالی گاهی در یک گروه زمینه مانند بهداشت، محیط زیست یا هنر فعالیت می‏کنند.

لذا اطلاعات لازم را برای آن‏ها تهیه می‏کنند. هم چنین مدیران و اعضای هیأت مدیره «مرکز مؤسسات خیریه» نقش کار سازی در تأسیس اتحادیه‏های محلی برای نهادهای خیریه امور زنان، سیاه پوستان، آسیایی‏ها، مهاجرین جزایر پاسفیک، سرخ پوستان امریکا و غیره داشته‏اند. آنها اطلاعات لازم و طرح‏های مورد نیاز نهادهای خیریه را در اختیارشان قرار می‏ دهند.

آینده مؤسسات خیریه
آینده مؤسسات خیریه امیدوار کننده است، زیرا برای تغییر قوانین دست و پا گیر این گونه نهادها، همایش‏ها و فعالیت‏هایی بر پا شده، و امروزه هر تجمع و گروهی از ساکنان و مهاجرین و هر مؤسسه جهانی می‏تواند نهاد خیریه تأسیس کند.

هم چنین آمار مؤسسات خیریه عام، و کمک‏های مالی پرداخت شده افزایش یافته است؛ گسترش این گونه مؤسسات و فعالیت‏ها، در واقع پشتوانه‏ای برای خدمات دولت، و نمایان‏گر قدرت امور خیریه، و ریشه دار بودن سنت‏های دینی و مدنی مردم است.

مردم امریکا از راه فعالیت در این گونه مؤسسات، منابع مالی فراوانی در تولید نا خالص ملی و تهیه منابع مالی غیر دولتی جهت بالا بردن سطح رفاه مردم ایجاد می‏ کنند.

پی نوشت :
1- در ترجمه فارسی این واژه علاوه بر مفهوم نوع دوستی، بشر دوستی و انسان دوستی، به نیکوکاری، احسان و امور خیریه نیز ترجمه شده است.
2- همان نهادهای Non Government Organisation یا N.G.O. .
3- در فرهنگ اسلامی نیز میان «صدقه» به معنی کمک مالی به مستمندان و «صدقه جاریه» یا «وقف» به معنی کمک برای رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی به تمام اقشار جامعه، تفاوت اساسی وجود دارد. .
4- در وقف اسلامی نیز، هر موقوفه برای جهتی مخصوص به نام موقوف علیه یا موقوف علیهم یا خدمتی تعیین شده، طبق اهداف و نیات واقف می‏باشد. .
5- منظور از عدم دریافت سود این که خدمات تقدیمی آن بلا عوض و سود آور نمی‏باشد، ولی اگر آن مؤسسه صندوقی برای اموال ثابت [وقفی] خود دارد، آن اموال در چارچوب طرح‏های اقتصادی و فعالیت‏های تجاری سود و عواید دارد، سودها و عواید هزینه اهداف خیریه می‏شود. .
6- Excies Taxes مالیات تولید، فروش یا مصرف کالا. این واژه در سال‏های اخیر شامل اکثر مالیات‏ها غیر از «مالیات بر درآمد» می‏شود. .
7- تا آخر دهه هشتاد میلادی است، و شامل دو دهه اخیر نیست.
8- Steward در لغت به معنی وکیل و مسؤول و یا شخصی که مسؤولیت یک خانه بزرگ و زمین را داراست، ولی واژه Stewardship یک مفهوم دینی و به معنی سرپرستی، ولایت و یا وصی و وکیل بودن انسان نسبت به ثروت و نعمت‏های خدا دادی است. امروزه بسیاری از فعالیت‏های داوطلبانه، عطایای مالی و کمک به کلیساها با مفهوم Stewardship انجام می‏گیرد.
9- بنجامین فرانکلین (1790 - 1706 م) دانشمند، نویسنده و سیاست مدار امریکایی، مخترع برقگیر و عدسی دو کانونی، طراح اتحاد مهاجر نشین‏های امریکا که بعدها به پیدایش کشور ایالت‏های متحد انجامید.
10- دموکراسی در امریکا La Democratie in Amerique اثری تاریخی، سیاسی از آلکسی دو توکویل (1859 - 1805) نویسنده فرانسوی که بعد از مراجعت وی از مأموریتی در امریکا، در فاصله سال‏های 1840 - 1835 انتشار یافت [فرهنگ آثار، ج 1965،3، سروش، تهران 1385].
11- آندرو کارنیگی (1919 - 1835م) از رجال صنعت فولاد امریکا، اسکاتلندی الاصل و یکی از ثروت‏مندترین افراد عصر خود بود که اموال خود را در خدمت مؤسسات خیریه و نهادهای فرهنگی، آموزشی و علمی قرار داد. پس از بازنشستگی زندگی خود را وقف نویسندگی و کارهای خیریه نمود و در سال 1889 در مقاله‏ای به نام «ثروت» افکار خود را در ضرورت به کارگیری ثروت در راه خدمت به جامعه منتشر ساخت. کتاب‏های دیگر وی: دموکراسی پیروز (1886)، امپراتوری کارها (1902)، مشکلات روز (1908)، زندگی‏نامه کارنیگی (1920) می‏باشد. وی معتقد بود که مردم برای بالا بردن سطح زندگی خود باید زحمت بکشند، و ثروت مندان باید ثروت خود را در راه رفاه جامعه به کار گیرند؛ با کمک‏های مالی به نام «صدقه» مخالف، ولی با کمک‏های مالی جهت ایجاد بستر مناسب برای بالا رفتن سطح افراد جامعه، موافق بود. وی نصف ثروت خود را برای نهادهای خیریه از جمله تأسیس 2500 کتابخانه عمومی در جهان، و تأسیس مؤسسه علمی کارنیگی در واشنگتن به کار گرفت.
[World Book Encyclopedia].
12- کسر مالیات به معنای معافیت از مالیات نیست بلکه افراد می‏توانند با پرداخت کمک به مؤسسات خیریه و ارائه رسید به سازمان مالیاتی، به همان میزان که به کار خیر کمک کرده‏اند، از مالیات آنها کسر خواهد شد.
13- مؤسسه و بنیاد خیریه فورد توسط شرکت اتومبیل فورد و رییس آن هنری فورد (1947 - 1863م) تأسیس یافت. این بنیاد خیریه نخست دو موزه فیلگ و هنری فورد را در میشیگان تأسیس و سپس در زمینه انجام تحقیقات علمی و دادن بورس تحصیلی فعالیت کرد. این بنیاد در سال 1950 جزو بنیادهای ملی امریکا طبقه‏بندی شد.
14- البته حکومت فدرال، گزارش‏های مالی و عملکرد سالیانه مؤسسات خیریه را بررسی می‏کند.
15- متأسفانه در کشور ما شفافیت در گزارشات مالی به خوبی اجرا نمی‏شود؛ هنوز بعضی از نهادهای خیریه و وقفی هیچ گونه آماری را ارائه نمی‏دهند و قانون هم آن‏ها را ملزم به چنین کاری نمی‏کند.

منبع:
میراث جاویدان
نویسنده: الیزابت بوریس و صادق عبادی
*این مقاله در تاریخ 1401/2/14 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما