گزیده ای از وقف نامه یک کتابخانه در شهر تکاب

در این مقاله راسخون به گزیده ای از وقف نامه یک کتابخانه در شهر تکاب می ژردازیم. با ما همراه شوید.
جمعه، 17 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
گزیده ای از وقف نامه یک کتابخانه در شهر تکاب
اشاره
جایگاه کتاب در فهرست ابزار و لوازم فرهنگی هر جامعه جایگاه ویژه‏ای است و یکی از مراکزی که تأثیر بی بدیل در شکوفائی استعدادها دارد و موجب گسترش آفاق فکر و اندیشه می‏گردد کتابخانه است.

دسترسی آسان به انواع کتابها راه را به روی جویندگان حقیقت و اهل دانش و معرفت می‏گشاید تا از طریق مطالعه‏ی کتاب، هم داشته‏های درونی خود را بهتر بشناسند و هم با جهان بیرونی با همه‏ی ابعاد وسیعش بیشتر آشنا شوند.

اینجانب پس از وفات مرحوم پدرم آیت الله حاج شیخ عزیزالله خسروی در نظر داشتم در حد بضاعت اندک و توان ناچیز خود اثر خیری به نام ایشان که عمری را به تعلیم و تعلم سپری کرده بود تأسیس نمایم.

پس از بررسی نیازهای اجتماعی شهر، کتاب و کتابخانه را در اولویت دیدم. از این رو اقدام به احداق کتابخانه‏ای در شهر تکاب نمودم و وقفنامه‏ای برای آن تنظیم کردم.

هم اکنون این کتابخانه در کنار مدرسه‏ی علوم دینی که هم آن مرحوم مؤسس آن بود به مجموعه‏ی ارزشمند علمی و فرهنگی در این شهر تبدیل شده است،

در اینجا گزیده‏ای از متن وقف‏نامه‏ی کتابخانه و مدرسه‏ی مذکور را به عنوان نمونه‏ای از وقف‏های جدید درج نموده و به خوانندگان گرامی مجله تقدیم می‏کنم.

گفتنی است در انشاء مقدمه عربی و فارسی وقفنامه و ابیات عربی آن که سروده‏ی این حقیر است، بهره‏ای از لطایف ادبی و صنایع بدیعی نهفته است که بر اهل فن پوشیده نیست و به برخی از آنها در پایان اشاره کرده‏ام.

مدیر مسؤول و سر دبیر
محمد علی خسروی

متن وقفنامه

هوالواقف تعالی شأنه العزیز

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله الذی علم (1) بالقلم و انزل کتابه (2) هدی للتی هی اقوم و جعل العلم قواما لطاعته و میزانا لخشیته، (3)و رفع من عباده العلماء (4)و فضل مدادهم علی دماء الشهداء، فبالعلم وقفهم علی مشاهد معرفته و وقفهم للسلوک فی مناهج عبادته(5).

والصلوة و السلام علی مبلغ رسالاته والواقف نفسه علی مرضاته قائد الخیر و مفتاح البرکة سید الکونین و امام الثقلین ابی القاسم محمد و علی آله الغر المیامین الواقفین علی اسراره و المقتفین لاثاره خزان علمه و حفظة سره صلوة زاکیة نامیة تتعاقب بتعاقب الایام و الساعات و تدوم بدوام الارضین و السموات.

یا محسنا قد اتاک العبد ملتمسا
مما لدیک من الاحسان و الکرم‏
حبسا بنینا بدار العلم مکتبة(6).
باسم العزیز لتنجینا من الظلم(7).
هذی بضاعتنا المزجاة اوف لنا
الکیل من برکات العلم و الحکم (8)
اخلصه یا واقفا کل الوقوف علی
ما فی الضمایر و النیات و الهمم‏
و انظر بعین الرضا فی ما نقدمه
الیک و اقبل لیوم الخسرو الندم‏

سپاس و ستایش خداوندی را که بخشنده‏ی عقل و جان و داننده‏ی آشکار و نهان است. حکیمی که چکیده‏ی کتاب هستی را بر لوح دل انسان بنگاشت و با برتری او بر فرشتگان، به نعمت دانش، کاخ عظمت آفرینش را برافراشت،

و درود نا محدود بر حامل گرامی نامه‏ی معبود محمد مصطفی (ص) که دین استوارش پس از گذشت چهارده قرن همچنان تنها خورشید حیات بخش جامعه‏ی بشری و سرچشمه‏ی زلال معرفت است و جاذبه‏ی رسالتش علی الدوام گمگشتگان را به منزل مقصود رهنمون و جان تشنه‏ی مشتاقان را از کوثر هدایت سیراب می‏نماید.

و صلوات بی پایان بر خاندان پاک و یاران با صفا و عترت اطهارش که متولیان اجرای دستور خداوند و ناظران اعمال امت‏اند، بویژه بر خاتم اوصیا، بقیةالله الاعظم، حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف پیوسته نثار باد.

اما بعد بر اهل بینش پوشیده نیست که مدت اقامت در این دنیا بسی کوتاه و رسیدن به همه‏ی آمال و آروزها نا ممکن است. زندگی حقیقی و حیات جاودانی جز در سرای دیگر و عالم باقی مقدور و مقدر نیست که:

ان الدار الاخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون. و به بیان امام امیرالمؤمنین علی (ع) باید از گذرگاه دنیا برای قرارگاه آخرت سرمایه‏ای فراهم آورد که: انما الدنیا دار مجاز و الاخرة دار قرار فخذوا من ممرکم لمقرکم، و به دیگر سخن فانظروا فی تصاریف الایام و انقضاء الشهور و الاعوام لیتبین لکم و ما الحیاة الدنیا الامتاع الغرور.

پس با اغتنام فرصت از این زندگی کوتاه باید توشه‏ای را متناسب با زندگی اخروی تهیه و برای روزی ذخیره نمود که در آن روز هیچ چیز جز دل سالم و نیت خالص در پیشگاه خدا به کار نیاید یوم لا ینفع مال و لا بنون الا من اتی الله بقلب سلیم.

از جمله‏ی این ذخیره‏ها خدمات علمی، فرهنگی و تربیتی است که مطابق حدیث شریف نبوی «اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا من ثلاث، صدقه جاریة و علم ینتفع به الناس و ولد صالح یدعوله»

علم نافع یکی از سه عامل است که پرونده اعمال عدمی را برای همیشه مفتوح نگه می‏دارد و موجب می‏شود تا فرصت دست‏یابی به حسنات و ثوابها پس از مرگ نیز از او سلب نگردد.

سپس به موضوع احداث مدرسه‏ی علوم دینی
حضرت رسول اکرم (ص) تکاب پرداخته‏ام.

در بخشی از آن چنین آمده است:
این مدرسه که سند مالکیت آن به شماره‏ی پلاک 3381 فرعی از 1054 فرعی از یک اصلی ذیل شماره‏ی 11105در صفحه‏ی 78 در دفتر املاک اداره‏ی ثبت اسناد و املاک تکاب ثبت و به نام حوزه‏ی علمیه حضرت رسول اکرم (ص) به تولیت اینجانب محمد علی خسروی صادر گردیده با تمام توابع و لواحق شرعی و عرفی آن بر کافه‏ی طلاب و مدرسین علوم دینی، با شرایط ذیل، وقف صحیح شرعی و حبس صریح ملی است:
 

شرایط

1 - مدیر مدرسه باید از صلاحیت علمی و اخلاقی و آشنایی به امور حوزوی برخوردار باشد و در انجام وظایف اساسی خود در اداره‏ی امور مدرسه، گزینش و پذیرش طلاب، رسیدگی به وضعیت تحصیلی و اخلاقی آنان، اجرای نظم و انضباط و رفع نیازهای اولیه مدرسه از هیچ کوششی دریغ نورزد.

2 - مدیر مدرسه با انتخاب و معرفی امام جمعه شهر و تأیید متولی مدرسه برای یک دوره‏ی سه ساله تعیین و منصوب می‏شود و انتخاب مجدد او بلا مانع است.

3 - برنامه‏های درسی مدرسه اعم از انتخاب متون درسی، چگونگی مقاطع تحصیلی، شرایط تحصیل و غیره تابع دستور العملهای حوزه‏ی علمیه مقدسه‏ی قم صانها الله عن الحدثان که تحت نظر رهبر معظم انقلاب اسلامی و مراجع عالیقدر تقلید برنامه‏ریزی و اداره می‏شود خواهد بود.

4 - ساکنان مدرسه اعم از طلاب و اساتید باید هفته‏ای یک جزو قرآن کریم تلاوت کنند و در ثواب قرائت خود، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (قدس سره) و شهدای انقلاب اسلامی ایران را شریک نمایند و اگر به جهت عذری ترک شود در هفته‏های بعد قضا کنند.
 

سایر رقبات موقوفه

یازده باب واحد تجاری واقع در ضلع جنوبی درب ورودی مدرسه علمیه که در همان زمین وقفی مورد اجاره و در بر خیابان احداث شده به موجب این وقف‏نامه وقف مدرسه گردید تا عواید حاصله در جهت تکمیل ساختمان مدرسه و پس از آن در جهت رفع نیازهای تعمیراتی و هزینه‏های جاری و کمک به طلاب همان مدرسه مصروف گردد.

بخش دیگر وقف‏نامه مربوط به تأسیس کتابخانه‏ی عمومی و شرایط آن است.
قسمتی از آن چنین است:

این کتابخانه با هزینه‏ی شخصی اینجانب و برادرم حاج شیخ محسن خسروی از محل فروش منزل مسکونی بجای مانده از مرحوم پدرم و مساعدت برخی از وراث ایشان و بعضی از مؤمنین در فضایی به وسعت 400 متر مربع قائم بر زمین موقوفه مزبور احداث گردیده و سند مالکیت آن به شماره پلاک 3380 فرعی از 1054 فرعی از یک اصلی واقع در تکاب بخش شانزده مراغه ذیل شماره‏ی 11106 در صفحه 81 دفتر 33 اداره‏ی ثبت اسناد و املاک ثبت و صادر شده است.

اینجانب به منظور کمک به نشر علم و معرفت، تمامی ششدانگ اعیانی کتابخانه را که شامل سالنهای مطالعه خواهران و برادران و مخزن کتاب و اطاقهای اداری می‏باشد به همراه جمیع متعلقات آن اعم از میز، صندلی، قفسه، رایانه، و سایر لوازم موجود قربةالی الله و طلبا لمرضاته بعنوان باقیان صالحات و یاد خدمات ارزشمند علمی و دینی پدر بزرگوارم اصالة از جانب خود و وکالة از طرف برادرم و سایر اشخاص نیکوکار که نام هر یک از آنان با مقاصد و نیاتشان عندالله جل و علا ثبت و ضبط است با شرایط ذیل وقف نمودم:
 

شرایط

1 - استفاده از کتابخانه برای عموم علما، طلاب علوم دینی، دانشجویان، اساتید، دانش‏آموزان، فرهنگیان و همه کتاب دوستان مجاز است.

2 - کتابها و سایر اسناد مکتوب و مضبوط در کتابخانه از قبیل سی دی، فیلم، میکرو فیلم، نوار و غیره قابل فروش نبوده و نباید به امانت داده شود و برای خارج کردن آنها از کتابخانه اجازه متولی و نماینده‏ی مأذون ایشان شرط است.

3 - مدیر کتابخانه که از سوی متولی تعیین می‏شود باید درستکار، آشنا به اصول کتابداری و خوش برخورد باشد و دور از هر گونه تنگ نظری و با سعه‏ی صدر، همت خود را به ایجاد محیط آرام و فضای مناسب برای اهل تحقیق و مطالعه مصروف نماید.
 

سایر رقبات کتابخانه

شش باب واحد تجاری واقع در طبقه‏ی اول ساختمان کتابخانه که در بر خیابان احداث گردیده و یک باب واحد تجاری به مساحت 123 متر مربع واقع در جنب گلزار شهداء تکاب وقف کتابخانه گردید تا درآمد این رقبات توسط متولی در جهت تعمیر و تجهیز کتابخانه و پرداخت دستمزد کارکنان آن و مرمت و تجلید کتابها به مصرف برسد.
 

تولیت کتابخانه

تولیت کتابخانه و کلیه رقبات آن مادام الحیاة با اینجانب و پس از فوت برادرم حاج شیخ محسنخسروی (معروف به صحاف) و پس از ایشان با یک نفر از احفاد پسری و یا دختری مرحوم والد که دارای صلاحیت علمی و اخلاقی در حد متعارف باشد و در صورت تعدد با اتقی و اعلم آنان خواهد بود.

متولیان وقف در مقابل اعمال تولیت از محل درآمد رقبات وقف وجهی بابت حق التولیه دریافت نمی‏نمایند و ان شاء الله اجر عمل خیر خود را از قادر متعال دریافت خواهند کرد
.
صیغه‏ی وقف برای هر دو موقوفه (مدرسه‏ی علمیه و کتابخانه) جاری و رقبات فوق‏الاشعار از مالکیت اینجانب خارج و به تصرف وقف داده شد. و اینجانب بعنوان تولیت، متصرف، و قبض و اقباض شرعی به عمل آمد.

فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی‏الذین یبدلونه و کان ذلک فی سنة 1381 الشمسیة و 1424 القمریة من الهجرة النبویة علی هاجرها افضل صلوات المصلین و آخر دعوانا ان الحمد الله رب العالمین.

تقبل الله منا و من جمیع اخواننا بمنه و کرمه و نسئل من فضله ان یجعلها صدقة جاریة و باقیة صالحة و ذخیرة لیوم جزائه یوم یجزی الله المتصدقین و لا یضیع اجر المحسنین.

این وقف‏نامه همزمان در سه نسخه تهیه و تنظیم و به امضاء واقف رسید و یک نسخه از آن در آرشیو اسناد سازمان مرکزی اوقاف و امور خیریه نگهداری می‏شود. محل امضاء
محمد علی خسروی

سجلات‏
 

این وقفنامه مورد تأیید حضرات آیات عظام فاضل لنکرانی و سید رضی شیرازی دامت برکاتهما و نیز نماینده‏ی ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمدعلی نظام‏زاده قرار گرفته است.
 

مشخصات وقفنامه

- قطع سند: 5 / 27 در 120 سانتی متر (طومار)
- نوع خط: شکسته نستعلیق، نسخ
- خوش نویس: جمشید یاری شیر مرد
- تاریخ تحریر: 1381 هجری شمسی
- مورد وقف: مدرسه علوم دینی و کتابخانه عمومی
- محل وقوع رقبه: شهرستان تکاب
- واقف: محمد علی خسروی و محسن خسروی
 

پاورقی

1- این کلمه براعت استهلال مدرسه‏ی علمیه است و اشاره به کریمه‏ی «اقراء و ربک الاکرم الذی علم بالقلم» (العلق/3).
2- براعت استهلال کتابخانه و اشاره به کریمه‏ی «ان هذا القرآن یهدی للتی هی اقوم» (الاسراء/9).

3- از آیه‏ی کریمه‏ی «انما یخشی الله من عباده العلماء» (الفاطر/28) برداشت کرده‏ام.

4- اشاره به کریمه‏ی «یرفع الله الذین آمنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات» (المجادله/11).

5- دو واژه‏ی «وفقهم» و «وقفهم» دارای صنعت جناس‏اند، علاوه بر اینکه واژه‏ی اول مشتمل بر کلمه‏ی «وقف» است.

6- این مصراع ماده تاریخ بنای کتابخانه است. چه اینکه مجموع حروف آن طبق حساب جمل مساوی با 1424 است و این عدد مطابق با سال 1424 هجری قمری (1381 شمسی) سال احداث و بهره برداری از کتابخانه است. یعنی: «کتابخانه‏ای را در محل مدرسه‏ی علمیه بعنوان حبس و وقف بنا کردیم»
اعداد کلمات این مصراع طبق حروف ابجد چنین است:
حبسا [ح 8، ب 2، س 60، الف 1]................(71)
بنینا [ب 2، ن 50، ی 10، ن 50، الف 1]........(113)
بدار [ب 2، د 4، الف 1، ر 200]..................(207)
العلم [الف 1، ل 30، ع 70، ل 30، م 40]........(171)
مکتبة [م 40، ک 20، ت 400، ب 2، ت 400]....(862)

جمع 1424.
7- استخدام دو کلمه‏ی «حبسا» و «تنجینا» در یک بیت، صنعت طباق یا مراعات‏النظیر را تداعی می‏کند.

8- این بیت را به همراه واژه‏ی «العزیز» در بیت قبل، از آیه‏ی شریفه‏ی 88 سوره‏ی یوسف استفاد کرده‏ام «ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر و جئنا ببضاعة مزجیة فاءوف لنا الکیل و تصدق علینا ان الله یجزی المتصدقین» ضمنا کلمه‏ی «العزیز» ایهام دارد به نام مرحوم والدم، شیخ عزیزالله، که کتابخانه به نام ایشان نامیده شده است.

گفتنی است در قطعه شعر دیگری به فارسی ماده تاریخ تأسیس کتابخانه را مطابق سال هجری شمسی سروده‏ام که در اینجا برخی ابیات آن را با توضیح مختصر ذکر می‏کنم:

شادی روح آن عزیز خدا
رایت این کتابخانه به پاست‏
خسروی گفت بهر تاریخش
ملک هستی ز علم پا برجاست (1381)
سر این نکته با تو گویم باز
تا بدانی که سخت نغز و بجاست‏
عین هستی است علم لم یزلی
زانک اصل وجود نور خداست‏
نام نیکان هماره باد بلند
تا مه و مهر بر فلک پیداست‏

توضیح‏

حروف مصراع «ملک هستی ز علم پا برجاست» به حساب ابجد مساوی 1381 است که مطابق با سال تأسسیس کتابخانه می‏باشد.
ضمنا جمله‏ی «ملک هستی ز علم پابرجاست» علاوه بر معنی ظاهری آن، اشاره به یک معنی دقیق فلسفی دارد که تفسیر آن در بیت «عین هستی است علم لم یزلی - ز آنکه اصل وجود نور خداست» آمده است و خلاصه‏ی آن این است که:
اولا ذات اقدس خداوند وجود محض و هستی صرف است و ثانیا صفات ذاتی خداوند مانند علم و قدرت و حیات، عین ذات هستند. و لذا علم خداوند هم مانند ذات او وجود محض و عین هستی است (عین هستی است علم لم یزلی) ، بنابراین «هستی» و «وجود» همان علم مطلق است. پس «ملک هستی ز علم پابرجاست» .
در مصراع دوم «ز آنکه اصل وجود نور خداست» همان معنی با تعبیری دیگر و برداشتی اشراقی تبیین شده است. زیرا «وجود» نور است و نور وجود علم باری است و آن هم حقیقت هستی است، الله نور السموات و الارض...

منبع:
میراث جاویدان
نویسنده: محمد علی خسروی


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.