وقف در تمدن عثمانی

چگونه وقف در تمدن عثمانی جامعه را تأمین می ‏کرد و چه راهکارهایی دولت عثمانی جهت تامین مخارج با وقف بکار می برد؟
جمعه، 17 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
وقف در تمدن عثمانی
رابطه دولت، جامعه و فرد در دولت عثمانی
دولت عثمانی بر روی اصول بیگ‏نشینی مرزی استوار بود و وظیفه‏ی اساسی خود را غزا و جهاد می‏دانست. بدین جهت سازمانها و مؤسسات دولتهای عثمانی به صورتی تشکیل می‏شدند که بتوانند نیاز ارتشی را تأمین کنند که قادر باشد پیوسته متناسب با اندیشه‏ی جهاد حرکت کند. نظام تیمار (1)،

نظام بردگی، مالیات بندیها، سازمانهای اصناف و غیره همه در داخل این ذهنیت تکوین و تشکیل می‏یافتند؛ در نتیجه نظام اداری و مالی مملکت بی‏نهایت مرکزگرا بود. مطلبی که در این مورد جلب توجه می‏کند، امنیت دولتی است که همه‏ی دار و ندارش را در امور نظامی بسیج (2)می‏ کرد .

و در خصوص حیات اجتماعی به کوچکترین اقدامی متوسل نمی‏گشت. با اینکه دولت تعدادی راه، پل، قلعه، سربازخانه و غیره می‏ساخت، ولی همه‏ی اینها مستقیما با اهداف نظامی مرتبط بود. دولت هرگز از بودجه‏ی خود، مدرسه، عمارت خانه (2)،

مسجد، بیمارستان، زاویه، کاروانسرا، خان، حمام، چشمه، سبیل و غیره تأسیس نمی‏کرد؛ وظیفه‏ی دولت تأمین امنیت جانی و مالی ملت، استقرار آرامش، حفظ مرزها و برقراری حاکمیت بود.

در چنین حالتی هزاران مسجد، پل، مدرسه، کاروانسرا، عمارت خانه و زاویه، در آناتولی، اروپا، کشورهای بالکان، عراق، فلسطین و حتی یمن، چگونه ساخته شده‏اند؟

جواب این سؤال را باید در فلسفه ‏ی وقف و موقوفه‏ جات جستجو کرد. کلیه‏ ی آثاری که نام برده شد و پیش از سال 1918 م در این کشورها ساخته شده‏اند، همه منشأ و زمینه‏ی ترکی دارند و توسط افراد و از طریق وقف، احداث گشته‏اند. در گذشته، آثاری که افراد احداث می‏کردند،

نیازهای جامعه را مرتفع می‏کرد و فقط بعد از دوره‏ی تنظیمات بود که در بودجه‏ی دولت مبالغی جهت تأسیس مدرسه، پل، راه، کتابخانه و غیره منظور گردید.

خلاصه آنکه در امپراتوری عثمانی آهنگ و توازن اجتماعی جامعه از سوی خود جامعه تأمین می ‏شد، و این عمل در سایه‏ ی سنت تأسیس موقوفه‏ جات تحقق می ‏یافت.
 

تشویق مردم به تأسیس موقوفه ‏جات

اینک سؤالی را می‏توان مطرح کرد؛ آیا دولت در نظام اجتماعی نقشی نداشته است؟ شکی نیست که دولت سهمی در این خصوص داشته است و علاوه بر احداث نهادهای اجتماعی، در به کار انداختن آنها نیز اقدام می‏کرده و نقش مشوق را بر عهده می‏گرفته است؛

زیرا پادشاهان، اعضای خانواده‏ی سلطنتی و شاهزادگان، در رأس واقفان قرار داشتند. می‏دانیم که سلطان ارورهان، از نخستین سلاطین عثمانی، مدرسه‏ای در ایزنیک ساخت و درآمد هنگفتی وقف آن کرد. سلاطین بعدی نیز به نوبه‏ی خود مساجد بزرگ، مجتمع‏ها، بیمارستانها، عمارت خانه‏ها و... ساختند،

و شاهزادگان و دولتمردان با تأسی به آنان به احداث چنین مؤسسه‏هایی همت گماشتند. هیچ کدام از پادشاهان و دولتمردان برای این کار دیناری از خزانه‏ی دولت برنمی‏داشتند؛

اقدام آنان باعث می‏شد که افراد جامعه نیز تشویق شوند. امروز در هر قصبه و دهکده‏ی کوچک، شاهد تعداد فراوانی موقوفه هستیم که غالبا از این طریق به وجود آمده است.

در قرن 16 میلادی، که دوره‏ی احتشام امپراتوری بود، مجموع موجودیهای نقدی موقوفه‏جات دوازده درصد کل درآمدهای مالیاتی را تشکیل می‏داد؛

این نسبت شاید حتی امروز در هیچ کشوری دیده نشود. به استثنای عثمانیان، جامعه‏ای دولتی در تاریخ دنیا وجود ندارد که خدمات مختلف آموزشی و اجتماعی را بدون کمک دولت و فقط به دست مردم به انجام برساند.
 

رقابت مردم در امور خیریه

رقابت مردم یک جامعه در امور خیریه، با توجه به فعالیتهای امروزی، عجیب می‏نماید؛ بدین جهت بعضی از پژوهشگران که در زمینه‏ی وقف به تحقیق برخاسته‏اند، احداث این مؤسسه‏ها را به دلایل مادی و حسابگرانه نسبت داده‏اند.

شک نیست که این موارد نیز در احداث موقوفه‏جات مؤثر بوده، ولی عاملی که افراد را به احداث این مؤسسه‏ها سوق می‏داده، دین و ایمان بوده است. دین و بویژه دین اسلام و عرف و عادات، مردم را به طرف فداکاری در راستای خدمت به جامعه می‏کشاند.

در اسلام، کسب رضای خدا بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد، اهمیت و ضرورت نیکی و شرکت در امور خیریه در قرآن و احادیث بویژه مورد تأکید قرار گرفته است؛

بدین جهت کسی که ثروتش را وقف جامعه می‏کند و یا بنایی در این راستا احداث می‏کند، علاوه بر کسب رضای خدا، نامش نیز با اثری که بر جای گذاشته، جاودانه می‏ماند. البته حظی که از این احساس عاید می‏شود، بی‏نهایت مهم است.
 

تیمارداری دیگران؛ سبب شرکت در امور خیریه

درخور یادآوری است که جامعه‏ی عثمانی برای خوشگذرانی و اسراف مساعد نبود. بعلاوه، احداث موقوفه بر احترام و اعتبار افراد در جامعه می‏افزود و این خود مردم را به تأسیس این مؤسسه‏ها تشویق و ترغیب می‏کرد.

در عین حال، دلیل اصلی سوق مردم به سوی امور خیریه، اخلاق نوع دوستی است که منبعث از دین می‏باشد؛ این اخلاق انسان را موظف می‏سازد که نه به خود، بلکه به اطرافیانش بیندیشد. عوام، این مطلب را با ضرب المثل زیبای «خدا، پنج به همسایه و سه به من بدهد» بیان می‏کنند.

در جوامعی که ذهنیت خودبینی (محصول عقل و منطق) حاکم است، نمی‏توان انتظار داشت که مردم به احداث موقوفه بپردازند. ممکن است در این ذهنیت نیز موقوفه‏جاتی احداث شود، ولی فراموش نباید کرد که اغلب آنها جنبه‏ی تبلیغی دارد و برای خوش آیند دیگران و براساس فلسفه‏ی خودبینی ساخته می‏شود.
 

بعضی از ویژگیهای موقوفه‏ جات

موقوفه‏جات در نظام عثمانی از استقلال اداری و مالی بهره‏مند بودند. برای آنکه یک زمین و یا ملک غیر منقول به صورت موقوفه درآید، لازم بود شخصی بر آن تملک داشته باشد و عنوان ملک بر آن اطلاق گردد،

و چیزی به صورت ملک درمی‏آید که از سوی حکمران تملیک می‏گشت. افراد می‏توانستند زمین و اموال غیرمنقول خود را با تعیین شرایط لازم، وقف و اهدا کنند. بعلاوه، موقوفه‏جاتی نیز وجود داشت که اعضای خاندان واقف از آن استفاده می‏کردند و از آن با عنوان «وقف فرزندی» یاد می‏شد

. برای احداث یک مسجد، ساختمان یک مدرسه و یا تأسیس یک کتابخانه، و برای اینکه هر کدام از اینها بتواند

قرنها به حیات خود ادامه دهد، باید تدابیر لازم اتخاذ گردد و درآمدی برای تداوم فعالیت آنها معین شود. به عنوان مثال، کسی که به احداث بیمارستانی دست می‏زد، لازم بود احتیاجات مختلف آن را قبیل حقوق پزشک، پرستار، خدمتکار، هزینه‏های دارویی، خوراک،... در طول قرنهای آینده در نظر می‏گرفت و درآمدی برای تأمین این مخارج فراهم می‏آورد.

همچنین کسی که به احداث مدرسه‏ای اقدام می‏نمود، ضرورتا حقوق مدرسان، طلاب و خدمتکاران، هزینه‏های اسکان، اطعام و البسه، لوازم و تجهیزات آموزشی را نیز تأمین می‏کرد. مواردی چون نحوه‏ی فعالیت موقوفه، مقصود از تأسیس آن، میزان حقوقی که به کارکنان باید پرداخت شود.

و چگونگی اداره‏ی مؤسسه مستقیما از سوی واقف معین می‏گردید و در متن مکتوبی که «وقف‏نامه» (وقفیه) خوانده می‏شد، جای می‏گرفت. این وقفنامه می‏بایست به تصدیق قاضی می‏رسید.

مسؤولیت اداری و مالی موقوفه به عهده‏ی متولی موقوفه بود. دولت، نظارت بر موقوفه‏جات را فقط به وسیله‏ی قضات انجام می‏داد و فقط در موارد انضباطی می‏توانست در امور موقوفه‏جات دخالت کند. بجز این موارد، موقوفه‏جات در امور اداری استقلال کامل داشتند.

از این رو موقوفه‏جات جزو مؤسسه‏هایی است که در تاریخ ترکیه از استقرار بیشتری بهره‏مند بوده‏اند. بدیهی است که این قضیه تا اندازه‏ای منبعث از اصول اداری دولت عثمانی نیز بوده است. عثمانیان اهمیت زیادی به استقرار مؤسسه‏های خود قائل بودند و به تغییرات اساسی به آسانی تن درنمی‏دادند؛

بدین جهت موقوفه‏جات متعددی که پیش از دوره‏ی عثمانی تأسیس شده بودند، توانستند در دوران امپراتوری عثمانی نیز قرنها به حیات خود ادامه بدهند. به عنوان مثال سندی در ارتباط با زاویه‏ی عبدالقادر گیلانی (واقع در سیرت) که در دهه‏ی 1620 م فراهم آمده، نشان می‏دهد.

که مسؤولان موقوفه حجتی در دست داشته‏اند که از سوی سلطان علاءالد ین توشیح شده و در آن به فعالیت موقوفه از چهارصد سال پیش اشاره شده بود. این موقوفه قرنها به حیات خود ادامه داده است. همچنین است مدرسه‏ای که در سال 1503 م از سوی قاسم بیگ، خواهر زاده‏ی اوزون حسن، در ماردین احداث شده و تدریس در آن تا سال 1914 م ادامه داشته است.

در خصوص تعداد موقوفه‏جات در دوره‏ی عثمانی، آثار موقوفه، درآمد و وضع فعلی آنها تحقیق کاملی صورت گرفته است. در این وضعیت بجاست از تنوع نقش موقوفه‏جات در جامعه‏ی اجتماعی نیز صحبتی بشود.
 

نقش مهم موقوفه ‏جات در حیات اجتماعی

مدارس در رأس موقوفه‏جات قرار دارد. اگر نارساییهای فعلی را در امر آموزش در نظر بگیریم، تحقق رسالت آموزشی در دوره‏ی امپراتوری عثمانی توسط موقوفه‏جات که بدون کوچکترین استفاده‏ای از بودجه‏ی دولت انجام می‏شد،

نشان می‏دهد که چه نقش عمده‏ای بر عهده‏ی این مؤسسه‏ها محول بوده است. اگر وضع امرزو که هزینه‏ی دارو و درمان طاقت فرسا شده و امکانات دولت کفاف هزینه‏های بهداشتی و درمانی را نمی‏دهد با وضع دوره‏ی عثمانی مقایسه کنیم درمی‏یابیم که جامعه‏ی عثمانی چقدر خوشبخت بوده است؛

زیرا افراد خیر، هزینه‏های معاینه و معالجه را در بیمارستانها و دارالشفاهایی که از سوی سلاطین و بزرگان تأسیس شده بودند، تأمین می‏کردند. علاوه بر تأمین سلامت انسانها، احداث موقوفه‏جاتی نظیر «غرباخانه‏ی لکلکان» جهت مداوای

لکلکهای مجروح نشانه‏ی توجه عثمانیان به ایجاد موقوفه‏جات بوده است. حتی برای فراهم آوردن جهیزیه‏ی دختران فقیر و یتیم محلات فقیرنشین نیز موقوفه‏جاتی در دوره‏ی عثمانیان وجود داشته است.

علاوه بر مسجد، مدرسه، عمارت‏خانه، راه، چشمه و پل که از سوی افراد خیر ساخته می‏شد، می‏توان به صدها خدمت دیگر، نظیر جاده، پیادرو، فانوس دریایی، اسکله، قبرستان، مخزن، مجتمع‏خانه، شکرخانه، بازار، مجرای آب، حصار و برج نیز اشاره کرد.

اگر توجه کنیم که امروز همه‏ی این خدمات با هزینه‏ی دولت تأمین می‏شود، به اهمیت وقف و موقوفه‏جات در امپراتوری عثمانی بیشتر واقف می‏گردیم.
 

هر خدمت را نباید از دولت انتظار داشت

البته ما افتخار می‏کنیم جزو ملتی هستیم که چنین تمدنی را بنیان گذارده است، ولی چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، به اندازه‏ی اجدادمان به وقف و موقوفه‏جات توجه نمی‏کنیم و حساسیت نشان نمی‏دهیم. غالبا همه انتظار داریم که همه‏ی خدمات مورد نیاز را دولت انجام دهد و آماده نیستیم که از ثروت و دارایی خود چیزی در این راه صرف کنیم.

اگر به تاریخ بشر از نظر ارزش حیثیت انسان نگاه کنیم، می‏بینیم که تمدن ترک در دوره‏ی عثمانیان به اوج رسیده بود، زیرا تمدن‏ها اصولا با ارزشی که به انسان می‏دهند، سنجیده می‏شوند. عثمانیان به انسان به چشم دیگری نگاه می‏کردند و ارزش فوق العاده‏ای برای حیثیت انسانی قایل می‏شدند.

آنان از نظر اصول عدالت، مساوات و حریت که امروز پیوسته مورد تأیید قرار می‏گیرد نیز در اوج قرار داشتند. به تعبیر جمیل پیرینج، ادامه‏ی راه پس از وصول به اوج، خواهی نخواهی به تنزل می‏انجامد.

اطلاعاتی که از رابطه‏ی میان تحقیقات تاریخی و ساختار جامعه‏ی عثمانی و افراد آن به دست آورده‏ایم، می‏تواند برای آینده‏ی جامعه‏ی ترک الهام‏بخش باشد. براساس این اطلاعات، معلوم می‏شود که جامعه‏ی عثمانی در آن دوره، توازن و تعادل کاملی میان دنیا و آخرت ایجاد کرده بود.

در آن دوره، ثروتمندان، جوانمرد و رحیم، فقیران، باحیثیت و باصلابت، بیگها، بامروت، پادشاهان، بادرایت و بافراست و نیرومند، علما، صاحب بلاغت و فخامت و فضیلت و حمیت، مردان، صاحب عزت و استقامت، زنان، لطیف و عفیف، کودکان، حرمت‏گذار، بزرگان، شفیق، پهلوانان، قوی و شجاع، افسران، چابک، نظامیان، ترس‏آفرین، اصناف و تجار قانع و هنرمندان، ماهر بودند و بالاتر از همه، رابطه‏ی میان مردم محبت‏آمیز بود.

در حقیقت موقوفه‏جات بودند که روح و صفا به تمدن عثمانی بخشیدند. سخن خود را با بیتی از افق مکال به پایان می‏برم:
یاد باشا او گون لری کی مرجع غیرت بیزیدیک
مرد ایدیک، آدم ایدیک، روح حمیت بیزیدیک
[یاد کن از روزگارانی که ما مرجع غیرت، مردی، انسانیت و روح حمیت بودیم].
 

پی نوشت :

1-تیمار، تکه خاکی بوده است که در دوره‏ی سلاجقه و عثمانیان در ازای کار و وظیفه‏ی معین به افراد داده می‏شد. درآمد حاصله از این زمین سالانه از 3 تا 20 هزار تاقچه تجاوز نمی‏کرد. (مترجم).
2-عمارت خانه یا عمارت، مؤسسه‏ی خیریه‏ای بود که در آن دانش‏آموزان و فقیران اطعام می‏شدند. (مترجم).
 

منبع:
میراث جاویدان

نویسنده: محمد علی اونال
*این مقاله در تاریخ 1402/5/21 بروز رسانی شده است.


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.