ارائه الگوي تأمين مالي وقف با استفاده از انتشار اوراق قرضه اسلامي (صکوک انتفاع)

وقف تاريخچه‌اي کهن و سابقه‌اي ديرينه دارد و در اسلام نيز به عنوان يک سنت حسنه مورد سفارش و تأکيد قرار گرفته است، اما هنوز ابعاد و زواياي آن مورد عنايت صاحب نظران و به ويژه اقتصاددانان قرار نگرفته است. گسترش روز افزون مسائل اقتصادي و پيچيدگي‌هاي آن؛ نقش بخش اوقاف و دارايي‌هاي وقفي در توسعه اقتصادي، و لزوم برآورده شدن مقاصد شارع مقدس و واقف، ضرورت بازنگري در وقف را متناسب با شرايط زمان و مکان نشان مي‌دهد. نهاد وقف در غرب به عنوان
چهارشنبه، 22 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ارائه الگوي تأمين مالي وقف با استفاده از انتشار اوراق قرضه اسلامي (صکوک انتفاع)
ارائه الگوي تأمين مالي وقف با استفاده از انتشار اوراق قرضه اسلامي (صکوک انتفاع)
ارائه الگوي تأمين مالي وقف با استفاده از انتشار اوراق قرضه اسلامي (صکوک انتفاع)

نويسنده: سيد محسن فاضليان - مجتبي کاوند - حميدرضا اسمعيلي گيوي

چکيده

وقف تاريخچه‌اي کهن و سابقه‌اي ديرينه دارد و در اسلام نيز به عنوان يک سنت حسنه مورد سفارش و تأکيد قرار گرفته است، اما هنوز ابعاد و زواياي آن مورد عنايت صاحب نظران و به ويژه اقتصاددانان قرار نگرفته است. گسترش روز افزون مسائل اقتصادي و پيچيدگي‌هاي آن؛ نقش بخش اوقاف و دارايي‌هاي وقفي در توسعه اقتصادي، و لزوم برآورده شدن مقاصد شارع مقدس و واقف، ضرورت بازنگري در وقف را متناسب با شرايط زمان و مکان نشان مي‌دهد. نهاد وقف در غرب به عنوان يک «نهاد مالي»توانمند در تجهيز سرمايه جهت حل مشکلات اجتماعي، جايگاه مطلوبي دارد؛ در حالي که علي‌رغم پشتوانه فرهنگي عميق و محرک‌هاي قدرتمند ديني، جامعه ما هنوز نتوانسته از ظرفيت‌ها و قابليت‌هاي بالاي اين سيره نيکو به طور مطلوب بهره‌مند گردد. استفاده از روش‌ها و منابع نوين تأمين مالي در توسعه موقوفات يکي از راه‌هاي متناسب با تحول اوضاع و شرايط زمان و مکان جهت استفاده از ظرفيت‌هاي بالاي وقف است.
در اين مقاله پس از بررسي روش‌ها و منابع سنتي و نوين تأمين مالي در توسعه موقوفات، به ضرورت استفاده از صکوک به عنوان يک روش نوين تأمين مالي اشاره مي‌شود سپس در ادامه الگوي صکوک انتفاع به عنوان يکي از روش‌هاي نوين تأمين مالي در توسعه موقوفات ارائه خواهد شد.
واژگان کليدي: وقف، موقوفه، تأمين مالي سنتي، تأمين مالي نوين، صکوک انتفاع

مقدمه

اسلام ديني جامع است که پرستش خداوند را تنها منحصر به رفتارهاي عبادي نمي‌داند بلکه بسياري از جنبه‌هاي زندگي انساني را نيز از اين مقوله مي‌داند(هشام دفتردار، 2007). ريشه‌کني فقر، عدالت اجتماعي- اقتصادي و توزيع مساوي درآمد از اهداف اوليه اسلام است و بايد از ويژگي‌هاي نظام اقتصادي اسلامي نيز باشد (چپرا، 1985). نظام مالي اسلامي نيز به عنوان زيرمجموعه نظام اقتصادي اسلام بايد در راستاي اين اهداف اسلام حرکت نمايد. فلسفه نظام مالي اسلامي در عدل و احسان نهفته است. (صديقي، 2004 و خان، 1997). اسلام عدالت را براي انسان‌ها ترويج مي‌دهد. در اين راستا در صورتي‌که با تأمين مالي نيازمندان، درآمد و ثروت آن‌ها افزايش يابد، بخش مالي اسلامي نقش اجتماعي خود را به بهترين شکل نشان خواهد داد (خان، 1997). در اسلام ساختارها و نهادهاي متعددي وجود دارد تا درآمد و ثروت را جهت برطرف نمودن نيازهاي اوليه ميان همه اقشار جامعه بازتوزيع نمايد. اين نهادها عبارتند از: زکات، وقف و قرض‌الحسنه (زرقاء، 1998). اسلام ثروتمندان را از اين‌که ثروت را تنها ميان خود جابجا کنند بر حذر مي‌دارد و مي‌فرمايد که آن‌ها بايد ثروت را ميان هم‌نوعان نيازمند خود توزيع کنند و به منظور توزيع ثروت از ثروتمندان به نيازمندان مفهوم صدقه را توصيه مي‌کند. صدقه مي‌تواند پول و حتي چيزي غير از پول باشد؛هم چنين مي‌تواند الزامي يا اختياري باشد. وقف صدقه‌اي اختياري است.
برخلاف حوزه‌هاي سرمايه‌گذاري پرخطر، بخش اوقاف به رشد خود ادامه مي‌دهد. اين بخش مانند يک بخش اقتصادي زنده به سرعت در حال رشد است. سازمان‌هاي اوقاف نهادهاي غيرانتفاعي اسلامي هستند که به وکالت از سوي مردم طبقه عظيمي از فعاليت‌هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي را اداره مي‌کنند. به طور همزمان آن‌ها با تأثير عمده‌اي که بر روي رفاه و سبک زندگي جامعه دارند نيروي مهمي در اقتصاد ملي، محسوب مي‌شوند. رشد سازمان‌هاي بزرگ‌تر بازتابي از بهره‌وري است که از طريق استفاده از فرآيند‌ها و نظام‌هاي پيشرفته‌تر ممکن شده است (هشام دفتردار، 2007). نهاد وقف از مدت‌ها قبل شناخته شده بود و نقش حياتي در تاريخ مسلمانان داشت. اما کارآيي نهاد وقف کنوني در سرتاسر جهان اسلام به خاطر ضعف مديريت کاهش يافته است. بنابراين نهاد وقف نياز به تقويت دارد تا نقش حياتي خود را باز يابد. اين نهاد مي‌تواند به وسيله تغيير باز ساخته شود تا به يک وقف سودبخش(1) تبديل شود. وقف سودبخش نه تنها مي‌تواند خود را تأمين مالي کند بلکه مي‌تواند طرح‌هاي ديگر را نيز تأمين مالي کند (صادق، 2002).
وقف سودبخش نياز به سرمايه‌گذاري دارد تا جايگاه خود را پيدا کند. چندين راه براي تأمين مالي طرح وقف وجود دارد که عبارتند از: تسهيم بازده (2) ، مشارکت (3)، صکوک اجاره و غيره. اين مقاله در پي آنست تا ضمن بررسي روش‌هاي تامين مالي در وقف، الگوئي را که در بعضي از کشورها بصورت موفقيت آميز مورد استفاده قرار گرفته است تبيين نمايد.

تعريف وقف

کلمه‌ي وقف از نظر لغوي به معناي سکون است. اما معناي اصطلاحي وقف که همين معناي لغوي نيز در ضمن آن هست عبارتست از «تَحبيسُ العَين و تَسبيلُ المَنْفعه»به معناي اينکه عين موقوفه حبس و از منفعت آن استفاده شود. در داد و ستد و بيع، اعيان حرکت مي‌کنند ولي در مورد موقوفه حقيقت اين است که نه مي‏توانند فروخته شوند و نه مي‏توانند به ارث برسند؛ لذا سکوني در معناي آن وجود دارد، در حاليکه که گردش و حرکت در منافع آن است که در اختيار ديگران قرار مي‌گيرد. ماده 55 قانون مدني در مقام تعريف حقوقي وقف مي‏گويد: " وقف عبارتست از اينکه عين مال حبس و منافع آن تسبيل شود" (امينيان مدرس، 1381).
همچنين مي‌توان گفت که وقف راهبردي براي کمک به نيازمندان جامعه است که از سوي بعضي افراد جامعه مورداستفاده قرار مي‌گيرد.
کاهش فقر از طريق وقف در اصل سازوکاري است براي دستيابي به نيازهاي اساسي تا شکاف ميان ثروتمندان و نيازمندان در جامعه کاهش يابد. با اين مفهوم، ويژگي‌هاي وقف مشابه زکات است. به عبارت ديگر وقف درآمد را از ثروتمندان به نيازمندان بازتوزيع مي‌کند. اما زکات به صورت نقدي است در صورتي‌که وقف بيش‌تر به صورت دارايي است. وقف به عنوان عمل خيرخواهانه داوطلبانه‌اي تعريف مي‌شود که در ذيل عناوين عامي چون صدقه و انفاق تعريف مي‌شود. (احمد، 2004).

ويژگي‌هاي اقتصادي وقف

براي تبيين بعد اقتصادي وقف مي‌توان آن را به شکل ديگري بازتعريف نمود: انتقال وجوه نقد (يا ديگر منابع) از بخش مصرف، و سرمايه‌گذاري آن‌ها در دارائي‌هاي توليدي که منفعت يا درآمد جهت مصرف آينده براي افراد يا گروه‌ها در پي خواهد داشت. با اين تعريف، سرمايه يا دارايي وقف شده به صورت‌هاي (انواع) مختلف به منظور اهداف گوناگون مثل مذهبي، درماني، فعاليت‌هاي توليدي و ديگر موارد مورد استفاده قرار مي‌گيرد. سرمايه يا دارايي وقف شده به دو صورت مي‌تواند مورد استفاده قرار گيرد: اول براي ارائه خدمات جهت استفاده گروهي از افراد (مثلاً ساخت بيمارستان، مسجد و غيره) و دوم به عنوان سرمايه توليدي (مثل يک طرح توليدي) براي توليد کالاهايي که در بازار به فروش مي‌رسد. با اين مباني اساس ويژگي‌ها و منافع اقتصادي يک نهاد وقف نمايان مي‌شوند. از يک سو توسعه وقف به معناي افزايش ذخاير و کاهش مصرف است (پديده‌اي که در جوامع اسلامي توسعه نيافته تا حد زيادي مورد تأکيد است). به عبارت ديگر مي‌توان اين ذخاير را به سرمايه‌‌اي تبديل کرد که هم مي‌‌تواند خدمات اجتماعي و هم کالا توليد کند. هم چنين توسعه وقف که همراه با ترويج فرهنگ نوع‌دوستي و امت واحده است با تقويت پايه‌هاي جامعه و احساس جمعي به رشد سرمايه اجتماعي و تأثير گسترده بر توليد کل اقتصاد مي‌شود (پيراسته و عبدالملکي، 2007).
تمام موارد بالا نشان مي‌دهد که روش‌ها و منابع موجود تأمين مالي جهت توسعه موقوفات از کارايي لازم برخوردار نبوده و استفاده از منابع و روش‌هاي نوين تأمين مالي جهت توسعه هرچه بيش‌تر موقوفات و بهره‌مندي از آثار و نتايج آن، يک نياز مبرم جهت کاهش فاصله طبقاتي موجود در جوامع اسلامي و رفع نياز‌هاي اوليه نيازمندان موجود در اين جوامع است.

ضرورت بهره بردن از تأمين مالي در وقف

با توجه به اهميت وقف و نقش آن در توسعه اجتماعي و اقتصادي، در ساليان اخير تلاش‌هاي جديدي براي توسعه اين نهاد صورت گرفته است. بدين منظور راهبرد تامين مالي پيشنهاد شده است. بر مبناي پيشرفت‌هاي نظري در اقتصاد مالي (به طور عام) و مالي اسلامي (به طور خاص)، روش‌ها و ابزارهاي متنوع و نويني براي تأمين مالي در وقف معرفي شده است (قحف، 1998).

روش‌هاي تامين مالي در وقف

به طور کلي براي تأمين مالي موقوفات دو روش سنتي و نوين وجود دارد. روش سنتي به طور کلي به پنج نوع تقسيم مي‌شود که در ادامه چهار نوع آن به طور خلاصه شرح داده مي‌شود (پيراسته و عبدالملکي، 2007):
1-تصاحب موقوفه جديد. اين روش با ايجاد موقوفات جديد و افزودن آن‌ها به موقوفات موجود تأمين مالي مي‌شود. اين روش در زمان پيامبر اکرم صلّي اللّه عليه و آله و بني اميه و بني عباس کاربرد داشته است. مثال‌هاي کلي براي اين نوع از تأمين مالي در تاريخ اسلام عبارت است از: مساجد، مدارس، بيمارستان‌ها و دانشگاه‌‌ها.
2-استقراض. در اين روش، پول قرض گرفته مي‌شود تا نيازمندي‌هاي عملياتي وقف تأمين مالي شود. با تخصيص يکجاي پول، خيرين جديد صرف توسعه موقوفات قديمي مي‌شود. در اين روش، ناظر موقوفه قرض مي‌کند تا هزينه‌‌هاي جاري موقوفات، نوسازي يا اتمام ساخت را پوشش دهد. اين روش از ديدگاه اسلام نيز مشروع مي‌باشد.
3-جايگزيني موقوفات. روش جايگزيني امکان فراهم نمودن نقدينگي‌اي را فراهم مي‌کند که براي فعاليت‌هاي عملياتي موقوفات لازم است. اين روش خدمات ارائه شده توسط اوقاف را در موارد خاصي نيز افزايش مي‌دهد، مخصوصاً زماني که کاربرد جديد موقوفات به خاطر تغييرات فني و يا جمعيتي وجود داشته باشد.
4-حکر (4) (اجاره بلند مدت به طوري که پيش پرداخت زيادي يکجا پرداخت شود). اصطلاح حکر به معني انحصار يا محدود کردن است. اين روش که توسط فقها ارائه شده است، روشي براي جلوگيري از فروش موقوفه است. ازديدگاه مديريت وقف، حکر به طور مجازي ارزش موقوفه‌اي را که در حکر به صورت يکجا واگذار شده است (که بايد براي اهداف وقف استفاده شود)، با فروش حقوق انحصاري مربوط به موقوفه بدست مي‌آورد. اين کار فروش خود موقوفه نيست، مديريت موقوفه نياز دارد تا قيمت فروش را که در مورد يک دارايي مشابه بدست آورده است به عنوان جايگزين تعيين کند.
روش‌هاي نوين تأمين مالي براي سرمايه‌گذاري در موقوفات مي‌تواند به چهار گروه تقسيم شود (پيراسته و عبدالملکي، 2007):
1-مرابحه. در اين روش تأمين مالي وقف، مديريت موقوفات از طريق قرارداد مرابحه اقدامات لازم را براي استقراض از يک بانک اسلامي انجام مي‌دهد تا آن مواد و تجهيزات را که براي توسعه يا تعمير موقوفات لازم است، خريداري مي‌کند و همزمان به محض رسيدن تاريخ سررسيد قرض، اصل و سود تامين مالي (5) را از محل درآمد موقوفات به بانک برمي‌گرداند.
2-استصناع. روش استصناع به مديريت موقوفات اجازه مي‌دهد بنا به مورد، توسعه مورد نياز در موقوفات را (به عنوان مثال از طريق ساخت) ازطريق يک قرارداد استصناع - با امضاء توافق‌نامه با يک نهاد تأمين مالي- انجام دهد. سپس نهاد تأمين مالي يا همان بانک از طريق يک پيمان‌کار وارد قرارداد ديگري مي‌شود تا همان را فراهم کند. مدير وقف بايد اين قرض را که به خاطر قرارداد استصناع از سودهاي موقوفات توسعه‌يافته ايجاد شده است، پرداخت کند.
3-اجاره. در اين روش تأمين مالي، ناظر موقوفه جوازي صادر مي‌کند که سال‌هاي زيادي فقط براي تأمين مالي کننده معتبر است. اين جواز به تأمين مالي کننده اجازه مي‌دهد تا بر روي موقوفه (زمين) ساختمان بسازد. سپس ناظر ساختمان را براي همان مدت اجاره مي‌دهد و به تأمين مالي کننده اصل سرمايه‌گذاري‌اش و بازدهي را (درصورت تمايل تأمين مالي‌کننده) برمي‌گرداند. در اين مورد، اجاره با مستأجر که مالک ساختمان شده است، به پايان مي‌رسد.
4-مضاربه. در اين روش تأمين مالي، ناظر به عنوان پيمانکار(6) وجوه نقدي را از تأمين مالي‌کننده دريافت مي‌کند تا ساختماني را بر روي موقوفه (زمين) بنا کند. هر سودي که بدست آيد ميان مديريت موقوفه و تأمين مالي‌کننده تقسيم مي‌شود.
5-مالکيت اشتراکي.(7) قرارداد مربوطه در فقه شراکت (8) ملک ناميده شده است. در اين روش، ناظر به تأمين مالي‌کننده اجازه مي‌دهد تا ساختماني را بر روي زمين وقفي بسازد. اما هر يک از بخش‌ها به طور مستقل و مجزا مالک دارايي خودش مي‌شود و روي تقسيم خروجي ميان خودشان توافق مي‌کنند.
6-خروجي اشتراکي. در روش خروجي اشتراکي مربوط به تأمين مالي، نهاد وقف زمين و دارايي‌هاي ثابت ديگر را (براي دارايي نهاد وقف) فراهم مي‌کند و تأمين مالي‌کننده هزينه‌ها و مديريت کار را به عهده مي‌گيرد. تأمين مالي‌کننده هم چنين مي‌تواند بخشي از ماشين آلات يا کل آنرا فراهم کند به شرطي که زمين توسط بخش غيرمديريتي تهيه شود.اين روش بر اساس مزارعه است و سود ناخالص طبق توافق ميان دو طرف تقسيم مي‌شود.
7-حکر و اجاره بلندمدت. در روش تأمين مالي بلند مدت، تأمين مالي‌کننده موقوفه را براي يک دوره زماني بلندمدت اجاره مي‌دهد. تأمين مالي‌کننده هزينه‌هاي ساخت و مديريت موقوفه را به عهده مي‌گيرد و اجاره دوره‌اي به ناظر موقوفه مي‌پردازد. در روش فرعي حکر، يک بند به قرارداد اضافه مي‌شود که بر طبق آن نهاد تأمين مالي علاوه بر اجاره دوره‌اي، پرداخت نقدي يکجا نيز انجام مي‌دهد (قحف، 1998).
تاکنون روش‌ها و منابع ديگري نيز براي تأمين مالي موقوفات ارائه شده است. اين روش‌ها در اصل بر اساس مفهوم «تبديل به اوراق بهادار کردن دارايي‌ها«(9) مطرح مي‌شوند که در بخش بعدي به آن پرداخته خواهد شد.
8-توسعه موقوفات با استفاده از تبديل به اوراق بهادار کردن موقوفات. اين روش توسعه موقوفات، مبتني بر برقراري ارتباط ميان مفاهيم موقوفه و «تبديل به اوراق بهادار کردن»مي‌باشد.
در ادامه يکي از روش‌هاي تبديل موقوفه به اوراق بهادار مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. اين روشِ مبتني بر صکوک به عنوان يک مجموعه از ابزارهاي نوين مالي اسلامي بر اساس مفهوم «تبديل به اوراق بهادار کردن»طراحي شده و جهت توسعه موقوفات مورد استفاده قرار مي‌گيرد. در واقع، صکوک مي‌تواند به دو صورت وارد موقوفات شود (پيراسته و عبدالملکي، 2007):
-موقوفات با استفاده از صکوک به اوراق بهادار تبديل شود. اين امر موجب توسعه و بهبود در مديريت موقوفات مي‌شود.
-با استفاده از يک ابتکار، مي‌توان نوعي از صکوک را که مربوط به دارايي‌هاي غيروقفي است براي حمايت ار موقوفات به کار برد.

ويژگي‌ها صکوک و انواع آن

اوراق قرضه متعارف اوراقي است که نشان‌دهنده‌ي بدهکاري طرف منتشر کننده است. به عبارت ديگر اين اوراق، سندي است که نشان مي‌دهد يک طرف تعهد کرده تا قرض را در سررسيد آن پرداخت کند. اما اوراق قرضه اسلامي (صکوک) اوراقي است که نشان‌دهنده‌ي بدهکاري، مالکيت و سرمايه‌گذاري است. اين اوراق توسط ناشرين بر اساس موازين شرعي منتشر مي‌شود (باباقادري و فيروزي و ديگران، 1386). واژه عربي صکوک در کاربرد نخستين آن به معناي "ضرب کردن يا کوبيدن" آمده است. کلمه صک در واقع معرب کلمه " چک" در فارسي است. در حال حاضر در ادبيات مالي اسلامي واژه صکوک بعنوان «اوراق قرضه اسلامي»تعريف مي شود. در استاندارد شماره 17 سازمان حسابداري و حسابرسي نهادهاي مالي اسلامي) (10) صکوک اينگونه تعريف شده است: " گواهي هايي با ارزش اسمي يکسان که پس از اتمام عمليات پذيره نويسي، بيانگر پرداخت مبلغ اسمي مندرج در آن توسط خريدار به ناشر است و دارنده آن مالک يک يا مجموعه اي از دارايي ها، منافع حاصل از دارايي‌ها و يا ذينفع يک پروژه يا يک فعاليت سرمايه گذاري خاص مي‌شود. "(فلاح شمس و رشنو، 1387).
براي اوراق قرضه اسلامي صکوک مي‌توان ويژگي‌هاي زير را بر شمرد (نورالدين ناديمون، 2007؛ محمد بکيک، 2007):
1-در توسعه اقتصاد اسلامي، صکوک يک روش تأمين مالي است که آزمون شده‌ي مطابق با شرع است.
2-براي توسعه وقف بر مبناي اصول اسلامي قابل استفاده و بسيار مناسب است.
3-به منظور انتقال پس‌اندازهاي سرمايه‌گذاران به سرمايه‌گذاري منطبق با شرع مورد استفاده قرار مي‌گيرد.
4-جهت توسعه و ترويج ابزارهاي اسلامي به منظور فراهم نمودن اشکال ديگر فرصت‌هاي سرمايه‌گذاري براي سرمايه‌گذاراران و منتشرکنندگان ابزارهاي اسلامي طراحي شده است.
5-به ايجاد بازار اوراق قرضه اسلامي کارا با نقدينگي بالا کمک مي‌کند.

انواع صکوک

صکوک انواع زيادي دارد که از آن جمله عبارتند از: صکوک اجاره محض (11) ijarah sukuk، صکوک ترکيبي (12)، صکوک قابل بازخريد با نرخ متغير(13) ، صکوک بدون کوپن غيرقابل معامله (14) و صکوک ادغامي.(15) هر يک از اين صکوک‌ها را به اختصار توضيح داده مي‌شود (زهتابيان و سعيدي، 1387):
1-صکوک اجاره محض: اين نوع از صکوک به پشتوانه دارايي مجرد است. در اين مورد دارايي مي‌تواند به شکل زمين يا تجهيزات اجاره‌اي باشد. بازده حاصل از اين صکوک مي‌تواند ثابت يا متغير باشد.
2-صکوک تجميعي- ترکيبي: اين صکوک مي‌تواند ترکيبي از استصناع، مرابحه قابل وصول و هم چنين اجاره باشد. بازده اين اوراق تنها مي‌تواند نرخ ثابت از پيش تعيين‌شده‌اي باشد.
3-صکوک قابل بازخريد با نرخ متغير: اين نوع از صکوک مي‌تواند براي برخي از شرکت‌ها به عنوان «اوراق مالي مدت‌دار مشارکت»(16) مورد استفاده قرار گيرد. از آنجايي‌که اين نوع از صکوک مفهوم مشارکت را به کار مي‌برد، از ديدگاه فقها داراي رجحان است. هم چنين نرخ بازده شناور اين اوراق به امر ارزيابي با مراجع بازاري مثل لايبور بستگي ندارد بلکه در عوض، وابسته به واقعيت‌‌هاي ترازنامه بنگاه است. اين اوراق به دليل ارشديت حقوق صاحبان سهام منتشرکننده، ماهيت بازخريدي و نرخ نسبتاً باثبات آنها در مقايسه با پرداخت‌هاي سود سهام مي‌توانند جانشيني براي صکوک باشند
4-صکوک بدون کوپن غيرقابل معامله: نوع خاصي از صکوک است که به موجب آن دارايي‌هايي تا آن زمان وجود ندارد. اين نوع از صکوک مي‌تواند به وسيله‌ي اضافه کردن چندين دارايي بيش‌تر به ترازنامه شرکت از طريق استصناع مورد استفاده قرار گيرد.
5-صکوک ضمني: اين نوع از صکوک مي‌‌تواند بدون کوپن، اجاره محض يا ترکيبي، همراه با اختيار ضمني براي تبديل شدن به ديگر صورت‌هاي دارايي بسته به شرايط خاص باشد.
6-صکوک انتفاع:(17) از اين نوع صکوک با نام اوراق قرضه اشتراک زماني (18) نيز ياد مي‌شود. و مالکيت مدت زمان مشخصي در مجموعه مسکوني معيني براي تعداد معيني از سال‌ها را نشان مي‌دهد. صکوک انتفاع در اصل نوعي از صکوک اجاره است. سند مربوط به مالکيت منفعت مال دو نوع است؛ نوع اول آن سند دارايي‌هاي موجود است. در اين نوع صکوک فرض بر آن است که دارايي از قبل وجود دارد. سپس مالک صکوک انتفاعي‌اي را منتشر مي‌کند که آن دارايي را به عنوان دارايي پايه استفاده کرده است. از آنجايي که اين نوع از صکوک بر مبناي مفهوم اجاره است، مالک، اين اوراق اجاره‌اي را به صورت نقد از تعهدکنندگان (19) اين اوراق دريافت مي‌کند. اما نوع دوم، سند مالکيت منفعت در آينده به حسب نياز در دسترس خواهد بود. اين نوع از سند به منظور تأمين مالي بازسازي دارايي‌ها منتشر خواهد شد. بنابراين مالکان منفعت اين دارايي‌هاي آتي، تعهدکنندگان خواهند بود. اين نوع از صکوک در اوايل سال 2000 ميلادي در مکه به کار برده شده است (احمد، 2004).
در ادامه مقاله الگوئي ارائه خواهد شد که با استفاده از اين نوع صکوک کار مي‌کند و براي تأمين مالي در وقف کاملاً مناسب است. اين الگوي پيشنهادي، الگويي است کلي جهت تأمين مالي و سرمايه‌گذاري در موقوفات با استفاده ارائه الگوي ساخت، استفاده و انتقال (20)، و صکوک انتفاع. اين الگو مي‌تواند براي انواع ديگر صکوک نيز به کار گرفته شود.

عملياتي کردن صکوک انتفاع در وقف سرمايه گذاري

براي آن‌که صکوک انتفاع نقش معناداري در حمايت از مديريت وقف داشته باشد، وجود چندين پيش‌نياز لازم است. مهم‌ترين اين پيش‌فرض‌ها عبارتند از (خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007).:
1-قانون و مقررات مربوط به صکوک. اگرچه هدف صکوک که همان تأمين مالي است با هدف اوراق قرضه متعارف مشابه است، اما در واقع صکوک با اوراق قرضه متعارف بسيار متفاوت است. اين تفاوت از آن‌جا ناشي مي‌شود که در صکوک به دارايي نياز است در صورتي‌که در اوراق قرضه اين‌گونه نيست. براي مثال در حال حاضر هنوز در اندونزي قوانين مربوط به صکوک تدوين نشده است. بنابراين دولت و مجلس بايد با کمک هم روي اين مسأله کار کنند. همچنين مفهوم صکوک بايد به سرمايه‌گذاران، بخش بازرگاني و سايرين معرفي شود تا زماني که مقررات مربوط به صکوک تصويب شد کاربران از قبل آگاهي داشته باشند.
2-قانون جامع وقف به طور قطع يکي از مهم‌ترين پيش‌فرض‌ها مي‌باشد. اين قانون بايد حقوق و تعهدات طرفين را -که به طور معمول شامل وقف‌کننده، ناظر، ذينفعان و ديگران هستند- مشخص کند. همچنين بايد ماهيت خود وقف را نيز توضيح دهد، به عبارت ديگر بايد دولتي يا خصوصي بودن وقف، دائمي بودن يا موقتي بودن وقف و... را تعيين کند.
3-نهادي که وقف را مديريت مي‌کند. اکثر مطالعاتي که در گذشته در زمينه مديريت وقف توسط دولت انجام شده است گوياي آن است که مديريت وقف بايد به وسيله نهاد‌هاي غيردولتي انجام شود. اين امر به خاطر آن است که دولت‌ها در بسياري از کشورهاي اسلامي داراي مشکلاتي از قبيل فساد مالي، سوءمديريت و غيره هستند (رشيد، 2002). اين شرايط موجب شده که وقف‌کنندگان تمايلي به وقف اموال خود نداشته باشند. زيرا آن‌ها مي‌ترسند که اموالشان در جهت منافع عموم مورد استفاده قرار نگيرد.
4-حمايت دولت به ويژه از طريق سياست غيرمستقيم آن براي توسعه وقف. يکي از اين سياست‌ها مي‌تواند کاهش و حتي معافيت مالياتي براي وقف‌کنندگان باشد.
5-نظام اطلاعاتي وقف بايد (براي الگو) صحيح تعريف شود تا عملياتي شود. الگو به شناسايي جزني آن بخشي نياز دارد که شامل ذينفعان مي‌شود. اين شناسايي جزئي براي اجراي طرح ميان ذينفعان لازم است.
6-توسعه بازار مالي اسلامي. توسعه بازار مالي اسلامي سرمايه‌گذاران را تشويق خواهد کرد تا در صکوک انتفاع ثانوي سرمايه‌گذاري کنند، به طوري‌که در اين بازار نقدينگي ابزار مالي افزايش مي‌يابد.

عمليات طرح وقف انتفاع در سرمايه‌گذاري وقف

هنوز موقوفات زيادي وجود دارد که توسعه پيدا نکرده‌اند. اين شرايط توان بالقوه وقف را براي بهبود رفاه جامعه کاهش داده است. به منظور بازسازي موقوفات، سازمان اوقاف نياز به سرمايه دارد تا بتواند توسعه موقوفات را تأمين مالي کند. يکي از راه‌هاي تأمين سرمايه از طريق سرمايه‌گذاران انتشار صکوک انتفاع است.
در الگوي مورد نظر اين مقاله که در شکل(1) آمده، امور موقوفات توسط سازمان اوقاف اداره مي‌شود. سازمان اوقاف به مديريت يا معاونت توسعه وقف نياز دارد تا موقوفات توسعه نيافته خود (مانند ساختمان اداري، فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي، هتل و...) را شناسايي و طرح‌هاي ثانويه مناسب را براي اين موقوفات جستجو کند (1.الف). پس از يافتن طرح مناسب، مديريت يا معاونت توسعه وقف، پيشنهادي براي توسعه اين طرح به سازمان اوقاف ارائه مي‌دهد. سپس سازمان اوقاف از مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات درخواست مي‌کند تا در بازسازي موقوفه، مديريت يا معاونت توسعه موقوفات را حمايت کند(5.ب). مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات نيز با انتصاب شرکت واسطه پاسخ مي‌دهد(1.پ). سپس مديريت يا معاونت توسعه موقوفات و مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات توافق مي‌کنند که چطور اين طرح را تأمين مالي کنند.
سه الگو که براي تأمين مالي طرح ممکن است مورد استفاده قرارگيرند عبارتند از (خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007):
1-طرح به طور کامل از طريق انتشار صکوک انتفاع تأمين مالي شود.
2-اين مورد مشابه مورد اول است. اما اختياري وجود دارد که سررسيد صکوک را طولاني‌تر مي‌کند.
3-در اين روش جهت‌گيري عمده آن است که طرح از طريق انتشار صکوک انتفاع تأمين مالي شود؛ اما بخشي از طرح از محل صندوق داخلي تأمين مالي مي‌شود. منابع موجود در صندوق داخلي سود طرح‌هاي ديگر وقف وجوه اهدايي به صندوق خزانه (21) است.
پس از تعيين الگوي تأمين مالي، مديريت يا معاونت توسعه موقوفات عمليات ساخت را شروع مي‌کند و قرارداد BOT را به شرکت توسعه دهنده منتقل مي‌کند(2)، سپس به وسيله اجاره طرح به شرکت واسطه، (که پس از اين شرکت واسطه طرح را عملياتي خواهد کرد) کار دنبال مي‌شود(3).
قرارداد BOT ميان شرکت توسعه‌دهنده وقف و مديريت يا معاونت توسعه، دارايي پايه طرح اجاره شده موقوفات است. شرکت توسعه‌دهنده بر اساس اين قرارداد اقدامات لازم جهت توسعه موقوفه را انجام داده و سپس طرح تکميل شده را به شرکت واسطه منتقل مي‌کند. بنابراين مدت زمان قرارداد وابسته به الگوي تأمين مالي به کار گرفته شده در تأمين مالي طرح است. دورهBOT طرحي که بر اساس الگوي اول است کوتاه‌تر از طرحي است که بر اساس الگوي دوم باشد. بر اساس الگوي دوم، قرارداد طولاني مي‌شود تا درآمد دوره‌اي که از مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات دريافت شده است، بازگردانده شود(خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007).
در اينجا مثالي براي حالت‌هاي بالا ارائه مي‌شود. قرارداد BOT ميان مديريت يا معاونت موقوفات و شرکت توسعه‌دهنده براي يک طرح ثانويه خاص 25 سال است. اين مدت دوره‌ا‌ي طبيعي براي اين قرارداد است. اما براساس الگوي ثانويه، ممکن است مديريت يا معاونت موقوفات قرارداد دوره‌ي طبيعي بالا، براي مثال 35-30، را تاييد کند. در عوض، مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات پرداخت‌هاي دوره‌اي (ماهانه يا ساليانه) از عامل طرح - که طرح را از شرکت توسعه‌دهنده اجاره کرده است- دريافت مي‌کند.
در حالت اول، مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات تا 25 سال بعد، يعني پايان زمان‌ طرح، (دوره قرارداد BOT) هيچ درآمدي از طرح ثانويه دريافت نمي‌کند. با اين وجود سازمان وقف طرح ثانويه را زودتر دريافت مي‌کند تا به وسيله خود اين طرح، ايجاد درآمد عملياتي شود. از سوي ديگر، الگوي دوم مدت زماني را که لازم است تا مديريت يا معاونت وقف طي کند تا با به دست آوردن حقوق خود، طرح ثانويه را اجرا کند، طولاني‌‌تر خواهد کرد (براي مثال 35- 30 سال، يعني 10- 5 سال بيش‌تر). به هرحال اين حالت پرداخت‌هاي دوره‌اي از شرکت واسطه به مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات را پيشنهاد مي‌دهد. اين پرداخت‌ها براي مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات درآمد محسوب مي‌شود. اين درآمد براي تأمين مالي هزينه‌هاي نگهداري و عملياتي طرح اوليه استفاده مي‌شود يا مي‌تواند براي آماده کردن منابع انساني مورد نياز طرح ثانويه به کار رود (مانند پزشکان و معلمان). پس از انعقاد قرارداد اجاره با شرکت توسعه‌دهنده، شرکت واسطه براي تأمين مالي طرح، صکوک انتفاع منتشر مي‌کند(4.الف). سرمايه‌گذاران صکوک را پذيره‌نويسي مي‌کنند که نشان‌دهنده مالکيت استفاده از دارايي براي يک دوره زماني معين است. سرمايه‌گذار حق دارد در طول زمان خاصي از يک دوره معين، از دارايي تعيين شده براي صکوک استفاده کند. با اين وجود ممکن است سرمايه‌گذار صکوک را به بخش ديگري که مي‌خواهد از آن دارايي به کار گيرد، اجاره مجدد دهد. شرکت واسطه وجوه را از الگوي سرمايه‌گذاري ديگر (مثل سرمايه‌گذاري مشارکتي يا سرمايه‌گذاري مضاربه‌اي) تأمين مالي شود(5.ب). شرکت واسطه وجوه سرمايه‌گذاري شده را جمع‌آوري مي‌کند و سپس توسعه طرح ثانويه را تأمين مالي مي‌کند(6). شرکت توسعه‌دهنده فعاليت خود را آغاز مي‌کند و پس از اتمام طرح، توسعه‌دهنده طرح را به شرکت واسطه تحويل مي‌دهد(8.ب و 8،7.الف). اکنون مديريت طرح ثانويه تکميل شده در اختيار شرکت واسطه است. شرکت واسطه اين طرح را از زماني که طرح تکميل شده تا زماني‌که قرارداد BOT به پايان برسد، عملياتي مي‌کند(9). طرح ثانويه به طور مستمر براي شرکت واسطه درآمد ايجاد مي‌کند(10). سپس اين درآمد ميان شرکت واسطه، مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات و دارندگان صکوک مطابق شرايط زير تقسيم مي‌شود(خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007):
1-اين درآمد به مرور در هر دوره مشخص به مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات پرداخت خواهد شد(براي مثال به صورت ماهانه يا ساليانه)(11.الف). شرکت واسطه به صورت دوره‌اي به مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات پرداخت انجام مي‌دهد؛ زيرا شرکت واسطه اين طرح را به طورکامل از طريق انتشار صکوک تأمين مالي کرده بود، که در آن الگوي دوم تأمين مالي انتخاب شده است. با اين وجود طرفين مي‌توانند دوره را از مدت طبيعي آن طولاني‌تر کنند. مدت زمان طبيعي در اين مثال 25 سال است.
2-اين درآمد ميان شرکت واسطه و مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات مطابق سهم طرفين در طرح تقسيم خواهد شد(11.ب). مشارکت مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات در طرح از طريق خريد صکوک انتفاع يا هر قرارداد سرمايه‌گذاري مجاز ديگر نظير سرمايه‌گذاري مشارکتي يا مضاربه‌اي انجام مي‌شود(5.ب). در اين راستا، مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات از طريق خريد صکوک انتفاع در طرح سرمايه‌گذاري مي‌کند. ولي مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات دارايي را استفاده نمي‌کند بنابراين اين مؤسسه از شرکت واسطه درخواست مي‌کند تا دارايي را به منظور درآمدزايي به طرف ديگري دوباره اجاره دهد. سپس اين درآمد پس از آن که شرکت واسطه حق مديريت خود را به خاطر مديريت کردن روي دارايي مؤسسه از آن کسر نمود به مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات منتقل مي‌کند.
3-شرکت واسطه به دارندگان صکوک که از دارايي استفاده نمي‌‌کنند و آن را به شرکت واسطه مي‌سپارند تا اين شرکت دارايي را از سوي آنان به طرف ديگري دوباره اجاره دهد، سود پرداخت مي‌کند(11).
سود دريافتي توسط مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات به صندوق درآمدهاي طرح واريز مي‌شود(12). اين صندوق وجوه منبع صندوق داخلي است که به وسيله مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات براي تأمين مالي طرح اوليه و سرمايه‌گذاري در طرح‌هاي ثانويه آتي مورد استفاده قرار مي‌گيرد. اين فرآيند تا پايان قرارداد BOT ادامه مي‌يابد. شرکت واسطه در پايان قرارداد BOT، دارايي را به شرکت توسعه‌دهنده باز مي‌گرداند(14). شرکت توسعه‌دهنده نيز دارايي را به مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات برمي‌گرداند(15). در ايجا سازمان وقف به طور کامل مالک طرح ثانويه مي‌شود و آن به طور مستمر براي مديريت يا معاونت تأمين مالي موقوفات درآمدزايي دارد (خالد، حسن و ساکمانا؛ 2007).

نتيجه گيري

در حال حاضر توسعه سريع نهاد وقف، منجر به جريان ناگهاني سود در ميان مسلمانان در موضوعات وقف نمي‌شود. اين سود از اولين روزهاي شروع اسلام وجود داشته است. توسعه سريع نهاد وقف بيشتر پاسخي به تغييرات چشم‌انداز جغرافيايي- سياسي و آگاهي در حال افزايش نقش وقف در توسعه اقتصادي و اجتماعي جوامع مسلمانان است. مطالعه وضعيت بازار گوياي آن است که در حال حاضر دولت‌ها در يافته‌اند که نقش وقف در زندگي بسياري از خانواده‌ها و افراد حياتي است.
وقف مشخصه و ويژگي ساختار اقتصادي- اجتماعي جامعه اسلامي شده است. وقف به عنوان يک نهاد اسلامي جهت مبارزه با فقر و افزايش رفاه نقش اساسي دارد و به طور معمول با اهداف بانک توسعه اسلامي و بانکداري اسلامي همسو مي‌باشد. با وجود اين در طول ساليان زيادي، اين بخش رها و بيش‌تر فراموش شد. متخصصين مالي سازمان‌ها را به بخش خصوصي و دولتي تقسيم مي‌کنند. آن‌ها اغلب اوقاف را به عنوان سومين بخش مهم در نظر مي‌گيرند. اما با وجود اين به دليل کارائي پائين (در نتيجه مديريت ضعيف) اين بخش نتوانسته به طور کاملاً موفق عمل کند. يکي از راه‌هاي افزايش کارايي، توسعه وقف از طريق جذب منابع جديد مالي و بکارگيري آن‌ها در اموال موقوفه است. يکي از راه‌هاي اين تامين مالي انتشار اوراق قرضه است. اين مقاله الگويي را توضيح داده است که سازمان اوقاف به وسيله آن (از طريق انتشار صکوک) سود دائمي از محل باز زنده ساختن موقوفات بدست مي‌آورد.

پی نوشت:

1- Profitable Waqf.
2- Output Share.
3- Partnership share.
4- Hukr.
5- Financing Mark-up.
6- Entrepreneur.
7- Ownership Sharing.
8- Sharikat-al-Milk.
9- Securitization ofassets.
10- Accounting & Auditing Organization for Islamic Financial Institutions.
11- Pure 14.
12- Hybrid sukuk.
13- Variable-rate redeemable sukuk.
14- Zero-coupon non-tradable sukuk.
15- Embedded sukuk.
16- Musharakah Term Finance Certificates ) MTFCs).
17- Sukuk al-intifa.
18- Time sharing Bonds)TSB).
19- subscribers.
20- Build, Operate & Transfer) BOT).
21- The pool of fund.



معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.