امامت و رهبرى درسخنان معصومان (علیهم السلام)

امام على عليه السلام : «حقّ على الامام ان يحكم بما انزل الله‏و ان يودى الامانة فاذا فعل فحق على الناس ان يسمعوا له و ان‏يطيعوا و ان يجيبوا اذا دعوا».(1) بر امام لازم است كه طبق آنچه خداوند فرود فرستاده حكم (حكومت)كند و امانتى را كه خداوند به او سپرده است ادا كند، هر گاه‏چنين كرد بر مردم واجب است‏سخنش را بپذيرند و فرمانش را اطاعت‏كنند و به خواستهاى او پاسخ مثبت دهند.
پنجشنبه، 30 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
امامت و رهبرى درسخنان معصومان (علیهم السلام)
امامت و رهبرى درسخنان معصومان (علیهم السلام)
امامت و رهبرى درسخنان معصومان (علیهم السلام)

امام على عليه السلام : «حقّ على الامام ان يحكم بما انزل الله‏و ان يودى الامانة فاذا فعل فحق على الناس ان يسمعوا له و ان‏يطيعوا و ان يجيبوا اذا دعوا».(1)
بر امام لازم است كه طبق آنچه خداوند فرود فرستاده حكم (حكومت)كند و امانتى را كه خداوند به او سپرده است ادا كند، هر گاه‏چنين كرد بر مردم واجب است‏سخنش را بپذيرند و فرمانش را اطاعت‏كنند و به خواستهاى او پاسخ مثبت دهند.
امام على عليه السلام : «ان الله جعلنى اماما لخلقه ففرض على‏التقدير فى نفسى و مطعمى و مشربى و ملبسى كضعفاء الناس، كى‏يقتدى الفقير بفقرى و لا يطغى الغنى غناه‏».(2)
خداوند مرا امام خلق خود قرار داده و بدين جهت‏بر من واجب كرده‏كه زندگى شخصى خود، خوردنى، نوشيدنى و لباس خود را مانند مردم‏ناتوان اندازه‏گيرى كنم تا فقير به فقرم اقتدا كند و ثروتمندرا ثروت به طغيان وادار نسازد.
امام على عليه السلام : «و فى هذا اوضح دليل على انه لابد للامة‏من امام يقومه بامرهم، فياءمرهم و ينهاهم، و يقيم فيهم الحدود،و يجاهد العدو، و يقسم الغنائم، و يفرض الفرائض و يعرفهم‏ابواب ما فيه صلاحهم، و يحذرهم ما فيه مضارهم، اذ كان الامرو النهى احد اسباب بقاء الخلق و الا سقطت الرغبة و الرهبة ولم يرتدع و لفسدت التدبير و كان ذلك سببا لهلاك العباد».(3)
در اين آيات دليل بسيار روشنى است‏بر اين كه امت‏بايد داراى‏امام و پيشوا باشد، كه به انجام كارهاى آن‏ها قيام و اقدام‏كند، به آن‏ها امر و نهى نمايد، حدود الهى را در ميان آن‏ها به‏پا دارد، با دشمن پيكار كند، و غنائم را عادلانه تقسيم نمايد،واجبات را تحقق بخشد و درهاى اصلاح و صلاح را به آن‏ها نشان دهد،و آنان را از آن‏چه به ايشان زيان‏بخش ست‏برحذر دارد، زيرا امرو نهى يكى از اسباب بقاى خلق است، وگرنه تشويق و ترس، از بين‏مى‏رود، و هيچ كس از گناه باز نمى‏ايستد و شيرازه نظام جامعه ازهم مى‏گسلد، و چنين هرج و مرجى باعث هلاكت‏بندگان خدا است.
امام حسين عليه السلام : «ان مجارى الامور و الاحكام على ايدى‏العلماء بالله، الامناء على حلاله و حرامه‏».(4)
همانا جريان امور و احكام در دست عالمانى است كه امين بر حلال‏و حرام خدا هستند.
امام باقر عليه السلام : «بنى الاسلام على خمس: اقام الصلاة وايتاء الزكاة و حج البيت و صوم شهر رمضان و الولاية لنا اهل‏البيت فجعل فى اربع منها رخصه و لم يجعل فى الولاية رخصة، من‏لم يكن له مال لم تكن عليه الزكاة و من لم يكن له مال فليس‏عليه حج و من كان مريضا صلى قاعدا و افطر شهر رمضان، و الولاية‏صحيحا كان او مريضا او ذا مال او لا مال له فهى لازمة‏». (5)
اسلام بر پنج اصل بنا شده است: برپا داشتن نماز، پرداخت زكات،حج‏خانه خدا، روزه ماه رمضان و ولايت و پيروى از ما اهل بيت.
در آن چهار چيز رخصتى داده شده است ولى در ولايت هرگز رخصتى‏نيست. كسى كه مال ندارد زكات بر او واجب نيست و حج نيز از اوساقط است و كسى كه مريض است نشسته نماز مى‏خواند و روزه بر اولازم نيست ولى ولايت‏بر همه واجب است چه مريض باشد و چه سالم،چه دارا باشد و چه فقير.
امام صادق عليه السلام : «ولايتنا ولاية الله التى لم يبعث نبيا قط الا بها». (6)
ولايت ما همان ولايت ‏خداوند است و خداوند هيچ پيامبرى را مبعوث ‏نفرموده مگر با همين ولايت.
امام رضا عليه السلام : «ان العبد اذا اختاره الله عز و جل لامورعباده شرح صدره لذلك و اودع قلبه ينابيع الحكمه و الهمه العلم ‏الهاما فلم يعى بعده بجواب و لا يحير فيه عن الصواب‏».(7)
وقتى خداوند بنده‏اى را براى رهبرى امور بندگان خود انتخاب‏كند شرح صدر و ظرفيت اين مسئوليت را به او عطا مى‏نمايد وچشمه‏هاى حكمت را در دلش به وديعت مى‏نهد و دانش به طريق مخصوصى‏به او الهام مى‏كند، بدين ترتيب در پاسخ هيچ سوالى نمى‏ماند و درآن دچار خطا نمى‏شود.
امام على بن موسى الرضا عليه السلام:«ان الامامة زمام الدين ونظام المسلمين، و صلاح الدنيا، و عز المومنين، ان الامامة اس‏الاسلام النامى، و فرعه السامى، بالامام تمام الصلاه ، و الزكاه ‏و الصيام و الحج و الجهاد و توفير الفيى‏ء و الصدقات و امضاءالحدود و الاحكام و منع الثغور و الاطراف. الامام يحل حلال الله ويحرم حرام الله، و يقيم حدود الله و يذب عن دين الله، و يدعوالى سبيل ربه بالحكمة و الموعظة الحسنة و الحجة البالغة‏».(8)
همانا امامت، زمام دين و مايه نظام مسلمانان، و اصلاح دنيا وعزت مومنان است، همانا امامت ريشه اسلام رشد يافته، و شاخه‏بلند آن است. كامل شدن نماز، زكات، روزه، حج و جهاد، وفراوانى غنيمت جنگى و صدقات، و اجراى حدود و احكام، و نگهبانى‏از مرزها و اطراف به وسيله امام است، او است كه حلال خدا راحلال و حرام خدا را حرام مى‏كند، و حدود خدا را برقرار و جارى‏مى‏سازد و از حريم دين خدا دفاع مى‏نمايد. و مردم را به سوى راه‏پروردگارش با حكمت و اندرز نيك و حجت رسا فرا مى‏خواند.»
امام زمان سلام الله عليه در توقيع مبارك : «و اما الحوادث‏الواقعة فارجعوا فيها الى رواة حديثنا فانهم حجتى عليكم و اناحجة الله‏».(9) در حوادث و پيش آمدها به راويان حديث ما رجوع‏كنيد، زيرا آنها حجت من بر شمايند و من جت‏خدايم.

پي نوشت :

1 ) كنز العمال، حديث 14313.
2 ) ميزان الحكمه، ج 1، ص 176.
3 ) تفسير نعمانى، طبق نقل علامه مجلسى، بحار، چاپ اسلاميه، ج‏93ص‏41. 4 ) تحف العقول ،ص 168.
5 ) مواضع العدديه، ص 163.
6 ) اصول كافى، ج 1، ص 437.
7 ) بحار الانوار، ج 25، ص 165.
8 ) اكمال الدين صدوق، ج 2، ص 484.
9 ) اصول كافى، ج 1، ص 200.

منبع: ماهنامه پاسدار اسلام

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط