معماری نظامی در قرون وسطی

رومیان، طی دوره‌ی صلح داخلی اوّلین قرون امپراتوری، کارهای دفاعی خارج از منطقه‌ی مرزی را به دست فراموشی سپرده بودند. در این سوی رود «رَن»، اکثر شهرهای واقعاً استحکام نیافتند مگر با نزدیک شدن بربرها؛ دفاع آنها به تعدادی
پنجشنبه، 11 شهريور 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
معماری نظامی در قرون وسطی
 معماری نظامی در قرون وسطی

 

نویسنده: اگوست شوازی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی




 

رومیان، طی دوره‌ی صلح داخلی اوّلین قرون امپراتوری، کارهای دفاعی خارج از منطقه‌ی مرزی را به دست فراموشی سپرده بودند. در این سوی رود «رَن»، اکثر شهرهای واقعاً استحکام نیافتند مگر با نزدیک شدن بربرها؛ دفاع آنها به تعدادی پناهگاه در محاصره حصار و گاهی اوقات با تعدادی برج که بر حسب نیازمندی‌های زمان ساخته شده بود، محدود می‌گشت.
موقعی که مهاجمین ناگزیر شدند خود از عهده دفاع خویش برآیند، بر روی سرزمین فتح شده مدل‌های دیگری نیافتند جز همان تدارکات دفاعی مختصر دوره‌ی امپراتوری قدیم. آنها بناهای نادری از نظر دفاع همیشگی بر جای گذاشته‌اند که از آن جمله بقایای حصار «ویزیگوت (1)» در شهر «کارکاسون»، نسخه‌های دقیقی از همان بناهای دوره‌ی انحطاط روم می‌باشد.
برای درک مداومت هنر استحکاماتی، باید تا زمان رستاخیز عمومی که منطبق با شکوفایی هنر «رمان» در معماری مذهبی است، به انتظار نشست. ولی قبل از وارد شدن به جزییات، لازم است به امکانات تهاجمی اشاره نمود و افکار کلی را که بر امر دفاع حکومت کرد، یادآور گردید.

حمله و دفاع

الف) امکانات حمله:

امکانات حمله قاطع عبارت بود از تیر، مین، رخنه و صعود. در میان دستگاه‌های تیراندازی، کمان دستی تضمین‌های واقعی‌تری در دقت عمل ارائه می‌داد. اما این کمان فقط نیزه‌های کم حجم را پرتاب می‌کرد و میزان بُرد آن از 40 متر تجاوز نمی‌کرد.
برای پرتاب حجم‌های سنگین در مسافتی دورتر، ماشین‌های بزرگی لازم بود، که یا خواستار نیروی فرار از مرکز یا خاصیت فنریت کابل بود؛ یعنی دو شاخه یا کمان‌های غول پیکر اما بدون دقت عمل، که زیاد به درد دفاع نمی‌خورد.
حمله از طریق مین عبارت بود از حفر راهروهایی زیرزمینی تا پای حصارها و ادامه‌ی آنها تا زیردیواری که می‌بایست منهدم ساخت. با توجه به این امر که سقف راهروها را می‌بایست به وسیله‌ی تکیه گاه‌های چوبی نگه داری نمود، برای ایجاد فروریختگی دیوار کافی بود این تکیه گاه‌های چوبی را طریقه‌ی حریق ساخت. نوشته‌هایی وجود دارد که در آن، اشاراتی به برداشتن قطعات دیوار به کمک دستگاه‌های کار گذاشته شده در خود مین شده است.
عمل رخنه با ضربه سرنیزه سنگی یا ارابه‌های سنگین با سرآهنی که با شدت به پای دیوارها وارد می‌آمد، صورت می‌گرفت.
صعود معمولاً به کمک نردبان‌های ساده انجام می‌گرفت. اما میزان برد یک نردبان از ده متر تجاوز نمی‌کند. برای دست یافتن به ارتفاعات، بیشتر از برج‌های متحرکی که نوک آنها مجهز به پل گردان بود و به قله حصارها متصل می‌گردید، استفاده به عمل می‌آمد.

ب) امکانات کلی دفاع:

در برابر راهروهای زیرزمینی، محاصره شدگان از ضد مین استمداد می‌جستند که عبارت بود از برقراری یک دیوار داخلی به منظور جایگزین ساختن قسمت ویران شده‌ی دیوار به وسیله‌ی مهاجم.
برای درک نقشه و نیم رخ حصارها باید به یک تفاوت اساسی که بین دفاع قرون وسطایی و دفاع عصر حاضر وجود دارد، توجه نمود: هرکسی می‌توانست در برابر تیر کمان از خود به وسیله‌ی سپرهای بنایی ساده محافظت نماید. برای گریز از گزند توپخانه‌ی آتشی، وجود زرهی‌های فلزی یا لاقل دیوارهای گلی ضخیم لازم بود.
در سابق (تصویر 1- شکل‌های C, B و D) مدافع، از پشت سپر نازکی که برای محافظت او کافی بود، می‌توانست دشمن را در پای دیوار ببیند و او را مورد اصابت قرار دهد. در حال حاضر (شکل A)، مدافع که از پای دیوار به وسیله‌ی یک پرده گلی ضخیم جدا شده قادر نیست پایه‌ی (P) حصاری را که پناهگاه خود ساخته است، ببیند و آن را در زیر رگبار خویش قرار دهد: بنابراین او نمی‌تواند از نزدیک در برابر یک حمله مصون بماند مگر با آتشبارهایی که از یک نقطه دیگر استحکامات شلیک شده باشد. این جاست که برای استحکامات جدید دو راه پیش می‌آید: یا چشم پوشی از دفاع نزدیک یا توسل به راه حل‌های تهاجمی.
به طور خلاصه، از توپخانه‌ی آتشین، یک قسمت از حصار در وضع مقاومت انفرادی نیست اگر دشمن به پای آن نزدیک شود. در این صورت حصار قابل دفاع نیست، مگر به وسیله دو آتش جناحی که این امر مستلزم یک طرح کنگره‌ای است. در قرون وسطی، به کمک امکانات هدایت تیر بر روی پایه‌ی دیوار، هر قسمت از حصار بدون توسل به هیچ کمک خارجی، قادر بود در برابر حمله‌ی نزدیک استقامت نماید. استحکامات جدید از هیچ وسیله‌ای برای مقاومت در مقابل این حمله برخوردار نیست مگر از تیر جناحی. استحکامات قرون وسطی دارای منبع دیگری بود و آن امکان تیراندازی مستقیم از ساختمان موردنظر برای دفاع بود. یک قلعه‌ی قرون وسطایی طوری ترتیب یافته که از هر دوی این مزیت‌ها بهره مند باشد.
به غیر از راه حل‌های طراحی شده‌ای که امکان می‌دهد تا تیرها به سوی هدف هدایت شوند، هر قسمت از قلعه به نحوی تدوین گردیده است که در صورت لزوم بتواند هم از نزدیک و هم از راه دور از خود دفاع نموده، بعد از تصرف قسمت‌های مجاور، به خودی خود مقاومت کند. این جاست اختلاف کلی میان استحکامات قرون وسطی و استحکامات معاصر.

عناصر استحکاماتی

لوازم و طرز استفاده

بناهای نظامی قرون وسطی تقریباً تماماً به صورت حصار با دیوارهای گلی می‌باشد. در میان ساختمان‌های پیشرفته میادین، به ندرت چند قلعه گلی که روی آنها نرده‌هایی وجود داشت و حالت یک استحکام موقتی را به خود می‌گرفت، به چشم می‌خورد.
بناهای بزرگ نظامی که در زیر فشار ضروریات سیاسی ساخته شده، با سرعت عملی که گواه بارز آن عدم هماهنگی سبک در کلیه مجموعه می‌باشد، همراه بوده است. همه چیز در این بناها با روش‌های ساده انجام گرفته است. برای مثال قلعه‌ی «کوکی (2)» به عنوان چوب بست فقط یک سوی پره مانند داشت که گوی‌های آن هنوز مشهود بوده و روی آن مصالح به کار می‌رفت. تا حد امکان دیوارها با سنگ‌های بزرگ ساخته شده، غالباً دارای پوشش‌های خام بوده و برش‌هایی در اطراف هر سنگ مشاهده می‌شود. پوشش‌هایی نیز با برآمدگی برجسته وجود دارد که روی آن گوی قرار می‌گیرد.
در «کوکی» و در چندین قلعه‌ی قرن سیزدهم در میان بسترها، به جای قشرهای ضخیم ملات که درون آن، گیره به آسانی وارد می‌شود، بسترهایی به چشم می‌خورد که از ورقه‌ی سفالی یا ورقه‌هایی از سنگ لخت غرق شده درون ملات، ترکیب یافته است. این نوع بنا که بدون شک نتایج مورد دلخواه از آن به دست نیامده، در قرن چهاردهم کاملاً متروک مانده است.
در حالی که معماری غیرنظامی تقریباً منحصراً از طاق رگه‌ای استفاده می‌کند، به کرات اتفاق می‌افتد که طاق در معماری نظامی به صورت پشته‌ای باشد («شاتو تیری (3)»). یکی از بهترین امتیازات طاق رگه‌ای همان سبکی آن است که به صورت کاهش فشار ظاهر می‌گردد: طاق رگه‌ای برای پشت جدارهای نازک کلیساها مناسب بود در حالی که طاق پشته‌ای از یک تکیه گاه کافی در دیوارهای قطور کاخ‌ها برخوردار بود.
گاهی اوقات گنبد در سالن‌های گرد برج‌ها به کار رفته است (مثل «پرووَن» و «شاتودون (4)»). این گنبد فشارها را روی تمامی محیط پخش می‌کند، به جای آن که آنها را در نقاطی متمرکز سازد که ایجاد شکاف در آن، ممکن است فوق العاده خطرناک باشد.
معمولاً ساختمان‌های نظامی به کمک چفت و بست‌های چوبی به هم متصل گردیده‌اند. دیوارهای «کوکی» هنوز هم آثاری را از همین چفت و بست‌ها حفظ می‌کند. استفاده از این گونه نصب و اتصال به قدیمی‌ترین دوران باستانی مربوط می‌شود و دلیل به کار بردن آن این است که اثرات ضربه را در همه جا پخش می‌کرد.

جبهه و استحکامات

قلعه که همیشه طبق پستی و بلندی طبیعی زمین طراحی شده، عبارت است از یک خط و گاهی اوقات یک ردیف مضاعف از حیاط کوچک که تعدادی برج اضافی روی آن ترتیب یافته است.
«جبهه» که بین دو برج قرار دارد دارای طولی است که برحسب میزان برد پیکان‌ها تنظیم گردیده است و این پیکان‌ها باید تیر خود را در حد فاصل یک برج تا برج دیگر تلاقی نمایند. در نتیجه این امر، حد نهایی معادل تقریباً 40 متر به وجود می‌آید. موقعی که حصار به صورت مضاعف می‌باشد، خط خارجی معمولاً به نحوی ساده‌تر ساخته شده است و فاصله‌ای که آن را از خط داخلی جدا می‌سازد از 15 متر تجاوز نمی‌کند و بلندی حیاط در سطحی نسبتاً پایین نگه داری شده تا یک تیر بلندپرواز نتواند از بالا به آن اصابت کند.
نحوه‌ی ساختمانی حصارهای مضاعف در کاخ‌های سوریه و در شهر «کارکاسون» نیز به همین صورت بود.
معماری نظامی در قرون وسطی

حیاط‌ها و ترتیبات کلی دفاع

حیاط‌ها:

ارتفاع یک حیاط باید بر حسب بلندی که صعود از آن ممکن نباشد، تنظیم گردد. یک ارتفاع بیشتر از بلندی برج‌های چرخنده، موجب هزینه‌های سنگین می‌گردد. تنها برج‌ها در این سطح ارتفاع یافته‌اند و برای حیاط‌ها به ارتفاعی کمی بیشتر از بلندی یک نردبان ساده اکتفا می‌شود. ارتفاع یک نردبان ممکن است حداکثر به 10 متر برسد. معمولاً بدنه‌ی حصار در همین ارتفاع مسطح می‌گردد.

نیم رخ برگردان:

چه در مورد حیاط‌ها و چه در مورد برج‌ها، نیم رخ قسمت‌های بنایی به منظور غیرممکن ساختن اقامت دشمن در پای دیوار، تدوین شده است. اما حمله به این دیوار ممکن است ساده‌تر صورت گیرد، اگر بالارونده فقط مجبور باشد خود را در برابر تیرهایی که به طور عمودی از نوک دیوار پرتاب می‌شود، محفوظ دارد: یک بام ضد تیر، برای حفاظت او کافی می‌باشد.
مشکل ممکن است به صورت دیگری باشد؛ به غیر از تیر عمودی که او را از پای درمی‌آورد، مهاجم باید خطر ضرباتی را که به طور اریب به او وارد می‌شود، به حساب آورد. این ضربات اریب را می‌توان با دادن یک زیربنای خیلی برآمده یا یک پخ در شکل D به جای نیم رخ عمودی در شکل C بدست آورد که تیرهای رها شده از نوک دیوار به روی آن اصابت می‌کند (تصویر 1). این ترتیبات از دیرباز در مشرق زمین رواج داشت: مجاهدین این سبک را در سوریه آموختند و در قرون وسطی از آن استفاده‌های دائمی به عمل آمد.

کنگره سازی:

مدافع توسط یک سپر کنگره مانند که اصول آن نیز از دوران قدیم معمول بود، محافظت شده است. تصویرهای بعدی ترتیبات معمول این کنگره را نشان می‌دهد. میان دو شکافتگی یا کنگره، یک «مرلون (5)» (قسمتی از جان پناه میان دو طاقی) مستطیل شکل قرار دارد که از آن جا تیراندازی صورت می‌گیرد.

«ماشیکولی (6)» (دریچه‌های دفاعی قلعه):

نزد سوری‌ها و حتی مصریان برای مستقر ساختن سپر دندانه‌ای در جلوی دیوار و نگه داشتن آن، توسط یک سلسله «کوربو» کوشش‌هایی صورت گرفته بود. از وسط دندانه‌های این سپر ممکن بود به فاصله‌ی دور تیر انداخت و فاصله‌ی «کوربو»‌ها آزاد می‌ماند تا بتوان بر روی گروه مهاجمین گلوله‌های سنگینی که برآمدگی دیوار در صورت احتیاج آن را به مسافت دوری پرتاب می‌کرد، فرو ریخت.
مردم مشرق زمین بدون شک سنت این سپرهای مخصوص را حفظ نمودند و آن را در استحکامات شهر اورشلیم و در کلیه‌ی قلعه‌های نظامی فلسطین به کار بردند و مجاهدین از آن استفاده به عمل آوردند. ولی «ماشیکولی» به فوریت در معماری نظامی جهان غرب رواج پیدا نکرد. علت این امر نگرانی بود که نسبت به عدم ثبات سپرها ابراز می‌شد زیرا این سپرها بر روی پایه‌های ساده‌ای قرار داشت و سعی می‌شد تا این مشکل با توسل به چوب بست‌های بادوام‌تر حل گردد. این راه حل در حوالی پایان قرن دوازدهم در قلعه‌ی «لاوال» به کار برده شد.
در «لاوال»، نوک چوب بست فقط دارای یک طبقه است. در قلعه‌های دیگر همین نوع چوب بست دارای دو طبقه‌ی روی هم بود: این گونه طبقه‌ها «کادافالک دُبل (7)» نامیده می‌شد که در شرح حال جهاد «البیگوآ (8)»‌ها از آن یاد شده است.
«ماشیکولی»‌های چوبی احتمالاً اوّلین ترتیباتی بود که در مناطق فرانسه رواج یافت. در تمامی قرون وسطی همین ترتیبات چوبی توأماً با ترتیبات سنگی مورد استفاده قرار ‌گرفت.
تا قرن چهاردهم، نوشته‌های خطی نمایشگر کاخ‌هایی است که در آن، حیاط‌ها و برج‌ها دارای یک طبقه‌ی چوبی است که به طور برآمده جلو می‌رود و در حکم «ماشیکولی» سرپوشیده می‌باشد. در «تارگون (9)»، برج «اِوِک (10)» به عنوان برگردانی سنگی از همین پناهگاه چوبی، دارای کفراژی از سنگ فرش لخت است که روی «کوربو»‌هایی قرار دارد.
این بنای عجیب که ما شناسایی آن را مرهون نوشته‌ای از «موسیو دیولافوآ» هستیم، احتمالاً به اوایل قرن سیزدهم تعلق دارد. در این بنا نقطه‌ی تحول سنت چوب بست با ترتیبات سنگی کاملاً مشهود می‌باشد.
تنها یک قرن بعد بود که کوشش برای بنا ساختن دیوارک‌های واقعی بر روی «کونسول (11)» (پایه گچ بری زیر ایوان در بیرون بنا) شروع گردید. در جزییات تصویر 2، حالات تدریجی «ماشیکولی» سنگی دیده می‌شود: در شکل M (مربوط به پایان قرن سیزدهم، قلعه‌ی «مونبار (12)») «ماشیکولی» هنوز فقط جنبه‌ی محلی دارد؛ در شکل N (قرن چهاردهم، قلعه «اوینیون»)، همین نوع «ماشیکولی» به طور لاینقطع روی تمامی طول دیواری که روی آن قرار دارد، حکم فرما می‌باشد. طبق تصویرهای 3 و 4 می‌توان به احتیاط‌هایی که برای متوقف ساختن یک فلش به کمک یک متکا (شکل N) یا یک اختلاف سطح (شکل P) صورت گرفته است، پی برد. این فلش از طریق دودکش یک «ماشیکولی» به خلأ دندانه وارد می‌گردد.
معماری نظامی در قرون وسطی
تصویر (2)
شکل S (تصویر 4) عبارت است از یک گشادگی دندانه دار که ظاهراً طبق همان نیت ترتیب یافته است. شکل N، یک سنگر گردان است که به طور دلخواه بر حسب جهت تیر می‌چرخد.

ترتیبات موقتی برای حفاظت از دیوار قلعه:

برتری سیستم «ماشیکولی» نسبت به دیوار کنگره‌ای تنها در موقع حمله از فاصله نزدیک احساس می‌شود. مادامی که دشمن دور است، زیاد مهم نیست که محل پرتاب تیر مسلط بر دیوار یا به صورت برآمده باشد.
تنها موقعی که مهاجم در پای قلعه است، سنگر مسلط بر دیوار، یک حفاظ ناقص محسوب می‌شود. در این صورت فقط به شرطی می‌توان تیر پرتاب نمود که به جلو خم شد یعنی خود را به دشمن نشان داد. در سیستم «ماشیکولی»، سپر به صورت برآمده این خطر را از میان برمی دارد. در زمانی که «ماشیکولی» هنوز به هیچ وجه رواج نیافته بود، از ترتیباتی متحرک که در موقع بسیج قوا تدارک دیده می‌شد، استفاده به عمل آمد.
معماری نظامی در قرون وسطی
تصویر (3)
معماری نظامی در قرون وسطی
تصویر (4)
وجود این ترتیبات موقت را می‌توان به کمک جایگاه‌هایی که برای همین منظور ساخته می‌شد، ثابت نمود. این ترتیبات در «کوکی» عبارتند از: «کنسول»‌های سنگی و در اکثر موارد روزنه‌هایی مربع شکل که از وسط دیوار عبور کرده و به نحوی که در تصویر 5 دیده می‌شود، تقسیم بندی گردیده است. (نظیر قلعه‌ی «کارکاسون»).
چوب بستی که این روزنه‌ها نمایشگر آن می‌باشند از سادگی خاصی برخوردار بود، به طوری که تنها به همین قیمت می‌توانست نصب گردد. تصور شده است که چوب بست مزبور در جلوی کنگره چیزی شبیه به یک ماسک و در بالای راهروی نگهبانی، یک بام را تشکیل می‌داد.
ایجاد یک چنین پرده‌ای در برابر دشمن، ممکن بود خیلی گران تمام شود و مطمئناً اگر معماران آن را در طرح‌های خود گنجانیده بودند، برای نصب آن از کلیه امکانات برای کوتاه کردن و آسان ساختن کار مونتاژ استفاده به عمل می‌آوردند. اما معماران تنها به یک ردیف یا حداکثر به دو ردیف روزنه اکتفا کردند.
معماری نظامی در قرون وسطی
تصویر (5)
به احتمال قوی کلیه‌ی تأسیسات تنها به چیزی محدود می‌شود که قطعات چوب قرار گرفته در این سوراخ‌ها می‌توانست به فوریت حمل نماید: تصویر 5 شامل یک تخته‌ی تشکیل دهنده‌ی پرده‌ی افقی در پایین کنگره که حکم یک نوع بالکن را داشت، تعدادی تیر افقی که توسط پایه‌های کوچکی حمل می‌شد و روی این تیرها تعدادی تخته نازک. این سطح افقی ممکن بود پست ثابت باشد و قسمتی که هنگام حمله نصب می‌شد حکم یک کف موقتی را به خود گیرد. روی این کف طبعاً ذخیره‌ی انبوهی از گلوله یا مقدار زیادی سنگ جای گرفته بود که در فرصت مناسب روی خندق‌های دشمن فرو ریخته می‌شد. طرز قرار دادن این سنگ‌ها به نحوی که در شکل مشاهده می‌شود، نه باعث مسدود شدن کنگره و نه روزنه‌های دیواری می‌گردید و وجود بالکن حکم مانعی را داشت که از اصابت ضربات مستقیم جلوگیری می‌کرد.
مقطع B نشان دهنده‌ی نوعی است که در آن، تعادل ظاهراً به کمک تلی از گلوله‌های C برقرار شده. این انبوه گلوله به منزله وزنه‌ای در پشت سقف بوده، نقش متعادل کننده را بازی می‌کند. به منظور خلوت کردن سطح سقف و بدست آوردن فضای بیشتر، این وزنه را به طور برآمده ترتیب داده، یک عقب رفتگی که رو به روی دیوار به وجود آمده است، محل پایه‌ی تقویتی را مشخص می‌سازد. به طور کلی این ترتیبات موقت فقط دارای یک هدف می‌باشد: حفاظت از مدافع در موقعی که او تیری عمودی بر روی دشمن مستقر در پای خود قلعه انجام می‌دهد.
روزی که تصمیم گرفته می‌شود سپر دندانه دار به طور مسلط ترتیب یابد، مهاجم را می‌توان چه از راه نزدیک و چه از فاصله‌ی دور مورد هدف قرار داد: از این پس پرده‌ی متحرک دیگر لزومی ندرد و دیوارهای «ماشیکولی» دار فاقد آن می‌گردند.
در تعدادی از استحکامات «ماشیکولی» دار، کنگره در زیر شیروانی یک طرفه واقع شده (تصویر 6)؛ ولی به طور کلی کنگره روباز می‌باشد (تصویر 2)
معماری نظامی در قرون وسطی
تصویر (6)
وجود یک بام فقط می‌تواند به عنوان حفاظی در برابر تیراندازی از راه هوا مورد قبول واقع شود. این تیراندازی بدون دقت بوده، معماران استحکامات گوتیک ظاهراً توجه زیادی به آن ننموده‌اند. در اصل تنها مواردی که در آن، کنگره دارای یک بام می‌باشد، همان برج‌ها هستند. فقط در این موارد است که مدافع در برابر گلوله‌هایی نظیر شکل B ایمنی دارد (تصویر 7، قلعه‌ی «کارکاسون»).
معماری نظامی در قرون وسطی
تصویر (7)
در «کوکی»، قلعه دارای قطری خیلی بزرگ بود که می‌توان آن را تنها با یک شیروانی پوشاند. از این رو آن را به صورت روباز رها ساختند بدون آن که فکر ایجاد ایمنی در برابر تیراندازی از طریق هوا از نظر دور داشته شود.
یک گیلویی با دو سراشیبی (جزییات A) که بیش از یک متر روی هر سطح برآمده شده است از اصابت گلوله‌هایی با عمل جهش جلوگیری می‌کند.
تصور می‌کنیم که قطعات فرعی کنگره به همین صورت ختم می‌شود. کلمه‌ی «اور (13)» که در نوشته‌های قرون وسطی برای توصیف بناهای دفاعی موقتی به کار رفته است، ظاهراً به چوب بست‌هایی مربوط می‌شود که برای استهلاک ضربه‌ی گلوله‌های بزرگ به سطوح، به مخاطره افتاده، نصب می‌شد.

پی‌نوشت‌ها:

1. Visigothe
2. Coucy
3. Chateau- Thierry
4. Chateaudun
5. Merlon
6. Machicoulis
7. Cdafalcs Dobles
8. Albigeois
9. Tarragone
10. Evêque
11. Consoles
12. Montbard
13. Hourd

منبع مقاله :
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.