دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن

در زمان «هانری» چهارم دکوراسیون اثرت خود را بیشتر از یک طریقه‌ی ساختمانی به عاریت می‌گیرد که در آن، تضاد رنگ‌ها با هزینه اندک، سردرهایی شادمنظر و متنوع به وجود می‌آورد. این طریقه‌ی ساختمانی به کمک زنجیرهای سنگی و
پنجشنبه، 11 شهريور 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن
 دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن

 

نویسنده: اگوست شوازی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی




 

معماری فرانسه در قرن هفدهم

1- معماری با سنگ و آجر و فرم‌های ناشی از آن

الف) ترکیبات سنگ و آجر:

در زمان «هانری» چهارم دکوراسیون اثرت خود را بیشتر از یک طریقه‌ی ساختمانی به عاریت می‌گیرد که در آن، تضاد رنگ‌ها با هزینه اندک، سردرهایی شادمنظر و متنوع به وجود می‌آورد. این طریقه‌ی ساختمانی به کمک زنجیرهای سنگی و انباشتگی‌های مواد ساختمانی خشن انجام می‌گیرد. جدارها به وسیله‌ی اندودی از سیمان، آجری، رنگ آمیزی شده، طبق سنتی که به اوّلین دوران رنسانس مربوط می‌شود، محیط درگاه‌ها از طبقه‌ای به طبقه‌ی دیگر به هم متصل می‌شود (تصویر 1) و از زیربنا تا پنجره‌های سقفی، دنباله‌های طویل و سفیدی را تشکیل می‌دهد که روی زمینه‌ی قرمز دیوارها و زمینه‌ی آبی بام‌های سنگی، خودنمایی می‌کند.
این معماری با استفاده از امکانات معمولی، در عین حال می‌کوشد تا تضاد رنگ‌ها، خطوط ساده، پستی و بلندی بام‌ها و پنجره‌های سقفی را نمایان سازد. از قالب بندی استفاده زیادی به عمل نمی‌آید و اثری از جزییات ظریف کاری مشاهده نمی‌شود؛ فقط پیچ و خم‌ها و بازی رنگ هاست که جلب توجه می‌کند.
دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن
تصویر (1)
یکی از قدیمی‌ترین بناهایی که طبق همین سبک خلق شده، هتل شهر «مایِن (1)» واقع در خیابان «سن آنتوان (2)» است که به دوره‌ی «هانری» سوم تعلق دارد. بناهای دیگر به ترتیب عبارتند از:
در زمان «هانری» چهارم، هتل کاردینال «بوربُن (3)» در صومعه سرای «سن ژرمن دِپره»، بناهای میدان «دوفین» و میدان «ووژ (4)» (تصویر 1)؛ در زمان «لویی» سیزدهم، هسته کاخ «ورسای (5)». یکی از آخرین موارد استفاده از این سبک هتل «مازارن (6)» (کتابخانه‌ی ملی) بود که در دوره‌ی طفولیت «لویی» چهاردهم توسط «فرانسوا مانسار (7)» ساخته شد. هتل «رامبوئیه (8)» به همین سبک معماری تعلق داشت.

ب) استفاده عمومی از فرم‌های ناشی از مخلوط سنگ و آجر در معماری سنگی:

یک سری کامل از بناهایی که تماماً از سنگ ساخته شده اما دکوراسیون آنها از ساختمان مختلطی که قبلاً شرح دادیم به عاریت گرفته شده است، به گروه قبلی مربوط می‌شود.
دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن
تصویر (2)
برای نمونه می‌توان از هتل «سولی (9)» واقع در خیابان «سن آنتوان» اثر «ژ. دو سرسو»؛ در زمان «لویی» سیزدهم، کاخ «سوربن» و کاخ «کاردینال (10)» اثر «لمرسیه (11)» نام برد. و همین طور هتل «اومون (12)» واقع در خیابان «ژوی (13)» اثر «فر. مانسار» در اوایل سلطنت «لویی» چهاردهم.

2- دکوراسیون‌های تقلید شده از منظومه‌ها

معماری با سنگ و آجر که ظاهراً از یک نیاز اقتصادی الهام گرفته شده، بیش از هر چیز، متناسب با بناهایی است که از سادگی مجللی برخوردارند.
برای ساختمان‌های بزرگ، بیشتر از تزیینات تقلید شده از منظومه‌ها استفاده می‌شود. در فرانسه هم نظیر ایتالیا شک و تردیدی بین انتخاب دو سبک، که عبارت است از گذاشتن این تزیینات با تمامی سردر، و یا با طبقه زینت شده، در مقیاس متناسب، وجود دارد.

الف) دکوراسیون به مقیاس طبقه‌ها:

دکوراسیون موقعی که منطبق با مقیاس طبقه‌ها باشد، معمولاً در هر طبقه یک منظومه را ارائه می‌دهد. این همان کاری است که در اواخر سلطنت «هانری» چهارم در ساختمان‌های «تان له (14)» صورت گرفت.
در زمان «لویی» سیزدهم، «سن دو بروس (15)» سنت منظومه‌های کوچک را در کاخ «لوگزامبورگ» و در سردر کلیسای «سن ژروه» ادامه می‌دهد.
«لمرسیه» طبق همین روش، غرفه‌ی مرکزی حیاط کاخ «لوور» و هتل «لیانکور (16)» را (تصویر 2)، یعنیبنای عظیمی که ما فقط تصاویری از آن را در دسترس داریم، بنا می‌سازد.
در اوایل سلطنت «لویی» چهاردهم، «لپوتر (17)» همین شیوه دکوراسیون را در هتل شهر «بووه» (خیابان «فرانسوا میرون (18)» به کار می‌برد. طریقه‌ی مزبور هم چنین در کاخ «بوسی رابوتن (19)» دیده می‌شود. این سیستم توسط «فر. مانسار» (در کاخ «مزون» و غرفه‌ی «ژاستون دورلئان (20)» واقع در شهر «بلوآ») به کار رفته است.
دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن
تصویر (3)
دوره‌ای که منظومه‌های کوچک رواج چندانی نداشتند اوایل قرن هفدهم می‌باشد. در هتل «توورپان (21)» از یک امکان متوسط استفاده به عمل آمده است؛ یعنی حفظ «آنتابلمان»‌ها، حذف پایه‌ها و استفاده از غلاف به جای آن.
در جریان سلطنت «هانری» چهارم، تنها یک مورد استفاده کامل از سیستم سنتی مشاهده می‌شود و آن، گالری کاخ «لوور» است (تصویر 3). این ترکیب زیبا نمایشگر میزان انعطاف پذیری است که هنوز در هنر مشاهده می‌شد: طبقه‌ی تحتانی قبلاً ساخته شده بود (در دوره‌ی «کاترین دُ مدیسیس») و آن چه لازم بود پیوند آن با یک جناح از کاخ بود که گیلویی آن، در سطح M قرار داشت: فاصله‌ی MN میان دو طبقه نجات دهنده این مسیر انتقالی است.
اکنون سیستم معکوس را بررسی می‌نماییم.

ب) دکوراسیون به مقیاس غول پیکر:

ما قبلاً از میان اوّلین بناهایی که در آن، چندین طبقه در زیر یک منظومه از ستون گرد آمده، به جناحی از کاخ «شانتی ئی (22)» متعلق به زمان «هانری» دوم اشاره کردیم.
در تصویر C4 قسمتی از سردر مشاهده می‌شود. این قطعه نمایشگر مشکلاتی است که سیستم مزبور دربر داشت: «آنتابلمان»‌ها برای این که با پایه‌ها متناسب باشد، ابعادی خارج از حد معمول به خود گرفته است. پنجره‌ها از میان رفته یا حذف شده است. برای ایجاد تعادل با آنتابلمان، سعی شده از یک تناسب کلاسیک استفاده شود و بر اهمیت پنجره‌ها با قراردادن آنها روی بام افزوده شود؛ نظیر پنجره‌های سقفی که نه به سردر و نه به شیروانی متصل می‌باشند. گاهی اوقات نیز سعی شده پنجره‌های دو طبقه، درون یک کادر به منظور ایجاد یک درگاه واحد گنجانیده شود.
دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن
تصویر (4)
در اثر این تغییر و تبدیل، منظومه‌ی غول پیکر در میان عناصر معمولی فرانسه جایی اشغال می‌کند.
این راه حل را می‌توان در هتل «دیان دو فرانس (23)» (خیابان «پاوه (24)» واقع در «ماره (25)») متعلق به دوره‌ی «هانری» سوم مشاهده نمود.
در زمان «هانری» چهارم، از راه حل مزبور در گالری پیوندی کاخ «تویی لری» با کاخ «لوور» (تصویر 4، L) استفاده به عمل آمده است.
در زمان «لویی» سیزدهم، هتل «دوشس دو ساووا (26)» (خیابان «گارانسیر (27)») نمونه‌ای از پایه‌های «ایونیک» کاملاً خارج از مقیاس را ارائه می‌دهد. چند پایه به سبک «دوریک» با اندازه‌ی کوچک تر زینت بخش کاخ «ورسای» می‌باشد.
در اوایل سلطنت «لویی» چهاردهم، سلیقه‌ها به نحوی قاطع‌تر در جهت منظومه‌های بزرگ تغییر می‌کند. به این منظومه‌ها عظمتی داده می‌شود که جواب گوی شرایط جدید حکومت سلطنتی می‌باشد. «لِوو (28)» و «دوربه (29)» همین منظومه‌ها را در سردر قدیمی جنوبی کاخ «لوور»، کاخ «وو (30)» و «کولژ دِ کاترناسیون (31)» («انستیتو») به کار می‌برند. همین طریقه‌ی تشریفاتی توسط «لوموئه» در هتل «آووکس (32)» (خیابان «تامپل») و توسط «فر. مانسار» در سردر کاخ «مینیم (33)» واقع در محله‌ی «سن آنتوان» نیز به کار رفته است.
در سال 1670 م.، «پرول» زمینه‌ی ستون بندی کاخ «لوور» را در منظومه‌ای غول پیکر به کار می‌برد و در قرن هجدهم «گابریل (34)» از همین زمینه در کاخ‌های میدان «کنکورد (35)» استفاده می‌کند.

3- منظومه به صورت فرورفتگی و چهارچوبی

الف) منظومه به صورت فرورفتگی:

ما راه حل‌هایی را که به وجود آورنده‌ی آن منظومه‌ی غول پیکر بود، برشمردیم: لزوم گیلویی‌های عظیم و بزرگ تر ساختن درگاه‌ها بیش از حد معمول.
بزرگی خاصی را که یک منظومه‌ی بالارونده از عمق با استفاده از زنجیرهای سنگی به جای پایه به ترکیب می‌بخشد، می‌توان حفظ نمود. هزینه کم‌تر است و چون فرم‌های منظومه در واقع فقط در قفا می‌باشد، لذا شرایط تناسب، کم اهمیت‌تر شده، امکان محدود کردن بزرگی آنتابلمان‌ها و پنجره‌ها بیشتر می‌شود.
منظومه‌ای که در آن، زنجیرهای سنگی جایگزین پایه می‌شود، در زمان «لویی» سیزدهم توسط «لمرسیه» در کاخ‌های «ریشیلیو» و «کاردینال»؛ در زمان «لویی» چهاردهم توسط «لِ. برون (36)» در قسمت بیرونی کاخ «اَنوالید (37)»، توسط «فر. مانسار» در «وال دوگراس (38)» و به همت «پرول» در قسمت شمالی کاخ «لوور» به کار رفته است.

ب) دکوراسیون به صورت چهارچوبی:

در راه سادگی‌ها، معماری به همین جا تمام نمی‌شود. زنجیرهای سنگی نیز در این معماری از میان می‌رود. «آنتابلمان» که پایان دهنده سردر می‌باشد، بر روی دیوارهایی لخت قرار می‌گیرد. این دیوارها فقط به وسیله‌ی چهارچوب‌هایی که ترسیم کننده‌ی سطوح می‌باشند، مزین گردیده‌اند.
میدان «اَنوالید» نمونه‌ی زیبایی از منظومه‌هایی را ارائه می‌دهد که در آن، فقط نیم رخ‌های گیلویی و باندها باقی مانده است. طبق همین رویه است که «پرول» ساختمان «ابزرواتوار (39)»، «فر بلوندل (40)» دروازه‌ی «سن دونی» و «بولت (41)» دروازه‌ی «سن مارتن» را زینت می‌بخشند.

آغاز قرن هجدهم و معماری، در آخرین دوران رژیم سابق

سبک رسمی:

در ثلث آخر قرن هفدهم، سستی سلیقه آغاز شده، انحطاط احساس می‌گردد. برای جلوگیری از این اضمحلال، «کولبر (42)» در سال 1671 م. آکادمی معماری را تأسیس کرده، به آن مأموریت می‌دهند تا از طریق آموزش تئوریکی، کمبودهای کارآموزی را جبران نماید. او معماران را گسیل می‌دارد تا از «رم» الهام بگیرند. او هم چنین به چاپ و انتشار بناهای دوران باستانی کلاسیک، مبادرت می‌ورزد و می‌کوشد تا با بالابردن سطح زندگی شاغلین این حرفه به هنر تحرک بخشد. اما هنر فرتوت آن جهش و جوانی سابق را بازنمی‌یابد.
نسل «لِمرسیه» و «فر. مانسار» و نسل بعدی هنوز هم آثاری را به وجود می‌آورند که قابل رقابت با آثار عصر قبلی می‌باشند، اما به طور متوسط سبک سست شده، اجرا رو به نقصان می‌رود.
معماران فرانسوی به پیروی از معماران ایتالیایی، ضمن ادامه‌ی یک روش ایده آل ناپایدار، خود را پای بند سردرهای یکنواختی می‌سازند که از یک سر تا انتهای دیگر، تکرار یک نوع زمینه می‌باشد و در پس این تقارن سرد، بخش توزیع پنهان می‌گردد تا جایی که در زیر یک منظومه‌ی بیرونی، تشکیلاتی نظیر یک نمازخانه، پلکان و سالن استحمام جای داده می‌شود؛ کار حذف تا بام ادامه می‌یابد؛ این وسیله‌ای است تا نتوان چیزی را که یادآور خواسته‌های مادی زندگی می‌باشد، در بیرون به نمایش گذاشت.
دوره‌های عمده‌ی هنر مدرن
تصویر (5)
این معماری که به نظر می‌رسد برای انسان‌ها به وجود نیامده است، مورد دلخواه پادشاه بود. «ژ. هاردوئن مانسار (43)» آن را در کاخ «ورسای» به کار برد (تصویر 5-A). سردری که این گرایش‌ها در آن خلاصه می‌شود به سال 1675 م. تعلق دارد.

سنت‌های هنر بزرگ و انحطاط قرن هجدهم:

در آخرین سال‌های قرن هفدهم بازگشتی به سوی فرم‌های متنوع‌تر مشاهده می‌شود. این جاست که روش «هاردوئن مانسار» تضعیف می‌گردد. شاید که این تغیرات از همکاری معمارانی نظیر «لاسورانس (44)» ناشی می‌شود. به هر تقدیر، با مرگ «هاردوئن مانسار» (1708 م.) نوعی بیداری روی می‌دهد. او فعالیت خود را در دو شاهکار به اتمام می‌رساند: یکی گنبد «آنوالید» و دیگری نمازخانه‌ی «ورسای». آسیب‌های مربوط به پایان سلطنت، این جنبش را کند می‌سازد و تنها بعد از «رژانس (45)» بود که این جنبش برای همیشه از سرگرفته می‌شود. بعد از این تاریخ، دو نوع معماری ظاهر می‌گردد: یکی ادامه دهنده‌ی سنت‌های خشن دوران قبلی، و دیگری مبتکر روش بناهای مجلل که به نحوی واقعی ظریف کاری‌های اجتماع معاصر را نمایان می‌سازد.
سبک مکتب جدید از نوع «صخره‌ای» فقط در حدود سال 1730 م. به ظهور می‌رسد که مبتکر اصلی آن «بوفران (46)» می‌باشد. سبک کلاسیک توسط «گابریل»، «سوفلو (47)»، «لویی» و «آنتوان (48)» دنبال می‌شود.
در جریان نیمه‌ی دوم سلطنت «لویی» پانزدهم، هر دو مکتب، موجودیتی کاملاً مشخص دارند؛ حال آن که کاخ‌های «نانسی (49)» سرشار از دکوراسیون‌های صخره‌ای می‌باشد. میدان «کنکورد» باشکوهی خاص و با خطوطی زیبا بنا می‌شود (تصویر 5-B).
مکتب بی‌نظم اواسط قرن هجدهم در زمان «لویی» شانزدهم به پایان می‌رسد؛ یعنی زمانی که جنبش فلسفی روحیه‌ها را به سوی دوران باستانی سوق داده است. یک تغییر سلیقه ناگهانی اتفاق می‌افتد و هنرمندان می‌کوشند تا از فرم‌های اصیل مکتب «گابریل» و «سوفلو» بهره گیرند.
در اوایل دوره‌ی «انقلاب» فرانسه، بار دیگر به خشونت روی آورده می‌شود و با وقوع «انقلاب» بحرانی در هنر پدید می‌آید که برای عصر جدید پایان آن نامعلوم است.

پی‌نوشت‌ها:

1. Mayenne
2. St. Antonie
3. Bourbon
4. Vosges
5. Versailles
6. Mazarin
7. Francois Mansard
8. Rambouillet
9. Sully
10. Cardinal
11. Lemercier
12. Aumont
13. Jouy
14. Tanlay (Yonne)
15. S. de Brosse
16. Liancourt
17. Lepautre
18. Francois- Miron
19. Bussy- Rabutin
20. Gaston d"orléans
21. Torpanne
22. Chantilly
23. Diane de France
24. Pavee
25. Marais
26. Duchesse de savoie
27. Garanière
28. Levau
29. Dorbais
30. Vaux
31. Collège des Quatre Nations
32. Avaux
33. Minimes
34. Gabriel
35. Concorde
36. L. Bruand
37. Invalides
38. Val. de- Grace
39. Observatoire
40. Fr. Blondel
41. Bullet
42. Colbert
43. J. Hardouin Mansard
44. Lassurance
45. Regence
46. Boffrand
47. Soufflot
48. Antoine
49. Nancy

منبع مقاله :
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.