موانع پذيرش دعا

يكى از عوامل روشنايى جوامع اسلامى، دعا و نيايش است كه همواره باعث طراوت، شادابى و اميدوارى اين جوامع بوده است . شناخت‏شرايط اجابت دعا از سويى و معرفت نسبت‏به موانع اجابت از سوى ديگر، در حيات اين سنت ارزشمند مؤثر است . اگر چه «نيايش‏» در هر شرايطى داراى نتيجه‏اى است، ولى اگر خواسته باشيم در حد كمال، داراى نتايج مورد نظر باشد، مى‏بايست علاوه بر در نظر داشتن شرايط و
شنبه، 9 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
موانع پذيرش دعا
موانع پذيرش دعا
موانع پذيرش دعا

نويسنده: خدامراد سليمانيان
يكى از عوامل روشنايى جوامع اسلامى، دعا و نيايش است كه همواره باعث طراوت، شادابى و اميدوارى اين جوامع بوده است . شناخت‏شرايط اجابت دعا از سويى و معرفت نسبت‏به موانع اجابت از سوى ديگر، در حيات اين سنت ارزشمند مؤثر است .
اگر چه «نيايش‏» در هر شرايطى داراى نتيجه‏اى است، ولى اگر خواسته باشيم در حد كمال، داراى نتايج مورد نظر باشد، مى‏بايست علاوه بر در نظر داشتن شرايط و آداب آن، به موانع و امورى كه ممكن است دعا را از اثر بخشى حقيقى دور كند توجه كافى داشته، در حد امكان در رفع آن‏ها كوشش كنيم .
در اين نوشته كوتاه به بخش دوم، يعنى موانع اجابت دعا اشاره‏اى گذرا خواهيم نمود . قبل از شمردن موانع اجابت دعا مناسب است‏سخنى ارزشمند از كتاب شريف الميزان را نقل كنيم كه فرموده است:
«در خواست‏حقيقى - با زبان فطرت - هميشه با اجابت همراه بوده و از آن تخطى و تخلف نمى‏كند; و دعاهايى كه به اجابت نمى‏رسد فاقد يكى از اين دو امر است:
1- يا در خواست‏حقيقى در آن‏ها نيست، بلكه به واسطه روشن نبودن مطلب براى دعا كننده - به اشتباه - امرى را خواستار مى‏شود و يا چيزى را مى‏خواهد كه اگر بر حقيقت امر مطلع مى‏شد نمى‏خواست; براى مثال، دعا كننده كسى را مريض پنداشته و شفاى او را از خدا مى‏خواهد، در صورتى كه عمرش تمام شده و شفاى مرض در آنجا مورد ندارد، بلكه بايد زنده كردن او را از خدا خواست; و او چون از زنده شدن مرده به واسطه دعا مايوس است، به طور حقيقى آن را خواستار نمى‏شود; و البته اگر كسى مانند پيامبران چنين اميدى داشته باشد و دعا كند، مستجاب خواهد شد .
2- و يا اينكه سؤال و درخواست هست، ولى - به طور واقعى - سؤال و درخواست از خدا نيست; مثل اينكه كسى حاجتى را از خدا بخواهد ولى به سبب‏هاى عادى - يا امور وهمى كه گمان دارد كفايت امرش را مى‏كند - دل بسته باشد . در اين صورت خواستن به حسب حقيقت از خدا نيست; زيرا خدايى كه دعاها را مستجاب مى‏كند، كارى را با شركت اسباب و اوهام انجام نمى‏دهد . پس، اين دو دسته از دعا كنندگان، گرچه با زبان، دعاى خالص مى‏كنند ولى در دلشان چنين نيست . (1) »

موانع اجابت دعا

1- اميد به غير خدا
بزرگترين مانع پذيرش دعا اين است كه به كسى يا چيزى غير از خدا اميد بسته و يا او را به صورت مستقل مورد نيايش قرار دهيم .
از حضرت صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود:
«اذا اراد احدكم ان لا يسال ربه شيئا الا اعطاه فليياس من الناس كلهم، ولا يكون له رجاء الا عند الله، فاذا علم الله عزوجل ذلك من قلبه لم يسال الله شيئا الا اعطاه (2) ;
هرگاه يكى از شما بخواهد كه هر چه از خداوند درخواست كند به او بدهد; بايد از همه مردم چشم اميد قطع كرده و جز به اميد خدا اميد نبندد . پس، چون خداى عزوجل دانست كه او به راستى چنين است، هر چه از خدا بخواهد به او عطا كند .»

2- گناه و معصيت

يكى ديگر از موانع مهم پذيرش دعا، نافرمانى و سرپيچى از دستورات خداوند است . بندگان خدا با هر قدمى كه به سوى گناه برمى‏دارند يك قدم از خداوند فاصله مى‏گيرند و موجبات محروميت‏خويش از اجابت الهى را فراهم مى‏آورند .
امام باقر عليه السلام در اين‏باره فرموده است:
«ان العبد يسال الله الحاجة فيكون من شانه قضاؤها الى اجل قريب او الى وقت‏بطى‏ء فيذنب العبد ذنبا فيقول الله تبارك وتعالى للملك: لا تقض حاجته واحرمه اياها، فانه تعرض لسخطى واستوجب الحرمان منى (3) ;
بنده از خداوند حاجتى را مى‏خواهد و از شان خداست كه آن را در آينده‏اى نزديك يا با تاخير برآورده سازد; اما بنده مرتكب گناهى مى‏شود، پس، خداوند تبارك و تعالى به فرشته مى‏گويد: حاجت او را برمياور و او را از آن محروم گردان; زيرا كه او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محروميت از سوى من شد .»
در روايات به برخى از گناهانى كه از پذيرش دعا جلوگيرى مى‏كنند اشاره شده است . به عنوان نمونه يك مورد از اين روايات بيان مى‏شود .
امام سجاد عليه السلام فرموده است:
«الذنوب التى ترد الدعاء، سوء النية وخبث السريرة والنفاق مع الاخوان وترك التصديق بالاجابة وتاخير الصلوات المفروضات حتى تذهب اوقاتها وترك التقرب الى الله عزوجل بالبر والصدقة واستعمال البذاء والفحش فى القول (4) ;
گناهانى كه موجب رد شدن دعا مى‏شوند عبارتند از: نيت‏بد، پليدى باطن، دو رويى با برادران دينى، باور نداشتن اجابت دعا، به تاخير انداختن نمازهاى واجب تا آن زمان كه وقتش بگذرد، دورى جستن از نزديك شدن به خداى بزرگ با كار خير و دادن صدقه، و به كارگيرى كلمات زشت و ناسزا در گفتار .»
اميرمؤمنان عليه السلام تاثير گناه در عدم اجابت دعا را اين گونه بيان مى‏فرمايد: «لا تستبطى اجابة دعاؤك وقد سددت طريقه بالذنوب (5) ; اجابت دعايت را كند نخوان در حالى كه راهش را با گناهان بسته‏اى .»

3- ترك امر به معروف و نهى از منكر

كسانى كه اين دو فريضه الهى را ترك مى‏كنند دعايشان مستجاب نخواهد شد . چنانكه پيامبر گرامى اسلام در اين‏باره فرموده است: «لتامرن بالمعروف ولتنهن عن المنكر او ليسلطن الله شراركم على خياركم ويدعوا خياركم فلا يستجاب لهم (6) ;
[يا] امر به معروف و نهى از منكر كنيد، و يا [اين نتيجه پش مى‏آيد كه ] خداوند، بدترين شما را بر بهترين شما مسلط مى‏كند، و خوبترين شما دعا مى‏كنند، ولى مستجاب نمى‏شود .»

4- ستم و تجاوز به حقوق ديگران

يكى ديگر از موانع پذيرش دعا، تجاوز به حقوق ديگران است كه در روايات فراوانى بر اين مطلب تاكيد شده است .
على عليه السلام فرمودند: «ان الله عزوجل اوحى الى عيسى بن مريم عليه السلام: قل للملاء من بنى اسرائيل . . . انى غير مستجيب لاحد منكم دعوة - ولاحد من خلقى - قبله مظلمة (7) ;
خداوند به عيسى بن مريم وحى فرمود: به اشراف [و بزرگان ] بنى‏اسرائيل بگو: . . . من هرگز دعاى كسى از شما يا ديگر آفريدگانم را كه بر گردنش حقى از ديگران است، اجابت نخواهم كرد .»

5- كسب حرام

پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: «ان العبد ليرفع يده الى الله ومطعمه حرام، فكيف يستجاب له وهذا حاله (8) ;
همانا بنده دستش را [براى دعا] به درگاه خدا بالا مى‏برد در حالى كه خوراكش حرام است . با چنين حالى، چگونه دعايش مستجاب مى‏شود؟»
همچنين در حديث قدسى خداوند فرمود: «فمنك الدعاء وعلى الاجابة فلا تحجب عنى دعوة الا دعوة آكل الحرام (9) ; از تو دعا كردن و از من اجابت نمودن، پس هيچ دعايى از من محجوب نماند مگر دعاى حرامخوار .»

6- غفلت و بى‏خبرى

رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: «اعلموا ان الله لا يستجيب دعاء من قلب غافل لاه (10) ;
بدانيد كه خداوند دعايى را كه از دلى غافل و بى‏خبر باشد اجابت نمى‏كند .»

7- مخالفت‏با حكمت الهى

در برخى از موارد، انسان به خاطر نداشتن آگاهى، چيزى را از خدا مى‏خواهد كه با حكمت الهى سازگارى ندارد و به مصلحت او نيست، از اين رو دعايش مستجاب نمى‏شود .
امام على عليه السلام در اين‏باره مى‏فرمايد: «ان كرم الله لا ينقض حكمته; فلذلك لا تقع الاجابة فى كل دعوة (11) ; به راستى كه كرم [و بزرگوارى ] خداى سبحان، حكمت او را نقض نكند; و از اين رو هر دعايى اجابت نشود .»
خداوند متعال اين مصلحت انديشى و حكمت‏خود را اين گونه يادآورى مى‏فرمايد: «عسى ان تكرهوا شيئا وهو خير لكم وعسى ان تحبوا شيئا وهو شر لكم والله يعلم وانتم لا تعلمون‏» (12) ;
«بسا چيزى را خوش نمى‏داريد در حالى آن براى شما خوب است; و بسا چيزى را دوست مى‏داريد در حالى كه آن براى شما بد است; و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانيد .»

8- انجام ندادن فرامين الهى

احاديث و رواياتى در اين زمينه وارد شده است كه به برخى از آن‏ها اشاره مى‏كنيم:
در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‏خوانيم:
«اربعة لا يستجاب لهم دعاء: رجل جالس فى بيته يقول: يا رب ارزقنى فيقول له: الم آمرك بالطلب ؟ ! ورجل كانت له امراة فدعا عليها; فيقول: الم اجعل امرها بيدك ؟ ! ورجل كان له مال فافسده فيقول يا رب ارزقنى، فيقول له: الم آمرك بالاقتصاد ؟ ! ورجل كان له مال فادانه بغير بينة; . . . فيقول: الم آمرك بالشهادة ؟ (13) ;
چهار گروهند كه دعايى از آن‏ها مستجاب نمى‏شود:
كسى كه در خانه خود نشسته و مى‏گويد: خداوندا ! مرا روزى ده، [خداوند] به او مى‏فرمايد: آيا به تو دستور تلاش و كوشش ندادم ؟ و كسى كه زنى دارد و آن زن نفرين مى‏كند; [خداوند ] مى‏فرمايد: مگر امر او را به دست تو قرار ندادم؟ و كسى كه مالى داشته و آن را بيهوده تلف كرده و مى‏گويد: خداوندا ! به من روزى مرحمت كن [ . خدا] به او مى‏فرمايد: مگر دستور ميانه‏روى به تو ندادم ؟ ! و كسى كه مالى داشته و بدون شاهد و گواه به ديگرى وام داده [اما وام گيرنده منكر شده است، خدا به او] مى‏فرمايد: مگر به تو دستور ندادم كه [به هنگام وام دادن] شاهد و گواه بگيرى ؟»

9- خيانت دل

فردى از امام على عليه السلام سؤال كرد: با اينكه خداوند فرموده است: «ادعونى استجب لكم‏» چرا دعاى ما مستجاب نمى‏شود؟
آن حضرت فرمود: «به خاطر اين كه دل‏هاى شما در هشت مورد خيانت كرد:
اول: شما خدا را شناختيد ولى حق او را به جا نياورديد، پس اين شناخت‏سودى به حال شما نداشت .
دوم: شما ايمان به پيامبر او آورديد، سپس با سنت او به مخالفت‏برخاستيد و شريعت او را ناديده گرفتيد، پس چه شد ثمره ايمان شما؟ !
سوم: شما كتابى را كه نازل شد خوانديد، ولى به آن عمل نكرديد . گفتيد: «سمعنا واطعنا» ، سپس مخالفت ورزيديد . چهارم: شما گفتيد كه از آتش مى‏ترسيد، در حالى كه همواره با گناهان خود به آن نزديك مى‏شويد، پس چه شد ترس شما؟ !
پنجم: شما گفتيد كه علاقمند به بهشت هستيد، در حالى كه همواره با كارهايتان از آن دور مى‏شويد، اين چه علاقه‏اى است كه داريد؟ !
ششم: شما نعمت‏هاى پروردگار را استفاده كرديد ولى سپاسگزارى نكرديد .
هفتم: خداوند شما را به دشمنى با شيطان فرا خواند و فرمود: «ان الشيطان لكم عدو فاتخذوه عدوا» (14) در حالى كه شما در حرف با او مخالفت و دشمنى كرديد ولى در عمل با او طرح دوستى ريختيد .
هشتم: شما همواره عيب‏هاى ديگران را در نظر آورديد و عيب‏هاى خود را پشت‏سر انداخته و فراموش كرديد، آن‏ها را ملامت كرديد، در حالى كه خود به ملامت‏سزاوارتر بوديد .
پس با اين وضع كدام دعا از شما مستجاب شود، در حالى كه با اين كارها درهاى اجابت پروردگار را بر روى خود بسته‏ايد . (15) »

عدم اجابت دعاى صالحان

گاهى دعاى انسان‏هاى خوب نيز به اجابت نمى‏رسد در حالى كه هيچ يك از موانع مذكور نيز وجود ندارد . اين دعاها به عنوان اندوخته‏اى گرانقدر در قيامت‏به آن‏ها مى‏رسد .
از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت‏شده است كه فرمود: «يدخل الجنة رجلان كانا يعملان عملا واحدا فيرى احدهما صاحبه فوقه فيقول: يا رب ! بما اعطيته - وكان عملنا واحدا - فيقول الله تبارك وتعالى: سالنى ولم تسالنى ! (16) ;
دو نفر در بهشت وارد مى‏شوند كه هر دوى آن‏ها يكسان عمل كرده‏اند، ولى يكى از آن دو، ديگرى رامى‏بيند كه جايگاهش از او بالاتر است; پس مى‏گويد: پروردگارا ! به خاطر چه اين جايگاه را به او دادى، با اينكه عمل ما يكسان بود؟ خداى متعال پاسخ مى‏دهد: [به اين سبب كه] او از من درخواست كرد و تو درخواست نكردى .»
در روايت ديگرى، از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «ان المؤمن ليدعوا الله عزوجل فى حاجته فيقول الله عزوجل اخروا اجابته، شوقا الى صوته ودعائه (17) ; مؤمن، خداى عزوجل را در مورد حاجت‏خود مى‏خواند، پس خداوند عزوجل [به ملائكه] مى‏گويد: اجابتش را به تاخير اندازيد; به خاطر اشتياق به [شنيدن ] صدا و دعاى او .»
اى بسا مخلص كه نالد در دعا
تا رود دود خلوصش بر سما
پس ملائك با خدا نالند زار
كاى مجيب هر دعاى مستجار
بنده مؤمن تضرع مى‏كند
او نمى‏داند به جز تو مستند
تو عطا بيگانگان را مى‏دهى
از تو دارد آرزو هر مشتهى
حق بفرمايد: نه از خوارى اوست
عين تاخير عطا يارى اوست
خوش همى آيد مرا آواز او
وان خدايا گفتن و آن راز او (18)

پي نوشت :

1) الميزان، ج‏2، ص‏43، با تصرف .
2) كافى، ج‏2، ص‏148 .
3) بحار الانوار، ج‏73، ص‏329، ح‏11 .
4) همان، ص‏376 .
5) غررالحكم، ج‏6، ص‏302 .
6) بحار الانوار، ج‏75، ص‏311 .
7) الخصال، ص‏337، ح‏40 .
8) ارشاد القلوب، ص‏149 .
9) بحار الانوار، ج‏93، ص‏373، ح‏16 .
10) همان، ص‏321، ح‏31 .
11) غررالحكم، ح‏3478 .
12) بقره/216 .
13) اصول كافى، ج‏2، ص‏511 .
14) فاطر/35 .
15) سفينة البحار، دعا .
16) بحار الانوار، ج‏93، ص‏302 .
17) اصول كافى، ج‏3، ص‏479 .
18) مثنوى معنوى .

منبع:گنجینه معرفت

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.