علوم و معارف در دعاهاي امام هادی(علیه السلام)

نيايش هاى ائمه ، سندهاى سياسى گويا و افشاگرانه اى است عليه ستمگرى هاى امويان و عباسيان ، با مراجعه به ادعيه ايشان است كه به عمق اختناق و سركوب اين حكومت هاى جائر پى مى بريم و در مى يابيم كه مردم آن روزگار چه كابوسى را تحمل مى كردند و وادار به انجام چه كارهاى ناخوشايندى مى شدند.
جمعه، 22 آذر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
علوم و معارف در دعاهاي امام هادی(علیه السلام)
علوم و معارف در دعاهاي امام هادی(علیه السلام)
علوم و معارف در دعاهاي امام هادی(علیه السلام)

نويسنده: باقر شريف قرشى
نيايش هاى ائمه اطهار از جمله گرانقدرترين ميراث اسلامى بشمار مى رود و حاوى زيباترين و عميق ترين جلوه هاى دينى است كه ما در اينجا به برخى از جنبه هاى آنها اشاره مى كنيم :

1 - از جنبه اخلاقى :

اين دعاها بنيانگذار اصول اخلاق و روش سلوك و خودسازى است و مسائلى را مطرح مى كند كه شكوفايى و بيدارى شخصيت انسان را در پى دارد.

2 - از جنبه سياسى :

نيايش هاى ائمه ، سندهاى سياسى گويا و افشاگرانه اى است عليه ستمگرى هاى امويان و عباسيان ، با مراجعه به ادعيه ايشان است كه به عمق اختناق و سركوب اين حكومت هاى جائر پى مى بريم و در مى يابيم كه مردم آن روزگار چه كابوسى را تحمل مى كردند و وادار به انجام چه كارهاى ناخوشايندى مى شدند.

3 - از جنبه اعتقادى :

با تاءمل در اين دعاهاست كه عمق تعلق و پيوند امامان با مبداء هستى بخش به دست مى آيد و مى بينيم آنان با تمام ذرات وجود خويش ايمان به خدا را نوشيده و سرمست از باده عشق حق گشته بودند و خود را چيزى جز بندگان آن آستان نمى ديدند.
موارد فوق جنبه هاى خاصى از نيايش هاى ائمه است كه با مراجعه مستمر به آنها موارد و جنبه هاى ديگر نيز به دست مى آيد.
در اينجا بعضى از دعاهاى امام هادى را نقل مى كنيم هر چند كه بعضى از اين دعاها را در بحث عيادت ايشان نيز آورديم :

دعاى حضرت در سختى ها

هنگام سختى يا دشوارى ها و درخواست حاجت مهمى ، يا آنكه وقتى مشكلى براى امام پيش مى آمد حضرت دعاى شريف ذيل را مى خواندند. راويان در اين باره نقل مى كنند كه :
حضرت قبل از خواندن دعا سه روز پياپى يعنى چهارشنبه ، پنج شنبه و جمعه را روزه مى گرفتند، در صبح روز جمعه پس از غسل به مسكينى صدقه مى دادند و سپس چهار ركعت نماز مى خواندند: در ركعت اول ، سوره حمد و يس ، در ركعت دوم ، سوره حمد و حم (دخان )، در ركعت سوم ، سوره حمد و واقعه و در ركعت چهارم ، سوره حمد و تبارك (ملك ) را تلاوت مى كردند و پس از فراغت از نماز دو دست نياز را به سوى آسمان بلند مى كردند و با اخلاصى تمام اين دعا (1) را مى خواندند:
(( بسم اللّه الرحمن الرحيم
((اللهم لك الحمد حمدا يكون احق الحمد بك ، و ارضى الحمد لك ، و اوجب الحمد لك ، واجب الحمد اليك ، و لك الحمد كما انت اهله ، و كما رضيته لنفسك و كما حمدك من رضيت حمده ، من جميع خلقك ، و لك الحمد كما حمدك به جميع انبيائك ، و رسلك و ملائكتك ، و كما ينبغى لعزك ، و كبريائك ، و عظمتك ، و لك الحمد حمدا تكل الا لسن عن صفته و يقف القول عن منتهاه ، و لك الحمد حمدا لا يقصر عن رضاك ، و لا يفضله شى ء من محامدك .
اللهم لك الحمد فى السراء و الضراء و الشدة و الرخاء، و العافية و البلاء، و السنين و الدهور، و لك الحمد على آلائك ، و نعمائك على ، و عندى ، و على ما اوليتنى ، و ابليتنى و عافيتنى ، و رزقتنى ، و اعطيتنى ، و فضلتنى و شرفتنى ، و كرمتنى ، و هديتنى لدينك حمدا لا يبلغه وصف واصف ، و لا يدركه قول قائل .
اللهم لك الحد حمدا فيما آتيته الى من احسانك عندى ، و افضالك على ، و تفضلك اياى على غيرى ، و لك الحمد على ما سويت من خلقى ، و ادبتنى فاحسنت ادبى منا منك لا لسابقة كانت منى ، فاى النعم يا رب لم تتخذ عندى ، و اى الشكر لم تستوجب منى ، رضيت بلطفك ، و بكفايتك من جميع الخلق خلقا.
يا رب انت المنعم على ، المحسن ، المتفضل ، الجميل ، ذوالجلال و الاكرام ، و الفواضل و النعم العظام ، فلك الحمد على ذلك ، يا رب لم تخذلنى فى شديدة ، و لم تسلمنى بجريرة و لم تفضحنى بسريرة ، لم تزل نعماؤ ك عند كل عسر و يسر انت حسن البلاد و لك عندى قديم العفو...)). ))
((پروردگارا! سپاس و حمد تو را سپاسى شايسته تو، سپاسى پسنديده تو، سپاسى بايسته تو، سپاسى محبوب تو، سپاسى سزاوار تو آنچنانكه هستى و آنچنانكه براى خود مى پسندى و نيكانت تو را بدان گونه سپاس گفته اند از مخلوقات خودت .
پروردگارا! حمد و سپاس تو را سزاست آنگونه كه همه پيامبران ، رسولان و فرشتگانت تو را سپاس گفته اند و شايسته عزت ، كبريا و بزرگوارى و عظمت تو مى باشد.
پروردگارا! حمد تو را؛ حمدى كه بر زبان ها از وصف آن عاجز و گفتار از نهايت آن درمانده باشد و تو را حمد مى كنم حمدى كه تو را پسند افتد و از صفات تو نكاهد.
پروردگارا! در آسايش و سختى ، در تنگنا و گشايش ، در بهبودى و رنج و در همه روزگاران ، تو را سپاس مى گويم تو را سپاس مى گويم بر آنچه به من داده اى از نعمت ها، بيمارى و بهبود از آن ، رزق و روزى ، فضيلت و شرف ، كرامت و هدايتم به دينت ؛ سپاسى كه وصف آن به زبان نيايد و هيچ كلامى ابعاد آن را نتواند بيان كند.
پروردگارا! تو به من نيكى كردى و بر ديگرانم فضيلت بخشيدى و خلقتم را قرين اعتدال نمودى و مرا به بهترين آداب مؤ دب ساختى و در اين كارها سابقه و پيشينه اى از من نزدت نبود بلكه همه را از باب لطف و منت كردى پس كدامين لطف و نعمت را در حق من ندادى و كدام سپاس را بر گردن ندارم كه بجاى آورم . پروردگارا بر همه انعامت تو را سپاس ‍ مى گويم و به لطفت و بى نياز ساختيم از ديگران خشنودم .
خدايا! تو به من انعام كردى ، نيكى نمودى ، مرحمت داشتى ، برازنده اى ، شكوهمند و با كرامتى و صاحب بخشش هاى شگرفى ، پس تو را بر همه آنها سپاس مى گويم .
پروردگارا! مرا در سختى و تنگى فرو نگذاشتى و به گناهى مرا تسليم نكردى و به خطاى پنهانى مرا رسوا نساختى ، همواره بخشش و عطايت در گشايش و دشوارى به من مى رسيد، تو آزمايشگر نيكى هستى و همواره مرا بخشوده اى .
پروردگارا! مرا از بينايى ، شنوايى و ديگر اعضاى و هر چه از من كه زمين را سنگين مى كند بهره مند ساز.
پروردگارا! نخستين سؤ ال ، حاجت ، درخواست ، خواهش و آنچه را كه بدان وسيله به تو نزديك مى شوم صلوات و درود بر محمّد و آل محمّد است و از تو درخواست مى كنم بر او و آنان درود فرستى به والاترين نحوه اى كه دستور داده اى بر ايشان درود فرستند و به بهترين وجهى كه تاكنون و تا روز قيامت كسى از بندگانت از تو درخواست كرده است و درخواست مى كند.
پروردگارا! برايشان درود فرست به شمار درود فرستندگان در گذشته و آينده ؛ درودى پايدار همراه با رفعت و سرافرازى و فضيلت و بر تمام پيامبران و رسولانت و بندگان صالحت نيز درود فرست . درود و سلام خداوند بر محمّد و آل محمّد بيشمار باد.
پروردگارا! از بزرگوارى و بخشش تو آن است كه خواهان خود را نااميد نمى سازى و درخواست او را اجابت مى كنى و هر كس را از تو چيزى نخواهد دشمن مى دارى حال آنكه هيچ كس جز تو چنين نيست . اميدوارى به رحمت و آمرزشت و اعتماد به فضل و احسانت مرا بر آن داشت تا تو را بخوانم و از تو درخواست كنم و از تو خواسته ام را طلب كنم .
پروردگارا! توجه به پيامبرت و نورت و صراط مستقيمى كه بندگان را بدان وسيله هدايت كردى و با پرتو او شهرها را زنده نمودى و او را به كرامت ويژه مخصوص گرداندى و با شهادت ، او را برترى بخشيدى و در زمان فترت پيامبران او را برانگيختى ، پيشاپيش خواسته ام مى باشد (و او را شفيع خود قرار مى دهم ).
پروردگارا! من به عيان و نهان پيامبرت و نهان اهل بيت او كه آنان را از هر رجس و پليدى پاك كردى و آنان را مطهر ساختى ايمان دارم ...
پروردگارا! ميان من و ايشان در دنيا و آخرت جدايى نينداز و كردار و اعمالم را به وسيله آنان مقبول و پذيرفته قرار ده .
پروردگارا! بندگانت را به خود راهنمايى كردى و گفتى (منزه و متعالى است آن ذات ).
(( ((و اذا ساءلك عبادى عنى فانى قريب اجيب دعوة الداع اذا دعان فليستجيبوا لى و ليؤ منوا بى لعلهم يرشدون )). )) (2)
((اگر بندگانم از تو درباره من پرسيدند، پس من نزديكم و دعاى خواهان را اگر مرا بخواند اجابت مى كنم پس طلب اجابت كنند و به من ايمان آورند، باشد كه هدايت شوند و راه يابند)).
و گفتى : (( ((قل يا عبادى الذين اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة اللّه ان اللّه يغفر الذنوب جميعا انه هو الغفور الرحيم )). )) (3)
((اى بندگانم كه بر خود اسراف و زياده روى كرده ايد از رحمت خدا نااميد نشويد كه خداوند تمامى گناهان را مى آمرزد بدرستى كه اوست بخشنده مهربان )).
و گفتى : (( ((و لقد نادينا نوح فلنعم المجيبون ؛ )) (4) و به تحقيق نوح ما را خواند و ما چه نيك پاسخگويانيم )).
آرى پروردگارا! تو بهترين خوانده شده هستى و بهترين خدايى و بهترين پاسخگو و تو گفتى :
(( ((قل ادعوا اللّه او ادعوا الرحمن اياما تدعوا فله الاسماء الحسنى )). )) (5)
((بگو ((اللّه )) را بخوانيد يا ((رحمن )) را هر كدام بخوانيد پس براى اوست نام هاى بهتر)).
پروردگارا! تو را به نام هايى مى خوانم كه بدانها پاسخ مى دهى و عطيه مى بخشى .
پروردگارا! با تضرع و درويشى تو را مى خوانم و دعا مى كنم دعاى كسى كه غفلت ، او را تسليم كرد و نياز، او را فرسوده ساخته است . تو را مى خوانم چونان كسى كه درمانده شده و به گناه خويش اعتراف كرده و تو را بخاطر آمرزش بزرگ و بخشش و پاداش عظيمت به دعا خواسته است .
پروردگارا! اگر كسى را به رحمت خود مخصوص گرداندى و به اطاعت اوامرت برخاست و هدف از خلقت خود را دانست و بر طبق آن عمل كرد تنها به توفيق و عنايت تو بدان منزلت دست يافته است .
پروردگارا! اگر بنده اى به نيكى در حق ديگران به اميد جوايز و پاداش تو بپردازد آقاى من همه خواست و آمادگى من براى وصول به ديدار و پاداش تو بوده است پس از تو مى خواهم بر محمّد و آل محمّد درود فرستى و خواسته و حاجت مرا برآورى ... (امام در اينجا خواسته خود را ذكر نموده و برآورده شدن آن را استدعا مى كرد) سپس ‍ مى افزود:
اى گرامى ترين بخشندگان و برترين احسان كنندگان بر محمّد و آل محمّد درود فرست و سينه بدخواه مرا تنگ ، زبانش ‍ را خاموش ، و چشمش را كور گردان و سرش را بكوب و او را به خود مشغول داشته آسيب و گزندش را به قدرت و توان خودت از من دور كن .
پروردگارا! اين مجلس را آخرين مجلسى كه تو را در آن با تضرع و لابه مى خوانم قرار مده و اگر آن را آخرين مجلس قرار مى دهى تمامى گناهانم را بيامرز و چيزى از آن وامگذار و دعايم را مستجاب ، عملم را پذيرفته و كلامم را از اعمال نيكى قرار ده كه به سويت بالا مى آيند و مرا با پيامبر و برگزيده ات و ائمه - درود تو بر آنان باد - همراه ساز.
پروردگارا! من بدانان متوسل مى شوم و به وسيله آنان به درگاهت مى آيم پس اى (( ارحم الراحمين )) (بخشنده ترين بخشندگان ) دعايم را مستجاب كن و مرا از گناهان رهايى ده ... (امام سپس حاجت خود را نقل كرده به سجده مى افتاد و مى فرمود):
(( ((لا اله اللّه الحليم الكريم ؛ )) خدايى جز خداى بردبار، بزرگوار، والا و بزرگ نيست )).
(( ((لا اله الا اللّه العلى العظيم ؛ )) منزه است پروردگار آسمان هاى هفتگانه ، زمين هاى هفتگانه و پروردگار عرش ‍ عظيم )).
پروردگارا! من از كيفرت به گذشت تو، از خشمت به خشنوديت و از خودت به تو پناه مى آورم ، نمى توانم تو را ستايش ‍ كنم يا ثنا گويم ، تو همان هستى كه خود را ثنا كرده اى ، زندگيم را افزايشى در هر نيكى و مرگم را رهايى و آسودگى از هر شرّى برايم قرار ده .
اى اميد و مايه اعتماد من ، نور چشمانم را طاعت خودت قرار ده و چهره ام را پس از آنكه برايت سجده كرد به آتش ‍ سوزان .
آقاى من مرا بر تو منتى نيست اين تويى كه بر من منّت دارى پس به ناتوانى من و نازكى پوستم رحمى كن و مشكلات دنيوى و اخروى مرا كفايت كن و همراهى پيامبر (( - صلى اللّه عليه و آله - )) و اهل بيتش - عليهم السلام - را در درجات بهشت نصيبم فرما...
اى نور نور (اى همه نور) اى گردانده امور، اى بخشنده ، اى بزرگوار، اى يكتا، اى يگانه ، اى بى نياز اى آنكه نزاده است و نمى زايد و او را همسرى نيست ، اى تنها، او چنين است و ديگرى جز او چنين نيست ، اى آنكه در آسمان هاى بلند و زمين هاى پايين تر كسى جز او خدا نيست ، اى عزت دهنده هر ذليل و اى خوار كننده هر عزيز به عزت و جلالت سوگند كه صبرم به پايان رسيد (و طاقتم طاق گشت ) پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و رنج و اندوهم را برطرف كن ...)).
كدام روا و روح ملكوتى و فرشته اى چونان روح امام هادى اين چنين روحانيت انبيا و قداست اوصيا را نشان مى دهد و تعلق محض را به خالق هستى و بخشنده زندگى مى رساند.
امام در اين ادعا به او (( انقطاع الى اللّه )) مى رسد، سررشته تمام حوادث را در دست قدرت خداوند مى بيند، بدو پناه مى برد و از او نيرو مى گيرد و توكل حقيقى را بيان مى كند.
اين دعا علاوه بر جنبه هاى اخلاقى و اعتقادى ، حاوى حسن طلب و ظرافت ادب مى باشد.

دعاى حضرت هنگام خفتن

حضرت هنگامى كه مى خواست بخوابد يا از خواب برخيزد اين دعاى شريف را مى خواند:
(( ((لا اله الا الحى القيوم ، و هو على كل شى ء قدير، سبحان اللّه رب العالمين و اله المرسلين ، و سبحان اللّه رب السموات السبع و ما فيهن ، و رب الا رضين السبع و ما فيهن ، و رب العرش العظيم ، و سلام على المرسلين ، و الحمد اللّه رب العالمين ...)). ))
((خدايى جز پروردگار زنده و پاينده نيست و اوست تواناى بر هر چيز، منزّه است خداوند، پروردگار جهانيان و خداى رسولان و منزّه باد خداوند، پروردگار آسمان هاى هفتگانه و آنچه در آنهاست و پروردگار طبقات هفتگانه زمين و آنچه در آنهاست و پروردگار عرش (و جايگاه ) عظيم و سلام بر فرستادگان الهى و حمد و سپاس خداى را پروردگار گيتى )).
امام در اكثر اوقات اين دعا را تكرار مى نمود و اين نشانه نهايت تعلق و پيوند حضرت با خداوند است .

دعاى اعتصام

حضرت هنگام اعتصام و چنگ زدن به قدرت لايزال الهى ، اين دعاى شريف را مى خواند:
(( ((يا عدتى عند العدد، و يا رجائى و المعتمد، و يا كهفى و السند، و يا واحد يا احد، يا قل هو اللّه احد، اساءلك بحق من خلقته من خلقك ، و لم تجعل فى خلقك مثلهم احدا ان تصلى عليهم ...)). ))
((اى نيرو و قوت من در برابر قدرت ها، و اى اميد و پشتيبان من ، و اى پناهگاه و حفاظ من ، اى يكتا اى آنكه گفتى : اوست خداى يكتا، به حق بهترين آفريدگانت كه كسى را مانند آن منزلت نداده اى ، از تو مى خواهم تا بر آنان درود فرستى ...)).
اين دعا پيوند ناگسستنى حضرت را با خداوند و نهايت اعتصام و انقطاع به سوى سبب ساز را نشان مى دهد.

دعاى حضرت در پناه جستن از شيطان

امام هادى با اين دعا از شرّ شيطان رجيم به خداوند پناه مى برد:
(( ((بسم اللّه الرحمن الرحيم ، يا عزيز، العز فى عزه ، يا اعز عزيز فى عزه و يا عزيز اعزنى بعزك ، و ايدنى بنصرك ، و ادفع عنى همزات الشياطين و ادفع عنى بدفعك و امنع بصنعك ، و اجعلنى من خيار خلقك ، يا واحد، يا احد، يا فرد، يا صمد...)). ))
((اى عزيز و ارجمند، عزت در عزت تو مى باشد، اى ارجمندترين گراميان در عزت خويش ، اى عزيز به عزت خود عزتم ده ، و به پيروزيت تقويتم كن و وسوسه هاى شيطان را از من دور گردان و با قدرت خود از من حفاظت نما و مرا از بهترين خلقت قرار ده ، اى يكتا، اى يگانه ، اى تنها، اى بى نياز...)).

دعاى ارجمند

از جمله دعاهاى پر مايه و بزرگ حضرت دعاى زير است كه طبرسى به سند خود از ابوهاشم ، داوود بن قاسم جعفرى نقل مى كند كه گفت : يكى از شيعيان حضرت ، طى نامه اى از ايشان خواستار دعايى شد و امام دعاى زير را برايش ‍ نوشت :
(( ((يا اسمع السامعين ، و يا ابصر المبصرين ، و يا انظر الناظرين ، و يا اسرع الحاسبين و يا ارحم الراحمين ، و يا احكم الحاكمين صل على محمّد و آل محمّد، و اوسع لى فى رزقى ، و مد لى فى عمرى ، و امنن على برحمتك ، و اجعلنى ممن تنتصر به لدينك و لا تستبدل بى غيرى ...)). )) (6)
((اى شنواترين شنوايان و اى بيناترين بينايان و اى نگرنده ترين نگرندگان و اى سريع ترين حسابرسان و اى بخشنده ترين بخشندگان و اى استوارترين حكمرانان و حكيم ترين آنان ، بر محمّد و آل محمّد درود فرست و در روزى ، مرا گشايشى ده و عمرم را افزون كن و به رحمت خود بر من منت گذار و مرا از كسانى قرار ده كه به وسيله آنان دين خود را يارى مى كنى و ديگرى را جايگزين من مكن ...)).
در بالا بخشى از دعاهاى حضرت - عليه السلام - را نقل كرديم و برخى ديگر را در بحث هاى آينده كتاب خواهيم آورد.

مناجات حضرت

امام هادى - عليه السلام - در دل تيره شب با خداوند متعال به رازگويى و مناجات مى پرداخت و با دلى شكسته ، روحى آرام و مطمئن ، فروتنانه با دوست ، حديث آشنايى مى گفت . در اين زمينه به آوردن موارد زير كه از حضرت نقل شده است اكتفا مى كنيم :

1 - حضرت در مناجات خود مى گفت :

(( ((الهى مسى ء قدر ورد، و فقير قد قصد، لا تخيب مسعاه ، و ارحمه و اغفر له خطاه ...)). )) (7)
((پروردگارا! بدكارى به سوى تو آمد و تهيدستى قصد آستان تو كرد، كوشش او را تباه مكن و (او را نوميد مساز) او را ببخش و از خطايش درگذر...)).

2 - از مناجات ايشان است :

(( ((الهى صل على محمّد و آل محمّد، و ارحمنى اذا انقطع من الدنيا اثرى و محى من المخلوقين ذكرى ، و صرت فى المنسيين كمن ننسى ، الهى كبر سنى ، و رق جلدى و دق عظمى ، و نال الدهر منى ، و اقترب اجلى ، و نفذت ايامى ، و ذهبت شهوانى و بقيت تبعاتى ، الهى ارحمنى اذا تغيرت صورتى ...)). )) (8)
((پروردگارا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا ببخش آن زمانى كه اثرم از اين دنيا قطع مى شود و نام من از صفحه روزگار خارج مى شود و جزء فراموش شدگان مى گردم .
پروردگارا! سالمند گشتم و پوستم نازك و استخوانم نرم شد، روزگارم بسر آمد و مرگم نزديك گشت و روزهاى عمرم سپرى شد، طاقت و توان من برفت ، شهواتم فرو نشست و فرجام بد و پيامد آن برايم ماند.
پروردگارا! هنگامى كه چهره ام دگرگون مى شود مرا ببخش ...)).

3 - حضرت با اين نيايش با خداوند رازگويى مى كرد:

(( ((الهى تاهت اوهام المتوهمين و قصر طرف الطارفين ، و تلاشت اوصاف الواصفين ، و اضمحلت اقاويل المبطلين عن الدرك لعجيب شاءنك ، او الوقوع بالبلوغ الى علوك فانت فى المكان الذى لا يتناهى ، و لم تقع عليك عيون باشارة ، و لا عبارة ، هيهات ثم هيهات يا اولى ، يا وحدانى ، يا فردانى ، شمخت فى العلوبعز، و ارتفعت من وراء كل غدرة و نهاية بجبروت الفخر...)). )) (9)
پروردگارا! از دريافت شاءن و شكوه والا و عجيبت پندارهاى خيالبافان ، گمراه گشت و چشم و بينايى بينندگان از راه باز ماند و اوصاف توصيف گران از هم گسيخت ، و ادعاهاى مبطان تباه گشت .
پروردگارا! كسى را ياراى درك فرّ شكوه والايت نيست زيرا تو در مكان لايتناهى هستى و هيچ چشمى را توان ديدن تو و يا عبارتى را توان تعريف تو نيست ، هيهات ، هيهات ! (چه بسيار دور است ادراك ما از حقيقت وجودت ) اى قبل از همه ، اى يگانه ، اى بى همتا تو در اوج عزت خود مستغرق هستى و از هر حد و نهايتى فراتر هستى و با جبروت و افتخارت از همه بيشى ...)).

پی نوشتها:

1-« وسائل الشيعه ، » ج 5، ص 62.
2-سوره بقره ، آيه 186.
3-سوره زمر، آيه 52.
4-سوره صافات ، آيه 75.
5-سوره اسراء، آيه 109.
6-« اعيان الشيعه ، » ج 4، ق 2، ص 285.
7-« الدر النظيم . »
8-ادعيه « بحارالانوار. »
9-« التوحيد. »

منبع:زندگي امام علي الهادي (علیه السلام)




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.