گناهی که شیطان را هم ناراحت می کند!

تهمت آثار شومى هم براى تهمت زننده و هم براى تهمت زده شده به بار مى‌آورد كه مى توان آنها را در دو عنوان ذیل جاى داد:
سه‌شنبه، 4 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
گناهی که شیطان را هم ناراحت می کند!

گناهی که شیطان را هم ناراحت می کند!

 

 

 

برگرفته از بیانات آیت الله مجتبى تهرانى(ره)

تهمت آثار شومى هم براى تهمت زننده و هم براى تهمت زده شده به بار مى‌آورد كه مى توان آنها را در دو عنوان ذیل جاى داد:

1- پیامد تهمت بر بعد معنوى انسان

در روایتى از امام جعفر صادق علیه السلام در این باره آمده است: « اذا اتهم المومنمن اخاه انماث الایمان من قلبه كما ینماث الملح فى الماء؛ آن گاه كه مومن به برادر مومنش تهمت زند، ایمان در دل او ذوب مى‌شود؛ همان گونه كه نمك در آب ذوب مى‌شود.» (1)

همان طور كه از این روایت برمى‌آید، تهمت موجب از بین رفتن ایمان مومن مى‌شود.

در توضیح این مطلب باید گفت كه بسیارى از اعمال انسان بر ایمان او تاثیر مى‌گذارد. همچنین درباره این اعمال، دو حالت "انجام" و "ترك" وجود دارد كه هر دو حالت در بعد ایمانى او موثر است. ترك واجبات از سویى و انجام گناهان از سوى دیگر، ایمان انسان را ضعیف مى‌كند. "ترك واجب"و "انجام حرام" را مى توان دو گونه از كفر عملى به شمار آورد كه "انجام حرام" شامل "تهمت" هم مى‌شود و ضعف و نابودى ایمان را در پى دارد.

2- پیامد تهمت بر روابط انسانى

تهمت مایه نابودى حریم برادرى و روابط انسانى میان افراد جامعه بشرى است و جو عدم اعتماد و ترس از اطمینان را فراهم مى‌سازد:

امام جعفر صادق علیه السلام فرمودند: من اتهم اخاه فى دینه فلا حرمه بینهما؛ كسى كه برادر دینى‌اش را متهم كند [به او تهمت بزند]، بینشان حرمتى وجود ندارد.» (2)

منظور از كلمه "فى دینه" در جمله من اتهم اخاه فى دینه چه تهمت زدن به"برادر ایمانى" باشد، به این صورت كه كلمه "فى دینه"را صفتى براى كلمه "اخاه" بدانیم و چه متهم كردن او در امور دینى باشد، تفاوتى در ثمره زشت تهمت پدید نمى‌آید؛ چرا كه دین الهى مانند ریسمانى است كه همه به آن چنگ مى‌زنند و در اثر توسل به آن با هم رابطه برادرى ایمانى برقرار مى‌كنند كه این پیوند از پیوند نسبى و سببى بسیار محكم‌تر است. با تهمت زدن به برادر یا خواهر دینى، این رابطه محكم قطع مى‌شود.

انسان عاقل و متدینى كه به مبدا و معاد اعتقاد دارد، هیچ گاه به دیگرى تهمت نمى‌زند. حتى اگر انسانى دین نداشته باشد، سرشت انسانى‌اش به او اجازه این كار را نمى‌دهد، مگر آن كه از فطرت پاك انسانى به خوى حیوانى گرویده باشد.

با بررسى این مسأله در جامعه، مشاهده مى‌شود كه افرادى براى رسیدن به اهدافى شیطانى مى‌كوشند دیگران را مورد "تهمت" و "بهتان" قرار دهند؛ ولى در نهایت امر، به ذلت و بیچارگى كشیده خواهند شد.

موضع ابلیس در برابر تهمت و بهتان

تهمت و بهتان به اندازه‌اى زشت و زننده است كه حتى شیطان هم از انجام دهنده آن دو بیزارى مى‌جوید. شیطان از رفتارهاى زشت و اعمال خلاف استقبال مى‌كند؛ ولى برخى از رفتارهاى ناروا آن قدر زشت و پلیدند كه شیطان هم آنها را تاءیید نمى‌كند. یكى از این اعمال ، نابود كردن وجهه افراد در جامعه و ریختن آبروى آنها به وسیله بهتان یا نعمت است.

امام جعفر صادق علیه السلام در این زمینه مى فرمایند: «من روى على مومن روایه یرید بها شینه و هدم مروءته لیسقط من اعین الناس اخرجه الله من ولایته الى ولایه الشیطان ، فلا یقبله الشیطان؛ اگر كسى سخنى را بر ضد مومنى نقل كند و قصدش از آن، زشت كردن چهره او و از بین بردن وجهه اجتماعى‌اش باشد و بخواهد او را از چشم مردم بیندازد، خداوند او را از محور دوستى خود خارج مى‌كند و تحت سرپرستى شیطان قرار مى‌دهد؛ (ولى) شیطان هم او را نمى پذیرد.» (3)

راه‌هاى درمان تهمت

پاک ساختن زبان از آفت تهمت، با كوششى مداوم میسر خواهد بود. درمان این بیمارى را باید با اندیشه و دقت در پیامدهاى زشت و نازیباى آن آغاز كرد؛ سپس به یادآورى مستمر آنها پرداخت كه: «فان الذكرى تنفع المومنین» (4)

یادآورى پیامدهاى تهمت، تنفر و انزجار قلبى انسان از این رفتار زشت و پلید را در پى خواهد داشت و بدیهى است كه تمام حركات درونى و برونى انسان، بر پایه "دوست داشتن" و "نفرت ورزیدن" انجام مى‌گیرد؛ از این رو مى‌باید درصدد ایجاد و تقویت حالت انزجار از تهمت برآمد تا بتوان به سوى ترك آن گام برداشت. همچنین باید به ارزش و عظمت آبروى دیگران اندیشید تا به سادگى به سمت تخریب آن گام برداشت .

دین مبین اسلام، آبرو و حرمت مومن را بزرگ‌تر از كعبه و حتى قرآن (5) دانسته است و با آگاهى از چنین ارزشى، هیچ كس نباید به خود اجازه دهد به حریم آبروى دیگران تجاوز كند. تقویت حسن ظن و حمل رفتار دیگران بر وجه نیكو، راه دیگرى براى درمان این بیمارى نابود كننده است.

 

پی‌نوشت‌ها:

1- كافى، ج 2، ص 361، ح 1.

2- همان، ح 2.

3- همان، ص 358، ح 1.

4- سوره ذاریات (51)، آیه 55.

5- بحارالانوار، ج 7، ص 323.

 

منبع: کتاب اخلاق الهى، جلد چهارم، آفات زبان استاد آیت الله مجتبى تهرانى(ره)

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.