اباالفضل العباس علیه‌السلام و دیدگاه ها

حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) دل و اندیشه بزرگان را مسخّر خود کرد و براى آزادگان در همه جا و هر زمان سرودى جاودانه گشت ؛ زیرا براى برادرش دست به فداکارى بزرگى زد، برادرى که در برابر ظلم و طغیان خروشید
شنبه، 7 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
اباالفضل العباس علیه‌السلام و دیدگاه ها
ابوالفضل العباس (علیه السلام) و دیدگاهها
اباالفضل العباس (ع) و دیدگاه ها
 
نویسنده: علامه محقق حاج شیخ باقر شریف قرشی
حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) دل و اندیشه بزرگان را مسخّر خود کرد و براى آزادگان در همه جا و هر زمان سرودى جاودانه گشت ؛ زیرا براى برادرش دست به فداکارى بزرگى زد، برادرى که در برابر ظلم و طغیان خروشید و براى مسلمانان عزت جاودانه و عظمتى همیشگى ، به ارمغان گذاشت .
در اینجا، برخى از اظهار نظرهاى بزرگان را درباره شخصیت ابوالفضل (علیه‌السلام) مى آوریم .

1 امام سجّاد (علیه السلام)

امام على بن الحسین ، حضرت زین العابدین (علیه‌السلام) از سروران تقوا و فضیلت در اسلام به شمار مى رود. این امام بزرگوار هماره براى عمویش عباس طلب رحمت مى کرد و از فداکاریهایش درباره برادرش حسین (علیه‌السلام) به نیکى یاد مى کرد و جانبازیهاى بزرگش را مرتّب مى ستود. از جمله سخنان حضرت درباره عمویش ، این موارد را ذکر مى کنیم : ((خداوند عمویم عباس را رحمت کند که از خودگذشتگى کرد و نیک از عهده آزمایش برآمد. خود را فداى برادر کرد تا آنکه دستانش بریده شد، خداوند به جاى آنها چون جعفر بن ابى طالب ، دو بال عطا کرد تا بدانها با ملائکه در بهشت پرواز کند. عباس را نزد خداوند متعال منزلتى است که همه شهیدان در روز قیامت بر او غبطه مى خورند...)). (1)
این کلمات ، فداکاریهاى ابوالفضل را در راه برادرش ، پدر آزادگان ، امام حسین (علیه‌السلام) به خوبى بیان مى کند. حضرت در ایثار و از خودگذشتگى و جانبازى تا جایى پیش رفت که زبانزد تاریخ و سَمبل فداکارى گشت ، دستان گرامى اش را روز عاشورا در راه برادر داد و تا آخرین لحظه پایدارى کرد تا آنکه به خون خود درغلتید.
این فداکاریهاى بزرگ نزد خداوند بى اجر نماند و حضرتش با پاداشها و کرامتهایش به عباس ، او را بر تمامى شهیدان راه حق و فضیلت در دنیاى اسلام و غیر آن ، برترى بخشید تا آنجا که همه بر او غبطه مى خورند.

2. امام صادق (علیه السلام)

امام صادق (علیه‌السلام) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام و چهره بى مانند دانش ‍ بشرى ، همواره از عمویش عباس تجلیل به عمل مى آورد و با درود و ستایشهاى عطرآگین از او یاد مى کرد و مواضع قهرمانانه اش در روز عاشورا را بزرگ مى داشت . از جمله سخنانى که امام درباره قمر بنى هاشم فرموده است ، بیان زیر مى باشد:
((عمویم عباس بن على ( علیهما السّلام ) بصیرتى نافذ و ایمانى محکم داشت . همراه برادرش حسین جهاد کرد، به خوبى از بوته آزمایش بیرون آمد و شهید از دنیا رفت ...)). (2)
امام صادق (علیه‌السلام) از برترین صفات مجسم در عمویش که مورد شگفتى اوست چنین نام مى برد:
الف) تیزبینى:
تیزبینى ، پیامد استوارى راءى و اصالت فکر است و کسى بدان دست پیدا نمى کند، مگر پس از پالودگى روان ، خلوص نیت و از خود راندن غرور و هواهاى نفسانى و عدم سلطه آنها بر درون آدمى .
تیزبینى از آشکارترین ویژگیهاى ابوالفضل العباس بود. از تیزبینى و تفکر عمیق بود که حضرت به تبعیت از امام هدایت و سیدالشهداء امام حسین (علیه‌السلام) برخاست و بدین گونه به قله شرف و کرامت دست یافت و خود را بر صفحات تاریخ ، جاودانه ساخت . پس تا وقتى ارزشهاى انسانى پایدار است و انسان آنها را بزرگ مى شمارد، در برابر شخصیت بى مانند حضرت که بر قله هاى انسانیت دست یافته است سر بر زمین مى ساید و کرنش مى کند.
ب) ایمان استوار:
یکى دیگر از صفات بارز حضرت ، ایمان استوار و پولادین اوست . از نشانه هاى استوارى ایمان حضرت ، جهاد در کنار برادرش ، ریحانه رسول اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) بود که هدفش جلب رضایت پروردگار متعال به شمار مى رفت . و همانطور که در رجزهایش روز عاشورا بیان داشت از این جانبازى کمترین انگیزه مادى نداشت و همین دلیلى گویاست بر ایمان استوار حضرت .
ج) جهاد با حسین (علیه السلام):
فضیلت دیگرى که امام صادق (علیه‌السلام) براى عمویش ، قهرمان کربلا، عباس (علیه‌السلام) نام مى برد، جهاد تحت فرماندهى سالار شهیدان ، سبط گرامى پیامبر اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) و آقاى جوانان بهشت است . جهاد در راه آرمان برادر، بزرگترین فضیلتى بود که حضرت ابوالفضل بدان دست یافت و نیک از عهده آزمایش به درآمد و در روز عاشورا قهرمانیهایى از خود نشان داد که در دنیاى دلاورى و شجاعت بى مانند است .

زیارت امام صادق (علیه السلام)

امام صادق (علیه‌السلام) به زیارت کربلا، سرزمین شهادت و فداکارى رفت و پس ‍ از زیارت امام حسین و اهل بیتش ( علیهم السّلام ) و اصحاب برگزیده اش با شوق به زیارت قبر عمویش ، عباس شتافت و بر سر مرقد بزرگ آن بزرگوار ایستاد و زیارت زیر را که منزلت عباس را نشان مى دهد و بر مکانت او گواهى مى دهد با این سرآغاز خواند: ((سلام خدا و سلام ملائکه مقرّب و انبیاى مرسل و بندگان صالح و همه شهیدان و صدیقان پاک ، شبانه روز بر تو باد اى پسر امیرالمؤ منین ...)).
امام صادق عمویش عباس را با این کلمات که دربردارنده همه مفاهیم و معانى تجلیل و بزرگداشت است ، مورد خطاب قرار مى دهد. درود و سلام خداوند، ملائکه ، پیامبران مرسل ، بندگان صالح ، شهیدان و صدیقان را بر او مى فرستد و این بهترین و برترین سلامى است براى پرچمدار کربلا.
سپس عصاره نبوت ، امام صادق (علیه‌السلام) زیارت خود را چنین پى مى گیرد: ((به تسلیم ، تصدیق ، وفادارى و فداکاریت در راه جانشین پیامبر مرسل ، سبط برگزیده ، راهنماى عالم ، وصّى ابلاغگر و مظلوم ستمدیده ، شهادت مى دهم ...)).
در اینجا امام صادق (علیه‌السلام) بهترین نشانه هایى که به شهیدان بزرگ تقدیم مى شود به عمویش عباس تقدیم مى دارد. افتخاراتى از این گونه :
الف) تسلیم :
همه امور خود را به برادرش سیدالشهداء سپرد و در همه مراحل و مواقف ، متابعت از او را بر خود واجب کرد تا آنکه در راه او به شهادت رسید؛ زیرا به امامت برادرش که مبتنى بر ایمان استوار به خداوند است آگاهى داشت و درستى راه و نیت خالص و راءى اصیل برادر را مى دانست و بدانها باور داشت .
ب) تصدیق :
عباس (علیه‌السلام) برادرش ریحانه رسول اکرم ( صلّى اللّه علیه و آله ) را در تمامى مواقف و دیدگاهها تصدیق کرد و هرگز در درستى و عدالت آرمان او به خود شک راه نداد و یقین داشت برادرش بر حق است و هرکه با او سر ستیز دارد در گمراهى آشکار است .
ج) وفادارى :
یکى دیگر از صفات نیکى که امام صادق (علیه‌السلام) به عمویش ابوالفضل نسبت مى دهد، وفادارى است ؛ هر پیمانى را که در راه دفاع از برادرش امام حق و حقیقت ابوعبداللّه الحسین (علیه‌السلام) با خدا بسته بود بجا آورد و در سخت ترین شرایط و مراحل در کنار برادر ایستاد و از او جدا نشد تا آنکه دستانش قطع شد و خود در راهش به شهادت رسید. وفادارى که از والاترین صفات است ، از ویژگیهاى اساسى و عناصر حضرت ابوالفضل بود، او آفریده شده بود تا نسبت به دور و نزدیکان وفادار باشد.
د) فداکارى :
امام صادق (علیه‌السلام) به فداکارى و جانبازى عمویش در راه برادرش ‍ سیدالشهداء(علیه‌السلام) گواهى مى دهد، حضرت خالصانه براى از بین بردن باطل ، فداکارى کرد و با پیشوایان کفر و باطل به ستیز پرداخت و با برادر در جانبازیهاى بزرگ و بى نظیر تاریخ شرکت کرد. به قسمت دیگرى از این زیارت بزرگ توجه کنیم :
((پس خداوند از طرف پیامبرش و امیرالمؤ منین و حسن و حسین صلوات خدا بر آنان باد بر آنچه پایدارى ، خویشتندارى و یارى کردى ، به تو بهترین پاداش بدهد که بهشت ، بهترین فرجام است )).
این قسمت شامل تجلیل و تقدیر حضرت عباس از سوى امام صادق (علیه‌السلام) است ؛ زیرا با فداکاریهاى بزرگ در راه سالار شهیدان و جانبازى در راه او و تحمل هرگونه سختى در کنار او، شایسته این بزرگداشت است . حضرت در این تلاشها و مقاومتها تنها رضاى خدا را مد نظر داشت و خداوند نیز عوض ‍ پیامبرش ، مولاى متقیان ، حسن و حسین سلام اللّه علیهم این جانبازیها را ارج نهاد و به او بهترین پاداشها را عطا کرد.
امام صادق (علیه‌السلام) زیارت خود را پى مى گیرد و صفات والاى عمویش عباس ‍ و جایگاهش را نزد خداوند یاد مى کند و مى فرماید:
((گواهى مى دهم و خدا را گواه مى گیرم که تو در همان راه پیکارگران ((بدر)) و مجاهدان در راه خدا و صافى ضمیران خداخواه در جهاد دشمنانش و مدافعان استوار دوستانش و یارى کنندگان اولیایش ، پیش رفتى و چون آنان کوشیدى ، پس ‍ خداوند بهترین ، والاترین و کاملترین پاداشى که به مطیعان والیان امرش و اجابت کنندگان دعوتش مى دهد، به تو عطا کند...)). (3)
امام صادق (علیه‌السلام) عقل ابداعگر و اندیشمند اسلام گواهى مى دهد و خدا را به شهادت مى طلبد بر اینکه عمویش عباس در جهادش دوشادوش برادرش ، پدر آزادگان ، امام حسین (علیه‌السلام) بر همان راه شهیدان بدر پیش رفت ؛ رادمردانى که با خون پاک خود پیروزى همیشگى اسلام را مسجّل کردند و با یقین به عادلانه بودن آرمان خود و با آگاهى و بصیرت تام ، شهادت را انتخاب کردند و پرچم توحید و کلمه حق را بر بلنداى تاریخ به اهتزاز درآوردند. ابوالفضل العباس نیز در این راه درخشان پیش تاخت و براى نجات اسلام از چنگال بى سر و پاى اموى و ابوسفیان زاده که مى خواست کلمه الهى را محو کند و پرچم اسلام را درهم بپیچد و مردم را به جاهلیت نخستین برگرداند، قیام کرد و به شهادت رسید.
ابوالفضل تحت فرماندهى برادرش ، پدرآزادگان در برابر طاغوت خونریز اموى ایستاد و با پایدارى و قیام آنان بود که کلمه حق تثبیت و اسلام پیروز شد و دشمنان حق و حقیقت و امام بشدت شکست خوردند.
امام صادق (علیه‌السلام) زیارت خود را ادامه مى دهد و صفات برگزیده عمویش ‍ عباس را برمى شمارد و پاداش او را چنین یاد مى کند:
((شهادت مى دهم (که ) حق نصیحت را بجا آوردى و نهایت تلاشت را کردى ، پس خداوند تو را در میان شهیدان مبعوث کرد و روحت را با روحهاى سعیدان همراه ساخت و در وسیعترین منزل بهشتى جاى داد و بهترین غرفه را به تو عطا کرد و نامت را در ((علّیین )) پرآوازه ساخت و با پیامبران ، شهیدان و صالحان که چه خوب رفیقانى هستند محشورت کرد.
شهادت مى دهم که تو سستى نکردى و عقب ننشستى و با بصیرت نسبت به امرت پیش رفتى در حالى که به صالحان اقتدا کرده بودى و پیامبران را پیروى مى کردى . پس خداوند ما، تو، پیامبرش و اولیایش را در جایگاه برگزیدگان و پاکان جمع کند که اوست مهربانترین مهربانان )). (4)
در قسمت پایانى زیارت ، متوجه اهمیت بى مانند و موقعیت والاى حضرت عباس نزد امام صادق (علیه‌السلام) مى شویم ؛ زیرا این قهرمان بزرگوار با نصیحت خالصانه و فداکارى در راه ریحانه رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله )، امام حسین (علیه‌السلام) از احترامى خاص نزد امام برخوردار گردید؛ لذا امام صادق دعا مى کند تا خداوند عمویش را به بالاترین درجات قرب برساند و او را با پیامبران و صدیقان محشور کند.

3. حضرت حجت (علیه السلام)

مصلح بزرگ ، حجت خدا و بقیة اللّه الاعظم ، امام زمان عجل اللّه تعالى فرجه الشریف قائم آل محمد( صلّى اللّه علیه و آله ) در بخشى از سخنان زیباى خود درباره عمویش عباس (علیه‌السلام) چنین مى گوید:
((سلام بر ابوالفضل ، عباس بن امیرالمؤ منین ، همدرد بزرگ برادر که جانش ‍ را فداى او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایى برادر بود و از او حفاظت کرد و براى رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت . خداوند قاتلانش ، ((یزید بن رقاد)) و ((حکیم بن طفیل طایى )) را لعنت کند...)). (5)
امام عصر عجل اللّه تعالى فرجه صفات والاى ریشه دار در عمویش ، قمر بنى هاشم و مایه افتخار عدنان را چنین برمى شمارد و مى ستاید:
1 همدردى و همگامى با برادرش سیدالشهداء(علیه‌السلام) در سخت ترین و دشوارترین شرایط تا آنجا که این همگامى و همدلى ضرب المثل تاریخ گشت .
2 فرستادن توشه آخرت با تقوا، خویشتندارى و یارى امام هدایت و نور.
3 فدا کردن جان خود، برادران و فرزندانش در راه سرور جوانان بهشت ، امام حسین (علیه‌السلام).
4 حفاظت از برادر مظلومش با خون خود.
5 کوشش براى رساندن آب به برادر و اهل بیتش هنگامى که نیروهاى ستمگر و ظالم مانع از رسیدن قطره اى آب به خاندان پیامبر( صلّى اللّه علیه و آله ) شده بودند.

4. شاعران

شاعران آزاده متمسک به اهل بیت ( علیهم السّلام ) شیفته شخصیت ابوالفضل که در اوج بزرگى و شرافت مى درخشید، بودند و تحت تاءثیر شخصیت بى مانند و صفات والاى او قصاید زیبایى سرودند که از شاهکارهاى ادب عرب به شمار مى رود. در اینجا پاره اى از آنها و شعرشان را نقل مى کنیم :
1) کمیت :
بزرگترین شاعر اسلام ((کمیت اسدى )) دلباخته عظمت ابوالفضل بود و در یکى از ((هاشمیات )) جاودانه خود چنین سرود: ((... و ابوالفضل خاطره شیرین آنان ، درمان جانها از دردهاست )). (6)
یاد ابوالفضل و سایر اهل بیت ( علیهم السّلام ) نزد هر بزرگ منشى شیرین است ؛ زیرا یادآورى فضیلت و کمال مطلق است . همچنین داروى جانها از بیماریهاى جهل و غرور و دیگر بیماریهاى روحى است .
2) فضل بن محمد:
فضل بن محمد بن فضل بن حسن بن عبیداللّه بن عباس (علیه‌السلام) از نوادگان ابوالفضل ، شاعرى آسمانى و شیفته شخصیت نیاى بزرگش پرچمدار کربلاست . در قصیده اى چنین مى سراید:
((ایستادگى عباس را در کربلا روزى که دشمن از همه سو دیوانه وار هجوم مى آورد، به یاد مى آورم . حمایت از حسین (علیه‌السلام) نموده و در نهایت تشنگى او را نگهبانى مى کرد و روى نمى گرداند، سستى نشان نمى داد و پروانه وار به گرد وجود برادر مى گشت . هرگز صحنه اى چون رفتارش با حسین فضیلت و شرف بر او باد ندیده ام . چه صحنه بى مانندى که سرشار از فضیلت بود و جانشین او کردارش را تباه نکرده است )). (7)
این ابیات شجاعت و دلیرى بى مانند ابوالفضل (علیه‌السلام) و نقش درخشان و افتخارآمیز او را در حمایت برادرش پدر آزادگان و دفاع از او با خون خود و سقایى خاندان او را به خوبى نشان مى دهد. صحنه اى درخشانتر و زیباتر از این موضع و حضور بى مانند ابوالفضل در کنار برادرش وجود ندارد. مواضع و شخصیت ابوالفضل بر نواده اش ((فضل )) تاثیرى شگفت آور دارد و او را شیفته کرده است ؛ پس با قلبى آتشین و جانى سوخته ، طى ابیات لطیفى جدش را چنین مرثیه مى گوید:
((شایسته ترین کس براى گریستن بر او، رادمردى است که حسین را در کربلا به گریستن واداشت ؛ برادر و فرزند پدرش على ، ابوالفضل آغشته به خون . آنکه در همه حال حق برادرى را بجا آورد و مواسات کرد که از ثناگویى او عاجزیم و در عین تشنگى ، برادر را بر خود مقدم داشت )). (8)
آرى ، شایسته ترین مردمان براى بزرگداشت و گریستن بر او به سبب مصایب هولناکش ، ابوالفضل سمبل ایستادگى و فضیلت است . امام حسین (علیه‌السلام) با شهادت برادر، کمرش شکست و بر او به تلخى گریست ؛ زیرا مهربانترین و نیکترین برادر خود را از دست داده بود.
3) سید راضى قزوینى :
شاعر علوى سید راضى قزوینى شیفته شخصیت ابوالفضل (علیه‌السلام) مى شود و چنین او را مى ستاید:
((اى ابوالفضل ! اى سرور فضیلت و ایستادگى و خویشتندارى ! فضیلت جز تو را به پدرى قبول نکرد. کوشیدى و به اوج عظمت و بزرگى دست یافتى ، اما هر کوشنده اى به خواسته اش دست پیدا نمى کند. با عزّت و سرافرازى و علو همّت از پذیرفتن ظلم سرباز زدى و پیکان نیزه ها را مرکب خود کردى )). (9)
ابوالفضل (علیه‌السلام) از بنیانگذاران فضیلت و ایستادگى در دنیاى عرب و اسلام به شمار مى رود. حضرتش مراتب کمال را پشت سر گذاشت و به قلّه شرف و کرامت دست یافت و براى رهایى از ذلّت و ظلم ، پیکان نیزه ها را برگزید.
4) محمد رضا ازرى :
حاج ((محمد رضا ازرى )) در قصیده شیواى خود به ذکر و ستایش از صفات گرامى قمر بنى هاشم که قلب و عقل آزادگان را تسخیر کرده ، پرداخته است و چنین مى سراید:
((براى کسب یاد و نام نیک بکوش که نام نیک بهترین سرمایه کریمان است .
آیا ماجراى کربلا را که غبار پیکارش آسمان را تیره و تار و نبردش گوش ‍ فلک را کر کرده است نشنیده اى ؟! روزى که خورشید از شدت گردباد آن تیره شده و امام هدایت به ابوالفضل پناهنده شده بود)).
در نخستین بیت ، ((ازرى )) آدمى را به کسب نام نیک فرامى خواند؛ زیرا تنها سرمایه ماندنى و پایدار همین ذکر جمیل است .
در دومین بیت به عبرت گرفتن از واقعه کربلا که آتش فشان فضایل و رادمردیهاى اهل بیت ( علیهم السّلام ) است ، دعوت مى کند.
در سوّمین بیت ، ((ازرى )) از پناه بردن سبط گرامى پیامبراکرم و ریحانه رسول خدا( صلّى اللّه علیه و آله ) به حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام) سخن مى گوید.
به ابیات دیگر ((ازرى )) که در آنها از یاریها و دلاوریهاى عباس در راه برادرش سخن مى گوید توجه کنیم :
((چون شیرى از کنام خود پاسدارى کرد و بر دشمنان شورید، آرى ، هژبر ((شرى )) (10) از بیشه خود دفاع مى کند. کوبش شمشیرها، چونان تندر و رعدهاى ابر سنگین بود، از شیرمردى که با چهره خندان با انبوه دشمنان رو به رو مى شود و با غرور سرش را تقدیم مرگ مى کند، سرافرازى که در خانه ستم جایگیر نمى شود تا آنکه بر ستارگان چیره شود.
آیا قریش نمى دانست که او پیشاهنگ هر دشوارى و آزموده سختیها است ؟!)). (11)
این ابیات بدقّت ، قهرمانیها و نقش درخشان حضرت ابوالفضل در دفاع از برادرش پدر آزادگان را تصویر مى کند و غرّیدن و هجوم چون شیر حضرت را به صفوف دشمن و درهم شکستن حیوان صفتانى را که براى دفاع از گرگان انسان نما جمع شده بودند نشان مى دهد. ابوالفضل بدون توجّه به انبوه دشمنان و سفلگان که صحرا را پرکرده بودند، با چهره اى خندان به پیکارشان مى رفت و در راه کرامت خود و عزّت برادرش به آنان جام مرگ مى نوشاند. قبایل قریش در این نبرد بود که دریافتند، عباس مرد دشواریها و فرزند و دست پرورده على (علیه‌السلام) است ؛ آنکه بتهایشان را درهم شکسته و جاهلیتشان را نسخ کرده و به پذیرفتن اسلام وادارشان کرده بود.
نظرات امامان معصوم و برخى از بزرگان ادب عرب را درباره ابوالفضل العباس (علیه‌السلام) در همین جا به پایان مى بریم .
1- ذخیرة الدارین ، ص 123 به نقل از عمدة الطالب .
2- ذخیرة الدارین ، ص 123 به نقل از عمدة الطالب .
3- ر . ک : مفاتیح الجنان ، زیارت حضرت عباس (علیه‌السلام)
4- مفاتیح الجنان شیخ عباس قمى و دیگر کتب ادعیه و زیارات .
5- المزار، محمد بن مشهدى ، از بزرگان قرن ششم .
6- الهاشمیات :
وابوالفضل ان ذکرهم الحلو
شفاء النفوس من اسقام
عجیب آنکه شارح دیوان ، ابوالفضل را عباس بن عبدالمطلب معرفى مى کند(مؤ لف ).
7- قمر بنى هاشم ، ص 147 به نقل از المجدى :
انى لاذکر للعباس موقفه
بکربلاء وهام القوم یختطف
یحمى الحسین ویحمیه على ظما
ولایولّى ولایشنى فیختلف
ولاارى مشهداً یوماً کمشهده
مع الحسین علیه الفضل والشرف
اکرم به مشهداً بانت فضیلته
و ما اضاع له افعاله خلف
8- الغدیر، ج 3، ص 5:
احق الناس ان یبکى علیه
فتى ابکى الحسین بکربلاء
اخوه وابن والده على
ابوالفضل المضرج بالدماء
ومن واساه لایثنیه شى ء
وجادله على عطش بماء
9- اباالفضل یا من اسس الفضل والابا ابى الفضل الا ان تکون له ابا
تطلبت اسباب العلى فبلغتها
وماکل ساع بالغ ماتطلبا
ودون احتمال الضیم عزا ومنعة
تخیرت اطراف الاسنة مرکبا
10- ((کنام )) شیران در کنار فرات که بعدها ضرب المثل شجاعت شد و گفته مى شد: کاسد الشرى (م ).
11- فانهض الى الذکر الجمیل مشمراً فالذکر اءبقى مااقتنته کرامها
اومااتاک حدیث وقعة کربلا
انى وقد بلغ السماء قتامها
یوم ابوالفضل استجاربه الهدى
والشمس من کدر العجاج لثامها
فحمى عرینته ودمدم دونها
ویذب من دون الشرى ضرغامها
والبیض فوق البیض تحسب وقعها
زجل الرعود اذا اکفهر غمامها
من باسل یلقى الکتیبة باسماً
والشوس یرشح بالمنیة هامها
واشم لایحتل دار هضیمة
او یستقل على النجوم رغامها
او لم تکن تدرى قریش انّه
طلاع کل ثنیة مقدامها

منبع: زندگانی حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.