بررسی سیاست مذهبی شاه عباس اول (996-1038 ه.ق)

چگونگی به سلطنت رسیدن شاه عباس اول و شخصیت خاص او، در اجرای سیاست های آینده حکومت صفوی تاثیر بسیاری زیادی داشت. محور تمامی برنامه ها و نقشه های وی در راستای استقلال تام سلطنت در مقابل تمامی گروه های جامعه
دوشنبه، 10 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
بررسی سیاست مذهبی شاه عباس اول (996-1038 ه.ق)
  بررسی سیاست مذهبی شاه عباس اول (996-1038 ه.ق)

 

نویسنده: پیمان باقری تلواژگانی*
منبع:راسخون




 
چگونگی به سلطنت رسیدن شاه عباس اول و شخصیت خاص او، در اجرای سیاست های آینده حکومت صفوی تاثیر بسیاری زیادی داشت. محور تمامی برنامه ها و نقشه های وی در راستای استقلال تام سلطنت در مقابل تمامی گروه های جامعه استوار بود؛ حضور و فعالیت علمای شیعه در جامعه را نیز به عنوان بخشی از این طرح و نقشه بسیار مفید می توان ارزیابی کرد. وی با بررسی اوضاع کشور و نفوذ گروه هایی از جمله صوفیان؛ به مذهب تشیع توجه ویژه ای کرد. در این زمان تصوف بازدهی لازم و مکان توجه به خویش را از دست داده بود و به عنوان وجه مشخصی برای حکومت صفوی دیگر قابل اعتنا نبود (البته دیدیم که شاه اسماعیل اول در بدو امر تشکیل حکومت و اداره کشور به این قضیه واقف گشت). به همین دلیل شاه عباس اول با حمایت از علمای شیعه در جهت رشد و تقویت آن ها در مقابل دیگر گروه های مذهبی جامعه تلاش فراوانی کرد و در کنار اعتبار بخشی به اقتدار سلطنت، نهاد دین نیز رشد روز افزونی را تجربه کرد. به هر حال با اقدامات لازم، مذهب شیعه جلوه دیگری به خود گرفت و علما در بازی های سیاسی این دوره و به خصوص جانشینان وی حضور پرنگ تر و بارزتری را ایفا کردند.
به طور کلی از دیدگاه دینی دوران شاه عباس اول تفاوت های محسوس و آشکاری را با دوره های قبل از خود داشت. جعفریان در مورد اعتقادات مذهبی شاه عباس اول می نویسد: «« علایق دینی و مذهبی شاه عباس، به لحاظ شخصی، استوار و محکم به نظر آمده و در این زمینه، از ابتدا تا به انتها، هیچگونه گزارشی که نشان از تسامح وی نسبت به آیین اسلام و مذهب امامیه باشد، در رفتار و گفتار وی گزارش نشده است.»»(جعفریان، 1378: 231) از دیدگاه دینی، این دوره را می توان وارث تجربه دینی دوره اول حکومت صفوی عنوان کرد. در نتیجه، پیش برد و گسترش این نهاد اصلاحات اساسی را در این زمینه طلب می نمود. در این دوره مسائل جدیدی با اندیشه های شیعی پیوند خورد. بنابراین در دوره دوم حکومت صفوی(شاه عباس اول به بعد) با حمایت های فراوان حکومت، در حوزه های علمی داخل کشور، نسل جدیدی از علما پرورش یافتند، که پس از مدتی به استقلال روحانیت ایران از حوزه های خارج از کشور و هم چنین در تقابل با دولت صفوی منجر شد.(صفت گل، 1381: 5-173)
- اقدامات شاه عباس در تقویت مذهب تشیع:
فعالیت های شاه عباس اول در این زمینه را می توان به سه مورد تقسیم کرد: 1. انجام دستورات و احکام شخصی دین در زمینه مذهب 2. اقدامات مذهبی عامه پسند وی و تاثیر آن ها در باور پذیری و اعتقاد مردم به سمت مذهب تشیع. 3. روابط وی با علمای مذهب تشیع.(باقری، 1393: 62)
شاه عباس اول در اجرای احکام شخصی دین تعصب خاصی داشت. وی هم چون افراد کاملا معتقد و مذهبی به هیچ عنوان خواندن نماز های یومیه خویش را فراموش نمی کرد و در اجرای این فرضیه در هر کجا سعی فراوان می نمود. شاه این مسئله را حتی در سفرهای جنگ خویش رعایت و پیش از شروع جنگ به نماز خواندن می پرداخت.(آقاجری، 1389: 224؛ فلسفی، 1371، ج3: 843) وی با وجود اینکه علاقه ای به روزه گرفتن نداشته.(دلاواله، 1348: 43) در نماز عید فطر حاضر می شده و زکات فطریه اش را پرداخت می کرده است.(افوشته ای نطنزی، 1373: 566)
مسئله دیگری که اعتقاد وی را نشان می دهد، توبه، کمک خواستن وی در مواقع سختی و بحرانی از حضرت محمد (ص) و ائمه معصومین(ع) بوده است. بنا به نوشته حسینی قمی: «« چه همیشه به دستور زمان خاقان جنت‏مكان جد علیین آشیان انار اللّه برهانه و روح روحه كه‏ اعانت در این نوع امور مشكله از بارى تعالى عز و علا مى‏جستند و امداد از روحانیت حضرت رسالت‏پناهى صلى اللّه علیه و آله و حضرات ائمه معصومین صلوات اللّه و سلامه علیهم اجمعین مى‏طلبیدند. شاه جهانیان نیز به دستور توسل كل در این واقعه به درگاه كارساز بنده نواز نموده بودند.»»(حسینی قمی، 1383، ج2: 917)
در مواردی نیز به استخاره کردن وی، اشاره شده است. ظاهرا شاه پیش از انجام هر عملی به قرآن استخار می زده است. حتی وی برای تعیین جانشین پس از خود نیز به استخاره روی آورده است.(ترکمان، 1382، ج3: 6-1075؛ فلسفی، 1371، ج3: 844) در ظاهر این موارد تنها در بعد دینداری شخصی شاه عباس اول جای می گیرد. اما با نگاه دقیق تر می توان نتیجه و تاثیر آن ها را در مسائل دیگری نیز پیگیری کرد. این موضوعات به نوبه خود در ترویج فرهنگ دینی و کسب حمایت شاه از مذهب نقش به سزایی داشت. علاقه شدید وی به اجرای احکام دین و توسل جستن وی به ائمه معصومین این نظر را القا می کرد.
با وجود القابی چند در مورد شاه اسماعیل اول و کاربرد آن در زمان جانشینان وی، اما عمده ترین عنوان شاهان صفوی از پادشاه قزلباش و یا مرشد کامل تشکیل می یافت. این القاب تا دوره مورد بحث ما نیز به کار می رفت. اما یکی از اقدامات بی سابقه شاه عباس اول انتخاب و برگزیدن لقب آستان کلب علی(سگ در خانه علی) و بنده شاه ولایت در کنار القاب های گذشته برای خویش بود.(کمبریج، 1380: 88؛ تاج بخش، 1372، ج1: 306)
یکی از اقدامات مهم شاه عباس اول تامین هزینه های بازسازی و رونق مقابر امامان معصوم و امام زاده های کشور بوده است. نواب کلب آستان علی خنجرهای مرصع و زین های مرصع خود را شکست و لعل و یاقوت و فیروزه و غیره از جواهر محوب میرزا محمد وزیر اصفهان ....... با طلای لازمه آن که در صندوق حضرت امام الجن و الانس علی بن ابی طالب(ص). صرف نمایند»»(تاج بخش، 1372، ج1: 306) اقدام به این امر در ترویج فرهنگ اهدای نذورات به اماکن مقدسه نقش به سزایی داشت و در کنار شاه بسیاری از اشخاص دولتی و مردم عادی به تقلید و یا از سر اعتقاد دست به این کار می زدند. همین عامل در ترغیب اشخاص به سمت زیارت اماکن مقدسه شیعی و کم فروغ خانقاه های صوفیان نقش به سزایی داشت.
برگزای مراسم مذهبی چه اعیاد و چه سوگواری در دوره صفویه ابتکار جدیدی محسوب نمی شد. برپایی رسمی این گونه مجالس به زمان دولت شیعی مذهب آل بویه باز می گردد و حکومت صفویه به احیای آن ها توجه خاص مبذول داشت. اما هدف از ارائه این بحث تنها بیان برگزاری آن ها در آن دوره نمی باشد. بلکه نتایج حاصل از این گونه مراسم مورد توجه قرار می گیرد. البته ناگفته نماند که دولت در برگزاری تمامی این مراسمات نقش اصلی را بر عهده نداشت؛ ولی حمایت حکومت صفوی از این گونه مجالس در توسعه و ترویج آن ها نقش غیر قابل انکاری داشته است.
شاه عباس اول با علاقه خاصی به عزاداری دهه اول محرم و شهادت حضرت علی (ع) می پرداخته است. برگزاری این مراسم آن چنان برای شاه صفوی اهمیت داشته؛ که حتی در لشگرکشی های خویش به مناطق مختلف کشور به عزاداری و برپایی این مراسم می پرداخت(پارسادوست، 1388: 4-513؛ تاج بخش، 1372: 305). برگزاری این مجالس بدون شک با استقبال فراوان علمای شیعه مواجه شده است. اجرای چنین مراسمی معمولا با روضه خوانی در مورد مصیبت های امامان و زندگی مشقت بار آن ها همراه بوده است. در این داستان ها به رشادت ها و دلاوری های این افراد نیز اشاره می شده است(البته روضه خوانی هم از سابقه دیرینه ای برخوردار و مربوط به دوره پیش از صفویه بوده است).
همان طور که ذکر شد؛ علمای شیعه با داستان پردازی و قصه خوانی صوفیان و گروه های دیگر که به توضیح و شرح دلاوری های قهرمانان گذشته می پرداختند، مخالف بودند. نمونه های از این گونه موارد را هم در دوران شاه اسماعیل اول و شاه طهماسب اول در مورد کتاب ها و داستان های ابومسلم نامه آمده؛ که به سرکوب قصه خوانان و تخریب مقابر بعضی اشخاص نامدار منتهی ذکر شده است.
روند داستان پردازی و قصه خوانی در دوره دوم حکومت صفویه نیز ادامه یافت. یکی از مکان هایی که به این امر اختصاص داشت، قهوه خانه های این دوره بوده است. گروهی از صوفیان به مناقب خوانی، قصه گویی، مارگیری و..... در میدان ها و قهوه خانه ها می پرداخند. با وجود مخالفت علما از حضور مردم در این مراسم و کمک به این افراد، اما ظاهر درویش گونه و فقیرانه آن ها کمک های مردمی زیادی را برای آن ها به همراه داشت و حتی گهگاهی آن چنان برگزاری این گونه مراسمات آن چنان در روحیه مردم تاثیر گذار بود که تکایایی نیز برای صوفیان ساخته می شد(زرین کوب، 1385: 242). معمولا در این مجالس داستان هایی از رشادت های حمزه و رستم و..... بیان می شد. سید نعمت الله جزائرى یکی از علمای شیعه آن دوره در تقابل با سنت قصه خوانی، حکمی مبنی بر این که اگر كسى به غنا یا سخنان قصه خوان گوش دهد؛ مرتكب گناه بزرگی شده و به عبادت شیطان پرداخته است.؛ صادر کرده. وی در ادامه می نویسد با وجود وقایع صفین، کربلا و...... چرا داستان هایی از قبیل تدوین شده و به نقل آن ها می پردازند(جعفریان، 1379، ج2: 875).
یکی از حرکت های مشهور مذهبی شاه عباس اول در قالب زیارت امام رضا (ع) با پای پیاده گنجانده می شود. شاه بر اساس نذر و پیمانی که با خدای خویش بسته بود؛ پس از دریافت خبر پیروزی در خراسان به عزم زیارت امام هشتم (ع) راهی مشهد شد و به احترام این معصوم(ع) راه را با پای پیاده سپری کرد.(استرآبادی،1366: 169-170)
- روابط شاه عباس اول با علمای شیعه:
همان طور که ذکر شد هدف شاه عباس اول از تقویت علمای شیعه کسب استقلال سلطنت در مقابل دیگر گروه های قدرتمند در حکومت بود. به همین جهت از همان آغاز سلطنت وی تعاملی خوب و قابل اعتنایی را با فقهای مذهب تشیع شروع نمود و از رشد جایگاه آن ها در جهت اهداف خویش بهره برداری فراوانی کرد. بر این اساس نوع ارتباط و تعامل وی با آن گروه را سیاست ها و اهداف شاه صفوی تعیین می کرد.
با وجود روابط خوب شاه عباس اول با علما و فقهای شیعه، اما در مجموع به دلیل سیاست مطلقه وی در امر حکومت، تمامی نهاد روحانیت در زمره اهداف وی حرکت می کرد. فلسفی ضمن ذکر ترتیب جایگاه افراد در مجالس شاه عباس اول می نویسد: «« در جانب چپ تخت شاهی نیز نخست به ترتیب ملاباشی، صدر عامه و شیخ الاسلام اصفهان قرار می گرفتند؛ و شاه عباس مخصوصا علمای دین و روحانیان بزرگ را در جانب چپ تخت خود جای داده بود؛ تا نشان دهد که در کار مملکت داری مردان سیاسی از پیشوایان دینی برترند.»»(فلسفی، 1364، ج4: 1260) و یا جعفریان در این زمینه ذکر می کند: «« درباره حوزه قدرت علما و فقها نیز چندان دست و دلباز نبوده و میدان چندانی به آنان نمی داد.(جعفریان، 1378: 240) تا پایان این دوره این گروه تحت نظارت مستقیم شاه به فعالیت های مستمر خویش می پرداختند؛ اما از حمایت های فراوان وی نیز برخوردار بودند و در این دوره چه در امر حکومتی و چه در حیطه فقهی تا حدی که سیاست های برنامه ریزی شده شاه اجازه می داد؛ رشد فراوان را سپری کردند.
شاه عباس اول علمای شیعه را به عنوان کارگزاران خویش در حکومت خود به حساب می آورد. البته این نکته را نباید فراموش کرد که علما و سادات در این دوره بر حسب دیدگاه های آنان به دو گروه موافق و مخالف تقسیم می شدند. اگر در حیطه موافقان سیاست های شاه صفوی بودند؛ به مقام و جایگاه بالایی دست پیدا می کردند؛ اما اگر به مخالفت با او برمی خواستند، شاه عباس اول هیچ واهمه ای از برخورد و سرکوب با آن ها نداشت.
برای نمونه یکی از کارهایی که شاه عباس اول در جهت تقویت نهاد روحانیت انجام داد؛ وقف زمین های گسترده بود. وی علاقه خاصی به وقف زمین داشت و بسیاری از این زمین ها را در راه ترویج مذهب تشیع و ممره درآمدی برای مقابر ائمه معصومین وقف و مورد استفاده قرار می داد. درآمد این زمین ها علاوه بر صرف مخارج اماکن مذهبی، به روحانیان شرع، سادات، و دست اندکاران حوزه مذهب تعلق می گرفت.(فوران، 1386: 7-56) برای نمونه در وقف نامه بزرگ شاه عباس اول مندرج در کتاب قصص الخاقانی آمده: «« تمامی و جملگی کاروان سرای واقع در صدر میدان نقش جهان دارالسلطنه اصفهان مع قیصریه متصل بدان و کل بازار دور میدان مذکور و........ که جمیع آن ها احداث کرده کلب آستان علی ابی ابیطالب (ع) و در بین صیغه وقف شرط نمودند که نصف حاصل اجاره موقوفات مذکوره در وجه وظیفه... معاش سادات عالی درجات بنی حسین(ع) به شرط آن که شیعه امامی اثناعشری باشند.»»(شاملو، 1371، ج2: 90-186)
ذکر چند نکته در مورد این وقف نامه ضروریست: 1. در وقف نامه شدت علاقه و حسن توجه شاه عباس اول به مذهب تشیع (دوازده امامی) و سادات کاملا مشخص است؛ که وی ثروت عظیمی را در این راه خرج کرده است. 2. این اقدامات قدرت اقتصادی نهاد روحانیت شیعه را بسیار تقویت می کرد و این عامل تاثیر مهمی در جهت تضعیف صوفیان بر جای گذاشت. 3. در این وقف نامه شاه خود را کلب آستان علی (ع) معرفی کرده است؛ که به این موضوع خواهیم پرداخت. این مورد یکی از وقفیات شاه در راه اعتلای عقاید خویش و ترویج مدهب تشیع بود.
نکته مهم دیگر را باید در زمینه اداره کردن زمین های وقفی جستجو کرد. همان طور که گذشت، دیدیم که زمین های دولتی تحت اختیار طوایف قزلباش به واسطه نمایندگان سران این قبایل اداره می شد. گسترش زمین های وقفی نیز مسئله نحوه اداره کردن این مناطق را در پیش روی حکومت قرار داد. به همین دلیل مقامی از میان خود این گروه به نام صدر خاصه برای این امر انتخاب گردید و زمین های موقوفه تحت اختیار و نظارت وی قرار داشتند.(جعفریان، 1378: 236؛ با کمی تغییرات فوران، 1386: 57) اداره کردن زمین های وقفی به دست روحانیون از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. به این شکل درآمد هنگفت این زمین ها تنها در دست روحانیان باقی می ماند و این قضیه این گروه را از لحاظ اقتصادی بسار تقویت کرد. به همین دلیل توان بالای اقتصادی روحانیون، قدرت مانور بیشتری به آن ها داد. گرفتن زمین ها از قزلباش از لحاظ مالی آن ها را در شرایط بدی قرار داد و در عوض روز به روز به اعتبار ورحانیون می افزود.
علاوه بر این علما بر حسب موقعیت ایجاد شده؛ به مقام های زیادی نسبت به گذشته دست یافتند. از جمله می توان به مقام های شیخ الااسلامی، صدارت، تولیت، نقابت، امام جماعت، قاضی و قاضی عسگر اشاره کرد. با وجود اینکه آن ها در این دوره اختیار آن چنانی از خود نداشتند؛ اما شرایط نسبتا خوبی که برای آن ها فراهم شده بود؛ آن ها را به سمت دربار صفوی هدایت می کرد.
برای نمونه می توان به تعدادی از علمای صاحب منصب در دوره شاه عباس اول اشاره کرد. میر محمد امین به شوق دریافت جاه و مقام در خور شان خویش از هند به دربار شاه عباس اول آمد.(افوشته ای، 1373: 883) شیخ حسین کرکی به مقام شیخ الاسلامی در شهر اصفهان رسید و پس از مرگ وی در سال 1012 ه.ق شیخ بهایی به این مقام رسید.(جعفریان، 1378: 240) از دیگر شیخ الاسلام های معروف دوره شاه عباس اول می توان به – سید حسین بن ضیاء محمد موسوی کرکی- نام برد. او تا آخر عمر به کار امر به معروف و نهی از منکر مشغول بود و در دفاتر احکام و ارقام اسم وی به عنوان خاتم مجتهدین ثبت می شد.(شاردن، 1345، ج2: 1135) ظاهرا شاه یک نفر را به عنوان شیخ الاسلام دولت یا پایتخت تعیین می کرده و وی نیز به برای هر شهری قضات و شیخ الاسلام تعیین می کرده است.(حبیب آبادی، 1352، ج2: 821) شاردن شیخ الاسلام را سومین شخصیت مذهبی و قضایی حکومت معرفی می کند. این موضوع اهمیت روز افزون این مقام و رشد طبقه روحانیت را در ساختار حکومتی صفویه نشان می داد.
در آن دوره منصب احتساب معمولا به سادات واگذار می شد. به همین دلیل میرزا یعقوب دستگرد از اهالی سادات شیراز به محتسبی آن ولایت انتخاب شد.(ترکمان، 1382، ج2: 630) منصب نقابت از اهمیت بالایی برخوردار بود و معمولا یکی از علمای سادات را برای این امر انتخاب می کردند. از جمله عبدالعالی زمانی متصدی این امر شده بود.(حسینی قمی، 1383، ج2: 907) از اشخاص دیگر می توان به میرر قیاس الدین محمد میر میران از سادات حسینی اصفهان که مقام نقابت و نقیب النقبایی را داشته؛ اشاره کرد. از دیگر علمای معروف این دوره که با شاه عباس اول ارتباط نزدیکی داشتند؛ می توان به ملاعبدالله شوشتری، میرزا ابراهیم همدانی، شیخ لطف الله میسی، میرداماد، میرفندرسکی و... اشاره کرد.(رضائی، 1390: 52) بنابراین می توان گفت دوره شاه عباس اول از لحاظ رونق مذهب تشیع بسیار عالی بود؛ کارکرد شاه عباس اول در راستای تقویت آن قرار می گرفت؛ ولی در کل باید بیان شود که این برای اجرای کلی نقشه ها و اهداف حکومت صفوی بود.

پی‌نوشت‌ها:

* کارشناس ارشد تاریخ ایران اسلامی

منابع:
1. آقاجری، سید هاشم، (1389)، مقدمه ای بر مناسبات دین و دولت در ایران عصر صفوی، تهران، طرح نو.
2. افوشته ای نطنزی، محمود بن هدایت،(1373)، نقاوه الآثارفی ذکر اخبار، به اهتمام احسان اشراقی، تهران، علمی و فرهنگی.
3. باقری تلواژگانی، پیمان، (1393)، چالش صوفیه و نهاد سلطنت در دوره صفوی از شاه عباس اول تا پایان حکومت صفوی(1135-996ه.ق)، کارشناسی ارشد، علی اکبر کجباف و علی اکبر عباسی، دانشگاه دولتی اصفهان، گروه تاریخ.
4. پارسا دوست، منوچهر، (۱۳۸۸)، شاه عباس اول، ج1، تهران، شرکت سهامی انتشار.
5. تاج بخش، احمد، (1372)، تاریخ صفویه، شیراز تاریخ کمبریج، (1380)،، بخش صفویان، ترجمه یعقوب آژند، تهران، جامی.
6. ترکمان، اسکندر بیگ، (1382)، تاریخ عالم آرای عباسی، ج، 2، مصحح ایرج افشار، تهران، امیرکبیر.
7. جعفریان، رسول، (1378)، صفویه از ظهور تا زوال، بی جا، کانون اندیشه جوان.
8. جعفریان، رسول، (۱۳۷۹)، صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، جلد۱تا۳، تهران، پژوهشکده حوزه دانشگاه تهران.
9. حسینی استرآبادی، سید حسین بن مرتضی، (1366)، از شیخ صفی تا شاه صفی، به اهتمام احسان اشراقی، تهران، انتشارات علمی.
10. رضائی، زهرا، (1390)، تعامل علما با دولت صفویه از آغاز سلطنت شاه عباس اول تا پایان سلطنت شاه عباس دوم(1077- 996 ه.ق)، کارشناسی ارشد، ناصر جدیدی و محمد کریم یوسف جمالی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد، گروه تاریخ.
11. زرین کوب، عبدالحسین، (1385)، دنباله جستجو در تصوف ایران، تهران، امیرکبیر.
12. شاردن، ژان، (1372)، سفرنامه شاردن، ج 3، 4، 5، ترجمه اقبال یغمایى، تهران، توس.
13. شاملو، ولی قلی بن داوود قلی، (1371)، قصص الخاقانی، ج2، تصحیح و پاورقی سید حسن سادات ناصری، تهران، سازمان چاپ و انتشارات.
14. صفت گل، منصور، (1381) ساختار نهاد و اندیشه دینی در ایرران عصر صفوی، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا
15. فلسفی، نصر الله، (1371)،زندگانی شاه عباس اول، ج3 4، تهران، انتشارات علمی.
16. فوران، جان، (1386)، مقاومت شکننده ،(تاریخ تحولات اجتماعی ایران)،، ترجمه احمد تدین، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا.
17. قمى، قاضى احمد بن شرف الدین الحسین الحسینى، (1383)، خلاصة التواریخ‏، 2جلد، مصحح احسان اشراقی، تهران، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران‏.دلاواله، پیترو، (1384)، سفرنامه پیترو دلاواله، ترجمه شجاع الدین شفا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
18. منجم یزدی، ملاجلال الدین، (1366)، تاریخ عباسی یا روزنامه ملاجلال، به کوشش سیف الله وحید نیا، تهران، وحید.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.