18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009

1) 10محرم الحرام سال61هجري قمري: روز عاشورا يكي ازحماسي ترين حوادث تاريخ صدوراسلام و تاريخ بشردردشت كربلا روي داد. دراين واقعه حضرت امام حسين (ع) به اتفاق جمعي ازيارانشان براي پاسداراي ازدين و پايداري حيات اسلام، همچنين آموزش دينداري و آزادي به مردم و مبارزه با ظلم يزيد به نبرد با لشكري عظيم ازكفارپرداختند. آنان شجاعانه ايستادگي كردند و سرانجام دراين راه جان خود را نثاركردند. ازحوادث مهم اين روز پيوستن حرّ رياحي به اردوي
شنبه، 14 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009
18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009
18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009


18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 1) 10محرم الحرام سال61هجري قمري:
روز عاشورا يكي ازحماسي ترين حوادث تاريخ صدوراسلام و تاريخ بشردردشت كربلا روي داد. دراين واقعه حضرت امام حسين (ع) به اتفاق جمعي ازيارانشان براي پاسداراي ازدين و پايداري حيات اسلام، همچنين آموزش دينداري و آزادي به مردم و مبارزه با ظلم يزيد به نبرد با لشكري عظيم ازكفارپرداختند. آنان شجاعانه ايستادگي كردند و سرانجام دراين راه جان خود را نثاركردند. ازحوادث مهم اين روز پيوستن حرّ رياحي به اردوي امام حسين (ع) بود. او كه به دستورابن زياد مأمورجلوگيري ازادامه پيشروي كاروان سيد الشّهداء شده بود پس ازورود به اردوي امام گفت: « من نخستين كسي بودم كه راه را برشما بستم، اكنون اجازه فرماييد تا نخستين كشته درركاب شما باشم، بدان اميد كه روزقيامت بديدرارسول اكرم (ص) مفتخرشوم». حرّ پس ازكسب اجازه ازامام بي درنگ برسپاه دشمن تاخت و سرانجام شهيد شد. روزعاشورا و حماسه دليري مردان خدا رويدادي است كه هيچگاه ازصفحات تاريخ بشريت محو نخواهد شد و يا حسين بن علي (ع) اين آموزگارمقاومت و ايثار، گذشت و فداكاري و بارزترين چهره حق درحماسه عاشورا همواره دردل تاريخ جاودانه خواهدماند.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 2) 18دي ماه سال1230هجري شمسي:
« ميرزا تقي خان اميركبير» ملقّب به اميرنظام سياستمدارو صدراعظم با تدبيرو ميهن پرست دوره قاجاربدستورناصرالدين شاه به قتل رسيد. اميركبيرازنوجواني دردستگاه قائم مقام رشد و تربيت يافت و بعد جزو دبيران دستگاه وزارت شد. بعد از مرگ ميرزا محمد خان زنگنه امورنظامي آذربايجان بعهده اميرگذاشته شد و به سبب كفايت و شايستگي كه دراجراي امورازخود نشان داد با روي كارآمدن ناصرالدين شاه لقب اميرنظام گرفت و به صدارت منصوب شد. اميركبيرازبزرگ مردان تاريخ ايران زمين است كه درمدت كوتاه صدرات خود منشأ خدمات ارزنده‎اي براي ايران بود به طوري كه آثاراين خدمات ساليان متمادي باقي بود. اميردراموراجتماعي، اقتصادي، سياسي ونظامي اصلاحات زيربنايي انجام داد و دراين موارد لياقت و ميهن پرستي خود را آشكاركرد. تأسيس دارالفنون به منظور آموزش جوانان مستعد ايراني و انتشارروزنامه وقايع اتفاقيّه ازجمله اقدامات مهم فرهنگي اميربشمارمي‎روند. سرانجام دشمنان داخلي اميركه سرسپرده بيگانگان بودند موجبات قتل او را فراهم آورد.

3) 18دي ماه سال1295هجري شمسي:
احمد گلچين معاني استاد دانشگاه، شاعر و كتابشناس گرانقدر ايراني درتهران متولد شد. گلچين معاني ابتدا به استخدام وزارت دادگستري درآمد اما بعد از15سال ازامور قضايي كناره گرفت و دركتابخانه‎‎هاي ملي و مَلِك و سپس كتابخانه مجلس به كارمشغول شد. استاد گلچين معاني به سبب اشراف كامل به دنياي كتاب، همواره ازمنابع و مآخذ معتبراستفاده مي‎كرد و بيش از 60000بيت شعر، مقاله و رساله را درقالب 26كتاب منتشركرده است. ازآثاراستاد« تذكره كاروان هند و مقالاتي چند درباره سبك شاعران عصرصفوي» را مي‎توان نام برد.

4) 18دي سال1333هجري شمسي:
احمد اشتري متخلّص به يكتا هنرمند شاعر و نقاش بدرود حيات گفت. او ازاهالي كاشان بود و دركنارمشاغل دولتي به هنرهايي همچون نقاشي مي‎پرداخت و دراين هنرازشاگردان پرتلاش و جدّي استاد كمال الملك بشمارمي‎‏رفت. اشتري درانتشارو تأسيس مجله ارمغان نقشي بسيارمؤثرداشت و صميمانه همكاري مي‎كرد. ازاين رو وي را ازپايه گذاران مجله ارمغان دانسته‎اند.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 5) مرگ "مظفرالدين شاه قاجار" و جانشيني فرزندش "محمدعلي ميرزا" (1285ش)
مظفرالدين شاه، پنجمين پادشاه سلسله قاجاريه بود كه پس از چهل سال وليعهدي در 44 سالگي به سلطنت رسيد. دوران حكومت او برابر با آغاز قيام مشروطه به رهبري روحانيت در اثر ظلم و فساد دربار و فقر و فساد در جامعه بود كه در نهايت به پيروزي اين نهضت منجر شد و شاه قاجار، فرمان مشروطيت را صادر كرد. از آن پس مقدمات تشكيل مجلس شوراي ملي و تدوين قانون اساسي انجام گرفت. ولي اجل به شاه مهلت نداد و وي ده روز پس از امضاي قانون اساسي مشروطه، در 18 دي 1285 ش برابر با 24 ذي‏قعده 1324ق در 54 سالگي درگذشت. مظفرالدين شاه در حالي كه مردم ايران نيازهاي اوليه خود را به سختي تهيه مي‏كردند، چندين بار به سفرهاي دراز مدت اروپايي رفت و قرض‏ها و وام‏هاي زيادي گرفت تا هزينه خوشگذراني‏هاي خود را تامين نمايد. از اين رو، كشور بيش از پيش مقروض خارجيان گرديد و حقوق مردم بيشتر از قبل پايمال شد. وي در دوران پادشاهي خود، امتيازات زيادي به بيگانگان اعطا كرد و در مقابل مبلغ ناچيزي، منابع زيرزميني ايران را براي مدت شصت سال به فرانسويان داد. پس از مظفرالدين شاه، فرزند بزرگش، محمدعلي ميرزا، كه نواده دختري اميركبير بود به پادشاهي رسيد و دور تازه‏اي از استبداد و ديكتاتوري آغاز گشت.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 6) رحلت آيت‏اللَّه "سيدمحمد طباطبايي" از رهبران مذهبي نهضت مشروطيت ايران (1299ش)
آيت‏اللَّه سيد محمد بن صادق طباطبايي در سال 1220ش (1258 ق) در كربلا به دنيا آمد. تحصيلات مقدماتي و مبادي علوم را نزد پدر فرا خواند و سپس در تهران از محضر فيلسوف بزرگ زمان، ميرزا ابوالحسن جلوه استفاده كرد. از آن پس راهي عتبات گرديد تابه مقام اجتهاد نائل آمد و جزو خواص يارانِ ميرزاي شيرازي شده، در امور سياسي، طرف مشورت او قرار گرفت. سيد محمد پس از واقعه تحريم تنباكو، از طرف ميرزاي شيرازي به تهران رفت و به ارشاد و هدايت مردم مشغول شد. پس از چندي، وي دعوت آيت‏اللَّه عبداللَّه بهبهاني را براي مبارزه با دولت پذيرفت و در اعتراض به اعمال دولت، به همراه مردم در حرم حضرت عبدالعظيم تحصُّن كرد. فعاليت آيت‏اللَّه طباطبايي به مرور وسعت يافت تا جايي كه به يكي از رهبران اصلي مشروطيت در ايران تبديل شد. با روي كار آمدن محمدعلي شاه و به توپ بستن مجلس، مدتي به مشهد رفت و پس از فتح تهران به تهران مراجعت كرد. سيد محمد طباطبايي با ورود نيروهاي روس و انگليس به ايران، در جريان جنگ جهاني اول به تركيه رفت و پس از شش ماه به ايران بازگشت. از آن پس در امور سياسي دخالت نكرد تا اين كه در 18 دي ماه 1299 ش برابر با 28 ربيع الثاني 1339 ق در 79 سالگي وفات يافت و در حرم عبدالعظيم به خاك سپرده شد. طباطبايي، انديشه‏اي آزاد و تفكري اصلاح طلبانه داشت و آشنايي وي با سيد جمال الدين اسدآبادي، تأثيري شگرف در شكل‏گيري تفكرات او داشت.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 7) اشغال هويزه توسط مزدوران بعثي عراق (1359 ش)
پس ازمحاصره هويزه توسط دشمن بعث، تعدادي از بسيجيان به فرماندهي سيد محمد حسين علم‏الهدي به دفاع برخاسته و به نبردي سخت پرداختند. اما اين مقاومت به شهادت اين پاسداران جان بركف منتهي شد. در پي اين حادثه، نيروهاي دشمن در 18 دي 1359 ش وارد هويزه شده و آن را اشغال كردند. پس از آن، فرمانده نيروهاي عراقي دستور داد تعدادي از مردم بي‏گناه را دست بسته در يك گودال قرار داده و به شهادت برسانند. سپس عراقي‏ها تمام شهر را با ديناميت و بلدوزر نابود كرده و هويزه را به تلي خاك تبديل نمودند.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 8) 10محرم الحرام سال61هجري قمري:
« حضرت عباس بن علي (ع) » سردارشهيد اسلام درظهرعاشورا دركربلا به شهادت رسيد. حضرت عباس بن علي ملقّب به باب الحوائج و مكنّي به ابوالفضل بود. او دردامان مولا علي (ع) پرورش يافت و ازدرياي فضايل حضرت علي (ع) بهره برد. او بدرجه يقين قلبي رسيده بود؛ او حقايق بسياري ازپدربزرگوارخويش درباره حماسه كربلا شينده بود و با اطمينان كامل درخدمت برادربزرگوارش امام حسين (ع) قرارگرفت. حضرت عباس مجموعه اي ازفضايل و كرامتها بود و شجاعت و ايثارش باعث شد كه امام حسين (ع) پرچمداري كربلا را بدو بسپارد. حضرت ابوالفضل كه نمونه كامل سرداري وفادار و شجاع بود با وجود امان نامه اي كه شمرازطرف عمرسعد براي او و سه برادرش آورده بود، استقراردركناربرادرش امام حسين (ع) ماند و برآن امان نامه لعنت فرستاد. حضرت عباس (ع) شهادت سه برادرش را براي حفظ اسلام و حفظ جان امام حسين (ع) به جان خريد و خود آخرين كس ازياران امام حسين (ع) بود كه جان خويش را فداي امام خود كرد و بعد ازايشان براي امام حسين (ع) ديگرياوري نماند.

9) 10محرم الحرام سال417هجري قمري:
« ابواسحاق اِسفَرايني» استاد علم كلام، اصول و فقه درگذشت. او ازاهالي خراسان بود و درنيشابور به تدريس و نشرعلوم مي‎پرداخت. ازاسفرايني اثري به نام «نورُالعين في شهدِالحسين» باقيست.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 10) 10محرم الحرام سال425هجري قمري:
« شيخ ابوالحسن خَرَقاني» ازعرفاي بزرگ ايران بدرود حيات گفت. ازشيخ خرقاني كرامات بسياري نقل شده و سخنان حكيمانه وي همواره حديث هرانجمني بوده است. معروفترين اثراين عارف وارسته «نورُ العلم» نام دارد كه به سبكي بسيارساده و روان نگاشته شده است.

11) 10محرم الحرام سال656هجري قمري:
سپاه مغول به فرماندهي« هولاكو» شهربغداد پايتخت خلافت عباسي را تصرف كرد. دراين حمله منابع غني علمي بغداد كه درآن روزگارمركزمهم علمي جهان اسلام و محل نگهداري كتابهاي منحصربفرد علوم مختلف بود ازبين رفت. سپاه مغول كتابخانه‎هاي معتبراين شهررا به رود دجله انداختند و گويند تا چند روزآب رود دجله جوهري رنگ بود.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 12) 10محرم الحرام سال1415هجري قمري:
انفجار بمب در حرم امام رضا علیه السلام: دراوج عزاداري سرورو سالارشهيدان حضرت امام حسين(ع) منافقان كوردل بمبي به وزن5 كيلوگرم درروضه منوره حرم حضرت امام رضا(ع) منفجركردند. با انفجاراين بمب به بخشهايي ازحرم امام رضا(ع) آسيب وارد شد و همچنين شماري ازهموطنان عزيزمان شهيد يا مجروح شدند.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 13) هلاكت "عبيداللَّه بن زياد" توسط سپاهيان مختار (67 ق)
در روز عاشوراي سال 67 قمري، شش سال پس از واقعه‏ي كربلا، درست همان روزي كه سپاهيان يزيد به فرمان عبيداللَّه بن زياد فاجعه‏ي خونين كربلا را به وجود آورده و امام حسين(ع) و يارانش را مظلومانه به شهادت رسانده بودند، لشكريان عبدالملك بن مروان به فرماندهي عبيداللَّه بن زياد و لشكريان مختار بن ابي‏عبيده ثقفي به فرماندهي ابراهيم بن‏مالك اشتر در ساحل "نهر خاذر" در چهارفرسخي شهر "موصل" با هم به نبرد پرداختند و از طرفين تعداد بي‏شماري كشته شدند. سرانجام لشكريان شام با از دست دادن هفتاد هزارتن، رو به هزيمت نهاد و طعم تلخ شكست را پذيرا شدند. مهم‏ترين حادثه‏ي اين نبرد، كشته شدن عبيداللَّه بن زياد (فرمانده لشكريان شام) به دست ابراهيم بن مالك اشتر بود كه با يك ضربت شمشير، از كمر به دو نيم شد و به هلاكت رسيد. در اين جنگ همچنين شمربن ذي الجوشن نيز کشته شد.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 14) شهادت عالمِ مبارز "ميرزا علي‏ ثقةالاسلام ‏تبريزي" توسط عوامل‏ روس در تبريز (1330 ق)
ميرزا علي ثقةالاسلام تبريزي فرزند ميرزا موسي، در سال 1377 قمري در خانواده‏ي علم و ديانت ديده به جهان گشود. در ايران و عتبات عاليات و در حوزه‏ي درس اساتيد بزرگي چون فاضل اردكاني، شيخ زين‏العابدين مازندراني و شيخ علي يزدي كسب فيض نمود. در سال 1308 قمري به تبريز مراجعت نموده و به تدريس علوم اسلامي و رسيدگي به امور مذهبي و اجتماعي مردم همت گماشت. وي در قيام و حكومت ملي مردم آذربايجان، به ويژه شهر قهرمان‏پرور تبريز فعاليت چشمگيري داشت. قزّاق‏هاي روسيه‏ي تزاري كه به پشتيباني حكومت استبدادي محمدعلي شاه قاجار، تبريز را به اشغال نظامي خود در آورده بودند، با قيام مردمي اين شهر به رهبري ثقةالاسلام تبريزي مواجه شده و پس از درگيري سنگين، مفتضحانه شهر را ترك نموده و تن به صلح دادند. اما مرتكب خيانت شده و يك روز پس از امضاي صلح‏نامه و خلع سلاح مجاهدين، توپخانه‏هايشان، آتش بار سنگيني را بر شهر تبريز آغاز كرده و زمينه‏ي ورود پياده نظام را فراهم نمودند. شهر، به اشغال قزاق‏ها درآمد و از سوي اشغال‏گران، كشتار بي رحمانه‏اي در خيابان‏ها و كوچه‏ها به راه افتاد. مردم به ناچار شهر را ترك گفته و به اطراف پناهنده شدند وليكن مجاهدين، سنگر خويش را ترك نكرده و از شهر خارج نشدند. بسياري از آنان كه در شهر مانده بودند، دستگير شده و برخي از آنان به دار كشيده شدند. از جمله شهيد ثقةالاسلام تبريزي پس از تحمل شكنجه‏هاي فراوان، به چوبه‏ي‏دار اشغالگران آويخته شد و در عصر عاشوراي 1330 ق برابر با 10 دي 1290 شمسي، روحش به لقاءاللَّه پيوست.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 15) 7ژانويه سال1804ميلادي:
جوزف پريستلي شيميدان انگليسي در71سالگي درگذشت. پريستلي كاشف گازاكسيژن بود و نامش درتاريخ علم به سبب اين كشف مهم ثبت شده است. پريستلي كشيشي بود كه به تحقيقات علمي علاقه بسيارداشت و عاقبت براثرهمين تحقيقات درسال1733ميلادي گازاكسيژن را كشف كرد. گفتني است كه اهميّت اين كشف بعدها برجهانيان آشكارشد.

16) مرگ "يوسْتْ وَندل" شاعر و درام نويس بزرگ هلندي (1679م)
يوست وَندل، اديب شهير هلندي در چهارم آوريل 1587م در هلند به دنيا آمد. وي از جواني ساكن آمستردام شد و به سرودن اشعار خود پرداخت. وندل، شاعر ملي بود و اشعار او به مقتضاي زمان و به سبك خطابي و وعظ سروده مي‏شد. وي بعدها به مذهب كاتوليك گراييد و بسياري از اشعار او از همين تغيير مذهب و نيز مرگ همسر و فرزندانش الهام گرفته‏اند. اشعار وندل، نغمه‏دار و روان و باحذف حروف صدادار همراه است كه وي اين سنّت را در شعر هلندي رواج داد. او در كنار سرودن شعر، به نمايش‏نامه‏نويسي نيز مشغول بود كه به سبك قدما نوشته شده و رنگ ديني و مسيحي دارد. در اين نمايش‏نامه‏ها، موضوع تعارض ميان هوس طغيان آدمي و آرزوي وي براي اطاعت از فرمان خدا، مطرح مي‏گردد. وندل بيش از تمام شعراي هلند، آثار منظوم و منثور از خود به جا گذاشته است. او بيش از سي تراژدي عالي دارد كه شانزده عدد آن، مذهبي است. در هلند، وندل را نجيب‏ترين و با قريحه‏ترين شاعر هلند و از روشن‏فكران و نوابغ اين سرزمين مي‏دانند. در زبان هلندي، هيچ كس اثري بديع‏تر از او پديد نياورده است. با اين حال وندل، اين فصاحت و بلاغت اعجازآميز را فقط در راه تجليل از كشور خود و شهر آمستردام به كار برده است. يوست وندل سرانجام در 7 ژانويه 1679م در 92 سالگي درگذشت.

17) مرگ "بوريس زاخودر" ايران‏شناس برجسته روسي (1960م)
بوريس نيكالايوويچ زاخودِر، ايران‏شناس معروف روسي در ششم اوت 1898م در يكي از شهرهاي روسيه به دنيا آمد. در يكي از شهرهاي روسيه به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات دبيرستان، در سال 1927م موفق به گذراندن دوره مؤسسه خاورشناسي مسكو شد و سپس دوره دكتراي آن را به پايان رسانيد. زاخودر از 32 سالگي به سمت دانشيار و متصدي كرسي زبان فارسي مؤسسه مسكو تعيين گرديد و در سال 1934م به موزه تمدن‏هاي خاوري منتقل شد. وي هم‏زمان براي تصدي كرسي تاريخ قرون ميانه دانشگاه مسكو دعوت گرديد. زاخودر در كنار تدريس، به كارهاي تحقيقاتي خود ادامه داد و در عين حال، نخستين دوره دروس رشته مطالعاتي تاريخ قرون وسطي در شرق را بنيان نهاد و در همين زمينه اولين مولّف كتب درسي تاريخ ملل خاور نزديك و خاورميانه در قرون ميانه بود.زاخودر هم‏چنين موفق شد شعبه مشرق زمين در دانشگاه مسكو را در سال 1944م ايجاد نمايد و خودْ متصدي كرسي تدريس در آن شود. فعاليت‏هاي گسترده زاخودِر در رشته شرق‏شناسي در آثارمتنوع وي نمايان مي‏باشد. دانش نامه دكتراي او تحت عنوان خواجه نظام‏الملك شرحي درباره تاريخ سلطنت سلجوقيان، وي را در شمار محققان درآورد. هرچند دايره علايق علمي زاخودِر متنوع بود، ولي بررسي تاريخ قرون وسطاي كشورهاي خاورميانه و آسياي مركزي را در اولويت تحقيقاتِ خود قرار داد. علاوه بر مسائل اداري جنبه تاريخي، زاخودر به مسائل ميراث مدني و فرهنگي كشورهاي خاور زمين هم توجه مي‏كرد. از اين رو يك سلسله مقالات و گزارش‏هايى درباره مظاهر برجسته و نامدار تمدن و فرهنگ خاور زمين مانند ابوعلي سينا، فردوسي و... به نگارش درآورد. زاخودر از جمله مورخان و شرق‏شناساني بود كه به نحوي پسنديده به مهم‏ترين مسائل تاريخ و ادبيات جهان واقف بود و اين معلومات را با توانايى خود براي حل بغرنج‏ترين مسائل تاريخي خاورزمين مورد استفاده قرار داد. وسعت معلومات او اجازه مي‏داد كه با تبحر خودْ در بحث درباره مسائل مربوط به خاور نزديك و دور شركت كند و ضمن تدريس تاريخ عمومي قرون ميانه، كنفرانس‏هايى علمي و درسي درباره مسائل قرون وسطايي مشرق زمين ايراد نمايد. از زاخودر آثار متعدد ديگري نيز بر جاي مانده كه تاريخ قرون وسطي در شرق، تاريخ ايران در قرون وسطي و مجموعه خزري از آن جمله‏اند. بوريس زاخودِر، سرانجام در هفتم ژانويه 1960م در 62 سالگي در مسكو درگذشت.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 18) 7ژانويه سال1986ميلادي:
سليمان خاطر از افراد پليس مرزي مصردرصحراي سينا بدست عوامل رژيم صهيونيستي درزندان به شهادت رسيد. سليمان خاطردراكتبر1985درپاسخ به اهانتي كه به ملت و كشور او فلسطين شده بود برضدّ قرارداد كَمپ ديويد، و صلح دولت مصرو رژيم صهيونيستي شورش كرد و هفت تن ازصهيونيست‎ها را درصحراي سينا به هلاكت رساند. رژيم صهيونيستي پس از دستگيري سليمان خاطردرمحاكمه‎اي فرمايشي، او را به حبس ابد محكوم كرد اما بعد ازمدتي جسدش را درحاليكه بدارآويخته شده بود دردرمانگاه زندان يافتند. دولت مصراعلام كرد كه سليمان خاطر خودكشي كرده است اما بعد ازاعلام اين خبردانشجويان مبارزمصري درقاهره و چند شهرديگر مصرراهپيمايي‎هاي گسترده‎اي برپاكردند. آنان دراين راهپيمايي اعلام كردند كه سليمان خاطربه شهادت رسيده است و خشم خود را به دولت مصرو رژيم اشغالگرقدس ابرازكردند.

18 دی 1387 / 10 محرم الحرام 1430 / 7 ژانویه 2009 19) سقوط دولت خون‏خوار و ديكتاتوري "پول پوت" در كامبوج (1979م)
پس از آن كه در سال 1970م ، حكومت قانوني كامبوج با يك كودتاي نظامي با حمايت امريكا سرنگون شد، پول پوت رهبر خِمرهاي سرخ و يارانش كه از حمايت چين برخوردار بودند، از اين فرصت استفاده كرده و با گسترش نفوذ خود، به تدريج كنترل بخش بزرگي از روستاهاي كامبوج را به دست گرفت. با تضعيف ارتش كامبوج در سال 1975م كه به خاطر فرار سربازان شدت يافت، خِمِرهاي سرخ پنوم پن، پايتخت كامبوج، را تصرف كردند. تصرف پنوم پن از طرف خِمرهاي سرخ، سرآغاز فاجعه‏اي بود كه نه تنها در قرن بيستم، بلكه در طول تاريخ بشري، نظير آن ديده نشده است. مشخصه بارز حكومت پول پوت، استفاده از روش‏هاي خشونت‏آميز و كوچ دادن اجباري مردم شهرها به روستاها و محو هر گونه آثار و نشانه تمدن به بهانه اجراي همه اصول كمونيسم بود. در اين ميان افرادي كه كمترين مقاومتي از خود نشان مي‏دادند كشته مي‏شدند به‏طوري كه پول پوت، و خِمرهاي سرخ در مدت كمتر از چهار سال حكومت بر كامبوج، حدود 2 ميليون نفر از مردم، به خصوص اتباع ويتنامي‏تبارِ كامبوج را كشتند. چنين فاجعه‏اي با توجه به نسبت جمعيت شش ميليوني كامبوج، در دوران زمام‏داري هيچ يك از جباران ديگر تاريخ سابقه ندارد. از اين رو، ارتش ويتنام نيز به بهانه حفظ جان اتباع خود، به كامبوج حمله برد و حكومت پول پوت را در هفتم ژانويه 1979م سرنگون كرد. با وجود اين، خِمِرهاي سرخ به مبارزه مسلحانه خود در قسمت‏هايى از كشور عليه دولت مركزي ادامه دادند. پول پوت پس از سقوط از قدرت، در جنگل‏هاي شمال اين كشور ساكن شد. وي در سال 1995م دچار سكته شد و قسمتي از بدن او فلج گرديد. پول پوت در اين هنگام براي اينكه ثابت كند از قدرت او چيزي كاسته نشده است بر خشونت خود به زيردستان خود در گروه خمرهاي سرخ ، افزود و همين خشونت بيش از حد او، باعث نارضايتي اطرافيانش شد. در نتيجه عليه وي شوريدند و او را به دادگاه تحويل دادند. با اين حال پول پوت پس از دستگيري، قتل عام مردم را، خدمت به بشريت دانست و از آن اظهار پشيماني نكرد. لازم به ذكر است كه در تمام دوران حكومت پول پوت، تنها دولت چين بود كه از اين دولت خون ‏ريز حمايت مي‏كرد.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.