محبوبيت و مقبوليت در شعر شاعران
بس نکته غير حسن بيايد که تا کسي
مقبول طبع مردم صاحنظر شود
حافظ
داني آسوده کيست در عالم ؟
آنکه مقبول اهل عالم نيست
خاقاني
گر او از لطف عام خود مرا مقبول خود دارد
نينديشم که چون خاصان، قبول رأي او دارم
خاقاني
جانا به خدا بخش دلم را که گزيده است
مقبول تو را اين دل مفتون شده ي من
عطار
به ذوالنون خبر برد از ايشان کسي
که بر خلق ، رنج است و زحمت بسي
فروماندگان را دعايي بکن
که مقبول را رد نباشد سخن
سعدي
نيست مقبول دل عشق ، پسنديده ي عقل
هر که آدم بود آنجا ، دد و دام است اينجا
صائب
مردانه در اين راه درآ اين دل غافل !
کز عشق نه مقبول بود مرد ، نه مردود
عطار
اي همه شکل تو مطبوع و همه جاي تو خوش
دلم از عشوه ي شيرين شکرخاي تو خوش
حافظ
ديگري گر همه احسان کند از من بخل است
وز تو مطبوع بود گر همه احراق آيد
سعدي
منم امروز که از فيض قبول نظرت
هرچه گويم همه مقبول خواص است و عوام
وحشي بافقي
از بهر دل يکي به دست آوردن
مطبوع نباشد دگري آزردن
سعدي
امروز يقين شد که تو محبوب خدايي
کز عالم جان اين همه دل با تو روان کرد
سعدي
بي خود ار در کفر و دين آيد کسي محبوب نيست
مختصر آن است کار از روي آگاهي کند
سنايي
يا رب اين درگاه دايم قبله ي مقصود باد
هر که باشد دشمن اين خاندان ، نابود باد
هر که مقبول تو نبود گر همه باشد ملک
همچو شيطان ز آسمان کبريا مردود باد
وحشي بافقي
منبع: نشريه ي حديث زندگي
مقبول طبع مردم صاحنظر شود
حافظ
داني آسوده کيست در عالم ؟
آنکه مقبول اهل عالم نيست
خاقاني
گر او از لطف عام خود مرا مقبول خود دارد
نينديشم که چون خاصان، قبول رأي او دارم
خاقاني
جانا به خدا بخش دلم را که گزيده است
مقبول تو را اين دل مفتون شده ي من
عطار
به ذوالنون خبر برد از ايشان کسي
که بر خلق ، رنج است و زحمت بسي
فروماندگان را دعايي بکن
که مقبول را رد نباشد سخن
سعدي
نيست مقبول دل عشق ، پسنديده ي عقل
هر که آدم بود آنجا ، دد و دام است اينجا
صائب
مردانه در اين راه درآ اين دل غافل !
کز عشق نه مقبول بود مرد ، نه مردود
عطار
اي همه شکل تو مطبوع و همه جاي تو خوش
دلم از عشوه ي شيرين شکرخاي تو خوش
حافظ
ديگري گر همه احسان کند از من بخل است
وز تو مطبوع بود گر همه احراق آيد
سعدي
منم امروز که از فيض قبول نظرت
هرچه گويم همه مقبول خواص است و عوام
وحشي بافقي
از بهر دل يکي به دست آوردن
مطبوع نباشد دگري آزردن
سعدي
امروز يقين شد که تو محبوب خدايي
کز عالم جان اين همه دل با تو روان کرد
سعدي
بي خود ار در کفر و دين آيد کسي محبوب نيست
مختصر آن است کار از روي آگاهي کند
سنايي
يا رب اين درگاه دايم قبله ي مقصود باد
هر که باشد دشمن اين خاندان ، نابود باد
هر که مقبول تو نبود گر همه باشد ملک
همچو شيطان ز آسمان کبريا مردود باد
وحشي بافقي
منبع: نشريه ي حديث زندگي
