جریان وقوع نسخ در حدیث

نکته‌ای که در احادیث، جلب توجه می‌کند این است که نسخ متوقف نشده و پس از قرآن، در کلام اهل بیت (علیهم‌السلام) که مفسران اصلی قرآن هستند نیز جاری است؛ از این رو در فهم آیات از طریق حدیث باید دقت بسیار کرد تا دچار انحراف
يکشنبه، 1 اسفند 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جریان وقوع نسخ در حدیث
 جریان وقوع نسخ در حدیث

 

نویسنده: فرج‌الله میرعرب

 

نکته‌ای که در احادیث، جلب توجه می‌کند این است که نسخ متوقف نشده و پس از قرآن، در کلام اهل بیت (علیهم‌السلام) که مفسران اصلی قرآن هستند نیز جاری است؛ از این رو در فهم آیات از طریق حدیث باید دقت بسیار کرد تا دچار انحراف در فهم نشویم. از سوی دیگر در بحث جاودانگی قرآن باید به این نکته توجه شود که ممکن است امامی از آیه‌ای برداشتی کند که امام بعدی - به اقتضای تغییر شرایط - برداشت دیگری داشته باشد. این تحول در برداشت، نوعی نسخ به معنای مورد نظر اهل بیت (علیهم‌السلام) است؛ نه نسخ قرآن؛ بلکه نسخ برداشت امام قبل به دلیل تحول زمان و مکان است.
محمدبن مسلم از امام صادق (علیه‌السلام) پرسید: «چرا برخی از مردم از فلانی و فلانی که متهم به کذب نیستند روایت می‌کنند؛ در حالی که از شما خلاف آن می‌رسد؟» و امام فرمود: «إن الحدیث ینسخ کما ینسخ القرآن»: (1) حدیث نسخ می‌شود؛ چنان که قرآن نسخ می‌شود.
منصوربن حازم نیز از امام صادق (علیه‌السلام) پرسید: «چرا من مسئله‌ای می‌پرسم شما پاسخی می‌دهید و وقتی کس دیگری همان مسئله را می‌پرسد، پاسخ دیگری می‌دهید؟» فرمود: «ما به مردم زیاد و کم پاسخ می‌دهیم (پاسخ همه یکسان نیست)». منصور گفت: «پس به من خبر بده از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که درست نسبت دادند به محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) یا دروغ؟» امام فرمود: «درست». پرسید: «چرا اختلاف داشتند؟» در پاسخ فرمود: «آیا نمی‌دانی که گاه کسی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌رسید و مسئله‌ای می‌پرسید و حضرت پاسخی می‌داد؛ سپس بعد از این پاسخ، چیزی می‌فرمود که این پاسخ را نسخ می‌کرد. پس برخی از احادیث، بعض دیگر را نسخ کرده است». (2)
در کنار دو حدیث یاد شده به حدیث امام صادق (علیه‌السلام) توجه کنید که فرموده: «إن للقرآن تأویلا فمنه ما قد جاء و منه ما لم یجیء فإذا وقع التأویل فی زمان امام من الأئمة عرفه امام ذلک الزمان»: (3) قرآن تأویلاتی دارد که زمان برخی رسیده و زمان بعضی نرسیده که هرگاه زمان وقوع آن تأویل، در زمان امامی از ائمه (علیهم‌السلام) برسد، امام آن زمان به آن تأویل عارف است [و بنابر اینکه عرّفه باشد، امام آن زمان آن را تعریف و تبیین می‌کند و تأویل حقیقی را می‌شناساند].
جمع این سخنان می‌فهماند که ممکن است تأویل یک امامی درباره‌ی یک آیه، به دلیل تغییر اوضاع و شرایط [زمان و مکان و ...] ناسخ تأویل امامان پیشین باشد. این بحث در خور بررسی و دقت است.

پی‌نوشت‌ها:

1. همان، ص 64-65، ح 2.
2. همان، ص 65، ح 3.
3. محمدبن حسن صفار؛ بصائر الدرجات؛ ص 215، ح 5.

منبع مقاله :
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما