انواع تحریف قرآن و زمان وقوع آن

تحریف لفظی یعنی ایجاد تغییر و دگرگونی در الفاظ و کلمات قرآن یا کم و زیاد کردن آیات یا الفاظ آیات قرآن. آنچه میان اثبات کنندگان و نفی‌کنندگان تحریف، مورد بحث است، این نوع از تحریف است.
چهارشنبه، 4 اسفند 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
انواع تحریف قرآن و زمان وقوع آن
 انواع تحریف قرآن و زمان وقوع آن

 

نویسنده: فرج‌الله میرعرب

 

1. تحریف لفظی

تحریف لفظی یعنی ایجاد تغییر و دگرگونی در الفاظ و کلمات قرآن یا کم و زیاد کردن آیات یا الفاظ آیات قرآن. آنچه میان اثبات کنندگان و نفی‌کنندگان تحریف، مورد بحث است، این نوع از تحریف است.
تحریف لفظی انواعی دارد: 1. تحریف در حروف و حرکات، یعنی تغییر یافتن حروف یا حرکات برخی از واژگان قرآن؛ 2. تحریف در واژگان قرآن، یعنی واژه یا واژه‌هایی از قرآن برداشته شود یا به قرآن افزوده شود؛ 3. تحریف در آیات، به معنای کم یا زیاد شدن آیه یا سوره‌ای در قرآن. (1)

2. تحریف معنوی

تحریف معنوی - چنان که در بالا توضیح دادیم - یعنی تحریف معنا؛ نه لفظ و مقصود از آن، تفسیر مطابق میل و بدون توجه به حقیقت معنا و ایجاد دگرگونی در معنای کلمات و جملات، بدون توجه به معنای حقیقی است.
ملاحظه‌ی سخنان اهل بیت (علیهم‌السلام) نشان می‌دهد تحریف معنوی وقوع دارد و عده‌ای برای تأمین منافع یا توجیه افکار خود، دنبال این نوع از تحریف هستند. حضرت امیر (علیه‌السلام) فرموده‌اند: «وَ إِنَّهُ سَیأتی عَلَیکم مِن بَعدِی زَمَانٌ ... وَ لَیسَ عِندَ أهلِ ذلِک الزَّمَانِ سلعَة أبوَرَ مِنَ الکتَابِ إِذَا تُلِی حَقَّ تِلَاوَتِهِ و لا أنفَقَ مِنهُ إِذَا حُرِّفَ عَن مَوَاضِعِهِ»: هر آینه پس از من بر شما روزگاری خواهد آمد ... که در آن زمان، کالایی کسادتر از قرآن نیست؛ اگر آن را چنان که باید بخوانند [و درست بیان کنند] و باز کالایی پرسودتر از قرآن نخواهد بود؛ اگر معنای آن را تحریف کنند.
این نوع تحریف، زمانی رخ می‌دهد که «فَلَم یبقَ عِندَهُم مِنهُ إِلَّا اسمُهُ، ولا یعرِفُونَ إِلَّا خَطَّهُ وَزَبرَهُ»: از قرآن جز نامی باقی نماند و از آن نشناسند؛ مگر خطش و نوشته هایش را. (2) یعنی از نظر لفظی و ظاهری، قرآن وجود دارد و نقصی به وجود نیامده و آنچه در آن زمان رخ می‌دهد، تحریف و دستبرد در معناست.
نقل شده هنگامی که آیه‌ی «تَبیَضُّ وُجُوهٌ وَ تَسوَدُّ وُجُوهُ» (3) نازل شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در تفسیر آیه، گروه هایی از مسلمانان را که در صحنه‌ی قیامت بر ایشان وارد می‌شوند، چنین معرفی فرمود: «یرد علی أمتی یوم القیامة علی خمس رایات، فرایة مع عجل هذه الأمة فأسألهم ما فعلتم بالثقلین من بعدی فیقولون اما الأکبر فحرفناه و نبذناه وراء ظهورنا و اما الأصغر فعادیناه و أبغضناه و ظلمناه ... ثم یرد علی رایة مع فرعون هذه الأمة، فأقول لهم ما فعلتم بالثقلین من بعدی فیقولون اما الأکبر فحرفناه و مزقناه و خالفناه و اما الأصغر فعادیناه و قاتلناه»: (4) روز قیامت، امت من با پنج پرچم بر من وارد می‌شوند: پرچمی همراه گوساله‌ی این امت است که از آنان می‌پرسم: پس از من با ثقلین چه کردید؟ می‌گویند: ثقل اکبر را تحریف کردیم و پشت سر انداختیم و اما با ثقل اصغر دشمنی کردیم و کینه‌ی آنان را در دل پروراندیم و مورد ستم قرار دادیم ... سپس پرچم دوم، همراه فرعون این امت بر من وارد می‌شوند و به آنان می‌گویم: پس از من با ثقلین چه کردید؟ آنان می‌گویند: ثقل اکبر را تحریف کردیم و زیر پا نهادیم و با آن مخالفت ورزیدیم و اما با ثقل اصغر دشمنی کردیم و با آنان جنگیدیم ... .
پیداست که منظور از تحریف در این حدیث، همان دگرگون کردن مفهوم و معنای قرآن و پشت سر انداختن حقایق آن؛ یعنی تحریف معنوی است.
اما درباره‌ی قرآن، کدام تحریف ادعا شده است؟ وقوع تحریف معنوی جای بحث ندارد؛ چنان که روایات، تصریح دارند. این نوع از تحریف، گرچه جامعه و مسلمانان را در خطر گمراهی قرار می‌دهد، به قرآن لطمه‌ای نمی‌زند؛ اما تحریف لفظی که خود اقسامی داشت، رخ ندادن نوعی از آن، مورد اتفاق است؛ ولی در بخش هایی اختلافی است.
ابتدا نقطه‌ی مورد اتفاق: نفی تحریف به زیاده، مورد اتفاق همه‌ی مسلمانان است؛ یعنی همه معتقدند هیچ واژه‌ی غیرقرآنی به قرآن افزوده نشده است. اما تحریف به نقیصه یا تغییر کلمات و آیات:
مطرح‌کنندگان این نوع تحریف گفته‌اند: برخی واژگان قرآن تغییر کرده، برخی کم شده و در مواردی آیاتی حذف شده است؛ به گونه‌ای که در معنای آیات و تمام قرآن تأثیر گذاشته است. اکثر قریب به اتفاق علمای شیعه از صدر تا امروز به شدت با این توهم خطرناک مبارزه کرده و دلایل محکمی بر بطلانش آورده‌اند و ما دلایل قابل استفاده از احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) را مطرح خواهیم کرد.

زمان احتمالی برای وقوع تحریف

در اینجا لازم است پرسیده شود که مدعی تحریف و تغییر در قرآن، وقوع آن را در چه زمان و به دست چه کسی می‌داند؟
طبق آنچه گفتیم: در دوران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین چیزی رخ نداده و ممکن نبود که رخ دهد؛ زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سخت مراقب صیانت از قرآن بودند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) افزون بر حفظ، آیات را مکتوب می‌کردند و نزد خود نگه می‌داشتند تا مبادا آیه‌ای مفقود شود. همین مجموعه را هنگام رحلت، به امین خود، امام علی (علیه‌السلام) سپردند؛ چنان که در روایت امام صادق (علیه‌السلام) آمده: «إن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) قال لعلی: یا علی! القرآن خلف فراشی فی المصحف و الحریر و القراطیس». (5) یعنی حضرت یک نسخه‌ی اختصاصی داشتند که به امانت به جانشین خود سپردند.
یک برهه‌ی دیگر، مربوط به پس از توحید مصاحف از سوی عثمان است. تاریخ به روشنی و به تواتر شاهد است که قرآن پس از این ماجرا نیز تغییری نکرده و قرآن حاضر، همان قرآن منتشر شده در آن عصر است. البته اعراب‌گذاری به دست شاگردان علی (علیه‌السلام) پس از توحید مصاحف انجام شده است که در بحث کتابت قرآن توضیح داده‌ایم.
بحث درباره‌ی نسخه‌های قرآنِ دوران ابوبکر و عمر نیز سودی ندارد؛ زیرا نسخه‌های آن دوران به دست عثمان از بین رفتند.
پس اگر شبهه‌ای وجود دارد، به همان نسخه‌ای مربوط است که عثمان تهیه کرد و برای سرزمین‌های اسلامی فرستاد؛ زیرا نسخه‌های دیگر به دست عثمان نابود شده‌اند. حال آیا چنین شبهه‌ای درباره‌ی نسخه‌ی عثمان امکان طرح دارد یا نه؟
به نظر می‌رسد که ملاحظه‌ی آیات و روایات مربوط به جمع قرآن و شواهد روایی و تاریخی نشان می‌دهد که هیچ تحریف و نقیصه‌ای در آن نسخه واقع نشده است. این بحث به طور مفصل در بخش جمع قرآن گذشت و تکمله‌ی آن در این مقال ارائه می‌شود.

خلاصه‌ی نقد اخبار ادعایی دال بر تحریف

آیت الله خویی در البیان (6) این دسته از اخبار را به خوبی بررسی کرده و او خود، اساس را از استادش، علامه محمدجواد بلاغی در آلاء الرحمن (7) گرفته و پس از آیت الله خویی، آیت الله معرفت در التمهید، (8) آیت الله مکارم شیرازی و همراهان ایشان در تفسیر نمونه (9) و علمای دیگری انجام داده‌اند. علامه سیدجعفر مرتضی عاملی در حقائق هامّه حول القرآن الکریم، تلاش‌های عالمانه و دقیقی در دفاع از صیانت قرآن از تحریف کرده‌اند. (10) همچنین علامه سیدمرتضی عسکری در آثار خود، مانند: ادیان آسمانی و مسئله‌ی تحریف و القرآن الکریم و روایات المدرستین، تحقیقات خوبی در این زمینه دارند.
جمع‌بندی و خلاصه‌ی گزارش این اخبار در تفسیر نمونه به خوبی انجام شده و از آنجا که ما با وجود آن آثار، نیازی به تفصیل نمی‌بینیم، خلاصه‌ی مطلب را ارائه می‌کنیم. در این خلاصه، روایات تحریف سه دسته شده و دلالت هیچ کدام بر تحریف، تمام دانسته نشده است. بخشی از این احادیث، آمده است: علی (علیه‌السلام) پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به گردآوری قرآن پرداخت و هنگامی که آن را جمع کرد و بر گروهی از صحابه که اطراف مقام خلافت را گرفته بودند عرضه کرد، آنها از آن استقبال نکردند و علی (علیه‌السلام) که گفت که دیگر آن را نخواهید دید.
دقت در همین روایات نشان می‌دهد که قرآن علی (علیه‌السلام) با دیگر قرآن‌ها تفاوت نداشت. تفاوت تنها در سه چیز بود: 1. آیات و سوره‌ها به ترتیب نزول تنظیم شده بود؛ 2. شأن نزول هر آیه و سوره بیان شده بود؛ 3. تفسیرهایی که علی (علیه‌السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شنیده بود و همچنین ویژگی‌های آیات، در آن درج شده بود. پس این اخبار، دلیل بر وقوع تحریف نیستند.
بخش دیگری از این احادیث، مربوط به تحریف معنوی قرآن، یعنی تحریف در تفسیر و معنای آیات است که ربطی به بحث تحریف مورد ادعا - که لفظی است - ندارد.
دسته‌ی سومِ احادیث برای بی اعتبار کردن قرآن، به دست دشمنان و منحرفان یا افراد نادان ساخته شده است؛ مانند احادیث فراوان نقل شده از احمدبن محمد سیاری (بیش از 188 خبر) که حاجی نوری در فصل الخطاب فراوان از او نقل کرده است.
سیاری، راوی این احادیث، به گفته‌ی بسیاری از بزرگان علم رجال، فاسد المذهب، اعتمادناپذیر، و ضعیف الحدیث و به گفته‌ی برخی، اهل غلو، منحرف، معروف به تناسخ و کذاب بوده، و به گفته‌ی کشّی، صاحب رجال معروف، امام جواد (علیه‌السلام) در نامه‌ی خود ادعاهای سیاری را باطل و بی اساس خوانده است. البته اخبار تحریف، منحصر به نقل‌های سیاری نیست؛ ولی بخش مهمش به او برمی‌گردد». (11)
علما بعضی از اخبار مجعول را مضحک دانسته و اندک دقت را موجب پی بردن به فساد این اخبار دانسته‌اند؛ مانند خبری که می‌گوید در آیه‌ی سوم سوره‌ی نساء «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَى فَانكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاء» (12) میان شرط و جزا بیش از یک سوم قرآن ساقط شده است. بیش از یک سوم قرآن، حداقل معادل ده جزء قرآن است؛ خنده‌آور است کسی ادعا کند قرآن با آن همه نویسندگان و کاتبان وحی و آن همه حافظ و قاری از زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به بعد، چهارده جزء آن بر باد رفته و کسی آگاه نشده؟ این دروغ‌پردازان به این واقعیت تاریخی توجه نکرده‌اند که قرآن، قانون اساسی و همه چیز مسلمانان بوده و شب و روز در همه‌ی خانه‌ها و مساجد تلاوت می‌شده است. دروغی به این بزرگی، دلیل روشنی بر خامی جاعلان این‌گونه احادیث است. (13)

پی‌نوشت‌ها:

1. ر.ک: سیدهاشم بحرانی؛ البیان فی تفسیر القرآن؛ ص 197-200.
2. نهج البلاغه؛ خطبه‌ی 147.
3. آل عمران: 106.
4. علی بن ابراهیم قمی؛ تفسیر القمی؛ ج 1، ص 109.
5. همان، ج 2، ص 451.
6. سیدابوالقاسم خویی؛ البیان فی تفسیر القرآن؛ ص 191-259. ارتباط بحث جمع قرآن و تحریف در کلام ایشان به خوبی نشان شده است.
7. محمدجواد بلاغی؛ آلاء الرحمن فی تفسیر القرآن؛ المقدمه، ص 17-29. کلام مرحوم بلاغی با بحث جمع قرآن آغاز می‌شود و اخبار تحریف، تتمه‌ی بحث قرار گرفته است؛ یعنی در واقع حل مشکل جمع است که بحث تحریف را جهت می‌دهد.
8. ر.ک: محمدهادی معرفت؛ التمهید؛ ج 8، تمام جلد.
9. ر.ک: ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه؛ ج 11، ص 27-31.
10. جعفر مرتضی عاملی؛ حقائق هامه حول القرآن الکریم؛ ص 15-35.
11. ر.ک: ناصر مکارم شیرازی؛ تفسیر نمونه: ج 11، ص 27-31.
12. نساء: 3.
13. ر.ک: همان، ص 30.

منبع مقاله :
میرعرب، فرج الله؛ (1394)، علوم قرآن در احادیث اهل بیت (ع)، قم: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.