بازخوانی عمليات والفجر5

عمليات‌ «والفجر5 » ساعت‌24 روز27 بهمن‌ ماه‌1362 با رمز «يا زهرا(سلام‌ الله‌ عليها») در منطقه‌ كوهستاني‌ «چنگوله» حدفاصل‌ شهرهاي‌ مهران‌ و دهلران‌ به‌ اجرا درآمد. نيروهاي‌ عمل‌ كننده‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌ در دو مرحله‌ با هدف‌ آزادسازي‌ بلندي‌هاي‌ منطقه‌ چنگوله‌ وارد عمل‌ شدند. در همان‌ ساعات‌ نخست، بلندي‌هاي‌ «پيزولي»، «آزادخان‌ كشته»، «تنگه‌ چنگوله» و ده‌ها كيلومتر مربع‌ از خاك‌ ايران‌ آزاد و جاده‌ «بدر- طيب» عراق‌ به‌ تسلط‌ نيروهاي‌
شنبه، 26 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازخوانی عمليات والفجر5
بازخوانی عمليات والفجر5
بازخوانی عمليات والفجر5
تهیه کننده :  حجت الله مومنی
منبع : راسخون
نام عملیات : والفجر5
رمز عملیات : يا زهرا(سلام‌ الله‌ عليها)
زمان‌ اجرا : 11/27/1362
منطقه عملیاتی : در منطقه چنگوله (حدفاصل مهران و دهلران)
تلفات‌ دشمن:‌ (كشته، زخمي‌ و اسير3770 )
ارگان‌‌ عمل‌كننده: نيروي‌ زميني‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌
دستاوردها: آزادسازي 110 كيلومتر مربع، انهدام 40 تانك، 2 بالگرد و به هلاكت رساندن بيش از 3600 عراقي و غنيمت گرفتن دهها دستگاه تانك و نفربر و خودرو
اهداف‌ عمليات: آزادسازي‌ ارتفاعات‌ منطقة‌ چنگوله‌
عمليات‌ والفجر5 در سال 1362 - تهديد بزرگراه‌ بغداد - بصره‌
عمليات‌ «والفجر5 » ساعت‌24 روز27 بهمن‌ ماه‌1362 با رمز «يا زهرا(سلام‌ الله‌ عليها») در منطقه‌ كوهستاني‌ «چنگوله» حدفاصل‌ شهرهاي‌ مهران‌ و دهلران‌ به‌ اجرا درآمد. نيروهاي‌ عمل‌ كننده‌ سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامي‌ در دو مرحله‌ با هدف‌ آزادسازي‌ بلندي‌هاي‌ منطقه‌ چنگوله‌ وارد عمل‌ شدند.
در همان‌ ساعات‌ نخست، بلندي‌هاي‌ «پيزولي»، «آزادخان‌ كشته»، «تنگه‌ چنگوله» و ده‌ها كيلومتر مربع‌ از خاك‌ ايران‌ آزاد و جاده‌ «بدر- طيب» عراق‌ به‌ تسلط‌ نيروهاي‌ ايراني‌ درآمد. همچنين‌ به‌4 تيپ‌ از گارد مرزي‌ عراق‌ خساراتي‌ وارد شد. در مرحله‌ دوم‌ مناطق‌ ديگري‌ نيز از خاك‌ ايران‌ و عراق‌ آزادشد و نيروهاي‌ خودي‌ در آن‌ استقرار يافتند كه‌ از جمله‌ آن، استقرار نيروهاي‌ ايراني‌ در35 كيلومتري‌ بزرگراه‌ بغداد- بصره‌ است. در اين‌ مرحله‌ نيز4 تيپ‌ كوهستاني‌ عراق‌ به‌ طور100 درصد و تيپ‌50 زرهي‌ لشكر12 بيش‌ از50 درصد منهدم‌ شد و دشمن‌ با دادن‌3770 تن‌ كشته‌ و زخمي‌ و اسير در طي‌ شش‌ پاتك‌ سنگين‌ عقب‌نشيني‌ كرد.
در مجموع‌ دو مرحله‌ عمليات، منطقه‌اي‌ به‌ گستردگي‌110 كيلومتر مربع‌ شامل بلندي‌هاي‌ «پيزولي»، «تنگه‌ چنگوله»، «تونل»، «چغاعسكر»، «عباس‌ عظيم»، پاسگاه‌هاي‌ شمالي‌ «عين‌عبد»، «طارق»، «الرباغي»، شهرك‌هاي‌ «يك‌سايه»، «آل ياسين» و روستاي‌ شيخ‌ احمد آزاد گرديد و40 دستگاه‌ تانك‌ و نفربر، مقداري‌ سلاح‌ سبك‌ و نيمه‌سنگين،2 فروند چرخبال، ده‌ها دستگاه‌ خودروي‌ نظامي‌ و10 انبار مهمات‌ دشمن‌ منهدم‌ و ده‌ها دستگاه‌ تانك‌ و نفربر، شماري‌ خودروي‌ نظامي‌ و انواع‌ سلاحهاي‌ سبك‌ و نيمه‌ سنگين‌ به‌ غنيمت‌ رزمندگان‌ سپاه‌ پاسداران‌ درآمد.
شهداي عمليات والفجر5:
شهيد عجم ملكي

تاريخ تولد :1340
تاریخ شهادت : 28/11/1362
محل تولد :ايلام /مهران /چم لوان
طول مدت حیات :22
محل شهادت :چنگوله
عجم ملکي در سال 1340 در منطقه‌ي چم‌لوان از توابع مهران متولد شد. او تحصيلات ابتدايي خود را به پايان رساند و براي ادامه تحصيل به شهر مهران آمد که در همان ايام در راهپيمايي‌ها و تظاهرات انقلاب شرکت فعال داشت. ايشان پس از پيروزي انقلاب به همراه خانواده‌اش به ايلام مهاجرت کردند و بعد از ادامه تحصيل در ايلام در سال 1362 به عضويت رسمي سپاه درآمد که پس از مراحل آموزشي به عنوان مسئول گروهان معرفي شد و پس از آن به عنوان معاون گروهان 501 انتخاب شد و در شکل‌گيري اين گردان زحمات زيادي را متحمل شدند.
در عمليات والفجر 5 ايشان و چند تن از رزمندگان جهت جايگزين کردن نيروها به منطقه عمليات اعزام شدند، آن‌ها به شکلي اتفاقي نيروهاي عراقي را در حال فرار ديدند که به تعقيب آن‌ها پرداخته و پس از تصرف يکي از ارتفاعات مهم آن منطقه بر اثر اصابت تير مستقيم در سن 22 سالگي در تاريخ 28/11/1362 به شهادت رسيد. (1)
وصيت نامه شهيد عجم ملكي
برادران و خواهرانم، شهادت در راه خدا شيرين و مانند گل خوشبوست. در اين سرزمين احساس مي‌کنم که در کنار پيامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مي‌جنگم و هر لحظه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مي‌بينم و چشمانم به جمالش روشن مي‌شود. (2)
شهيد مهدي شرع پسند
تاريخ تولد :1333
نام پدر : محمد علي
تاریخ شهادت : 30/11/1362
محل تولد :تهران / كرج
طول مدت حیات :29
محل شهادت :چنگوله
مزار شهید :گلزار شهداي كرج
در سال 1333 اولين اشعه‌هاي آفتاب شهرستان كرج بر چهره درخشان مهدي تابيد و او پا به عرصه وجودنهاد. تحصيلاتش را تا مقطع فوق ديپلم ادامه داد و پس از آن شور انقلابي را كه از كودكي در خود پرورش داده بود هدايت نموده، فعاليت هايش را به صورت ارتباطي قوي با شهر قم مخصوصاً با آيت الله مشكيني ادامه داد.
او اعلاميه‌هاي آيات عظام را به كرج آورده، تكثير مي‌كرد واين امر باعث شده بود كه بارها دستگير و راهي زندانش نمايند. با پيروزي انقلاب تلاش و اميد مهدي دو چندان گشت بطوري كه بعد از مدتي فعاليت در کميته انقلاب اسلامي در سال 1358 به فرمان امام و مقتدايش، خميني كبير ( رحمت الله علیه ) ، وارد سپاه پاسداران شد و همزمان مسئوليت بسيج شهرستان كرج را نيز به عهده گرفت. پس از حمله ناجوانمردان بعثي به خاك ميهنمان، مهدي ماندن را جايز ندانست و خود را آماده پذيرش مسئوليت هاي بزرگتر و سخت تر نموده، راهي جبهه‌هاي غرب و جنوب شد. غرب و جنوب شد در غرب فرماندهي گروهي از دلاورمردان کرج را بر عهده داشت و توانست به ياري دوستانش سنندج از لوث ضدانقلاب پاکسازي نمايد. فرماندهي گردان و مسئوليت عمليات تيپ المهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، فرماندهي تيپ سلمان فارسي (از لشگر 27 محمد رسول الله) و سرپرستي عمليات تيپ نبي‌اكرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم ) و ...
از جمله خدماتي است كه ايشان در حق سپاه اسلام و انقلاب ارايه نموده‌اند. در اين مدت بارها مجروح شد و بعد از بهبودي نسبي دوباره به ميدان مبارزه بازگشت. اطرافيانش با هر درجه و سمتي او را فرماندهي خوش خلق، شجاع، مهربان و متواضع يافتند و به حق شهادت تنها پاداش اين مردان خداست. آري در عمليات والفجر 5 روز سي‌ام بهمن ماه سال 1362 بود كه روحش زائر حريم الهي گرديد و زهرا و محمد مهدي را براي ما زمينيان به يادگار گذاشت . (3)
خاطراتی از شهيد مهدي شرع پسند
-ورزشكار هنرمند
ما، در مدرسه فارابي با هم آشنا شديم. از بهترين تفريحاتمان ورزش در باشگاه بود. من در اين مدت درسهاي زيادي از مهدي آموختم. در آن شرا يط كه بزرگترين آرزوي همه قهرمان شدن و رتبه آوردن بود، او با اميد به پهلوان شدن تنها تواضع و منش ورزشكاران را سر لوحه اعمالش قرار مي‌داد. از آغار ورود به دنياي ورزش سعي كرد حركت جديدي را برخلاف آنچه در آن دوران رايج شده بود پايه‌گذاري كند، يكي از مربيان تيم ملي هر زمان كه مي‌خواست از ورزشكاران نمونه و اسطوره‌اي براي اعضاء تيم نمونه‌اي بياورد از «تختي، پورياي ولي، و...، مهدي شرع‌پسند» نام مي‌برد.
درجبهه هم هر وقت آقا مهدي بچه‌ها را كسل و خسته مي‌ديد ميدان كشتي بر پا مي‌كرد و درحين مسابقات نكات كليدي مردانگي و فتوت را يادآور مي‌شد. هميشه مي‌گفت: «اين مسابقات براي ايجاد صميميت و رفاقت بيشتر است نه برد و باخت. اگر توانستي حريفت را به زمين بزني و نروي، هنرمندي. هنرمندي كه نفس خود را به زمين زده و پشتش را به خاك رسانيده است.»(4)
-گوهرهايي براي ما ...
هميشه مي‌گفت: «نمازتان را اول وقت بخوانيد و غيبت نكنيد. خدا را همواره ناظر و پشتيبان خود ببينيد. دست بر دامان اهل بيت دراز كنيد و ظهور آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از پروردگار بخواهيد. شما سربازان اسلام هستيد نبايد سختي ها ضعيفتان كند. فراموش نكنيد كه خداي مهربان در مشكلات و سختيها انسان را تنها نمي‌گذارد.
بدانيد اين سينه‌اي كه تكيه‌گاه قنداق تفنگ است، هر اندازه بيشتر سرشار از ايمان و توكل و اعتقاد به حقانيت اسلام و انقلاب باشد، تأثيرگذارتر است و بدانيد اگر شهيد شديد ايزد منان عباداتتان، جهادتان و قيامتان را پذيرفته است.»(5)
-تكبير عشق
تيپ سلمان براي اجراي مرحله دوم عمليات وار د كار شده بود. دشمن فشار زيادي بر بچه‌ها وارد مي‌آورد گويي هر چه خمپاره 60 و 120 داشت به اين سو و آن سو پرتاپ مي‌كرد. نيروها حدوداً 600 نفر بودند اما شدت حملات آن ها را زمين‌گير كرده بود. بايد حر كتي از خود نشان مي‌داديم اما تلاش آقا مهدي براي سازماندهي نيروها و آماده كردن آن ها بي‌فايده بود. خستگي جسمي و فشار روحي ناشي از شهيد و مجروح شدن همسنگران توان حركت را از بچه‌ها گرفته بود.
در همين هنگام متوجه شديم آقا مهدي با صلابتي شگفت‌آور ايستاد، تكبير گفت و در ميان بهت و حيرت همگان دو ركعت نماز خواند... باوركردني نبود، نيروها يكي پس از ديگري قيام كردند و با اقتدا به فرمانده‌شان حر كت منظمي را آغاز نمودند. شايد در آن شرايط هيچ چيز جز تكبير عشق و توكل نمي‌توانست آغازگر عمليات باشد. (6)
-عروج سپيد
او آنقدر شفاف و حقيقي از خود خبر مي‌داد كه گويي در آسمانها زندگي مي‌كرد. در يكي از شناسايي‌ها، دشمن ما را ديد و باران خمپاره بر سرمان فرود آورد. اما آقا مهدي بي‌آنكه هراسي به دل راه دهد به كار خود ادامه مي‌داد. هر چه مي‌گفتيم: «برادر خطرناك است، دشمن شما را مي‌بيند، پاسخ مي‌داد: «من هنوز لياقت شهادت ندارم.»
دوستانش تعريف مي‌كنند: «روز شهادتش لباسي تميز و مرتب پو شيده، پوتينهايش را واكس زد. دو ركعت نماز به جاي آورد و سوره فجر را با صداي بلند خواند: «يا ايتها النفس المطمئنه، ارجعي الي ربك، راضيه مرضيه» بعد هم گفت: «امروز روز عيد من است نگران نباشيد. تپه جفا عسگر هم فتح مي‌شود. اين قله امروز با خون ما گلگون مي‌گردد.» (7)
ردپاي نور
شهيـــــدان زنده‌ اللــــه‌اکبر / به خـون آغشته‌اند الله اکبر
 تصویری از شهید :

center

تاریخ عملیات - نام عملیات
08/09/1360-طريق القدس
02/01/1361-فتح المبين
10/02/1361 -بيت المقدس
23/04/1361-رمضان
1361/07/09-مسلم بن عقيل
1362/11/27-والفجر5
8)

شهيد سيدعلي اصغر بلوري

تاریخ شهادت : 27/11/1362
محل تولد :همدان /همدان
سيدعلي‌اصغر کودکي از تبار شيعيان زهراي اطهر (سلام الله علیها) بود که در سايه‌ي امن خانواده بزرگ شد و با اسلام و فرايض اين دين آسماني آشنا گشت. روزهاي کودکي سيد در شهر همدان سپري شد تا اين‌که به سنّ جواني رسيد؛ آرزوهاي بسياري براي فرداي خود داشت اما جنگ، او را به ميدان نبرد کشاند. بلوري مردانه جنگيد و سرانجام در بيست و هفتمين روز از بهمن‌ماه سال 1362 در عمليات والفجر 5 در جرگه‌ي عاشوراييان قرار گرفت. (9)
مناجاتی از شهيد سيدعلي اصغر بلوري
پروردگارا ايمان آورديم، به کرم خود گناهان ما را ببخش و ما را از آتش جهنم نگه دار.
بار خدايا، اميدوارم که گناهان مرا ببخشي.
بار خدايا، تو را به کرمت ما را از امت خود قرار ده.
بارخدايا، در شب اول قبر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حضرت علي (علیه السلام) را به داد ما برسان.
بارخدايا، ما را در آتش جهنم قرار مده زيرا که اين بدن ضعيف مقاومت آن را ندارد.
بارخدايا، تو را به مقرّبان درگاهت با ما با عدالت رفتار مکن و با فضل خود با ما رفتار کن.
خدايا، تو را به مقرّبان درگاهت، تو را به چهارده معصوم، به ما سعادت و لياقت شهيد شدن در راهت را بده چرا که مرگ آگاهانه و روشن‌بينانه خيلي زيبا و قشنگ است. (10)
شهيد بختيار احمدي ماژين
تاريخ تولد :3/4/1337
نام پدر :خدامراد
تاریخ شهادت : 30/11/1362
محل تولد :ايلام / ماژين
طول مدت حیات :25
محل شهادت :چنگوله
بختيار احمدي در روز سوم تيرماه سال 1337 در روستاي ماژين چشم به جهان گشود. او قبل از انقلاب در صفوف فشرده‌ي امت حزب‌الله شرکت فعال داشت و از هيچ کمکي براي پيروزي انقلاب دريغ نکرد. بختيار در جبهه‌ي داخلي و خارجي وارد صحنه‌ي نبرد شد تا اين‌که در تاريخ 30/11/1362 در نبرد با دشمن بعثي در عمليات والفجر 5 در حالي‌که مسئوليت فرماندهي گردان را بر عهده داشت در منطقه‌ي چنگوله در حالي که 25 سال داشت به شهادت رسيد. از اين شهيد والامقام دو پسر و يک دختر به يادگار مانده است. (11)
نقشه عملیات والفجر 5 :

center

پی نوشت ها :
(1) كتاب لاله هاي افروختني- صفحه: 30
(2) كتاب لاله هاي افروختني- صفحه: 30
(3) پرونده شهيد در لشگر 10 سيد الشهدا (علیه السلام )
(4) پرونده شهيد در لشگر 10 سيد الشهدا (علیه السلام ) / راوي:ابوذر خدابين- حميد پارس
(5) پرونده شهيد در لشگر 10 سيد الشهدا (علیه السلام ) / راوي:محمود تنها
(6) پرونده شهيد در لشگر 10 سيد الشهدا (علیه السلام ) / راوي:حميد ابوالحسني
(7) پرونده شهيد در لشگر 10 سيد الشهدا (علیه السلام ) / راوي:ابوذر خدابين- حميد ابوالحسني
(8) تصاویر شهدا / سایت صبح
(9) مجله ي جاودانه ها شماره 64
(10) مجله ي جاودانه ها شماره 64
(11) كتاب ملكوتيان صفحه 23
(12) سایت صبح

 


منابع :
http://www.centralclubs.com
http://www.SAJED.IR
http://www.SOBH.ORG




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.