
نویسنده: میشل كندی
برگردان: زهرا جعفری
برگردان: زهرا جعفری
در 3 تا 6 سالگی
اوه، ابتدا واقعاً مضحك است: كوچولوی نازنین دو سالهتان، صدای شما را میشنود كه به محض برخورد انگشتان پایتان به دیوار و یا... فریاد میزنید، «...!» و بعداً او با حالت كشداری گفته شما را تكرار میكند. وقتی همین فرزندتان سه یا چهار ساله میشود و تكرار این كلمه در حضور دوستانش دیگر با مزه نیست و این تكرار به زودی موجب شرمساری فراوانی میگردد، دیگر راهی برای توضیح زشتی این كلمه برای كودك وجود ندارد. در ذهن كودك دلیلی برای بد بودن كلمهی «...» وجود ندارد در حالی كه كلمه دیگر مثلاً «صندلی» اشکالی ندارد. دلیل بد بودن آن کلمه هر چه باشد... به هر حال باید جلو تكرار آن گرفته شود. ولی چگونه؟ اگر فرزندتان هنگام عصبانیت از كلمات زشت استفاده میكند، مثلاً خطاب به طرف دعوایش میگوید، «احمق كله پوك» و یا حتی دشنامهای زشتتر و ناخوشایندتر میدهد باید به او یاد بدهید برای ابراز عصبانیت راههای دیگری نیز وجود دارد. توصیههای این فصل از كتاب و تجربههای والدینی كه این مسیر را طی كردهاند، میتواند در كنار آمدن و حل صحیح این مشكل به شما كمك كند.
كلمههای «ممنوعه»
بیشتر كودكان زیر سه سال ناپسند بودن كلمات خاصی را درك نمیكنند. بهترین روش، در اغلب اوقات در این سنین، نادیده گرفتن كلمه زشت و ناپسندی است كه كودك ناآگاهانه به كار برده است. كودكان بعد از سه سالگی بهتر میتوانند این نادرست و ناخوشایند بودن كلمهها و جملهها را درك كنند. پس دست روی دست نگذارید و برای بر طرف كردن مشكل، وارد عمل شوید. «لیندا متكاف» (1)، نویسنده، عقیده دارد، « روی زانو بنشینید، مستقیم به چشمهای فرزندتان نگاه كنید و خطاب به او بگویید: « در خانواده ما این كلمه به كار برده نمیشود.» به منظور كمك به فرزندتان برای اجتناب از چنین رفتاری، سعی كنید مقصر را كلمهی زشت به كار رفته قلمداد كنید نه خود كودك را.زمانی برای واكنش
اگر فرزندتان همچنان به استفاده از كلمات و زبان نامناسب اصرار میورزد، با روشهای سختگیرانهتری تصمیم خود را به او نشان دهید. برای یك كودك چهار ساله، این روش سختگیرانه میتواند قرار دادن او برای مدت كوتاهی در گوشهای از اتاق -به عنوان محرومیت و یا حتی دور كردن او از اسباببازی مورد علاقهاش باشد. برای كودكان كمی بزرگتر، ممكن است گذراندن مدتی در اتاقشان سودمند واقع شود.خودتان هم حرف زشت نزنید
با وجود اینكه برای والدین راهای متعددی وجود دارد تا به كودك خود برای اجتناب از به كارگیری كلمات و اصطلاحات نامطلوب كمك كنند، هیچ روشی جایگزین پرهیز خود آنان از استفاده از این كلمات نمیگردد. «جیمز اوكانر» (2) نویسنده كتاب كنترل دشنام دادن، استفاده از كلمات جایگزین مقبول را پیشنهاد میكند، مثل: «ای وای!»، «چی شد!»، «ای بابا»، «وای، نه». اصطلاحات مضحك و خندهآوری مانند، «بادكنك پنچر»، «كدو حلوایی» و «چغندر پخته» فرزندانتان را به خنده وا میدارد و آنان به استفاده از این كلمات، بیش از استفاده از كلمات نامطلوب، علاقهمند میشوند.روی كمك آموزگار حساب كنید
اگر بددهنی و فحاشیهای كودكتان در مدرسه مشكل ایجاد كرده است، روشهایی را كه در منزل برای مقابله با این مسأله مورد استفاده قرار میدهید، به آموزگار او اطلاع دهید. آموزگار نیز ممكن است آنها را (و یا نوع تغییر یافتهای از آنها) را در مورد فرزندتان در مدرسه نیز به كار گیرد. هماهنگی و همراهی بین خانه و مدرسه، به تأثیر بیشتر تلاش برای انجام مطلوب در كودك منجر میگردد.سرنخها را جستجو كنید
برای تغییر رفتارهای بد و تبدیل آنها به رفتارهای مطلوب، گام مهم تشخیص شرایطی است كه موجب بروز رفتارهای ناشایست میشوند. سعی كنید شرایطی را كه موجب بدزبانی كودك گردیده بود به خاطر بیاورید، و موضوع را بعد از «بروز تخلف» با او مورد بحث قرار دهید تا سرنخهای بیشتری نیز به دست آورید. از كودك بپرسید از چه چیزی یا چه كسی عصبانی است. شما؟ شخص دیگر؟ تكالیف مدرسه؟ از دست دادن مزایا و امتیازهای خودش؟ حتماً بلافاصله پس از آرام شدن كودك، در حالی كه موضوع هنوز برایش تازه است، در این باره با او صحبت كنید.ایجاد محدودهای برای آرامش...
واكنش شدید والدین، غالب اوقات كودك را به تكرار كلمات و اصطلاحات ناشایست و بددهنی تشویق میكند. یك شیوه آرام و حفظ آرامش، بهتر مؤثر واقع خواهد شد. مادری این گونه واكنش نشان میدهد: «تام، این كلمه را بچهها نباید به كار ببرند. به جای آن میتوانی بگویی "ای وای" و سپس ادامه میدهد: «ما به فرزندمان یاد دادیم از كلمه قابل قبولتر «اوه» استفاده كند و طولی نكشید كه او شروع به ایراد گرفتن از بزرگسالی نمود كه از این جایگزینها استفاده نمیكردند.» چنانچه كودك به تكرار گفته خود اصرار میورزد، زمان آرامی را انتخاب و احساسات خود را در این مورد به او ابراز و محدودیتهای معینی تعیین كنید. علت فحش دادن افراد را توضیح دهید، كلماتی را كه فحش تلقی میشوند تعریف كنید و بگویید چرا این كلمات در خانواده شما مطلوب نیستند و پذیرفته نمیشوند. مجازاتهای صحبت كردن با كلمات ناپسند را شرح دهید و -در صورت رعایت نكردن كودك- مجازاتهای گفته شده را عملی كنید.انتظارهای واقعگرایانه
خود شما هنگام عصبانیت چگونه رفتاری دارید؟ عادلانه نیست از كودك انتظار داشته باشید هنگام عصبانیت واكنش سادهای نشان دهد. كودكان عصبانی میشوند و شما باید راههای صحیح واكنش به این احساسها را به آنان آموزش دهید و الگوسازی و راهنمایی كنید. تا جایی كه كودك احساساتش را با زبان زشت یا رفتارهای خشن ابراز نمیكند، اجازه دهید آنها را با داد و فریاد بروز دهد.جایگزینهای مطلوب به كودك بیاموزید
برای بعضی كودكان، درك عصبانیتشان سخت است. این گونه كودكان احتمالاً معتقدند خودشان تنها كسانی هستند كه چنین احساسی را تجربه میكنند كه احساسی اشتباه یا بد و ناخوشایند است.وقتی به فرزندتان اجازه میدهید احساس خود را هنگام عصبانیت ابراز كنند، حتی اگر برای رفتارهای آنها محدودیت قایل شده باشید، به آنها كمك كردهاید. به عنوان مثال، وقتی كودك به علت تنبیه شدن گریه میكند، چند نفر از پدر و مادرها میگویند: «حالا واقعاً كاری میكنم كه گریه كنی»؟ چون همین الان هم كودك دلیل خوبی برای گریه و ناراحتی كردن دارد! در چنین مواردی، واكنش بهتر میتواند این باشد، «اشكالی ندارد از دست من عصبانی باشی- ولی در اتاقت با در بسته!» حال چنانچه كودك هنگام رفتن به اتاقش پای بر زمین بكوبد و درِ اتاق را محكم به هم بزند، به این خاطر سر او داد نزنید! این نوع واكنش، روش درستی برای نشان دادن احساساتش است، ولی هنگامی كه كودك عصبانی به شما فحش بدهد، بلافاصله جایگزینی به او پیشنهاد كنید: «این بدزبانی، صحیح و پذیرفتنی نیست. میتوانی بگویی، از دست تو خیلی عصبانی هستم، و یا با تو مخالفم».
فعالیتهای جایگزین
به فرزندتان بیاموزید برای تخلیه عصبانیت راهها و روشهای دیگری به جز فحش دادن وجود دارد. رفتارهای جایگزین شامل مشت زدن به یك بالش، لگد زدن به یك كیسه بوكس، پرتاب مكرر توپ به دیوار بیرون از منزل، هستند. این فعالیتهای جسمی سخت و پرتكاپو، ایمن و مناسبند و به كودك در نشان دادن فیزیكی عصبانیتش كمك میكنند.تحسین و تشویق رفتارهای مطلوب
زمانی كه كودك به شیوه مناسبی به عصبانیتش واكنش نشان میدهد، حتماً او را تصدیق كنید (البته نه در اوج عصبانیت او، بلكه اندكی بعد از آن!). «من فهمیدم وقتی از دست برادرت عصبانی شده بودی احساست را با كلمات مناسبی به او گفتی و به اتاقت رفتی تا آرام شوی- این كار علامت بزرگ شدن و مسئوولیتپذیر شدن توست!» یا اینكه خط مشی دیگری در پیش گیرید و واكنش مطلوب را قبل از عصبانی شدن كودك، در او ایجاد و تحسین كنید. هنگام مشاهده عصبانیت و به اصطلاح جوش آوردن كودك، از او بپرسید: «الان میخواهی چه كار كنی؟» او احتمالاً به این میاندیشد كه، «برادر كوچكم را بزنم» در چنین شرایطی، جایگزینهای بهتری به او پیشنهاد كنید؛ مثل بیرون رفتن از منزل یا رفتن به اتاقش تا وقتی كه آرام بگیرد. بعداً فرصت بیشتری خواهید داشت تا او را به خاطر این رفتار مطلوبش تحسین كنید.چرا؟
الیزابت پَنتلی (3)، نویسنده كتاب همكاری كودك و پرورش ایدهآل، عقیده دارد كلید پیشگیری از كاربرد زبان نامطلوب در كودكان، فهمیدن و درك دلیل این كار است كه ممكن است شامل موارد زیر باشد:* زیرا كودك میل دارد احساس بزرگ شدن داشته باشد.
هنگامی كه كودكان شاهد فحاشی و بدزبانی بزرگترها باشند، معمولاً صدای بزرگترها بلند و توجه برانگیز است. به همین دلیل، اطرافیان واكنش نشان میدهند. احساسات طغیان كردهاند و جوّ متشنجی به وجود آمده است. با توجه به این شرایط، كودكان بزرگ فحش میدهند تا ببیند آیا میتوانند همین جو و فضا را به وجود بیاورند و احترام خیال ایجاد كنند. در حالی كه كودكان كوچكتر، كار بزگسالان را تنها تقلید میكنند.
* برای جلب توجه. هنگامی كه كودك با استفاده از كلمهای ناشایست باعث یكّه خوردن و واكنش فوری بزرگترها میشود، در مییابد كه بدزبانی میتواند چه ابراز قدرتمندی برای جلب توجه باشد.
* برای اثبات استقلال خود. كودكان تلاش میكنند نشان دهند از شما مستقل هستند و شما همه رفتارهای آنها را كنترل نمیكنید و از آنجا كه كلماتی را كه از دهان آنها بیرون میآید نمیتوانید كنترل كنید، این مورد به زمینهای برای تمرد و سركشی تبدیل میشود.
* برای كسب تأیید همسالان. فحش دادن و بدزبانی اغلب اوقات از دید كودكان «خوشایند» تلقی میشود. بنابراین به راهی هماهنگ شدن و پذیرفته شدن با گروه همسالان تبدیل میگردد.
پینوشتها:
1. Linda Metcalf.
2. James O'connor.
3. Elizabeth Pantley.
كندی، میشل؛ (1392)، آدابدانی و نزاكت، برگردان: زهرا جعفری، مشهد: به نشر (انتشارات آستان قدس رضوی)، چاپ دوم.