
نویسنده: میشل كندی
برگردان: زهرا جعفری
برگردان: زهرا جعفری
4 سالگی به بالا
این كه شخص فرزند بزرگ خانواده دارای تعداد خواهر و برادر كوچكتر باشد، میتواند هم یک امتیاز و هم یک مشکل و سرباز باشد. اغلب اوقات برای پیشگیری از رقابت و حسادت بین فرزندان، تفاوت سنّی چهار سال توصیه میشود. به علاوه، تصور میشود فرزند بزرگتر میتواند وجود نوزاد را درك و تحمل كند. با وجود این، من نه به عنوان یك مادر، بلكه به عنوان خواهر بزرگتر دارای دو خواهر هفت و نه سال كوچكتر، میتوانم به صراحت اذان كنم كه رقابت حتی بین خواهر و برادرهای دارای اختلاف سنی زیاد هم رخ میدهد و بعضی مواقع حسادت دو طرفه و حتی شدیدتر نیز میتواند باشد. بنابراین، در اینجا توصیههایی دو جانبه آورده شده است - از دید پدر یا مادر و از نظر خواهر یا برادر بزرگتر.
آرام كننده
تواناییهای خواهر یا برادر بزرگتر در مراقبت و آرام كردن فرزند كوچكتر را ارتقاء دهید. دختر ده ساله من، وقتی برادر پنج سالهاش زمین میخورد و یا بیرون از منزل به گونهای آسیب میبیند، به سرعت واكنش نشان میدهد. او معمولا همیشه در صحنه حضور دارد و حتی برادرش را در آغوش گرفته، به خانه حمل میكند تا زخم او را ببینم. او حتی وقتی من زانوی زخم شده برادرش را تمیز و پانسمان میكنم، باند و سایر وسایل و لوازم كمكهای اولیه را به سرعت در اختیارم میگذارد و برادر كوچولویش را دلداری میدهد. مثلاً هنگام پانسمان كردن زانوی خراشیده شده، دستهای او را در دست میگیرد و با مهربانی و عطوفت دلداریاش میدهد كه «چیز مهمی نیست، دردش الان آرام میشود».سرپرست
اجازه دهید فرزند بزرگتر بعضی وظایف سرپرستی فرزند كوچكتر را بر عهده گیرد. این امر یعنی اینكه وقتی كاری را سریع انجام میدهید، مثل رفتن به دستشویی و یا پاسخگویی به تلفن، اجازه دهید كودك چهار - پنج ساله در حالی كه نوزاد را خود در صندلی كودك قرار داده و كمربند ایمنی او را بستهاید، «مواظبش» باشد. این جدایی شما از نوزاد طولانی نخواهد بود، ولی اعتماد و اطمینانی كه به فرزند بزرگتر نشان میدهید، به هر نگرانی و دلشورهای كه تجربه كنید می ارزد. وقتی فرزندان من كمی بزرگتر شدند، فرزند سومم كه دیگر مراقبتی در محل بازی پارك لازم نداشت، عاشق این بود كه به برادر كوچكترش چگونگی بالا رفتن از سرسره را بیاموزد.آموزگار
كودكان بزرگتر از اینكه چیزی به كوچكترها بیاموزند، لذت میبرند. این مهارت چه نوشتن حروف اسمشان باشد و یا نوشتن اعداد با یك بازی ساده، تماشای صحنه آموزش فرزند بزرگتر به فرزند كوچكتر، لذتی جادویی دارد. هیچ وقت روزی را فراموش نمیكنم كه هنگام بازگشت به خانه، صحنه آموزش بازی شطرنج به پسر پنج سالهام را توسط پسر نه سالهام شاهد بودم! در این حال، احساس داشتن دو نابغه كوچولو زیر یك سقف به من دست داد- اگر چه این دو بعداً به خاطر بازی با رایانه با یكدیگر درگیر شدند، اما، خب، به هر حال!به آنها اتاق مشترك بدهید
برای این مسئله سن و خلقیّات كودك بزرگتر باید در نظر گرفته شود، ولی داشتن اتاق مشترك (از زمانی كه نوزاد شبها را كامل میخوابد) به نزدیك شدن كودكان به یكدیگر كمك میكند. مثلاً روزی من متوجه شدم، روزهای تعطیل آخر هفته، پسر بزرگترم بدون اینكه ما حتی متوجه بیدار شدن آنها بشویم، برای برادر كوچكش صبحانه آماده می كند!به آنها اتاق جداگانه بدهید
اگر تفاوت سنی دو فرزندتان زیاد- حداقل شش یا هفت سال باشد، بهتر است آنها را در اتاقهای جداگانه (در صورت امكان) جای دهید. كودكان در سنین مدرسه از هم اتاق شدن با خواهر یا برادر كوچكتر خوششان نمیآید، بویژه هنگامی كه با بزرگتر شدن كودكان، علاقه آنها به بازیهای پیچیده مثل لگوهای ریز و یا داشتن مجموعه و كلكسیون، بیشتر میشود. این نوع اسباببازیها نه فقط از نظر احتمال ایجاد خطر خفگی برای بچههای كوچكتر خطرناك هستند، بلكه كودك بزرگتر با رو به رو شدن با هواپیمای مدل مچاله شده در دستان خواهر یا برادر كوچكتر كه هفتهها برای ساختش تلاش كرده بوده است، بسیار عصبانی خواهد شد. اگر داشتن اتاق جداگانه برای هر یك از فرزندان غیر ممكن است، مكان ویژه و امنی در اختیار فرزند بزرگتر قرار دهید تا وسایل با ارزشش را از دسترس خواهر یا برادر كوچكتر در امان نگهدارد- این محل میتواند یك طبقه بالا از كمدی قابل قفل كردن و یا تاقچهای بالا باشد.كنار هم خوابیدن
كوچكترین فرزند ما، چه اولین و چه چهارمین، همیشه در رختخواب ما جایی برای خود مییافت. ولی بتدریج با بزرگتر شدن، آنها خوابیدن در رختخواب خود را شروع میكردند و میتوانستند كنار خواهرها و برادرهایشان نیز خواب راحتی داشته باشند. بزرگترین پسرمان گاهی برای تنوع و تفریح تغییر رختخواب میداد و مثلاً اگربرادر کوچکترش دچار کابوس شده بود، کنار او میخوابید. كوچكترین پسرم نیز به خزیدن در رختخواب خواهرش در نیمههای شب در خانواده زبانزد شده بود و با اینكه فرزندانم به این مسئله اذعان نمیكردند، من میدانستم این امر نشان دهنده عمق علاقه بین آنهاست از سوی دیگر، اگر این امر به یك عادت شدید در آنها تبدیل شود، كودك به یك مزاحم برای دیگران بدل میشود. ما در خانوادمان دریافتیم این جا به جایی فقط گاهی اتفاق میافتد. علاقه آنها به خوابیدن كنار هم، بیشتر هنگام مسافرت مفید واقع میشد، چون اغلب اوقات بچهها مجبور میشدند در اتاق هتل و یا اتاق میزبان از یك تختخواب مشترك استفاده كنند. در جوار خواهر یا برادرهای بزرگتر، فرزند كوچكتر از جدا شدن از ما نمیهراسید و از طرفی فرزندان بزرگتر، از احساس مسئوولیت لذت میبردند.
صبر و شكیبایی با تمام سنین
این یك نمایشنامهی تكراری است؛ كودك بزرگتر برای رفتن به دسشویی و یا صرف یك میان وعده، از بازی خارج شده است. به محض بازگشت، شاهد برگردانده و پشت و رو شدن صفحه بازی توسط نوزاد و یا كودك نو پا میگردد. با دیدن این صحنه و پراكنده شدن تمام مهرههای بازی در گوشه و كنار، او در پی شما میآید و میخواهد كه بازی را به جای اولش برگردانید. در این شرایط، چه كار میكنید؟ البته، برایش توضیح خواهید داد كه این كار غیر عمد بوده است، زیرا خواهر یا برادرش فقط «یك بچه كوچولو است»، ولی اگر فرزند بزرگتر از این بهانهها خسته شده باشد، چه؟ بسیار خوب،ابتدا از درك نكردن فرزند بزرگتر عصبانی نشوید، به نگرانیهایش گوش دهید و به او كمك كنید بازی را دوباره بچیند. البته این بار در یك محل خلوت و یا روی میز آشپزخانه - جایی دور از دسترس كوچولو. اگر برای درك ناراحتی كودك بزرگتر تلاش كنید، كار بزرگی برای محدود كردن رنجش كودك بزرگتر از كودك خردسالتر انجام دادهاید.
ریاست مآبی
با اینكه همیشه دخترم را به خاطر اینكه در كمك به كارهای برادرهای كوچكترش خیلی مفید است، تحسین میكنم؛ گاهی این كمكها بیش از حد مفید واقع میشود! مراقب مواردی باشید كه این توصیههای مفید به ریاستمآبیهایی تبدیل میشوند كه ممكن است برای كودك خردسالتر توهینآمیز باشند. فرزند بزرگتر ممكن است با خود بیندیشد هدف او تنها كمك است، ولی این موضوع را نیز باید درك كند كه بچه كوچكتر گاهی قادر به انجام بعضی كارها هست و از طرفی شما هنوز مادر و مسؤول هستید. تجربه به من نشان داده است كه گاهی رفتارهای دخترم بیش از حد مداخلهجویانه میشود. برای مثال، هنگام صحبت كردن، با دو پسر خردسالترم، صحبتم را قطع میكرد تا بگوید كدام یك واقعاً توپ را به سر گربه زدهاند - فكر میكنم حتی برای مقرر كردن تنبیه نیز آماده بود! در چنین اوضاعی، به او میگفتم از همه كمكهایش ممنونم، ولی در صورت نیاز به وجودش، او را خبر خواهم كرد.اسباببازیهای ویژه را جدا كنید
دست به دست شدن و استفاده دوباره از وسایل، یكی از بهترین امتیازهای داشتن بیش از یك فرزند است، اما برای واگذاری وسایل فرزندان بزرگتر به كودكان كوچكتر، خیلی هم عجله به خرج ندهید. فرزند بزرگترتان حتماً درباره اینكه فرزند كوچكتر كدام اسباببازیها را «اجازه دارد» داشته باشد، نظرهایی دارد. هنگام برداشتن آن اسباببازیهایش، با او مشورت كنید. خواهید دید خود او اسباببازیهایی را كه شما فراموش كرده بودید «به نوزاد بدهید» برایتان خواهد آورد.صندقچه گنج
برای نگهداری و حفظ بعضی از اشیای مربوط به كودكان نیز آماده باشید. شاید متوجه شوید دخترتان به یك لباس و یا عروسك پشمالو علاقهای خاص دارد. اجازه دهید آن لباس را حفظ كند - حتی اگر برایش خیلی كوچك شده باشد. میتوانید برایش صندوقچه گنج كوچكی تهیه كنید تا بتواند اشیای مورد علاقهاش مثل یك عكس، لباسهای كوچك شده و یا هر چیز دیگری را در آن جا دهد. نكته اینجاست كه اجازه ندهید هر شیئی را در آن جای دهد - در این صورت به راهنمایی بیشتر و مؤكدتری نیاز دارد!نشستهای منظم خانوادگی ترتیب دهید
این گردهماییها میتواند سر میز شام و یا حتی حین رفتن از جایی به جایی در خودرویتان اتفاق بیفتد. یك بار در ماه - یا یكبار در هفته - تمام افراد خانواده را دور هم جمع كنید و همه شكایتها و گلایههای خود را اظهار كنید. در خانه ما، در این گردهمآییها، همه چیز از مهم تا كم اهمیت مطرح میشود. فقط برای پیشگیری از دعوا و به هم پریدن بچهها، چند قانون بنیادین وضع كنید. این نشستها برای كودكان نیز فرصت خوبی است تا بدون ترس از تنبیه والدین، از ایشان شكوه و شكایت كنند! در اینجا من نیز میتوانم درباره موارد مختلف مثلاً انجام كارهای منزل، نمرههای بچهها در مدرسه و یا هر چیز دیگری، نظرم را به آنها بگویم. فقط فراموش نكنید این جلسه ختم به خیر شود، در موقعیتی كه اعضای خانواده نكات مثبت رفتار و شخصیت یكدیگر را متذكر میشوند و یا یك برنامه دستهجمعی خانوادگی ترتیب میدهند.منبع مقاله :
كندی، میشل(1392)؛ حسادت، برگردان: زهرا جعفری، مشهد: به نشر انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ دوم.