جفری لیچ

جفری لیچ استاد بازنشسته‌ی زبان‌شناسیِ دانشگاه لنکستر است. در مارس 2009، به پاس یک عمر خدمات تأثیرگذار وی، نشان عضو افتخاریِ دانشگاه لنکستر به او اهدا شد. او سردبیر مجموعه‌ی مطالعات زبان در انتشارات لانگمَن و
چهارشنبه، 9 فروردين 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جفری لیچ
 جفری لیچ

 

نویسندگان: نینانورگارد، بئاتریکس بوسه، روسیو مونتورو
برگردانندگان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمند فر
 

جفری لیچ استاد بازنشسته‌ی زبان‌شناسیِ دانشگاه لنکستر است. در مارس 2009، به پاس یک عمر خدمات تأثیرگذار وی، نشان عضو افتخاریِ دانشگاه لنکستر به او اهدا شد. او سردبیر مجموعه‌ی مطالعات زبان در انتشارات لانگمَن و نیز عضو چندین هیأت تحریره است. لیچ در حوزه‌های دستور زبان انگلیسی، سبک‌شناسی، معناشناسی، زبان‌شناسی رایانه‌ای و کاربرد‌شناسی 29 کتاب و بیش از صد مقاله تألیف کرده یا در تألیف و ویراستاری آنها همکاری کرده است.
لیچ در کتاب خود، زبان در ادبیات: سبک و برجسته‌سازی (2008)، می‌نویسد:
« از سال‌های 1970، مدّتی متوجّه یا بهتر بگویم شیفته‌ی دیگر دغدغه‌های غیر ادبی شدم، به خصوص در حوزه‌ی به سرعت روبه رشدِ کاربرد‌شناسی و زبان‌شناسیِ پیکره‌ای. این‌ها مرا از مطالعات ادبی جدا کردند، با این حال من هیچ‌گاه لذّت و علاقه‌ام را در بررسی دقیق متن‌های ادبی از دست ندادم [...] وقتی به گذشته و بیش از چهل سال پژوهش و چاپ و تألیف می‌نگرم، همواره کوشیده‌ام به نوعی به پژوهش درباره‌ی زبان در ادبیات انگلیسی - که ماندگارترین لذّت را به من بخشیده است - بپردازم.» (لیچ، 2008: 8).
این نقل قول نه تنها شاهدی بر گستردگیِ کم نظیرِ کارنامه‌ی پژوهشی جفری لیچ است، که نشانگر میزان اهمیت تحلیل سبک‌شناختیِ ادبیات نزد زبان‌شناس و تأثیرگذاری آن بر دیگر حوزه‌های زبان‌شناسی نیز هست.
کتاب لیچ، راهنمایی زبان‌شناختی به شعر انگلیسی (1969)، نقطه عطفی در رویکردهای اولیّه به شعر است. لیچ با فراتر رفتن از چارچوبی که در نقد ادبی استفاده می‌شد، نیاز به ابزارهایی جزئی‌تر، نظام‌مند‌تر و دقیق‌تر را در تحلیل عروض در شعر یادآور می‌شود. او با پیش‌بُردِ مسائل سبک‌شناختی در آواشناسی و واج‌شناسی، تحلیل خود را به جنبه‌های کاربردی کنشِ زبانی پیوند می‌زند و «گوش می‌سپارد به موضوعات خواننده محورِ تفسیر و تأثیر» (کارتر و اِستاک‌وِل، 2008: 60).
لیچ نظریه‌ی برجسته‌سازی و کاربست آن در سبک‌شناسی را غنی‌تر کرده است. کتاب او، زبان در ادبیات: سبک و برجسته‌سازی، نه تنها آنچه را او «مجموعه مقالاتی در باب «سبک‌شناسی کاربردی» می‌نامد بازنمایی می‌کند، بلکه همچنین، به مدد تحلیل‌های متفاوت و عملی از زبانِ شعر، داستانِ روایی و متن‌های نمایشی با تکیه بر برجسته‌سازی، شِمایی کلّی از تاریخچه‌ی سبک‌شناسی به دست می‌دهد.
او هم با توجّه به ترتیب زمانی و هم از مقیاس کوچک تا مقیاس بزرگ، به بررسی‌های سبک‌شناختی می‌پردازد و تحلیلی از سبک نویسندگانی چون دیلن تامِس، جان کیتس، پرسی شِلی، ساموئل جانسن و ویرجینیا وولف به خواننده ارائه می‌دهد. این کتاب همچنین چالش‌های نظری و روش‌شناختیِ پیشِ روی سبک‌شناسی را انعکاس می‌دهد. برای نمونه، همان‌گونه که مجموعه مقاله‌های لیچ نشان می‌دهد، او در دوران فعالیّتش در سبک‌شناسی، به واکاوی رابطه‌ی میان سبک‌شناسی و بلاغت (رِتوریک)، میان کنشِ تحلیل و تفسیر و «سبک‌شناسی» و نقش‌گرایی» پرداخته است.
لیچ همچین تمایز میان انواع هنجارها را - که برای بررسی وتوصیف برجسته‌سازی درتمامی سطوح زبان ضروری است - معرفی کرده است (این‌ها هنجارهای بیرونی و درونی، هنجارهای نوع اوّل، دوّم و سوّم هستند). او بر نقش متن به منزله‌ی نظام رمزگذاری اصلاحگر و چندلایه تکیه می‌کند، که برای رسیدن به تفسیرهای معتبر باید آن را به دقّت تحلیل کرد (لیچ، 2008: 180-182). در ضمن، کارهای لیچ در زمینه‌ی زبان‌شناسیِ پیکره‌ای، به گونه‌ای نوآورانه و چالش‌انگیز، به علاقه‌ی او به زبان ادبی گِره خورده است. برای نمونه، او استلزام روش‌شناختی و نظریِ کاربستِ ابزارهای سبک‌شناسیِ پیکره‌ای بر متون ادبی را مطرح کرده (1)، و به تفصیل به ماهیت پیکره‌های ارجاعی در مقایسه‌ی سبک‌شناختیِ متن پرداخته است.
کتاب سبک در داستان (1981؛ چاپ دوّم 2007) - که لیچ با همکاری با مارک شُورت تألیف کرد و جایزه‌ی اثرگذارترین کتاب در سبک‌شناسی را از اعضای «انجمن شعر‌شناسی و زبان‌شناسی» (PALA) در سال 2005 دریافت نمود - در شرح جزئی و نظام‌مند سطوح تحلیلیِ اصلی در خوانش سبک‌شناختی پیش گام بوده است. همچنین این کتاب جعبه ابزاری مفید برای واکاویِ سبکیِ زبانِ ژانرهای ادبیِ اصلی فراهم می‌آورد که بر انواع مختلف متن‌های غیر ادبی به کار بسته شده است. به همین ترتیب، الگوی تحلیل گفتمانِ لیچ و شورت (1981) نیز نقطه‌ی عطفی در این حوزه است زیرا تأثیر آن فراتر از سبک‌شناسی رفته و بر ژانرهای دیگر (غیرادبی) نیز به کار بسته شده است (ر. ک. سِمینو و شورت، 2004).
کارهای لیچ در حوزه‌ی کاربردشناسی (برای نمونه، ر. ک. لیچ 1983)، به خصوص در زمینه‌ی ادب و کاربردشناسی اجتماعی، تأثیر انکارناپذیری بر بررسی سبک‌شناختی متنِ نمایش‌نامه‌ها و گفتگوهای داستانی بر جای گذاشته است. کارهای او در زمینه‌ی دستور زبان، گفتمان کلامی و زبان‌شناسیِ پیکره‌ای نیز همین گونه‌اند.

پی‌نوشت‌ها

(1) برای نمونه، تحلیل او از داستان کوتاه وولف با عنوان «لکّه‌ای روی دیوار» به مدد نرم‌افزار تحلیل پیکره‌ایِ Wmatrix.

منبع مقاله :
نورگوا، نینا، (1394)، فرهنگ سبک‌شناسی، برگردان: احمد رضایی جمکرانی، مسعود فرهمندفر، تهران: انتشارات مروارید، چاپ اول.

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.