شِرکي به سبک هاليوود

اين مقاله به ابعاد مختلف مجموعه کارتوني شِرِک ، در الگودهي به رفتار و افکار کودکان جهان مي پردازد . با بررسي جزئيات ، نمادها و ويژگي هاي اين مجموعه ، چگونگي قبح زدايي ، حرمت شکني ، استحاله ي فرهنگي ، رويکردهاي آخرالزماني ، غربي سازي فرهنگي ، خداگريزي و ... را با رويکرد آسيب شناسي از منظر اسلام ، تحليل مي نماييم .
سه‌شنبه، 20 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شِرکي به سبک هاليوود
 شِرکي به سبک هاليوود
شِرکي به سبک هاليوود

نويسنده : حاتم جديدي
منبع : راسخون
«هُوَ العَزيز »
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
اشاره :
اين مقاله به ابعاد مختلف مجموعه کارتوني شِرِک ، در الگودهي به رفتار و افکار کودکان جهان مي پردازد . با بررسي جزئيات ، نمادها و ويژگي هاي اين مجموعه ، چگونگي قبح زدايي ، حرمت شکني ، استحاله ي فرهنگي ، رويکردهاي آخرالزماني ، غربي سازي فرهنگي ، خداگريزي و ... را با رويکرد آسيب شناسي از منظر اسلام ، تحليل مي نماييم .
مقدمه :
مجموعه کارتوني شِرِک چند سالي است که در حوزه ي کودکان و خردسالان ، فضاي ذهني و آموزشي آنها را درگير نموده است . کمتر خانواده اي يافت مي شود که نسخه اي از آن را براي فرزند خود تهيه نکرده باشد . اين مجموعه با دادن الگوهاي اخلاقي و رفتاري منفي ، آسيبي جدي در تربيت و رفتار کودکان ايجاد مي نمايد و زمينه را براي مشکلات اخلاقي و اعتقادي در سنين بالاتر مهيا مي نمايد .
حوزه ي تربيتي و آموزشي خردسالان ، کودکان و نوجوانان به خاطر تأثيرپذيري بالا از حساسيت فوق العاده اي برخوردار مي باشد . تحليل و بررسي توليدات رسانه اي اين مقاطع براي والدين و فعالان فرهنگي ، امري بديهي مي باشد . در اين نوشتار با رويکرد آسيب شناسي رفتاري ، اخلاقي ، اعتقادي و اجتماعي از نگاه اسلام به اين مجموعه توجه مي نماييم و قصد داريم به سؤالات زير پاسخ دهيم :
1 ـ موارد ضد اخلاقي در مجموعه ي شِرِک چه نکاتي مي باشد ؟
2 ـ تاثير نکات ضد اخلاقي اين مجموعه بر ذهنيت و رفتار کودکان چيست ؟
3 ـ اين مجموعه در سطح کلان ، چه اهدافي را دنبال مي نمايد ؟
مفروض اين نوشتار به طور اجمال اينگونه طرح مي گردد : هاليوود در جهت سيطره ي اهداف صهيونيزم بر جهان ، مفاهيم خاصي را در غالب انيميشن براي دنياي کودکان توليد مي نمايد . شکل دهي و الگودهي به نسل آينده در اين اهداف ، سياست گذاري شده است .
اين مقاله در بخشهاي زير به اين موضوع مي پردازد :
بخش اول : کليت داستان
بخش دوم: اهداف کلان تهديد نرم
بخش سوم : آسيب شناسي مفاهيم و نکات مجموعه ي شِرِک
بخش چهارم : نتيجه گيري
(بخش اول) : کليت داستان
شِرِک ديو سبز رنگ ، در مرداب خود ميان جنگل ، به دور از تمدن و شهرنشيني به تنهايي زندگي مي کند . با به قدرت رسيدن لرد فالکوا ، موجودات افسانه اي از شهر فالکوا اخراج مي شوند و به مرداب شِرِک روي مي آورند . شِرِک از پذيرش آنها معذور است و براي مذاکره و پس گرفتن مرداب به سراغ لرد فالکوا مي رود . از طرف ديگر لرد فالکو براي رسيدن به قدرت بايد با يک پرنسس ازدواج کند که پرنسس فيونا را انتخاب مي کند . فيونا در يک قلعه زنداني است که توسط يک اژدها از آن محافظت مي شود . فالکوا ، شِرِک را مأمور آزاد کردن فيونا مي کند تا در قبالش ، مرداب را به او بازگرداند . شِرِک به همراه خر سخنگويش ، فيونا را نجات مي دهند . فيونا که منتظر شواليه شجاعش مي باشد تا با بوسيدن او طلسمش باطل شود ، با يک ديو روبرو مي گردد . در راه بازگشت به شهر ، شِرِک و فيونا به هم علاقه مند مي شوند . فيونا که روزها به شکل انسان است و شبها به شکل ديو مي شود ، بالاخره در کليسا ، توسط شِرِک بوسيده مي شود و به يک ديو تبديل مي شود . پس از ازدواج ، آنها به مرداب شِرِک مي روند و زندگي خود را آغاز مي نمايند . در قسمت دوم ، پرنس چارلينگ که پسر جادوگر شهر است به قلعه مي رود تا فيونا را نجات دهد ولي او را آنجا نمي يابد . پدر و مادر فيونا از شِرِک و فيونا دعوت مي کنند تا در مراسم جشني که به خاطر ازدواج آنها ترتيب داده شده شرکت نمايند . شِرِک و فيونا براي شرکت در اين جشن ، راهي شهر خيلي خيلي دوری مي شوند و مردم با ديدن آنها ترسيده و تعجب مي نمايند . پدر فيونا براي رهايي دخترش از دست ديو ، با جادوگر شهر همکاري مي کند اما در نهايت فيونا به شِرِک پايبند است . شِرِک براي خوشحالي فيونا معجون زيبايي را مي خورد تا هر دو به شکل انسان درآيند اما فيونا ديو بودن را ترجيح مي دهد . جادوگر از بين مي رود و پدر فيونا به شکل قورباغه در مي آيد . در قسمت سوم ، شِرِک توسط پدر فيونا مأمور مي شود تا جانشين پادشاه را پيدا کند . شِرِک براي پيدا کردن برادزاده ي پادشاه راهي سفر مي شود و او را در يک جزيره ، پيدا مي کند . آرتي ، برادرزاده ي پادشاه در مدرسه سحر و جادو مشغول آموزش است . او همراه شِرِک براي پادشاه شدن به راه مي افتد . از طرف ديگر چارلينگ ، پسر جادوگر ، با همکاري اشرار و جادوگران به شهر حمله مي کند و آنجا را به آشوب مي کشد و بر آن حاکم مي شود . شِرِک و آرتي در نهايت حکومت را به دست مي گيرند و آرتي شاه مي شود .
اولين قسمت مجموعه شِرِک در سال 2001 به بازار آمد . توليد ايالات متحده آمريکا به کارگران اندو آدامسون و تهيه کنندگي ، جفري کاتزنبرگ . اين قسمت توسط ويدئو رسانه پرده ي نقره اي دوبله و پروانه نمايش گرفت . پس از آن شِرِک( 2 ) و شِرِک( 3 )نيز توليد گرديد ، که در سال 2007 وارد بازار شد . شِرِک(3 ) توسط مؤسسه بنيان فرهنگ و هنر ايرانيان ، دوبله شد و پروانه نمايش کسب نمود .
اين مجموعه به شکل زيرزميني وارد و پخش نگرديد بلکه به طور وسيعي توسط شرکتهاي پخش محصولات فرهنگي مجوز پخش دريافت نمودند . شايد پس از بررسي ابعاد اول داستان شِرِک ، داستاني معمولي و کودکانه باشد ، اما با شناخت دقيقتر از نمادها و مفاهيم آن ، لايه هاي منفي مشخص تر مي گردد . با کمي دقت مي توان فهميد بودجه هاي کلاني که کنگره ايالات متحده و کشورهايي مثل هلند ، براي مقابله و براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران تخصيص مي دهند ، در چه حوزه هايي به کار گرفته مي شود . ايالات متحده به طور رسمي اعلام نمود که اين بودجه ها را براي براندازي نرم در جامعه ايران مصرف خواهد نمود . ابعاد براندازي نرم يا جنگ نرم همان حوزه ي تهاجم فرهنگي و شبيخون فرهنگي مي باشد . تهديد نرم يا شبيخون فرهنگي تنها از طريق ماهواره ، شبکه هاي لس آنجلس ، اينترنت ، پرنوگرافي ، مدل لباس ، فرقه گرايي و ... نمي باشد . توليد کارتون و انيميشن در قالب مجموعه هاي چند قسمتي و پخش در بازار مصرف کشورها به طور رسمي و قانوني بايد مورد توجه قرار گيرد . بسياري از فيلمها و کارتون ها توسط شرکت هاي رسانه اي دوبله شده و پخش مي شوند . برخي از طريق شبکه زير زميني دوبله و پخش مي گردد . برخي ديگر در ميان بسته هاي شانسي همراه با عروسک و شکلات به کودکان ما هديه مي شود .
امروز ديگر لازم نيست شما براي کودکان CD کارتون ، جداگانه تهيه نماييد ، بلکه با خريد يکي از محصولات شانسي مثل لپ لپ يا ديگر محصولات مثل آن ، يک عدد CD نيز در داخل آن خواهيد يافت ، بدون آنکه صلاحيت فرهنگي آن محصول تاييد شده باشد .
حتي محصولاتي هم که مجوز رسمي براي پخش مي گيرند ، نمي توانند مصونيت فرهنگي داشته باشند ، مثل مجموعه شِرِک و صدها محصول ديگر .
شايد آنچه ما در مجموعه ي شِرِک مي بينيم براي جوانان و بزرگسالان عادي باشد چون قبلاً اين موارد را ديده اند ، اما وارد شدن اين موضوعات در فضاي کودک و خردسال ، سياست جديد هاليوود مي باشد . غفلت از اين حوزه و آسيب هاي آن ، انفجار اخلاقي را در جامعه ي ما به ارمغان خواهد آورد . شايد برخي از اين آسيبها در محيط هاي محدودي از کلان شهرهاي ما موجود باشد ، اما با تبديل شدن اين آسيب ها به شکل يک داستان کارتون و پخش شدن آن در سراسر کشور به شکل رسمي ، اين ويروس را به تمام نقاط کشور با هر سطح فرهنگي انتقال مي دهد و در حجم گسترده ي جامعه را مبتلا مي سازد .
( بخش دوم ) : اهداف کلان تهديد نرم
مجموعه ي شِرِک با مخاطب قرار دادن خردسالان و کودکان ، نقش موثري در آموزش و القاء مفاهيم به آنها ايفا مي نمايد . مفاهيم ، الگوهاي رفتاري و نمادها همه در جهت قبح زدايي و حرمت شکني مسايل غير اخلاقي مي باشد . القائات مستقيم و غير مستقيم به کودک در سطح او نمي باشند ، بلکه تلاش دارد مسائل مربوط به ايام جواني را به دنياي کودکان انتقال دهد . در سالهاي گذشته ، هدف هاليوود ، وارد کردن نوجوانان به مسائل دنياي جوانان بود که باعث ناهنجاريهاي رفتاري ، فکري و جنسي آنها مي گرديد . امروزه تلاش مي شود کودکان و خردسالان را با اين ناهنجاريها روبرو سازند . با اين روش نوجوان ، کودک و خردسال اجازه ندارند نيازهاي دوران خود را تجربه نمايند و به اجبار زودتر از سن خود با مقولاتي آشنا مي شوند که ظرفيت و توان آن را ندارند . هاليوود به کودک و نوجوان اجازه ي کودکي و نوجواني نمي دهد . نوجوان را به جاي شادابي ، سرزندگي ، بازي ، خلاقيت و دوست داشتن مبتلا مي کند به خشونت ، درگيري ، کشتن ، فرار ، مخفي کاري ، سکس ، خودارضايي و ... . کودک را به جاي آرامش ، لطافت ، امنيت ، مهرباني ، بازي ، انس با خانواده ، آموزش اخلاق ، درگير مي کند به ترس ، نگراني ، دروغ گفتن ، رابطه با جنس مخالف ، زنانگي ، خودارضايي ، رقص و ... .
کودک و خردسال فرصت تجربه نيازهاي دروني خود را نخواهد داشت . زودتر از نيازش براي او نيازسازي مي شود و او بايد تلاش کند اين نياز را در خود پيدا کند . نتيجه ي آن بلوغ زودرس ، بحران هويت ، عدم پذيرش جمعي ، اختلالات شخصيتي ، هنجارشکني اجتماعي و بسياري از مشکلات ديگر خواهد بود .
استعمار و صهيونيزم جهاني با هدف استحاله فرهنگي و فکري جوامع ديگر و گسترش فرهنگ ليبرال دموکراسي آمريکايي ، تلاش دارند مردم جهان را به اين روش تربيت نموده و اين مدل زندگي را به آنها القاء نمايند . (1) مبناي تفکر ليبراليسم ، اصالت اباحه مي باشد .
اباحه و اباحی گري ريشه در مفهومي به نام « لسه فر » دارد که کلمه اي فرانسوي مي باشد . «لسه فر» به معني رهايي از قيد و بندهاي اخلاقي و تعهدات ديني و اجتماعي است . معناي معمولي و عاميانه آن ، رها کن ، ولش کن و بي خيال ، مي باشد .
ليبراليزم غرب تلاش دارد اين نوع اخلاق و الگوي رفتاري را به هر شکل ممکن در ميان جوامع ديگر ترويج نمايد . بي قيد و بندي نسبت به اخلاقيات ، یلگی و بي مسئوليتي ، بي تفاوتي و بي طرفي ، لذت طلبي و خوش باشي گري ، خودمحوري و هنجار شکني اخلاقي ، همه ثمرات اين نوع تفکر مي باشد که نسبت به هيچ مسئله اخلاقي تعهد نخواهد داشت و هيچ مسئله غير اخلاقي براي او موضوعيت نداشته باشد . تفکر اباحي گري ميان جوانان با گسترش موسيقي هاي غربي ، مدگرايي ، مشروبات الکلي ، بي بند و باري جنسي و فرقه گرايي اعتقادي نهادينه مي گردد .
پس از اندک زماني با مبتلا نمودن جوانان به اين موضوعات ، آن را به مقطع نوجوانان منتقل نمودند و نوجوانان را به مسايلي مثل ناهنجاريهاي جنسي ، روابط با جنس مخالف ، موسيقي هاي مهيج و ... درگير نمودند . اين روش در دهه ي گذشته در موسيقي هاي غربي و لس آنجلسي کاملاً مشهود بود . در ابتدا گروههاي موسيقي و رقص براي جوانان برنامه اجرا مي نمودند ولي در مقطعي با شکل گيري گروههاي رقص و آواز براي نوجوانان و کودکان ، اين مقطع را نيز درگير نمودند . هدف صهيونيزم ، نهادينه نمودن فساد و فحشا در ميان جوامع مي باشد ، که با الگودهي به کودکان و نوجوانان آنها را با اين معيارها شکل خواهند داد تا در بزرگسالي مصرف کننده اين فرهنگ باشند . (2)
ويژگي تهديد نرم ، خصوصاً در حوزه رسانه اين نکته مي باشد که مخاطب هيچ گاه آن را به عنوان تهديد احساس نمي کند . مخاطب سطحي نگر و عام بدون درک ابعاد اين تهديد ، محصولات و توليدات آن را مصرف مي کند و به مرور از آن تاثير مي گيرد . پس از گذشت زمان ، اثرات آن را در رفتار و شخصيت خود و خانواده اش خواهد ديد . از ميان رفتن اخلاق محوري ، خداباوري ، خانواده و ... ثمرات اين تهديد نرم خواهد بود . تهديد نرم ، زهري است که اثر آن ده سال بعد خود را نشان مي دهد . زنگ هشدار جنگ نرم و شبيخون فرهنگي غرب عليه اسلام و ايران در برخي حوزه ها به صدا در آمده است و در برخي موارد هنوز جامعه و مسئولين خطر آن را احساس نکرده اند .
( بخش سوم ) : آسيب شناسي مفاهيم و نکات مجموعه ي شِرِک
الف ـ قبح زدايي و حرمت شکني :
1 ـ در ابتداي داستان ، شِرِک در حالي مشغول خواندن کتاب مي باشد که در دستشويي نشسته است و خواندن او همراه با صداهاي ناهنجار مي باشد . در آخر ، شِرِک با پاره کردن يک ورق از کتاب ، خودش را تميز مي نمايد . اين شروع براي مخاطب همراه است با پذيرفتن نکات غير اخلاقي و عادي شدن مطرح کردن آنها در ميان جمع .
2 ـ لذت بردن از گودال گل و لجن
3 ـ حمام کردن با لجن
4ـ آروق زدن و خارج شدن باد معده
5ـ لخت شدن کامل شِرِک در مقابل بچه هايش در سالن اجتماعات
6ـ شوخي کردن با خر شِرِک در مدرسه ي سحر و جادو
7 ـ خوردن تار عنکبوت و پشه توسط شِرِک
8 ـ استفاده از فضولات بدن
9 ـ خوردن مورچه
10 ـ خوردن عصاره ي لجن
11 ـ خوردن موش توسط شِرِک و فيونا
کودک با ديدن اين موارد ، قبح آنها برايش از بين خواهد رفت . مشاهده انجام اين اعمال توسط قهرمان داستان ، نوعي مشروعيت به همراه خواهد داشت و کودک مي پذيرد انجام اين اعمال بدون مشکل است و حتي برخي از آنها را مي تواند در جمع انجام دهد . پذيرش اين مسائل غير اخلاقي از طرف کودک بستري را در او ايجاد مي کند تا در سنين بالاتر موضوعات شديدتري را بپذيرد . گروهها و فرقه هاي ضد دين مثل شيطان پرستان ، چون اعتقاد دارند ، هر نوع مفهوم اخلاقي و ديني ، از خداوند و اديان الهي سرچشمه گرفته است ، براي مقابله با خداوند ، مسائل اخلاقي و حرمت هاي ديني را زير پا مي گذارند .
خوردن خون ، فضولات بدن ، مدفوع ، حشرات ، انجام مسائل غير اخلاقي ، هرج و مرج جنسي از اعمالي است که اين گروهها در مراسمات خود انجام مي دهند . کودکي که با ديدن مجموعه ي شِرِک ، قبح اين اعمال برايش از بين رفته باشد ، در سنين جواني بسيار راحت تر جذب گروههاي شيطان پرست خواهد شد و رفتارهاي آنها را انجام خواهد داد . الگوپذيري از قهرمان داستان يک امر بديهي در روان شناسي نمايش و داستان پردازي مي باشد .
ب ـ اسطوره سازي
1 ـ اولين مسئله اي که براي مخاطب سؤال برانگيز است ، خود قهرمان داستان مي باشد . شِرِک ، ديو سبز . ـ چرا يک ديو قهرمان داستان مي باشد ؟
ـ اصلاً ديو چيست ؟
يک ديو ، دختر اسير در قلعه را نجات مي دهد ، سحر او را باطل مي کند و همسرش مي شود . ناجي شهر مي شود و به دنبال پادشاه بعدي مي گردد . حتي قرار است او حاکم و پادشاه شود ولي خودش نمي پذيرد . ابتدا بايد شناخت کاملتري نسبت به ديو داشته باشيم .
« ديو : موجودي متوهم است ، که او را به صورت انساني بلند قامت و تنومند و زشت و هولناک تصور کنند ، که بر سر دو شاخ ، مانند گاو دارد و داراي دم مي باشد . ديوان را از نسل شيطان پندارند . شيطان ، ابليس ، مردم بياباني ، وحشي ، مفسد ، مفتن » . (3)
ديو به معني خدا در نزد هند و اروپايي ها بوده است و مي باشد ؛ اما در ايران هم زمان با آغاز دوره ي مزديسني ، رهبران مذهب نوين اين خدايان باستان هند و اروپايي را نشان شِرک و اهريمن تصوير کردند . با توجه به اينکه در هندوستان اين تغیير دين پيش نيامد ، خدايان باستان همچنان محترم شمرده شده اند که بزرگترين اين خدايان اينديرا مي باشد . در اروپا واژه ي ديو همچنان معني خدايي خود را به صورت عام تا امروز نگاه داشته است و به ويژه نزد اقوام لاتين . در پهلوي دِو و در هندي باستان ديو . واژه از ريشه ي ديو به معني درخشيدن مي باشد . همين ريشه به معني فريب دادن نيز مي باشد . گروهي از ديوان ، اهريمنان بيماري و انتشار دهندگان انواع بيماريها هستند . ديوان سستي و تنبلي ، ناتواني و فرتوتي ، ديو گندو لاشه . (4)
در اسلام و نزد ايرانيان ، ديو نمادي از زشت خويي ، شيطان ، اعمال فساد انگيز ، تباهي و ظلم و ناهنجاري مي باشد . تعابيري چون ديو نفس ، ديو صفتي و ... در تعابير عامه و ادبيات فارسي ، نشان از منفور بودن ديو در نزد اسلام و ايرانيان دارد. حتي ديو سمبلي از شِرک، شيطان صفتي و کفرورزي مي باشد . با اين شناخت و تعابير نسبت به ديو ، به سراغ مجموعه ي شِرِک مي رويم .
گفتيم که ديو مظهر پليدي ، شيطنت و شِرک مي باشد و جالب اينکه در اين مجموعه کارتوني قهرمان داستان يک ديو به نام شِرِک مي باشد ، که نام او تنها يک کسره با کلمه ي شِرک تفاوت ظاهري دارد . ديو سبز داستان ، نامش دقيقاً مطابق با اعمال و رفتار و نمادش مي باشد . شايد بتوان گفت : رسالت اين ديو سبز ، نهادينه کردن و الگوسازي شِرک و مقابله با يکتاپرستي و دين ميان کودکان مي باشد . آنچه در اعمال و رفتار شِرِک ديده مي شود ، انجام کارهايي مي باشد که در تمام اديان الهي ، قبيح ، زشت و دور از اخلاق شمرده شده است . پيامبر اسلام علت رسالت خود را ، کامل کردن مکارم اخلاقي بيان مي دارد . (5) اسلام که در واقع دين کامل کننده و پاياني اديان ديگر مي باشد ، در جهت تکميل مکارم اخلاق پيش مي رود و اين نشان مي دهد که اديان ديگر نيز در راه تکامل مکارم اخلاقي و انساني بوده اند و بشر را هدايت مي کرده اند . تميزي ، نظافت ، پاک بودن روح و جسم ، خوردن غذاي مفيد و پاک ، استفاده از آب براي شستشو و نظافت ، شستن دهان و دندان و مسواک کردن ، عطر زدن ، رعايت نکات اخلاقي در جمع و قبيح دانستن هر نوع رفتار ناهنجار اخلاقي در اجتماع ، تماماً از دستورات اديان الهي مي باشد که جهت اعتلاي کرامت اخلاقي انسان ، توسط پيامبران به بشر ابلاغ شده است . متخلق شدن به فضايل اخلاقي و صفات الهي براي رسيدن انسان به مقام خليفه ي الهي بر روي زمين مي باشد ، پس هر نکته ي اخلاقي در دين براي نزديک شدن انسان به خداوند و خداگونگي اوست .
آنچه در مجموعه ي شِرِک به کودکان الگودهي مي شود ، دقيقاً مخالف اين روند مي باشد . شِرِک با انجام اعمال غير اخلاقي و قبيح ، خوردن غذاهاي ناپاک و مضر ، استفاده از مواد متعفن و کثيف براي استحمام ، لذت بردن از کثيفي و آلودگي و ... الگوي رفتاري ضد ديني و غير الهي براي زندگي ارائه مي دهد . بدون شک رسيدن به حقيقت کمال انساني از طريق انجام دستورات دين ممکن مي باشد . نمي توان انتظار داشت کسي با زير پا گذاشتن اخلاقيات و خوردن غذاي ناپاک و انجام اعمال قبيح ، مسير تکامل الهي خود به سوي خدا را طي نمايد ، اين دقيقاً همان روشي مي باشد که در مجموعه ي شِرِک به عنوان الگوي رفتاري القاء مي شود . نسلي که امور غير اخلاقي و ضد ارزش را به عنوان ارزش بپذيرد ، روش و الگوي غير ديني را در شأن کرامت انساني خود بداند ، نمي تواند در راه تکامل اخلاقي و انساني موفق باشد . نمونه هاي اين افراد را در فرقه هاي شيطان پرست و ضد دين مي توان مشاهده نمود ، که نسبت به اعمال قبيح جنسي ، هيچ نوع حساسيتي ندارند ، نسبت به خوردن ناپاکي ها نيز هيچ ابائي ندارند . شايد معني شِرک در حوزه اعتقادات ، شريک قائل شدن براي خداوند يکتا باشد ولي در حوزه عمل و رفتار ، انجام هر گونه عمل ضد ديني و غير اخلاقي و غير انساني را مي توان از موارد شِرک افعالي دانست که حاصل پذيرش قدرتهاي شيطانی و غير الهي در عالم مي باشد . هنگامي که ما غير از خداوند يکتا ، قدرت ديگري را در عالم تاثير گذار بدانيم و يا قادريت و حاکميت خداوند را در جهان کمرنگ ببينيم ، مي پذيريم که مي توان بر خلاف دستورات خداوند ، عمل کرد و آنچه خدا حرام دانسته است و براي انسان مضر مي باشد را مي توان انجام داد . مي توان حريمهاي اخلاقي که خداوند به وسيله ي دين وضع نموده است را زير پا گذاشت و حرمت شکني نمود . اين نوع عملکرد نتيجه شِرک در عقيده مي باشد . مي توان گفت که مجموعه شِرِک در واقع در راستاي گسترش شِرک رفتاري ميان کودکان و خردسالان مي باشد .
2 ـ اژدها : « سيماي اژدها در تاريخ اساطيري ايران ، در نهايت سهمناکي ، زشت رويي و پلشتي است . آنها از نخستين ياران اهريمن مي باشند که آفرينش نيکوي اورمزد را آشفته مي نمايند . اقتباس نام ضحاک از اژيدهاک نمونه اين خوي اژدها صفتي مي باشد .
در روايات تاريخي ـ افسانه اي ايران زمين ، اژدهايان آتشين دم ،جاي خود را به جانوران زيانکار و ددان اژدروشي مي دهند که بيشه هاي ايرانشهر يا دشتهاي سرزمين هاي مجاور را با پليدي و مرگ مي آلايند . بيشتر اين دَدان که در دامنه ي کوههاي بلند ، بن درياهاي ژرف يا بيشه هاي شگفت انگيز خانه دارند ، مردان را مي درند و زنان و دختران پادشاه و بستگان او را مي ربايند و از آن خود مي سازند . در اينگونه روايات با تباهي مردمان ، ستوران ، پديده هاي نيکوي گيتي يا مرگ همسر يا دختر زيباروي پادشاه به دست ددان اژدها منش ، پهلواناني همچون رستم ، گشتاسب ، اسفنديار و ... به کارزار بر مي خيزند و آنها را تباه مي سازند . ( 6)
يکي از خوان هاي رستم در هفت خوان نيز مبارزه و جنگ با اژدها مي باشد . با اين مقدمه پيرامون اژدها ، در مي يابيم که نماد و اسطوره اژدها نيز ، نمادي منفي با گرايشات شيطاني مي باشد . استفاده از کارکتر اژدها در غالب توليدات هاليوودي نشان داده مي شود و در بسياري موارد در خدمت قهرمان داستان قرار مي گيرد تا اهداف او را پياده سازد . با کمي دقت در مورد ماهيت ديو و اژدها و ارتباط آنها با شيطان و اهداف شيطاني مي توان نقش اين کارکترها را در مجموعه ي هاليوودي مشخص نمود .
3 ـ همان گونه که اشاره شد ، دزديده شدن زنان و دختران توسط اژدها و زنداني شدن آنها و سپس نجات يافتن آنها توسط پهلوانان ، از اسطوره هاي ايراني مي باشد که در داستانهاي شاهنامه ، روايات عجايب المخلوقات طوسي آمده است .
نجات يافتن توسط پهلوانان فقط منحصر به دختران و زنان زيبا نبوده است بلکه گاهي اوقات پادشاهان و انسانهاي صالح توسط ديوان اسير مي شدند و پهلوانان براي آزادي آنها وارد جنگ با ديوان مي شدند . جالب توجه اينکه در اساطير ايراني هيچ گاه مسائل جنسي ميان پهلوانان و اسيران محور نمي شده است و پهلوانان ايراني در اوج پاکدامني بوده اند تا جايي که رستم براي ازدواج با تهمينه اول موبدان را خبر مي کند ورسماً ازدواجشان را رسميت مي بخشد . در اسطوره سازي هاليوود با کپي برداري از داستانهاي ايراني و تحريف آنها و ثبت آن به نام فرهنگ خود ، يک سرقت فرهنگي و اسطوره اي شکل گرفته است .
وارد کردن ابتذالات فرهنگي غرب در اين اساطير ، از اصالت آنها کاسته و هويت شرقي افسانه ها را از بين برده است .
پهلوان ايران هيچ گاه به قصد ازدواج براي نجات زن وارد ميدان نمي شود . پهلوان ايراني هيچ گاه در اولين ملاقات با زنان زنداني به فکر بوسيدن او نبوده است .
4 ـ يکي ديگر از مواردي که در غالب اسطوره هاي غربي ديده مي شود . دختري است که توسط يک جادوگر طلسم شده است و در يک قلعه زنداني مي باشد . او براي رهايي تنها راهش منتظر ماندن براي آمدن ، شواليه اسب سوار ، قهرمان اسب سوار و ... مي باشد ، تا با بيرون ، آوردن او از قلعه ، طلسم او را نيز باطل کند و با او ازدواج نمايد . القاء غير مستقيم اين نوع از داستانها براي دختران اينگونه خواهد بود که آنها در زندگي خود بايد منتظر آمدن قهرمان اسب سوار آرزوهايشان باشند . آنها طلسم شده اند ، هيچ کس آنها را نمي فهمد . آنها در يک فضاي انتزاعي و غير واقعي از واقعيات زندگي قرار مي گيرند و نمي توانند انطباق درستي ميان خود ، زمان و اتفاقات زندگي شان برقرار نمايند .
اين اسطوره ها در داستانهاي غرب بسيار زياد مي باشد ؛ زيباي خفته ، سيندرلا و ... که غالب آنها در مجموعه شِرِک با هم جمع شده اند .
اين نوع الگوپذيري براي دختران اين انتظار را ايجاد مي کند که به مقوله ازدواج نوعي نگاه فانتزي و تخيلي داشته باشند و با واقعيات زندگي روبرو نشوند و منتظر آمدن قهرمان زندگي تخيلي خود باشند . نمونه اين نوع شخصيت پردازي ها در کارتون ها بسيار زياد مي باشد .
در بيست سال پيش غالب داستانهاي کارتون چنين دختران را در خود داشت . اسطوره سيندرلا ، سفيد برفي ، زيباي خفته ، و ... که در آن سالها نمايش داده مي شد ، ذهنيتي را براي کودکان ايجاد نمود که وقتي در سن جواني قرار گرفتند به دنبال قهرمانان اسب سوار خود بودند و معضل فعلي ازدواج را در جامعه پديد آورد . اينکه غالب دختران به دنبال افراد کاملاً خوش قيافه و خوش تيپ مي باشند و يا کسي را مي خواهند که در زندگي بر او تکيه کنند ، تاثير گرفته از همين داستانها مي باشد . در صورتي که زن و مرد در زندگي با تکيه بر خداوند ، هر دو با هم زندگي را مي سازند .
ج ـ اسلام هراسي
يکي ديگر از موضوعاتي که در مجموعه شِرِک بايد بررسي شود ، ارتباط آن با اسلام و اسلام هراسي مي باشد . در اسلام رنگ سبز به عنوان يک رنگ ويژه و مقدس مي باشد ، رنگ سبز در بسياري از اماکن مقدس استفاده مي شود ، رنگ لباس بزرگان دين در تصاوير مختلف ، سبز نشان داده مي شود ، رنگ سبز نماد علويان و شيعيان در تاريخ اسلام بوده است و همچنين به خاطر استحباب اين رنگ در اسلام ، مورد استفاده غالب مسلمانان مي باشد . با اين سابقه نمادي و تاريخي و فرهنگي رنگ سبز در اسلام ، بايد ببينيم چرا رنگ ديو داستان ما نيز سبز انتخاب مي شود ؟ نمي توان شخصيت پردازي و طراحي قسمتهاي مختلف شِرِک را ساده ديد و اتفاق قلمداد نمود چون اين شخصيت توليد هاليوود مي باشد . ديو موجودي مي باشد که همه ي مردم از او مي ترسند ، نوعي هراس همراه اسم او مي باشد . ديو هراسي و القاء آن در مجموعه شِرِک به شدت تاکيد مي شود . خود شِرِک بارها عنوان مي دارد که هيچ چيز ترسناک تر از يک ديو نيست . هراسي که مردم از او دارند يک ترس کاذب مي باشد و آنقدر دامن زده مي شود که حتي شِرِک وقتي مي تواند مقام پادشاهي را داشته باشد از پذيرش آن سرباز مي زند . اين نوع ديو هراسي همراه با رنگ ديو و اينکه خود ديو بارها به ترسناک بودن اعتراف مي کند و با آداب و رسوم شهرنشيني و تمدن غربي بيگانه است ، کاملاً شبيه فضاي اسلام هراسي مي باشد که غرب عليه اسلام ايجاد نموده است .
اينکه در غرب مسلمانان را افرادي منزوي ، به دور از مدنيت ، ترسناک و تروريست ، کثيف و پلشت و ... نشان مي دهند ، کاملاً انطباق بر شخصيت پردازي ديو سبز داستان شرک دارد . استفاده از علامت هلال که به عنوان يکي از نمادها و علامت هاي جهان اسلام پذيرفته شده است نيز قابل توجه است . هر چند علامت هلال و ستاره از نمادهاي فراماسونها مي باشد ولي در زمان دولت عثماني وارد علامت هاي اسلامي شد و در پرچم بسياري از کشورهاي اسلامی ديده مي شود . حتي مفاهيمي چون هلال احمر و هلال شيعي نيز مطرح است . علامت هلال بر روي بسياري از مساجد اهل سنت ديده مي شود . در مجموعه شِرِک اين علامت بر روي درب توالت او مي باشد و شِرِک غير از استفاده معمولي از دستشويي ، هنگامي که عصباني مي شود به آنجا پناه مي برد . 
د ـ داروينيسم
پرداختن به نگاه داروين نسبت به انسان و خلقت موضوعي است که بايد در توليدات هاليوود به دقت دنبال نمود . تفکر دارويني بر اين مبنا مي باشد که انسان يک حيوان تکامل يافته مي باشد که از نسل قورباغه و ميمون مي باشد و به مرور به خاطر انطباق با محيط تغير شکل يافته و کامل شده است . در اين تفکر خلقت انسان به وسيله ي خداوند مطرح نمي باشد بلکه خود طبيعت پس از انفجار بزرگ به سمت تکامل پيش مي رود . اين تفکر الحادي در بسياري از حوزه ها وارد شده و ذهن و فکر انسانها را شکل داده است . علم و پژوهش ، آموزش و پرورش ، اقتصاد ، فرهنگ سازي ، رسانه و تصوير و ... همگي در تمدن غرب در حال گسترش اين تفکر مي باشند .
در مجموعه شِرِک ، شخصيت پردازي يک ديو ، قابل توجه مي باشد . ديو اگر موجودي از مراتب جنيان تلقي شود ، در مرتبه اي پايين تر از انسان در مراتب وجودي و خلقت مي باشد . اگر هم از موجودات تخيلي و توهمي باشد که اصالت وجود نخواهد داشت .
ما با توجه به تعاريفي که در ابتداي مقاله درباره ي ديو داشتيم ، آن را موجودي از شياطين اجنه قلمداد مي کنيم و به موضوعات مرتبط مي پردازيم ، الگو شدن ، قهرمان شدن و پذيرفته شدن يک ديو يا شيطان در نزد کودکان ، چه ذهنيتي از شيطان به کودکان خواهد داد ؟
آيا شيطان و شياطين جن و انس ، موجوداتي انتزاعي ، فانتزي و دوست داشتني هستند که با کمي محبت و مهرباني تبديل به انسان مي شوند ؟ اگر يک ديو يا شيطان يا يک صفت شيطاني بتواند محبوب و دوست داشتني باشد ، تکليف انسانها با مسائل و کارهاي شيطاني چه خواهد بود ؟ آيا مي توان يک چهره ي محبوب از شيطان و کارهاي شيطاني به جامعه معرفي نمود و بعد انتظار داشت ، جامعه رفتار و اعمال شيطاني را قيبح دانسته و انجام ندهد ؟ تغيير دادن مفهوم و ذهنيت مردم نسبت به شيطان ، ديو و صفتهاي شيطاني ، يکي از رسالتهاي اين مجموعه مي باشد که در راستاي اهداف يهود و صهيونيزم طراحي گرديده است که در مقاله منجي عنکبوتي ، مفصل به آن پرداختيم . شخصيتي که براي شِرِک تعريف مي گردد ، در رده انسان مي باشد . او ميز و صندلي دارد ، با قاشق و بشقاب غذا مي خورد ، توالت فرنگي دارد ، لباسهايش شبيه انسان مي باشد ، علايق انساني دارد ، عشق و علاقه اش نسبت به زن همانند انسانها مي باشد و بسياري از ويژگي هاي انسانها را دارد . اين مسئله را در مورد حيوانات ديگر نيز در مجموعه شِرِک و توليدات هاليوود مي توان ديد .
خر شِرِک حرف مي زند ، فکر و تدبير مي کند . گربه چکمه پوش نيزهمين طور . اين نوع نگاه مرتبه انسان را مانند ديگر حيوانات ديده و انسان را نوعي حيوان تکامل يافته مي داند که در رديف ديگر حيوانات مي باشد . اين همان تفکر داروين مي باشد که از عقايد يهوديان وارد علوم جانورشناسي و انسان شناسي شد . يهوديان عقيده دارند ، غير يهود حيوانات انسان نما مي باشند و به آنها « گوييم » مي گويند (7) با اين عقيده ي داروين مي توان پذيرفت که بقيه ي حيوانات نيز مي توانند به مراتب انساني برسند و عشق ، بيان ، کلام ، تدبير ، رسالت و وظايف انسان را دارا باشند . اين عقيده در اثر نشناختن حکمت خلقت انسان و جايگاه الهي او مي باشد . اين نوع نگاه به حيوانات و موجودات ديگر نسبت به انسان ريشه در نظريات شيطان دارد . شيطان در ابتداي خلقت آدم نسبت به برتر بودن خلقت خود و پست بودن خلقت آدم ، تکبر ورزيد و با خداوند مخالفت نمود .
نهادينه کردن نظريات شيطان و داروين براي کودکان و خردسالان در مجموعه ي شِرِک به طور جدي دنبال مي شود . مثل : 1 ـ عشق انساني بين زن و مرد و همانند سازي آن با غريزه ي جنسي ميان حيوانات؛ 2 ـ در پايان قسمت دوم شِرِک ، هنگامي که شِرِک و فيونا هر دو به شکل انسان هستند و مي توانند با بوسيدن يکديگر براي هميشه انسان باقي بمانند ، فيونا ترجيح مي دهد با شِرِک ديو ، زندگي کند و ديو بودن را به انسان بودن ترجيح مي دهد . اثر اين سکانس و القاء غير مستقيم آن را در ميان کودکان و خردسالان بايد در سالهاي آتي بررسي نمود . همين روش را در آموزشهاي مهدکودکها و کودکستانها نيز مي بينيم . در اين موسسات به اسم بازي ، تئاتر و آموزش ، بچه هاي انسان را به شکل حيوانات رنگ آميزي مي کنند و يا لباس حيوان به تن او مي کنند و او بايد در نمايش نقش موش ، خرگوش ، گربه ، سگ و ... بازي کند و خوشحال باشد که توانسته است موش ، گربه ، خرگوش و ... باشد . 
هـ ـ سحر و جادو
جادو و جادوگري سابقه ي طولاني در تاريخ بشر دارد . از زماني که دو فرشته هاروت و ماروت براي ايجاد صلح و رفع مشکلات زندگي مردم به زمين آمدند و شروع به آموزش روشهايي کردند که به وسيله ي آن اختلافات ميان زن و شوهر از بين مي رفت و علاقه و محبت ميان آنها بيشتر مي شد و بعد حضور جنيان ميان انسانها و انتقال اين علوم به بني اسرائيل تا زمان سليمان نبي ، سابقه جادو و سحر وجود داشته است . پس از سليمان نبي ، اين علوم در اختيار يهوديان قرار گرفت و آنها از آموزشهايي که از انبياء گرفته بودند در راه اهداف شيطاني خود استفاده نمودند . پس از تحريف دين يهود و تبديل شدن آنها به حزب شيطان ، از اين علوم براي فتنه انگيزي ، فساد و تباهي ديگر اقوام استفاده نمودند . يکي از عقايد يهود در مورد خداوند اين است که خدا تدبير و اداره ي دنيا را به آنها واگذار نمود و دستان خدا بسته است و نمي تواند در امور دنيا دخالت نمايد . يهود با اين عقيده شروع به دخل و تصرف در امور عالم مي کند . ريشه سحر و جادوگري نيز همين عقيده است . سحر و جادو با دخالت در امور دنيا و طبيعت و تغيير خلقت ، قائل به قدرتي غير از قدرت قادريت الهي خداوند مي باشد . اين تفکر ريشه در نظرات شيطان دارد و مديريت شيطان در هدايت آن کاملاً دخيل مي باشد .
هدف اصلي سحر و جادو کمرنگ کردن حضور خداوند و قدرت او در نظام طبيعت و اداره ي امور مي باشد . در تمام فيلمهايي که نشاني از سحر و جادو ديده مي شود ، هيچ حضوري از خدا نمي توان ديد . اين رسالت هاليوود در ترويج سحر و جادو در توليداتش مي باشد .
اين توليدات به مخاطب القاء مي کند که جادوگر نيز مي تواند به واسطه ي علومي که دارد ، فردي را به موجودي ديگر تبديل کند ، موجودي را خلق نمايد ، موجودي را غيب نمايد و هر گونه تصرف در عالم انجام دهد . سحر و جادو رسالتش تبيين قدرت شيطان است . مخاطب با ديدن سحر و جادو ، ذهنيتش نسبت به عوالم غيب و ماوراء منحصر مي شود به مفاهيم جادوگري و سحر شدن .
جادوگري در مجموعه ي شِرِک بسيار مطرح و محوري مي باشد . کارخانه ي توليد سحر و جادو ، فرشته ي نجات يا جادوگر شهر و چندين مورد ديگر مثل : 1 ـ طلسم شدن دختر توسط جادوگر ؛ 2 ـ کمک گرفتن از فرشته نجات براي حل مشکل ؛ 3 ـ ارتباط با جادوگر يا فرشته ي نجات با يک قطره اشک ؛ 4 ـ وسايل در اختيار جادوگر که در اتاق فيونا حرکت مي کنند ؛ 5 ـ درشکه پرنده ؛ 6 ـ چوب فرشته ي نجات که ستاره ي پنج پر شيطان پرستان روي آن قرار دارد ؛ 7 ـ کتابخانه ي جادوگر که تمام اسطوره هاي داستاني در آن وجود دارد ؛ 8 ـ معجون هاي مختلف براي به دست آوردن خوشبختي ، شادابي ، زيبايي و ... ؛ 9 ـ همراهي جادو شدن با نور ؛ 10 ـ نقش فرشته نجات در خوشبختي پادشاه و مردم شهر ؛ 11 ـ استقبال مردم شهر از جادوگر در جشن ؛ 12 ـ تبديل انسانها به حيوانات ؛ 13 ـ مدرسه جادوگري و سحر در جزيره ؛ 14 ـ تعليم ديدن آرتي ، پادشاه آينده در مدرسه ي سحر و جادو ؛ 15 ـ کمک کردن معلم جادوگري در جزيره به شِرِک و آرتي ؛ 16 ـ روش معلم جادوگري در کنار آتش براي ديدن آينده ي هر فرد ؛ 17 ـ حمله پرنس چارلينگ به شهر به کمک جادوگران جار و سوار ؛ 18 ـ موجودات افسانه اي و اسطوره اي در کل استان .
مجموعه شِرِک با چنين حجم بالايي از مفاهيم سحر و جادوگري ، تلاش دارد اين مفاهيم را در ذهن کودکان نهادينه نمايد . 
و ـ حيازدايي از مسايل جنسي
در مجموعه ي شِرِک ، پرداختن به مسائل جنسي و زناشويي و ارتباط ميان جنس هاي مخالف به طور علني و کاملاً واضح مي باشد . شِرِک يک ديو تنها و منزوي مي باشد که آداب و اصول اجتماعي را نمي داند ، غالباً عصباني و خشن است ولي هنگامي که به پرنسس فيونا علاقه مند مي شود ، تبديل مي گردد به يک ديو دوست داشتني و مهربان که ديگر عصبانيت و خشونت قبل را ندارد و تعاملات اجتماعي دارد . اين مطلب در حکمت ازدواج اسلامي نيز به شکلی وجود دارد اما آنچه در مجموعه ي شِرِک نشان داده مي شود ، مدل رابطه ي جنسي غربي و آمريکايي مي باشد . مخاطب مي پذيرد تمام مشکلات رفتاري و اخلاقي فرد با رابطه ي جنسي بر طرف مي شود . اين نظريه ي فرويد در مورد آزادي جنسي مي باشد که ريشه تمام مشکلات را محدوديتهاي جنسي مي داند . عريان نمايي مسائل جنسي ، قبح زدايي و حيازدايي بسياري از حريمها در مجموعه ي شِرِک ، به طور کامل مشهود مي باشد . شايد اين موضوعات در فيلمهاي ديگر نيز ديده شود ، اما در سطح کودکان هيچ گاه اينگونه علني و بي پرده مطرح نمي شده است . وارد کردن ذهن کودکان به اين مقولات باعث بلوغ زود رس و انحرافات اخلاقي آنها مي شود که در ابتدا به آن پرداختيم . به چند مورد از اين عريان نمايي مسائل جنسي اشاره مي کنيم : 1 ـ رابطه جنسي ميان خر و اژدها و شِرِک و فيونا ؛ 2 ـ آموزش رابطه بين دختر و پسر در ديالوگ هاي خر و فيونا در قسمت اول و رابطه شِرِک و فيونا ؛ 3 ـ تلاش شِرِک و فيونا براي تنها شدن و دک کردن خر ؛ 4 ـ اظهار کردن عشق به طور علني در جمع ؛ 5 ـ وارد شدن شواليه به اتاق خواب و تخت پرنسس در حال خواب ؛ 6 ـ نشان دادن حالات خلوت زن و شوهر ميان شِرِک و فيونا و مزاحم شدن خر ؛ 7 ـ تأکيد بر بوسه در مجموعه ي شِرِک ، بوسيدن تنها راه باطل شدن سحر مي باشد ، اولين بوسه ي عشق ، بوسيدن يک سرنوشت است ؛ 8 ـ ديو با سکس به انسانيت نزديک مي شود ؛ 9 ـ شيفتگي دختران جوان نسبت به شِرِکِ انسان شده و دادن پيشنهاد ازدواج به او ، در قسمت دوم ؛ 10 ـ اطلاع دادن حامله بودن با صداي بلند توسط فيونا در ابتداي قسمت سوم .
مسئله بوسه و بوسيدن در مجموعه ي شِرِک بسيار مطرح مي باشد . قبح زدايي از بوسيدن يا بوسيده شدن توسط افراد بيگانه و غربيه ، يکي از القائات اين مجموعه مي باشد . بوسيدن يکي از موثرترين روشهاي معاشقه ميان انسانها مي باشد که در روابط زن و شوهر محوريت دارد . با بوسه جسم و روان فرد براي ارتباط جنسي مهيا خواهد شد . حال اگر اين بوسيدن توسط يک فرد غريبه و نامحرم باشد ، چه تأثيراتي در رفتار و عملکرد فرد خواهد داشت ؟ 
ز ـ غربي سازي ـ وسترنيزيشن
يکي از اهداف صهيونيزم و استعمار فرانو ، غربي سازي جهان و حاکم کردن مدل زندگي آمريکايي بر تمام ملتها و فرهنگها مي باشد . يکي از روشهاي اشاعه ي اين مدل زندگي ، هاليوود مي باشد که با توليدات خود اين فرهنگ را به جهان معرفي مي نمايد و از طريق القاء غير مستقيم آن را الگو مي نمايد . در مجموعه ي شِرِک به طور گسترده اين هدف دنبال مي شود تا بتواند ذهن کودک را با فرهنگ آمريکايي عجين نمايد . به طور اجمال به مواردي از اين مدل زندگي آمريکايي اشاره مي نماييم :
1 ـ مدل لباسهاي باز و نيمه باز زنان و دختران به سبک اروپايي و آمريکايي .
2 ـ تأکيد بر تناسب اندام مانکني ميان زنان و اندام متناسب ميان مردان به عنوان الگوي زن و مرد غربي ، به طوري که غير از شِرِک و زنش ، هيچ فرد چاقي ديده نمي شود . افراط در تناسب اندام و مدل شدن اندام باربي و مانکن ها يکي از سياستهاي فعالان فمينيسم نيز مي باشد که زايمان را براي زن ممنوع مي کنند . چون اندامش به هم مي خورد . القاء ناخودآگاه اين نکته که هر کس اندام متناسب و مانکني ندارد ، ديو است .
3 ـ نشان دادن نظم و شهرنشيني و تمدن شهري در ميان شهرها . با اينکه داستان در دوران قرون وسطي اتفاق مي افتد ولي تلاش مي شود ، مدنيت و شهرنشيني و نظم شهري و تميزي شهر را در آن زمان نشان دهند . القاء اين مطلب که غرب در طول تاريخ هميشه متمدن ، منظم و جامعه اي تميز داشته است و تاريخ قرون وسطي غرب را تحريف نمايند .
4 ـ مدل ساختمانها و خانه ها که به سبک انگليسي مي باشد .
5 ـ مراسمات به سبک انگليسي و آمريکايي مثل سبک غذا خوردن ، مدل نامزدي ، خواستگاري ، ازدواج ، اعتراض به ازدواج ، جشنها ، همگي از فرهنگ آنگلوساکسون اقتباس شده است .
6 ـ استفاده از رقص و موسيقي غربي ، در پايان هر قسمت همراه با موسيقي و رقص دسته جمعي مي باشد و در ميان داستان نيز در حالت هاي شادي و غم از انواع موسيقي غربي استفاده مي شود . الگودهي رقص باله .
7 ـ خانواده تک فرزند و خانواده تک والديني . خانواده پدر و مادر فيونا به عنوان تنها خانواده ي انساني مطرح يک خانواده تک فرزند مي باشد و خانواده فرشته نجات نيز يک خانواده ي تک والديني مي باشد . اثرات منفي اخلاقي و اجتماعي اين نوع خانواده ها بسيار زياد مي باشد که به مرور به از بین رفتن خانواده منتهی می شود . تنها خانواده چند فرزندی ، خانواده شرک و خر شرک می باشد که یکی دیو می باشد و ديگر خر و اژدها ، که مي توان القاء غير مستقيم آن را حدس زد .
8 ـ نهادينه کردن روابط فمينيستي ميان زن و شوهر . اين رابطه ميان پدر و مادر فيونا به شدت ديده مي شود . با نشان دادن مادر فيونا به عنوان يک چهره ي مثبت و دلسوز و پدر فيونا به عنوان يک چهره ي منفي که گاهي قصد مخالفت با نظرات همسرش را دارد ، اين تفکر القاء مي شود .
9 ـ ظاهرگرايي و توجه به ظاهر افراد براي انتخاب همسر و ملاک نبودن شخصيت و اخلاق و عقيده ي آنها در قسمتهاي مختلف ديده مي شود . پرنس چارلينگ به عنوان يک جوان خوش قيافه هميشه مطرح است . پرنسس ها به دنبال همسران خوش قيافه هستند و دختران با ديدن شِرِک خوش قيافه شيفته ي او مي شوند و به او درخواست ازدواج مي دهند .
10 ـ در مجموعه ي شِرِک ، موضوعاتي مثل عکاسي ، فيلمبرداري ، تلويزيون ، خبرگزاري ، مجري گري ، پرواز با بالون را به صورت موضوعات تاريخي در فرهنگ غرب با قدمت تاريخي قرون وسطي نشان مي دهد . غرب با اين روش به دنبال غنا بخشيدن به هويت تاريخي خود مي باشد . جالب توجه اين است که قديمي ترين انيميشن يا پويا نمايي در جهان متعلق به تمدن ايران در جيرفت مي باشد که قدمت چند هزار ساله دارد .
11 ـ نهادينه کردن فرهنگ نمايش و تئاتر در فرهنگ و تاريخ غرب .
12 ـ فرهنگ سازي کريسمس يکي ديگر از موارد اشاعه و ترويج فرهنگ و مدل زندگي غربي مي باشد . در قسمت شِرِک و کريسمس تمام نکات مراسم کريسمس آموزش داده مي شود تا مخاطب غير غربي آن را به عنوان يک جشن در فرهنگ خود الگوسازي نمايد .
شِرِک در اين قسمت نماد فردي است که هيچ آشنايي با کريسمس ندارد و تلاش مي کند ياد بگيرد ، القاء غير مستقيم آن اين است که تنها ديوها هستند که کريسمس ندارد و آن را نمي شناسند . 
ح ـ نمادهاي فراماسوندي
1 ـ معماري ساختمانها .
2 ـ لباسهاي يک دست و فرم خاص لباس ها در جادوکده و مدرسه ي سحر و جادو .
3 ـ مراسم مسابقه ي ماسک و نقاب .
ط - نمادهای شیطان پرستان
در اين مجموعه با الگودهي و تبيين اعمال و رفتار شيطان پرستان و نمادهاي آنها ، تفکرات اين فرق ترويج مي گردد و بستر ذهن مخاطبان مهيا مي شود براي پذيرش عقايد ديگر آنها و گرايش به اين فرق : 1 ـ سحر و جادوگري ؛ 2 ـ تعليم گرفتن آرتي از معلم جادوگري براي شاه شدن ؛ 3 ـ ستاره پنج پر که از علايم شيطان پرستان است بر روي چوب جادوگران وبر روی در و ديوار قلعه ي پادشاه ؛ 4 ـ استفاده از کاراکتر ديو و اژدها که مرتبط با نيروهاي شيطاني مي باشند ؛ 5 ـ لذت بردن از لجن و کثافت توسط شِرِک ؛ 6 ـ خوردن پشه ، تار عنکبوت و غيره توسط شِرِک ، اين امر در ميان شيطان پرستان نيز رايج است ؛ 7 ـ استفاده از فضولات بدن ؛ 8 ـ روش معلم جادوگر پير در جزيره براي خواندن ذهن شِرِک ، خر و آرتي در کنار آتش و پيش بيني آينده ي آنها . او در اين قسمت آنها را دور آتش جمع مي کند ، ماده اي در آتش مي ريزد که دود مي کند و با طبل زدن از آنها مي خواهد آنچه به آنها الهام مي شود را در دود ببينند . اين روش جادوگران شمن گرا مي باشد که به آيين شمنيسم معروف مي باشد . 
ی ـ خدا زدايي
در تمام قسمتهاي شِرِک و کل داستان هيچ جايگاهي براي خدا تعريف نمي شود . خدا اصلاً موضوعيت ندارد . خدا نه به کسي کمک مي کند و نه در امور دخالت مي کند . آنچه قدرت مطلق است . سحر و جادو و اراده ي انساني مي باشد . سکولاريزم و شيطان. 
ک ـ رويکردهاي آخرالزماني
مجموعه ي شِرِک تلاش دارد مفاهيم آخرالزماني را به سبک غربي در ذهن کودکان نهادينه نمايد . به برخي از نمادهاي آخرالزماني آن اشاره مي کنيم :
1 ـ وجود افراد شرور با ويژگي هاي آخرالزماني ، فرد يک چشم ، مرد زن نما .
2 ـ شِرِک مأمور مي شود براي نجات شهر به دنبال پادشاه و منجي آنها برود که در يک جزيره مي باشد . نام او آرتي مي باشد که بسيار نزديک به نام شاه آرتور در اساطير اروپايي مي باشد . اينکه آرتي در جزيره و دور از مردم زندگي مي کند ، يادآور عقيده ي انحرافي جزيره خضرا در مورد حضرت ولي عصر مي باشد .
3 ـ پرنس چارمينگ ، جوان سوار بر اسب سفيد که تلاش مي کند به پادشاهی برسد و اشرار را جمع مي کند و به شهر حمله مي کند ، يادآور افرادي است که مدعي منجي بودن هستند و ظاهر آن را نيز دارند و جمع کردن اشرار و حمله به شهر و آشوب پس از آن يادآور حرکت سفياني قبل از حکومت و قيام حضرت مي باشد .
4 ـ جمع شدن و زنده شدن تمام اسطوره هاي گذشته و قبلي ، يادآور مسئله رجعت در آخرالزمان و زمان ظهور مي باشد .
5 ـ آرتي برادرزاده ي پادشاه مي باشد که براي فرمانروايي انتخاب مي شود ، او از بچگي از پدر و مادرش جدا شده و تحت آموزش در مدرسه سحر و جادو قرار گرفته است ، اين شخصيت يادآور داستان زندگي حضرت ولي عصر مي باشد که در سنين کودکي پدر و مادر بزرگوارشان را از دست دادند و در سن کم به امامت رسيدند و ايشان منتقم و ميراث دار جد بزرگوارشان مي باشند .
6 ـ مردم منتظر پادشاه هستند که نماد انتظار عمومي جهان براي آمدن منجي مي باشد .
7 ـ افراد شرور به تکثير نسل مشغول هستند ، فرد يک چشم و بچه اش که يادآور تجهيز سپاه سفياني و شيطان و گسترش زنازادگي براي مقابله با سپاه حضرت مي باشد .
8 ـ آرتي در آخرين لحظه وقتي همه ي ياران شِرِک اسير شده اند وارد مي شود و با سخنان خوب ، وجدانهاي خفته افراد شرور را بيدار مي کند و آنها دست از شرارت بر مي دارند و بين آنها صلح مي شود و آرتي پادشاه مي شود . اين يادآور ظهور حضرت و عنايت ايشان و کامل شدن عقول انسانهاست و حضرت با زبان فطرت با انسانها سخن مي گويد و فطرتهاي خفته را بيدار مي کند و در نهايت با سپاه روم صلح مي نمايد .
البته برخي از نمادها و جريانات در اين مجموعه بر اساس نظرات آخرالزماني غربي مي باشد . نماد شهر خيلي خيلي دور و نام آن بر روي کوه ، سمبل هاليوود است . پادشاه از نژاد آنگلوساکسون مي باشد و در نهايت تمام بدها ، خوب مي شوند و هيچ نوع جنگي در نمي گيرد و هيچ نامي از يهود به ميان نمي آيد و بسياري ديگر از تحريفات که بايد مورد توجه قرار گيرد . 
ل ـ حساسيت زدايي
در مجموعه ي شِرِک براي از بين بردن حساسيت مخاطب نسبت به موارد ضد اخلاقي آن چند روش پيش گرفته مي شود :
1 ـ استفاده از کاراکتر طنز خر و طنز کلامي او
2 ـ استفاده از چهره ي مهربان و طنز شِرِک به عنوان قهرمان داستان
3 ـ استفاده از دوبله قوي فارسي با اصطلاحات بومي
4 ـ شروع شدن داستان با کتاب مصور که همراهي کودک را به همراه خواهد داشت به دليل ذهنيت داشتن نسبت به کتابهاي مصور
5 ـ همراه داشتن برخي نکات اخلاقي مثبت جزئي . 
م ـ نماد شناسي
در مجموعه ي شِرِک نمادهاي مختلفي ديده مي شود ، ديو ، اژدها و جادوگران نماد اعمال شيطاني و خودشيطان مي باشد . زن در سينماي غرب ، نماد سرزمين و ميهن مي باشد که در اين مجموعه شِرِک و ديگر پرنسس ها نماد آن مي باشند . هر پادشاه براي به قدرت رسيدن و تثبيت پادشاهي خود با يک پرنسس ازدواج مي کند . در واقع آن سرزمين را به تملک خود در مي آورد . زن نماد آن سرزمين ، هويت و ناموس آن مي باشد که تحت سلطه پادشاه قرار مي گيرد . در اين مجموعه نيز ، شِرِک ، ديو سبز داستان ، فيونا ، دختر جوان پادشاه را همسر خود مي کند .
اگر ديو را نماد شيطان و اعمال شيطاني بدانيم ، فيونا را نيز نماد سرزمين ، وطن و ناموس انسانيت قرار دهيم ، در طول داستان سرزمين انساني و ناموس انسانيت که همان زن مي باشد تحت تملک يکي از شياطين قرار مي گيرد و به او گرايش پيدا مي کند . اين مسئله به طور جدي مطرح مي شود ، به طور مثال زماني که شِرِک و فيونا هر دو به شکل انسان هستند و مي توانند با بوسيدن يکديگر ، انسان بودن خود را تثبيت کنند ، فيونا ترجيح مي دهد ديو باشد . اين مسئله يعني ترجيح دادن اعمال و رفتارهاي شيطاني بر اعمال و ظاهر انساني . القاء غير مستقيم اين موضوع تصاحب سرزمين و هويت انساني توسط شيطان مي باشد که با تمايل خود انسان صورت مي گيرد .
نقش زن در جامعه انساني بسيار کليدي و حياتي مي باشد . بر همين مبنا بيشتر سرمايه گذاري غرب براي ترويج فساد و تأثير بر فرهنگ هاي ديگر ، بر روي زنان و دختران جوامع ديگر مي باشد . با همين سياست مي باشد که استعمار در کشورهاي مختلف کلاسهاي آموزشي و تربيتي براي دختران و زنان مي گذارد و در قالب آن فرهنگ غربي را به آنها انتقال مي دهد . در واقع استعمار با آموزش زنان و دختران هر کشور ، آن سرزمين را تصاحب مي کند : چون زنان و دختران، مادران آن جامعه خواهند بود و نسل آينده آن جامعه را به سبک مدل زندگي آمريکايي تربيت خواهند نمود .
در شِرک نيز شِرِک به عنوان نماد شياطين ، بر فيونا مسلط مي شود و با تصاحب سرزمين و ناموس انساني ، از او بچه دار مي شود و فرزندان او ديوهاي کوچکي هستند که راه پدر را ادامه مي دهند . در واقع نسل شياطين توسط انسانها تکثير مي يابد .
(بخش چهارم ) : نتيجه گيري
جنگ نرم در حوزه ي رسانه يکي از موضوعات جدي و مهم در عرصه شبيخون فرهنگي غرب عليه اسلام و جهان مي باشد . ضرورت شناخت ابعاد تهديدات نرم براي جهان اسلام بسيار حياتي مي باشد . جهان اسلام در دوران بيدار شدن خود مي باشد و بايد تمام ابعاد هجمه فرهنگي و فکري دشمن را شناسايي نمايد و از آنها پرهيز نمايد . غفلت در عرصه ي کودک و خردسال در امروز باعث خواهد شد فردا با جواناني روبرو شويم که بسياري از مفاهيم انساني و الهي را متوجه نشوند . استعمار و صهيونيزم در حال نهادينه کردن فلسفه شيطاني خود ، در جنين انسانها مي باشد . پايبندي به اصول اخلاقي و فطرت انساني و الهي ، سدي محکم در مقابل پياده شدن اهداف آنهاست و آنها تلاش دارند در مجموعه هايي مثل شِرِک ، اصول اخلاقي و انساني را از بين برده و جامعه را نسبت به اعمال شيطاني حيازدايي نمايند . ما در اين مقاله به طور اجمال به برخي از آسيب هاي مجموعه شِرِک پرداختيم . جاي آن دارد اساتيد حوزه هاي مختلف ، ابعاد گوناگون چنين مجموعه هايي را بررسي نمايند و جامعه را نسبت به آن آگاه سازند و رسالت خود را انجام دهند .

پي نوشتها :
1 ـ پروتکل هاي دانشوران صهيون ـ ص 387
2 ـ پروتکل هاي دانشوران صهيون ـ ص 387
3 ـ لغت نامه معين ـ حرف دال
4 ـ دانشنامه ي ويکي پديا
5 ـ قال رسول الله :« اني بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» ـ ميزان الحکمه
6 ـ دانشمنامه ي ويکي پديا
7 ـ پروتکل هاي دانشوران صهيون ـ ص 387


منابع :
1 ـ عجاج نويهض ـ پروتکل هاي دانشوران صهيون ـ نشر آستان قدس ـ 1381
2 ـ مباني فراماسونري ـ دفتر مطالعات وزارت امور خارجه
3 ـ سيد حسين زرهاني ـ پل نامرئي از هنر به سياست ـ نشر سوره ي مهر ـ 1383
4 ـ علي بناب ـ عملکرد صهيونيزيم نسبت به جهان اسلام ـ مؤسسه امام خميني ـ 1383
5 ـ نيل پستمن ـ زوال دوران کودکي ـ نشر اطلاعات ـ 1387
6 ـ نصير صاحب خلق ـ مسيحيت صهيونيستي ـ نشر موعود ـ 1383
7 ـ مجموعه کارتوني شِرِک 1 ـ 2 ـ 3 ، کارگردان اندو آدامسون ـ هاليوود ـ 2001 تا 2007
آدرس ايميل شخصي نويسنده :
Atoom-12@yahoo.com




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.