نويسنده: سید مصطفی طباطبایی (1)
منبع:راسخون
منبع:راسخون
چکیده :
یکی از جاذبه های گردشگری هر شهری مقابر بزرگان ، عرفا و امامزادگان آن شهر می باشد که در طول تاریخ همواره مأمن مردم بوده و به دلایل مذهبی و مورد توجه بودن این اماکن از طرف مردم، کمتر دستخوش تخریب حکومت ها قرار گرفته است. این اماکن موزه هایی هستند که از زمان ایجاد تا دوران معاصر معمولا آثاری را در خود دارند و علاوه بر آن ویژگی مهم تر این اماکن مزار بزرگان آن شهر در دوران های مختلف می باشد که گنجینه های از ذخایر مدفون آن شهر به حساب می آید که بازگویی هر کدام زوایای تاریخ علمی سیاسی اجتماعی آن شهر را بیان می دارد.شهر اصفهان به دلیل وجود تخت فولاد، بزرگترین مقبره جهان تشیع همواره مورد توجه تراجم نگاران و تاریخ دانان بوده است و کتاب های مزارات و رجال در این زمینه نگارش یافته که مهم ترین آن ها دانشنامه تخت فولاد اصفهان می باشد ولی مقابر دیگر این شهر کمتر مورد نظر بوده و به همین دلیل کمتر مورد توجه گردشگران بوده است. یکی از این اماکن، مقبره علی بن سهل ازهر اصفهانی از عرفای قرن سوم می باشد که در این مقاله سعی بر آن است که به معرفی این مکان بپردازیم
کلید واژه: اصفهان، علی بن سهل، عرفان، تصوف، مقبره
مقدمه :
تصوف طریقه ای است که از عقاید و فلسفه های گوناگونی درست شده و با تأثیراتی که از ادیان ایران باستانو آموزه های مانویان و هندیان و بخشی از فلسفه اشراقی اسکندریان و همچنین دین اسلام در آن راه یافت، کاخ استوار و شکوهمندی از آن به وجود آمد ( بهشتیان : 1346: 1113) به گونه ای که حتی برخی از همین متصوفه دست یه ایجاد حکومت زدند که اسماعیلیان و مشایخ پادشاهان صفویه در ابتدا متصوف بودند. موطن اصلی صوفیان در ابتدا بغداد بود ولی در اواخر قرن دوم و سوم به سمت ایران نیز رواج یافتند و کم کم تصوف در ایران نیز شکل گرفت و بزرگان متصوفه در شهرهای مختلف حضور یافتند که اصفهان نیز از این امر مستثنی نبود به گونه ای که امروزه وجود مقابر عرفا و بزرگان طریقت های مختلف در این شهر بازگو کننده حیات سیاسی اجتماعی تصوف در این شهر در ادوار مختلف تاریخی را دارد. ابوالحسن علی بن سهل بن ازهر اصفهانی از پیشگامان تصوف در اصفهان می باشد که در ادامه به واکاوی حیات اجتماعی فرهنگی وی خواهیم پرداخت.زندگی نامه علی بن سهل بن ازهر اصفهانی :
ابو الحسن على بن سهل بن محمد بن ازهر اصفهانى، يكى از مشايخ بزرگ و عرفاى قديم اصفهان است. وى با جنيد، كه يكى از بزرگان عرفا است، مكاتبه و مراسله داشته و همچنين با محمد بن يوسف بن معدان معروف به بناء از معاريف صوفيه متوفا به سال 286 مصاحبت مىنموده و شاگرد او بوده است. (هنرفر: 1386 : 232)
حافظ ابو نعیم اصفهانی درباره وی می نویسد : «أحد أعلام المتصوفة من أهل إصبهان كان من أصحاب جدّي محمّد بن يوسف البنّاء ثمّ بلغ من شأنه أنّه كان يكاتب الجنيد بن محمّد و أقرانه توفّي سنة سبع و ثلاثمائة سمع من يونس بن حبيب.» ( ابو نعیم : 1410 : 439) ابو الشیخ اصفهانی نیز در طبقات المحدثين باصبهان و الواردين عليها، سال فوت وی را 307 هجری می داند ( ابو شیخ اصفهانی :1412: ج3: 365)
علی بن سهل خرقه تصوف را از ابوالقاسم جنید و جنید نیز از سرس سقطی و سری سقطی از دلوود طائی و داوود طائی از از حسن بصری و وی از حضرت امیر المؤمنین علی بن ابیطالب گرفته است. بعد از علی بن سهل عده ای از بزرگان صوفیه از قبیل شیخ اخی فرج زنجانی و شیخ شهاب الدین سهروردی سلسله خود را در تصوف به علی بن سهل رسانده اند . (کتابی : 1375: 260)
از تاریخ تولد علی بن سهل در منابع تاریخی صحبتی به میان نیامده است ولی آن چه که مشخص است وی در اوایل قرن سوم هجری در اصفهان دیده به جهان گشوده و در همین شهر رشد و نمو یافته و نزد علما و عرفایی همچون جنید بغدادی، احمد بن مهدی، یونس بن حبیب، ابو تراب نخشبی ، ابو عبدالله محمد بن یوسف بن معدان بناء اصفهانی و دیگران تلمذ کرده است و با احاطه کاملی که در تفسیر وحدیث و فقه و عرفان به دست آورد به زودی یکی از مشاهیر عرفان این شهر شناخته شد. استاد مهم او در حدیث و تصوف علمی و عملی، عارف کامل صمدانی شیخ ابو عبدالله محمد بن یوسف بن معدان بن یزید بن عبد الرحمن ثقفی صوفی بناء اصفهانی است که در تصوف مقام بلندی داشت. شاگردان زیادی نیز در مکتب وی درس خواندند و از عرفای دوران خود گردیدند که از آن جمله می توان به سلیمان بن احمد طبرانی، ممشاد دینوری، قشیری و ابوبکر محمد بن عبد الله طبرانی اشاره کرد. ( بهشتیان : 1346 : 1118؛ مهدوی : 1384: ج2: 813)
در مورد زندگانی علی بن سهل اطلاعات اندکی در منابع تاریخی است. از جمله علمایی که به برخی از نکات زندگی وی اشاره دارد، شیخ بهایی می باشد. وی در کشکول خود درباره علی بن سهل داستانی نقل می کند که لخاصه آن چنین است : علی بن سهل نسبت به فقرا مهربان بود و از مال خود به آن ها انفاق می کرد، روزی جمعی از فقرا نزد وی رسیدند و چون در آن وقت علی بن سهل از مال دنیا چیزی در دست نداشت به خانه یکی از دوستان رفت و از او وجهی مطالبه کرد و او نیز پرداخت و به علت کمی آن مال عذر خواهی کرد و اظهار داشت که چون مشغول ساختن خانه است بیشتر از آن نمی تواند کمک کند. علی بن سهل به او گفت این مبلغ را به من بده تا من به فقرا احسان کنم و در عوض خانه ای در بهشت به تو خواهم داد و برای این کار نزد تو سند و نوشته ای خواهم گذاشت. آن مرد گفت: چون تاکنون از تو دروغی نشنیده ام، اگر ضمانت نامه بهشت را به من دهی به تو پول خواهم داد. علی بن سهل گفت ضمانت می کنم و نامه مبنی بر ضمانت خود نوشت و پانصد دره را دریافت کرد، آن مرد کاغذ را گرفت و پانصد درهم را تسلیم نمود و وصیت کرد که پس از مرگ کاغذ را در کفنش بگذارند. اتفاقا در همان سال مرد مرد و بازماندگانش به وصیتش عمل کردند. روزی علی بن سهل برای ادای نماز صبح به مسجد رفت و در محراب کاغذی را که داده بود یافت در حالی که بر پشت آن به خط سبز نوشته بود " ما تو را از ضمان خارج ساختیم و خانه را در بهشت به تو صاحبش تسلیم کردیم ". این نامه مدت زیادی نزد علی بن سهل بود و مردم اصفهان به آن تبرک می جستند و بیماران خود راشفا می دادند و این نامه در بین کتب شیخ بود تا وقتی که صندوق کتب او را به سرقت بردند و این نامه در میان آن ها بود . (شیخ بهایی : 1403 : ج1: 241)
این داستان یکی از داستان های معروفی است که در مورد علی بن سهل گفته شده و هرچند برخی از علما همچون صاحب روضات الجنات آن را رد می کند ولی به نقل از شیخ بهایی در اکثر منابع تاریخی نقل شده است.
از دیگر وقایع مهم دوران زندگی علی بن سهل که در تاریخ به آن اشاره شده دیدار وی با حسین بن منصور حلاج عارف بزرگ قرن چهارم است چنانچه علامه قزوینی در حاشیه کتاب شد الازار في حط الاوزار عن زوار المزار به نقل از نسخه کتابخانه نسخه كتابخانه حاج حسين آقا ملك صفحه 44می نویسد : «شطح شيخ حسين بن منصور [حلاج] قدس سره، شيخ ابو عبد اللّه بن خفيف قدّس اللّه روحه روايت كند كه حسين باصفهان رسيد علىّ سهل صوفى در حلقه نشسته بود حسين منصور در برابرش بنشست گفت اى بازارى سخن در معرفت ميگوئى و من زندهام و ميان صحو اصطلام هفتصد درجه است و تو نشناخته و تو بوى آن نشنيده، علىّ سهل گفت شهرى كه مسلمانان در آنجا باشند نشايد كه تو آنجايگاه باشى، سخن بپارسى رفت حسين منصور ندانست كه او چه ميگويد برپاى خاست مردم در قفاى او افتادند تا خانه او بينند و بكشند شخصى بيامد و بحسين گفت بيرون رو ازين شهر پيش از آنكه ترا بكشند حسين عزم راه كرد و بشيراز آمد چنان بود كه بآذربايجان رفت، بروايتى ديگر شنيدهام كه گفتند بيرون شو تا ترا نكشند يا در فلان موضع رو تا ترا نبينند گفت الاعتصام من اللّه بغير اللّه شك فى اللّه » (جنید شیرازی : 1328 : 511)
علی بن سهل همچنین هم عصر با جنید بغدادی عارف معروف قرن سوم نیز می باشد و مکاتباتی نیز با وی داشته است که از آن جمله می توان به مکتوبی که در تذکره الاولیا آمده اشاره کرد که چنین است : « خواب، غفلت است و قرار چنان باید که محب را خواب و قرار نباشد که اگر بخسبد از مقصود باز ماند و خود و وقت خود غافل بود چنانچه حق تعالی به داود پیامبر علیه السلام وحی فرستاد که دروغ گفت آن که دعوی محبت ما کرد، چون شب در آمد بخفت و از دوستی من پرداخت و جنید جواب نوشت که بیداری ما معامله است در راه حق و خواب ما فعل حق است بر ما، پس آن چه بی اختیار ما بود از حق به ما بهتر از آن بود که به اختیار ما بود از ما به حق » ( کتابی: 1375: 263 به نقل از تذکره الاولیاء ، ج2)
کیفیت فوت وی نیز از عجایب روزگار است به گونه ای که در منابع تاریخی در مورد احوالات وی آمده است که او به مریدان خود اظهار دارشته که کسی که شوق خداوند داشته باشد در فکر خوردن و آشامیدن نیست و این افراد مانند دیگران نمی میرند بلکه همواره برای لقاء الله دعا می کنند و به محض قبول اجابت می کنند. و در مورد خود وی نیز گفته شده « روزى شيخ در مجلسى روحانى نشسته بودند و درويشان مراقب سماع معرفت ايشان، و آن حضرت در اشتياق ارواح بجانب جمال الهى سخنى بغايت روح انگيز شوق آميز ميفرمودند، در اثناء سخن ناگاه فرمودند بآوازى بلندتر از آواز سخن «لبّيك» و افتادند، چون پرده از جمال روح افزاى ايشان دور كرديم ديديم كه روح را بجانب جمال الهى تسليم كردهاند و از اجاج بدن گذشته رغبت شراب تسنيم كردهاند.» (خنجی: 1384: 253 ؛ ابن کثیر دمشقی: 1407: ج11 :132)
مقبره علی بن سهل :
بقعه و مزار علی بن سهل بن محمد ازهر اصفهانی در قسمتی از قبرستان قدیمی طوقچی در ضلع شمال شرقی شهر اصفهان قرار دارد. متأسفانه امروزه قبرستان قدیم طوقچی تخریب شده و فقط برخی از مقبره های آن بر جا مانده است که مقبره علی بن سهل نیز از آن جمله می باشد.هر چند علی بن سهل متوفی قرن چهارم می باشد ولی بنای بقعه وی مربوط به دوران صفوی و افشار و زندیه می باشد و بیانگر آن است که بنای اصلی آن تخریب شده و در دوران صفویه دوباره ایجاد شده است چرا که ابن بطوطه در قرن هفتم از مقبره وی سخن به میان آورده است. بنای امروزی مقبره هیچگونه کتیبه تاریخی ندارد قبر علی بن سهل در وسط بقعه واقع گردیده است و اطراف بقعه باغ مصفایی قرار دارد.
ابن بطوطه که در قرن هشتم از اصفهان دیدن کرده در مورد مقبره علی بن سهل می نویسد : « و كان نزولي بأصفهان في زاوية تنسب للشيخ على ابن سهل تلميذ الجنيد و هي معظمة يقصدها أهل تلك الآفاق و يتبركون بزيارتها و فيها الطعام للوارد و الصادر، و بها حمّام عجيب مفروش بالرخام و حيطانه بالقاشاني و هو موقوف في السبيل لا يلزم أحدا في دخوله شيء، و شيخ هذه الزاوية الصالح العابد الورع قطب الدين حسين بن الشيخ الصالح ولى الله شمس الدين محمد بن محمود بن علي المعروف بالرّجاء و أخوه العالم المفتى شهاب الدّين أحمد، أقمت عند الشيخ قطب الدين بهذه الزاوية أربعة عشر يوما فرأيت من اجتهاده في العبادة و حبّه في الفقراء و المساكين و تواضعه لهم ما قضيت منه العجب، و بالغ في اكرامي و أحسن ضيافتي و كساني كسوة حسنة و ساعة وصولي الزاوية بعث اليّ بالطعام و بثلاث بطيخات من البطيخ الذي وصفناه أنفا و لم أكن رأيته قبل و لا أكلته » ( ابن بطوطه: 1417 : ج2: 32)
آنچه از بیان ابن بطوطه استنباط می شود آن است که مقبره علی بن سهل تا قرن هشتم هجری به عنوان یکی از مراکز تجمع عرفا و متصوفه اصفهان به شمار می رفته که نه تنها زیارتگاه بوده بلکه به دلیل ارادت مردم و همچنین موقوفات زیاد آن جا خدمات زیادی نیز به زائران داده می شده که باعث حیرت ابن بطوطه گردیده است. نکته مهم تر این که قطب دراویش نیز در آن زمان قطب الدین حسین نیز در این مکان حضور داشته و به ارشاد مردم می پرداخته است.
امروزه متأسفانه مقبره علی بن سهل کمتر مورد توجه قرار می گیرد و کمتر کسی در اصفهان از این مکان آگاه است و تنها گروهی از متصوفه فرقه خاکساریه به این مکان رفت و آمد دارند.
مشاهیر مدفون در مقبره علی بن سهل :
آغا سلطان : وی دختر طهماسب قلی بیک از امرای صفویه می باشد. مرحوم مهدوی در کتاب دانشمندان و یزرگان اصفهان می نویسد : « در مسجد جامع اصفهان داخل صفه منسوب به صاحب بن عباد کتیبه ای است که کمال الدین حافظ هروی خطاط معروف به خط ثلث در سال 938 هجری قمری نوشته است و حاکی از تعمیارت و تزیینات است که به سعی و اهتمام یک زن نیکوکار می باشد که در کتیبه جرز شرقی نمای خارجی ایوان نام او را آغا سلطان ذکر می کند. نگارنده عقیده بر آن است که مدفون در بقعه علی بن سهل همان بانوی نیکو کاری است که تعمیرات مسجد جامع اصفهان به وسیله او انجام گردیده است و معاصر شاه طهماسب صفوی بوده است» ( مهدوی : 1374: ج1: 73)
شیخ قطب الدین حسین بن شمس الدین محمد بن محمود بن علی :معروف به " رجاء "، شیخ خانقاه در قرن هشتم زمانی که ابن بطوطه از این مکان بازدید کرده از وی نام برده است. ظاهره شیخ قطب الدین پس از وفات در همین مکان به خاک سپرده شده است (مهدوی: 1387: 324)
محمد اسحاق شوکت بخارایی : وی یکی از عرفا و شعرای صوفیه اصفهان عهد صفوی به شمار می رود و ظاهرا " شوکت" تخلص داشته است. در تاریخ ادبیات ایران درباره وی آمده است : « خواجه محمد بن اسحاق بخارايى متخلص به «شوكت» و معروف به «شوكتا» از شاعران سده يازدهم و آغاز قرن دوازدهم هجريست. اسمعيل پاشا در ايضاح المكنون نوشته است كه وى از اعقاب پادشاهان بخاراست.پدرش چنانكه خود حكايت كرده در بخارا پيشه صرافى داشت و او نيز تا چندگاه همان شغل را داشت تا آنكه گرفتار آزار و تاراج ازبكان گرديد و ناگزير زاد و بوم را رها كرد و در 1088 هجری به هرات رفت و ملازمت بيگلربيگى خراسان صفى قليخان شاملو اختيار نمود كه بعد از عباسقلى خان شاملو استاندار خراسان بود و مدتى دراز از مصاحبت و حمايت راقم مشهدى وزير خراسان برخوردار بود و او را در قصيدههاى خود مدح نمود و در مجلس او با شاعرانى چون مقيماى مشهدى و عظيماى نيشابورى همنشين بود و در مصاحبت همين وزير و شاعر دانشمند تخلص پيشين خود را كه «تارك» بود رها كرد و «شوكت» تخلص نمود؛ ولى پس از چند سال ازينگونه ملازمتها كناره جست و چون بغايت نازكدل و وارستهطبيعت بود از الفت اهل دل ملالت نموده نمدى خراسانى ساترتن ساخته سروپاى برهنه از خراسان عزم عراق كرده باصفهان رسيده در مقابرى كه منسوب بشيخ بزرگوار شيخ على بن سهيل بن ازهر اصفهانى قدس الله روحه العزيز در خارج حصار آن شهرست مكانى مأنوس اختيار كرده مأواى خود ساخت. چندى بصحبت نيكان و افاضل آن ديار و الفت با بعض شعرا رغبت مىنمود و اكثر اوقات را بعزلت در آن مقام بسر مىبرد و رفته رفته برياضت و انزوا افزوده ترك معاشرت با خلق نمود و بسيار كم تكلم كردى و در دو سه روز يك بار بلب نانى اكتفا و افطار نمودى، سخافت بدن و گدازش تن از حد درگذشته بود و همان نمد كه در خراسان پوشيده چنان دريافت شد كه در مدت سى و چهار سال تبديل نيافته بعد از رحلت از تن او برآورده كفن پوشانيدند . وفاتش به سال 1107 ه در اصفهان اتفاق افتاد و او را در همان مزار كه شيخ محمد على حزين نام برده بخاك سپردند.»( صفا: 1378:ج5: 1335)
شیخ خلیل الله : عارف ، ادیب و شاعر دوران صفوی که مدت سی سال زاویه نشین این مکان بوده و عده ای از بزرگان همچون شیخ محمد علی حزین در خدمت او تزکیه نفس نموده اند. وی صاحب تألیفاتی همچون ترجکه منظوم کافیه ابن حاجب، زاد السبیل و آداب السلوک، رساله در علم مناظر و مرایا و دیوان اشعار می باشد. وی در حدود سال 1114 هجری وفات یافت و در بقعه علی بن سهل مدفون گردید ( مهدوی: 1378: 324).
ملا ابوالقاسم ذهبی خراسانی، ابو القاسم عبد الله بن محمد بن سهل بن ازهر ضبی و سلطان مراد نبیره ایلدرم بایزید نیز از دیگر مدفونین این مقبره می باشند.
نتیجه :
مقابر و مزارات در هر شهری یکی از جاذبه های گردشگری آن شهر به شمار می رود که پیشینه تاریخی فرهنگی اجتماعی فراوانی را در آن می توان جستجو کرد. مقبره علی بن سهل در اصفهان که از عرفای قرن سوم و چهارم این شهر به شمار می رود، یکی از مقابری است که همچنان موجود است و تاریخی هزار ساله دارد که بیان آن گوشه ای از تاریخ مذهبی اجتماعی این شهر را بیان می کند. این مقبره حد اقل تا قرن هشتم که ابن بطوطه از آن دیدن کرده و مدتی در آن حضور داشته، از مکان های معروف اصفهان بوده که بیان آن در سفرنامه اب بطوطه دلیل بر اهمیت این مکان است، مقابر شعرا و عرفای دوران صفوی که در این مقبره وجود دارد نیز بیانگر اهمیت این مکان در دوران صفوی است ولی متأسفانه امروزه کمتر کسی به این مکان توجه دارد و امید است که این مکان نیز احیا گردد و مورد بازدید علاقه مندان قرار گیرد.پينوشتها:
1- پژوهشگر تاریخ
پينوشتها:
1- پژوهشگر تاریخ
منابع و مأخذ :ابن بطوطه، محمد بن عبد الله (1417) ؛ رحلة ابن بطوطة، محقق و مصحح: عبد الهادى تازى، رياض: اكاديميه المملكه المغربيه
ابو الشيخ، عبد الله بن محمد (1412) طبقات المحدثين باصبهان و الواردين عليها ، محقق و مصحح: بلوشى، عبدالغفور عبدالحق حسين ؛ بيروت: موسسة الرسالة
بهشتیان، عباس (1346) ؛ صوفی اصفهانی و طریقه و تصوف علی بن سهل ؛ مجله وحید، شماره 48 ص 1113
جنيد شيرازى ، معين الدين ابو القاسم (1328) : شد الازار في حط الاوزار عن زوار المزار ؛ محقق و مصحح: محمد قزوينى و عباس اقبال آشتيانى ؛ تهران : چاپخانه مجلس.
خنجى، فضل الله بن روزبهان (1384) ؛ مهمان نامه بخارا ، محقق ومصحح: منوچهر ستوده ؛ تهران: انتشارات علمى و فرهنگى.
صفا، ذبيح الله ( 1378)؛ تاريخ ادبيات در ايران، تهران :انتشارات فردوس
کتابی، محمد باقر( 1375) ؛ رجال اصفهان ( در علم و عرفان و ادب و هنر) ، اصفهان : سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
مهدوی، مصلح الدین ( 1387) مزارات اصفهان از قرن سوم هجری تا زمان حاضر؛ تحصیح و اضافات، دکتر اصغر منتظر القائم، اصفهان : دانشگاه اصفهان.
مهدوی، مصلح الدین (1384) ؛ دانشمندان و بزرگان اصفهان ؛تصحیح و اضافات رحیم قاسمی و محمد رضا نیلفروشان، اصفهان: گلدسته.
هنرفر، لطف الله (1386) ؛ اصفهان؛ تهران: شركت انتشارات علمي فرهنگي