شکم پرستي منشأ بسياري از گناهان

شکم، سرچشمه ي شهوتها و جايگاه رويش دردها و آفتهاست که به دنبال آن، شهوت جنسي و ميل شديد به آن، يعني به زن بارگي خواهد انجاميد. شهوت شکم و خواهش جنسي به دنبال خود، افزون طلبي و شدت علاقه به مال و مقام را آورده، آنها نيز وسيله اي براي توسعه بخشيدن به مأکولات و روي آوري به زنها و زياد کردن مال و بالابردن مقام مي باشد. در پي شکم و مال و مقام، انواع حماقتها، سستي ها و درگيريها و ابتلاء به سخن چينيها و حسادتها به وجود مي آيد. نتيجه ي طبيعي سخن چيني و
دوشنبه، 24 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شکم پرستي منشأ بسياري از گناهان
شکم پرستي منشأ بسياري از گناهان
شکم پرستي منشأ بسياري از گناهان


شکم، سرچشمه ي شهوتها و جايگاه رويش دردها و آفتهاست که به دنبال آن، شهوت جنسي و ميل شديد به آن، يعني به زن بارگي خواهد انجاميد. شهوت شکم و خواهش جنسي به دنبال خود، افزون طلبي و شدت علاقه به مال و مقام را آورده، آنها نيز وسيله اي براي توسعه بخشيدن به مأکولات و روي آوري به زنها و زياد کردن مال و بالابردن مقام مي باشد. در پي شکم و مال و مقام، انواع حماقتها، سستي ها و درگيريها و ابتلاء به سخن چينيها و حسادتها به وجود مي آيد. نتيجه ي طبيعي سخن چيني و حسد نيز، آفت ريا و مشکل برتري جويي و زياده طلبي، و کبر و غرور است. که سبب و علت حسادت و کينه جويي و دشمني مي گردد، تا بدانجا منتهي مي شود که اينگونه خصلتها انسان را در اعماق پستي ها و زشتيها فروبرده، غرق مي سازد. آري همه ي آنچه ذکر شد، نتيجه ي مستقيم سستي و عدم مقامت در برابر شکم و آنچه که از بي بند و باري در اکل، و سيري مفرط و پرخوري به وجود مي آيد، مي باشد.
ولي اگر انسان، نفس خويش را به وسيله ي گرسنگي خوار گرداند و راه شيطان را بر او تنگ نمايد، نفس وي به اطاعت و پيروي از خط گردن خواهد نهاد و به راه ناسپاسي و طغيان نخواهد رفت و آن حالتها که ذکر شد، منجر به اين نمي شود که وي را در دنيا و وابستگيهاي آن غرق نمايد و جاذبه هاي دنيوي او را به دام نمي اندازد و سرانجام او موفق خواهد شد که دنياي فاني را براي آخرت باقي رها سازد.
«رسول خدا» (صلي الله عليه و آله) فرمودند:
«قلب آن کس که شکمش پر گشته باشد داخل ملکوت آسمانها نمي گردد.»(1)
و نيز فرمودند:
«تفکر، نيمي از عبادت، و کم خوردن، خود عبادت است.»(2)
و باز هم در اين مورد مي فرمايند:
«قلبها را به کثرت خوردن و آشاميدن نميرانيد. همانا قلب، مانند کشتزار است، اگر آب زياد بر آن مسلط گردد، مي ميرد.»(3)
و نيز فرمودند:
«پسر آدم، ظرفي را بدتر از شکم پر نکرد؛ و براي فرزند آدم، اندک خوراک، کافي است، به طوري که اگروي ناچار از خوردن شد، يک سوم (شکم) را براي خوراک، و يک سوم را براي آشاميدن و يک سوم آن را براي تنفس قرار دهد.»(4)
و آن حضرت فرمودند:
«بدرستي که شيطان در وجود آدمي همچون حرکت خون، در حرکت است، پس محل حرکت او را با گرسنگي و تشنگي ببنديد.»(5)
«امام صادق» (عليه السلام) فرمودند:
«به درستي که شکم،از خوردن طغيان مي کند و نزديکترين زماني که بنده به خداي متعال نزديک است وقتي است که شکمش سبک باشد و زماني که بنده بيش از ديگر اوقات، موردخشم خداي متعال است، موقعي است که شکمش پر باشد.»(6)
و آن حضرت فرمودند:
«براي فرزند آدم، چاره اي از غذا نيست، تا بدان وسيله توانائي يابد، پس اگر يکي از شما غذائي خورد، يک سوم شکمش را براي غذا بگذارد و يک سوم ديگر را براي نوشيدنيها قراردهد و يک سوم باقيمانده را براي تنفس بگذارد، و خود را همچون خوکهاي مخصوص کشتار (خوکهاي گوشتي) چاق نکنيد.»(7)
«امام باقر» (عليه السلام) فرمودند:
«چيزي در نزد خداوند مبغوض تر از پرخوري و شکم پر نمي باشد.»(8)
«لقمان» حکيم به فرزند خويش فرمود:
«اي فرزند! اگر معده پر گردد، انديشه مي خوابد، و حکمت پامال مي گردد و اعضاء از عبادت بازمي ايستند.»(9)

فوائد گرسنگي

فوائد گرسنگي بسيار است، از جمله:
1. صفا و روشنائي قلب و روشن شدن قريحه و نفوذ پيدا کردن بينائي، زيرا که سيري، باعث کودني و کم هوشي مي گردد و قلب را کور مي سازد. همچنين بخار دماغ آدمي را زياد نموده، در انسان سستي ايجاد مي کند.
2. رقت قلب و باصفا شدن دل که به وسيله ي آن، قلب براي درک لذت مناجات و تأثيرپذيري از ذکر، آماده مي گردد.
3. شکسته شدن و کوچک گرديدن و پاک و منزه شدن از صفت ناسپاسي نسبت به نعمتهاي الهي، و غرقه نگشتن در شادي و سرکشي، که مبدأ طغيان و غفلت از خداوند است.
4. فراموش ننمودن بلاي خداوندي و عذاب الهي و عدم غفلت نسبت به حال دردمندان، زيرا که آدم سير، گرسنگان و گرسنگي را از ياد مي برد. اما انسان باهوش، بلائي را نمي بيند مگر آنکه به ياد بلاي آخرت مي افتد. با گرسنگي، گرسنگي اهل دوزخ را به خاطر مي آورد که: « براي آنها خوراکي جز ضريع دوزخ نيست که نه فربه مي کند و نه رفع گرسنگي مي نمايد.»(10) همچنين با تحمل تشنگي، به ياد تشنگي اهل محشر در روز جزا مي افتد.
5. در هم شکستن خواهش گناهان و تسلط بر نفس اماره، زيرا منشأ و سرچشمه ي تمامي گناهان، شهوات و قدرتها است. ماده ي شهوات و قدرتهاي آدمي نيز خوردنيها و نوشيدني ها مي باشد.
6. دور نمودن خواب و طولاني کردن بيداري. زيرا آنکس که سير شد، زياد مي نوشد و هر کس زياد نوشيد، خواب وي زياد مي گردد. زيادي خواب، موجب تلف شدن عمر و از دست دادن نماز شب و همچنين سبب کودني طبع و قساوت قلب مي شود.
7. مواظبت بر عبادت را آسان مي کند. زيرا زيادي خورد و خوراک، نيازمند زماني طولاني تر جهت تهيه ي مقدمات و لوازم آن، و نيز محتاج فرصتي جهت خوردن و هضم آن در معده و ديگر عوارض خارجي آن مي باشد.
8. سلامت بدن و دور کردن بيماريها، زيرا که زياده روي در خوردن، موجب بروز امراض و سموماتي درمعده و رگها مي شود. بيماريها نيز به نوبه ي خود، مانع عبادت شده و قلب را آشفته مي سازند و مانع فکر و ذکر آدمي مي گردند.
«امام کاظم» (عليه السلام) فرمودند:
«معده، خانه ي درد است، و پرهيز، سرلوحه ي هر داروئي مي باشد. و به هر بدني هر آنچه را که عادت داده اي بده.»(11)
9. کم شدن مخارج زندگي .
10. توانائي برايثار و صدقه دادن از پس انداز، بعد از صرف هزينه هاي ضروري.
«امام صادق» (عليه السلام) فرمودند:
«کم خوري در هر حال و نزد هر قوم، پسنديده است. زيرا مصلحت ظاهر و باطن در آن موجود مي باشد. و از خوردنيها و چهار نوع آن پسنديده است:
1- خوردن «ضرور» که براي انبياء و برگزيدگان است.
2- خوردن «عدّه» که براي مهيا شدن جهت اموري ديگر است و از آن متقين مي باشد.
3- خوردن «فتوح» است. که آن را وسيله ي گشايش کار قرارمي دهند که مخصوص متوکّلين است.
4- خوردن «قوت» است که در جهت نيرو گرفتن و برپا بودن مؤمنين به کار مي رود.
و هيچ چيز زيانبارتر از پرخوري براي قلب مؤمن نيست که براي آدمي دو چيز به ارث مي گذارد: قساوت قلب و انگيختگي شهوت. گرسنگي توشه ي مؤمن و غذاي روح و طعام قلب و باعث سلامت بدن آدمي است.»(12)

پي نوشت :

1- تحف العقول، صفحه 128:
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «لايدخل ملکوت السماوات من ملأ بطنه.»
2- محجة البيضاء، جلد 5، صفحه ي 146:
قال النبي (صلي الله عليه و آله): «الفکر نصف العبادة، و قلّة الطعام هي العبادة.»
3- المحجة البيضاء، جلد 5، صفحه 147:
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «لاتميتوا القلوب بکثرة الطعام و الشراب، فان القلب کالزرع يموت اذا کثر عليه الماء.»
4-المحجة البيضاء، جلد 5، صفحه 147:
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «ما ملأ ابن ادم وعاء شرا من بطنه، حسب ابن ادم لقيمات لقمان صلبه ، فان کان هو فاعلا لامحالة، فثلث لطعامه و ثلث لشرابه و ثلث لنفسه.»
5- صحيح بخاري، جلد 3، صفحه 62 - مسند احمد، جلد 3، صفحه 156:
قال رسول الله (صلي الله عليه و آله): «ان الشيطان ليجري من ابن ادم مجري الدم فضيقوا مجاريه بالجوع.»
6- کافي، جلد 6، صفحه 269.
7- کافي، جلد 6، صفحه 270:
قال الصادق (عليه السلام) : «ليس لابن ادم بدّ من اکلة يقيم بها صلبه، فاذا اکل احدکم طعام فليجعل ثلث بطنه للطعام و ثلث بطنه للشراب و ثث بطنه للنفس و لا تسمنوا تسمن الخناء للذبح.»
8- کافي، جلد 6، صفحه 270:
عن ابي جعفر (عليه السلام): «ما من شيء ابغض الي الله تعالي من بطن مملوء.»
9- محجة البيضاء، جلد 5، صفحه 151:
قال لقمان لابنه: «لابني اذا امتلأت المعدة نامت الفکرة و خرست الحکمة و قعدت الاعضاء العبادة.»
10- اين کلام، اشاره به آيات 5 و 6 سوره «غاشيه» مي باشد:
«ليس لهم طعام الا من ضريع لا يسمن و لا يغني من جوع».
11- بحارالانوار، جلد 62، صفحه 142 (به مضموني مشابه):
عن العالم (عليه السلام) قال: «الحمية رأس الدواء و المعدة بيت الداء، و عوّد بدنا ما تعوّد».
12- مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة، باب چهل ويکم، باب الاکل.

منبع: کتاب بنيادهاي اخلاق اسلامي




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.