معماری باغ های ایرانی
ساخت باغ در کشور ما سابقه ای طولانی داشته و در تمام دورانها بخصوص دوره اسلامی مورد توجه بوده است . باغها در کل عملکردهای مختلفی داشته اند و در بعضی دورانهای باغهای عمومی برای گردش و تفریح اهالی ساخته می شوند . در دوره اسلامی نیز ایجاد باغها و درخت زارها همچنان مورد علاقه ساکنان این سرزمین کهنسال بوده و علاوه بر باغهای بزرگ و با شکوه بیرون شهرها ، چندین سده پدیده باغسازی در درون و پیرامون شهرها ، خاص این سرزمین بوده است . در دین


معماری باغ های ایرانی
تهیه کننده : اثیر کربلایی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
مقدمه :
باغهای ایرانی :
مقدمه ای بر پیشینه تاریخی باغ ایرانی :
آب در باغ هاي ايراني
نقش آب در معماري
آب يكي از عناصر طبيعي به شمار مي رود كه ماهيتي تغيير ناپذير دارد. هرجاكه ظاهر مي شود، كاربرد آن بايد منعكس كننده برداشت طراحان و سازندگان از طبيعت باشد. دسترسي به منابع آب از ديرباز به عنوان يكي از مهم ترين عوامل موثر در مكان يابي شهري مورد توجه بوده است. بررسي كلي جغرافيايي شهرهاي ايران به خوبي وابستگي ميان زندگي شهري و دسترسي به منابع آب را نشان مي دهد. فلات ايران به دليل تنوع اقليمي و چشم انداز محيط طبيعي درهمه جا از منابع آب سطحي مطمئن برخوردار نيست، زيرا همان طور كه آب هاي سطحي زمين، چون دريا و رودخانه و درياچه در معماري و به وجود آمدن آن نقش دارد، دربسياري از مناطق كه از اين منابع سطحي به دورهستند، نياز مردم از راه منابع زيرزميني، چون قنات و چاه ها حاصل مي شود. .
ساحل رودخانه ها بستر پيدايش و رشد بيشتر فرهنگ هاي كهن جهان است. در ايران نيز هرجا رودخانه اي جاري بوده، به سرعت و شتاب فرهنگي افزوده است وخود نيز در درون فرهنگ جا باز كرده است. و بايد گفت آب در گذشته هاي بسيار دور باعث به وجود آمدن مراكز حياتي و روش اقتصادي وشهرنشيني بوده است.
پيش از ظهور اسلام، در ايران، معماري در كنار آب و دردامن طبيعت بدون آنكه آن را مخدوش سازد، حضور خودرا اعلام مي كند ونقش آب بيشتر نقش تجردي است. نيايش گاه ها و معابد وآتشكده ها دركنار آب و درنهايت احترام به وجود آب شكل گرفت. گويي آب گذزگاه انسان براي ورود به دنياي ديگر بود. آب نقش معنوي خود را در معماري ايران نشان داد، به گونه اي كه گردش آب نمايش تجردي آب درطبيعت است وتمام جوهر وخواص آب به صورت مجرد كه ظاهرا جنبه نمايشي پيداكرده و در نيايش آب منظور بوده است.
پس رودخانه ها وچشمه ها و درياچه ها داراي جايگاه آييني و اعتقادي بودند. اين جايگاه به خودي خود شكل نمي گرفت. ساخت و وجود بناي مكان ها بود كه باورها و افسانه ها و آداب و رسومات را متجلي مي ساخت. آب هايي كه از دهانه سراب هاي بزرگ از دل كوه و درون غار و ازميان سنگ وخاك بيرون مي زند و روي زمين جاري مي شوند، چشمه هاي كوچك و بزرگي هستند كه ازميان سنگ وصخره مي جوشند و درساخت بناهايي كه در اطراف آنها ساخته مي شود نقش مهمي دارند. و در اينجا مي بينيم كه دو عامل آب وصخره در امر احداث بناهاي بوجود آمده نيز مدخليت دارند. پس همانطور كه آب در ساخت باغ نقش دارد، باغ نيز در به وجود آمدن شهر نقش خود را ايفا مي كند. تحولات مربوط به شهرها و رابطه ساختار ميان باغ وشهر آن چنان است كه مي توان از سويي باغ را شهر و شهر را باغ ناميد و از سوي ديگر باغ را به مثابه كارگاه طرح اندازي شهز تلقي كرد كه نمونه اين مطلب را مي توان درگفتار <كلاريخد>، سياح دوره تيموري بيان كرد كه رابطه ساختاري ميان باغ شهر در آن شهر موقت كه درازاي سراپرده ها وخرگاه ها وخيمه هارا به روشني بازسازي كرده است.
نمونه ديگر اين باغ شهر را در اصفهان مي توان ديد و چهارباغ و كو چه هايي كه در جهات مختلف آن امتداد داشت و اين يكي از اصول طرح اندازي شهري بود.
در ايران باستان، معماري به سوي آب حركت مي كند و دركنار آن آرام مي گيرد. ولي در دوره اسلامي آب در معماري حالت كاربردي پيدا مي كند و معماران آگاهانه سعي مي كنند تا به طبيعت تسلط يافته و آن را به نظم بكشانند و باشناخت قوانين فيزيكي و رفتار آب و درك نقش و تمثيل و ارتباط آن با انسان آب را به درون معماري بكشانند. آب در شكل هاي هندسي در اكثر بناها متجلي مي شود و به نوعي مركزيت وحدت معماري در آب شكل مي گيرد. حركت پرموج آن در مفاهيم مذهبي و ادبي هنري در فرهنگ ما جاري مي شود. به اين ترتيب آن چنان در ساخت و تركيب بناهاي ما وارد مي شود كه عملانمي توان آن را ازشكل ساخته شده جدا دانست. آب در مركز كوشك ها وباغها و غيره ظاهر مي شود. در مناطق كويري، آب كمياب و زندگي بخش سبب شكل گيري معماري آب انبار ها و پاياب ها و رباط ها و يخچال ها مي شود. و به گونه اي ديگر خودرا نشان مي دهد.
آب در باغ و كوشك، نهر ها و آب نماها و جويبار و حوض و استخر و فواره ها را به وجود مي آورد و هركلام از اينها نمايانگر تسلط انسان به طبيعت است. تا تمام اينها را دركنار خود به نمايش بگذارد. آب در معماري حوض ها به عنوان سمبل آب راكد استفاده مي شود و به اشكال هندسي منظم، عامل تكميل كننده بنا مي شود.
حوض هاي جلو بناها مكمل معماري شده و مانند آيينه آنها را در خود منعكس مي كند. حوض هايي كه در معماري مساجد شاهد هستيم نيز غير از نقش تطهير، جنبه نمادين پيدا كرده و آب هم نماد زندگي و هم نماد مرگ را به وجود آورده است. و انسان را هم از نظر جسمي پاك مي كند و هم از نظر روحي و به طور كلي اينجاست كه درك مفهوم آب در معماري همان درك معماري آب است.
نقش آب در معماري ايران باستان
اين مساله در رابطه با مكانهايي مانند پارك يا باغ بيشتر چشمگير است. زيرا عنصر آب به عنوان يكي از زيباترين زمينههاي ديد و يكي از موارد تكميلي فضاي سبز مورد استفاده قرار ميگيرد. البته در اين مكانها وجود آب براي پاكيزگي محل و آبياري درختان و گلها يا استفاده براي سرويسهاي بهداشتي، ضروري و پراهميت است.
در سدههاي گذشته ايرانيان باغها را بيشتر در زمينهاي شيبدار احداث ميكردند و با ايجاد پلكان در مسير آب، جريان ملايم آب، تند و پر سر و صدا ميشد.اصليترين عاملي كه همواره به باغهاي ايراني حيات ميبخشيد، آب جاري بود كه در چهارباغها، جويبارها و جويهاي كمشيب و مارپيچي به حركت در ميآمد و هواي باغ را مطبوع و دلپذير ميساخت. در باغهاي تزييني كه به حوضها ميپيوست، جدول ها معمولا با سنگ و آجر ساخته ميشد. در كف آبنماها و بيشتر جاهايي كه آب در جريان بود، اغلب تخته سنگي با تراش سفيدرنگ يا با طرحهاي مختلف كار ميگذاشتند كه به موج آب، جلوه زيبايي دهد.باغهاي قديمي ايران اغلب در مناطق گرم و خشك و كمآب ساخته شدهاند و دليل احداث آنها در چنين مناطقي، وجود چشمههاي طبيعي و يا كاريز است.
در باغهاي ايراني، براي ايجاد محيطي آرام، خنك و پرسايه، چارهاي جز احداث جويهاي آب در طول تمام باغ نبوده است و معمولا اين جويها در تقاطعها به حوضچه تبديل ميشدند. آب از جويها كه اغلب از حوضخانه عمارت باغ آغاز و در فاصلههاي منظم با استفاده از شيب طبيعي زمين با تكرار آبشارها به داخل حوضچهها روان ميشد.
آبنما كه از ضروريترين عناصر ايجاد باغ محسوب ميشد، بيشتر در مقابل عمارت باغ احداث ميشد و بعد اصلي آن در جهت طول ساختمان و به شكلهاي مستطيل، مربع، چند ضلعي و دايره بود. گاهي در داخل عمارتهاي باغهاي قديمي نيز آبنما ساخته ميشد كه در اصطلاح به آن محل، حوضخانه ميگفتند. ساكنان باغ در روزهاي گرم تابستان، به ويژه هنگام نيمروز، در كنار آبنما به آسايش ميپرداختند.
آب و روانشناسي
آب و انعكاس سطح آب ساكن
با انعكاس نور مانند آينه عمل ميكند و پديده هاي اطراف خود را با چرخش 180 درجه نمايش ميدهد، همچنين انعكاس پوشش گياهي در آب و تابش نور خورشيد روي گياهان آبزي موجود روي آب، تصوير زيبايي براي بيننده به وجود ميآورد. آب در حال حركت نيز منعكسكننده امواج نور در فضاست؛ مانند نوري كه از يك جويبار روان روي برگ درختان منعكس ميشود.آب و تاثير آن در كاهش درجه حرارت و افزايش رطوبت:آب در پاركها و باغها به هر يك از صور مختلف، خود به نحوي در متعادل كردن درجه حرارت هوا، تامين رطوبت نسبي براي گياهان و ايجاد طراوت، موثر است. مجموعه اين عوامل از يكنواختي و خشكي محيط ميكاهد.
طراحي آب در سبكهاي مختلف:
منظم (Formal) _ منظور از طراحي منظم، دادن شكل كاملا هندسي به آبنماها و آبراهههاست. اين نوع آبنماها وقتي در يك چشمانداز كه به شيوه منظم طراحي شده است، قرار گيرند، بهترين نماي خود را نشان ميدهند. اشكال به حالت قرينه و كلاسيك به كار ميروند. چشمهها و مجسمهها شكل مشخصي دارند و مواد به كار رفته، سنگ و بتنهاي صاف و منظم است. البته از فايبرگلاس هم در اندازههاي دلخواه و به فرم منظم ميتوان استفاده كرد. آبنماهاي منظم وقتي كه داراي لبه برجسته باشند، جذابيت بيشتري دارند. چرا كه نشستن روي لبه برجسته استخر جالب است و از طرفي براي كودكان امنيت دارد. در باغها و پاركهاي كوچك شهري، بهتر است كه آبنما به شيوه منظم طراحي شود
.غيرمنظم (Informal) - آبنماهاي غيرمنظم ميتواند از اجسام قالبريزي شده و ظروف با اشكال غيرهندسي و خيالي و يا سنتي ساخته يا به فرم آزاد با پيروي از آبگيرهاي طبيعي طراحي شود. در اين صورت آبنماها داراي گوشههاي راست و ديوارهاي عمودي و حاشيههاي منظم و دستساز نيستند. يا دست كم در ظاهر اين طور به نظر ميآيند. براي ساخت آنها، بيشتر از سنگ و خاك و گياهان بومي استفاده ميشود. براي ايجاد آبنماهاي طبيعي بايد فضاي كافي وجود داشته باشد. پس از مشخص شدن سبك طراحي پارك، مساحت و فرم استفاده از آب (جاري - ساكن) تعيين ميشود. وسعت كل آب بستگي به مساحت پارك و شرايط اقليمي منطقه دارد.در مناطقي كه آب و هواي خشك دارند، بايد پرش آب (فواره، آبشار) بيشتر باشد. در صورتي كه براي آب و هواي مرطوب، ريزش و پرش آب حتيالامكان بايد كمتر شود. در مناطقي مثل تهران بهتر است حدود 25درصد از مساحت كل پارك به آب و آبنماها اختصاص داده شود.برحسب شرايط، توپوگرافي زمين و هدفهايي كه از ايجاد آبنما وجود دارد، اشكال مختلفي از آن ساخته ميشود. شكل و تعيين محل آبنما خود بستگي به موقعيت زمين و هماهنگي با ديگر عوامل باغ، همچنين سليقه و ابتكار طراح دارد.
استخر
آبنما
چشمه
بركه
آبشار و جويبار
فوارهها
1-فوارههاي پرتابي (Spray)
2-فوارههاي ريزشي (Spill)
3- فوارههاي جهنده (Splash).
در مناطقي كه در معرض وزش باد قرار دارند، استفاده از فوارههاي كوتاه و نيرومند مناسبتر است. ارتفاع فوارهها نبايد بيش از فاصله منبع فواره تا لبه استخر باشد. بر پايه يك قانون تجربي، قطر استخر يا حوضچه آب، بايد دست كم دو برابر ارتفاع آب فواره باشد. اگر سر فوارهها پايينتر از سطح آب تعبيه شود، زيبايي بيشتري دارد. مگر اينكه از اشكال و مجسمههاي خاصي براي ايجاد فواره استفاده شود.براي نمايش فوارهها در شب از چراغهايي در زير محل ريزش آب استفاده ميكنند كه بايستي با اصول نورپردازي در آب مطابقت داشته باشد. تابش نور از پايين به بالا و تنظيم ميزان آن، باعث انعكاس حركات آب در محوطه اطراف و روي شاخ و برگ گياهان ميشود و زيبايي خاصي به محيط ميبخشد. در صورت وجود گياهان آبزي يا ماهي در استخر، بايد در نصب فوارهها دقت شود. براي نيلوفرهاي آبي تلاطم سنگين آب مضر خواهد بود. اما اكسيژن فراوان حاصل از آب فوارههاي بلند براي ماهيها مفيد و مطلوب است.
استفاده از آب در طراحي معماري امروز ايران
باغ موزه آب
منابع:
وبلاگ معماری و شهرسازی
http://khakzad.com
www.hkarimi.com