خانواده‏ و تجمل‌گرایی

«تنوع ‏خواهی» غیر از «تجمل‏ گرایی» است. انسان تغییر، دگرگونی و جابه‏ جایی اشیاء اطراف خود را دوست دارد و بدین منظور در حد معقول و اعتدال از وسایل و ابزار مادی بهره می‏گیرد و روزنه‏ای جدید در زندگی مادی خود می‏گشاید
يکشنبه، 20 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حجت اله مومنی
موارد بیشتر برای شما
خانواده‏ و تجمل‌گرایی
خانواده‏وتجمل‏گرایی
 
 
نویسنده:مهری زینهاری



 
«تنوع ‏خواهی» غیر از «تجمل‏ گرایی» است. انسان تغییر، دگرگونی و جابه‏ جایی اشیاء اطراف خود را دوست دارد و بدین منظور در حد معقول و اعتدال از وسایل و ابزار مادی بهره می‏گیرد و روزنه‏ای جدید در زندگی مادی خود می‏گشاید.
آدمی برای ادامه زندگی از تأمین یک سلسله نیازمندی‏ها از قبیل غذا، مسکن، لباس، اعمال غریزه جنسی ناگزیر است و علاقه به این امور در سرشت او به ودیعه نهاده شده است و در دستورات اسلامی نیز در حد اعتدال به تهیه و تأمین این نیازمندیها ترغیب شده است. خداوند در باب خوردنیها می‏فرماید:
«یاایهاالذین آمنوا کُلوا من طیّباتِ ما رزقناکُم و اشْکُرواللّه»(1)
«ای مؤمنان! از روزی‏های پاکیزه‏ای که به شما دادیم بخورید و خدا را سپاس گویید.»
امام صادق علیه‌‏السلام می‏فرماید:
« اِنّ اللّه اِذا اَنْعَم علی عبده بنعمَةٍ اَحبَّ اَنْ یَری عَلیه اَثَرها قیل: کیفَ ذلک؟ قال: یُنَظّفُ ثَوبَه و یُطَیّبُ ریحَه و یُجَصّصُ دارَه و یُکنَسُّ اَفنَیَتَه»(2)
«هنگامی که خداوند نعمتی را به بنده‏اش عطا می‏کند دوست دارد اثر آن را در او ببیند. گفته شد که چگونه؟ فرمود: لباسش را پاکیزه
کند، خوشبو باشد، منزلش را گچ کند و درب خانه‏اش را جارو کند.»
علی علیه‌‏السلام در وصف افراد با تقوا می‏فرماید:
«مَلْبسَهُمُ اَلاِقتصاد»(3)
«لباس پوشیدنشان در حد اعتدال و میانه‏روی است.»[نه آن‏قدر گران قیمت است که شبیه اشراف شوند و نه آنقدر پاره و ژنده که به افراد پست و بی‏ارزش شبیه گردند.]
مطالبی پیرامون استفاده از مسکن مناسب، لباس پاکیزه و مناسب شأن و موقعیت افراد و تشویقاتی که برای تسریع در امر ازدواج پسران و دختران شده است، همه گویای عنایت شرع مقدس به برخورداری انسانها از نعمتهای الهی می‏باشد.
«جمال» به معنای زیبایی و نیکویی است و «تجمل» به معنای زیبا دوستی و خودآرایی است که مورد تأکید روایات قرار گرفته است و این، غیر از آن چیزی است که در فرهس تعالیم•••ل،ظواهر زندگی و خروج از حد اعتدال در استفاده از وسایل دنیوی که از آن به «تجمل گرایی» تعبیر شده است، مذموم است. انسانی که به تجمّلات عادت کرد نمی‏تواند سختی‏های راه خدا را تحمّل کند، نمی‏تواند همنشینی و معاشرت با مردم فقیر و مستمند را شیوه اجتماعی خود قرار دهد، بناچار بتدریج از توده مردم فاصله گرفته و نسبت به دردمندان و محرومان بی‏تفاوت خواهد شد.


عوامل تجم

1 ـ مُترفین

س تعالیم اسلام، توجه مفرط به ظواهر زندگی و خروج از حد اعتدال در استفاده از وسایل دنیوی که از آن به «تجمل گرایی» تعبیر شده است، مذموم است. انسانی که به تجمّلات عادت کرد نمی‏تواند سختی‏های راه خدا را تحمّل کند، نمی‏تواند هم شخصیت حقیقی خود غافل شده‏اند تحت تأثیر
زندگی آنها قرار می‏گیرند و در نهایت بی‏بندوباری، اسراف و بی‏اعتنایی به اصول انسانی و نیز فسق رونق می‏گیرد.
مرفّهین بی‏درد، با لباسهای متنوع و رنگارنگ و ساختمانهای مجلّل و اتومبیلهای آخرین مدل و آنچنانی در جامعه حاضر شده، به فساد پرداخته و زمینه سقوط معنوی و ارزشی جامعه را فراهم می‏آورند. خداوند می‏فرماید:
«و اِذا اَرَدْنا اَنْ نُهْلِکَ قَریَةً اَمَرْنا مُتْرَفیها فَفَسَقُوا فیها»(4)
«و چون بخواهیم قریه‏ای را هلاک کنیم ثروتمندانش را فرمان دهیم تا در آنجا تبهکاری کنند.»


2 ـ رهبران فکری و اجتماعی جامعه

از آنجا که روشهای رفتاری و گفتاری مسؤولان جامعه ـ بویژه رهبران فکری و معنوی ـ درشکل‏گیری ارزشهاو ضد ارزشهای اجتماعی تأثیر مستقیم دارد، روی‏آوری آنها به تشریفات و بهره‏وری بیش از حد از زیبایی‏های دنیوی، موجب روحیه «تجمل‏گرایی» در بین توده مردم می‏شود. زیرا به فرموده امیرالمؤمنین علی(ع):
«الناس‏بأُمَرائهم‏اَشبه‏مِن آبائهم.»(5)
«مشابهت مردم با امیران و زمامداران خود بیش از شباهتی است که به پدران خود دراند.»
متأسفانه گرایش به تجمل گرایی و روی‏آوردن به فرهنگ تظاهر و تجمل در بین عده‏ای که زندگی آنان می‏تواند برای دیگران الگو و یا حداقل تسکینی برای ناگواریهای دیگران باشد به شدت رشد یافته و در ساختن ساختمانهای مجلّل و استفاده از جلوه‏ها و نماهای شیک به رقابت پرداخته‏اند.
اگر مردم باورشان شود که مسؤولان کشور گرفتار تجمل‏گرایی و تشریفات زندگی شخصی هستند و سیره حکومتی علی(ع) را به فراموشی سپرده و زهد و ساده‏زیستی را کنار گذاشته‏اند، نسبت به اصل نظام اسلامی و حقّانیت سخن و راه آنها بدبین خواهند شد.
امام باقر علیه‌‏السلام در خصوص شیوه حکومتی علی(ع) می‏فرماید:
«و لَقَد وَلِیَ (علیُّ) خَمسُ ِسنین، ما وَضَع آجرةً علی آجرةٍ و لا لِبْنةً علی لبنةٍ و
لاقُطع‏قَطیعاولااَورثَ‏بیضاءولاحَمرا»(6)
«علی علیه‌‏السلام پنج سال زمـامداری کـــرد و درآن مـــدت [بــرای خــود[ آجری روی آجــری ننـهـاد؛ خشـتـی را روی خشـت نـگـذاشـت،] ساخـتـمانـی بـرای خود نساخت ] گـلـه گـوسفـنـدی تـهیـه نـکرد و هـیـچ چـیز [از مال دنیا [به ارث نگذاشت.»
اگر این سیره حکومتی در نظام اسلامی مورد توجه و اهتمام بعضی از مسؤولان قرار گیرد و در دوران قبول مسؤولیت از ساختمان سازیهای غیرمتعارف و خلاف انتظار و راه‏اندازی مزارع و کارگاههای شخصی، اجتناب کنند، بسیاری از توقّعات و نارضایتی‏های مردمی کاهش می‏یابد و یقین می‏کنند که در نظام اسلامی، عدالت اجتماعی در بین همه اقشار جامعه حکمفرماست. علی (ع) می‏فرماید:«اِنّ اللّهَ‏تعالی فَرَضَ عَلی اَئمةِ‏العَدلِ اَنْ یُقَدّرُوا اَنْفُسهمْ بِضَعْفة‏النّاس کَیلا یَتَبَیّغَ بِالفَقیر فَقَره»(7)«خداوند بر پیشوایان عادل واجب کرده است که زندگی خود را با طبقه ضعیف تطبیق دهند که رنج فقر، مستمندان را ناراحت نکند.»
در شرح حال فقیه بزرگوار مرحوم آیت‏ا.. وحید بهبهانی می‏نویسند: «روزی یکی از عروسهای خود را مشاهده کرد که پیراهنی رنگارنگ از نوع پارچه‏هایی که معمولاً زنان اعیان و اشراف آن عصر می‏پوشیدند، به تن کرده است. فرزندشان (مرحوم آقا محمد اسماعیل شوهر آن خانم) را مورد ملامت قرار دادند، او در جواب پدر این آیه قرآن را خواند: قُلْ مَن حَرَّمَ زینَةَ‏اللّهِ التّی اَخْرَج ِلعَبادِه و الطّیِّباتٍ مِن‏الِرزْقِ؟ یعنی «بگو چه کسی زینتهایی را که خدا برای بندگانش آفریده و هم‏چنین روزیهای که پاکیزه را تحریم کرده است؟»، ایشان جواب دادند من نمی‏گویم خوب پوشیدن و خوب نوشیدن و از نعمتهای الهی استفاده کردن حرام است، خیر در اسلام چنین ممنوعیتهایی وجود ندارد، ولی یک مطلب دیگر هست و آن اینکه ما و خانواده ما به اعتبار اینکه پیشوای دینی مردم هستیم وظیفه خاصی داریم، خانواده‏های فقیر وقتی که اغنیا را می‏بینند که از همه چیز برخوردارند طبعا ناراحت می‏شوند، یگانه مایه تسکین آلامشان اینست که خانواده «آقا» در تیپ خودشان هستند؛ اگر ما هم در زندگی به شکل تیپ اغنیا در آییم این یگانه مایه تسکین آلام هم از میان می‏رود. ما که قادر نیستیم عملاً وضع موجود را تغییر دهیم لااقل از این مقدار همدردی مضایقه نکنیم.»(8)
حالا چه بهتر که همسران مسؤولان در مراسم عروسی و جشنها بگونه‏ای لباس بپوشند و در حدّی طلا و جواهرات بر خود بیاویزند که سؤال‏برانگیز نباشد؛ مجالس عروسی فرزندان و مهریه و جهیزیه دختران خود را به شکلی تعیین کنندکه از سطح طبقه متوسط جامعه بالاتر نباشد.


3 ـ صدا و سیما و مطبوعات

همانطور که حضرت امام خمینی(قده) فرمودند: صدا و سیما «دانشگاه» است. در همه خانه‏ها حضور دارد و در شکل‏دهی به شیوه‏های رفتاری فردی و اجتماعی افراد جامعه و بینندگان، اثر مستقیم دارد، از این‏رو باید در انتخاب سوژه‏ها، الفاظ و القاب، دکورها، گریم و محل اجرا، عنایت کامل کند. پخش سریالهای متنوع در قالب دکورهای تجملی و مبلمانها و لباسهای جذاب و گاهی نامناسب هنرپیشه‏ها، تبلیغات بازرگانی و تجارتی در مورد کالاهای لوکس و غیرضروری، زمینه‏ساز صدور فرهنگ تجمل‏گرایی به همه جا حتی روستاها و نقاط سالم فرهنگی و مذهبی است. در مناسبتهای مختلف، مصاحبه شوندگان بعضا زنان و مردانی نیستند که بتوانند الگوی یک انسان صالح و وارسته باشند. دختران و پسران جوان و نوجوانی که شاهد این نوع افراد هستند، ناخودآگاه در انتخاب روش و گزینش لباس و نحوه حرف‏زدن از آنها پیروی می‏کنند و زندگی موفق و شیرین را در بی‏قیدی و یا بی‏اعتقادی می‏بینند. فرهنگ حجاب در قالب چادر یا حجاب در قالب مانتو، از طریق تلویزیون توسعه می‏یابد و مسؤولان صدا و سیما هستند که با برنامه‏ریزی و انتخاب مُجریان مکتبی، رسالتی بس خطیر در پاکسازی جامعه از فرهنگ‏طاغوت‏وگرایش‏به‏ابتذال،برعهده دارند.


آثار تجمّل گرایی

1 ـ غفلت از یاد خدا

افراط در تجمّل و دلگرمی بیش از حدّ به زخارف مادی، موجب قساوت قلب می‏شود و درنتیجه‏تمامی‏روزنه‏های ورود «یادخدا» مسدود شده و خدا فراموشی بر انسان عارض می‏شود.
وابستگی بیش از حدّ به بهره‏برداری از امکانات تشریفاتی در افراد و مسؤولان و معتاد شدن به آن موجب می‏شود تا حق و فضیلتهای انسانی در مقابل آدمی بی‏ارزش گشته و تن به عدالت اجتماعی و انصاف ندهد. در اینجاست که بتدریج ارزشهای اسلامی و انسانی وارونه شده و در جهت منفی متجلی می‏شوند.
آیا هیچ دیده‏اید که افراد تجمّل‏گرا پس از غفلت از یاد خدا، به «بهانه‏گیری» روی آورده و هر روز تازه‏ای را طلب می‏کنند؟ قوم موسی(ع) پس از آنکه خداوند «منّ و سلوی»(9) به آنها عطا کرد، به جهت ناراحت کردن موسی و بازگشتن به مصر، به بهانه‏گیری‏پرداختند و گفتند: «لَنْ نَصْبر علی طعام واحد فادع لنا ربّک یخرج لنا مما تنبت الارض من بقلها و قثائها و فومها و عدسها و بصلها»(10) «ما هرگز راضی نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم، از خدا بخواه که از گیاهان زمین از سبزیجات خیار، سیر، و پیاز برای ما برویاند.» طبیعی است که با مردمی دارای چنین روحیه‏ای، موسی نمی‏تواند رسالت سنگین خود را به نحو احسن انجام دهد و ممکن است در بین راه او را تنها گذارند. از این رو خداوند که می‏دانست آنها گرفتار روحیه رفاه طلبی و خوش‏نشینی هستند، فرمان داد وارد شهر شده و تمام خواسته‏های خود را تأمین کنند. آنگاه خداوند در همان آیه سرانجام ملتی این چنین را که با روح راحت طلبی بهانه‏گیری می‏کنند، اینگونه بیان می‏کند: «ضُرِبَتْ علیهم‏الذلة والمسکنة و باؤا بِغَضَبٍ من‏اللّه» «خداوند مُهر ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زد و گرفتار غضب پروردگار شدند.» در اینجا یک سؤال مطرح می‏شود و آن اینکه تنوّع در بهره‏برداری از نعمتهای مادی جزء خواسته‏های طبیعی بشر است. طبیعی است که انسان پس از مدتی از غذا و سایر اشیاء یکنواخت خسته می‏شود و این عمل خلافی نیست که بنی‏اسرائیل مورد سرزنش قرار گرفته باشند؟ در پاسخ باید توجه داشت که تنوع طلبی گاهی به صورت افراط است و گاهی صورت طبیعی دارد. بنی‏اسرائیل جنبه افراطی آن را دارا بودند و الاّ خـداوند بشر را به خاطر یک خواسته طبیعی سرزنش نمی‏کند.(11)


2 ـ فاصله گرفتن از توده مردم

یکی از مهمترین اثرات تجمل‏گرایی، دورشدن از واقعیتهای اجتماعی است. قشر محروم جامعه همیشه در راستای رفع نیازمندیهای خود، اهتمام و توجه ثروتمندان جامعه را به خود دوست دارد. اما قشر مرفّه و تجمل‏گرا در هر جامعه بواسطه حرص و طمعِ به تزیین و زیباسازی محیط زندگی خود، علاوه بر اینکه بر عطش روحی خود دامن می‏زنند، از درد دردمندان و نیاز نیازمندان جامعه خویش بیگانه می‏شوند و روابط و رفت‏وآمدهای خود را با قشر محروم و عیالوار محدود می‏کنند و بتدریج آنها را فراموش می‏کنند و اینکه در روایات و احکام اسلامی بر توجه و همنشینی با فقرا تأکید شده است، به جهت بیگانه نشدن از قشر محروم جامعه است.
سلمان فارسی(ره) می‏گوید:
رسول خدا(ص) مرا به هفت چیز سفارش کرد بطوری که در هیچ حال آنها را رها نکنم... فقرا را دوست داشته باشم و به آنها نزدیک شوم»(12)


3ـ بی‏اثرشدن مواعظ مسؤولین برای مردم

ساده زیستی و اجتناب از زخارف دنیوی یکی از اصول سیره حکومتی پیامبر(ص) و امامان(ع) بوده است. زیرا کیفیت زندگی رهبران و مدیران هر جامعه ـ در همه رده‏ها و سطوح ـ در ایجاد روح تجمّل گرایی یا قناعت و صرفه‏جویی اثری مسقیم دارد و در سطح جامعه تنش مثبت یا منفی به وجود می‏آورد.
آنگاه که گرایش به بهره برداری از مظاهر دنیوی در بین مسؤولان و آشنایان به اخلاق
پیامبر و امامان و خانواده آنها رشد یابد و به گفته‏های خود عمل نکنند، ساده‏زیستی و ساده‏پوشی را کنار گذارند و در مجالس و محافل با لباسهای آنچنانی و غیرمنتظره عموم حضور یابند، از اعتبار و ارزش عمومی فرو می‏افتند و نصایح و ارشادات آنها بی‏اثر خواهد شد و مصداقی از «عالِم غیر عامِل» می‏گردند. خداوند در سؤالی همراه با توبیخ می‏فرماید: «اَتَأمُرُونَ النّاسَ بِالبِّر و تَنْسَونَ اَنْفُسَکُم»(13)
«آیا مردم را به خوبی و نیکی فرمان می‏دهید و خود را فراموش می‏کنید؟»
امام صادق علیه‌‏السلام می‏فرماید:
«اِنَّ العالِم اذا لمْ‏یَعْمَل بِعِلْمِه زَلَّتْ موعظتُه عَنِ القُلُوبِ کما یَزِلُّ المَطَرُ عَنِ‏الصَّفا»(14) «هر گاه که عالم به علم خود عمل نکند موعظه‏اش از دلها لغزیده و فرو افتد همانگونه که باران از روی سنگ صاف فرو افتد.» خلاصه اینکه اگر مردم باورشان شود که مسؤولان کشور گرفتار تجمّل‏گرایی و تشریفات زندگی شخصی و یا اداری هستند، نسبت به اصل نظام و حقّانیت سخن آنها بدبین و سست می‏شوند و به تدریج نسبت به احکام اسلامی بی‏اعتقاد خواهند شد.


4 ـ پوچی و بی‏هدفی در زندگی

اصرار بر داشتن زندگی تجمّلی علاوه بر کمرنگ شدن ارزشهای انسانی و اسلامی، پوچی و بی‏هدفی را برای حیات انسان به ارمغان می‏آورد. تجمل گرایان بی‏هدف خود را در یک مسابقه و رقابت پر دردسر و جانفرسا درگیر می‏کنند؛ هر کجا که می‏روند و به هر خانه‏ای که قدم می‏گذارند و با هر کس که می‏نشینند، چشمشان به دنبال وسایل تجمّلی افراد و اطراف است، آرزو می‏کنند همه چیز داشته باشند. اگر اطاق را با فرش زیبا و گل ... مفروش کنند به دنبالش تلویزیون رنگی، پرده‏های زیبا و مبل و ... می‏خواهند و به ناچار راحت‏طلب و تنبل می‏شوند.
بدیهی است که تهیه این وسایل با هزینه‏های کمرشکن امروز، کار آسانی نیست.به تمام آنها نمی‏توانند برسند و به قسمتی از آنها نیز قانع نیستند و در هر حال تمام افکار و انرژی‏های خود را در این جهت بکار می‏گیرند و در نتیجه از اهداف اصلی خلقت خویش (یعنی تربیت و اتّصاف به محاسن و مکارم اخلاقی) و داشتن هدف مشخص و آرامش روحی لازم فاصله می‏گیرند و زندگی را فقط در مثلثِ، خوردن، خوابیدن و تجملات خلاصه می‏کنند. اینگونه افراد با دلهره و اضطراب زندگی می‏کنند، به همه بدبین هستند، شخصیت را در طلا و جواهرات زیاد، مبل و دکوراسیون و مهریه بالا و جهیزیه سنگین می‏دانند، از غذای روح غافل می‏شوند؛ اثر ایمان در زندگی آنها کمرنگ و ضعیف می‏گردد و خلاصه به هر چه نگاه می‏کنند آن را توخالی و بی‏محتوا می‏بینند. رسول گرامی اسلام(ص) می‏فرماید:
«مَنْ اَتْبَعَ بَصَرهُ بِما فی اَیدی النّاسِ طالَ هَمُّهُ وَ لَمْ‏یَشْفِ غیظُهُ».(15)
«کسی که چشم خود را برای نگاه کردن به اموال و ثروت دیگران بگشاید، اندوهش طولانی خواهد شد و خشمش هرگز شفا نمی‏یابد.»
مهمتر از همه اینکه گرفتار اضطراب و دلهره شده و در حفظ و نگهداری وسایل لوکس و تجملاتی زندگی خود، نگران می‏شوند و هر روز آرزو می‏کنند تا زندگی آرام و بی دغدغه‏ای داشته باشند.


5 ـ روی آوری به درآمدهای نامشروع

علاقه افراطی به بهره‏وری از مظاهر مادی و چشم و هم چشمیهای نا معقول زن و مرد، بتدریج مرد را به انحراف و روی‏آوری به درآمدهای نامشروع (رشوه گیری، اختلاس) و چند شغلی وادار می‏کند. غافل از اینکه چند شغلی مرد که روشنایی بخش خانه و مایه امید و نظم افراد خانواده است، پیامدهای روانی نامطلوب بر اخلاق و رفتار خود و همسر و فرزندانش دارد. او شب که دیر به خانه می‏آید با اعصابی خسته و روحیه‏ای افسرده، عشق به همنشینی با فرزندان را در خود از بین برده است. فرزندی که چشم انتظار پدر بوده تا ساعتی در کنار او نشسته و درد دل کند، امیدش به ناامیدی تبدیل شده و بتدریج پیوند عاطفی او با پدر به سستی می‏گراید.
و نیز از طرفی پول حرام اثر منفی خود را بر روح افراد خانواده گذارده، بی‏ایمانی، بی‏قیدی و بی‏ارادگی را برایشان به ارمغان می‏آورد.

چند تذکر:
الف: یکی از شیوه‏های جایگزینی روحیه استفاده از مظاهر مادی در حد اعتدال این است که زن و مرد زندگی خود را بر محور «قناعت» و «صرفه‏جویی» پایه ریزی کنند.
مهمترین نقش از آنِ زن است. او می‏تواند با بکارگیری هنرهای فطری خویش ـ که خداوند در وی به ودیعت نهاده است ـ با کمترین امکانات، بهترین، باصفاترین و پرامیدترین خانواده‏ها را ایجاد کند. صرفه‏جویی در مقدار پخت غذا، پوشیدن لباس، خرید نان و یا سفره‏هایی که به بهانه‏های مختلف با نام «ختمانعام» پهن می‏شود، با درایت و کیاست زن خانه امکان پذیر است. در محیط خانواده اگر روحیه قناعت حاکم باشد و زن و مرد زندگی خود را بر اساس «آنچه که دارند» تنظیم کنند، بسیاری از مشکلات و ناراحتی‏های روحی ـ روانی آنها حل خواهد شد.
زن چون یکی از دو رکن اصلی خانواده و نیز مدیر داخلی خانه است، باید بنای زندگی را بر اقتصاد و اعتدال پایه‏گذاری کند و از شوهرش بیش از توان مالیش توقع نداشته باشد و او را به خرید بعضی اشیاء لوکس، تشریفاتی و تجملاتی وادار نکند. پیامبر اکرم(ص) می‏فرماید:
«هر زنی با شوهرش مدارا نکند و او را به [تهیه] چیزی و [انجام] کاری که توان آن را ندارد، وادار کند، هیچ عمل و کار خوبی از او قبول نخواهد شد و در قیامت خدا را در حالی ملاقات خواهد کرد که بر او خشمگین است.»(16)
از این‏رو به خواهران متأهل توصیه می‏کنیم که به صفا و معنویت زندگی خود بیش از رونق مادی و تجملات ظاهری غیرضروری بیندیشند و از زندگی خود مأمن و مأوایی با صفا و صمیمی بسازند نه محل نمایش انواع لوازم تجمّلی! و نیز این را بدانند که «وفای به نذر» اگر به صورت سفره‏های رنگین «ختم انعام» که همه شرکت کنندگان با بهترین لباس و آرایش و بیشترین طلا و جواهر، به خودنمایی به کنار آن آمده‏اند باشد، تبدیل به «ریا»، «اسراف» می‏شود و ارزش معنوی آن را می‏کاهد.

ب: اگر چه فرزندان ما برای رشد فکری و پیشرفت درسی به لوازم بازی و لوازم‏التحریر نیازمند می‏باشند، اما نوع و نحوه انتخاب و توجیه نکردن فرزندان می‏تواند آثار نامطلوب به دنبال داشته باشد. افراط والدین در خرید لوازم بازی، لوازم‏التحریر و خوراکی‏های غیرمفید ـ و چه بسا مضرّـ موجب آن می‏شود که فرزندان ـ بویژه دختران ـ با تعریف همراه غرور و فخر فروشی برای همشاگردیها و دوستان خود، موجبات تحقیر، توقّع و حقارت آنها را فراهم آورند. از این‏رو لازم است والدین و مربّیان در تهیه اینگونه ابزار و لوازم موقعیت شاگردان کلاس و دوستان فرزندان خود را مراعات کنند و هر چه را که آنها خواستند برایشان تهیه نکنند و زمینه تجمل‏گرایی را در فرزندان خود نابود نمایند.

ج: مادری که فقط به خریدن، پوشیدن لباس و تغییر نمای خانه و لوازم خانگی بویژه از نوع خارجی و لوکس بیندیشد، علاوه بر بازماندن از هدف اصلی تربیت، ناتوانی و عدمِ غنای روحی و روانی فرزندان خود را تقویت کرده است زیرا این فرزندان در محیط اطرافشان فقط با ارزشهای مادی سروکار داشته و از ارزشهای انسانی و اسلامی بی‏خبر مانده‏اند.


پى نوشتها

1 ـ آیه 172، سوره بقره.
2 ـ وسایل‏الشیعه، ج3، ص341.
3 ـ نهج‏البلاغه، صبحی‏صالح، خطبه193، ص303.
4 ـ اسراء، آیه16
5 ـ تحف‏العقول، ص208.
6 ـ امالی‏صدوق، ص250.
7 ـ نهج‏البلاغه، صبحی‏صالح، خطبه209، ص325.
8 ـ سیری در نهج‏البلاغه، شهید مطهری، ص229.
9 ـ غذایی از غذاهای بهشتی.
10 ـ سوره‏بقره، آیه61.
11ـاقتباس‏ازتفسیرنمونه،ج1،ص190.
12 ـ وسایل‏الشیعه، ج6، ص309.
13 ـ سوره بقره، آیه44.
14 ـ اصول کافی، ج1، ص44.
15 ـ تفسیر صافی، ص350.
16 ـ بحار، ج103، ص244.
ماخذ :
اصول کافی
تفسیر صافی
بحارالانوار
وسایل‏الشیعه
نهج‏البلاغه,صبحی‏صالح
تحف‏العقول
امالی‏صدوق
سیری در نهج‏البلاغه,شهید مطهری
تفسیرنمونه

منبع:ماهنامه نامه پیام زن


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.