انسان‌هایی که دوزخ برای ایشان مقدّر نگشته است

اعراف، عنوان معادشناختی انسان‌هایی که دوزخ برای ایشان مقدّر نگشته است. واژه‌ی «الأعراف» (مفـ عُرف) در آیات 46 و 48 اعراف (که به صورت «اصحاب الاعراف» آمده است) به عنوان «مکان مرتفع
سه‌شنبه، 4 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
انسان‌هایی که دوزخ برای ایشان مقدّر نگشته است
 اصحاب اعراف

نویسنده: امیر مازیار
مترجم: ویلیام برینر

اعراف، عنوان معادشناختی انسان‌هایی که دوزخ برای ایشان مقدّر نگشته است. واژه‌ی «الأعراف» (مفـ عُرف) در آیات 46 و 48 اعراف (که به صورت «اصحاب الاعراف» آمده است) به عنوان «مکان مرتفع و بلندی برای متمایز ساختن اشیا یا جدا کردن آنها از هم» فهمیده شده است. «اعراف» (نام سوره‌ی هفتم قرآن) همچنین بر «بالاترین یا بالاتر» و «نخست یا پیشترین» دلالت دارد. در نهایت، در سنت تفسیری پیوندی میان این واژه و ریشه‌ی ثلاثی عربی ع ر ف به معنای «علم» برقرار شده است (نک. مثلاً طبری، تفسیر، 450/12، ذیل اعراف: 46، که این حدیث را از سُدّی نقل می‌کند: «آن را اعراف نامیدند چرا که اصحاب آن انسانیت را می‌شناسند، (یعرفون)»). در تحقیقات جدید نیز اقوال مختلف مفسران قدیم انعکاس یافته است. تور آندره (Der Ursprung 77) می‌نویسد که اصحاب اعراف احتمالاً ساکنان بالاترین مراتب بهشت‌اند، «کسانی که قادرند به بهشت و دوزخ فرو بنگرند». تفاسیر کلاسیک تفسیرهای متعددی برای «اعراف» و «اصحاب اعراف» پیش نهاده‌اند. طبری (د. 310) حدیثی را نقل می‌کند که براساس آن، «حجاب» ذکر شده در آیه‌ی 46 اعراف، که بهشتیان را از دوزخیان جدا می‌سازد، «دیوار» (السور) و «بلندی» (الاعراف) است (طبری، تفسیر: 449/12، ذیل اعراف: 46؛ نک. مقاتل، تفسیر، 38/2-39، ذیل اعراف: 46). روایت اندک متفاوتی از این حدیث می‌گوید که «اعراف» «دیوار» یا همچنین «حجابی» است که «بین جنّت و آتش» قرار دارد.
در سنت تفسیری در باب هویت «مردان» (رِجال) یا «اصحاب» اعراف چند نظر وجود دارد: در حالی که برخی فرشتگان را اصحاب اعراف دانسته‌اند (نک. مثلاً طبری، تفسیر، 459/12، ذیل اعراف: 46)، بسیاری این افراد را انسان‌ها می‌دانند (فرزندان آدم: طبری، تفسیر، 452/12، ذیل اعراف: 46)- که شهیدان (کشته شدگان در راه خدا؛ نک. طبری، تفسیر، 457/12، ذیل اعراف: 46) یا افراد صاحب فضیلت یا افرادی‌اند که کارهای خوب و بد آنها به یک اندازه است. این مورد آخر محققاً غالب بوده است، چه «مردان» واقع در اعراف (اعراف: 46) چنان فهمیده شده‌اند که: «[هنوز] داخل [بهشت] نشده‌اند» (اعراف: 46): «اصحاب اعراف» اشخاصی دانسته شده‌اند که افعال خوب و بدشان به یک اندازه است. از این‌رو، نه اعمال خوبشان آنها را بهشتی می‌کند و نه اعمال بدشان آنها را جهنمی می‌گرداند (نک. مثلاً طبری، تفسیر، 452/12، ذیل اعراف: 46)- و نه شایسته است که پیامبران یا فرشتگان باشند (نک. فخر رازی، تفسیر، 14/93، که استدلال می‌کند شهدا نمی‌توانند اصحاب اعراف باشند، چرا که توصیف مذکور در آیه‌ی 46 اعراف که «آنها هنوز داخل [بهشت] نشده‌اند، بلکه ضمانتی دارند»، قابل اطلاق بر پیامبران، فرشتگان یا شهیدان دانسته نشده است؛ نیز همان 94، که در آن به دیدگاهی اشاره شده که به حُذَیفه و دیگران نسبت داده شده است و حاکی از این است اصحاب اعراف آخرین افرادی خواهند بود که داخل در بهشت می‌شوند). بنابراین، آنها در وضعیتی «بینابینی» میان نجات و هلاکت قرار دارند، چرا که آیه‌ی 47 اعراف («و چون چشمانشان سوی دوزخیان گردانیده شود، می‌گویند: پروردگارا! ما را در زمره‌ی گروه ستمکاران قرار مده») نیز درباره اصحاب اعراف دانسته شده است (نک. طبری، تفسیر، 452/12-454، ذیل اعراف: 46). در نهایت، صوفیان این واژه را برای وضعیتی روحی به کار برده‌اند که در آن روح در حال تأمل بر وجود خداوند در همه‌ی اشیاست.
در تحقیقات جدید نیز اقوال مختلف مفسران قدیم انعکاس یافته است. تور آندره (Der Ursprung 77) می‌نویسد که اصحاب اعراف احتمالاً ساکنان بالاترین مراتب بهشت‌اند، «کسانی که قادرند به بهشت و دوزخ فرو بنگرند». اما بِل (Men, 43) هیچ توجیه زبانی برای این مدعا نمی‌یابد، مگر اینکه فرض شود تبدیل نامعمولی در حروف ریشه‌ی عربی فعل «برخاستن» (از ر ف ع به ع ر ف، مربوط به «اعراف») انجام گرفته است. برخی از مفسران تصور کرده‌اند که «اعراف» نوعی حائل است و واژه «برزخ» را برای افراد برتر و پیامبران یا برای شهدا و کسانی که برجستگی‌شان به آنها تفوّق بخشیده است، به کار می‌برند.
ترجمه‌های غربی قرآن انعکاس دهنده‌ی این فقدان اجماع تفسیری در باب عبارت «الأعراف» است. برخی مترجمان عبارت عربی را در مقام عنوان سوره‌ی هفتم ترجیح داده‌اند، اما دیگران تلاش کرده‌اند تا این واژه را ترجمه کنند و ترجمه‌های خود را عنوان این سوره قرار داده‌اند؛ مثلاً آربری (176-177) واژه‌ی «کنگره» و «بارو» و پیکتال (Koran, 121) «بلندی‌ها» را به کار می‌برد (نک. Dawood, Koran, 112-113). برخی ترجمه‌های پیچیده‌تر از این قرارند: «دیواری بین بهشت و دوزخ» (Ahmad Ali, Quran, 37)؛ مثلاً در ترجمه‌اش از آیه‌ی 46 اعراف: «مردان اعراف ندا می‌دهند [به ساکنان دوزخ]....» ). دو نویسنده‌ی قدیم‌تر، سِیل (Koran, 151) و رادوِل (Koran, 297-298) صرفاً واژه‌ی «الأعراف» را در عنوان به کار برده‌اند. سِیل سوره‌ی هفتم را «الأعراف» نامیده است و بخش‌ها را تقسیم نکرده است. او می‌نویسد: «..... مردانی بر اعراف خواهند ایستاد که هر کدام از ایشان همدیگر را خواهد شناخت......»؛ و «.... آنهایی که بر اعراف می‌ایستند برخی افراد را ندا خواهند داد....» رادوِل سوره را «الأعراف» می‌نامد و می‌نویسد: «و بردیوار الاعراف مردان خواهند بود....» (اعراف: 46؛ نک. پانوشت او: «بر این دیوار [که نام آن برآمده از «عَرَفَ» (شناختن) است، با اشاره به کسانی که برآنند] کسانی خواهند ایستاد که کارهای خوب و بدشان یکسان است و بنابراین، نه شایسته‌ی بهشتند و نه شایسته‌ی جهنم....»؛ اعراف: 48 «و کسانی که بر الاعراف‌اند به کسانی که می‌شناسند، ندا می‌دهند....»). کازیمیرسکی، پژوهنده‌ی فرانسوی، هم نام «الاعراف» را در عنوان سوره‌ی هفتم حفظ کرده و عبارت مربوطه در آیه‌ی 46 اعراف را هم به صورت «..... دیوار اعراف....» آورده است.
منابع تحقیق:
خواننده گرامی! منابع مقاله را در نسخه ی چاپی ملاحظه فرمایید.
منبع مقاله :
مک اولیف، جین دَمن؛ (1392)، دائرةالمعارف قرآن (جلد اول آ-ب)، ترجمه‌ی حسین خندق‌آبادی و دیگران، تهران: انتشارات حکمت، چاپ اول.
 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.