می‌توان با تغییر نگاه و کارکرد خود از نگاه منفی به نگاه مثبت و موفقیت رسید

چکیده
گاهی اوقات در مواجهه با کارهایی که انجام می‌دهیم احساس عجز و ناتوانی می‌کنیم. مدام به این فکر می‌کنیم که من آنچه باید باشم نیستم. این‌ها را می‌توان با تغییر نگاه به خود به سمت مثبت دگرگون کرد و زندگی موفقی را برای خود رقم زد.

تعداد کلمات 770/ تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه

مترجم: میثم نریمانی

کارلا نمی‌تواند کارش را به‌عنوان استاد دانشگاه ترک کند، او اکنون درمی‌یابد که کاری که او انجام می‌دهد عملی نیست، زیرا او دوره تصدی خود را از دست خواهد داد. فکر او این است:"من بر روی سیستم هیچ کنترلی ندارم ".
همکار مانوئل، فیدبک بازخورد خوبی ندارد. مانوئل هر شب در خانه کار می‌کند؛"نظافت کردن " پروژه‌های همکار، بنابراین واحد آن‌ها بهتر دیده خواهد شد. فکر او این است:"من نمی‌توانم کنترل کنم که مردمان دیگر چگونه هستند ".
هنریتا می‌خواهد به مدیریت ارشد ارتقاء پیدا کند. به او گفته‌شده است که او فاقد چیزی است که برای این جهش، لازم است. فکر او این است:"من نمی‌توانم آنچه را که دیگران درباره من فکر می‌کنند را کنترل کنم ".
درست است. ممکن نیست که یک سیستم یا رفتار، یک شخص دیگر و یا عقاید دیگران را کنترل کرد.
اما این نکته این معنی را نمی‌رساند که کارلا، مانوئل یا هنریتا هیچ کنترلی بر وضعیتشان ندارند. آنچه آن‌ها و ما درنهایت می‌توانیم کنترل کنیم، قدرت بیشتری دارد برای تحت تأثیر قرار دادن یک موقعیت، نسبت به هر نوع کنترلی که ممکن است سعی کنیم بر دیگران اعمال کنیم.
وقتی‌که ما به این حوزه‌ها توجه می‌کنیم، قدرت موجود در اختیار ماست.

بیشتر بخوانید: راههای تقویت اراده

چیزهایی که ما واقعاً می‌توانیم در مورد آن انجام دهیم:
کلمات ما. سخن یا نوشته، کلماتی که ما انتخاب می‌کنیم بر زندگی ما و زندگی دیگران اثر می‌گذارد و آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد. به‌عنوان‌مثال مانوئل، می‌تواند راه‌ها و روش‌هایی را که شانس بیشتری برای شنیده شدن دارند را برای نزدیک شدن به همکارش یاد بگیرد. (با در نظر گرفتن و مطالعه ارتباط غیر خشونت‌آمیز، اثر مارشال روزنبرگ یا برداشتن جنگ از واژه‌های ما، اثر شارون الیسون). پنهان‌کاری و سرپوش گذاشتن او بر روی کارهای همکارش، همکار او را بد کرده است و زمانی را که او باید با همسرش بگذراند و به او اختصاص دهد را از بین می‌برد.

باورهای ما. ما همیشه می‌توانیم باورهای خود را تغییر دهیم. به‌عنوان‌مثال کارلا، ممکن است بخواهد اعتقادش مبنی بر اینکه تنها راه برای اینکه او ازلحاظ مالی احساس امنیت کند این است که به‌عنوان استاد دانشگاه استخدام رسمی شود را بررسی کند و تغییر بدهد. یا این اعتقادش که انجام کاری دیگر که رضایت‌بخش و هیجان‌انگیز است به‌اندازه کافی برای او فراهم نخواهد شد.

اقدامات ما. ما به‌تنهایی مسئول آنچه انجام می‌دهیم هستیم. به‌عنوان‌مثال هنریتا، می‌تواند دقیقاً همان چیزی را که رئیس یا مافوقش فکر می‌کنند که او فاقد آن است که همان ویژگی‌های مدیریتی است را پیدا کند. او می‌تواند دوره‌های آموزشی را برای آموختن روش‌ها بگذراند. او می‌تواند با یک مربی کار کند تا ویژگی‌های مدیریتی را به دست آورد یا به امکانات کاری دیگر بیندیشد.

ارزش‌های ما. دعوت ما به این است، آنچه برای ما مهم است. هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند به ما بگوید چه چیز برای ما مهم و ارزشمند است. جایی که ما واقعاً قدرت را به دست می‌آوریم زمانی است که ارزش‌هایمان را با اقداماتمان هماهنگ کرده باشیم.

کار ما. اگرچه بسیاری از ما از اینکه در یک کاری و یا شغلی گیرکرده‌ایم، شکایت می‌کنیم و می‌نالیم بااین‌حال ما باید چیزی را انتخاب کنیم که کار ما در جهان است و مختص ما است و از ما برمی‌آید. اگر شما به‌طور دائمی نتوانسته‌اید و اهدافتان محقق نشده‌اند، شروع کنید و گزینه‌های خودتان را بررسی کنید.

دوستان ما. کسانی که با آن‌ها مرتبط هستیم به اینکه با آن‌ها زیاد صحبت می‌کنیم در این مورد که چه فکری درباره خودمان می‌کنیم. ما می‌توانیم انتخاب کنیم و دوستانی داشته باشیم که از ما حمایت می‌کنند و مانند آینه بهترین ویژگی ما را نشان می‌دهند و آشکار می‌کنند و یا کسانی را انتخاب کنیم که ما را پایین بکشند و سرنگون کنند.

زمان ما. هرچند گاهی اوقات احساس می‌کنیم که هیچ انتخابی نداریم، ما هرروز انتخاب می‌کنیم که چگونه 24 ساعت خود را که در یک روز به ما می‌دهند، استفاده کنیم.

سلامت پایه ما. درحالی‌که ما نمی‌توانیم طبیعت ژنتیکی خود را کنترل کنیم، می‌توانیم انتخاب کنیم که ورزش کنیم، به‌اندازه کافی بخوابیم، غذای سالم بخوریم و معاینه و چکاب معمولی خود را انجام دهیم.
پس این را بدانید که: