چگونه به نقطه تعادل زندگی برسیم؟

یاد مرگ، انسان را به دنیا بی رغبت می سازد و این امر، سبب حفظ تعادل در زندگی می شود. انسان متعادل، نه در خوشایند زندگی، به عیش و مستی می پردازد و نه در ناخوشایند زندگی بی تاب است. برای رسیدن به این نقطه تعادل، راه هایی وجود دارد که یکی از مؤثرترین آنها، «یاد مرگ» است.
پنجشنبه، 21 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدروح الله حسین پور
موارد بیشتر برای شما
چگونه به نقطه تعادل زندگی برسیم؟
یاد مرگ، نقطه تعادل و کلید خرسندی از زندگی است.
 
چکیده: یاد مرگ، انسان را به دنیا بی رغبت می سازد و این امر، سبب حفظ تعادل در زندگی می شود. انسان متعادل، نه در خوشایند زندگی، به عیش و مستی می پردازد و نه در ناخوشایند زندگی بی تاب است. برای رسیدن به این نقطه تعادل، راه هایی وجود دارد که یکی از مؤثرترین آنها، «یاد مرگ»  است.

تعداد کلمات 1210 /  تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

چگونه به نقطه تعادل زندگی برسیم؟ 

یاد مرگ

مرگ، یکی از واقعیت های زندگی است که هیچ انسانی را از آن گریزی نیست. هرچند مرگ، انتقال از خانه ای به خانه دیگر و جای گزینی لباس چرک و بدبو با لباس فاخر و خوش بوست، امری ترس آور نیز است. مرگ، نقطه عطف زندگی و تعیین کننده فرجام انسان است. ازاین رو، یکی از گردنه های سخت و دشوار زندگی به شمار می رود.
سخن گفتن درباره حقیقت مرگ، مجال دیگری را می طلبد. اکنون بحث در این باره است که توجه به این واقعیت سخت و هول برانگیز، تأثیر بسیار زیادی بر کاهش تنیدگی ها و مصیبت ها دارد. یاد مرگ، نابودکننده لذت هاست. این شاید دقیق ترین توصیفی باشد که در روایت ها، بیشترین تأکید را بر آن شاهد هستیم. یادآوری مرگ، لذت خواهی را در وجود انسان می میراند. انسان از آن جهت که لذت جو و راحت خواه است، هنگام رویارویی با سختی ها و مشکلات دچار فشارهای روانی سخت و گاه طاقت فرسا می شود، ولی یادآوری مرگ (این هول برانگیزترین واقعه زندگی) هر حادثه تلخی را کوچک و تحمل پذیر می سازد.
روزی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله خطاب به حاضران فرمود: «همواره نابودکننده لذت ها را یاد کنید!.» حاضران پرسیدند: «ای پیامبر خدا! نابودکننده لذت ها چیست؟» حضرت در پاسخ آنان فرمود: أَلْمَوْتُ؛ فَإِنَّهُ مَنْ أَکْثَرَذِکْرَ اَلْمَوْتِ سَلا عَنِ الشَّهَواتِ، هانَتْ عَلَیْهِ الْمُصیِباتُ وَ مَنْ هانَتْ عَلَیْهِ المُصیِباتُ، سارَعَ فِی الْخَیْراتِ.[1]
مرگ؛ همانا کسی که زیاد به یاد مرگ باشد، از شهوت ها جدا ­می­شود و کسی که از شهوت ها جدا شود، مصیبت ها بر او آسان می شود و کسی که مصیبت ها بر او آسان شد، در خیرات، شتاب می گیرد.
تلخی برخی رویدادها، به سبب لذت جویی انسان است و آن گاه که این حس، خاموش شود، تحمل سختی ها نیز آسان خواهد بود.

یاد مرگ، نه تنها ناامیدکننده نیست، بلکه یکی از عوامل مؤثر در کاهش نگرانی هاست. یاد مرگ، انسان را به دنیا بی رغبت می سازد و این امر، سبب حفظ تعادل در زندگی می شود. انسان متعادل، نه در خوشایند زندگی، به عیش و مستی می پردازد و نه در ناخوشایند زندگی بی تاب است. برای رسیدن به این نقطه تعادل، راه هایی وجود دارد که یکی از مؤثرترین آنها، «یاد مرگ»  است.پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: أَکْثِرُوا ذِکْرَ اَلْمَوْتِ، فَإنَّهُ یُمحِّصُ الذُّنُوبَ وَ یُزَهِّدُ فِی الدُّنْیا، فَإنْ ذَکَرْتُمُوهُ عِنْدَ الْغِنی هَدَمَهُ وَ إِنْ ذَکَرْتُمُوهُ عِنْدَ الْفَقْرِ أَرْضاکُمْ بِعَیْشِکُم.[2]
مرگ را زیاد یاد کنید؛ زیرا گناهان را می زداید و انسان را به دنیا بی رغبت می کند.ازاین رو، اگر آن را هنگام دارایی یاد کنید، نابودش می کند و اگر آن را هنگام نداری یاد کنید، شما را از زندگی تان راضی می سازد.

پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله، یاد مرگ را کلید خرسندی از زندگی در سختی ها می داند. این هنر نیست که انسان هنگام دارایی، رضامند باشد، مهم این است که انسان بتواند در سختی ها از زندگی راضی باشد و این، از راه یاد مرگ حاصل می شود . یاد مرگ، سختی ها را تحمل پذیر می سازد. انسان اگر خود را همواره زنده بداند و زندگی را یک حرکت پیوسته بشمارد، سخت بودن این زندگی برایش تحمل ناپذیر خواهد بود. زندگی همیشه باید با آسودگی خاطر همراه باشد. در غیر این صورت، طاقت گیر، فرسوده کننده و ویرانگر می شود. وقتی انسان به یاد مرگ می افتد، زندگی دنیا را پایان پذیر می بیند و هول انگیز بودن آن، لذت جویی را خاموش می سازد و بدین سان، وضع موجود، تحمل پذیر می شود.

در حقیقت، یاد مرگ، نقش مهارکننده و مدیریت کننده دارد. اگر انسان در سختی به یاد مرگ باشد، گشایشی برای او به دست می آید و احساس می کند که از آن تنگنا خارج و زندگی، تحمل پذیر است. همچنین اگر انسان در ناز و نعمت باشد، احساس آزادی و رهایی می کند و می پندارد که میدان فعالیت بسیاری دارد. در این حالت، اگر به یاد مرگ باشد، آن دایره بی انتها تنگ و جلوی زیاده­روی ها و بی­مسئولیتی ها گرفته می شود. در مجموع، انسان، در حالت تعادل باقی می­ماند. این، کارکرد روانی یاد مرگ است.پس یاد مرگ، در خوشایند و ناخوشایند زندگی نقش مدیریت کنندگی دارد. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله در این باره می فرماید: أَکْثِرُوا مِنْ ذِکْرِ هادِمِ اللَّذّاتِ فَإِنَّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ فِی ضِ یقٍ وَسَّعَهُ عَلَیْکُمْ فَرَضِ یتُمْ بِهِ فَاُثِبْتُم وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی غِنی بَغَّضَهُ إِلَیْکُمْ فَجُ دْتُمْ بِهِ فَاُجِرْتُمْ.[3]
نابودکننده لذت ها را زیاد یاد کنید؛ زیرا بی گمان، اگر شما در تنگنا باشید، آن را برای شما می گشاید. پس، از آن رضایت پیدا می کنید و در نتیجه، ثواب می برید. اگر در غنا باشید، آن را مبغوض شما می سازد. پس بخشنده می شوید و در نتیجه، پاداش می گیرید.

در کلام دیگری از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله )چنین نقل شده است: أَکْثِرُوا ذِکْرَ هادِمِ اللَّذّاتِ فَأِنَّهُ لَمْ یَذْکُرْهُ أَحَدٌ فِی ضِیقٍ مَنْ الْعَیْشِ إِلّا وَسَّعَهُ عَلَیْهِ وَ لا ذَکَرَهُ فِی سَعَهٍ إِلّا ضَیَّقَها.[4]
زیاد به یاد نابودکننده لذت ها باشید؛ زیرا هیچ کس آن را در تنگناهای زندگی به یاد نمی آورد، مگر اینکه زندگی را بر او می گشاید و هیچ گاه در گشایش، آن را به یاد نمی آورد، مگر آنکه آن را تنگ می کند.
یاد مرگ، دامنه افسارگسیخته رفاه را محدود می سازد و حلقه تنگِ سختی ها را می گشاید. ازاین رو، پیامبر به یکی از انصار مدینه که مشکلی داشته است، چنین سفارش می فرماید: اُوصِیکَ بِذِکْرِ الْمَوْتِ، فَأِنَّهُ یُسَلِّیک عَنْ أَمْرِ الدُّنْیا.[5]
تو را به یاد مرگ سفارش می کنم که تو را از امور [سخت] دنیا آرامش می دهد.
یاد مرگ، رغبت به دنیا را که یکی از عوامل فشارهای روانی است، کاهش می دهد[6]و انسان را به آنچه هست، راضی می کند.[7]و اگر انسان به اندک دنیا راضی شد،[8]زندگی بر او آسان و سختی ها هموار می شود. مرگ، دنیا را حقیر و ناچیز می سازد و دنیای ناچیز، هرچه کاستی داشته باشد، باز هم شایسته اندوه و غصه نیست.

منبع : پسندیده، عباس، (1392)، شادکامی از دیدگاه پیامبر اعظم، موسسه انتشارات کتاب نشر.

بیشتر بخوانید:
تاثیر اعتقاد به تقدیر الهی در زندگی انسان
رضایت از زندگی از دیدگاه پیامبر اکرم (ص)
صبر؛ مهمترین مهارت‌ مقابله با مشکلات زندگی
مهمترین راهکارهای تحقق صبر در زندگی را بدانید

 پی نوشت :
[1].مسند زید، بیروت، دار و مکتبه الحیاه، ص 386
[2].جامع الصغیر،ج 1، ص 208، ح 1401؛ کنزالعمال، ج 15، ص 543، ح 42098
[3].ارشاد القلوب، ج 1، صص 18 و 48؛ اعلام الدین، ص 335
[4].کنز العمال، ج 15، ص 542، ح 42097؛ الجامع الصغیر، ج 1، ص 208
[5].دعائم الاسلام، مصر، دارالمعارف، ج 1، ص 221؛ الجعفریات، ص 199؛ بحارالأنوار، ج 82، ص 167
[6].امام علی علیه السلام: «مَنْ اَکْثَرَ مِنْ ذِکْرِ الْمَوْتِ، قَلَّتْ فِی الدُّنیا رَغْبَتُه.» غررالحکم و دررالکلم، ح 2651؛ عیون الحکم والمواعظ، ص 438
[7].امام علی علیه السلام: «مَنْ اَکْثَرَ مِنْ ذِکْرِ المَوْتِ، رَضِیَ مِنَ الدُّنیا بِالْکَفافِ.»غررالحکم و دررالحکلم، ح 2650؛عیون الحکم والمواعظ، ص 440
[8].امام علی علیه السلام: «مَنْ أَکْثَرَ مِنْ ذِکْرَ الْمَوتِ، رَضِیَ مِنَ الدُّنیا بِالیَسِیرِ.»نهج البلاغه، حکمت 349؛ کنزالفؤائد، ج 1، ص 63؛غررالحکم و دررالکلم، ح 3128


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.