یادداشتی بر فیلم لاتاری

فیلم لاتاری روایتی است با تم عاشقانه که در عین حال مشکلی اجتماعی را بررسی می‌‌نماید. لاتاری داستان غیرت ملی است که جناح‌های مختلف با وجود اختلافات ایدئولوژیکی با یکدیگر بر سر این داستان با هم مشترک هستند و برای خدشه‌دار نشدن این غیرت با هم هم‌داستان می‌شوند.
پنجشنبه، 21 تير 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشتی بر فیلم لاتاری
نمایشی متفاوت از غیرت ایرانی از لنز دوربین محمدحسین مهدویان
 
چکیده
فیلم لاتاری روایتی است با تم عاشقانه که در عین حال مشکلی اجتماعی را بررسی می‌‌نماید. لاتاری داستان غیرت ملی است که جناح‌های مختلف با وجود اختلافات ایدئولوژیکی با یکدیگر بر سر این داستان با هم مشترک هستند و برای خدشه‌دار نشدن این غیرت با هم هم‌داستان می‌شوند.

تعداد کلمات 1138/ تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
یادداشتی بر فیلم لاتاری
عارفه گودرزوند چگینی


تحلیل فیلم لاتاری

راجر ایبرت بزرگترین منتقد آمریکایی معتقد است کار فیلم، برانگیختن تفکر مخاطب است. فیلمی قابل اعتنا و نقد است که خواب آسوده را از مخاطب بستاند. قطعاً هر فیلمی نماینده انعکاس اندیشه در جامعه مقصد است. در حقیقت فیلم‌ها ارزش‌ها و حقایق فراموش شده جوامع را آشکار می‌سازند. فیلم لاتاری ارزش تقریبا فراموش شده‌ای به نام «غیرت» را به پرده نقره‌ای می‌کشاند تا آن‌ را بیش‌از‌پیش در مخاطب خود برانگیزاند. کلان روایت فیلم لاتاری شامل «غیرت فردی و غیرت ملی» است. دیالوگ‌های زیادی موتیفِ ((motif موجود در فیلم را به صورت محسوس و نامحسوس تقویت می‌کنند. از‌جمله مهم‌ترین آن‌ها در دیالوگ واپسین حاج موسی انعکاس می یابد: «کسی که به ناموس ایرانی چشم طمع داشته باشد، در خانه خودش کشته می‌شود.» سوژه فیلم درباره مشکل اجتماعی است که کمی دور از انتظار است و البته بدیع؛ «قاچاق دختران». کارگردان فیلم محمد حسین مهدویان راه‌حل این مشکل را هم ارائه می‌دهد «به جوش آمدن غیرت ایرانی».
لاتاری از داستان عاشقانه امیر‌علی به نوشین حکایت دارد که قرار است باهم ازدواج کنند؛ اما موانعی بر سر راه این دو وجود دارد که کار را بسیار مشکل می‌سازد تا جایی که دو جوان آرزوهایی باورناپذیر در ذهن خود می‌پرورانند؛ برنده شدن در لاتاری و رفتن به آمریکا برای رسیدن به آرزوهایشان. ورشکستگی پدر نوشین علت می‌شود برای رفتن نوشین به عنوان مترجم به کشور دبی و در حقیقت مدلینگ شدن که آرزوی دیرین نوشین است. این رفتن آغاز یک پایان تلخ برای عاشقی چون امیرعلی است.
اما این فیلم روی دیگری هم دارد. حضور دو فرد که نماینده دو طیف در یک سیستم هستند. حاج‌موسی (هادی حجازی‌فر) و حاج مرتضی (حمید فرخ‌نژاد) هرکدام طیفی را برای مخاطب تداعی می‌کنند که گذشته‌ای مشترک دارند به نام هشت سال دفاع مقدس که اکنون سالهاست راهشان را جدا کرده‌اند. حاج‌موسی نماینده طیف افراطی‌ای است که ویژگی‌های خودش را دارد: در زمین فوتبال و در شرایط حساس زود از کوره در می‌رود، از دیدن زن‌های بد‌حجاب عصبانی می‌شود، در استفاده از بیت‌المال بسیار مراقب است، فردی دل‌سوز است و پی‌گیر؛ تصمیماتش اما جوان‌پسند است. حضور در منزل نوشین و جرو‌بحث با پدر نوشین و همراهی امیرعلی تا دبی و انتقامی آن‌چنانی. حاج موسی او افراطی دوست داشتنی‌ای است که مخاطب را دل‌زده نمی‌کند. حاج‌مرتضی اما نماینده طیف مصلحت‌اندیش است که مصلحت‌ نظام را به مصلحت فرد ترجیح می‌دهد. بین حاج‌موسی و حاج‌مرتضی دعوایی پایان‌ناپذیر حاکم است. لاتاری از داستان عاشقانه امیر‌علی به نوشین حکایت دارد که قرار است باهم ازدواج کنند؛ اما موانعی بر سر راه این دو وجود دارد که کار را بسیار مشکل می‌سازد تا جایی که دو جوان آرزوهایی باورناپذیر در ذهن خود می‌پرورانند؛ برنده شدن در لاتاری و رفتن به آمریکا برای رسیدن به آرزوهایشان. ورشکستگی پدر نوشین علت می‌شود برای رفتن نوشین به عنوان مترجم به کشور دبی و در حقیقت مدلینگ شدن که آرزوی دیرین نوشین است. این رفتن آغاز یک پایان تلخ برای عاشقی چون امیرعلی است.همواره به یکدیگر طعن می‌زنند. حاج‌مرتضی آن‌چنان مصلحت‌اندیش است که موسی او را به چرتکه‌اندازی متهم می‌کند و حاج‌مرتضی نیز به او می‌گوید بد نیست بین روزنامه‌های سیاه و سفیدت کمی هم صفحه حوادث را بخوانی (کنایه از منزوی بودن و کناره‌گیری حاج‌موسی از مشکلاتی که در بطن جامعه است). در جدال میان حاج‌موسی افراطی و حاج‌مرتضای مصلحت‌اندیش، طیف مصلحت‌اندیش پیروز است. شجاعت حاج‌موسی گرچه خنده را بر لب‌های خونین امیر‌علی می‌آورد اما ذهن مخاطب را درگیر این مسئله می‌کند که پس از این بر سر حاج‌موسی چه خواهد آمد. گویی نیت صادقانه طیف حاج‌موسی همیشه هم کارگشا نیست و باز گره این مشکل با دستان حاج‌مرتضی باز می‌شود. اوست که باید ماجرا را جمع‌و‌جور کند. حاج‌موسی اما در صحنه آخر، بار دیگر شجاعت بچه‌های جنگ و جبهه را به نمایشی مثال‌نازدنی مبدل می‌سازد. کارگردان از انعکاس عمل حاج‌موسی از طریق رسانه، کشیدن جسد تا مقابل دوربین، نشان دادن عکس نوشین و ارائه سخنرانی هدفی خاص داشته است؛ که انصافاً شاه‌کار است از این حیث که غرور ملی را در دل هر میهن‌پرستی زنده می‌کند.
البته ناگفته نماند غیرت در این فیلم معنایی نسبی می‌یابد؛ که این خود حاکی از تغییر نگاه در فرهنگ کلانِ جامعه است. گویی تقریباً پذیرفته شده که پسری دختری را بخواهد، قرار گذاشتن با او، موسیقی گوش‌کردن و سوار موتور شدن، ایرادی به فرهنگ اصیل جامعه وارد نمی‌سازد؛ به عبارت دیگر، رابطه بین امیر‌علی و نوشین بسیار مقبول و توجیه‌پذیر است. آن‌قدر که پسر در غیاب نوشین جرأت می‌یابد تا درب منزل دختر حاضر شود و حال او را از اهل‌خانه جویا شود و حتی برادر که در فرهنگ ایرانی نمادِ غیرت است، اساساً با وجود امیرعلی مشکلی ندارد. حالِ نوشین را از امیر‌علی جویا می‌شود و حتی در پایان فیلم از او می‌خواهد که انتقام خواهر را از قاتل بازستاند.
مهدویان پس از فیلم ماجرای یک نیمروز که انصافاً شاه‌کار فیلم‌های اوست و حتی به لحاظ فیلم‌نامه و سوژه بر لاتاری هم برتری دارد، این‌بار دوربین خود را میان خیابان‌های شلوغ و پر رفت‌و‌آمد و تاریک و پر از اضطراب تهران می‌کارد. صحنه‌هایِ نیمی از فیلم، پر تنش، تلخ و تاریک است و مخاطب منتظر اتفاقی تلخ است که در این میانه، خبر مرگ نوشین و زجه‌های امیر‌علی این انتظار را به سر می‌آورد.
لاتاری همواره در حال چندپاره کردن افراد و طیف‌های فکری موجود در فیلم است. به عنوان مثال برادر نوشین که غیرتش به جوش می‌آید و در مدت کوتاهی که آزاد است دست به عملی غیر معقول می‌زند که تنها حاصل عصبانیت اوست. این‌جا نیز غیرت به گونه‌ای تعصبی، توسط برادر نوشین به نمایش گذاشته می‌شود و در مقابل غیرت معقول و سازنده که توسط امیرعلی ترسیم می‌گردد. غیرتی که محرک او تا پای انتقام گرفتن از قاتل نوشین می‌شود.
شخصیت‌پردازی، سوژه، انتخاب بازیگر و بازی بازیگران در فیلم لاتاری با بازی ساعد سهیلی و هادی حجازی‌فر و حمید فرخ‌نژاد قابل تحسین، ملموس و مطابق انتظار است؛ اما پیگیری امیر‌علی و همراه شدن حاج‌موسی برای یافتن واسط ایرانی و قاتلِ عرب نوشین، ایده‌آلیستی و غیر واقعی به نظر می‌رسد. سوژه ایرانی‌پرستی او با تاکید بر خلیج‌فارس به جای خلیج‌عربی قابل تحسین است اما نگاه کلیشه‌ای او به غیرت ایرانی و معرفی اعراب به عنوان افرادی عیاش و لاابالی کار را تا حدی سطحی و آن را به پان‌ایرانیسم نزدیک می‌سازد. در نهایت فیلم از آن‌رو که به مشکلی همچون قاچاق دختران معصومِ ایران‌زمین و ارزش و هنجاری چون غیرت می‌پردازد، بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است؛ اما حقیقتا در میزانسن، فیلم‌نامه، پردازش روایت داستان (به‌ویژه در بخش دومِ فیلم یعنی رفتن به دبی) و انعکاس نگاه رئالیستی از جامعه، به اندازه‌ای موفق نیست که آن‌ را به پرمخاطب‌ترین فیلم جشنواره و پرفروش‌ترین، در اکران تبدیل کند. وقتی به‌عنوان منتقد از سینما خارج می‌شوید ممکن است تا حدی احساس خسران کنید؛ اما وقتی خود را جای مخاطب عادی قرار می‌دهید قطعا از فیلم، لذتی دو‌چندان خواهید برد. چرا که فیلم از شورانگیزیِ جوان‌پسندانه بسیار بالایی برخوردار است. به نظر می‌رسد امیر‌علی و نوشین، شخصیت آرمانی هر دختر و پسرِ ایرانی است و این هم‌ذات پنداری با قهرمان داستان است که در فیلم کششی وصف ناپذیر ایجاد می‌کند.



 


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.