عزای حسینی در دوران ائمه اطهار(علیهم االسلام)

با توجه به اسناد تاریخی، از زمان پیامبر اکرم و امام علی(علیه‌السلام) عزاداری برای اصحاب و یارانی که به شهادت می‌رسیدند برگزار می‌شد
شنبه، 27 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عزای حسینی در دوران ائمه اطهار(علیهم االسلام)
امامان بعد از شهادت امام حسین‌(علیه‌السلام) مراسمات عزاداری برگزار کرده و مردم را نیز به این کار ترغیب می‌کردند
 
چکیده
با توجه به اسناد تاریخی، از زمان پیامبر اکرم و امام علی(علیه‌السلام) عزاداری برای اصحاب و یارانی که به شهادت می‌رسیدند برگزار می‌شد، حتی بعد از رحلت رسول خدا و شهادت امام علی و امام حسن‌(علیهماالسلام)، مجلس عزاداری برای آن بزرگواران از سوی مردم تشکیل می‌شد؛ اما با شهادت امام حسین‌(علیه‌السلام) عزاداری از شکل گذشته خارج و وارد مرحله جدیدی شد؛ تا جایی که مراسم عزاداری و روضه‌خوانی باعث تقویت مذهب شیعه و گسترش آن در اعماق جامعه و نفوذ آن در دل‌ها گردید و این مراسمات بارعاطفی زیادی به همراه داشتند. بر اساس مطالعات تاریخی، در این پژوهش نشان داده می‌شود که امامان بعد از شهادت امام حسین‌(علیه‌السلام) به چه صورتی عزاداری کرده و چگونه مردم را به این کار تشویق می‌کردند.

تعداد کلمات 2303/ تخمین زمان مطالعه 12 دقیقه
عزای حسینی در دوران ائمه اطهار(علیهم االسلام)
نویسنده: سمیه زنجانی


عزاداری در کربلا در روز اربعین

شیخ مفید و شیخ طوسی بر این موضوع تاکید دارند که روز بیستم صفر، روزی است که اهل بیت امام از شام به سوی مدینه حرکت کردند و در این روز جابربن‌عبدالله انصاری (صحابی پیامبر) برای زیارت امام حسین‌(علیه‌السلام) از مدینه به کربلا آمد؛ هم‌چنین معتقدند که وی اولین کسی بود که در کربلا برای امام عزاداری کرد و قبر امام را زیارت نمود.[1]
اما از منظر سیدبن‌طاووس، اهل بیت امام در اولین روز اربعین در کنار مزار شهیدان کربلا حضور یافته و به عزاداری پرداختند؛ هم‌چنین می‌نویسد:
اهل بیت و بستگان امام حسین‌(علیه‌السلام) از شام به سوی مدینه حرکت کردند و در این هنگام، چون به سرزمین عراق رسیدند به راهنمای کاروان گفتند: ما را از راه کربلا حرکت بده، وقتی به قتلگاه رسیدند، جابربن‌عبدالله انصاری و جماعتی از بنی‌هاشم و مردانی از بستگان پیامبر را در آن‌جا ملاقات کردند که برای زیارت مرقد امام حسین‌(علیه‌السلام) به کربلا آمده بودند. همگی در یک زمان در آن‌جا جمع شدند و با هم گریه و ناله و فریاد کردند و سیلی بر صورت زدند و به گونه‌ای مرثیه‌سرایی و عزاداری می‌کردند که دل‌ها از غم و غصه شعله‌ور می‌‌شد.[2]
عمادالدین طبری درباره عزاداری در کربلا می‌نویسد: زیارت قبر امام در کربلا توسط جابربن‌عبدالله به همراه شخصی به نام عطیه عوفی صورت گرفت که جابر در آن‌جا به سوگواری امام پرداخت؛ اما سخنی از ملاقات وی با اهل بیت در کربلا به میان نیاورده است.[3]

 

عزاداری توابین

بعد از واقعه کربلا، توابین برای خون‌خواهی امام حسین‌(علیه‌السلام) در سال 65 ه.ق (اوایل حکومت عبدالملک‌بن‌مروان) روی کار آمدند و قبل از ورود به صحنه نبرد با دشمنان امام در نخیله[4] چادر زدند و به رهبری سلیمان‌بن‌صرد خزاعی (رهبر توابین) به زیارت قبر امام حسین‌(علیه‌السلام) و یارانش رفتند و یک شبانه‌روز عزاداری و گریه‌و‌زاری کردند و با خون شهدا عهد و پیمان بستند و قسم یاد کردند که انتقام خون آن حضرت را خواهند گرفت. می‌توان گفت احتمالاً این اولین اجتماع عظیم مذهبی ـ سیاسی پس از واقعه کربلا در کنار قبر سیدالشهدا بود.[5]
سلیمان‌بن‌‌صرد به یارانش گفت: برویم قبر امام را زیارت کنیم و توبه سازیم و جان‌ها فدا کنیم، شاید کفاره‌ی گناهانمان باشد. وقتی به آن‌جا رسیدند و چشم‌هایشان بر قبر سالار شهیدان افتاد، همه پیاده شدند و سر برهنه کردند و به نوحه‌سرایی پرداختند؛ به‌طوری که صدا و آوازشان پنج فرسنگ می‌رفت و سلیمان پیش گور به زانو نشسته و خاک بر سر می‌ریخت.[6]

 

عزاداری مختار

مختار به زیارت قبر امام حسین‌(علیه‌السلام) رفت و در آن جا بسیار گریست و عزاداری کرد و با حالت مرثیه‌خوانی و سوگواری به امام گفت: «ای مولای من! سوگند به جد و پدر و مادرتان، قسم به شیعیان و اهل بیت شما، سوگند به همه این‌ها، من مزه طعامی را نخواهم چشید تا از کشندگان شما انتقام گیرم.»[7]
 

عزاداری امام سجاد‌(علیه‌السلام)

امام سجاد‌(علیه‌السلام) چون در دوران خفقان اموی قرار داشت برای حفظ حوادث کربلا و انتقال آن به نسل‌های بعدی از ابزار گریه استفاده می‌کرد؛ بنابراین از سفارش‌های امام سجاد‌(علیه‌السلام) و سایر ائمه این‌طور برمی‌آید که برگزاری مجالس عزاداری و گریه کردن از موثرترین ابزارهایی بود که می‌توانست با توطئه‌های بنی‌امیه برای محو آثار مادی و معنوی قیام کربلا مقابله کنند؛ هم‌چنین مورخان در کتاب‌های خود آورده‌اند امام سجاد‌(علیه‌السلام) لباس سیاه بر تن می‌کرد که به احتمال بسیار قوی به‌خاطر عزای سالار شهیدان بوده است.[8]
امام صادق‌(علیه‌السلام) می‌فرماید:
امام زین العابدین‌(علیه‌السلام) چهل سال در مصیبت پدرش گریه کرد درحالی‌که روزها، روزه‌دار و شب‌ها به عبادت بیدار بود و چون وقت افطار می‌رسید خدمت‌گزارش، آب و غذا در برابر او می‌نهاد و می‌گفت: «آقا جان! میل بفرمایید.» آن حضرت می‌فرمود: «چگونه غذا بخوریم، درصورتی که فرزند رسول خدا گرسنه کشته شد؟ و چگونه آب بنوشیم، درصورتی که فرزند رسول خدا لب تشنه کشته شد؟» و پیوسته این سخن را می‌گفت و می‌گریست تا آب و غذا با اشک چشمش مخلوط می‌شد و همواره بر این حال بود تا از دنیا رفت.[9]

 

عزاداری امام محمد باقر‌(علیه‌السلام)

امام باقر‌(علیه‌السلام) مجلس شعرخوانی و مرثیه‌سرایی برای جدش، امام حسین‌(علیه‌السلام) و یارانش برگزار می‌کرد تا با این کار یاد شهدای کربلا را زنده نگاه دارد. یکی از شعرای بزرگ شیعی، کمیت اسدی بود که در جلسه‌ای نزد امام این اشعار را خواند:
اضحکی الدهر و ابکانی    -     -     -     -  والدهر ذو صرف و الوان
للتسعه بالطف قد غودروا    -     -     -  و صاروا جمیعا رهن کفان[10]
در این هنگام امام گریست و صدای گریه و ضجه اهل حرم بلند شد؛ و زمانی که کمیت از فرزندان عقیل شعر خواند امام گریه کرد و فرمود: «اگر کسی خاندان ما را ذکر کند و به اندازه بال مگسی از چشمش اشک بریزد، خداوند در بهشت خانه‌ی برای او بنا می‌کند و اشک را میان او و آتش حایل قرار می‌دهد.»[11]
امام باقر‌(علیه‌السلام) در اهمیت عزاداری و سوگواری برای اباعبدالله‌الحسین‌(علیه‌السلام) فرمودند: «آسمان بر احدی بعد از حضرت یحیی‌بن‌زکریا نگریست، مگر بر حسین‌بن‌علی که چهل روز برایش اشک ریخت.»[12]
یکی دیگر از شیوه‌های امام باقر‌(علیه‌السلام) در زنده نگاه‌ داشتن یاد و خاطره امام حسین‌(علیه‌السلام) این بود که مردم را تشویق می‌کرد که به زیارت کربلا بروند.[13]

 

عزاداری امام جعفر صادق‌(علیه‌السلام)

در دوران امام صادق‌(علیه‌السلام)، دولت اموی ضعیف شده بود و دولت عباسی در حال تشکیل دولت جدید خود بود و هنوز فرصتی به دست نیاورده بود که دشمنی خود را با شیعیان و خاندان پیامبر نشان دهد؛ با این‌که امام در اجرای مراسم عزاداری امام حسین‌(علیه‌السلام) تقریبا آزاد بود، اما چون امام به‌شدت تحت نظر حکومت عباسی قرار داشت، ترجیح می‌داد برای زنده نگه‌ داشتن حادثه کربلا و در امان ماندن از دشمنان، تقیه پیشه کند و وقتی صدای گریه عزاداران حسینی از خانه‌اش بلند می‌شد، آن را به مریضی و بیماری فرزندش نسبت می داد.[14]
امام صادق‌(علیه‌السلام) نیز مانند سایر ائمه، روایاتی از بزرگداشت واقعه کربلا و شهادت امام حسین‌(علیه‌السلام) و یارانش نقل کرده که چنین است:
زیدالشَحام نقل می‌کند:
روزی نزد امام صادق‌(علیه‌السلام) بودیم جعفربن‌عثمان وارد شد و نزدیک امام نشست؛ امام به او فرمود: «شنیده‌ام که تو درباره جدم حسین‌(علیه‌السلام) شعر می‌گویی؟» جعفر گفت: آری. با درخواست امام، جعفر اشعاری را در رثای امام حسین‌(علیه‌السلام) خواند و امام و جمع حاضر گریستند. امام فرمود: «کسی که برای حسین‌(علیه‌السلام) شعر بگوید و خود گریه کند و دیگران را بگریاند، خدا بهشت را بر او واجب می‌کند و گناهانش را می‌آمرزد.»[15]
هم‌چنین امام می‌فرمایند: «اگر کسی شعری در مصیبت حسین بخواند و گریه کند، بهشت برای اوست.»[16]
ابن قولویه در کامل الزیارات روایت می‌کند: «در زمان امام صادق‌(علیه‌السلام) مردم اطراف کوفه و نواحی دیگر، از زن و مرد برای زیارت قبر امام حسین‌(علیه‌السلام) و یارانش به کربلا می‌رفتند و به قرائت قرآن، ذکر مصائب و نوحه‌گری و مرثیه‌‌سرای می‌پرداختند.»[17]
از عبدالله سنان روایت شده:
در روز عاشورا به نزد امام صادق‌(علیه‌السلام) رفتم در حالی که وی را بسیار غمگین و چهره‌اش را اشکبار دیدم. در حالی که جمع زیادی اطراف ایشان را گرفته بودند، پرسیدم: یابن رسول‌الله! از چه می‌گریید؟ فرمودند: «مگر نمی‌دانی در چنین روزی حسین‌(علیه‌السلام) به شهادت رسیده است.» گریه به وی امان نداد و همه مردم به گریه افتادند.[18]

 

بیشتر بخوانید: سوگواری ائمه معصومین (علیهم السلام) بر امام حسین (ع): زنده نگهداشتن قیام کربلا (1)


عزاداری امام موسی کاظم‌(علیه‌السلام)

دوران امام کاظم‌(علیه‌السلام) دوران اقتدار و اوج قدرت حکومت بنی‌عباس در زمان هارون‌الرشید بود و در این زمان، هارون بر امام بسیار سخت می‌گرفت و سخت‌گیری نسبت به امام به جایی رسیده بود که کمتر کسی می‌توانست با امام در ارتباط باشد؛ برای همین، امام نمی‌توانست به صورت علنی به سوگواری امام حسین‌(علیه‌السلام) بپردازد؛ اما با وجود این امام همه تلاش خود را می‌کرد تا عزای حسینی را زنده نگاه دارد و از این طریق به شیعیان انتقال دهد. امام با همه سختی‌ها و مشکلاتی که از طرف دولت متحمل می‌شد، هیچ‌گاه آموزش درس عزاداری به ارادتمندان حسینی را فراموش نمی‌کرد. امام رضا‌(علیه‌السلام) در این مورد می‌فرماید: «همین که محرم فرا می‌رسید، کسی خنده‌ بر لب امام نمی‌دید و چون روز دهم محرم فرا می‌رسید این روز، روز نهایت غم و مصیبت بود و می‌فرمود: این است آن روزی که جدم حسین‌(علیه‌السلام) در آن کشته شد.»[19]
سیف که از صحابی بزرگ امام جعفر صادق و امام موسی کاظم‌(علیهماالسلام) می‌باشد، اشعاری دارد که در آن شیعیان را به گریه سوزناک و پوشیدن لباس‌های سیاه عزا در سوگ سالار شهیدان فرا‌خوانده است و این اشعار نشان می‌‌دهد که در زمان این امامان بزرگوار، سیاه‌پوشی برای عزاداری امام حسین‌(علیه السلام) وجود داشت:
یا مومنا متشیّعا بولائه    -     -     -     -     -     -     -    یَرجو النّجا و الفوز یوم المحشر[20]
ابک الحسین بِلَوعَهٍ و بِعَبرَهٍ    -     -     -     -     -     -  ان لم تجدها ذُب فؤادک و اکثر[21]
و امزج دموعک بالدّماء و قل ما    -     -     -     -     -     -  فی حقه حقا اذا لم تَنصُر[22]
وَ البَس ثیابَ الحُزن یَومَ مُصابِهِ    -     -     -     -     -   ما بَینَ اَسوَدَ حالِکٍ او اخضر[23]

 

عزاداری امام رضا‌(علیه‌السلام)

حکومت عباسی به خاطر شخصیت بزرگ امام رضا‌(علیه‌السلام) و نقش چشمگیر آن حضرت در جامعه آن روز، فشارهای سیاسی علیه شیعیان را کم کرد؛ برای همین در عصر امام رضا‌(علیه‌السلام) جو مناسبی برای شیعیان و برگزاری مجالس عزاداری برای سالار شهیدان صورت گرفت.
امام رضا‌(علیه‌السلام) می‌فرماید:
در روز قتل امام حسین‌(علیه‌السلام) چشم‌های ما را مجروح و اشک ما را جاری ساختند و عزیز ما را در کربلا ذلیل گردانیدند و تا قیامت سختی و بلا را نصیب ما کردند؛ پس باید گریه‌کنندگان، بر مثلِ حسین بگریند؛ زیرا که گریستن بر او گناهان بزرگ را محو می‌سازد.[24]
امام به ریان‌بن‌شبیب می‌فرماید: «ای فرزند شبیب! اگر بر حسین بگریی چندان که اشک بر گونه‌هایت جاری گردد، خدای تعالی تمام گناهانت را می‌بخشد. ای شبیب! اگر دوست داری در درجات بالای بهشت با ما باشی، در اندوه ما محزون و در ایام سرور ما شادمان باش.»[25]
امام رضا‌(علیه‌السلام) به طور مکرر مجلس عزای جدش امام حسین‌(علیه‌السلام) را تشکیل می‌داد؛ هم‌چنین امام به دعبل خزاعی که شاعر بود فرمودند:
مرثیه‌سرایی کن و در این هنگام آن بزرگوار بر اثر شنیدن ذکر مصائب امام حسین‌(علیه‌السلام) مدهوش شد و فرمود: «مصیبت روز شهادت حسین‌(علیه‌السلام) پلک‌های چشم ما را زخم کرده و اشک‌های ما را مثل سیل روان ساخته، باید برای مانند مصائب حسین‌(علیه‌السلام)، گریه‌کنندگان گریه کنند.[26]

 

عزاداری در عصر سه امام‌(علیه‌السلام)

بعد از شهادت امام رضا‌(علیه‌السلام) فشارهای سیاسی و عداوت حکومت بنی‌عباس بر امامان بیشتر شد، ولی در زمان امام جواد‌(علیه‌السلام) تا حدودی شیعیان می‌توانستند به عزاداری بپردازند که این روند تا زمان معتصم ادامه داشت. بعد از آن دوره نزول عزاداری آغاز شد و شیعه برای عزاداری امام حسین‌(علیه‌السلام) تحت فشار قرار گرفت؛ با وجود این، آن بزرگواران اجازه ندادند مشعل عاشورا خاموش گردد و هم‌چنان عزاداری در ایام محرم نسبت به ماه‌های دیگر بیشتر شد.[27]
امام هادی‌(علیه‌السلام) به درخواست منصوربن‌عبدالمنعم در سال 252 ه.ق در قالب زیارت امام حسین‌(علیه‌السلام) و یارانش، در روز عاشورا مقام آن حضرت و دیگر شهدای کربلا را مورد تکریم قرار می‌دهد و به امام و شهدا سلام داده و مقامات ملکوتی امام را به صورت روضه بیان می‌کند و بعد از آن، از جنایات امویان سخن می‌گوید و بر قاتلانش لعنت می‌فرستد.[28]
امام هادی‌(علیه‌السلام) درباره اهمیت زیارت مزار امام حسین‌(علیه‌السلام) می‌فرماید:
هر‌کس از خانه‌اش به قصد زیارت امام حسین‌(علیه‌السلام) بیرون رود و به سوی فرات رفته و از آن آب غسل کند، خداوند او را از رستگاران می‌نویسد و چون به اباعبدالله سلام دهد، در زمره رستگاران نوشته می‌شود و چون از نمازش فارغ شود، فرشته‌ای می‌آید و می‌گوید: رسول اکرم به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید تمام گناهانت بخشیده شد؛ عمل خود را از سر گیر.[29]
امام حسن عسکری‌(علیه‌السلام) از مظلومیت اباعبدالله سخن می‌گوید و می‌فرماید:
خدایا بر حسین بن علی درود فرست! آن مظلوم شهید کشته کافران و بر خاک افتاده فاجران! خدا لعنت کند گروهی که تو را کشتند و به یاریت اقدام نکردند و برضد تو گرد آمدند! از کسانی که تو را تکذیب کردند و حق تو را سبک شمردند و خونت را مباح دانستند، به درگاه خداوند بیزاری می‌جویم.[30]

 

عزاداری حضرت قائم‌(علیه‌السلام)

نهایت حزن و اندوه حضرت مهدی‌(علیه‌السلام) درباره واقعه کربلا، در عصر غیبت را می‌توان در زیارت ناحیه مقدسه مشاهده کرد.
امام عصر در فرازهایی از مصائبی که بر اباعبدالله آمده است، می‌فرماید:
«اَلسَّلام عَلَی المَقطُوعِ الوَتِین»؛ سلام بر کسی که رگ‌های قلبش با تیرهای دشمن بریده شد.
«اَلسَّلام عَلَی البَدنَ السُّلیِب»؛ سلام بر آن بدن برهنه که لباس‌هایش را غارت کردند.
«اَلسَّلام عَلَی الثَّغرِ المَقروعِ بالقَضیب»؛ سلام بر دندانی که با چوب خیزران کوبیده شد.
«اَلسَّلام عَلَی الرَّاسِ المَرفوع»؛ سلام بر سر برفراز نیزه.
«اَلسَّلام عَلَی النِّسوه البارزات»؛ سلام بر بانوانی که اسیر و دربه‌در شدند.[31]

 

نتیجه‌گیری

سوگواری و عزاداری برای شهادت امام حسین‌(علیه‌السلام) و یارانش بلافاصله توسط اهل بیت امام آغاز شد. امام سجاد‌(علیه‌السلام) و خواهران بزرگوارشان حضرت زینب کبری و ام کلثوم‌(علیهاالسلام) در کربلا و کوفه و شام و مدینه با مرثیه سرایی‌های هدفمند، راه اباعبدالله و یارانش را ادامه می‌دادند و هر جا فرصتی پیدا می‌کردند، با خطبه‌های آتشین و سوزناک و ذکر وقایع مصیبت‌بار عاشورا، همه تلاش خود را انجام می‌دادند تا شعله قیام را فروزان و روشن نگاه دارند؛ بنابراین اولین عزاداران و یادآوران حادثه کربلا، اهل بیت امام بودند که با عزاداری اهل بیت، حق را از باطل جدا کردند؛ هم‌چنین امامان شیعه یکی پس از دیگری برای زنده نگه داشتن حادثه عاشورا و نشان دادن چهره واقعی دشمنان و حقانیت سالار شهیدان بر همگان بسیار تلاش کردند که به آن اشاره کردیم.
 

نمایش پی نوشت ها:

مفید، نعمان‌بن‌محمد، مسارالشیعه، تحقیق مهدی نجف، ص 46؛ طوسی، ابی‌جعفرمحمد، مصباح المجتهد، ص 787.
[2]. ر.ک. ابن طاووس، ابوالقاسم، اللهوف علی قتلی الطوف، ص 114؛ ابن نما، نجم‌الدین، مثیرالاحزان، ص 86. هر دو بر این امر معتقد هستند که در اربعین سال 61 هجری، کاروان اهل‌بیت در هنگام بازگشت از شام، وارد کربلا شدند.
[3]. طبری، عمادالدین، بشاره المصطفی، تحقیق جواد قیومی، ص 125،126.
[4]. بین راه کربلا و کوفه.
[5]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 45، ص 234.
[6]. طبری، ابوجعفرمحمد، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج 1، ص 735؛ ابن اثیر، علی‌بن‌ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 168 ـ 158.
[7]. شهرستانی، سیدصالح، تاریخ النیاحه، تحقیق شیخ نبیل رضا علوان، ص 66.
[8]. حرعاملی، محمدبن‌حسن، وسائل الشیعه، تحقیق شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی، ج 3، ص 361؛ محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، تحقیق موسسه آل‌البیت‌(علیهماالسلام)، ج 3، ص 210.
[9]. ابن طاووس، همان، ص 204.
[10]. روزگار گاهی مرا به خنده وا می‌دارد و گاهی به گریه، روزگار پیوسته در حال دگرگونیست. برای نه نفر که در کربلا رها شدند و همه در کفن‌ها به ودیعت گذاشته شدند.
[11]. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و اللغه و الادب، ج 2، ص 202.
[12]. ابن قولویه، جعفربن‌محمد، کامل الزیارات، تصحیح عبدالحسین امینی، ص 95.
[13]. همان، ص 175.
[14]. امینی، همان، ص‌ص 294،295.
[15]. ابن قولویه، همان، باب 23، ص 112؛ عاملی، سید شرف الدین، فلسفه شهادت و عزاداری حسین‌بن‌علی، ترجمه علی صحت، ص 68.
[16]. «وَ مَن اَنشَدَ فِی الحُسَینِ شِعراً فَبَکَی فَلَهُ الجَنَّه»؛ ابن قولویه، همان، باب 108، ص­ص 105،106.
[17]. محدث نوری، میرزا حسین، لولو و مرجان، ص 4.
[18]. صدوق، ابوجعفر، الامالی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، ص 78.
[19]. همان.
[20]. ای مومن شیعه که به برکت دوستی با امام حسین (علیه­السلام) در روز رستاخیز امید نجات و رستگاری داری.
[21]. با سوز و آه بر حسین (علیه­السلام) گریه کن و اگر چشمه اشکت خشکید قلبت را (با اندوه) ذوب کن و از دیدگان جاری ساز و گریه را بیشتر کن.
[22]. اگر در کربلا نبودی تا به یاری فرزند فاطمه به­شتابی آب دیدگانت را با خون­دل درهم آمیز و حقیقت را در حق او بیان کن.
[23]. در روز عاشورا جامه‌های حزن و اندوه بر تن کن؛ جامه‌هایی به رنگ سیاه تند یا سبز.
[24]. ابن شهرآشوب، ابی‌جعفررشیدالدین، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 238.
[25]. مجلسی، همان، ج 44، ص 285،286.
[26]. همان، ج 45، ص 257.
[27]. همان، ج 40، ص 136،137.
[28]. فرهنگ جامع سخنان امام هادی‌(علیه‌السلام)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ص 489،509،511،545.
[29]. حرعاملی، همان، ج 14، ص 286.
[30]. فرهنگ جامع سخنان امام حسن عسکری (علیه­السلام)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم، ص 437.
[31] محمد بن مشهدی، المزار، تحقیق جواد قیومی، ص 499 ـ جواد القیومی، صحیفه المهدی، ص 288

منابع:

    - ابن اثیر، علی‌بن‌ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت، صار، 1386 ق.
    - ابن شهرآشوب، ابی‌جعفررشیدالدین، مناقب آل ابی طالب، نجف، المکتبه الحیدریه، 1376 ق.
    - ابن طاووس، ابوالقاسم‌علی‌بن‌موسی‌حلی حسنی، اللهوف علی قتلی الطوف، ترجمه عبدالرحیم عقیقی بخشایشی، قم، نوید اسلام، 1378.
    - ابن قولویه، جعفربن‌محمد، الکامل الزیارات، تصحیح عبدالحسین امینی، نجف، المبارکه المرتضویه، 1356 ق.
    - ابن نما حلی، نجم‌الدین‌جعفربن‌محمدبن‌جعفربن‌هبه‌الله، مثیرالاحزان، نجف، المکتبه الحیدریه، 1369 ق.
    - امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و اللغه و الادب، بیروت، الکتاب العربی، 1403 ق.
    - حر عاملی، شیخ محمدبن‌حسن، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، چاپ پنجم، تحقیق شیخ عبدالرحیم ربانی شیرازی، بیروت، الحیاء التراث العربیه، 1403 ق.
    - شهرستانی، سید صالح، تاریخ النّیاحة على الامام الشهید الحسین بن علی(علیه‌السلام)، چاپ اول، تحقیق و اعداد شیخ نبیل رضا علوان، بیروت، الزهراء، 1419 ق.
    - صدوق، ابوجعفرمحمدبن‌على‌بن‌حسین‌بن‌موسى‌بن‌بابویه قمى، الامالی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، تهران، کتابخانه اسلامی، 1362.
    - طبری، ابوجعفرمحمدبن‌جریر، تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1354.
    - طبری، عمادالدین‌ابوجعفرمحمدبن‌ابی‌القاسم، بشاره المصطفی، چاپ اول، تحقیق جواد قیومی، قم، موسسه النشرالاسلامی، 1420 ق.
    - طوسی، ابی‌جعفرمحمدبن‌الحسن‌بن‌علی‌بن‌الحسن، مصباح المجتهد، بیروت، موسسه فقه الشیعه، 1411 ق.
    - عاملی، سید‌شرف‌الدین، فلسفه شهادت و عزاداری حسین بن علی، ترجمه علی صحت، تهران، مرتضوی، 1351.
    - فرهنگ جامع سخنان امام هادی و امام حسن عسکری‌(علیهماالسلام)، گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم.
    - مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، الاحیاء التراث العربیه، 1403 ق.
    - محدث نوری، میرزاحسین،  لولو و مرجان در شرط پله اول و دوم منبر روضه‌خوانان، چاپ دوم، بی ‌جا، فراهانی، 1364.
    - محدث نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مُستَنبَطُ المَسائل، چاپ سوم، بیروت، تحقیق موسسه آل‌البیت‌(علیهماالسلام) الاحیاء التراث، 1411 ق.
    - مفید، نعمان‌بن‌محمد، مسارالشیعه، چاپ دوم، تحقیق مهدی نجف، بیروت، المفید، 1414 ق.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.