میوه‌درمانی با به در کلام معصومان (ع)

در حوزه علوم بشرى، پزشکى، سرآمدِ همه دانش‌هاست، چراکه فلسفه سایر علوم، بهره‌ورى انسان از مواهب زندگى است و این هدف، جز در پرتو سلامت جسم و جان، میسّر نیست؛
دوشنبه، 29 مرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
میوه‌درمانی با به در کلام معصومان (ع)
از نگاه اسلام، طبّ روان، ارجمندتر از طبّ تن، و طبّ تن، ارزش‌مندتر از سایر علوم است
 
چکیده
در حوزه علوم بشرى، پزشکى، سرآمدِ همه دانش‌هاست، چراکه فلسفه سایر علوم، بهره‌ورى انسان از مواهب زندگى است و این هدف، جز در پرتو سلامت جسم و جان، میسّر نیست؛ چنان‌که از امیرمؤمنان(ع) روایت شده است: «بِالعافِیَةِ توجَدُ لَذَّةُ الحَیاةِ»؛[1] لذتِ زندگى، با عافیت (سلامت) به دست مى‌آید. و امام باقر(ع) مى‌فرماید: «وَاعلَم أنَّه لا عِلمَ کَطَلَبِ السَّلامَةِ و لا سَلامَةَ کَسَلامَةِ القَلبِ»؛[2] بدان که هیچ دانشى چون جُستن سلامت، و هیچ سلامتى چون سلامتِ دل نیست. این سخن، به روشنى نشان مى‌دهد که از نگاه اسلام، طبّ روان، ارجمندتر از طبّ تن، و طبّ تن، ارزش‌مندتر از سایر علوم است. این حدیث نبوى نیز بدین معنا اشاره دارد که مى‌فرماید: «العِلمُ عِلمانِ: عِلمُ الأَدیانِ و عِلمُ الأَبدانِ»؛[3] دانش بر دو گونه است: دانشِ دین‌ها و دانشِ بدن‌ها.

تعداد کلمات 1573/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
میوه‌درمانی با به در کلام معصومان (ع)
نویسنده: رامین بابازاده
 


بِهْ‌

درمان با بِهْ‌ در روایات
پیامبر خدا)ص) می‌فرمایند: «أکلُ السَّفَرجَلِ یُذهِبُ ظُلمةَ البَصَرِ»؛[4]خوردنِ بِهْ، تیرگى چشم را از میان مى‌برد.
ایشان هم‌چنین ‌فرمودند: «أکلُ السَّفَرجَلِ یَذهَبُ بِطَخاءِ القَلبِ»؛[5]خوردنِ بِهْ، سنگینى سینه را از میان مى‌برد.
و نیز ‌فرمودند:
کُلُوا السَّفَرجَلَ فَإِنَّهُ یَجلُو الفُؤادَ و ما بَعَثَ الله نَبِیّا إلّا أطعَمَهُ مِن سَفَرجَلِ الجَنَّةِ فَیَزیدُ فیهِ قُوَّةَ أربَعینَ رَجُلًا؛[6] بِهْ بخورید که دل را جلا مى‌دهد. خداوند، هیچ پیامبرى را برنگزیده، مگر این‌که از بِهِ بهشت به او خورانده و نیروى چهل مرد را به او افزوده است.
امام صادق(ع)‌ فرمودند:
زبیر، در حالى که بِه در دست داشت، بر پیامبر(ص) وارد شد. پیامبر(ص) از او پرسید: «اى زبیر! این چیست که در دست توست؟» گفت: اى پیامبر خدا! این، بِهْ است. فرمود: «اى زبیر! بِه بخور، چراکه داراى سه ویژگى است.» پرسید: اى پیامبر خدا! آن ویژگى‌ها چیست؟ فرمود: «قلب را آسایش و آرامش مى‌دهد، بخیل را گشاده‌دستى مى‌دهد و ترسو را دلیر مى‌کند.»[7]
امام کاظم(ع)‌ فرمودند:
پیامبر خدا(ص)، بِهْ را شکست و پاره‌اى از آن را به جعفر‌بن‌ابى‌طالب داد و فرمود: «کُل فَإِنَّهُ یُصَفِّی اللَّونَ و یُحَسِّنُ الوَلَدَ»؛[8] بخور، چراکه رنگ را صفا مى‌دهد و فرزند را نیکو مى‌کند.
از امام على(ع) روایت شده است: «أکلُ السَّفَرجَلِ یَزیدُ فی قُوَّةِ الرَّجُلِ و یَذهَبُ بِضَعفِهِ»؛[9] خوردن بِهْ، بر نیروى مرد مى‌افزاید و سستىِ او را مى‌برد.
ایشان هم‌چنین ‌فرمودند:
أکلُ السَفَرجَلِ قُوَّةٌ لِلقَلبِ الضَّعیفِ و یُطَیِّبُ المَعِدَةَ و یَزیدُ فی‌ قُوَّةِ الفُؤادِ و یُشَجِّعُ الجَبانَ و یُحَسِّنُ الوَلَدَ؛[10] خوردن بِهْ، نیرویى براى قلبى است که ضعیف شده باشد، معده‌ را پاک مى‌کند، بر توانِ دل مى‌افزاید، ترسو را دلیر مى‌کند و فرزند را نیکو مى‌سازد.[11]
امام باقر(ع) ‌فرمودند: «السَفَرجَلُ یَذهَبُ بِهَمِّ الحَزینِ»؛[12] بِه، اندوه اندوهگین را از میان مى‌برد.
خوردن بِهْ برای درمان اسهال، خون‌ریزى‌، ترشحات زنانه، ضعف بدن، سوختگى، سرمازدگى، تَرَک‌هاى پوستى، مورچگى، یرقان، سرفه، خارش از گرمى، غم و اندوه، ضعف روح و نفس، زکام، خشونت حلق و زبان، وسواس، ضعف قلب و مغز، سوزش ادرار، سقط جنین، برونشیت و سِل، مفید است‌. مالیدن آبِ آن بر محل خارش ناشى از گرمى مفید است، جوشانده برگ آن نافع یرقان و پخته «به» مخلوط با انزروت (نیم کیلو همراه با دو مثقال انزروت)، نافع امراض سینه است‌.[13]


فایده‌هاى ناشتا خوردن بِهْ

پیامبر خدا)ص) می‌فرمایند: «کُلُوا السَّفَرجَلَ عَلَى الرِّیقِ فَإِنَّهُ یُذهِبُ وَغَرَ الصَّدرِ»؛[14] ناشتا بِهْ بخورید، چراکه حرارت سینه را از میان مى‌برد.
امام على)ع) ‌فرمودند:
روزى، در حالى که پیامبر خدا(ص) بِهْ در دست داشت، بر ایشان وارد شدم. ایشان به خوردن بِهْ و دادن بخش‌هایى از آن به من پرداخت و ‌فرمود: «اى على! بخور، که این، هدیه خداوند به من و توست.» من در آن، همه لذت‌ها را دیدم.
پیامبر(ص) هم‌چنین فرمودند:
یا عَلِیُّ مَن أکَلَ السَّفَرجَلَةَ ثَلاثَةً أیّامٍ عَلَى الرِّیقِ صَفا ذِهنُهُ وَ امتَلَأَ جَوفُهُ حِلما و عِلما، و وُقِیَ مِن کَیدِ إبلیسَ و جُنودِهِ؛[15] اى على! هر کس سه روز ناشتا بِهْ بخورد، ذهنش صفا مى‌یابد، درونش از دانش و بردبارى مى‌آکَنَد و از نیرنگ ابلیس و سپاهیانش نگه داشته مى‌شود.
امام صادق(ع) ‌فرمودند:
مَن أکَلَ سَفَرجَلَةً عَلَى الرِّیقِ طابَ ماؤُهُ و حَسُنَ وَلَدُهُ؛[16] هر کس ناشتا بِهْ بخورد، نطفه‌اش پاکیزه مى‌شود و فرزندش نیکو مى‌گردد.[17]

 

خواصّ بِهْ براى زنان باردار

پیامبر خدا(ص) در این باره می‌فرمایند: «أطعِموا حَبالاکُمُ السَّفَرجَلَ فَإِنَّهُ یُحَسِّنُ أخلاقَ أولادِکُم»؛[18] به زنان باردارِ خود، بِهْ بدهید، چراکه خوى فرزندانتان را نیکو مى‌سازد.
پیامبر(ص) هم‌چنین فرمودند:
کُلُوا السَّفَرجَلَ و تَهادَوهُ بَینَکُم فَإِنَّهُ یَجلُو البَصَرَ و یُنبِتُ المَوَدَّةَ فِی القَلبِ و أطعِموهُ حَبالاکُم فَإِنَّهُ یُحَسِّنُ أولادَکُم و فی رِوایَةٍ: یُحَسِّنُ أخلاقَ أولادِکُم؛[19] بِه بخورید و به همدیگر هدیه دهید، چراکه چشم را جلا مى‌دهد و دوستى را در دل مى‌رویانَد. به زنان باردارِ خود هم از آن بخورانید، چراکه فرزندانتان را نیکو مى‌سازد. در روایتى دیگر آمده: خوى فرزندانتان را نیکو مى‌سازد.
شُرَحبیل‌بن‌مسلم نقل می‌کند: ایشان‌[20] درباره زن باردار گفت:
تَأکُلُ السَّفَرجَلَ فَإِنَّ الوَلَدَ یَکونُ أطیَبَ ریحا و أصفى لَوناً؛[21] بِه بخورد؛ در این صورت، فرزند او، خوش‌بوتر و خوش‌رنگ‌تر خواهد شد.

 

خواصّ دارویى ِبهْ

از نظر طبّ سنتى ایران، بِه شیرین کمى گرم و تر، و بِه ترش سرد و خشک است. روغن بِهْ سرد، تر و قابض و بِه‌دانه سرد و تر است.
ـ بِهْ، تقویت‌کننده قلب است.
ـ ادرارآور است.
ـ نرم‌کننده سینه است.
ـ تقویت‌کننده معده و دستگاه هاضمه است.
ـ قابض است.
ـ خون‌ریزى‌ را بند مى‌آورد.
ـ بِهْ‌ ترش، مسهل است.
ـ بِهْ‌ ترش، براى تنگى نفس مفید است.
ـ بِهْ‌ ترش، استفراغ را بند مى‌آورد.
ـ اسهال‌هاى ساده و اسهال خونى را درمان مى‌کند.
ـ بهترین و مفیدترین میوه براى مسلولان بِهْ است.
ـ خون‌ریزى‌ از رحم را متوقف مى‌کند.
ـ اثر مفیدی روى بواسیر دارد.
ـ براى هضم غذا مفید است.

 

بیشتر بخوانید: خواص به

 


فهرست خواصّ بِهْ‌‌دانه‌

ـ لعاب به‌دانه را روى زخم‌ها و سوختگى‌ها بگذارید، تا باعث شفاى سریع آن‌ها‌ شود.
ـ ضدّ تب است.
ـ اسهال خونى و ساده را درمان مى‌کند.
ـ براى درمان جراحات گلو، مفید است.
ـ سرفه را برطرف مى‌کند.
ـ براى درمان تورم‌هاى داخلىِ بدن، مفید است.
ـ براى التیام ترک پوست دست و بدن، نوک پستان‌ها‌، لب و بواسیر، لعاب بِه‌دانه را روى موضع بمالید.
ـ براى درمان خشکى زبان و دهان، مفید است.
ـ آفتاب‌زدگى با مالیدن لعاب به‌دانه روى پوست، درمان می‌شود.
ـ جویدن به‌دانه براى تقویت نیروى جنسى مفید است.
ـ لعاب بِه‌دانه، بهترین و طبیعى‌ترین کرمِ ضدآفتاب است. هنگامى که کنار دریا مى‌روید، لعاب به‌دانه را به تمام بدن خود بمالید، تا از آفتاب‌سوختگى در امان بمانید.
ـ استفاده زیاد از به‌دانه، معده را ضعیف مى‌کند؛ از این‌ رو، گرم‌مزاجان باید آن را با شکر و سردمزاج‌ها با رازیانه مصرف کنند.[22]


خواصّ دم‌کرده گل و شکوفه بِهْ:

ـ سردرد را برطرف مى‌کند.
ـ تقویت‌کننده معده است.
ـ سینه را صاف و تقویت مى‌کند.
ـ سرفه کودکان را برطرف مى‌کند.
ـ براى درمان بى‌خوابى، دم‌کرده گل به را با آب بهارنارنج (عرق بهارنارنج) مخلوط کنید و پیش از رفتن به رخت‌خواب بنوشید.


خواص روغن بِهْ‌

ـ براى برطرف کردن زنگ زدن و صداى مبهم در گوش، مفید است.
ـ سرگیجه را برطرف مى‌کند.
ـ براى مداواى زخم‌هاى دهان، مفید است.
ـ خون‌ریزى‌ ریوى را درمان مى‌کند.
ـ اسهال مزمن را برطرف مى‌کند.
ـ براى کبد، بسیار مفید است و ورم کبد را رفع مى‌کند.
ـ زخم روده‌ها را درمان مى‌کند.

 

خواصّ برگ و شاخه‌هاى بِهْ‌

ـ جوشانده برگ درخت بِه، وَرَم چشم را مداوا مى‌کند.
ـ زخم‌ها را با جوشانده برگ بِهْ بشویید.
ـ قابض است.
ـ ضماد برگ درخت بِهْ، براى وَرَم چشم مفید است.[23]

 

درمان با بِهْ‌

ـ پیامبر خدا(ص) در این باره می‌فرمایند:
کُلُوا السَّفَرجَلَ فَإِنَّه یَزیدُ فِی الذِّهنِ و یَذهَبُ بِطَخاءِ الصَّدرِ و یُحَسِّنُ الوَلَدَ؛[24] بِهْ بخورید، چراکه ذهن را افزون مى‌سازد، سنگینىِ سینه را مى‌برد و فرزند را نیکو مى‌کند.
ـ مقدار ده گرم از پوست بِهْ را در صد گرم الکل پنجاه درجه بریزید، درِ بطرى را محکم ببندید و هر روز آن را چند بار تکان دهید. پس از دو هفته، آن را صاف کنید و هر روز با پنبه، روى پوستِ صورت و گردن بمالید تا چین و چروک‌ها از بین برود.
ـ سه تا چهار بِهْ را قطعه قطعه کرده و 20 تا 30 دقیقه در یک لیتر آب بجوشانید؛ اغلب این جوشانده را براى شست‌وشوى امعای مستقیم یا رحمِ زنان به کار مى‌برند.[25]
ـ بِهْ، ضد خون‌ریزى‌ و براى پاک کردن رحم تجویز مى‌گردد و به علت داشتن جوهر مازو، قابض است. مربا یا کمپوت بِهْ داراى ویتامین تانن است که قبض‌کننده است‌ و پس از فعل و انفعال، ترشى خون را خنثى مى‌کند.[26]
ـ اگر دانه‌هاى بِهْ را بکوبید و در نیم لیوان آب بِهْ اضافه کنید، شیره‌اى به دست مى‌آید که براى بواسیرهاى متورم، استعمال مى‌شود.[27]
ـ اگر بِهْ را قطعه قطعه کنید و در آب بجوشانید، جوشانده‌ای مقوّى‌ به دست مى‌آید که‌ قابض است؛ در مواردى که عمل هضم به زحمت صورت مى‌گیرد و در اسهال‌هاى سبکى که در اثر بی‌حالى و تنبلىِ روده‌ها پیدا مى‌شود، براى معده و روده‌ها فایده دارد.
ـ اگر آب بِهْ را بگیرند و هم‌وزن آن شکر اضافه کرده و بجوشانند، شیره‌اى به وجود مى‌آید که در ورم شدید امعا، فوق‌العاده مفید است.[28]
ـ اگر دم‌کرده شکوفه بِهْ که تازه و یا خشک شده باشد، به مقدار سى گرم در یک لیتر آب با عرق بهارنارنج مخلوط کنند و بیاشامند، به زودى به خواب عمیق فرو خواهند رفت.
ـ دم‌کرده شکوفه بِهْ را که تازه یا خشک‌شده باشد، به مقدار سى گرم در یک لیتر آب، سرفه را آرام مى‌کند.[29]
ـ بِهْ براى کسانى که ضایعات ریوى دارند، سودمند است؛ لذا مصرف آن براى مسلولان توصیه شده است.
ـ خوردنِ خام آن جهت معالجه وسواس، تسکین درد سر، آبریزش بینى و تقویت کبد و بینى مفید است‌. شکوفه تازه بِهْ، مسکّن سینه، درد سر و قى کردن است.[30]

 

نمایش پی نوشت ها:

[1]. غررالحکم، ح‌4207.
[2]. تحف‌العقول‌، ص286 و بحارالانوار، ج78، ص164، ح‌1.
[3]. کنز‌الفوائد، ج2، ص107؛ معدن الجواهر، ص25؛ الرواشح ‌السماویّة، ص202 و بحارالانوار، ج1، ص220، ح‌52.
[4]. طبّ النبی(ص)، ص8 و بحارالانوار، ج62، ص296.
[5]. کنزالعمّال، ج10، ص40، ح‌28261.
[6]. مکارم‌الأخلاق، ج1، ص373، ح‌1242، بحارالانوار، ج66، ص177، ح‌37.
[7]. الخصال، ص157، ح‌199؛ المحاسن، ج2، ص367، ح‌2279، مکارم‌الأخلاق، ج1، ص371، ح‌1229؛ روضة الواعظین، ص340 کلاهما عن رسول‌الله(ص) و فیهما من «کُل السفرجل» و بحارالانوار، ج66، ص166، ح‌2.
[8]. المحاسن، ج2، ص365، ح‌2272 ؛ بحارالانوار، ج66، ص170، ح‌10 و ربیع‌الأبرار، ج1، ص262.
[9]. طبّ الأئمّة لابنی‌بسطام، ص136 و بحارالانوار، ج66، ص175، ح‌35.
[10]. الخصال، ص612، ح‌10؛ تحف‌العقول‌، ص101 و بحارالانوار، ج66، ص168، ح‌6
[11]. در تحف‌العقول‌، به جاى «بر توانِ دل مى‌افزاید»، عبارتِ: «دل را تذکیه مى‌کند»، آمده است.
[12]. مکارم‌الأخلاق، ج1، ص373، ح‌1240 و بحارالانوار، ج66، ص176، ح‌37.
[13]. دائرة‌المعارف‌ بزرگ طب اسلامى، ‌ج‌1، ‌ص، 503، به نقل از: کتاب حکیم اسفندیارى.
[14]. کنزالعمّال، ج10، ص40، ح‌28259 و الفردوس، ج3، ص242، ح‌4712.
[15]. عیون أخبار الرضا(ع)، ج2، ص73، ح‌338؛ مکارم‌الأخلاق، ج1، ص374، ح‌1244 و بحارالانوار، ج66، ص167، ح‌4.
[16]. الکافی، ج6، ص357، ح‌3؛ المحاسن، ج2، ص365، ح‌2273؛ مکارم‌الأخلاق، ج1، ص373، ح‌ 1237و بحارالانوار، ج66، ص170، ح‌11.
[17]. در مکارم‌الأخلاق، به جاى« فرزندش»، «صورتش» آمده است.
[18]. الدعوات، ص151، ح‌405، بحارالانوار، ج66، ص177، ح‌38
[19]. مکارم‌الأخلاق، ج1، ص372، ح‌1230 و بحارالانوار، ج66، ص176، ح‌37.
[20]. در منبع نیز به همین صورت، «مضمر (‌بدون ذکر نام معصوم)» آمده است.
[21]. الکافی، ج6، ص22، ح‌1 و تهذیب الأحکام، ج7، ص439، ح‌1755.
[22]. دانش‌نامه‌‌ طب اهل‌بیت(ع)، ص246.
[23]. دانش‌نامه‌‌ طب اهل‌بیت)ع)، ص247.
[24]. مکارم‌الأخلاق، ج1، ص374، ح‌1243 و بحارالانوار، ج66، ص177، ح‌37.
[25]. میوه‌ها و سبزی‌هاى شفابخش، ص173.
[26]. اسرار خوراکی‌ها، ص217؛ سبزی‌ها و میوه‌هاى شفابخش، ص173.
[27]. میوه‌ها و سبزی‌هاى شفابخش، ص172.
[28]. همان، ص171.
[29]. همان، ص172.
[30]. زبان خوراکی‌ها، ص147ـ149.

کتابنامه:

ـ قرآن کریم.
ـ جمعى از نویسندگان، کتب طبى انتزاعى، بی‌جا، ناشر دیجیتالی: مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، بی‌تا.
ـ حاجى‌شریف، احمد، اسرار گیاهان دارویى، تهران: حافظ نوین، چهارم، 1386.
ـ دریایى، محمد، دانش‌نامه طب اهل‌بیت(ع) بر اساس طب الأئمه(ع)، تهران: پیام کتاب، اول، 1388.
ـ صانعى، صفدر، همیشه لاغر و سلامت باشید، تهران: حافظ نوین، دوم، 1386.
ـ عباس‌نژاد، محسن، قرآن و طب، مشهد: مؤسسه انتشاراتى بنیاد پژوهش‌هاى قرآنى حوزه و دانشگاه، اول، 1385.
ـ محمدى‌رى‌شهرى، محمد، دانش‌نامه احادیث پزشکى، قم: دار‌الحدیث، ششم، 1385.
ـ مفضل‌بن‌عمر، توحید مفضل؛ شگفتی‌هاى آفرینش، ترجمه: نجفعلى میرزایى، قم: هجرت، پنجم، 1377.
ـ میرحیدر، حسین، معارف گیاهى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى، هفتم، 1385.
ـ ا‌بن‌بابویه، محمد ‌بن ‌على(شیخ صدوق)، علل الشرائع، ترجمه: محمدجواد ذهنى ‌تهرانى، قم: انتشارات مؤمنین، اول، 1380ش.
ـ ا‌بن‌بابویه، محمد ‌بن ‌على(شیخ صدوق)، الخصال، قم: جامعه مدرسین، اول، 1382ش.
ـ پاداش نیکی‌ها و کیفر گناهان (ترجمه ثواب ‌الأعمال)، قم: دفتر انتشارات اسلامی، اول، 1381ش.
ـ من ‌لا یحضره ‌الفقیه، تهران: دار الکتب الاسلامیه، اول، 1367ش.
ـ عیون أخبار الرضا(ع)، تهران: نشر صدوق، اول، 1378ق.
ـ احمد ‌بن ‌محمد ‌بن‌ خالد، المحاسن، قم: دار الکتب الاسلامیه، دوم، 1371ق.
ـ بروجردى، آقا حسین، منابع فقه شیعه (ترجمه جامع‌ الأحادیث ‌الشیعه)، ترجمه: عده‌اى از فضلا، تهران: فرهنگ سبز، اول، 1386.
ـ پاینده، ابو‌القاسم، نهج‌الفصاحه، تهران: دنیای دانش، چهارم، 1382ش.
ـ تمیمى‌ آمدى، عبد‌الواحد ‌بن ‌محمد، تصنیف غرر‌الحکم و درر‌الکلم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، اول، 1366ش.
ـ تمیمى ‌آمدى، عبد‌الواحد ‌بن ‌محمد، غرر‌الحکم و درر‌الکلم، تحقیق و تصحیح: سیدمهدى رجائى، قم: دار الکتاب الإسلامی‌، دوم، 1410‌ق.
ـ حلوانى، حسین ‌بن‌ محمد ‌بن ‌حسن‌ بن‌ نصر، نزهة ‌الناظر و تنبیه‌ الخاطر، قم: بنیاد امام مهدی(ع)، اول، 1408ق.
ـ حمیرى، عبدالله‌ بن ‌جعفر، قرب الإسناد، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آل‌البیت(ع)‌، قم: مؤسسة آل‌البیت(ع)‌، اول، 1413ق‌.
ـ دیلمى، حسن‌ بن ‌محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، قم: شریف الرضی، اول، 1412ق.
ـ قطب‌الدین راوندى، سعید ‌بن ‌هبة‌الله، الدعوات، قم: ‌انتشارات مدرسه امام مهدى(ع)، 1407ق‌.
ـ محمدی‌ ری‌شهری، محمد، منتخب میزان‌الحکمه، قم: دار الحدیث، 1387.
ـ حر عاملى، محمد ‌بن‌ حسن، وسائل‌الشیعه، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آل‌البیت(ع)‌، قم: مؤسسة آل‌البیت(ع)، اول‌، 1409ق.
ـ طبرسى، حسن ‌بن‌ فضل، مکارم‌ الأخلاق، تهران: دوم، 1365ش.
ـ طوسى، محمد‌ بن ‌حسن، الأمالی، قم: دار‌الثقافه، اول، 1414ق.
ـ کراجکى، محمد ‌بن ‌على، گنجینه معارف شیعه إمامیه (ترجمه کنز‌الفوائد و التعجب)، تهران: فردوسی، اول، بى‌تا.
ـ کلینى، محمد ‌بن‌ یعقوب ‌بن ‌اسحاق، الکافی، تهران: دار ‌الکتب ‌الإسلامیه، چهارم، 1407ق.
ـ کوفى اهوازى، حسین ‌بن‌ سعید، زاهد کیست؟ وظیفه‌اش چیست؟ (ترجمه الزهد)، قم: نور السجاد(ع)، اول، 1387ش.
ـ مجلسى، محمد‌باقر، بحار‌الأنوار، بیروت: دار احیاء التراث علمی، دوم، 1403ق.
ـ مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، لوامع صاحبقرانى (مشهور به شرح فقیه)، قم: اسماعیلیان، دوم، 1414ق.
ـ نورى، حسین ‌بن‌ محمدتقى مستدرک ‌الوسائل و مستنبط ‌المسائل‌، تحقیق و تصحیح: مؤسسة آل‌البیت(ع)‌، قم: مؤسسة آل‌البیت(ع)‌، اول، 1408ق.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.