نوروزخوانی در گیلان

نوروزخوانی از آیین‌های قبل از آمدن نوروز است. با آغاز اسفند، گروه نوروزخوانان که قاصد بهار بودند ترانه‌هایی زمزمه می‌کردند که آمدن آفتاب و بهار را نوید می‌داد. با تحولاتی که در زندگی مردم به وجود آمد، آیین‌های کهنی مانند نوروزخوانی، چاووش‌خوانی، پیره بابو، رابر چیره و عروسه گوله‌ی کنار گذارده شد.
سه‌شنبه، 6 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نوروزخوانی در گیلان
نوروزخوانی از آیین‌های قبل از آمدن نوروز است
 
چکیده:
نوروزخوانی از آیین‌های قبل از آمدن نوروز است. با آغاز اسفند، گروه نوروزخوانان که قاصد بهار بودند ترانه‌هایی زمزمه می‌کردند که آمدن آفتاب و بهار را نوید می‌داد. با تحولاتی که در زندگی مردم به وجود آمد، آیین‌های کهنی مانند نوروزخوانی، چاووش‌خوانی، پیره بابو، رابر چیره و عروسه گوله‌ی کنار گذارده شد.
 
تعداد کلمات: 1504 کلمه / تخمین زمان مطالعه:  7 دقیقه

نوروزخوانی در گیلان
 نویسنده: هوشنگ عباسی

نوروزخوانی از آیین‌های قبل از آمدن نوروز است. با آغاز اسفند، گروه نوروزخوانان که قاصد بهار بودند ترانه‌هایی زمزمه می‌کردند که آمدن آفتاب و بهار را نوید می‌داد. طنین صدای آنان شهادت دهنده‌ی رویش سبزه و شکوفایی گل‌ها بود، آنها پیام‌آور دوستی، نوزایی و تجدید مهربانی به شمار می‌آمد. اشعار نوروز‌خوانان عبارت بود از: نوروز نو سال‌خوانی، بهارخوانی، شیرخوانی (شعرخوانی)، بلبل‌خوانی، نوروزخوانی و... آنها با‌خواندن آن اشعار باورها و اعتقادات دینی را در قالب بهاریه به گوش مردم می‌رساندند و با توصیف طبیعت و بهار، فضای شادی برای مردم به وجود می‌آوردند.

 مضامین اشعار نوروزخوانان
اشعار نوروزخوانان به دو بخش تقسیم می‌شد:
1- اشعاری که جنبه‌ی مذهبی و دینی داشتند و به همراه توصیف بهار و طبیعت در صفت مولای متقیان علی (علیه السلام) و دوازده امام‌خوانده می‌شدند.
2- ترانه‌هایی که جنبه‌ی ملی و میهنی داشتند و از رویدادهای محلی الهام گرفته بودند و به طور مثال ترانه‌ها و اشعاری که در وصف پایمردی و شجاعت میرزا کوچک خان جنگلی سروده شده بود و نوروزخوانان آن را می‌خواندند.

 زبان و لهجه نوروزخوانان
نمونه‌هایی از اشعار نوروزخوانان به جا مانده است که معمولاً به گیلکی، تالشی و فارسی‌خوانده می‌شود. در مناطق تالس نشین غرب گیلان، نوروزخوانان از محدوده‌ی خود خارج نمی‌شوند.
نوروزخوانان سایر مناطق گیلان به لهجه‌های مختلف گیلکی (بیه پیشی، بیه پسی) اشعار نوروز‌خوانی را می‌خواندند. گاهی نیز از اشعار فارسی در نوروز‌خوانی استفاده می‌شد. بداهه‌خوانی از ویژگی‌های نوروز‌خوانی در گیلان بود که بنا به شرایط سروده و‌خوانده می‌شد.

 جایگاه اجتماعی نوروزخوانان
نوروزخوانان واقعی، معمولاً از افراد خوش نشین آبادی‌ها بودند که از راه مداحی یا اجرای آیین‌های مختلف کسب درآمد می‌کردند و نزد مرد منطقه از جایگاه اجتماعی والایی برخوردار بودند. آنها هنرمندان محلی بودند که از آواها و گوشه‌های موسیقی آگاهی داشتند. در کنار این افراد نوروزخوانان غیرواقعی و غیرحرفه‌ای بودند که از فرا رسیدن نوروز استفاده می‌کردند و نوروز‌خوانی می‌کردند.

 نوروزخوانان غیرحرفه ای
نوروزخوانان غیرحرفه‌ای به نوعی از نیازمندان و آوارگانی بودند که در کسوت نوروزخوان به خانه‌ها و محله‌ها می‌رفتند و با‌خواندن بخش‌هایی از اشعار نوروزخوانی که اغلب ناقص بود، طلب کمک و مرحمت می‌کردند.
این گروه از بداهه‌سرایی بی‌بهره بودند و معمولاً از صدای خوش هم که شرط اصلی نوروزخوانی بود محروم بودند.

 انعام در نوروزخوانی
انعام در نوروزخوانی به دو شکل نقدی و غیرنقدی داده می‌شد:
1- انعام اصلی پول بود که معمولاً به سرخوان پرداخت می‌گردید.
2- انعام غیرنقدی شامل تولیدات کشاورزی و اقلام مصرفی مثل: برنج، باقلا، مرغ، تخم مرغ، در مواردی شیرینی، حلوا و غیره بود که به وسیله‌ی پی‌خوان یا کولبارچی و کیسه دار دریافت می‌شد. در برخی موارد هر دو انعام جنس و نقدی داده می‌شد، یعنی صاحبخانه پول نقد و کدبانوی خانه، برنج و حبوبات به نوروزخوان می‌داد. برخی نیز کمری، دستمال، پارچه و طاقه به عنوان صله به نوروزخوان می‌دادند.

 سن و جنس نوروزخوان
نوروزخوانان مرد بودند. سن نوروزخوان معمولاً بیشتر از پی‌خوان‌ها بود و معمولاً در سنین میان سالی یا پیری بودند، اما در بعضی مناطق از جمله رودبار و صومعه‌سرا با فرارسیدن نوروزخوانان نیز گروه‌هایی دو یا سه نفر تشکیل می‌دادند و در محله‌ها و آبادی‌ها نوروزخوانی می‌کردند.

 لباس و پوشاک نوروزخوان
نوروزخوانان لباس خاصی نداشتند و همانند مردم بومی هر منطقه لباس می‌پوشیدند که عبارت بود از پاتاوه پشمین، شلوار بندی از جنس پشم (پشمی شولار)، چموش یا کیوه، پیراهن بدون یقه سفید و یا آبی رنگ- جلیقه، کلاه نمدی و شال کمری یعنی لباسی که در چند دهه پیش در اغلب مناطق شمال ایران از آن استفاده می‌شد. نوروزخوانان چون غروب مراسم خود را اجرا می‌کردند. معمولاً یک فانوس و چوب دست دوداندود (کونوس چو kunus. cu) برای حفاظت از خود در مقابل درندگان داشتند.

  بیشتر بخوانید:  آداب و رسوم نوروز

 بعضی از نوروزخوانان که از سلاله سادات بودند، دستار سبز رنک بر سر می‌نهادند و شال سبز رنگی به گردن می‌آویختند، اما غیر از سادات از شال و دستار سفیدرنگ استفاده می‌کردند و دو کیسه سفیدرنگ برای حمل انعام غیرنقدی به همراه داشتند.

 موسیقی در نوروزخوانی
نوروزخوانان اصلی اغلب از هنرمندان محلی بودن که با گوشه‌ها و دستگاه‌های موسیقی آشنایی داشتند. موسیقی نوروزخوانی در شرق و غرب گیلان با هم متفاوت بود. نغمه‌های نوروزخوانی تالش برگرفته از نوعی موسیقی صوفیانه بود.

آواهای نوروزخوانان تالش در آواز بوعطا و محزون است. در قدیم نوروزخوانی در دستگاه چهارگاه اجرا می‌شد که دستگاهی باستانی بود. چهارگاه دستگاهی شاد و پرغرور است. اشعار زیر در این دستگاه اجرا می‌شد:
 بهار آمد بهار آمد خوش آمد *** علی با ذوالفقار آمد خوش آمد
علی (علیه السلام) دلدال سوار، قنبر جلودار *** ز شهر زنگبار آمد خوش آمد
نوروز نوسالی آمده *** گل در گلستان آمده
 
با گذشت زمان و طی تاریخ، ستم به طبقه یک کشاورز، بروز عناصر فرصت‌طلب و رباخوار و مشکلات اقتصادی بازمانده باعث شد نوروزخوانی از چهارگاه به دشتی متصل شود و از قطعه ضربی به گوشه زابل در چهارگاه تغییر کند. کمبودها، مشکلات کشت زمانی که آذوقه کشاورز به اتمام بود، شروع مرحله‌ی دوم کار کشاورزی یعنی هنگامی که وجین شروع می‌شد و بلند شدن روز و تابش شدید آفتاب، دلایلی است که باعث می‌شد که زابل چهارگاه بدون اطلاع نوروزخوانان از چندوچون موکب‌خوانی به نغمات غم متمایل شود و از زابل به دشتی کوچ کند و دشتی با همه عرفان‌آوازی جلگه‌ای و دشت‌خوانی‌اش بخش شود و بر احوال خسته و دلگیرشان بردباری ببخشد و مصداق دم غنیمت شمردن را تداعی کند.

 هجو و مدح در اشعار نوروزخوانان
نوروزخوانان در لابلای ترانه‌هایی که می‌خواندند، اگر از صاحبخانه برخورد ناخوشایندی می‌دیدندند، فی البداهه ابیاتی در هجو او می‌سرودند و می‌خواندند. چنانچه صاحبخانه یا کدبانوی خانه هدیه و انعام قابل توجهی هم به نوروزخوانان می‌داد، در مدح او ابیاتی سرهم کرده و می‌خواندند.

 مناطقی که نوروزخوانی در آن رایج بود
نوروزخوانی نه تنها در تمام گیلان بلکه در گستره‌ی مناطق وسیعی از استان‌های همجوار و همسایه گیلان چون مازندران و گرگان، طالقان و تارم، سمنان و حتی برخی نواحی آسیای مرکزی و کشور افغانستان نیز رایج بوده است. امروزه به دلیل تحولی که در زندگی اجتماعی رخ داده است، بسیاری از آیین‌های نیک گذشته فراموش شده است و رسانه‌های جمعی چون تلویزیون و رادیو جای آن را پر کرده و ابزار نوین فناوری چون ماهواره و ویدئوها جای آن را گرفته است.

به اشعار و ترانه‌های بهاریه که با مضامین مذهبی‌خوانده می‌شد، امام‌خوانی می‌گفتند. به نظر می‌رسد اشعار امام‌خوانی از زمان حکومت آل بویه که از مذهب تشیع حمایت می‌کردند رایج شده و در دوره‌ی صفویه مورد تشویق و حمایت قرار گرفته است. در این اشعار نوروزی، امامان توصیف شده و از وقایع کربلا و سرگذشت امامان یاد می‌شد، مثلاً در ترجیع‌بند برخی از اشعار نوروزخوانان پس از ذکر امامان این بیت تکرار می‌شد:
 عزیزان نوبهاره، نوبهاره *** که لیلا داغ اکبر بی‌قراره
 
ابیاتی از بهاریه‌های گیلان که نوروزخوانان می‌خواندند در اینجا انتخاب شده است:
 
باد بهاران آمد *** گل در گلستان آمد
کژده دهید دوستان *** نوروز سلطان آمد
  مناطقی که نوروزخوانی در آن رایج بود
نوروزخوانی نه تنها در تمام گیلان بلکه در گستره‌ی مناطق وسیعی از استان‌های همجوار و همسایه گیلان چون مازندران و گرگان، طالقان و تارم، سمنان و حتی برخی نواحی آسیای مرکزی و کشور افغانستان نیز رایج بوده است. امروزه به دلیل تحولی که در زندگی اجتماعی رخ داده است، بسیاری از آیین‌های نیک گذشته فراموش شده است و رسانه‌های جمعی چون تلویزیون و رادیو جای آن را پر کرده و ابزار نوین فناوری چون ماهواره و ویدئوها جای آن را گرفته است.

نمونه‌ای از بهاریه نوروزی شرق گیلان
 
اول گویم که مو حمد خدا را *** شه کشور علی (علیه السلام) مرتضی را
ایمام دومین آن دسته گل *** حسن(علیه السلام) بایش سوار گشت دلدل
ایمام سومین شاه شهیدان *** حسین (علیه السلام) را کشته‌اند، آبش ندادند
حسین (علیه السلام)را کشته‌اند، آبش ندادند *** گلوی نازکش خنجر نهادند
امام چهارمین زین العباد است *** گل باغ حسین (علیه السلام) نامدار است
امام پنجمین‌خوانم به باقر *** شفاعت می‌دهد در روز محشر
امام ششمین موسی بن جعفر (علیه السلام)*** همه عالم شد از او منور
امام هفتمین موسی کاظم(علیه السلام) *** که تا با لطف او کاری بسازم
امام هشتمین امام رضای (علیه السلام)*** یقین دانم که جدش مرتضی بی (علیه السلام)
امام نهمین‌خوانم تقی را *** تقی (علیه السلام) بخشنده با خلق جمیع را
امام دهمین می‌رفت میدان *** ملایک بر سرش می‌خواند قرآن
امام یازدهم‌خوانم که عسکر(علیه السلام) *** زمین و آسمان پر شد منور
تموم کردم امام، دوره امام را *** محمد مهدی (علیه السلام) صاحب زمان را
 
 نبروزه‌خوانی (Nebroze xani)
در تالش به نوروزخوانی، نبروزه‌خوانی می‌گویند. اشعار و ترانه‌های منطقه جنوبی تالش که شیعه بودند، تقریباً از نظر مضمون شبیه نوروزخوانان گیلان بود اما به زبان تالش‌خوانده می‌شد. مثلاً در ترجیع‌بند اشعار نوروزخوانان این بیت تکرار می‌شد:
بهار اومد بهار اومد خش اومد bəhâruməbəhârumərosumə
ایله ریحون اشته که بن نشومه eilə rihon estəkəbum nəsumə
(بهار آمد، بهار آمد، خوش آمد/ شاخه‌ای ریحان جلوی در منزل کاشته ام)
 نوروزخوانان در مرکز گیلان
بهاریه‌هایی که نوروزخوانان مناطق گیلان می‌خواندند، بخشی یک صدایی و بخش دیگر آن دو یا چندصدایی بود. به اشعار دوصدایی ویکیر (vigir) می‌گقتند که ترجیع‌بند داشت:
علی (علیه السلام) با ذوالفقار آمد خوش آمد
علی (علیه السلام) دلدل سوار قنبر جلودار
زشهر زنگبار آمد خوش آمد
 
منبع:
مردم شناسی نوروز، (مجموعه مقالات همایش ملی نوروز، میراث صلح)، علیرضا حسن زاده ، مهدی حشمتیان تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، چاپ کهن نوبنت اول 1394

 بیشتر بخوانید :
  ورزش‌های بومی و محلی
  گیلان قطعه ای از بهشت
  غذاهای حاضری بومی گیلان

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.