پژوهش برای پژوهش

گسترش پژوهش آنگاه می‌تواند نویدبخش آینده‌ای درخشان برای جامعه باشد که پژوهشگران و مدیران پژوهش آن جامعه بتوانند از دام پژوهش برای پژوهش برهند و پژوهش را مسیری برای حل مسائل جامعه خویش ببینند.
يکشنبه، 25 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: رضیه برجیان
موارد بیشتر برای شما
پژوهش برای پژوهش
پژوهش برای پژوهش
 
چکیده
گسترش پژوهش آنگاه می‌تواند نویدبخش آینده‌ای درخشان برای جامعه باشد که پژوهشگران و مدیران پژوهش آن جامعه بتوانند از دام پژوهش برای پژوهش برهند و پژوهش را مسیری برای حل مسائل جامعه خویش ببینند.
تعداد کلمات 1200 زمان مطالعه 6 دقیقه
 
پژوهش برای پژوهش
رضیه برجیان

پژوهش چرا و چگونه

امروزه به برکت رستاخیز بزرگی که امام خمینی در این کشور آفریدند، پژوهش که تاروپود حرکت و پویش بدان وابسته است، جایگاه ویژه‌ای یافته و به زیبایی اوج گرفته است. پژوهشگاه‌های بسیار دامن گسترده، جشنواره‌های بسیار برپاشده و می‌شوند و پژوهش و پژوهشگری ستوده می‌شود.

این‌همه نشان از رویکرد مبارک و ارج‌گذاری جمعی است به مهم‌ترین، اساسی‌ترین و بنیادی‌ترین نیاز اجتماعی امروز و فردای ما. نیازی که برآورده شدن صحیحش ما را به اوج عزت خواهد رساند که «العلم‏ سلطان‏ من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه‏»[1] و بی‌توجهی به هدفی که باید برای رسیدن بدان پژوهش صورت گیرد ما را به حضیض ذلت خواهد کشاند که پژوهش موتور محرکه هر جامعه‌ای است و سمت‌وسو و مقصد آن جامعه بدان وابسته است. اگر پژوهش در ایران با هدف انقلاب همراه گشت که افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی قطعی است و اگرنه خود آفتی خواهد شد که انقلاب را از مسیر اصلی‌اش منحرف خواهد ساخت.

اگر همراه، همساز و هماهنگ با آهنگ پژوهش نیازهای جدی جامعه علمی و مردمان در چشم‌انداز قرار نگیرند پژوهش به بیراهه خواهد افتاد و از دامن‌گستری و پرتوافشانی بازخواهد ماند و در به حرکت درآوردن چرخه‌ای جامعه نقشی نخواهد آفرید و کاری خواهد بود بیهوده و بی‌بازده. پژوهش و کندوکاو اگر شوری نیانگیزد، حرکتی نیافریند، جامه نو به تن جامعه نپوشاند، افق‌های نویی نگشاید و همان راهه‌ای کهنه و بسیار رفته را بپیماید، ارکان جامعه بنیاد گشته بر چنین پژوهشی یکی پس از دیگری فرو خواهد ریخت.

پژوهش است که اندیشه نو را پدید می‌آورد و اندیشه نو است که جامعه را نو می‌سازد و می‌شکوفاند و اوج می‌دهد.[2] این اندیشه نو چیزی است که هرروز کمتر از دیروز می‌توان در پژوهشگاه‌ها و همایش‌های ما سراغ آن را گرفت. امروزه گرچه پژوهش ارجمند است غ اما این پرسش که پژوهش برای چه سؤالی است که ارجی ندارد. درواقع میان هیاهوهای مختلف «پژوهش برای پژوهش» جوابی است که محترمانه از دادن آن اجتناب می‌شود. حتی آگاهانه مدیران پژوهش در کشور ما از جواب‌هایی چون فضیلت و فضل علم نیز دوری می‌گزینند؛ چراکه به‌خوبی می‌دانند آنچه به‌عنوان ماحصل یک سال کار پژوهشی‌شان ارائه می‌کنند نه علم است و نه کاربردی؛ تنها پژوهشی است که نیاز به این را که بگوییم «ما نیز هستیم» برآورده می‌کند.

در این مقاله به برخی آفت‌هایی خواهیم پرداخت که سعی در اجتناب از آن‌ها می‌توان راهگشای پژوهش مفید و کاربردی برای کشور باشد.

 

خرده گرایی تخصصی

فاجعه وقتی است که پژوهشگر بخواهد مشکل انبوهی کمرشکن اطلاعات را با محدود ساختن مفرط حوزه تحقیق خود حل کند تا بدین ترتیب در یک حوزه که تنها برای شمار اندکی از متخصصان جالب‌توجه است. هرچه جامع‌تر و کارشناس‌تر باشد. مسلماً این گرایش همواره در پژوهش‌های دانشگاهی وجود داشته و موجب رواج این کنایه قدیمی شده است که کارشناس کسی است که مطالب هرچه بیشتری را درباره مسائل هرچه کمتری و درنهایت همه‌چیز را درباره هیچ‌چیز می‌داند. این گرایشی است که اینترنت بدان شتابی افزون بخشیده است. برینجولفسون در سال 1997 در مقاله‌اش «جوامع الکترونیک: دهکده جهانی یا کشورهای کوچک بالکان مانند در دنیای سیبرنتیک؟» به تقویت استعداد خرد شدن پژوهش در اثر اینترنت اشاره کرده است.[3]

العلم‏ سلطان‏ من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه‏گرچه این رویکرد باعث افزایش تعداد مقالات پژوهشگر می‌شود؛ اما افق فکری او را محدود می‌سازد. این محدودیت مانع جدی بر سر راه اندیشه‌های نو بعد از مدت کوتاهی خواهد بود. پرداختن به مطالعات میان‌رشته‌ای و بها دادن به این مطالعات می‌تواند افق دید پژوهشگر را وسیع‌تر سازد و او را وادارد تا از بالا به موضوع تحقیق خویش نظر کند.[4] از چنین منظری است که پژوهشگر می‌تواند درباره اثر پژوهش خویش بر جامعه خود بیندیشد.

 

عدم تفکیک سطوح پژوهش

آنگاه که هدف اصلی پژوهش در آمارهای تعداد کتاب‌ها و مقالات تولیدی خلاصه شد؛ در تصویب بودجه‌های پژوهشی قبل از هر چیز نتیجه‌بخش بودن به معنای هرچه سریع‌تر و تضمینی‌تر به مقاله و کتاب تبدیل‌شدن اولویت اساسی خواهد شد؛ و چه روشی از این اطمینان‌بخش‌تر که به جای میدان‌داری کردن نوآوران، کسانی که در بسط اندیشه‌های دیگران تبحر دارند، میدان‌داری کنند. گسترش ولو اندک اندیشه‌ها و پژوهش‌هایی که قبلاً با موفقیت انجام‌ شده‌اند، خود بهترین تضمین است برای ارائه گزارشی پربار از فعالیت‌های پژوهشی یک مرکز. البته در این میان نوآوری جدی محکوم است چون قبلاً به محک تجربه آزموده نشده است و نتیجه‌ای نامعلوم دارد.

این درحالی است که مدیران پژوهش باید ترغیب شوند تا بخشی از وقت و هزینه را صرف پژوهش‌های دست اول و نوآور کنند؛ پژوهش‌هایی که در صورت موفق بودن (نه تضمینی موفق بودن) زیربنای پژوهش‌های بسیار دیگر را فراهم آورند و این تنها در صورتی معقول و مطلوب خواهد بود که رابطه پژوهش و صنعت، همین‌طور پژوهش و مدیریت رابطه‌ای صحیح باشد. در شرایطی که دانشگاه ما با دانشگاه‌های کشورهای اروپایی و صنعت اروپا با دانشگاهش و صنعت ما با صنعت اروپا ارتباط دارد، مدیر پژوهش و پژوهشگری نیازی به نوآوری و اندیشه‌های نو ندارد. این صنعت است که برای حضور در بازار رقابتی محتاج اندیشه نو است؛ نه پژوهشکده و نه مدیر پژوهش.

تبیین و تعریف سطوح پژوهش آن هم در جای خود نه در مقام دادن امتیاز و اعتبار به پژوهشگران می‌تواند گامی مؤثر در جهت‌دهی پژوهش در کشور باشد.

 

بی‌توجهی به اقدام پژوهی

از اواخر دهه 1930 میلادی نوعی از پژوهش موردتوجه قرار گرفت که در انحصار متخصصان نبود و به افراد در حل مشکلات در حیطه کاری‌شان کمک می‌کرد. این نوع پژوهش که در حیطه‌های اجتماعی و تربیتی کاربرد بیشتری پیدا کرد، اقدام پژوهی نامیده می‌شود. اقدام پژوهی نه به دنبال نظریه‌پردازی و نه در پی کاربردهای عمومی است. تأکید آن بر اینجا و اکنون است. درواقع نگاه به کاربردی بودن پژوهش و اصرار بر آن به تعریف اقدام پژوهی منجر شده است. پرفسور جان الیوت این تعریف را برای اقدام پژوهی ارائه داده است: «مطالعه یک موقعیت اجتماعی با دید اصلاح کیفیت اقدام در آن موقعیت»[5] گسترش اقدام پژوهی می‌تواند تفکر عمومی نسبت به پژوهش و پژوهشگر را تغییر دهد و به مطالبه‌ای عمومی برای ثمربخش بودن پژوهش دامن بزند. درواقع تا این سؤال که نتیجه تحقیقات و پژوهش شما چه سودی برای جامعه می‌تواند داشته باشد به سؤالی جدی در اذهان عمومی تبدیل نشود، پژوهش مسیر خویش را بازنخواهد یافت؛ همین‌طور هم تا رابطه پژوهش و پژوهشگر با صنعت آن نشود که شایسته ایران اسلامی است.

پی نوشت
[1] نهج‌البلاغه حکمت 660.
[2] سرمقاله مجله علمی-پژوهشی فقه، سال نهم، شماره سی ویکم و سی و دوم، ص 3-4.
[3] پژوهش و اینترنت، نیلو، دوکارتیگ، علیرضا طیب، اطلاعات سیاسی اقتصادی مهر و آبان 1381- شماره 181-182، ص 207.
[4] سیر تحول ازعلوم رشته ای تا علوم میان رشته ای و علوم یکپارچه، مهدی گلشنی، فلسفه علم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هشتم، شماره اول بهار و تابستان 1396، ص 78-77.
[5] پژوهش در عمل ، جان شوشتاک و رابرت مک براید، ترجمه: فاطمه محمد زاده و علی رضا شواخی، فصلنامه آموزه شماره 20، ص 32.
 
منابع
نهج‌البلاغه.
سرمقاله مجله علمی-پژوهشی فقه، سال نهم، شماره سی ویکم و سی و دوم.
 پژوهش و اینترنت، نیلو، دوکارتیگ، علیرضا طیب، اطلاعات سیاسی اقتصادی مهر و آبان 1381- شماره 181-182.
سیر تحول ازعلوم رشته ای تا علوم میان رشته ای و علوم یکپارچه، مهدی گلشنی، فلسفه علم، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هشتم، شماره اول بهار و تابستان 1396.
پژوهش در عمل ، جان شوشتاک و رابرت مک براید، ترجمه: فاطمه محمد زاده و علی رضا شواخی، فصلنامه آموزه شماره 20.



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.