اسقف شهید ( قسمت دوم)

سیپریان به مسئله شقاق یا بدعتها توجه زیادی داشت. مهم ترین اثر او اتحاد کلیسا به این موضوع اختصاص دارد. از نظر او اتحاد کلیسا امری بدیهی و مسلم است. وجود همزمان مجموعه ای از فرقه ها نمی تواند ممکن باشد. تنها کلیسای حقیقی، کلیسای کاتولیک است.
سه‌شنبه، 2 بهمن 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسقف شهید  ( قسمت دوم)
زندگانی ودیدگاه کوپریانوس
 
چکیده:
سیپریان به مسئله شقاق یا بدعتها توجه زیادی داشت. مهم ترین اثر او اتحاد کلیسا به این موضوع اختصاص دارد. از نظر او اتحاد کلیسا امری بدیهی و مسلم است. وجود همزمان مجموعه ای از فرقه ها نمی تواند ممکن باشد. تنها کلیسای حقیقی، کلیسای کاتولیک است.
 
تعداد کلمات: 1051 کلمه / تخمین زمان مطالعه: 5 دقیقه
 
اسقف شهید  ( قسمت دوم)
نویسنده: تونی لِین  
ترجمه: روبرت آسریان
 
در سال ۲۵۱ در روم اسقف جدیدی به نام کورنلیوسا منصوب شد. او نسبت به پذیرش مرتدان توبه کار، نظر مساعد داشت. نواتیان ؟ که یک روحانی کارآمد و شایسته بود، از اینکه او را به عنوان اسقف انتخاب نکرده بودند، دچار خشم و غضب شد و خود، خویشتن را به مقام اسقفی منصوب کرد. کلیسای تحت رهبری او بر خلاف «کلیسای مرتدین»؛ یعنی، عنوانی که آنان به کلیساهای دیگر داده بودند، کسانی را که مرتد شده بودند به کلیسای خود نمی پذیرفت.
 
سیپریان به مسئله شقاق یا بدعتها توجه زیادی داشت. مهم ترین اثر او اتحاد کلیسا به این موضوع اختصاص دارد. از نظر او اتحاد کلیسا امری بدیهی و مسلم است. وجود همزمان مجموعه ای از فرقه ها نمی تواند ممکن باشد. تنها کلیسای حقیقی، کلیسای کاتولیک است. منشعب ساختن کلیسا و ایجاد شقاق در آن ممکن نیست و تنها می توان کلیسا را ترک کرد، و نواتیان در واقع کلیسا را ترک کرده بود. شخص انشعاب کننده که کلیسای کاتولیک را ترک می کند، در واقع، دست به خودکشی روحانی می زند.
 
اگر شاخه ای از درخت بریده شود شکوفه نخواهد داد، اگر ارتباط شهری با سرچشمه اش قطع شود، خشک خواهد شد... کسی هم که کلیسای مسیح را ترک کند، پاداش هایی را که باید از مسیح دریافت کند از دست خواهد داد. در این حالت، او تبدیل به یک غریبه و یک دشمن خواهد شد. اگر شما کلیسا را به عنوان مادر خود از دست بدهید، نمی توانید خدا را نیز به عنوان پدر خودتان داشته باید. اگر خارج شدن از کشتی نوح ممکن بود، آنگاه خارج شدن از کلیسا نیز ممکن خواهد بود تنها یک تعمید وجود دارد، منتها آنان (منشعبین) فکر میکنند که می توانند تعمید دهند. آنان در حالی که چشمۂ حیات را ترک کرده اند، وعدۂ فیض آب نجات بخش و زندگی را می دهند. انسانها در این تعمید، پاکیزه نمی شوند، بلکه ملوث می گردند و گناهان آنان پاک نمی شود، بلکه بر آن افزوده می شود. در این تعمید، نه برای خدا بلکه برای شیطان، فرزندانی متولد می شوند... آیا آنان فکر میکنند مسیح همراه آنان است در حالی که خارج از کلیسای او به دور هم جمع می شوند؟ فرض کنید که این اشخاص به جهت اعتراف به نام مسیح شهید شوند، اما لکه (شقاق و انشعاب)

  بیشتر بخوانید :   الاهیات امید

حتی توسط خون نیز پاک نمی شود. گناه دهشتناک ناسازگاری و شقاق حتی با رنج و عذاب کشیدن آنان نیز پالایش نمی شود. شما خارج از کلیسا نمی توانید یک شهید باشید. (اتحاد کلیسا ۵، ۶، ۱۱، ۱۳، ۱۴ )
 
اسقفان محور اتحاد کلیسا هستند. شما باید بدانید که اسقف در کلیساست و کلیسا در اسقف. اگر کسی با اسقف نیست، او در کلیسا نیست.» اسقفان جانشینان رسولان هستند؛ یعنی آنان وظایف و عملکردهای رسولان را بر عهده دارند. اسقف در کلیسای خود بالاترین مرجع است؛ گرچه او تنها در اتحاد و هماهنگی با دیگر اسقفان کلیسای کاتولیک است که اسقف باقی می ماند. اسقفان به سهامداران یک شرکت شبیه هستند. یک سهامدار تنها در ارتباط با همه سهامداران دیگر در شرکت سهم دارد.
 سیپریان به مسئله شقاق یا بدعتها توجه زیادی داشت. مهم ترین اثر او اتحاد کلیسا به این موضوع اختصاص دارد. از نظر او اتحاد کلیسا امری بدیهی و مسلم است. وجود همزمان مجموعه ای از فرقه ها نمی تواند ممکن باشد. تنها کلیسای حقیقی، کلیسای کاتولیک است. منشعب ساختن کلیسا و ایجاد شقاق در آن ممکن نیست و تنها می توان کلیسا را ترک کرد، و نواتیان در واقع کلیسا را ترک کرده بود. شخص انشعاب کننده که کلیسای کاتولیک را ترک می کند، در واقع، دست به خودکشی روحانی می زند.
اسقفان باید در اتحاد و هماهنگی با یکدیگر باقی بمانند، در عین حال، هر یک از آنان در کلیسای خودش استقلال رأی و عمل دارد. اینجا در اندیشه سیپریان نطفه تنشی دیده می شود که در مناظره ها و مباحثه های آینده به روشنی مطرح می شود. اگر کسی توسط کلیسای نواتیان مسیحی می شد و آنگاه می خواست که به کلیسای کاتولیک بپیوندد، آیا باید مجددا تعمید میگرفت؟ پاسخ کلیسای روم به این سؤال منفی بود. سیپریان، با پیروی از رویه سنتی معمول در کلیسای افریقا، بر این باور بود که نظر خود را به دیگران تحمیل کند و این امر باعث مناظره و جدل شد. سیپریان بر این عقیده بود که هر اسقفی در مورد این موضوع باید خودش تصمیم بگیرد و «اسقف اسقفان» چه در روم و چه در کارتاژ نمی تواند وجود داشته باشد. به واسطه این عدم توافق، مدت زمانی رابطه بین کلیسای افریقا و روم قطع شد. گروهی از اسقفان شرق به طرفداری از سیپریان پرداخته و استفان را به سبب غرور و تکبرش در جهت تحمیل نظرش بر دیگران مورد مؤاخذه قرار دادند. با شروع جفایی دیگر در سال ۲۵۷ و مرگ استفان در همان سال، شرایط به وجود آمده تغییر کرد. خطری که هر دو کلیسا را تهدید می کرد باعث نزدیک شدن دو طرف شد. کلیسای روم و افریقا پذیرفتند که هر یک دیدگاه خودشان را در مورد تعمید اعمال کنند و این امر به منزله پیروزی دیدگاه سیپریان بود. یک سال بعد؛ یعنی در سپتامبر ۲۵۸ میلادی، سر سیپریان از بدنش جدا شد. سیپریان برای مرجعیت اسقفان به سختی مبارزه کرده بود؛ یعنی از «کلیسای اسقفان» در برابر «کلیسای شهیدان» دفاع کرده بود. شایسته بود که او با شهید شدن به عنوان یک اسقف، مهر تأییدی بر تلاش های خود بزند.
 
تأثیر سیپریان به خصوص بر کلیسای غرب بسیار عمیق و گسترده بوده است. براثر مساعدتهای او، کلیسای کاتولیک به جای اینکه کلیسای فرهمند شهیدان باشد، به کلیسای صاحب مرجعیت و مقتدر اسقفان تبدیل گردید. دیدگاه او در مورد تعمید مجدد، در قرن چهارم توسط کلیسای کاتولیک افریقا رد شد. اما در همان زمان یک کلیسای نوبنیاد دوناتیست ؟ نیز وجود داشت که خود را «کلیسای شهیدان» می دانست و این کلیسا دیدگاه سیپریان در مورد تعمید مجدد را حفظ کرد. در حالی که تلاش سیپریان در جهت تفوق مقام اسقفان بر اعضای عادی کلیسا و روحانیون عادی به موفقیت انجامید، ولی تلاش او در جهت استقلال و خودمختاری نسبی اسقفان، قرین موفقیت نگشت. پس از گذشت مدتی، لااقل در غرب، دیدگاه سیپریان در مورد گروهی از اسقفان هم مرتبه کنار گذاشته شد و دیدگاه کلیسای کاتولیک رومی در مورد مقام پاپ به عنوان «اسقف اسقفان» جانشین آن گردید. نظریات سیپریان در مورد ماهیت و اتحاد کلیسا بسیار تأثیرگذار بوده است. آموزه او در این مورد، بیش از هزار سال به عنوان دیدگاه رایج و هنجار باقی مانده و تنها در سالیان اخیر است که این آموزه در کلیسای کاتولیک رومی تا حدی تعدیل شده است. برای مثال، نظریه کارل رانر ۳ در مورد «مسیحیت بی نام و نشان» یکی از نظریه هایی است که آموزه سیپریان را تا حدی تعدیل کرده و از اهمیت آن کاسته است.
 
منبع:
تاریخ تفکر مسیحی، تونی لِین، ترجمه روبرت آسریان، چاپ پنجم، فروزان روز، طهران (1393)

  بیشتر بخوانید :
  آگوستین پدر الاهیات لاتین
  شورای واتیکان دوم
  سورن کی‌یرکگارد و تفسیر او از رابطه انسان با خدا

 


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.