شهیدمدافع حرم شیخ محمدمسرور

مختصر زندگینامه شهیدمدافع حرم شیخ محمدمسرور

طلبه شهید مدافع حرم محمّد مسرور در تاریخ 1/1/1366 در شهرستان کازرون در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .ایشان که کوچک ترین عضو و آخرین فرزند خانواده بود از همان کودکی روح او توسط پدر ومادر ودیگر اعضای خانواده با دین ومذهب و عشق به اهل بیت (علیه السلام) پرورش داده شد
پنجشنبه، 22 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مختصر زندگینامه شهیدمدافع حرم شیخ محمدمسرور
زندگی نامه شهید
طلبه شهید  مدافع حرم محمّد مسرور در تاریخ 1/1/1366 در شهرستان کازرون در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود .ایشان که کوچک ترین عضو و آخرین فرزند خانواده  بود از همان کودکی روح او  توسط پدر ومادر ودیگر اعضای خانواده با دین ومذهب و عشق به اهل بیت (علیه السلام) پرورش داده شد به گونه ای که از سن پنج سالگی علاقه شدیدی به مسجد داشتند وبا حضور در مسجد ملابرات وجود او با فضای پاک ومعنوی مسجد اجین شد . ایشان از سن نوجوانی در پایگاه مقاومت فجر مسجد ملابرات وبعد از آن در پایگاه مقاومت ثارالله مسجد حاج رضا مشغول به فعالیت های فرهنگی بودند وبیش تر اوقات زندگی پر برکت خود را در این فضا سپری می کردند . از همان دوران نوجوانی علاقه وعشق وافری به اهل بیت (علیه السلام) به خصوص ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) در وجود او موج می زد ودر مراسم های مذهبی به خصوص عزاداری ها حضور مستمر داشت .

انس باشهدا
در سال 1385 جهت خدمت مقدس سربازی به مرکز 05 کرمان اعزام می شوند وپس از پایان دوران آموزشی به یگان ارتش ارومیه منتقل گردیده ودر واحد عقیدتی سیاسی در سمت مسؤول اقامه نماز مشغول به خدمت می گردند . پس از اتمام خدمت سربازی در کتابخانه مدرسه علمیه صالحیه مکتب الصادق (علیه السلام) شهرستان کازرون به عنوان مسؤول کتابخانه با جدیت مشغول به خدمت به طلاب می شوند وبعد از گذشت مدتی حدود دو سال به تحصیل علوم حوزوی علاقه مند شده ورسما از سال 1388 در جمع سربازان امام زمان (علیه السلام) تحصیل علوم حوزوی را شروع می کنند که تا قبل از شهادت به مدت 7 سال در این راه مقدس قدم برمی دارند .
به ابتکار ایشان واحد شهدا در حوزه علمیه کازرون تاسیس می گردد که  این سابقه ای در مدارس علمیه نداشته است.
ایشان با توجه به علاقه شدیدی که به شهدا و فرهنگ شهادت داشتند با تمام توان در این واحد فعالیت بسیاری در ترویج روحیه وفرهنگ شهادت داشتند . ازجمله اقدامات ایشان در این راستا برگزاری جلسات انس با شهدا برای دانش آموزان ودانشجویان و همچنین مراسم برنامه غبار روبی قبور مطهر شهدا در شب های پنجشنبه که با حضور طلاب ومشتاقان  به شهدا  انجام می دادند . ضمنا با ارائه محصولات فرهنگی در راستای احیای فرهنگ شهادت نقش پررنگی داشتند . درتمام مدت عمر نازنین این شهید عشق به شهادت وشهدا در وجود پاک او فوران می کرد به گونه ای که بیشتر وقت وفکر ایشان  به شهدا اختصاص پیدا می کرد و تنها آرزوی ایشان شهادت در راه خداوند متعال بود .
 
سیروسلوک معنوی
این عاشقِ واقعی امام حسین (علیه السلام) ، شور وشوقی وصف نا شدنی به زیارت کربلا داشتند وبا هر سختی که بود سعی می کردند سالی یک بار این توفیق را برای خود فراهم کنند وحتی رفتن به زیارت اربعین را برای خود نذری واجب قرار داده بودند و هر سال شرکت می کردند و خداوند متعال توفیق 9 بار زیارت عتبات عالیات را نصیب ایشان کرده بود . عشق او به شهدا تمامی نداشت به گونه ای که هر سال کل  ایام تعطیلات عید نوروز در مناطق جنگی وبه عنوان خادم الشهدا حضور داشتند . ایام تابستان اکثر ایشان به پابوس امام رضا (علیه السلام) رفته و بعضی سال ها به مدت یک ماه ساکن مشهد مقدس بودند واز جوار ایشان کسب فیض کرده ودر مسیرسلوک معنوی قدم برمی داشتند ومورد عنایات آن حضرت واقع می شدند وحتی یک ماه رمضان به طور کامل در آشپزخانه حرم مشغول به خدمت به زوّار آن حضرت شدند .
ایشان در 6 شهریور 1394 در کنار قبور مطهر شهدای گمنام کازرون زندگی مشترک خود را آغاز کردند .
 
خصوصیات بارزاخلاقی
تقوای الهی و تقید به واجبات وترک محرمات و انجام مستحبات ، دل بریدن از تمامی تعلقات دنیوی ، اخلاص در کارها ، ذکر ودعا وتلاوت قرآن و نهج البلاغه ، متانت و حیا در برخورد با نامحرم ، جدیت در کار ها و دقت زیاد در لقمه حلال و شرکت دائم وهمیشگی در شرکت در نماز جمعه وجماعت ونماز  اول وقت و ...
 
ازاعزام تاشهادت
ایشان از آن جا که عاشق مجاهدت در راه خدا بودند ، هنگامی که خبر دار شدند که برای اعزام به سوریه ثبت نام می کنند از اولین افرادی بودند که از طریق تیپ تکاور امام سجاد(علیه السلام) کازرون اقدام نموده وبا اینکه بیش از چهار ماه از عقد ایشان نگذشته بود از همه چیز دل کندند وعازم میدان جنگ در سوریه شدند . و بعد ازحدو 50 روز حضور در مناطق جنگی  سوریه  سرانجام در روز جمعه 16/11/94 در منطقه رتیان  بعد از عملیات آزاد سازی شهرای نبل و الزهرا به آرزوی خود و وعده ای که امام سجاد (علیه السلام) سال های قبل در خواب به او داده بود یعنی فیض عظیم شهادت نائل آمد و نام خود را در زمره یاران واقعی حضرت مهدی (علیه السلام) ثبت  نمود .

جنگ نرم هم باید شهید داشته باشد
محمد علاقه ی فراوانی به شهدا داشت ؛تمام زندگیش رو وقف شهدا کرده بود . تمامی وسایل مورد نیازش تا اونجایی که امکان داشت شهدایی انتخاب میکرد . لباس ، دفتر وجاسوئچی برا کلید و....؛
به خاطر علاقه واحساس مسئولیتی که نصبت به شهدا داشت . در حوزه علیمه یکی از حجره های حوزه علمیه رو گرفته بودبرای واحد شهدا ؛ در واحد شهدا کارهای فرهنگی برای شهدا انجام میداد . وبلاگی به اسم شهود عشق راه اندازی کرد که خاطرات شهدا ، عکس ها ؛ وصیت نامه های شهدا در اون میذاشت که بعد از مدتی اون رو تبدیل به سایت کرد . برای جمع آوری اطلاعات شهدا خیلی تلاش میکردند ؛ با خانواده شهدا دیدار داشتند واطلاعات شهدا را با عشق فراوان جمع آوری میکردند ؛ به خاطر اینکه زیاد با کامپیوتر سر وکار داشت . گردنش به شدت درد میکرد ؛ ولی عنوان نمیکرد . یکی از دوستانش نقل میکنه یه روز به محمد گفتم که اینقدر با کامپیوتر کار میکنی  ام اس میگیری . در جواب محمد گفت : جنگ نرم هم باید شهید داشته باشه . محصولات فرهنگی رو از قم تهیه میکرد ومی فروخت وسود آن را برای واحد شهدا وکارهای شهدا استفاده میکرد . زمانی که برای وسایل فرهنگی راهی قم می شد به ساده ترین وسیله نقلیه راضی می شد .
می گفت : نمیخوام از پول واحد شما اضافی خرج شود .
 
بین الطلوعین
اگه بخواهم یه کار خوب از بین کارهای خوبی که محمد داشت گلچین کنم مطمئن باشید به بیداری محمد در وقت بین الطلوعین اشاره میکنم . یبار که ماه رمضون رفته بودیم مشهد 10روز اول ماه رمضون ی چند روز از این ایام مثل بیشتر بچه های دیگه بین الطلوعین خوابش برد؛  وقتی خوابگاهش رو عوض کرد و به حوزه امام صادق (علیه السلام) که دقیقا چسپیده به حرم بود رفت شرایط جوری شد که از اون روز به بعد ، بعد نماز صبح در وقت بین الطلوعین (که خیلی تو روایات بیدار بودن در اون وقت سفارش شده ) بیدار بود و می رفت صحن انقلاب رو به طرف گنبد امام رضا علیه السلام و قرآن می خوند و می گفت :  ای کاش از همون اول شرایط جور میشد برای اینکه تو حوزه امام صادق علیه السلام بمونم و خیلی ناراحت بود از اینکه بیداری بین الطلوعین اون چند صبح رو از دست داده بود . همیشه سر کلاس هر کی خوب درس متوجه نمی شد یا هر مشکلی داشت با لحن خنده داری اشاره می کرد که فلانی ؛ مشکلت اینه که بین الطلوعین می خوابی.( راوی دوست شهید)


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.