تا حالا شده همسایه‌ات را ندیده باشی؟

یکی از همسایه‌های خانه‌‌ی حضرت زینب سلام‌الله علیها «یحیی مازنی» نام داشت. او درباره‌ی همسایه‌اش ‌‌می‌گفت: سال‌ها در مدینه، کنار حضرت علی علیه‌السلام بودم و خانه‌ام کنار خانه‌‌ی زینت سلام‌الله­ علیها است. به خدا سوگند که هیچ وقت او را ندیده‌ و هرگز صدایش را نشنیده‌ام.
يکشنبه، 25 فروردين 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: ناهید اسدی
موارد بیشتر برای شما
تا حالا شده همسایه‌ات را ندیده باشی؟
یکی از همسایه‌های خانه‌‌ی حضرت زینب سلام‌الله علیها «یحیی مازنی» نام داشت. او درباره‌ی همسایه‌اش ‌‌می‌گفت: سال‌ها در مدینه، کنار حضرت علی علیه‌السلام بودم و خانه‌ام کنار خانه‌‌ی زینت سلام‌الله­ علیها است. به خدا سوگند که هیچ وقت او را ندیده‌ و هرگز صدایش را نشنیده‌ام.

شنیده‌ام وقتی حضرت زینب سلام‌الله­ علیها ‌‌می‌خواهد بر مزار پدربزرگ‌شان رسول خدا صلی‌الله علیه و آله برود، شبانه ‌‌می‌رود، درحالی‌که برادرانش حسن و حسین علیهم ا‌السلام کنارش و حضرت علی علیه‌السلام پیش رویش حرکت ‌‌می‌کنند.

یک‌بار امام حسن علیه‌السلام از پدر درباره‌‌ی این کار سؤال کرد. حضرت فرمود: «حسن‌جان! ‌نمی‌خواهم چشم نامحرمی به خواهرت زینب سلام‌الله­ علیها بیفتد.» [1]
نویسنده: امیرحسین علیقلی
پی نوشت:
1.فاطمه زهرا (س) شادمانی دل پیامبر(ص)، ص862.


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.