نام های فارسی که با حرف ص شروع می شوند در این بخش بیش از 3600 نام از ریشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانید بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پیدا کنید. نام های فارسی که با حرف ص شروع می شوند نام های فارسی با حرف « ص » نام معنی لاتین صائب درست و راست، حق، رسا saeb صائن پرهیزگار، نگاهدارنده saen صائن الدین پرهیزگار در دین saenaddin صابر صبرکننده، شکیبا، بردبار saber صابره مونث صابر sabere صاحب همصحبت، همنشین، همسفر، مالک، وزیر، خداوند saheb صادق راستگو، پیدا، آشکار sadeq صارم شمشیر برنده، مرد دلاور sarem صارم الدین مرد دلاور در دین saremaddin صاعد صعود کننده، بالا رونده saed صافی پاکیزه، خالص، شفاف safi صافی ناز دارای ناز و کرشمه اصیل و خالص ، از اعلام زنان safinaz صالح نیکوکار، شایسته، لایق saleh صالح محمد محمد نیکوکار و لایق salehmohammad صالحه زن نیکوکار و شایسته salehe صانع آفریننده، سازنده، صنعتگر sane صبح چهره صبح چهره، صبح (عربی) + چهره (فارسی) آن که چهره ای سپید چون صبح دارد. sobhchehr صبح آسا صبح (عربی) + آسا (فارسی) مانند صبح سپید و روشن sobhasa صبورا صبور + ا (الف نسبت یا تعظیم)، به معنی بردبار، صبور sabora صبا نسیم ملایمی که از جانب شمال شرق می وزد saba صبرا بردباری کردن در برابر سختیها و ناملایمتها، شکیبایی sabra صباح سحرگاه، بامدادان، از اعلام زنان sabah صباحت خوبرویی، زیبایی sabahat صبرناز صبر (عربی) + ناز (فارسی) مرکب از صبر بردباری + ناز زیبا sabrnaz صبار بسیار شکیبا و صبور sabbar صائب درست و راست، حق، رسا saeb صائن پرهیزگار، نگاهدارنده saen صائن الدین پرهیزگار در دین saenaddin صابر صبرکننده، شکیبا، بردبار saber صابره مونث صابر sabere صاحب همصحبت، همنشین، همسفر، مالک، وزیر، خداوند saheb صادق راستگو، پیدا، آشکار sadeq صارم شمشیر برنده، مرد دلاور sarem صارم الدین مرد دلاور در دین saremaddin صاعد صعود کننده، بالا رونده saed صفاناز صفا (عربی) + ناز (فارسی) آن که دارای یکرنگی و زیبایی است. safanaz صافی پاکیزه، خالص، شفاف safi صافی ناز دارای ناز و کرشمه اصیل و خالص ، از اعلام زنان safinaz صالح نیکوکار، شایسته، لایق saleh صالح محمد محمد نیکوکار و لایق salehmohammad صالحه زن نیکوکار و شایسته salehe صانع آفریننده، سازنده، صنعتگر sane صبا نسیم ملایمی که از جانب شمال شرق می وزد saba صباح سحرگاه، بامدادان، از اعلام زنان sabah صباحت خوبرویی، زیبایی sabahat صبار بسیار شکیبا و صبور sabbar صبحی منسوب به صبح، بامدادی sobhi صبری منسوب به صبر، از اعلام زنان sabri صبریه منسوب به صبر، از اعلام زنان sabriye صبوح پگاه، صبح زود، شرابی که به هنگام صبح می خورند sabuh صبور صبرکننده، شکیبا، بردبار sabur صبورا بردبار، شکیبا+الف بزرگداشت و تعظیم sabura صبیح خوبرو، نورانی sabih صبیحه زن خوبرو و نورانی، بامداد، صبح زود sabihe صبیه دخترک زیبا و خوبرو sabiye صحبت الله هم گفتگوی خدا sohbatollah صحرا زمین هموار، بیابان، از اعلام زنان sahra صداقت دوستی، دوست داشتن sadaqat صدر سینه، بالا، بزرگ، رئیس، وزیر sadr صدرا صدر+الف تعظیم و بزرگداشت، ملاصدرای شیرازی حکیم قرن 11 هجری sadra صدرالدین مقام و پیشوای دین sadroddin صدرالله کسیکه در نزد خدا جای و مقامی بالا دارد sadrollah صدری منسوب به صدر، گوشه ای در دستگاه شور sadri صدف غلاف مروارید، جانوری دریایی نرم تن که تولید مروارید می کند sadaf صدوق دوست، همیشه راستگو saduq صدیق دوست خالص و راستگو sadiq صدپر نامی فارسی به معنای گل رز sadpar صدیقه زن بسیار راستگو و صدیق،از القاب حضرت فاطمه، لقب عایشه همسر پیامبر seddiqe صعوه پرنده ای کوچک و خوش آواز به اندازه گنجشک، از اعلام زنان save صغری مونث اصغر، زن کوچکتر، هر چیز کوچک soqra صفا روشنی، پاکی، مرتب شده، تماشا، نظافت safa صفدر شکننده و برهم زننده صف دشمن، کنایه از دلاور و شجاع safdar صفر عقل، نفس، دومین ماه قمری safar صفرعلی ترکیبی از صفر+علی safarali صفوت خلوص و ویژگی، خالص، برگزیده safvat صفورا گنجشک ماده، نام همسر موسی و دختر شعیب پیامبر safura صفوریا صفورا safuriya صفوریه صفورا safuriye صفی برگزیده، دوست خالص، منتخب safi صفی الدین برگزیده و خالص در دین safiyaddin صفی الله لقب آدم، برگزیده خدا safiyollah صفیه بانوی برگزیده، درخت خرمای پربار safiye صفیه خاتون بانوی برگزیده safiyexatun صلاح نیکی کردن، نیکوکار شدن، آشتی، نیکوکاری، سزاواری salah صمد بی نیاز، پاینده، از اسامی پروردگار samad صمدالله خداوند بی نیاز و پاینده samadollah صمیم خالص، برگزیده samim صنم بت، الهه، کنایه از معشوق زیبا و قابل پرستش sanam صنم دخت صنم (عربی) + دخت (فارسی) دختر زیبارو و دلبر sanamdokht صنمبر دلدار خوش اندام sanambar صنوبر درختی مخروطی که همیشه سبز است و از درختان زینتی است، کنایه از معشوق خوش قد و قامت sanobar صنیع ساخته شده، پرورش داده شد، آفرینش، کار، عمل، احسان،نیکی sani صنیعه زن برگزیده، نوظهور و تازه sanie صهبا سرخ و سفید، شراب، می sahba صونا منسوب به صون؛ خویشتن داری از گناه، صیانت، پارسایی sona صوفی پشمینه پوش، عارف sufi صیام روزه داشتن، ماه روزه، از اعلام مردان sayam