نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند

نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند
چهارشنبه، 25 شهريور 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند

آ
 

نام های فارسی که با حرف ق شروع می شوند



در این بخش بیش از 3600 نام از ریشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانید بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پیدا کنید

 
نام معنی لاتین
قائد پیشوا، رهبر، امام، سردار qaed
قائم برخاسته، برپا، پاینده، سخت، محکم qaem
قاآن پادشاه، بسیار عادل و بخشنده qaan
قابوس معرب کاوس، مرد نیکوروی خوش رنگ qabus
قابیل یکی از فرزندان آدم که برادرش هابیل را کشت qabil
قادر توانا، مالک، مسلط، قابل qader
قارن معرب کارن، جنگجو، دلاور qaran
قارون نام یکی از ثروتمندان بنی اسرائیل که با نفرین موسی با گنجهای خود به زمین فرو رفت qarun
قاسمعلی قاسم + علی qasemali
قانع خرسند، راضی qane
قاهر غالب، چیره qaher
قاورد نوعی حلوا، موسس سلسله سلجوقیان کرمان qavard
قباد معرب کواذ، سرور محبوب، پادشاه گرامی qobad
قتلغ مبارک، خجسته، از اعلام زنان ترک qotloq
قدرت توانایی qodrat
قدرت الله توانایی و نیروی خدا qodratollah
قدسی منسوب به قدس، فرشته، روحانی، نیکوکار qodsi
قدسیه زن بهشتی و روحانی qodsiye
قدم خیر خوش قدم، نیک قدم، از اعلام زنان qadamxeyr
قدیر قدرتمند، توانا qadir
قائد پیشوا، رهبر، امام، سردار qaed
قائم برخاسته، برپا، پاینده، سخت، محکم qaem
قاآن پادشاه، بسیار عادل و بخشنده qaan
قابوس معرب کاوس، مرد نیکوروی خوش رنگ qabus
قابیل یکی از فرزندان آدم که برادرش هابیل را کشت qabil
قادر توانا، مالک، مسلط، قابل qader
قارن معرب کارن، جنگجو، دلاور qaran
قارون نام یکی از ثروتمندان بنی اسرائیل که با نفرین موسی با گنجهای خود به زمین فرو رفت qarun
قاسمعلی قاسم + علی qasemali
قانع خرسند، راضی qane
قاهر غالب، چیره qaher
قاورد نوعی حلوا، موسس سلسله سلجوقیان کرمان qavard
قباد معرب کواذ، سرور محبوب، پادشاه گرامی qobad
قتلغ مبارک، خجسته، از اعلام زنان ترک qotloq
قدرت توانایی qodrat
قدرت الله توانایی و نیروی خدا qodratollah
قدسی منسوب به قدس، فرشته، روحانی، نیکوکار qodsi
قدسیه زن بهشتی و روحانی qodsiye
قدم خیر خوش قدم، نیک قدم، از اعلام زنان qadamxeyr
قدیر قدرتمند، توانا qadir
قراخان امیر سپاه qaraxan
قربان نزدیک شدن، صدقه، همنشین، ندیم، فداشدن qorban
قربانعلی فدایی علی qorbanali
قرة العین نور چشم، فرزند، از اعلام زنان qoratoleyn
قرن بالای سر، گیسو، قله کوه، رئیس، شمشیر، نام قبیله ای در یمن qaran
قره ناز پرنده ای آبی دارای منقاری سپید و پرهای سیاه رنگ qarenaz
قریب نزدیک، خویشاوند qarib
قرین نزدیک، مصاحب، همنشین، یار، نظیر، مانند qarin
قزل ارسلان شیر سرخ و نیرومند، از اسامی مردان qazelarsalan
قزل ملک پادشاه سرخ، از اعلام مردان qazelmalek
قطران چکیدن آب، مایع روغنی سیاه رنگ که از چوب گرفته می شود و سیاهرگ است، قطران تبریزی از شاعران قرن پنجم هجری qatran
قلی غلام، بنده qoli
قمر ماه qamar
قمرالدین ماه دین و مذهب qamaroddin
قمرالزمان ماه دوران و زمانه، از اعلام زنان qamarozzaman
قمرالملوک ماه پادشاهان qamarolmoluk
قنبر نام غلام مخصوص حضرت علی، چکاوک qanbar
قنبرعلی غلام علی qanbarali
قهار جیره شونده، کینه جو، انتقامجو qahhar
قهرمان کاراندیش، فرمانروا، پهلوان، کارفرما، دلیر qahraman
قوام پایه ستون، نظام، نظم، اعتدال qavam
قوام الدین پایه و اساس دین qavamaddin
قیام الدین موجب ایستادگی دین و آیین qeyamaddin
قیس گرسنگی، اندازه کردن qeys
قیصر معرب کی سر، عنوان امپراطوران روم و آلمان qeysar


نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.