نام های فارسی که با حرف ن شروع می شوند

در این بخش بیش از 3600 نام از ریشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانید بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پیدا کنید
چهارشنبه، 25 شهريور 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نام های فارسی که با حرف ن شروع می شوند

اسم هایی که با حرف «ن» شروع می شوند

در این بخش بیش از 3600 نام از ریشه های فارسی ، عربی ، ترکی و عبری وجود دارد که میتوانید بر اساس حرف اول به آنها دسترسی پیدا کنید
 
نام معنی لاتین
نائله زن بخشنده، نام یکی از بتهای قریش naele
ناتان بخشش، داده شده، نام پیامبری یهودی natan
ناجی نجات دهنده، رستگار naji
ناجیه زن نجات دهنده، رستگار najiye
نادر کمیاب، بی نظیر، عجیب nader
نادرعلی علی بی مثل و مانند naderali
نادرقلی غلام و بنده نادر naderqoli
نادره زن کمیاب و بی نظیر nadere
نادعلی نام دعایی است، علی گو، مداح علی nadali
نادی ندا دهنده، انجمن، عشیره nadi
نادیا امید و آرزو، مصغر نادژدا روسی nadiya
نادیه حادثه، درخت خرما دور از آب، مونث نادی، انجمن nadiye
ناربانو بانوی لطیف و طناز nazbanu
ناردان دانه انار ترش nardan
ناردانه دانه انار nardane
ناردخت دختر آتشین، مانند آتش سوزان و زیبا nardoxt
نارگل گلنار، گل انار nargol
نارگیس میوه نارگیل nargis
نارون درختی زیبا و چتری، درخت انار، گلنار narvan
ناروند نارون narvand
نائله زن بخشنده، نام یکی از بتهای قریش naele
ناتان بخشش، داده شده، نام پیامبری یهودی natan
ناجی نجات دهنده، رستگار naji
ناجیه زن نجات دهنده، رستگار najiye
نادر کمیاب، بی نظیر، عجیب nader
نادرعلی علی بی مثل و مانند naderali
نادرقلی غلام و بنده نادر naderqoli
نادره زن کمیاب و بی نظیر nadere
نادعلی نام دعایی است، علی گو، مداح علی nadali
نادی ندا دهنده، انجمن، عشیره nadi
نادیا امید و آرزو، مصغر نادژدا روسی nadiya
نادیه حادثه، درخت خرما دور از آب، مونث نادی، انجمن nadiye
ناربانو بانوی لطیف و طناز nazbanu
ناردان دانه انار ترش nardan
ناردانه دانه انار nardane
ناردخت دختر آتشین، مانند آتش سوزان و زیبا nardoxt
نارگل گلنار، گل انار nargol
نارگیس میوه نارگیل nargis
نارون درختی زیبا و چتری، درخت انار، گلنار narvan
ناروند نارون narvand
ناری جامه پوشیدنی، منسوب به نار، آتشی nari
نارین نرم و لطیف، خزانه جوهر narin
ناز کرشمه، عشوه، فخر، تفاخر، نعمت، تزویر، نوعی گل، سروناز، صنوبر naz
نازآفرین محبوبی که بسیار ناز کند nazafarin
نازان ناز و عشوه کننده nazan
نازبو ریحان، شاهسپرم nazbu
نازپرور پرورنده ناز، پرورش یافته در ناز و نعمت nazparvar
نازپری پری با ناز، زیباروی طناز nazpari
نازپو آنکه با ناز می خرامد nazpu
نازپویه نازپو nazpuye
نازجهان ناز همه دنیا، جهانی پر از ناز nazjahan
نازچهر دارای چهره لطیف و زیبا nazcehr
نازخاتون نازبانو nazxatun
نازخانم نازبانو nazxanom
نازدانه دردانه، فرزند محبوب پدر و مادر nazdane
نازدخت دختر لطیف و طناز nazdoxt
نازرخ دارای چهره لطیف nazrox
نازرخسار نازرخ nazroxsar
نازک باریک، لطیف، ظریف، نازنین، دلکش nazok
نازگل گل لطیف و زیبا nazgol
نازلی نازدار، طناز nazli
نازنوش دارای ناز همیشگی، ناز لطیف و پسندیده naznus
نازنین دارای ناز، دوست داشتنی، محبوب، زیبا، با ارزش nazanin
نازی منسوب به ناز، اهل ناز nazi
نازیار دارای ناز و کرشمه nazyar
نازیدخت دختری که بسیار ناز دارد nazidoxt
نازیلا دختر طناز nazila
نازین منسوب به ناز، نازدار nazzin
نازینه نازی، اهل ناز nazune
نازیه منسوب به نازی naziye
ناصح نصیحت کننده، دلسوز، خیرخواه naseh
ناصر مددکار، یاور naser
ناصرالدین مددکار دین naseraddin
ناصرعلی یاور علی naserali
ناطق سخنگو، خطیب، جاندار nateq
ناظر نظر کننده، مباشر، کارگزار nazer
ناظم نظم دهنده، آراینده، شاعر nazem
نامجو شهرت طلب، شجاع، دلیر namju
نامدار مشهور، سرور بزرگوار، نفیس namdar
نامی نامدار، معروف، گرامی، نموکننده nami
نانا مادربزرگ، نعناع nana
نانا شکوه، عظمت، از اعلام زنان nana
نانسی زیبایی، ظرافت nansi
ناهده دختر نوبالغ، دختری که سینه اش برآمده باشد nahede
ناهور ابر سحاب nahur
ناهید پاک و بی آلایش، دراصل آناهیت، سیاه زهره، ایزد بانوی آب در آیین زردشتی nahid
ناهیده ناهید، دختر رسیده و بالغ nahide
نایب وکیل، جانشین، گماشته nayeb
نبات گیاه، رستنی، قند nabat
نبی پیامبر nabi
نبی الله پیامبر خدا nabiyollah
نبیل شریف، هوشیار، گرامی، زیرک nabil
نبیه آگاه، دانشمند nabih
نجات رهایی، خلاص najat
نجات علی کسیک علی او را نجات داده باشد najatali
نجف جای بلند و مرتفع، از شهرهای مقدس عراق najaf
نجفقلی غلام و بنده نجف najafqoli
نجم ستاره، کوکب، مروارید، خوشه پروین، گیاه بی ساقه najm
نجم آرا آرایش دهنده، ستاره، زیبارو najmaddin
نجمه مونث نجم، ستاره، اختر، کوکب najme
نجمی منسوب به نجم، نام گیاهی است najmi
نجوا آهسته و ارام سخن گفتن، در گوش سخن گفتن najva
نجیب اصیل، پارسا، عفیف، شتر و اسب برگزیده najib
نجیب الدین اصیل و شریف در دین najibaddin
نجیب الله اصیل و شریف خداوند najibollah
ندا آواز، بانگ nada
ندیمه زن همنشین، دوست، مصاحب nadime
نذیر ترساننده، بیم دهنده nazir
نذیره زن بیم دهنده و ترساننده nazire
نرسی جلوه مرد، سروش، فرشته حامی وحی، از اسامی شاهنشاهان اشکانی nersi
نرگس گیاهی است با گلهای زرد خوشبو، عبهر narges
نرمان نورمن، امیدوار، امیدبخش norman
نرمین لطیف و ملایم narmin
نریمان نرمش، دلیر، پهلوان، نام پدر سام جد رستم nariman
نزهت پاکیزگی، خوشی، خرمی، پاکدامنی، گردش nozhat
نزیه پاک، پاکیزه، جای زیبا nazih
نزیهه زن پاک و پاکیزه nazihe
نژاده اصیل، نجیب nazade
نساء زنان nasa
نسترن از گونه های وحشی گل سرخ nastaran
نستوه خستگی ناپذیر، مقاوم nastuh
نستیهن نام یکی از پهلوانان توران nastihan
نشاط شادمانی کردن، سبکی و چالاکی nasat
نشید سرود و آواز، آهنگ، شعری که در جمع خوانده شود nasid
نصر یاری، مدد، پیروزی nasr
نصرالدین موجب پیروزی خدا nasraddin
نصرت یاری، پیروزی nosrat
نصرت الدین موجب یاوری دین nosrataddin
نصرت الله یاری خدا nosratollah
نصیب اقبال، بهره، بخت nasib
نصیب الله بهره و قسمت خدا nasibollah
نصیبه مونث نصیب، بهره، تقدیر، سنگی که در اطراف حوض نصب کنند nasibe
نصیر یاور، مددکار، ناصر nasir
نصیرالدین یاور دین nasiraddin
نظام نظم، آراستن، عادت، به رشته کشیدن گوهرها nezam
نظام الدین نظم و آرایش دین nazamaddin
نظر نگریستن، به نظر آوردن، فالگویی، عقیده nazar
نظرعلی کسیکه علی به او نظر دارد nazarali
نظیف پاکیزه، تمیز nazif
نظیفه زن پاکیزه و تمیز nazife
نعمان رنگ سرخ، خون، لقب هر یک از ملوک حیره در زمان جاهلیت noman
نعمت عطا، بخشش، احسان، هدیه، مال nemat
نعمت الله بخشش خداوند nematollah
نعیم نعمت، مال، خواسته، خوشگذرانی، پر نعمت naim
نغمه آواز خوش، آهنگ، یکی از گوشه های ماهور شور، سه گاه نوا naqme
نفیس گرانبها، قیمتی، گرانمایه nafis
نفیسه مونث نفیس، زن گرانبها و با ارزش nafise
نقشینه منسوب به نقش، نگارین naqsine
نقشینه منسوب به نقش، نگارین naqsine
نقی پاکیزه، نظیف، برگزیده، لقب امام دهم naqi
نقیب مهتر قوم، سرپرست گروه،معاون naqib
نقیه زن پاکیزه و نظیف naqiye
نکیسا نام یکی از موسیقیدانان زمان خسرو پرویز nakisa
نگار نقش، نقاشی، بت، معشوق، نگارنده nagar
نگاره نقش، نقاشی nagare
نگارین منسوب به نگار، نقاشی شده، زیبا nagarin
نگاه نظر، دیدار، توجه، عنایت negah
نگین گوهر و سنگ قیمتی که بر انگشتر بنشانند، مهر شاهی negin
نلی از اعلام زنان neli
نمکین با نمک، ملیح namakin
نهاله گیاه تازه رسته nahale
نوا ناله، آواز، وسیله زندگی، آذوقه، یکی از دوازده مقام موسیقی nava
نواب شاهزاده، بسیار نیابت کننده navvab
نواز نوازش، نوازنده، مهربانی، ساز زن navaz
نوبر میوه تازه رس، گیاه پیش رس nobar
نوبهار آغاز فصل بهار، گل و شکوفه تازه درخت nobahar
نوبهر دارای بهره و نصیب تازه nobahr
نوتاش سرمد، جاوید، دائمی notas
نوتاش سرمد، جاوید، دائمی notas
نوح راحت، آسایش، از پیامبران الهی nuh
نوذر بسیار جوان، نام پسر منوچهر پادشاه پیشدادی nozar
نورا محترم، ارجمند، با شرف، از اعلام زنان nora
نورالله روشنی خداوند nurollah
نوربخش نوردهنده، پرتو افکن nurbaxs
نوروز روزنو، از الحان موسیقی قدیم noruz
نوریک مرد نوین، تازه، جوان nurik
نوش آذر آتش جاوید nusazar
نوش آفرین بوجود آورنده عسل و شادی و شیرینی nusafarin
نوش آور گلبرگی که دارای نوش و شهد است nusavar
نوشا آشامنده، نوشنده، گوارا nusa
نوشابه آب گوارا، آب زندگی، از اعلام زنان nusabe
نوشاد جوان تازه داماد، نام بنایی زیبا در شهر بلخ nusad
نوشبانو بانوی شاد و شیرین و لطیف nusbanu
نوشدخت دختر شاد و شیرین و لطیف nusdoxt
نوشروان انوشیروان nusravan
نوشزاد زاییده شهد و عسل، شیرین nuszad
نوشفر دارای فر و شکوه جاوید nusfar
نوشناز دارای ناز و ادای شیرین nusnaz
نوشه جاوید، خرم، جاوید، خوشبخت، گوارا، پادشاه جوان، تازه داماد nosah
نوشین شیرین، گوارا nusin
نوشین بانو بانوی شیرین و گوارا nusinbanu
نوشین دخت دختر شیرین و گوارا nusindoxt
نوشینه شراب گوارا، نوایی از موسیقی قدیم nusine
نوگل گل تازه و لطیف nogol
نونا در زبان کلدانی برج حوت را گویند، برج حوت=ماه اسفند، نام مادر حضرت ابراهیم nunu
نوید مژده، بشارت، وعده نیک navid
نویدا نوید+الف بزرگداشت، حرکت کرده، جنبیده navida
نوین تازه، جدید navin
نیاز حاجت، احتیاج، خواهش، تحفه niyaz
نیر روشن، روشنایی بخش، منور، خورشید nayyer
نیرم پهلوان، دلیر، مخفف نریمان neyram
نیسه سایه nise
نیکچهر خوشرو، زیبا nikcehr
نیکرو زیبا، خوشرو nikru
نیکزاد پاک نژاد، پاک سرشت nikzad
نیکسیما خوش چهره، زیبارو niksima
نیکفر دارای فر و زیبایی خوب nikfar
نیکناز دارای ناز خوب niknaz
نیکو نیک، خوب، زیبا niku
نیلوفر گیاه پیچک، نام گلی است با برگهای پهن و رنگهای زرد و سفید nilufar
نیمتاج تاج کوچک مرصع nimataj
نینا زیبایی، خوش اندامی، ظرافت nina

بیشتر بخوانید:
نام های فارسی با حرف ص


مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.